شهادت امام حسن مجتبی(ع)

مرتب سازی براساس

امام حسن مجتبی ع -(دل مردگان از صلح و تمکینت چه می دانند آه از فشارِ قلبِ سنگینت چه می دانند) * هستی محرابی

820

امام حسن مجتبی ع -(دل مردگان از صلح و تمکینت چه می دانند آه از فشارِ قلبِ سنگینت چه می دانند) #نذر_شهادت_غریب_مدینه
#امام_حسن_مجتبی_ع

دل مردگان از صلح و تمکینت چه می دانند
آه از فشارِ قلبِ سنگینت چه می دانند

گر از نفاقِ جامعه هم بگذیریم اصلا_
از آن زنِ مرتدِ از دینت چه می دانند

آه از دعای نیمه شبها آرزوی مرگ
از جامِ زهر و جانِ شیرینت چه می دانند

مفهومِ غربت در تو اینجا میشود کامل
بارانِ تیر آمد به تدفینت چه می دانند

باید امامت حفظ گردد بعدِ جدِ تو
قرآن و عترت هر دو تضمینت چه میدانند

وقتی به سَمّ ادغام گردد حق و باطل پس
از خونِ دل یا تشتِ خونینت چه می دانند

توحید را خط میزدنند آه از اصول دین
از حکمت و عقل و براهینت چه می دانند

هر استخوانت خرد گشت از خنجرِ این صلح
آنها از این دنیای غمگینت چه می دانند

صلحِ تو راهی بر قیامِ کربلا دارد
از انقلابِ بطنِ آئینت چه می دانند

یک آرمان در دو برادر مشترک باشد
اینکه حسین هم کرده تحسینت چه می دانند

تعریف کن شیرِ جمل سردارِ خیبرها
از قدرتِ شمشیرِ صِفینت چه می دانند

صلحِ حسن جنگِ حسین امری الهی بود
ِوقتی خدا این کرده تدوینت چه می دانند

اینجا فقط برنامه ی صلح اقتضا می کرد
تا گم نگردد راه یاسینت چه میدانند

جانم فدایت که کریم ابنِ کریمانی
از سفره ی احسان و رنگینت چه می دانند

قبرت نمادِ آخرِ مظلومی و وای از_
قلبِ کبوترهایی غمگینت چه می دانند

#امام_حسنی_ام
#هستی_محرابی_۶_۷_۹۹
@Asharemehrabi

  • دوشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:08
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمینه شور احساسی امام حسن(ع) * سید ناصر اسماعیل نسب

745
1

زمینه شور احساسی امام حسن(ع) شور شهادت امام حسن(ع)
بند۱⃣
یا حسن
تویی آقای مهربونی که خیلی کریمه
عنایت و محبتت به والله عظیمه
منم گدایی سینه چاکی که حالش وخیمه
.....
این دل من به عشق تو مجذوبه آقا
به نوکریِّ کوی تو منسوبه آقا
به یاد غربتت دلم آشوبه آقا
.....
خدای عالم
آب و گِلم رو با محبتت شرشته
به روی قلبم
اسم قشنگ یا امام حسن نوشته
کوریه دشمن
جای محبینت آقا حتما بهشته

یا حسن جان ،مددی مولا

بند۲⃣
یا حسن
به یاد غربتت چشام میشه ابر بهاری
تا اسم تو میاد اشکام میشه از دیده جاری
برات بمیره نوکرت آقا حرم نداری
.....
نه شمعی نه چراغی رو مزارت آقا
نه خادمی نه زائری کنارت آقا
عنایتی جونم بشه نثارت آقا
.....
یک روز انشالله
برات میسازیم یک حرم از جنس الماس
چن صحن زیبا
مثل حریم خوشگل حسین و عباس
پای پیاده
میایم حریم تو آقا با عشق و احساس

یا حسن جان ،مددی مولا

  • سه شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:10
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام حسن -(غریبی و داری غریبونه میری از شهر کینه) * مهدی ندرخانی

771

زمینه شهادت امام حسن  -(غریبی و داری غریبونه میری از شهر کینه) *بند اول*

غریبی و داری غریبونه میری از شهر کینه
با دل خون پر میزنی مثل کبوتر از مدینه...

تصویر تلخ کوچه عمری روبروته
اشک چشات جاری و بغضی توو گلوته...
با خاطرات کوچه گریونی همیشه
این داغ میون قلب تو مثل آتیشه...

میری به پیش فاطمه
بعد تو گریون عالمه
سینه شرار ماتمه...آه و واویلا...

///واویلتا واویلتا...///

*بند دوم*

غربت با تو معنا میشه مثلت غریبی رو ندیدم
گریه کردم تا از مصیبتهای جانسوزت شنیدم...

از بس غریبی که توو خونت هم غریبی
سرداری اما توو مدینه بی حبیبی...
بغضی نشسته توو گلوت از داغ مادر
توو ذهنته سیلی کوچه خون روو در...

ای شاهد بحث فدک
دیدی که مادر خورد کتک
توو کوچه ها گفتی کمک...آه و واویلا...

///واویلتا واویلتا...///

*بند سوم*

دیگه بعد از تو زینبت توی مدینه بی پناهه
توی چشماش اشکه غمو توی دلش غوغای آهه...

تابوت تو پر تیر و خون شد قلب زینب
واویلتا واویلتا میخونه رو لب...
بعد تو حال خواهرت زار و حزینه
میره به سمت کربلا و غم میبینه...

روو خاک صحرا پیکره
جسم برادر بی سره
انگار صدای مادره...میگه بنی

///واویلتا واویلتا...///

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 20:42
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهادت امام حسن مجتبی -(ای سبزترین سلاله ی وحی) * مجتبی شکریان همدانی

816

شهادت امام حسن مجتبی  -(ای سبزترین سلاله ی وحی) ای سبزترین سلاله ی وحی
زیباییِ باغ لاله ی وحی

ای ناب ترین حدیث عالم
محبوبِ دلِ رسول خاتم

ای آیه ی نور، نورِ قرآن
ای صحن و سرات طورِ قرآن

ای اصل کرم، کرامتِ محض
ای بعد علی عبادتِ محض

ای شیفته ات رسول اکرم
ارکان رسالت از تو محکم

ای معنیِ آیه های ایمان
ای مهرِ تو پایه های ایمان

ای صورت و سیرت رسالت
تلفیقِ امامتی و عصمت

ای چارمیِ کسای احمد
ای لؤلؤءِ سرسرای احمد

سردار سپاهِ صدرِ اسلام
خورشید علی و بدر اسلام

ای زینت خانه ی امامت
ای دامن فاطمه مقامت

ای آیه ی صبر در مدیحت
ای چادر فاطمه ضریحت

پیش تو حسین "من" نگوید
در محضر تو سخن نگوید

در قاب جهان تو کوه صبری
پر نورترین شکوه صبری

در کاخ شرف ستون تویی تو
تاجِ سرِ مومنون تویی تو

کس پی نبرد به کُنهِ ذاتت
جبریل قناریِ صفاتت

دین زنده به صلحِ آتشینت
حق زنده به نطق دلنشینت

در خیمه ی دینِ حق عمودی
روزی که کسی نبود، بودی

"ای نام تو بهترین سرآغاز"
با نام تو می کنیم پرواز

با نام تو می رویم معراج
ماییم به سفره ی تو محتاج

ای در نفس تو وحی جاری
مشهور تویی به سفره داری

ای کعبه ی عشق و مهربانی
محتاج توأم به لقمه نانی

سوی تو فقط نگاه دارم
یک عالمه درد و آه دارم

آقا بِنِگر گدای خود را
افتاده ی زیرِ پای خود را

ما را بنواز ، دست رحمت
داریم نیاز ، دست رحمت

ای غربتِ در مدینه مانده
فریادِ میانِ سینه مانده

ای غربت بی نهایت آقا
ای جان جهان فدایت آقا

محتاج عنایتیم آقا
مشتاق زیارتیم آقا

ای مصدر نور و تابناکی
ای ساکنِ در مزارِ خاکی

بوده است حسین ذاکر تو
در هر شب جمعه زائر تو

قبر تو مطاف آسمان است
آرام دلِ پیمبران است

صد حیف که سایبان ندارد
خلوت شده میهمان ندارد

مولای کریم ای حسن جان
گریان توئیم ای حسن جان

مثل تو کریمِ خونجگر کیست؟
در خانه ی خود غریب تر کیست؟

آرامش روح و جان نداری
در خانه ی خود امان نداری

ای غربت و ای غمِ مجسّم
شد کوزه ی آب تو پُر از سمّ

زخم از همه جای شهر خوردی
در خانه ی خویش زهر خوردی

مأنوس به اشک و آه بودی
فرمانده ی بی سپاه بودی

یاران تو خائن و چموش اند
بی پرده امام می فروش اند

یک عمر تو را جواب کردند
با زخم زبان عتاب کردند

مولای صبور خاطرت هست؟
آن مردک کور خاطرت هست؟

آمد به کنارت ایستاد و...
بر پای شریفت اوفتاد و...

قلب همه را که زیر و رو کرد
بر زانوی تو عصا فرو کرد

بهتر ندهم دگر ادامه
ترسم که بسوزد این چکامه

از روضه ی سخت تو عزیزم
آخر به گریز می گریزم

هرچند که درد و داغ داریم
ما چند عصا سراغ داریم

یک روز عصا به مجلسی بود
در دست خبیثِ ناکسی بود

می رفت عصا به سمت بالا
می خورد به بوسه گاه زهرا

یک روز عصا به کربلا بود
دور و برِ شاه سرجدا بود

پیری که نه نیزه داشت نه تیر
نه خنجر و نه عمود و شمشیر

آن کشته ی بی دفاع را زد
بر پیکر پاره اش عصا زد

لب تشنه ی بی کفن حسین است
مظلوم تر از حسن حسین است

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

مرثیه امام حسن مجتبی -(ای مرثیه ها اشک بریزید برایش) * حامد آقایی

789

مرثیه امام حسن مجتبی  -(ای مرثیه ها اشک بریزید برایش) ای مرثیه ها اشک بریزید برایش
خون گریه کنید دیده ها بهر عزایش

بر مرد غریبی که به خود یارندیده
ای حنجره ها روضه بخوانید برایش

حتما شده او محترمِ دیدهٔ زهرا
هر کس که حسن گشت به لب شورونوایش

مظلوم ترین زاده زهرا شده مسموم
زهری که بلا گشته ولی گشته دوایش

کشتند ولی دست ز کینه نکشیدند
تیر است که آید عوض دستِ عطایش

در لحظهٔ آخر به برادر نگهش بود
چون نیست عزایی به بزرگیِ عزایش

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شهادت امام حسن مجتبی -( ای خون به جگر گشته و ای پاره جگر) * اسماعیل تقوایی

684
1

شهادت امام حسن مجتبی  -( ای خون به جگر گشته و ای پاره جگر) ای خون به جگر گشته و ای پاره جگر
ای زهر جفا خورده ز دست همسر

ای رفته به جنگ قاسطین دوران
ای خسته زدست مارقین چون حیدر

افسوس که در مصاف تنها ماندی
دیدی تو خیانت از میان لشگر

زخمت بزدند نا نجیبان خودی
بودی به میان آشنایان مضطر

ای میوه قلب فاطمه(س) ، ای مظلوم
ای داغ تو آتشی به جان خواهر

ای آنکه به کوچه دیده ای نامردی
سیلی زده بر صورت پاک مادر

آن خاطره ی کوچه ترا قاتل شد
نه زهر هلاهلی که خوردی آخر

تابوت تو را عدو پر از تیرنمود
گلگون کفنت شد ای شه بی یاور

مقدور نشد کنار جدت باشی
با فتنه ی دشمنان مولا حیدر

قربان مزار ساده وبی حرمت
که بهر بقیع باشدی چون زیور

سازیم حرم برای تو آقاجان
هنگام ظهور وارث پیغمبر

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

روضه‌ی امام حسن مجتبی علیه السلام * محمد حبیب زاده

821

روضه‌ی امام حسن مجتبی علیه السلام #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام

در کوچه وقتی مادرش افتاد بر خاک
آن صحنه دائم در نگاه مجتبی بود

با دیدن این صحنه او لکنت گرفت و
چشمان تر مهمان آه مجتبی بود

من مانده ام مادر پناه مجتبی داد
یا اینکه مادر در پناه مجتبی بود

آن نامسلمان که زد از بازوی زهرا
هر لحظه خندان رو به راه مجتبی بود

تابوت غرق تیر او ثابت نموده ست
مظلومیت تنها سپاه مجتبی بود

زهر جفا راحت نمودش از غم اما
یک عمر کوچه قتلگاه مجتبی بود

یادش نرفته سیلی ناگاه ...مادر
یادش نرفته اشکهای چشم حیدر...

  • چهارشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 00:31
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شهادت امام حسن مجتبی -(امشب به لبم ذکر حسن جان دارم) * محمد فردوسی

884
1

شهادت امام حسن مجتبی  -(امشب به لبم ذکر حسن جان دارم) امشب به لبم ذکر حسن جان دارم
در کنج دلم کلبه ی احزان دارم

از روضه ی «لا یوم کیومِ» آقا
تا آخر عمر آه سوزان دارم

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

امام حسن مجتبی علیه السلام * محمد حبیب زاده

556

امام حسن مجتبی علیه السلام #امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#روضه

یک گوشه ای نشسته ای و زار میزنی
با حال زار مشت به دیوار میزنی

گریه امان نمیدهدت رو به راه شوی
کابوس کوچه دیده ای و جار میزنی

یاد رخ کبود گل یاس میکنی
بر روی خویش ضربه بسیار میزنی

با یاد چادری که لگد شد چه میکنی
بغض گلوی خویش سر دار میزنی

هر شب بساط گریه و آهت به خانه هست
پشت دری و نعره به مسمار میزنی

یادت نمی رود وسط کوچه ها چه شد
از سینه ناله های شرر بار میزنی

دیگر تمام شد غم و اندوه کوچه ها
دیگر تمام شد غم چون کوه کوچه ها

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:48
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

روضه - امام حسن -(در دلم درد بی دوا دارم) * محمد حبیب زاده

759

روضه - امام حسن -(در دلم درد بی دوا دارم) در دلم درد بی دوا دارم
دردی از جنس کوچه ها دارم

عمر خود را به گریه سر کردم
ماجرایی پر از بلا دارم

چه بگویم که بغض بگذارد
بیت الاحزان گریه زا دارم

کشته داغ کوچه ای تنگم
جگری پاره از جفا دارم

مادرم را نمی برم از یاد
روضه اش را به هر کجا دارم

جگر پاره پاره ام شاهد
بوده درده بی انتها دارم

دائم الاشک و بغض و دلخونم
کس نداند چه ماجرا دارم

جعده من را به خاک و خون غلطاند
کوچه مُردم غمش به قلبم ماند

  • جمعه
  • 25
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهادت امام حسن مجتبی -(میشکنه قلبمو قبرخاکیت ای برادر من) * سید مرتضی پیرانیان

707

شهادت امام حسن مجتبی  -(میشکنه قلبمو قبرخاکیت ای برادر من) میشکنه قلبمو قبرخاکیت ای برادر من
کاشکی داشتی یه حریم با صفا مجاورِ من
سه تا گنبد طلایی پیش هم،سه تا برادر
اوّل از صحن تو رَد میشد همیشه زائر من

میشد کاشکی
پیش من تو خاک کربلا بودی
شب جمعه
کنارِ من پیش زائرا بودی
توصاحب
ضریح شیش گوشه ی طلا بودی

میشد کاشکی
که مثل من داشتی صحن و گلدسته
میومدن
توی صحن تو یه عالمه دسته
میومد از
حریمت صوت یازهرا پیوسته

حسن جانم......

آی سعودیا بقیع یه روزی میشه حسنستان
میسازه شیعه حرم برا حسن مثل خراسان
یه ضریح طلا زینت میده این قبر غریبو
روش نوشته إهدایی از طرف مردم ایران

سعودیا
بدونید اینو همه باشید آگاه
میاد روزی
که از ایران تا بقیع بسازیم راه
توی کعبه
مؤذن میگه علی ولی الله

یه عمریه
که ایرونی حسرت حسن داره
سعودیا
بدونید ایرونی مرد پیکاره
دم تیغش
دم شمشیرِ حیدر کراره

حسن جانم.....

  • یکشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهادت امام حسن مجتبی -( یک عمر در حوالی غربت مقیم بود) *

676

شهادت امام حسن مجتبی  -( یک عمر در حوالی غربت مقیم بود) یک عمر در حوالی غربت مقیم بود
آن سیدی که سفرهٔ دستش کریم بود

خورشید بود و ماه از او نور می‌گرفت
تا بود، آسمان و زمین را رحیم بود

سر می‌کشید خانه به خانه محله را
این کارهای هر سحر این نسیم بود

آتش زبانه می‌کشد از دشت سبز او
چون گلفروش کوچهٔ طور کلیم بود

این چند روزه سایهٔ یثرب بلند شد
چون حال آفتاب مدینه وخیم بود

حقش نبود تیر به تابوت او زدن
این کعبه در عبادت مردم سهیم بود

بی‌سابقه‌ست حادثه اما جدید نیست
این خانواده غربتشان از قدیم بود...

شاعر:سیدرضاجعفری

  • دوشنبه
  • 17
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

امام حسن مجتبی(ع) -(به من این چرخ گردونه چه ها کرد) * مجید قلعه بیگی

505

امام حسن مجتبی(ع) -(به من این چرخ گردونه چه ها کرد) به من این چرخ گردونه چه ها کرد
همانا مشکلم را او دوتا کرد

ازل با زخم یارانِ منافق
مرا با سوز و هجران مبتلا کرد

به تدبیر کج اندیش اُمیّه
مسلمان را ز قرآن هم جدا کرد

کریم اهلبیتم اهل تقوا
سر تسلیم بر من اولیا کرد

عزیز مرتضی قلبِ بتولم
ولی دنیا چها بر مجتبیٰ کرد

ز یارِ بیوفایم من چه گویم
مرا مسموم زهر اشقیا کرد

«فقیرا» مصرعی حافظ نوشته
(که با من هر چه کرد آن آشنا کرد)

  • پنج شنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن مجتبی(ع) -(یاحسن ای جانه جانه جانان حسن) * الیاس محمدشاهی

621

شور امام حسن مجتبی(ع) -(یاحسن ای جانه جانه جانان حسن) ⚜️"بنداول"⚜️

یاحسن
ای جانه جانه جانان حسن
اصله دین وروحه قرآن حسن
ای جانیم سن قربان حسن
یاحسن
شده ذکره لبه هر سینه زن
می بری از دلم رنج و محن
ای برادره شه بی کفن

تا حسن میگم،زیرورومیشم
یه سفر تا به بقیعش میرم
بدونه قابل جونمم میدم

?یاامام حسن?
* * *
⚜️"بنددوم"⚜️

کربلا
شده مدیونه صلحه مجتبی
ای خلیفه ی بعده مرتضی
ای نوه ی اوله مصطفی
ای غریب
ما مریض وشما هستی طبیب
تودلم فقط شمایی حبیب
داغت برده ز دل صبروشکیب

عشقه فاطمه،یاره ما همه
میگه اسمتو یله علقمه
مددی حسن ذکره قلبمه

?یاامام حسن?
* * *
⚜️"بندسوم"⚜️

یاکریم
غلامت هستیم آقاازقدیم
پادشاهیم گرچه ما نوکریم
امامه ماهست رحمن ورحیمخ7
شیرویل
عرصه ی جولانگه تو جمل
رفاقته با تو خیرالعمل
اسمتو واسم اهلا من عسل

لعنته خدا،به وهابیا
به آله صعود،به حرومیا
چونکه خاکی شد،حرمت آقا

?یاامام حسن?

  • شنبه
  • 2
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 18:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور طوفانی امام حسن مجتبی(ع) -(حسن ای عزیز زهرا) * الیاس محمدشاهی

2928
8

شور طوفانی امام حسن مجتبی(ع) -(حسن ای عزیز زهرا) بنداول

حسن ای عزیز زهرا،لقبت کریم طاها
با کرامتت آقاجون،شده ای دلبر دلها

محبوب فاطمه،مولای ما همه
مظلوم عالمه،حسن جانم
روحی له الفدا،ارباب ماسوا،نفسی لک الوقا،حسن جانم

(حسن جانم3)

حسن شجاعتت مثل،حسن دلاوره جمل،حسن
دلیره بی بدل،حسن حسن
حسن یل بی واهمه،حسن طپش قلبمه،حسن نوره راهمه،حسن حسن

(لبیک یاحسن)

بنددوم

از غم و غصه رهایم،فارغ از سوز و نوایم
پادشاهه عالمینم،چون گدای مجتبایم

سرداره با جگر،جنگاوره قدر،شاگرده او قمر،حسن جانم
بازوی مرتضی،نوه ی مصطفی،همسفره باگدا،حسن جانم

(حسن جانم3)

حسن معزالمومنین،حسن مذل المشرکین،حسن عدوالکافرین،حسن حسن
حسن امیره باوقار،حسن ولی کردگار،حسن غریب روزگار،حسن حسن

(لبیک یاحسن)

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن مجتبی (ع) -(مجتبی،عرصه ی جمل شده جولانگه نیرویت) * الیاس محمدشاهی

745

شور امام حسن مجتبی (ع) -(مجتبی،عرصه ی جمل شده جولانگه نیرویت) بنداول

مجتبی،عرصه ی جمل شده جولانگه نیرویت
مجتبی،همه ماته قدرته شمشیر و بازویت
مجتبی،لشگره کفر به هم ریخته از حمله ی تو
مجتبی،ترسیده شترسوار از غضبه ٱبرویت

حسن،شیره باجگر،حسن ،ای یله قدر
حسن،استاده قمر،حسن کاشف الخطر

دشمن از ترس حسن خود و سپر اندازد
تیغ می‌چرخواند به هوا سر اندازد
با یه ضربه به دونیمه بکند شمشیرش
کل میدان شده ماته رجز و تکبیرش

شاهه من،یاحسن

بنددوم

مجتبی،ذکره زیبایت احلی من رطب
مجتبی،پهلوانه بی نظیر و ماننده عرب
مجتبی،درکرامت بی همتایی درهردوجهان
مجتبی،پسره مولاناحیدر،فاطمی نصب‌‌

حسن،عشقه زینبین،حسن،پناهه عالمین
حسن،مستی وشوروشین،حسن،یااخیک الحسین

قبله گاه دلم شدقبره خاکیه شما
می‌سازیم یه روز مدینه رو مثله کرببلا
میگیریم روضه توی صحن و سرای حرمت
میخونن هیٱتیا مدح و ثنای کرامت

شاهه من،یاحسن

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن(ع) -(به علی جانانی سیدی حسن) * الیاس محمدشاهی

690

شور امام حسن(ع) -(به علی جانانی سیدی حسن) بنداول
به علی جانانی سیدی حسن
لولوُ مرجانی سیدی حسن
ماه عالمتاب وقمر زمین
حیدر دورانی سیدی حسن
....
میکنی تو نبرد طوفان سواری
تو جمل میزنی صد زخم کاری
تا میخونی رجز انابن الحیدر
صدتا لشکرمیشن همگی فراری
....
پهلوونی یلی
عشقه بی مثلی
دلبره عالمین
شیر بی بدلی

یاحسن یامولا

بنددوم

سبط مرتضایی،یامجتبی
کریم طاهایی یامجتبی
نورچشم حیدر دلبر زهرا
والی و والایی،یامجتبی
....
برا من اسمه تو،اهلی من عسل
تویی فتاح هر معرکه و جدل
نام تو چه زیباست والله اقا
قدرتت اکران شد توی جنگ جمل
....
سرور حسن شیره نر حسن
برتر حسن و با جگر حسن

یاحسن یامولا

بندسوم

بانوی برتر، اُمُّنا رباب
کنیزت هاجر اُمُّنا رباب
همسر ارباب و همدم زینب
عروس حیدر،اُمًُنا رباب
....
علیِ اصغرت باب الحوائج
تویی بر درده نوکر ها معالج
اوجه مستیه هر سینه زنی تو
امنا یا رباب عالی مدارج
....
قبله گاه منی نوره راهه منی
امنا یارباب،عشقه شاهه منی

یا رباب یارباب

کار مشترک
کربلایی_الیاس_محمدشاهی
استاد_کربلایی_مجید_مرادزاده

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن مجتبی(ع) -(کریم آل عبایی امام دوم مایی) * الیاس محمدشاهی

1227
1

شور امام حسن مجتبی(ع) -(کریم آل عبایی امام دوم مایی) بنداول

کریم آل عبایی ، امام دوم مایی
زبونزدی توی عالم،به خوبی وبه آقایی

ماهه شب های تاره منی
تنها رفیق و یاره منی
قابل بدونی نو کر تم
یاحسن جان دلداره منی

فاتح جنگ و جدل،حبه تو خیرالعمل
عشقتون توی دلم،بوده از روزه ازل
مردبا اصل و نصب،اسمت اهلی من رطب
صلحه تو اوجه قیام،یا حسن فخره عرب

(یاحسن۲)

بنددوم

کرامتت چه عیانه،ریزه خورت یه جهانه
سفره ی اطعامت آقا،وسیعه و بی کرانه

بذل وبخشش پیشه توگمه
ای عزیزه بی بی فاطمه
تو شجاعت همتا نداری
شا گر د ت ساقیه علقمه

افضل و برتر حسن،یل نام آور حسن
توی پیکار و نبرد،از همه سرتر حسن
ای معز المؤمنین، یا مذل المشرکین
ناقه سواره جمل،رو زدی مولا زمین

(یاحسن۲)

بندسوم

ذکره جنونمه قاسم،تاب و توونمه قاسم
تو هروله میگم اینو،گروهه خونمه قاسم

تازه داماده کرب و بلا
شاخه شمشاده خونه خدا
رفتی میدون دشمن اینوگفت
الفرار اومده مجتبی

هیبتت مرتضوی ، سرعتت مرتضوی
تیغه ابروت ذولفقار،قدرتت مرتضوی
جنگجوی باجگری،همچونان شیره نری
توعرصه ی کار وزار،قاسمی یا حیدری

(یاقاسم۲)

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن مجتبی(ع) -(آئینه ی خدای من) * الیاس محمدشاهی

683

شور امام حسن مجتبی(ع) -(آئینه ی خدای من) بند اول

آئینه ی خدای من
رفیقِ با وفای من
وقتی میگم حسن حسن
ای بهترین نوای من

حسن

دسته کریمت،همیشه آقا،بوده پشت و پناهه من
مفتخرم که،هستم غلامه، شاهنشه کرم حسن

یوسفِ فاطمه،امیده ما همه
حسن بن علی،قراره قلبمه

عشقِ منی امام حسن

بند دوم

کرامتت زبون زده
لطفت زیاد و بی حده
دسته خالی ردم کنی
آقا برا خودت بده

حسن

سفره داریه،اربابم حسن،نداره همتا در جهان
عاشقا و دل،داده هات بسیار،اولیش صاحبَٓ الزمان

ایها المجتبی،نورِ چشم زهرا
پسره ارشده،حضرت مرتضی

عشقِ منی امام حسن

بند سوم

فتاحه عَر صه ی جمل
طعمِ محبتت عسل
از بس غریبی یا حسن
صبرت شده ضرب المثل

حسن

شجاعته تو ، میونه میدون ، چقدر شبیهِ صفدره
هرکسی دیدش،تولباس رزم،گفته این خوده حیدره

امامٌ العاشقین،مذل المشرکین
خلیفه ی بعده،امیرالمومنین

عشقِ منی امام حسن

  • شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

شور امام حسن (ع) -(شده ام غلامه امام حسن) * الیاس محمدشاهی

476

شور امام حسن (ع) -(شده ام غلامه امام حسن) بند اول

شده ام غلامه امام حسن
کبوتره بامه امام حسن
سروجونم فداش آخه منم
عاشقه نامه امام حسن

هر چی دارم،توی دنیا،صدقه سریه آقاس
آبروم از ، نوکریه ،پسره حضرته زهراس

ذکره جنونم،تویی گروهه خونم
تا دنیا دنیاست،براتون میخونم
دینم حسن جان،آئینم حسن جان
در‌تو خدا رو میبینم حسن جان

(یاحسن۲)یابن الزهرا

بند دوم

به نامه فتاحه جنگ و جدل
همونکه بُوَد اهلی من عسل
یوسفِ زیبایِ فاطمه‌ و
حسنِ بن علی شیره جمل

ناقه ی کفر،به زمین زد،ضربه ی شمشیره تو
اُمّ فتنه ، ترسیده از ، رجز و تکبیره تو

شیره نبردی،طوفان برپاکردی
واللهِ خیلی ، آقایی و مردی
ولیِّ خدایی ، نوه ی مصطفایی
پسره ارشده حضرته مرتضایی

یاحسن۲)یابن الزهرا

بند سوم

مذل المشرکین ، فخره عرب
کریمِ آلُ الله داری لقب
اُسوه ی صبری بینِ معصومین
یا ابالقاسم هاشمی نصب

صلح تو زِن،دِه نگه داشت،دین اسلام و قرآن
من با دسته ، کَرَم تو ، شده ام آقا مسلمان

شاهه کرامت،سلطانه سخاوت
شکره خدا دا،رم با تو رفاقت
یارم حسن جان،نگارم حسن جان
نوکرت هستن ، تبارم حسن جان

یاحسن۲)یابن الزهرا

  • یکشنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور امام حسن مجتبی (ع) -(سرو رعنا حسن جانِ) *کربلایی جواد محمدی

977
2

شور امام حسن مجتبی (ع) -(سرو رعنا حسن جانِ) سرو رعنا حسن جانِ
عشق زهرا حسن جانِ
بین کُل اسمای دنیا
اسم زیبا حسن جانِ

بنویسید مرا بی سرو سامان حسن
نام مارا بنویسید گدایان حسن
سال ها منتظر روز پریدن بودم
بنویسید مرا کفتر ایوان حسن

اعجاز میکنم به همه ناز میکنم
هر روز هفته رو با تو آغاز میکنم
روز دوشنبه ها با تو پرواز میکنم

حسن جان حسن حسن
..................
بند دوم

ذکر منبر حسن جان
شور محشر حسن جان
همه گفتن سبک جنگش
مثل حیدر حسن جان

گذرم بر در میخانه ی مهتاب افتاد
در سرم عطر خوش سیب و مِی ناب افتاد
تا که دیدم همگان ذکر حسن می گویند
باز هم مثل همیشه دهنم آب افتاد

غوغا میکنه گِره رو وا میکنه
روز محشرم منو پیدا میکنه
با یک نگاه خود دل و شیدا میکنه

حسن جان حسن حسن

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور امام حسن (ع) -(حسن یل دریا دلی حسن حلال مشکلی) *کربلایی جواد محمدی

1000

شور امام حسن (ع) -(حسن یل دریا دلی حسن حلال مشکلی) حسن یل دریا دلی
حسن حلال مشکلی
حسن معنیه هل اتا
حسن عالی اَعلا علی

ای کسو کار من ، دار و ندار من
میون روضه‌ی مادر(زهرا)هستی کنار من

حسنیمو مست روضه ی آبم
حسنیمو عاشقم بو ترابم
حسنمیو کلب کوی ربابم

حسنیم حسنیم حسنیم
....................
حسن آب حیاتمه
حسن حج و زکاتمه
حسن ذکر سینجلی
حسن حی و مماتمه

وصله ی جونمه ، ورد زبونمه
کریمیو کرمت توی رگ و خونمه

حسنیمو حُب تورو دارم
حسنیمو نوکریت شده کارم
حسنیمو ذکر نجمه(زهرا) شعارم

حسنیم حسنیم حسنیم

  • چهارشنبه
  • 25
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 19:12
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شد قلب حسن(ع) از غم سختی آگاه * مرضیه عاطفی

653

شد قلب حسن(ع) از غم سختی آگاه شد قلب حسن(ع) از غم سختی آگاه
زل زد به حسین(ع)مثلِ زینب(س) با آه
در بسترِ احتضار گریان شد و گفت:
«لایوم، کیومکَ أباعبدالله(ع)»

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:57
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

چشم حسن بسته شد -(چشم حسن بسته شد فاطمه دلشکسته شد) * محمدرضا سروری

887
1

چشم حسن بسته شد -(چشم حسن بسته شد  فاطمه دلشکسته شد) چشم حسن بسته شد

چشم حسن بسته شد فاطمه دل شکسته شد

قلب حسین گسسته شد فاطمه دل شکسته شد

ماتم دسته دسته شد فاطمه دل شکسته شد

زینب حزین و خسته شد فاطمه دل شکسته شد

******

دو دیده اش بسته به دنیا حسن

نور دل حضرت زهرا حسن

زمزمة حسین شده یا حسن

ورد لب زینب کبری حسن

جامة غصه بر نموده زهرا

یاد غم پسر نموده زهرا

دیده به گریه تر نموده زهرا

شال عزا به سر نموده زهرا

حسن دو دیده بسته فاطمه دل شکسته

حسین کنار بسترِ برادرش نشسته

چشم حسن بسته شد فاطمه دل شکسته شد

******

خیمه زده ابر عزا بر حسین

خم شده از داغ برادر حسین

مدینه را دیده غم آور حسین

گشته مهیا که دهد سر حسین

غم زده هر دیدة زینب شده

سینة غمدیدة زینب شده

نام حسن ایدة زینب شده

بر لب خشکیدة زینب شده

حسن دو دیده بسته فاطمه دل شکسته

حسین کنار بسترِ برادرش نشسته

چشم حسن بسته شد فاطمه دل شکسته شد

******

دیده جگرپاره پدر ، قاسم

تشت پر از خون جگر ، قاسم

شال یتیمی زده سر ، قاسم

یار عمو شد به سفر ، قاسم

با حسنین ریشه دوانده عباس

یاورشان همیشه مانده عباس

عهد بنی فاطمه خوانده عباس

داغ حسن به دل نشانده عباس

حسن دو دیده بسته فاطمه دل شکسته

حسین کنار بسترِ برادرش نشسته

چشم حسن بسته شد فاطمه دل شکسته شد

******

شد غم دیرینه نصیب حسن

غربت کاشانه حبیب حسن

فدای دنیای غریب حسن

سینة پر صبر و شکیب حسن

رابع اصحاب کسا پر گشود

راه شهادت پیِ حیدر گشود

پَر به بقیع جانب مادر گشود

راه به هفتاد و دو بی سر گشود

حسن دو دیده بسته فاطمه دل شکسته

حسین کنار بسترِ برادرش نشسته

چشم حسن بسته شد فاطمه دل شکسته شد

******

  • جمعه
  • 9
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

شد حسنت رفتنی -(شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین) * محمدرضا سروری

2447
2

شد حسنت رفتنی -(شد حسنت رفتنی  دل نگران تو در کرب و بلایم حسین) شد حسنت رفتنی

شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین

می روم اما بدان فکر اسیران رهِ شـام بلایم حسین

سینة پر آذرم در گذر زندگی کرده رهایم حسین

لحظة آخر ببین در دلِ خونینِ خود یادِ شمایم حسین

******

زهـر جفـا کـار مـرا سـاختـه

بر جگـرم خـطّ غـم انداختـه

حیلــة عُمّــال امیّــه نگــر

مدینـه دل بر زر شـان باختـه

غربت من اول غم های توست

آینـة هجـرت تنهـای توست

دل نگرانـت شده ام یا حسین

سوز غمم سوزش فردای توست

شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین

******

فاطمـه را پـارة تـن بـوده ای

همره غم های حسن بـوده ای

لحظـة غمبـار جـدایی رسیـد

همـدم من یـاور من بـوده ای

چشـم من آیندة تو دیده است

در نظـرم حنجـر ببریده است

گوش من و نغمة هَل من مُعین

از لبِ عطشان تو بشنیده است

شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین

******

نعش پسر به روبه رویت نهند

ناوک سر نیـزه به سویت نهند

تشنـه به صحـرای منـای بلا

خنجـر بُـرّا بـه گلـویـت نهند

دایــرة غصّــه فـرا تــر رَود

روی سنـان قـافلـة سـر رَود

شـام بـلا رنـج اسـارت گری

بی کس و تنها شده خواهر رَود

شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین

******

مـن که ره صُلـح پذیرفتـه ام

لحظـة آخـر اگـر آشفـتـه ام

فکـر غـریبــان بـلا بـوده ام

ماتـم فـردای تـو را گفتـه ام

صبر حسن خون حسین خواسته

رو به روی ستـم به پا خاستـه

مِهـر امـامـان هُدی سـروری

نمی شـود در دل مـا کـاستـه

شد حسنت رفتنی دل نگران تو در کرب و بلایم حسین

******

  • جمعه
  • 9
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 13:33
  • نوشته شده توسط
  • محمدرضا سروری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

شور و نوحه سینه زنی شهادت امام مجتبی(ع) با گریز روضه حضرت مادر * مرتضی محمودپور

715
1

شور و نوحه سینه زنی شهادت امام مجتبی(ع) با گریز روضه حضرت مادر ◾نوحه زمزمه ،زمینه و شور
◾شهادت امام حسن(ع)

◾بنداول
ای اهل ولا حسنم و شاه کرمم
از غربتم این بس که امام بی حرمم
درکوچه‌ی غم شاهد آه مادرمم(۲)
میان کوچه گشته بهار من خزانی
موی سرم سپید شد تو موسم جوانی

◾بنددوم
خواهر همه‌ی مردای محله‌مون بدند
گرد خونه‌مون با آتیش سوزان اومدند
در پیش چشام مادرم و تو کوچه زدند(۲)
خودم دیدم که روی مادرمون کبود شد
خودت دیدی ز آتش این خونه پر ز دود شد

◾بندسوم
مظلوم و غریب اگه که میون وطنم
من گریه کن شهید بی غسل و کفنم
میلرزه از این همه غم و اندوه بدنم(۲)
گریه ی من برای شهید کربلا شد
شهید سر جدای کشته ی از قفا شد

◾بندچهارم
تابوت مرا به طرف مادر مبرید
در سمت بقیع همره حسینم ببرید
از داغ غمم جامه ی صبرو ندرید(۲)
بزار برا حسینم تو کربلا که تنهاست
بالب‌تشنه‌سرش‌بروی‌خاک‌صحراست

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

زمزمه و زمینه ی سینه زنی امام مجتبی(ع) با گریز روضه حضرت زهرا(س) * مرتضی محمودپور

1927

زمزمه و زمینه ی سینه زنی امام مجتبی(ع) با گریز روضه حضرت زهرا(س) ◾زمینه و زمزمه‌ی و شور سینه‌زنی
◾شهادت امام حسن(ع)

◾بنداول
بابام علی مرتضی کشته‌ی در کوفه شده
کریم اهلبیتم و قاتل من کوچه شده
برجگر سوخته ام زهر جفا کاری شده
غصه‌‌های کوچه‌ برام به مثل یک باری شده
وای مادرم وای مادرم(۴)

◾بنددوم
خودم دیدم مادرم و توی کوچه میکشیدش
خودم دیدم لگد میزد تا مادرم رو میدیدش
سیلی‌به‌صورتش‌زد و گوشوارش افتاد روی خاک
با گوشه ی چادر سیاش اشکای من رو کرده پاک
وای مادرم وای مادرم(۴)

◾بندسوم
زینب بیا زهر جفا آتیش زده بر جگرم
من عازم سفر شدم می رم به پیش مادرم
جان تو و جان حسین تو کربلا تنهاش نزار
داغ غم بچه هات و اونجا دیگه بروش نیار
غریب بی کفن حسین(۴)

  • دوشنبه
  • 12
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مرثیه امام حسن مجتبی(ع) -(زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم) * محسن راحت حق

1621
1

مرثیه امام حسن مجتبی(ع) -(زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم) زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم
برده از جانم توان را سوختم مثلِ قدیم

جرعه ای نوشیدم و بدجور افتادم ز پا
از تنم برده امان را سوختم مثلِ قدیم

درد دلهایم همه در سینه ماند و شاکی ام
نیست یارائی بیان را سوختم مثلِ قدیم

چکنم با این شریکِ بی وفا..یارب ببین
همسرِ مهربان را..سوختم مثلِ قدیم

تکه تکه شد جگرهایم میانِ طشت ریخت
چکنم دردِ نهان را سوختم مثلِ قدیم

آخرش راحت شدم از خاطراتِ کوچه ها
می کِشم قدّ ِ کمان را سوختم مثلِ قدیم

کوچه ای بود و به روی مادرم سیلی زدند
دیده ام زخم زبان را سوختم مثلِ قدیم

قاتلانش یک به یک خنده به رویم می زدند
صبر کردم دشمنان را سوختم مثلِ قدیم

ناجی ام شد بهرِ رفتن گرچه پیچیدم به خود
زهر..آتش زد روان را سوختم مثلِ قدیم

  • یکشنبه
  • 2
  • آبان
  • 1400
  • ساعت
  • 11:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسن ع -(دستِ منو دامنت ای آقا ای همه‌ هستِ حضرت زهرا) * هستی محرابی

1000

امام حسن ع -(دستِ منو دامنت ای آقا ای همه‌ هستِ حضرت زهرا) ‍ ◾نوحه‌ی سینه زنی
◾شهادت امام حسن(ع)

◾بنداول
دستِ منو دامنت ای آقا
ای همه‌ هستِ حضرت زهرا
ختمِ محرم و صفر با تو
با نامِ تو حاجت روا دلها
غریب فاطمه حسن‌جانم(۴)

◾بنددوم
ای کشته‌ی زهرِ جفا مولا
آقا امامِ مجتبی مولا
دلم عزاخانه‌ی تو گشته
مادرِ تو صاحب‌ عزا مولا
غریب فاطمه حسن‌جانم(۴)

◾بندسوم
تو شاهد کوچه و مسماری
اندوهِ کوچه را به دل داری
عصای مادرت شدی آنجا
لحظه به لحظه اشکِ غم‌باری
غریب فاطمه حسن‌جانم(۴)

◾بندچهارم
به روزِ دفنت چه جفاها شد
زین غصه قامتِ حسین تا شد
از چشمِ زینب شده خون جاری
آتش به جسم و جانِ سقا شد
غریب فاطمه حسن‌جانم(۴)

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1401
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

-(درماه رحمت جلوه ی توحید آمد) *استاد سید هاشم وفایی

634

-(درماه رحمت جلوه ی توحید آمد) درماه رحمت جلوه ی توحید آمد
نومیدی از دل رفته و امید آمد
ماه فلک نقره فشانی کرد از شوق
درنیمه ی ماه خدا، خورشید آمد

خورشید بر دستان مولا دیدنی بود
ازاین کرامت شوق زهرا دیدنی بود

این گلشن توحید چشم انداز دارد
چون باغ جنت جلوه ای ممتاز دارد
ازعرش اعلا تا همین باغ بهشتی
جبریل چون پروانه ای پرواز دارد

کروبیان در آسمان آئینه بستند
یک گل به نام مجتبی برسینه بستند

آمد به دنیا و سپس یا ربنا گفت
با لهجه ی شیرین خود نام خدا گفت
او برخدای خود گواهی داد و دیدند
او اشهدش را زبتدا تا انتها گفت

آری امام است و زخود اعجاز دارد
برکل خلقت افتخار وناز دارد

وقتی علی با فاطمه در گفتگو بود
وقتی پیمبر غرق در انوار او بود
جبریل از سوی خداوند جلی گفت
نام حسن زیبنده ی این ماه روبود

آری حسن او راخدا وندمبین گفت
باید براین حُسن آفرین،صدآفرین گفت

گفتم حسن،عشق تو در دل شعله ور شد
گفتم حسن، حُسن پیمبر جلوه گر شد
گفتم حسن، دل میل سایل بودنش کرد
گفتم حسن، دل تا مدینه رهسپر شد

توجلوه ای از رحمت رب رحیمی
من سائلم اما تو مولای کریمی

در راه دین امر تو قانون است مولا
دل برشما شیدا ومفتون است مولا
صلحت زمینه ساز عاشورای عشق است
اسلام برصلح تو مدیون است مولا

فرمان تو جلوه گر از آیات نور است
این صلح ،سازش نیست ،تدبیر امور است

پیوسته در حُسن عمل تو جلوه کردی
صدبار در جنگ جمل تو جلوه کردی
در کربلا گرچه نبودی ،قاسمت بود
در بانگ احلی من عسل تو جلوه کردی

گل های باغت را که خیراندیش کردی
دوشیر را نایب مناب خویش کردی

برلوح هستی خط زرینی به عالم
احیاگر این مکتب ودینی به عالم
کلک «وفایی» با خط زر می نویسد
تو افتخار آل یاسینی به عالم

نیکو شده با مدحت تو حالم امشب
مُهری بزن بر نامه ی اعمالم امشب

  • یکشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 17:45
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد