شهادت امام حسن مجتبی(ع)

مرتب سازی براساس
 حسن لطفی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( آهم که آسمان مرا غرق دود کرد ) * حسن لطفی

2122
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( آهم که آسمان مرا غرق دود کرد ) آهم که آسمان مرا غرق دود کرد
اشکم که چشمهای مرا سرمه سود کرد
من روضه خوان کوچه ام و داغهای آن
همراه پاره های دل من نمود کرد
دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد
دستی که اشکهای مرا مثل رود کرد
دستی که با تمامی قدرت بلند شد
دستی که با تمامی شدت فرود کرد
دستی غرور کودکی ام را شکسته است
دستی که روی مادرمان را کبود کرد
من را خمیده کوچه و سیلی و سنگ کرد
من را یتیم آتش و دیوار و در کرد

شاعر : حسن لطفی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن لطفی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی ) * حسن لطفی

6878
5

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی ) ای مرحمی که بر جگرم شعله ور شدی
سوزاندی ام چنان و چنینن کارگر شدی
عمری به انتظار نشاندی مرا ولی
شادم که لااقل تو زمن باخبر شدی
بگذار تا که با تو بگویم حدیث خویش
شاید دلِ گرفته ام آرام تر شود
می خواستم که عقده گشایم ز دل ولی
ترسم که شعله های تو هم بی اثر شود
آن سان غریب مانده ام اینجا که طعنه ها
تنها تسلی ام همه ایام می دهند
اما هزار شکر سلام و جواب هست
بر سلام من همه دشنام می دهند
عمریست لب گزیده ام وگریه کرده ام
جایی که هیچ گریه برایم نمی کنند
عمریست خواب خوش به دو چشمم نیامده
کابوس های کوچه رهایم نمی کنند
یارب نسیب هیچ غریبی دگر مکن
دردی که گیسوان حسن را سپید کرد
با صد امید حامی مادر شدم ولی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست ) * محمود ژولیده

2775
1

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست ) این لرزه های زانویم از زهر کینه نیست
داغ و فراق مادرمان بی هزینه نیست
روی کبود مادر من قاتل من است
ور نه شرار، این همه در زهر کینه نیست
با این که آب شد جگر و سینه زخم شد
دردی کشنده تر به من از زخم سینه نیست
این دردها که از اثر زهر می کِشم
یک ذره از مصیبت درد مدینه نیست
دیدید اگر که رنگ ز رخسار من پرید
این چهرۀ کبود شده بی زمینه نیست
دیگر رها به حجرۀ در بسته ام کنید
غیر از جواد مرهم این سوز سینه نیست
در غربتم صدای مرا نشنود کسی
کس آشنای غربت صوت الحزینه نیست
حتی صدا به خواهر من هم نمی رسد
یک گریه کن کنار منِ بی قرینه نیست
گویا دگر کسی نگرانم نمی شود
فرقی میان من و غریب مدینه نیست
یک عمر بهر کرب

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم ) * محمد جواد پرچمی

9356
18

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم ) دارم به خاطر ِ حَرَمَت گریه می کنم
از شوق ِ سفره یِ کرمت گریه می کنم
در روضه هایِ مُحترمت گریه می کنم
وقتی برای درد و غمت گریه می کنم
حتی علی و فاطمه خوشحال میشوند
در خانواده ات همه خوشحال میشوند
دنیا ندید وسعتِ بالاتر از تورا
سائل ندید جز خودت آقاتر از تورا
دستی ندید دستِ بفرماتر از تورا
یثرب ندید حضرتِ تنهاتر از تورا
تنها میانِ خانه و تنها میانِ شهر
زخم زبانِ همسر و زخم زبانِ شهر
پایِ غریبی ِ تو به پا برنخواستند
یا دشمنت شدند و یا برنخواستند
مُشتی حرامزاده ز جا برنخواستند
وارد شدی به پایِ شما برنخواستند
اهل ِ مدینه ناز شما را کشیده اند
یک عده جانماز ِ شما را کشیده اند
با خنده زخم بر جگرت میگ

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باز این دل آواره ی شیدا و حسن ) * حسین صیامی

2454
3

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باز این دل آواره ی شیدا و حسن ) باز این دل آواره ی شیدا و حسن
یک نوکر بیچاره ی رسوا و حسن
شکی نبود که همزمان خلق شدند
هر سه لغت کریم و آقا و حسن
در دفتر اهل معرفت یکسان است
املاء کریم آل طه و حسن
شد قبله من مکه-مدینه ، یعنی
شد قبله من خدای یکتا و حسن
ترسی نبود ز قیل و قال محشر
ماییم و حساب سخت فردا و حسن
هم قطره و هم من چقدر محتاجیم
تا وصل شویم ما به دریا و حسن
روز جمل انگار شبیه هم بود
جنگاوری حضرت مولا و حسن
ای کاش رویم کربلا روزی از
سمت حرم ام ابیها و حسن
لا اَسئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً اِلاّ
حب علی و حسین و زهرا و حسن

شاعر : حسین صیامی

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای کریم ِ دیار ِ تنهایی ) * سید پوریا هاشمی

3047
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( ای کریم ِ دیار ِ تنهایی ) ای کریم ِ دیار ِ تنهایی
خاک بوس ِ دَرَت شکیبایی
حسنی تو، حسن، حسن اما
بیشتر از سه بار زیبایی
پیش ِ جودت همه گدا هستند
ریزه خوار ِ تو حاتم طایی
تو دلیل غم همیشگی و
گریه هایِ ماهیانِ دریایی
کودکِ هشت ساله یِ مادر
پسر ِ غیرتیِ زهرایی
غربتِ تو زبانزدِ همه است
طوس، ری، کربلا و هرجایی
یا حسن با حسین میگوئیم
طپش ِ قلبِ سینه زنهایی
آتش افتاده بین سینه بگو
از غم و غربتِ مدینه بگو
یاس در پیش ِ چشم ما لِه شد
سوخت از هُرم ِ شعله ها له شد
پشتِ در، بین ِ کوچه، در مسجد
حُرمَتِ مادرم سه جا له شد
شوهری دید همسری افتاد
غیرتِ غیرتِ خدا له شد
در از چارچوب کَنده شد و
مادرم زیر ِ دست و پا له شد
بار ِ شیشه شکست، نَه

  • پنج شنبه
  • 5
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(_ع) -( بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند ) * حسین عباسپور

3821
5

شعر شهادت امام حسن مجتبی(_ع) -(  بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند ) بارها از سفره اش با اینکه نان برداشتند
روز تشییع تنش تیر و کمان برداشتند
مردم این شهرِ در ظاهر مسلمان، عاقبت
با صدای سکه دست از دینشان برداشتند
بر سر همسایگانش سایه ای پر مهر داشت
از سرش هر چند روزی سایه بان برداشتند
بذر ننگین جسارت بر تن معصوم را
این جماعت کاشتند و دیگران برداشتند
دست هایی که بر آن تابوت تیر انداختند
چند سالی بعد چوب خیزران برداشتند

شاعر : حسین عباسپور

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم ) * محمد حدادی

2456
3

شعر شهادت امام حسن(ع) -( باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم ) باید به پای عشق حسن جان فدا کنیم
در عمق سینه ها حسنیه به پا کنیم
باید برای اینکه محب حسن شدیم
روزی هزار مرتبه شکر خدا کنیم
هرچند با مزار غمش خو گرفته ایم
اما بنا شود حرمش را بنا کنیم
در شیوه مهندسی سازه حرم
بر آستان قدس رضا اقتدا کنیم
گلدسته ، برج ساعت و نقاره خانه و..
یک صحن جامع حسنی دست و پا کنیم
ما یاکریم خاکی اطراف قبرتو
ایوب از قبیل مریدان صبر تو
ای دست توبه روی سرم از قدیم ها
شیوا ترین تکلم قوم کلیم ها
دست توسلم ، قسم نیمه های شب
معنای ذکر یا حسن و یا کریم ها
شان نزول سوره والای کوثری
درمانده از بیان مقامت فهیم ها
تو عشق مادری و منم عاشق شما
ما را نوشته اند به پای کریم ها
هرکس تعلقی به

  • شنبه
  • 7
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) * محمود ژولیده

2326

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -(  چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد
تازه تواند بر حسن یک قطره بارد
حتماً غریبیِ حسینش را چشیده
آنکه غریبیِ حسن را خون ببارد
اصلاً تمام کربلا داغ مدینه است
صلح حسن کرب و بلا را می نگارد
شیرین تر از جام شهادت، قتل صبر است
این را حسن بر اهل تقوا می سپارد
هر نوکری زهرا سفارش کرده باشد
باید غریبیِ حسن را پاسدارد
داراییِ خود را سه بار از جود بخشید
سائل کجا مانده به سلطان رو بیارد
او آگه از درخواستِ ما فی الضمیر است
حاجت نگفته حاجت دل را بر آرد
قاسم قسیم جام (احلی من عسل) شد
یعنی کرامت مثل بابا نیز دارد
عبداللهش پروردۀ دامان عشق است
یعنی خدا باب الحسینش می شمارد
هر کس که خواهد بر غریبی یار باشد
باید به رو

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) * محمود ژولیده

2476
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد ) چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد
تازه تواند بر حسن یک قطره بارد
حتماً غریبیِ حسینش را چشیده
آنکه غریبیِ حسن را خون ببارد
اصلاً تمام کربلا داغ مدینه است
صلح حسن کرب و بلا را می نگارد
شیرین تر از جام شهادت، قتل صبر است
این را حسن بر اهل تقوا می سپارد
هر نوکری زهرا سفارش کرده باشد
باید غریبیِ حسن را پاسدارد
داراییِ خود را سه بار از جود بخشید
سائل کجا مانده به سلطان رو بیارد
او آگه از درخواستِ ما فی الضمیر است
حاجت نگفته حاجت دل را بر آرد
قاسم قسیم جام (احلی من عسل) شد
یعنی کرامت مثل بابا نیز دارد
عبداللهش پروردۀ دامان عشق است
یعنی خدا باب الحسینش می شمارد
هر کس که خواهد بر غریبی یار باشد
باید به رو

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر شهادت امام حسن(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) * حسین صیامی

3065
4

شعر شهادت امام حسن(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر
سفره داری وسط رنج و محن یعنی صبر
اولین آیه قرآن شما حا یا صاد
ترجمه گشته بدین شکل حسن یعنی صبر
ننوشتند چه گفتی وسط کوچه ولی
زیر لب گفتن آهسته بزن یعنی صبر
آن سکوتی که تو را کشت مرا دق داده است
بعد از آن کوچه حیاتت علنا یعنی صبر
تا که افشا نشود راز دل مادر دست
را گرفته است فقط روی دهن یعنی صبر
گفتن جمله لایوم کیومک وقتی
که پر از زهر شده کل بدن یعنی صبر
این سفارش به برادر که اخا بعد از من
خون نریزید ولو اینکه شود تیر کفن یعنی صبر
من و تو آینه شیر خداییم حسین
تو به معنای شجاعت شده ، من یعنی صبر
صبر ایوب مثل گشته ولیکن بی شک
قصه زندگی ات منحصرا یعنی صبر

شاعر : حسی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعرشهادت امام حسن مجتبی(ع) -( علت عاشقی ام دست کریمانه ی توست ) * جواد قدوسی

4481
9

شعرشهادت امام حسن مجتبی(ع) -( علت عاشقی ام دست کریمانه ی توست ) علت عاشقی ام دست کریمانه ی توست
چشم امید من آقا به در خانه ی توست
روی خاک قدمت صورت خود میکشم و
به اشاره همه گویند که یوانه ی توست
من که آواره ی شهرم تو چنین خواسته ای
دل آشفته ی من از می و پیمانه ی توست
پرچم یا حسنم روز قیامت بالاست
نوکرت تا به ابد بر در کاشانه ی توست
با حسن گفتنمان عرش خدا ریخت به هم
علتش غربت و آن نام غریبانه ی توست
هر کجا پر بکشم باز بقیع جای من است
چون کبوتر که فقط جلد به میخانه ی توست
بر سرم میزنم و اشک امانم ندهد
غصه ی چشم من از گنبد ویرانه ی توست
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
تو که هستی که حسین عاشق و پروانه ی توست؟
اگرم نام حسین بر لبمان رنگین است
این هم از

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشم انتظار صوت تو محراب مجتبي ) * حمید قلی زاده

3020
3

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چشم انتظار صوت تو محراب  مجتبي ) چشم انتظار صوت تو محراب مجتبي
محتاج سفره ات من بي تاب مجتبي
اي چلچراغ قبر تو مهتاب مجتبي
جان مي دهم به پاي تو ارباب مجتبي
هستم غلام و نوكر و عبد كريم ها
يك ذرّه از تبار تو عبدالعظيم ها
درسينه ي بقيع حرم مي شود بنا
مثل حريم شاه نجف مثل مرتضي
با گنبدو مناره و ايواني از طلا
شش گوشه اي شبيه حسين طرح كربلا
آخر به دست شيعه حرم دار مي شوي
داراي گنبدي چو علمدار مي شوي
با ديدن غريب ديارت دلم گرفت
خاك بقيع و گرد و غبارت دلم گرفت
بالاسرت به سنگ مزارت دلم گرفت
ديدار پشت درب و زيارت دلم گرفت
دستم براي عرض ارادت به سينه است
اين بارگاه قدس امام مدينه است!!؟
هرشب به سينه غصه و غم بار مي شود
با طعنه شهر بر سرت

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مصائب امام حسن مجتبی (علیه السلام) -( کنید ماتمیان گریه در عزای حسن ) *

2731
-1

شعر مصائب امام حسن مجتبی (علیه السلام) -(  کنید ماتمیان گریه در عزای حسن ) کنید ماتمیان گریه در عزای حسن
که شد بلند به ماتم زنو لوای حسن
اگر گذشت محرم رسیده ماه صفر
حسینیان بخروشید در عزای حسن
پی تسلی زهرا ، خوش آنکه می گرید
گهی برای حسین و ، گهی برای حسن
ببرد بار ملالی حَسَن ، که بردن آن
ز ما سوا نتواند کسی ، سوای حسن
غمی که داشت حسن در دل حزین ، شرحش
ز من مجو که حَسَن داند و خدای حسن
کند به دشمن خود بهر حفظ دین ، بیعت
مقام حلم تماشا کن و رضای حسن
ز چشم اهل نظر سر زد آن عصا کز ظلم
فرو برد همان کور دل به پای حسن
چه دیده بود از او خصم او ، که دائم بود
به قصد جانِ به اندوه مبتلای حسن
فغان که رنگ زمرد زَ سوده الماس
پدید شد به لب لعل جانفزای حسن
به حق او بنگر جور چرخ و ط

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟ ) * سید پوریا هاشمی

2989
2

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟ ) دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد
سنی نداشت یک شبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد
از کوچه های تنگ دگر رد نمی شود
این کوچه ها چقدر حسن را عذاب کرد
دستی که خورد بر روی مادر به کوچه ها
آن دست گنبد حسنش را خراب کرد
چون روزه بود تشنگیش اوج می گرفت
وقت اذان رسید تقاضای آب کرد
فهمید آب نیست ولی باز سر کشید
این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد
سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی
چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد
از دوست زخم خورد و ز بیگانه ها جدا
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد

شاعر : سید پوریا هاشمی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسین صیامی

شعر مدح امام حسن مجتی(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) * حسین صیامی

2742
2

شعر مدح امام حسن مجتی(ع) -( جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر ) جمله ها داشته حرفی نزدن یعنی صبر
سفره داری وسط رنج و محن یعنی صبر
اولین آیه قرآن شما حا یا صاد
ترجمه گشته بدین شکل حسن یعنی صبر
ننوشتند چه گفتی وسط کوچه ولی
زیر لب گفتن آهسته بزن یعنی صبر
آن سکوتی که تو را کشت مرا دق داده است
بعد از آن کوچه حیاتت علنا یعنی صبر
تا که افشا نشود راز دل مادر دست
را گرفته است فقط روی دهن یعنی صبر
گفتن جمله لایوم کیومک وقتی
که پر از زهر شده کل بدن یعنی صبر
این سفارش به برادر که اخا بعد از من
خون نریزید ولو اینکه شود تیر کفن یعنی صبر
من و تو آینه شیر خداییم حسین
تو به معنای شجاعت شده ، من یعنی صبر
صبر ایوب مثل گشته ولیکن بی شک
قصه زندگی ات منحصرا یعنی صبر

شاعر : حسی

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرد تنها یابن الزهرا باز نشون عشقت ديده دريامه ) * رضا تاجیک

4569
2

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ای مرد تنها     یابن الزهرا      باز نشون عشقت ديده دريامه  ) ای مرد تنها یابن الزهرا باز نشون عشقت ديده دريامه
اي بيكرانه بي نشانه تو نداري حتي يك زيارت نامه
اذن دخول حرمت اشك و آهه تنها چراغ صحن تو نور ماهه
با چشم ظاهر زائري نداري اما امشب بقيع پر از ملائكة الله
السلام علي كريم آل الله
باز تو خيالم حرمت رو با تموم اشكام اينه كاري كردم
کی میشه آقا تا بگم که برای صحن تو من یه کاری کردم
وارث عشق وهيبت رسول الله لا احصی ثناء كم حجت الله
حرم نداري ولي زير لب مي خونم و قبره و في قلوب من والا
السلام علي كريم آل الله
اي بي قرينه تو مدينه آستان قدس حسني مي سازيم
اون روزخوش يمن كل صحنُ قالي و فرشاي ايراني ميندازيم
يه روز مي شم خادم اين آستانه مثل كبوتري ميون آشي

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چقدر خسته شده بال و پرت داره از حال میره چشمای ترت ) * مهدی توزنده جانی

3596
9

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( چقدر خسته شده بال و پرت     داره از حال میره چشمای ترت ) چقدر خسته شده بال و پرت داره از حال میره چشمای ترت

هوای مدینه بارونی شده سرفه ی بی امونت خونی شده

نفسات تو سینه زندونی شده

بزار اینجا به جای مادرمون واسه تو گریه کنم گریه ی خون

خواهرت خون جگره دعاهام بی اثره

هرچی میکشم از اون میخ دره

(مادرم وای مادرم۲ مادرم وای مادرم وای مادرم)۲

چقدر غم میریزه از تو نگات چرا زود سپید شده موی سیات

گل پژمرده ی تو کویر شدی توی چنگ غصه ها اسیر شدی

بعد ماجرای کوچه پیر شدی

بگو از معجر و رد پای گرگ بگو از شتاب یک دست بزرگ

گل نیلوفر تو خم شده در برتو

شونه هات شد عصای مادر تو

(مادرم وای مادرم۲ مادرم وای مادرم وای مادرم)۲

تیرا اومدن ببوسن تن تو بوی فاطمه م

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

دانلود سبک زمزمه امام حسن مجتبی(ع) -( سلام میدم به اون اقایی که دلسپردشم خدایی ) * امیر حسین الفت

10638
18

دانلود سبک زمزمه امام حسن مجتبی(ع) -( سلام میدم به اون اقایی          که دلسپردشم خدایی ) سلام میدم به اون اقایی که دلسپردشم خدایی
اون کریمی که سر سفرش همه میان برا گدایی
به درد عالمی طبیبه مدینه بی یار و حبیبه
سلام میدم به اون اقایی که توی خونشم غریبه
غصه تو چشمای ترش بود غریب اقا ۲
تشنهء خونش همسرش بود غریب اقا ۲
امون از این شهر مدینه غریب اقا ۲
گفتن مذل المومنینه غریب اقا ۲
غریب دوم مدینه امام حسن ۲
با اون محاسن سپیدش زخم زبون چقد شنیدش
گریه میکرد همیشه اقام وقتی مغیره رو میدیدش
اون کوچه بود مسیر راهش بلند میشد صدای آهش
چهل ساله که هر روز اقا رد میشد از تو قتلگاهش
همینجا بود غصب فدک شد غریب اقا۲
قسمت مادرش کتک شد غریب اقا ۲
یادش نمیره روی نیلی غریب اقا ۲
تو گوششه صدای سیلی غریب

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 06:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -( ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو ) * محمد علی نوری

4204
11

دانلود سبک واحد امام حسن مجتبی(ع) -(   ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو ) ماه شبها تو - موج دریا تو - جان طاها تو - عشق زهرا تو
بی قرارت من - ریزه خوارت من - ای فدایت من - جان نثارت من
تو آفتاب روشنای عالمینی - تو سفره دار عالمی اخ الحسینی
حسن کریم اهل بیت - کریم اهل بیت - کریم اهل بیت - کریم اهل بیت
مصطفی هستی - مرتضی هستی - پور زهرا و - جان ما هستی
قبله ی دلها - پسر زهرا - صلح تو گشته - رمز عاشورا
تو اشبه الناس به ختم الانبیایی - تو بانی قیام دشت کربلایی
تویی معزالمومنین- امام المتقین - برای مسلمین - نگار مه جبین
شبه پیغمبر - پسر حیدر - بین کوچه ها- حامی مادر
تو امام من - من فدای تو - جان دهم آقا - من برای تو
میون اهل بیت تو مادری ترینی عزیز قلب رحمت للعالمینی
منم

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمینه-شور شهادت امام حسن مجتبی (ع) -( یه عقده ای دارم تو سینه ) * رضا رسولی

5413
23

دانلود سبک زمینه-شور شهادت امام حسن مجتبی (ع) -(    یه عقده ای دارم تو سینه ) یه عقده ای دارم تو سینه
بیام به پابوست مدینه
بیام مدینه از غمت زاری کنم
رو گونه هام اشکامو من جاری کنم
برا مصیبتت عزاداری کنم - یا مولا
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن
بیاد تو این دل پر خونه
حضرت فاطمه محزونه
جن و ملک برای تو شد سینه زن
سینه شده ز داغ تو غرق محن
شد ناله های فاطمه ای وای حسن - یا مولا
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن
میان آن کوچه چه دیدی
تو ناله ی مادر شنیدی
اگر چه گشته قاتل تو همسرت
ولی تو را کشته عزای مادرت
ای به فدای اون دو تا چشم ترت
آقام آقام آقام آقام - آقام حسن

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمینه امام حسن مجتبی(ع) -( می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا ) * رضا رسولی

3972
8

دانلود سبک زمینه امام حسن مجتبی(ع) -( می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا ) می شینه هردم - روی لبهام - این ذکرو آوا - آقام حسن آقا
مدد می گیرم - روز و شبها - از تو یا مولا - آقام حسن آقا
می سوزم به پای غم تو
می نالم برا ماتم تو
عمریه هستم آقا به زیر سایه و علم تو
آقام حسن مولا
قبرای خاکی - دل من رو - کرده چه محزون - آقام حسن آقا
بیادت آقا - دل شیدا - گردیده محزون - آقام حسن آقا
آرزوم اینه که ای آقا
من با همه ی سینه زنا
بسازیم حرم برای تو شبیه شاه کربلا
آقام حسن مولا
مزد عزاتو - میده بر ما - حضرت زهرا - آقام حسن آقا
کرم کن آقا - گل زهرا - بر دل رسوا - آقام حسن آقا
بعد این دو ماه نوکری
ای که تو غریب مادری
بگو که عاقبت ای آقا مارو کربلا می بری
آقام حسن مولا

شاعر : رضا ر

  • یکشنبه
  • 8
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-گریه‌های بارانی *

2320
2

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-گریه‌های بارانی تا گلویش ز زهر کین تر شد

چشم عشاق مرد دین، تر شد

گریه هایش شبیه باران شد

بعد از آن تا ابد زمین تر شد

در غمش قلب لاله ها خون شد

زینبش هم کمی حزین تر شد

داغ مادر نرفته از یادش

آن2چشمی که قبل از این،تر شد

رنگ روی که زرد و آبی شد

اندکی باپدر،قرین تر شد

تشنگی بر دلش شررها زد

با برادر چنین عجین تر شد

با-نفس-های آخرش گفتا

با غمم شعر تو وزین تر شد

Mostafafatemi.ir

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب
 رضا اسماعیلی

شعر امام حسن مجتبی(ع)-مناجات شهادتی -( از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام ) * رضا اسماعیلی

2254

شعر امام حسن مجتبی(ع)-مناجات شهادتی -( از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام ) از تو گفتم باز با چشمانِ تر ، شرمنده ام
گفتم از داغ دل و خون جگر ، شرمنده ام
دلشکسته ، فصل داغت را گشودم پیش رو
دل ندارم تا بگویم بیش تر ، شرمنده ام
محشری بر پاست ، از بیدار باش داغ تو
از قیام سرخ تو ، من بی خبر ! شرمنده ام
آرزو دارم برقصم سرخ ، در بزم غمت
لهجه ام زرد است اما ، کو جگر ؟ شرمنده ام
گفتن از داغ تو شوخی نیست ، باید داغ دید
من ندارم داغ اما بر جگر ! شرمنده ام
کاش فارغ بودم از سنگینی خواب زمین
با غمت ای کاش بودم همسفر ، شرمنده ام
ای شهید عشق ! قلب رو سیاهم را ببخش
از تب عشقت ، نگشتم شعله ور ، شرمنده ام
کاش می فهمید روحم لهجه ی داغ تو را
تا بگرید چشم شعرم بیش تر ... شرمنده ام

شاعر :

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت-روضه مادر -( به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد ) * حسن لطفی

4600
8

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت-روضه مادر -( به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد ) به دل شعله ورم سایه ی دریا افتاد
عاقبت قرعه به نام من تنها افتاد
زهر هم سوخت به حال جگر سوخته ام
شعله شد آب شد و خون شد و از پا افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها افتاد
یادآن كوچه ی باریك همان كوچه ی تنگ
كوچه ای كه گذر سنگدل آن جا افتاد
شور می زد دلم و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد
آن چنان زد كه ره خانه ی خود گم كردیم
آنچنان که به رخ برگ گلی جا افتاد
مادرم روی زمین بود و پی ام می گردید
من نفس می زدم او از نفس اما افتاد
پاره های جگرم می چكد از كنج لبم
باز در خانه ی من روضه ی زهرا افتاد
یاد آن كوچه كه با مادر خود می رفتم
دیدم آن روز در آن راه چ

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( نبود تاب و توانی که وا کند لب را ) * مجتبی شگریان همدانی

3329
6

شعر امام حسن مجتبی(ع)-شهادت -( نبود تاب و توانی که وا کند لب را ) نبود تاب و توانی که وا کند لب را
گرفت با نگه خود سراغ زینب را
خبر رسید و سراسیمه خواهرش آمد
دوان دوان به کنار برادرش امد
رسید و چادر خود را که از سرش انداخت
نگاه حیرت خود بر برادرش انداخت
صدای گریه و آه بلند می آمد
زبان خواهر دلخسته بند می آمد
کمی بریده بریده صدا زد ای حسنم
دو چشم خود بگشا ای ستم کشیده ، منم!
عزیز مادر من باز خونجگر شده ای
شبیه مادرمان دست بر کمر شده ای
چرا عزیز دلم رد خون به لب داری
چه چشم بی رمقی و چقدر تب داری
غریب فاطمه رنگ تنت عوض شده است
شبیه فاطمه پیراهنت عوض شده است
شنیده ام که چه رنجی ز یار می بینی
شنیده ام که دو روز است تار می بینی
بگو پس از تو غم عالمین را چه کنم
اگ

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

شعر امام مجتبی(ع)-شهادت -( تیری که سمتش رفت هم حتی ، مثل کمان قدش کمانی بود ) * محسن کاویانی

2152
2

شعر امام مجتبی(ع)-شهادت -( تیری که سمتش رفت هم حتی ، مثل کمان قدش کمانی بود ) تیری که سمتش رفت هم حتی ، مثل کمان قدش کمانی بود
از دست آدم ها! رها می شد ، شرمنده از این ناتوانی بود
تابوت گل را بوسه زد افتاد ، از شدت شرمندگی جان داد
درپای مردی آسمان پیشه ، مردی که صلحش جان فشانی بود!
مردی که تنها رفت تا میقات ، دلخسته از تفریط و از افراط
برقلب پاکش صدهزاران زخم ، از مومنان نهروانی بود
ای کاش زخمش زخم خنجر بود ، زخم زبان از مرگ بدتر بود
زخم زبان هایی که او می خورد ، پاداش عمری مهربانی بود
از بس که عمری ابن ملجم ها ، با اسم یاری دور او بودند
وقت نمازش هم زره می بست ، مردی که اوج پهلوانی بود
هی برد دندان بر جگر آخر ، صبرش به لب آمد ولی پرپر!
آن روز تشت خانه چون دشت ، گل های

  • یکشنبه
  • 15
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-من خاکسار عشقم و من مجتبایی‌ام * جعفر ابوالفتحی

2581
2

غزل شهادت امام حسن مجتبی(ع)-من خاکسار عشقم و من مجتبایی‌ام من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام
من در مدار عشقم و من مجتبائی ام
مستی ز چشم من زده بیرون ز باده اش
در انفجار عشقم و من مجتبائی ام
باده بریز با کرمِ آل فاطمه(س)
من خواستار عشقم و من مجتبائی ام
در بین روضه ات ز خودم می شوم رها
حتما دچار عشقم و من مجتبائی ام
من ذره ای ز عشق تو را هم نمی دهم
من پاسدار عشقم و من مجتبائی ام
بر قلب خویش چشم تو را رسم می کنم
چهره نگار عشقم و من مجتبائی ام
کفش تمام سینه زنان روی چشم من
من کفشدار عشقم و من مجتبائی ام
جرم مرا ندیده خدایم بخاطرت
در استتار عشقم و من مجتبائی ام
هر جا نسیم از حرمت عطر آورد
آنجا غبار عشقم و من مجتبائی ام
جانم بگیر و مهر خودت را به من بده
من جان

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام ) * جعفر ابوالفتحی

2642
2

شعر شهادت امام حسن(ع) -( من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام ) من خاکسار عشقم و من مجتبائی ام
من در مدار عشقم و من مجتبائی ام
مستی ز چشم من زده بیرون ز باده اش
در انفجار عشقم و من مجتبائی ام
باده بریز باکرمِ آل فاطمه (س)
من خواستار عشقم و من مجتبائی ام
در بین روضه ات ز خودم می شوم رها
حتما دچار عشقم و من مجتبائی ام
من ذره ای ز عشق تو را هم نمی دهم
من پاسدار عشقم و من مجتبائی ام
بر قلب خویش چشم تو را رسم می کنم
چهره نگار عشقم و من مجتبائی ام
کفش تمام سینه زنان روی چشم من
من کفشدار عشقم و من مجتبائی ام
جرم مرا ندیده خدایم بخاطرت
در استتار عشقم و من مجتبائی ام
هر جا نسیم از حرمت عطر آورد
آنجا غبار عشقم و من مجتبائی ام
جانم بگیر و مهر خودت را به من بده
من جان

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام حسن(ع) -( یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم ) * جعفر ابوالفتحی

3158
1

شعر شهادت امام حسن(ع) -( یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم ) یا امام حسن مجتبی (ع) ادرکنا یا کریم
ذکر ورود به حرم یار ، مجتباست
سبط عزیز احمد مختار ، مجتباست
بعد از علی امام وفادار ، مجتبی است
تنها وصی حیدر کرار ، مجتباست
عباس هم به دست حسن مرد رزم شد
استاد فن رزم علمدار ، مجتباست
جنگ جمل به دست حسن ختم گشته است
از قاتلان لشگر کفار ، مجتباست
برتن زره نکرده به مانند مرتضی
وقت نبرد مرد جگر دار ، مجتباست
از لطف اوست اشک دو چشم حسینیان
در مجلس حسین ، میاندار ، مجتباست
بازار عشق گرم و تو سردی ، عجیب نیست ؟
بفروش جان خود که خریدار ، مجتباست

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد