(ا) الا يا ايها الساقی تو را من دوست مى دارم
(ب) به غير از نامت اى مولا ز دنيا جمله بيزارم
(پ) پريشانم در اين عالم به دل دارم بسى ماتم
(ت) تو را زائر نگشتم من بيا بنگر به رخسارم
(ث) ثناخوانت شدم آقا تو ما را با صفا کردى
(ج) جهان کى دل برد از ما ولايت را خريدارم
(چ) چرا دل خوش کنم آقا به دستى غير دستانت
(ح) حسن جان پور عين الله مدد فرما گرفتارم
(خ) خودت را هديه کن بر من که خود بهتر ز بارانى
(د) دلم را پاک کن جانا که من عبدى گنهکارم
(ذ)ذلیلان را ز در آقا مرانی جانِ جانانم
(ر) رهايم کن تو از ماتم الا مولاى غمخوارم
(ز) زبان را نيست قادر بر سرودن از لبت مولا
(ژ) ژيان شيرى تو در ميدان م
- چهارشنبه
- 18
- آذر
- 1394
- ساعت
- 12:31
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار