شهادت امام حسن مجتبی(ع)

مرتب سازی براساس
 سید محسن حسینی

شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( من که مجتبایم - من که درنوایم ) * سید محسن حسینی

151

شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( من که مجتبایم - من که درنوایم ) شهادت امام حسن مجتبی (ع)
من که مجتبایم - من که درنوایم
باغم آشنایم- غریب ودلشکسته ام من
من که بسته ام لب - پیش چشم زینب
باکه گویم امشب- بار سفررا بسته ام من
تنهایم وکسی نمیباشد طبیبم- حتی میان خانه خود هم غریبم
/./././
من ورنگ وبویم-من وآرزویم
باکه من بگویم-یک کوه غم دارم به سینه
چون کمان خمیدم-من چها شنیدم
یاچها که دیدم-درکوچه تنگ مدینه
خون میچکد ازدیده من دانه دانه -دیدم که زهرامادرم گم کرده خانه
/./././
من که بی نشانم-چون گل خزانم
زدشرربه جانم-زهر جفای همسر من
دل پرازنوا شد-درد من دواشد
حاجتم رواشد - میسوزد از پا تا سر من
حسین من بیا تماشای حسن کن
ای بی کفن بیا بیا مرا کفن کن

شاعر : سید مح

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 سید محسن حسینی

شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( زهر جفای همسرم ، سوزانده از پا تا سرم ) * سید محسن حسینی

56

شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( زهر جفای همسرم ، سوزانده از پا تا سرم ) شهادت امام حسن مجتبی(ع)
زهر جفای همسرم سوزانده از پا تا سرم
منم که بی یارو حبیبم در خانه خود هم غریبم
واویلتا آه و واویلا
/./././
ممنونم ای زهـــر جفا کـــردی مرا حاجت روا
مانند گل میخندم امشب بار سفر میبندم امشب
واویلتا آه و واویلا
/./././
زینب بیا ای خواهرم بیا کنار بسترم
بر دیدن من دیده بگشا خاکسترم دارد تماشا
واویلتا آه و واویلا
/./././
در کوچه با چشم ترم بودم عصای مادرم
من بودم و آن روی حاکی من بودم و چادر خاکی
واویلتا آه و واویلا
/./././
از طعنه ها من خسته ام بار سفر را بسته ام
امشب کنار بستر من پیچیده بوی مادر من

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

نوحه امام حسن مجتبی(ع) -( گرچه امام صبرم و - روح صلاتم ) * میثم مومنی نژاد

150

نوحه امام حسن مجتبی(ع) -( گرچه امام صبرم و - روح صلاتم ) نوحه امام حسن مجتبی(ع)
گرچه امام صبرم و - روح صلاتم
ای زهر کین دادی از غربت نجاتم
یک کوه ماتم - دارم به سینه
خدانگهدارت ای شهر مدینه
/./././
طشت پر از خون بر داغ من بگرید
در غربت من حتی دشمن بگرید
عمری بسوزم - زآه شرربار
کی میرود از یاد من در و دیوار
/./././
چون شمع سوزان می سوزد سینۀ من
مادر کجائی گیری سرم به دامن
ارث از تو دارم - باشد گوهم
که خانۀ من گردیده قتلگاهم

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( الهی الهی- من جگرم میسوزد - پا تا سرم میسوزد ) * سید محسن حسینی

40

شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( الهی الهی- من جگرم میسوزد - پا تا سرم میسوزد ) شهادت امام حسن مجتبی(ع)
الهی الهی- من جگرم میسوزد - پا تا سرم میسوزد
اجل شده یارو طبیبم درخانه خودهم غریبم
/./././
الهی الهی- بــــار سفر میبندم - میروم و میخندم
اگرچه من دلخونم ای زهر اما زتو ممنونم ای زهر
/./././
الهی الهی- جانم رسیده بر لب - بگو کجایی زینب
بیا که درد من دوا شد بیا که حاجتم روا شد
/./././
الهی الهی- چها که من بشنیدم- چه صحنه هایی دیدم
یک کوه غم دارم به سینه ازکوچۀ تنگ مدینه
/./././
الهی الهی-با دیده دریایی - من بودم و تنهایی
آورده ام درآن زمانه - صاحب خانه را به خانه

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:09
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

امام حسن مجتبی(ع) -( شهرمدینه شد سیه از آه زینب ) * سید محسن حسینی

61

امام حسن مجتبی(ع) -( شهرمدینه شد سیه از آه زینب ) امام حسن مجتبی(ع)
شهرمدینه شد سیه از آه زینب
بــارسفر را بسته ای ماه زینب
کنار بسترت نشسته خواهرت
مظلوم حسن جان
/./././
برغربتت چشمم بود محونظاره
ازسینه ات جای نفس آیدشراره
ای مه دلربا امام مجتبی
مظلوم حسن جان
/./././
جان برلب من آمده ای بهترازجان
خاکم به سرشد پیکر تو تیرباران
رفته ای از برم عصای مادرم
مظلوم حسن جان

شاعر : سید محسن حسینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بحر طویل امام حسن مجتبی(ع) -( بازم از لانه¬ی تن، ) * مرحوم شرمی کاشانی

10

بحر طویل امام حسن مجتبی(ع) -( بازم از لانه¬ی تن، ) بازم از لانه ی تن،
‌طایر اندیشه ی من
پر زده در طُرف چمن،
تا که در اوصاف حسن،
خوی حسن، بوی حسن،
روی حسن، موی حسن،‌
شبل شهنشاه زمن،
آن که ز نامش
همه را ساخته خوش بوی دهن،
ساز کنم ساز سخن،
از صفت معرفت و
موهبت و میمنت و
منزلتش دم زنم از تهنیتش،
یا ز غم تعزیتش،
یا شرف و معرفتش،
یا کرم و عاطفتش،
کاین چه امام است و
همام است و چه نام است
که بی حد و مقام است
قدش سرو خرام است
رخش ماه تمام است
به هر بزم نظام است
به هر رزم حسام است
همین دُرِّ کلام است
که او نعمت عام است
به عالی و به دانی و
به جن و ملک و بر بشر و
آنچه که دارنده ی روح و
نفس و جان و تن و
ناطق و صامت بود از
کون و مکان خلق خدا را.
**
ای دریغ

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت امام حسن(ع) -( زهر آتش شد و بر زخم دلی مضطر خورد ) * حسن لطفی

1764
3

شعر شهادت امام حسن(ع) -( زهر آتش شد و بر زخم دلی مضطر خورد ) زهر آتش شد و بر زخم دلی مضطر خورد
جگری سوخته را تا نفس آخر خورد
زهر سوزاند ولی بر جگرم هیچ نبود
آه از آن زخم كه بر سینه ی پیغمبر خورد
زهر سوزاند ولی قاتلم عمریست حسین
پنجه ای بود كه بر برگ گل پرپر خورد
او مرا پشت سر چادر خود پنهان كرد
تا نبینم چه بر آن چهره ی نیلوفر خورد
ایستادم به روی پنجه ی پایم اما
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
مادرم خورد زمین گرد و غباری برخاست
دست من بود كه با ناله ی او بر سر خورد

شاعر : حسن لطفی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( هر قدر که می خواست گدا ، شاه کرم داشت ) * زهرا بشری موحد

2092
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( هر قدر که می خواست گدا ، شاه کرم داشت ) هر قدر که می خواست گدا ، شاه کرم داشت
آن قدر که پیش کرمش ، خواسته کم داشت
در خانه ی او بود که در اوج غریبی
دل های غریبان جهان ، راه به هم داشت
دلخوش به نفس های مسیحایی او بود
شب های مدینه که فقط غربت و دم داشت
داغی شده بر سینه ی غم های وسیع ش
یک کوچه ی باریک که بیش از همه غم داشت
راحت شد از اندوه جفاکاری یاران
ای کاش که یاری به وفاداری سم داشت
ای آینه ها آینه ها ! ذکر بگویید
ای کاش حرم داشت حرم داشت حرم داشت

شاعر : زهرا بشری موحد

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:01
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ما گدایان و فقیر سر راه حسنیم ) * مجتبی شگریان همدانی

3793
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -(  ما گدایان و فقیر سر راه حسنیم ) ما گدایان و فقیر سر راه حسنیم
ما همه شیفتۀ نیم نگاه حسنیم
به همه موی سپیدان حریمش سوگند
عبد دلسوخته و چهره سیاه حسنیم
همه هستیم سیاهی سپاهی که نداشت
پیش مرگان علمدار سپاه حسنیم
گر ندیدیم به دنیا رخ زیبایش را
وقت جان دادن خود چشم به راه حسنیم
بین تاریکی دنیا نظری کرد به ما
ما هدایت شدۀ چهرۀ ماه حسنیم
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که همه عمر بدهکار نگاه حسنم
آبرو داده به ما یار خرابش نکنیم
با بدیّ عمل خویش عذابش نکنیم
از همه طعنه شنیده است بیایید که ما
غیر یا سیدالأبرار خطابش نکنیم
تا توانسته جواب دل ما را داده
حال، ما را به عزا خوانده جوابش نکنیم
مثل شمعی به هوای غم مادر شد آب
کاش ما بیشتر

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:03
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( مانند باران بود و بر دل ها ترنم داشت ) * حسین عباسپور

1476
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( مانند باران بود و بر دل ها ترنم داشت ) مانند باران بود و بر دل ها ترنم داشت
مانند چشمه لطف سرشارش تداوم داشت
در سفره اش نان جوین خشک بود اما
در کیسه خیرات نان گرم گندم داشت
از برکت دستان او شهری نمک میخورد
شهری که درآزردن قلبش تفاهم داشت
هم دوست هم دشمن نمک بر زخم او پاشید
او باز هم شوق هدایت، درد مردم داشت
یا نیمه شب همسایه هایش را دعا میکرد
یا از غمی دیرینه با چاهش تکلم داشت
مرداب ها هرچند قدرش را نفهمیدند
او باز باران ماند و بر دل ها ترنم داشت

شاعر : حسین عباسپور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

شعر شهادت امام حسن(ع) -( شاعر از سوز دل و درد و غمش کم گفتی ) * علیرضا خاکساری

1742
1

شعر شهادت امام حسن(ع) -( شاعر از سوز دل و درد و غمش کم گفتی  ) شاعر از سوز دل و درد و غمش کم گفتی
از دل خسته و از قد خمش کم گفتی
زان همه غربت اندر حرمش کم گفتی
هرچه گفتی به خدا از کرمش کم گفتی
او کریم است کریمی که ندارد همتا
او کریم است کریم بن علی و زهرا
کاش از لطف پدر مادر او می گفتی
کاش از گرمی بال و پر او می گفتی
کاش از دست نوازشگر او می گفتی
کاش از دلخوشی نوکر او می گفتی
کاش می گفتی و دل باز تغزل می کرد
کاش می گفتی و شعر و غزل ات گل می کرد
خاک راه قدم یار خودش معجون است
لیلی از دین روی گل او مجنون است
تا ابد حاتم طایی به یدش مدیون است
دل ما از غم و از غصه بسی دلخون است
آخر ماه صفر گشته هوا دم دارد
آخر ماه صفرگشته و دل غم دارد
باز هم در دو جهان ولوله

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت اام حسن مجتبی(ع) -( آخر نشد برای تو حرم بسازیم ) * محمود ژولیده

3145
4

شعر شهادت اام حسن مجتبی(ع) -( آخر نشد برای تو حرم بسازیم ) آخر نشد برای تو حرم بسازیم
به گنبد و گلدستۀ سبزت بنازیم
یه سال نشد برای تو دهه بگیریم
تُو روضه آخرِ دهه برات بمیریم
هر چی برات گریه کنیم بازم غریبی
تُو خونَتَم آقای من تو بی حبیبی
از بس که مادری بودی حبیب مادر!
عاقبت اِسمتو گذاشت غریب مادر
کسی حدیث غُربَتُو اَزَت نپرسید
یه گوشه از مصیبتو اَزَت نپرسید
غریب اونه که بِشنَوه صدای مادر
قدش تو کوچه ها بشه عصای مادر
غریب اونه که چادر خاکی رو دیده
با گریه دست و پای مادر رو بوسیده
غریب اونه که دست باباشو ببندن
به گریه هاش پیش همه به اون بخندن
غریب اونه که از گلوش جیگر می ریزه
از دو لبش نغمۀ وای مادر می ریزه
غریب اونه که از درون یه عمر می جوشه
عاقبتش زه

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( میان سینه ی مجروح، زخم طوفان داشت ) * سید محمد جوادی

1826
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( میان سینه ی مجروح، زخم طوفان داشت ) میان سینه ی مجروح، زخم طوفان داشت
هوای ابری چشمش همیشه باران داشت
دلی به پای دل بیقرار او نشکست
هزار خاطره ی بد از این و از آن داشت
رفیق بی کسی او صدای سیلی بود
همیشه بود به گوشش، همیشه تا جان داشت
رسید زهر و خودش را به کام آقا ریخت
به بی کسیِ دلش زهرِ کفر ایمان داشت
رسید و بوسه به لب های نازنینش زد
که پاره های جگر را به سینه پنهان داشت

شاعر : سید محمد جوادی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( الا یا اهل العالم، غم به پا شد ) * محمود ژولیده

2127
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( الا یا اهل العالم، غم به پا شد ) الا یا اهل العالم، غم به پا شد
عزای غم فزای مجتبی شد
زمین و آسمان ماتم گرفته
دوباره تازه داغ مصطفی شد
ملائک خاک غم بر سر بریزند
عوالم هم نوای مرتضی شد
منادی این ندا در عرش دارد
چه داغی بر دل خیر النسا شد
شده غارت زده گویا حسینش
چرا؟ زیرا حسن از او جدا شد
بنالد حضرت ام المصائب
که زینب باز هم صاحب عزا شد
بنی هاشم چرا تشویش دارند؟
چرا اسب بنی مروان رها شد؟!
مگر نعش حسن شد تیر باران؟
که ابلیسِ جمل شاد از جفا شد
چرا بند کفن شد پاره پاره!؟
تن و تابوت از چه جا به جا شد!؟
نشد پیش پیمبر دفن گردد!
اجابت امر آن ملعونه را شد
نشد تشییعِ آقا روز باشد
دوباره شب، دوباره ماجرا شد
چرا تنهاترین سردار شد او
و این

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( صبوری به پای تو سر می گذارد ) * حسین عباسپور

1823
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( صبوری به پای تو سر می گذارد ) صبوری به پای تو سر می گذارد
غمت داغ ها بر جگر می گذارد
کمی خواستم از غریبی بگویم
نه؛ این بغض سنگین مگر می گذارد؟
و من نیستم بدتر از مرد شامی
نگاه تو در من اثر می گذارد
کریمی که از کودکی می شناسم
قدم روی چشم ترم می گذارد
دلم باز با یاد غم هایت آقا
غریبانه سر روی در می گذارد
....
نمک ریخت یک شهر بر زخم مردی
که دندان به روی جگر می گذارد

شاعر : حسین عباسپور

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( اذن حق بود که تو سید و مولا باشی ) * مجتبی صمدی

1727

شعر شهادت امام حسن(ع) -( اذن حق بود که تو سید و مولا باشی ) اذن حق بود که تو سید و مولا باشی
تشنگان رمضان را یم و دریا باشی
می کنی زنده به یک چشم هزاران عیسی
کم مقامی است بگویم تو مسیحا باشی
گر نداند کسی و خاک مزارت بیند...
...به خیالش نرسد شاهی و آقا باشی
زخم دشنام شنیدی و بغل وا کردی
تا چه حدی تو دگر اهل مدارا باشی
مو سفیدی به جوانی به سراغت آمد
از غم یار تو حق داری اگر تا باشی
تو فقط آمده ای غصه و غم را بخری
وسط کوچه ی غم محرم زهرا باشی
پس بمان و همه جا دور و بر مادر باش
وسط کوچه اگرشد سپر مادر باش

شاعر : مجتبی صمدی

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای چار طاق عرشِ خدا خیمه ی غمت ) * حامد اهور

1995
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای چار طاق عرشِ خدا خیمه ی غمت ) ای چار طاق عرشِ خدا خیمه ی غمت
وی کهکشان، ستاره‌ای از خاک مقدمت
قدّوسیان تراوش انفاس قدسی‌ات
فرماندهی ارض و سماء رتبه ی کمت
هفت آسمان به گرد مزار تو در طواف ...
آمد پدید نُه فلک از فیض یک دَمَت
لاهوتیان دریده گریبان روضه‌ات
آید صدای فاطمه از بزم ماتمت
صدها هزار حاتم طایی نشسته‌اند ...
کاسه به دست ، سائل دینار و درهمت
جانا حساب چشم تو از دیگران جداست
زمزم کجا و قطره‌ای از اشک نم‌نمت
یا سیّدالکریم ! سیادت غلام توست
ارثیه‌ای است هدیه ز جدّ مکرّمت
ای امتداد مرتبت مرتضیٰ حسن !
کرده خدا به شاه شهیدان مقدّمت
آتش گرفته‌ی وسط کوچه ی فدک
ای فاطمیه، اوّلِ ماه محرمت
صلح تو شد زمینهی تصویر نینوا
کربُبلاست

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود ) * یوسف رحیمی

2669
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود ) چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود
شایسته شفاعت حیدر نمی شود
چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت
هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود
مرهم به زخمهای دل پر شراره ات
جز خاک چادر و پر معجر نمی شود
یک عمر خون دل بخورد هم کسی دگر
والله از تو پاره جگر تر نمی شود
یک طشت لخته های جگر پاره های دل
از این که حال و روز تو بهتر نمی شود
یک چیز خواستی تو از این قوم پر فریب
گفتند نه کنار پیمبر نمی شود
گل کرد بر جنازة تو زخم سرخ تیر
هرگز گلی شبیه تو پرپر نمی شود
پر شد مدینه از تب داغ غمت ولی
با کربلا و کوفه برابر نمی شود
زینب کنار نیزه کشید آه سرد و گفت
سالار من که یک تن بی سر نمی شود
دیگر تمام قامت زینب خمیده بود
از بس که رو

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( اشکهایش به مادرش رفته ) * وحید قاسمی

2495
5

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( اشکهایش به مادرش رفته ) اشکهایش به مادرش رفته
سینه ی پر شراره ای دارد
نه! به یک طشت اکتفا نکنید
جگر پاره پاره ای دارد
**
از علی هم شکسته تر شده است!
علتش کینه ها، حسادت هاست
غربت چشمهای مظلومش
سند محکم خیانت هاست
**
خواهرش را کسی خبر نکند
مادرش خوب شد که اینجا نیست
لخته خونها سرِ لج افتادند
هیچ طشتی حریف آنها نیست
**
از غرور شکسته اش پیداست
صبر هم صحبت ِ دل ِ آقاست
نه! من از چشم سم نمی بینم
کوچه ای شوم قاتل آقاست
**
کوچه ای تنگ ،کوچه ای تاریک
شده کابوس هر شب ِ آقا
برگه را پس بده...نزن نامرد….
چیست این جمله بر لب ِ آقا؟
**
از صدای ِ شکستن بغضش
چشم دیوارها سیاهی رفت
مادرش راه خانه ی خود را
تا زمین خورد، اشتباهی رفت
**

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( سکوت، زهر شد و در گلوی مجنون ریخت ) * سعید توفیقی

1816
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( سکوت، زهر شد و در گلوی مجنون ریخت ) سکوت، زهر شد و در گلوی مجنون ریخت
دل شکسته ی لیلا از این مصیبت سوخت
به یاد خاطره های کریم آل عبا
تمام خاطره هایم در اوج غربت سوخت
**
سکوت گفتم و یادم سکوت او آمد
و زهر گفتم و یادم ز زهر خوردن او
و تیر آه به قلبم نشست و کردم یاد
ز تیرهای کفن دوز رفته در تن او
**
وراثتی است بلا شک غریب ماندن ما
چرا که غربت شیعه ز غربت زهراست
و بر غریب مدینه سزاست گرییدن
که پای ثابت این روضه حضرت زهراست
**
همان کسی که غریبانه باز مسموم است
به دست همسر خود در میان خانه ی خویش
پرستویی است مهاجر ولی شکسته پر است
و زخم خورده فتاده کنار لانه ی خویش
**
کسی که سبز ترین جامه را به تن دارد
نگفت علّت سبزی پیکرش از چیست
و ط

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( حساب می کنم،امشب بزرگی کرمت را ) *

2302
4

شعر شهادت امام حسن(ع) -( حساب می کنم،امشب بزرگی کرمت را ) حساب می کنم،امشب بزرگی کرمت را
در عرصه های خیالم مساحت حرمت را
به اذن حضرت باران،به اذن مادراتان
نشسته ام که بگویم میان روضه غمت را
بگو چگونه گذشتی غریب شهر مدینه
ز کوچه ای که شکستند غرور محترمت را
زمینه های قیام حسین صلح شما بود
بنازم ای گل زهرا قیامت علمت را
خدا کند که نبیند عقیله خواهرت آقا
بساط اشک حسین و آه دم به دمت را
اگر چه بی حرمی در نگاه مردم دنیا
حساب کرده خیالم مساحت حرمت را

  • یکشنبه
  • 30
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( آهم که آسمان مرا غرق دود کرد ) * حسن لطفی

2082
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( آهم که آسمان مرا غرق دود کرد ) آهم که آسمان مرا غرق دود کرد
اشکم که چشمهای مرا سرمه سود کرد
من روضه خوان کوچه ام و داغهای آن
همراه پاره های دل من نمود کرد
دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد
دستی که اشکهای مرا مثل رود کرد
دستی که با تمامی قدرت بلند شد
دستی که با تمامی شدت فرود کرد
دستی غرور کودکی ام را شکسته است
دستی که روی مادرمان را کبود کرد
من را خمیده کوچه و سیلی و سنگ کرد
من را یتیم آتش و دیوار و در کرد

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی ) * حسن لطفی

6834
5

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی ) ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی
سوزاندی ام چنان و چنینن کارگر شدی
عمری به انتظار نشاندی مرا ولی
شادم که لااقل تو زمن باخبر شدی
بگذار تا که با تو بگویم حدیث خویش
شاید دلِ گرفته ام آرام تر شود
می خواستم که عقده گشایم ز دل ولی
ترسم که شعله های تو هم بی اثر شود
آن سان غریب مانده ام اینجا که طعنه ها
تنها تسلی ام همه ایام می دهند
اما هزار شکر سلام و جواب هست
بر سلام من همه دشنام می دهند
عمریست لب گزیده ام وگریه کرده ام
جایی که هیچ گریه برایم نمی کنند
عمریست خواب خوش به دو چشمم نیامده
کابوس های کوچه رهایم نمی کنند
یارب نسیب هیچ غریبی دگر مکن
دردی که گیسوان حسن را سپید کرد
با صد امید حامی مادر شدم ولی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست ) * محمود ژولیده

2742
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست ) این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست
داغ و فراق مادرمان بی هزینه نیست
روی کبود مادر من قاتل من است
ور نه شرار، این همه در زهر کینه نیست
با این که آب شد جگر و سینه زخم شد
دردی کشنده تر به من از زخم سینه نیست
این دردها که از اثر زهر می کِشم
یک ذره از مصیبت درد مدینه نیست
دیدید اگر که رنگ ز رخسار من پرید
این چهرۀ کبود شده بی زمینه نیست
دیگر رها به حجرۀ در بسته ام کنید
غیر از جواد مرهم این سوز سینه نیست
در غربتم صدای مرا نشنود کسی
کس آشنای غربت صوت الحزینه نیست
حتی صدا به خواهر من هم نمی رسد
یک گریه کن کنار منِ بی قرینه نیست
گویا دگر کسی نگرانم نمی شود
فرقی میان من و غریب مدینه نیست
یک عمر بهر کرب

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم ) * محمد جواد پرچمی

9316
18

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم ) دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم
از شوق ِ سفره یِ کرمت گریه می کنم
در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تورا
سائل ندید جز خودت آقاتر از تورا
دستی ندید دستِ بفرماتر از تورا
یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تورا
تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر
زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر
پایِ غریبی ِ تو به پا برنخواستند
یا دشمنت شدند و یا برنخواستند
مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند
وارد شدی به پایِ شما برنخواستند
اهل ِ مدینه ناز شما را کشیده اند
یک عده جانماز ِ شما را کشیده اند
با خنده زخم بر جگرت میگ

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باز این دل آواره ی شیدا و حسن ) * حسین صیامی

2408
3

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باز این دل آواره ی شیدا و حسن ) باز این دل آواره ی شیدا و حسن
یک نوکر بیچاره ی رسوا و حسن
شکی نبود که همزمان خلق شدند
هر سه لغت کریم و آقا و حسن
در دفتر اهل معرفت یکسان است
املاء کریم آل طه و حسن
شد قبله من مکه-مدینه ، یعنی
شد قبله من خدای یکتا و حسن
ترسی نبود ز قیل و قال محشر
ماییم و حساب سخت فردا و حسن
هم قطره و هم من چقدر محتاجیم
تا وصل شویم ما به دریا و حسن
روز جمل انگار شبیه هم بود
جنگاوری حضرت مولا و حسن
ای کاش رویم کربلا روزی از
سمت حرم ام ابیها و حسن
لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلاّ
حب علی و حسین و زهرا و حسن

شاعر : حسین صیامی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای کریم ِ دیار ِ تنهایی ) * سید پوریا هاشمی

2999
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای کریم ِ دیار ِ تنهایی ) ای کریم ِ دیار ِ تنهایی
خاک بوس ِ دَرَت شکیبایی
حسنی تو، حسن، حسن اما
بیشتر از سه بار زیبایی
پیش ِ جودت همه گدا هستند
ریزه خوار ِ تو حاتم طایی
تو دلیل غم همیشگی و
گریه هایِ ماهیانِ دریایی
کودکِ هشت ساله یِ مادر
پسر ِ غیرتیِ زهرایی
غربتِ تو زبانزدِ همه است
طوس، ری، کربلا و هرجایی
یا حسن با حسین میگوئیم
طپش ِ قلبِ سینه زنهایی
آتش افتاده بین سینه بگو
از غم و غربتِ مدینه بگو
یاس در پیش ِ چشم ما لِه شد
سوخت از هُرم ِ شعله ها له شد
پشتِ در، بین ِ کوچه، در مسجد
حُرمَتِ مادرم سه جا له شد
شوهری دید همسری افتاد
غیرتِ غیرتِ خدا له شد
در از چارچوب کَنده شد و
مادرم زیر ِ دست و پا له شد
بار ِ شیشه شکست، نَه

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(_ع) -( بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند ) * حسین عباسپور

3776
5

شعر شهادت امام حسن مجتبی(_ع) -(  بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند ) بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند
مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبت
با صدای سکه دست از دینشان برداشتند
بر سر همسایگانش سایه ای پر مهر داشت
از سرش هر چند روزی سایه بان برداشتند
بذر ننگین جسارت بر تن معصوم را
این جماعت کاشتند و دیگران برداشتند
دست هایی که بر آن تابوت تیر انداختند
چند سالی بعد چوب خیزران برداشتند

شاعر : حسین عباسپور

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم ) * محمد حدادی

2399
3

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم ) باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم
در عمق سینه ها حسنیه به پا کنیم
باید برای اینکه محب حسن شدیم
روزی هزار مرتبه شکر خدا کنیم
هرچند با مزار غمش خو گرفته ایم
اما بنا شود حرمش را بنا کنیم
در شیوه مهندسی سازه حرم
بر آستان قدس رضا اقتدا کنیم
گلدسته ، برج ساعت و نقاره خانه و..
یک صحن جامع حسنی دست و پا کنیم
ما یاکریم خاکی اطراف قبرتو
ایوب از قبیل مریدان صبر تو
ای دست توبه روی سرم از قدیم ها
شیوا ترین تکلم قوم کلیم ها
دست توسلم ، قسم نیمه های شب
معنای ذکر یا حسن و یا کریم ها
شان نزول سوره والای کوثری
درمانده از بیان مقامت فهیم ها
تو عشق مادری و منم عاشق شما
ما را نوشته اند به پای کریم ها
هرکس تعلقی به

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) * محمود ژولیده

2286

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -(  چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد
تازه تواند بر حسن یک قطره بارد
حتماً غریبیِ حسینش را چشیده
آنکه غریبیِ حسن را خون ببارد
اصلاً تمام کربلا داغ مدینه است
صلح حسن کرب و بلا را می نگارد
شیرین تر از جام شهادت، قتل صبر است
این را حسن بر اهل تقوا می سپارد
هر نوکری زهرا سفارش کرده باشد
باید غریبیِ حسن را پاسدارد
داراییِ خود را سه بار از جود بخشید
سائل کجا مانده به سلطان رو بیارد
او آگه از درخواستِ ما فی الضمیر است
حاجت نگفته حاجت دل را بر آرد
قاسم قسیم جام (احلی من عسل) شد
یعنی کرامت مثل بابا نیز دارد
عبداللهش پروردۀ دامان عشق است
یعنی خدا باب الحسینش می شمارد
هر کس که خواهد بر غریبی یار باشد
باید به رو

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد