شهادت امام حسن مجتبی(ع)

مرتب سازی براساس

شعر مصائب امام حسن مجتبی (علیه السلام) -( کنید ماتمیان گریه در عزای حسن ) *

2878
0

شعر مصائب امام حسن مجتبی (علیه السلام) -(  کنید ماتمیان گریه در عزای حسن ) کنید ماتمیان گریه در عزای حسن
که شد بلند به ماتم زنو لوای حسن
اگر گذشت محرم رسیده ماه صفر
حسینیان بخروشید در عزای حسن
پی تسلی زهرا ، خوش آنکه می گرید
گهی برای حسین و ، گهی برای حسن
ببرد بار ملالی حَسَن ، که بردن آن
ز ما سوا نتواند کسی ، سوای حسن
غمی که داشت حسن در دل حزین ، شرحش
ز من مجو که حَسَن داند و خدای حسن
کند به دشمن خود بهر حفظ دین ، بیعت
مقام حلم تماشا کن و رضای حسن
ز چشم اهل نظر سر زد آن عصا کز ظلم
فرو برد همان کور دل به پای حسن
چه دیده بود از او خصم او ، که دائم بود
به قصد جانِ به اندوه مبتلای حسن
فغان که رنگ زمرد زَ سوده الماس
پدید شد به لب لعل جانفزای حسن
به حق او بنگر جور چرخ و ط

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟ ) * سید پوریا هاشمی

3101
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟ ) دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد
سنی نداشت یک شبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد
از کوچه های تنگ دگر رد نمی شود
این کوچه ها چقدر حسن را عذاب کرد
دستی که خورد بر روی مادر به کوچه ها
آن دست گنبد حسنش را خراب کرد
چون روزه بود تشنگیش اوج می گرفت
وقت اذان رسید تقاضای آب کرد
فهمید آب نیست ولی باز سر کشید
این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد
سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی
چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد
از دوست زخم خورد و ز بیگانه ها جدا
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر مدح امام حسن مجتی(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) * حسین صیامی

2867
2

شعر مدح امام حسن مجتی(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر
سفره داری وسط رنج و محن یعنی صبر
اولین آیه قرآن شما حا یا صاد
ترجمه گشته بدین شکل حسن یعنی صبر
ننوشتند چه گفتی وسط کوچه ولی
زیر لب گفتن آهسته بزن یعنی صبر
آن سکوتی که تو را کشت مرا دق داده است
بعد از آن کوچه حیاتت علنا یعنی صبر
تا که افشا نشود راز دل مادر دست
را گرفته است فقط روی دهن یعنی صبر
گفتن جمله لایوم کیومک وقتی
که پر از زهر شده کل بدن یعنی صبر
این سفارش به برادر که اخا بعد از من
خون نریزید ولو اینکه شود تیر کفن یعنی صبر
من و تو آینه شیر خداییم حسین
تو به معنای شجاعت شده ، من یعنی صبر
صبر ایوب مثل گشته ولیکن بی شک
قصه زندگی ات منحصرا یعنی صبر

شاعر : حسی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرد تنها یابن الزهرا باز نشون عشقت ديده دريامه ) * رضا تاجیک

4684
2

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرد تنها     یابن الزهرا      باز نشون عشقت ديده دريامه  ) ای مرد تنها یابن الزهرا باز نشون عشقت ديده دريامه
اي بيكرانه بي نشانه تو نداري حتي يك زيارت نامه
اذن دخول حرمت اشك و آهه تنها چراغ صحن تو نور ماهه
با چشم ظاهر زائري نداري اما امشب بقيع پر از ملائكة الله
السلام علي كريم آل الله
باز تو خيالم حرمت رو با تموم اشكام اينه كاري كردم
کی میشه آقا تا بگم که برای صحن تو من یه کاری کردم
وارث عشق وهيبت رسول الله لا احصی ثناء كم حجت الله
حرم نداري ولي زير لب مي خونم و قبره و في قلوب من والا
السلام علي كريم آل الله
اي بي قرينه تو مدينه آستان قدس حسني مي سازيم
اون روزخوش يمن كل صحنُ قالي و فرشاي ايراني ميندازيم
يه روز مي شم خادم اين آستانه مثل كبوتري ميون آشي

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چقدر خسته شده بال و پرت داره از حال میره چشمای ترت ) * مهدی توزنده جانی

4128
9

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چقدر خسته شده بال و پرت     داره از حال میره چشمای ترت ) چقدر خسته شده بال و پرت داره از حال میره چشمای ترت

هوای مدینه بارونی شده سرفه ی بی امونت خونی شده

نفسات تو سینه زندونی شده

بزار اینجا به جای مادرمون واسه تو گریه کنم گریه ی خون

خواهرت خون جگره دعاهام بی اثره

هرچی میکشم از اون میخ دره

(مادرم وای مادرم۲ مادرم وای مادرم وای مادرم)۲

چقدر غم میریزه از تو نگات چرا زود سپید شده موی سیات

گل پژمرده ی تو کویر شدی توی چنگ غصه ها اسیر شدی

بعد ماجرای کوچه پیر شدی

بگو از معجر و رد پای گرگ بگو از شتاب یک دست بزرگ

گل نیلوفر تو خم شده در برتو

شونه هات شد عصای مادر تو

(مادرم وای مادرم۲ مادرم وای مادرم وای مادرم)۲

تیرا اومدن ببوسن تن تو بوی فاطمه م

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

دانلود سبک زمزمه امام حسن مجتبی(ع) -( سلام میدم به اون اقایی که دلسپردشم خدایی ) * امیر حسین الفت

11266
18

دانلود سبک زمزمه امام حسن مجتبی(ع) -( سلام میدم به اون اقایی          که دلسپردشم خدایی ) سلام میدم به اون اقایی که دلسپردشم خدایی
اون کریمی که سر سفرش همه میان برا گدایی
به درد عالمی طبیبه مدینه بی یار و حبیبه
سلام میدم به اون اقایی که توی خونشم غریبه
غصه تو چشمای ترش بود غریب اقا ۲
تشنهء خونش همسرش بود غریب اقا ۲
امون از این شهر مدینه غریب اقا ۲
گفتن مذل المومنینه غریب اقا ۲
غریب دوم مدینه امام حسن ۲
با اون محاسن سپیدش زخم زبون چقد شنیدش
گریه میکرد همیشه اقام وقتی مغیره رو میدیدش
اون کوچه بود مسیر راهش بلند میشد صدای آهش
چهل ساله که هر روز اقا رد میشد از تو قتلگاهش
همینجا بود غصب فدک شد غریب اقا۲
قسمت مادرش کتک شد غریب اقا ۲
یادش نمیره روی نیلی غریب اقا ۲
تو گوششه صدای سیلی غریب

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو ) * محمد علی نوری

4331
11

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -(   ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو ) ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو
بی قرارت من - ریزه خوارت من - ای فدایت من - جان نثارت من
تو آفتاب روشنای عالمینی - تو سفره دار عالمی اخ الحسینی
حسن کریم اهل بیت - کریم اهل بیت - کریم اهل بیت - کریم اهل بیت
مصطفی هستی - مرتضی هستی - پور زهرا و - جان ما هستی
قبله ی دلها - پسر زهرا - صلح تو گشته - رمز عاشورا
تو اشبه الناس به ختم الانبیایی - تو بانی قیام دشت کربلایی
تویی معزالمومنین- امام المتقین - برای مسلمین - نگار مه جبین
شبه پیغمبر - پسر حیدر - بین کوچه ها- حامی مادر
تو امام من - من فدای تو - جان دهم آقا - من برای تو
میون اهل بیت تو مادری ترینی عزیز قلب رحمت للعالمینی
منم

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمینه-شور شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( یه عقده ای دارم تو سینه ) * رضا رسولی

5606
23

دانلود سبک زمینه-شور شهادت امام حسن مجتبی (ع) -(    یه عقده ای دارم تو سینه ) یه عقده ای دارم تو سینه
بیام به پابوست مدینه
بیام مدینه از غمت زاری کنم
رو گونه هام اشکامو من جاری کنم
برا مصیبتت عزاداری کنم - یا مولا
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن
بیاد تو این دل پر خونه
حضرت فاطمه محزونه
جن و ملک برای تو شد سینه زن
سینه شده ز داغ تو غرق محن
شد ناله های فاطمه ای وای حسن - یا مولا
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن
میان آن کوچه چه دیدی
تو ناله ی مادر شنیدی
اگر چه گشته قاتل تو همسرت
ولی تو را کشته عزای مادرت
ای به فدای اون دو تا چشم ترت
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمینه امام حسن مجتبی(ع) -( می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا ) * رضا رسولی

4072
8

دانلود سبک زمینه امام حسن مجتبی(ع) -( می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا ) می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا
مدد می گیرم - روز و شبها - از تو یا مولا - آقام حسن آقا
می سوزم به پای غم تو
می نالم برا ماتم تو
عمریه هستم آقا به زیر سایه و علم تو
آقام حسن مولا
قبرای خاکی - دل من رو - کرده چه محزون - آقام حسن آقا
بیادت آقا - دل شیدا - گردیده محزون - آقام حسن آقا
آرزوم اینه که ای آقا
من با همه ی سینه زنا
بسازیم حرم برای تو شبیه شاه کربلا
آقام حسن مولا
مزد عزاتو - میده بر ما - حضرت زهرا - آقام حسن آقا
کرم کن آقا - گل زهرا - بر دل رسوا - آقام حسن آقا
بعد این دو ماه نوکری
ای که تو غریب مادری
بگو که عاقبت ای آقا مارو کربلا می بری
آقام حسن مولا

شاعر : رضا ر

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-گریه‌های بارانی *

2424
2

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-گریه‌های بارانی تا گلویش ز زهر کین تر شد

چشم عشاق مرد دین، تر شد

گریه هایش شبیه باران شد

بعد از آن تا ابد زمین تر شد

در غمش قلب لاله ها خون شد

زینبش هم کمی حزین تر شد

داغ مادر نرفته از یادش

آن2چشمی که قبل از این،تر شد

رنگ روی که زرد و آبی شد

اندکی باپدر،قرین تر شد

تشنگی بر دلش شررها زد

با برادر چنین عجین تر شد

با-نفس-های آخرش گفتا

با غمم شعر تو وزین تر شد

Mostafafatemi.ir

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب
 رضا اسماعیلی

شعر امام حسن مجتبی(ع)-مناجات شهادتی -( از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام ) * رضا اسماعیلی

2378

شعر امام حسن مجتبی(ع)-مناجات شهادتی -( از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام ) از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام
گفتم از داغ دل و خون جگر ، شرمنده ام
دلشکسته ، فصل داغت را گشودم پیش رو
دل ندارم تا بگویم بیش تر ، شرمنده ام
محشری بر پاست ، از بیدار باش داغ تو
از قیام سرخ تو ، من بی خبر ! شرمنده ام
آرزو دارم برقصم سرخ ، در بزم غمت
لهجه ام زرد است اما ، کو جگر ؟ شرمنده ام
گفتن از داغ تو شوخی نیست ، باید داغ دید
من ندارم داغ اما بر جگر ! شرمنده ام
کاش فارغ بودم از سنگینی خواب زمین
با غمت ای کاش بودم همسفر ، شرمنده ام
ای شهید عشق ! قلب رو سیاهم را ببخش
از تب عشقت ، نگشتم شعله ور ، شرمنده ام
کاش می فهمید روحم لهجه ی داغ تو را
تا بگرید چشم شعرم بیش تر ... شرمنده ام

شاعر :

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت-روضه مادر -( به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد ) * حسن لطفی

4716
8

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت-روضه مادر -( به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد ) به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد
عاقبت قرعه به نام من تنها افتاد
زهر هم سوخت به حال جگر سوخته ام
شعله شد آب شد و خون شد و از پا افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها افتاد
یادآن كوچه ی باریك همان كوچه ی تنگ
كوچه ای كه گذر سنگدل آن جا افتاد
شور می زد دلم و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد
آن چنان زد كه ره خانه ی خود گم كردیم
آنچنان که به رخ برگ گلی جا افتاد
مادرم روی زمین بود و پی ام می گردید
من نفس می زدم او از نفس اما افتاد
پاره های جگرم می چكد از كنج لبم
باز در خانه ی من روضه ی زهرا افتاد
یاد آن كوچه كه با مادر خود می رفتم
دیدم آن روز در آن راه چ

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( نبود تاب و توانی که وا کند لب را ) * مجتبی شگریان همدانی

3682
7

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( نبود تاب و توانی که وا کند لب را ) نبود تاب و توانی که وا کند لب را
گرفت با نگه خود سراغ زینب را
خبر رسید و سراسیمه خواهرش آمد
دوان دوان به کنار برادرش امد
رسید و چادر خود را که از سرش انداخت
نگاه حیرت خود بر برادرش انداخت
صدای گریه و آه بلند می آمد
زبان خواهر دلخسته بند می آمد
کمی بریده بریده صدا زد ای حسنم
دو چشم خود بگشا ای ستم کشیده ، منم!
عزیز مادر من باز خونجگر شده ای
شبیه مادرمان دست بر کمر شده ای
چرا عزیز دلم رد خون به لب داری
چه چشم بی رمقی و چقدر تب داری
غریب فاطمه رنگ تنت عوض شده است
شبیه فاطمه پیراهنت عوض شده است
شنیده ام که چه رنجی ز یار می بینی
شنیده ام که دو روز است تار می بینی
بگو پس از تو غم عالمین را چه کنم
اگ

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-من خاکسار عشقم و من مجتبایی‌ام * جعفر ابوالفتحی

2777
2

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-من خاکسار عشقم و من مجتبایی‌ام من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام
من در مدار عشقم و من مجتبائی ام
مستی ز چشم من زده بیرون ز باده اش
در انفجار عشقم و من مجتبائی ام
باده بریز با کرمِ آل فاطمه(س)
من خواستار عشقم و من مجتبائی ام
در بین روضه ات ز خودم می شوم رها
حتما دچار عشقم و من مجتبائی ام
من ذره ای ز عشق تو را هم نمی دهم
من پاسدار عشقم و من مجتبائی ام
بر قلب خویش چشم تو را رسم می کنم
چهره نگار عشقم و من مجتبائی ام
کفش تمام سینه زنان روی چشم من
من کفشدار عشقم و من مجتبائی ام
جرم مرا ندیده خدایم بخاطرت
در استتار عشقم و من مجتبائی ام
هر جا نسیم از حرمت عطر آورد
آنجا غبار عشقم و من مجتبائی ام
جانم بگیر و مهر خودت را به من بده
من جان

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام ) * جعفر ابوالفتحی

2741
2

شعر شهادت امام حسن(ع) -( من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام ) من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام
من در مدار عشقم و من مجتبائی ام
مستی ز چشم من زده بیرون ز باده اش
در انفجار عشقم و من مجتبائی ام
باده بریز باکرمِ آل فاطمه (س)
من خواستار عشقم و من مجتبائی ام
در بین روضه ات ز خودم می شوم رها
حتما دچار عشقم و من مجتبائی ام
من ذره ای ز عشق تو را هم نمی دهم
من پاسدار عشقم و من مجتبائی ام
بر قلب خویش چشم تو را رسم می کنم
چهره نگار عشقم و من مجتبائی ام
کفش تمام سینه زنان روی چشم من
من کفشدار عشقم و من مجتبائی ام
جرم مرا ندیده خدایم بخاطرت
در استتار عشقم و من مجتبائی ام
هر جا نسیم از حرمت عطر آورد
آنجا غبار عشقم و من مجتبائی ام
جانم بگیر و مهر خودت را به من بده
من جان

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم ) * جعفر ابوالفتحی

3726
1

شعر شهادت امام حسن(ع) -( یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم ) یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم
ذکر ورود به حرم یار ، مجتباست
سبط عزیز احمد مختار ، مجتباست
بعد از علی امام وفادار ، مجتبی است
تنها وصی حیدر کرار ، مجتباست
عباس هم به دست حسن مرد رزم شد
استاد فن رزم علمدار ، مجتباست
جنگ جمل به دست حسن ختم گشته است
از قاتلان لشگر کفار ، مجتباست
برتن زره نکرده به مانند مرتضی
وقت نبرد مرد جگر دار ، مجتباست
از لطف اوست اشک دو چشم حسینیان
در مجلس حسین ، میاندار ، مجتباست
بازار عشق گرم و تو سردی ، عجیب نیست ؟
بفروش جان خود که خریدار ، مجتباست

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( من از شماست هر چه منم را گرفته ام ) * حسین صیامی

2847
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( من از شماست هر چه منم را گرفته ام ) من از شماست هر چه منم را گرفته ام
حالا به روی دست ، تنم را گرفته ام
خاکم ز کربلاست ولی خانه ام بقیع
امشب بهانه ی وطنم را گرفته ام
58 شب همه جا گفته ام حسین
تا اذن این دو شب حسنم را گرفته ام
هرجا شده است صحبت کوچه شبیه تو
بی اختیار من دهنم را گرفته ام
.از باغ شیعیانِ غریبِ مدینه ات
بُردِ یمانی و کفنم را گرفته ام
.بین من و لباس عزایت چه فرقی است
من رنگ و بوی پیرهنم را گرفته ام
.دست مرا بگیر به محشر بگو که من
همواره دست سینه زنم را گرفته ام

شاعر : حسین صیامی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( روی لعل لب تو لختِ جگر می بینم ) * محمود ژولیده

3065
4

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( روی لعل لب تو لختِ جگر می بینم ) روی لعل لب تو لختِ جگر می بینم
دور چشمان کبود تو اثر می بینم
زخم ها روی جگر داشتی و دَم نَزَدی
حاصل خون دلت را چقدر می بینم
قتل صبری که تو را کُشت غمِ زهرا بود
جگرت را ز همه سوخته تر می بینم
چه شده یوسف ما حال دگرگون دارد
این چه حالی است تو را زیر و زبر می بینم
چهره ات سبز شد و حال تو شد حال وداع
رنگ رخسار تو را زنگ خطر می بینم
این چه زهری است که غم های چهل ساله رسید
طشت را در بر تو دشت جگر می بینم
گوئیا محتضرم مختصری می ماند
داغت انگار به هنگام سحر می بینم
به حسینم برسانید حسن رفتنی است
حرم فاطمه را خاک بسر می بینم
نه فقط یار نداری که کند دفع بلا
همسرت را به حرم خصم دگر می بینم
کُشتنت توطئۀ آ

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم ) * یوسف رحیمی

2726
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم ) جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم
از نور جامه ای به تنت أیها الکریم
ای همدم تو زمزمه های زلال وحی
ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم
تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود
پروانه های انجمنت أیها الکریم
نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا
یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم
اما تو که غریب نواز مدینه ای
هستی غریب در وطنت أیها الکریم
حتی شهادت تو نداده ست خاتمه
بر روضه های دل‌شکنت أیها الکریم
مادر نبود تا که ببیند در آن غروب
تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم
بیرون کشید با دل غرق به خون حسین
هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم
شد روضه خوان کشته ی مظلوم کربلا
تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم
آنجا ولی شراره ی غم پر گدازه بود
یعنی ب

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( مجموعه ي صفات خدا ميشود حسن ) *

2933
7

شعر شهادت امام حسن(ع) -( مجموعه ي صفات خدا ميشود حسن ) مجموعه ي صفات خدا ميشود حسن
اسماء ذات در همه جا ميشود حسن
نه رو به مكه رو به مدينه نشسته ايم
وقت نماز قبله ي ما ميشود حسن
صدتا پسر به فاطمه روزي كند خدا
يا ميشود حسين و يا ميشود حسن
جبريل هم به رتبه ي ما غبطه ميخورد
وقتي كه همنشين گدا ميشود حسن
اين رنگ سبز رنگِ مقام سيادت است
امروز سيدالشهدا ميشود حسن
از بركت حسين حسين گلوي ما
يك روز ميشود همه جا ميشود حسن
معلوم بود از حسدِ آل عايشه
روزي بدون صحن و سرا ميشود حسن
از تخته پاره هاي به هم دوخته شده
با زحمتِ حسين جدا ميشود حسن
از تيرها مقطعه كردن عجيب نيست
حا سين و نون هجا به هجا ميشود حسن

  • یکشنبه
  • 27
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( غوغا شده ست دور و بر خانه ی کریم ) * احمد ایرانی نسب

3069
4

شعر شهادت امام حسن(ع) -( غوغا شده ست دور و بر خانه ی کریم      ) غوغا شده ست دور و بر خانه ی کریم
صف بسته اند پشت در خانه ی کریم
میـدان شهـر پـُر شده از مستمنـدهـا
می آورد کسـی خبـر خانـه ی کریم
باران رحمتت به همـه خیـر می دهـد
حتـی بـرای رهگـذر خانـه ی کریـم
شایـد غـذای حضرتـی تـو به مـا رسد
از روی سفره ی سحر خانه ی کریـم
دارد مریض خانـه ی مـا خوب میشود
با ایـن طعـام مختصـر خانه ی کریم

شاعر : احمد ایرانی نسب

  • شنبه
  • 30
  • فروردین
  • 1393
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

شعر شهادت امام حسن(ع) -( شکر للله شدم گدای حسن ) * امیر فرخنده

2978
4

شعر شهادت امام حسن(ع) -( شکر للله شدم گدای حسن ) شکر للله شدم گدای حسن
می سرایم فقط برای حسن
در خیالم همیشه میخوانم
عاشق صحن با صفای حسن
قطره های کرم سرازیر اند
بین هر سجده از عبای حسن
بین هر روضه بی هوا رفتم
در حوالی روضه های حسن
از سر کوچه تا ته کوچه...
این من و سوز ماجرای حسن
***
کی شود تا بگویم ای آقا
زائرم سمت کربلای حسن

شاعر : امیر فرخنده

  • سه شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1393
  • ساعت
  • 06:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

در مدح ومصیبت امام حسن مجتبی (ع) -( درمانده ام از این دل زاری که نداری ) * رضا دین پرور

3249
5

در مدح ومصیبت امام حسن مجتبی (ع) -( درمانده ام از این دل زاری که نداری ) درمانده ام از این دل زاری که نداری
با گنبد و بیرق سر و کاری که نداری
گلدسته ي آهم به فلک می رسد امشب
می سوزم از این گوشه کناری که نداری
خشکم زده چون خنده که زوار حریمت
گریان شدم از سنگ مزاری که نداری
حسرت به دلم مانده بیایم بنشینم
یک بار در ان آینه کاری که نداری
یا که بنشینم وسط کوچه ي روضه
بر سنگ حرم، روی غباری که نداری
من مانده ام و خلوت این پنجره و تو
با فرصت طوف دو سه باری که نداری
سر می کند اصلاً شب و روز تو چگونه
با خادم ِ با اشک نداری، که نداری؟
----------------------

وقتی که کبو تر بشوی سمت مدینه
می میری از این راه فراری که نداری*

*آنقدر شعر آقای پرند آور زیبابود که بعد از شنیدن آن ا

  • جمعه
  • 25
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 19:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار امام حسن (ع) -( می سوزه سینه ی من، لب خشکم کبوده ) * علی محلاتی

43

اشعار امام حسن (ع) -( می سوزه سینه ی من، لب خشکم کبوده ) می سوزه سینه ی من، لب خشکم کبوده
دلم از غم نیاسوده
بسوز ای سینه که از غم، حسن حالی دگر دارد
برای زینبش امشب، یه طشت خون جگر دارد
واویلتا(4)
همه می گن که زهرو می خواد بالا بیاره
دل زینب چه غمباره
دوباره ای زمونه با، با دل من بی وفایی کن
دوباره قسمت زینب، ز دنیا این جدایی کن
واویلتا(4)
داره تابوت مولا، میره شونه به شونه
دل خواهر پریشونه
به جسمت ای برادر جان، نشسته تیر دشمن ها
تو رفتی و ز هجر تو، شدم تنها شدم تنها
واویلتا(4)

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار شهادت امام شور حسن مجتبی (ع) -( کوچه هات آزارم می دن،خداحافظ مدینه ) * علی محلاتی

55

اشعار شهادت امام شور حسن مجتبی (ع) -( کوچه هات آزارم می دن،خداحافظ مدینه ) کوچه هات آزارم می دن،خداحافظ مدینه
هر کی بوده تو کوچه هات، حال و روزش همینه
خورده گره با کوچه ی بنی هاشم دل من
با زهر کینِ همسرم شده حل مشکل من
جانم حسن(2) غریب مادر حسن
پیچیده بوی عطر یاس؛ کنار بستر من
گمونم از سفر میاد؛ دوباره مادر من
أمّن یجیب و طشت خون، زینب و چشم گریون
تازه شده در سینه ها، ناله ی درد هجرون
جانم حسن(2)غریب مادر حسن

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:05
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه امام حسن مجتبی (ع) -( یاد درد و بلای کوچه ) * اسماعیل شبرنگ

17

زمزمه امام حسن مجتبی (ع) -( یاد درد و بلای کوچه ) یاد
درد و بلای کوچه
عمری
حال و هوای کوچه
کشته
منو عزای کوچه
به یاد غم مادر حسن
پاره پاره شد جگر حسن
به روی دلش داغ کوچه بود
زخم کشتن گل و غنچه بود

می رم
ولی با کوه غم ها
می خوام
روضه بخونم اما
امشب
به نیت عاشورا
دم خنجر و حنجر داداش
می شه غرق خون پیکر داداش
چشمی که واسه جسارت می ره
زینب با حرم اسارت می ره

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 20:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شعر شهادت امام حسین مجتبی (ع) -( مرد جمل، در بین بستر اشک می ریخت ) * محمد فردوسی

28

شعر شهادت امام حسین مجتبی (ع) -( مرد جمل، در بین بستر اشک می ریخت ) مرد جمل، در بین بستر اشک می ریخت
تنهاترین سردار لشکر اشک می ریخت
اطرفیان، خانه نشینش کرده بودند
از درد بی یاری مکرّر اشک می ریخت
بی احترامی های واعظ بر علی را
تا می شنید از روی منبر اشک می ریخت
«یادش به خیر آن روز ...» را تکرار می کرد
با خاطراتی از پیمبر اشک می ریخت
هر روز، صبح و ظهر و شب، وقت نمازش
با گفتن «الله اکبر» اشک می ریخت
زهر خودش را ریخت آخر جُعده با زهر ...
از بی وفایی های همسر اشک می ریخت
زخم زبان و زخم زهر و زخم کوچه
او بیشتر از زخم آخر اشک می ریخت

معلوم شد آقا چرا مویش سفید است!
از بس که عمری یاد مادر اشک می ریخت
با دیدن تابوت مادر ناله می زد
با دیدن مسمار، بدتر اشک می ریخت
در ل

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 13:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

شهادت امام حسن (ع) -( جنگ جمل به دست تو پایان گرفته است ) * محمد فردوسی

26

شهادت امام حسن (ع) -( جنگ جمل به دست تو پایان گرفته است ) جنگ جمل به دست تو پایان گرفته است
يعنی شکوه حیدری‌ات جان گرفته است

تیغ تو مشکل است فرار از مقابلش
از روی عمد بر همه آسان گرفته‌است

دركربلاچهارحسن جلوه كرده اند
اين اقتدار توست که ميدان گرفته است

آغاز پاک کرببلا بین تشت بود
با تشت روضه‌های تو پایان گرفته‌است

با غربت عجیب تو ای مقتدای صبر
امروز قلب سوره‌ی انسان گرفته‌است

شاعر : محمد فردوسی

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شهادت امام مجتبی(ع) -( انتظار مرد باشد تا درون خانه اش ) * اسماعیل تقوایی

3438
5

شهادت امام مجتبی(ع) -( انتظار مرد باشد تا درون خانه اش ) انتظار مرد باشد تا درون خانه اش
گیرد آرامش کنار همسر جانانه اش
جان بسوزد از برای شاه مظلومان حسن(ع)
دشمنی همسر نما می بود در کاشانه اش
عاقبت زهر هلاهل داد او بر شوهرش
دوزخی گردید با کاری چنین پستانه اش
شد حسن(ع)پاره جگر از کینه سفیانیان
خون جگر از بهر او شد خواهر دردانه اش
وقت تشییع جنازه از سوی خصم علی(ع)
گشت تابوتش چو شمع وتیر ها پروانه اش
مانع از دفنش کنار قبر پیغمبر(ص) شدند
رفت از یاد همه بوده حسن(ع) دردانه اش
یوسف زهرا بشد مدفون در خاک بقیع
باقر(ع)وسجاد(ع)وصادق(ع)جملگی همخانه اش
بی حرم باشد مزارش،بی چراغ وبس غریب
اشک ریزان از برایش آشنا ،بیگانه اش
گر شود توفیق دیدار مزار او نصیب
در عوض با

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 04:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

به مناسبت شهادت امام حسن (ع) -( همینکه برق نگاهش به ما رسد کافیست ) * جعفر ابوالفتحی

3681
5

به مناسبت شهادت امام حسن (ع) -( همینکه برق نگاهش به ما رسد کافیست  ) به مناسبت شهادت امام حسن (ع)

همینکه برق نگاهش به ما رسد کافیست
صدای ما به صدای خدا رسد کافیست
جهنمی شدنم حتمی ، است اما باز
عنایتی به من بی نوا رسد کافیست
گدا فقط به امید کریم ها زنده است
حسن به داد دل این گدا رسد کافیست
دو چشم این دل کورم ز لطف خاک بقیع
به تربت حرم کربلا رسد کافیست

منم که بر سر کویت اسیر می مانم
طناب گردن من را بگیر.... می مانم

تمام حرف دل من شکایتی شده است
بقیع رفتن ما هم حکایتی شده است
چه میشود که بگویی : "مدینه ای شده ای"
دمی به دیده ببینم عنایتی شده است
شنیده ام که به دستان جعده در خانه
درون جسم شریفت جنایتی شده است
به شهر قم ز کتاب چهارده معصوم
از آن محدث مومن روایتی

  • شنبه
  • 22
  • آذر
  • 1393
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد