شهادت امام حسین (ع)

مرتب سازی براساس

شب_سوم_محرم_۱۳۹۶ با صدای حاج محمود کریمی -(منم کمترین بنده ی تو تو شاهی) *

1034

شب_سوم_محرم_۱۳۹۶ با صدای حاج محمود کریمی -(منم کمترین بنده ی تو تو شاهی) منم کمترین بنده ی تو تو شاهی
خدا خونمو پات بریزه الهی

کسی رو به غیرِ تو آقا ندارم
دلم رو آوردم بگم با تو هستم
به پات سر میزارم

من درد تو درمون
من خشک تو بارون
جان آقا ای جان آقا

محاله که من از مسیر جدا شم
تو هر جا که باشی محاله نباشم

از اون شب که قران سر نیزه خوندی
دل من نه تنها همه عالم و پای عشقت نشوندی

من قاری تو قران
من ای وای تو ای جان

جان آقا ای جان آقا

نفس هام فدای مسیر عبورت
تازه زندم میخونم تو دستگاه نورت

تو اونی که خورشید ازت نور میگیره
من اونم که عمری به عشقت اسیره
از این عشق میمیره

من بنده تو مولا
من تشنه تو دریا

جان آقا ای جان آقا

جونا رسیدند حریمت به یاری
نذاشتند بگن ک

  • چهارشنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسین نوری

یا عقیلة بنی هاشم یازینب علیها سلام -(خواهم بغل بگیرمت اما نمیشود) * حسین نوری

574

یا عقیلة بنی هاشم  یازینب  علیها سلام -(خواهم بغل بگیرمت  اما نمیشود) خواهم بغل بگیرمت اما نمیشود
یک لحظه شمر از بدنت پا نمیشود
با این هزارو نهصدو پنجاه زخم تیغ
تیری دگر به پیکر تو جا نمیشود

  • یکشنبه
  • 1
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 09:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مقتل امام حسین -(دارالاماره امام سجاد فرمود: "آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و) *

642

مقتل امام حسین -(دارالاماره امام سجاد فرمود: "آیا نمی دانی که شهادت برای ما عادت شده است،و) ابن زیاد از این که حضرت زینب،در آن جمع،این سخنان را به او گفت خشمگین شد و خواست او را مجازات کند اما عمروبن حدیث به او گفت:او یک زن است و می خواهی به خاطر گفتن چند جمله او را مجازات کنی،کسی،زن را به خاطر حرف ها و پرگویی هایش کیفر نمی دهد.
ابن زیاد نگاهی به حضرت کرد و گفت:از این که خانواده نافرمانت کشته شده اند، خدا دلم را خنک کرد.
زینب از این سخن برافروخت و فرمود:
"به جان خودم سوگند،تو بزرگ و سرورِ مرا کشتی،خانواده ام را انگشت نمایِ خلق کردی،شاخه شجره ی وجودم را بُریدی و ریشه ام را کَندی،حال اگر این سخنان دلت را خنک می کند،باشد".
ابن زیاد آن گاه رو کرد به حضرت سجاد (ع) و گفت:نامت چیست؟
فرمود:"

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

امام حسین(ع) -(از روی دلسوزی دهاتی های اطراف ) * قاسم نعمتی

1825
1

امام حسین(ع) -(از روی دلسوزی دهاتی های اطراف  ) از روی دلسوزی دهاتی های اطراف
تاصبح دور پیکر تو گریه کردند
همراه حیوانات صحرا دور گودال
باگریه های مادر تو گریه کردند
از تکه های چادری بر خاک پیداست
بازور خواهر را جدا کردند از تو
تا وقت بوده پیکرت را جمع کرده
بر جای دست خواهر تو گریه کردند
پیرِ قبیله گفت کی؟سر را بریده
در مکتب ما ذبح کردن حکم دارد
چون گیسوی آشفته گشته وضع رگها
بر حال و روز حنجر تو گریه کردند
دربین پیکرها دوتایش فرق دارد
یک پیکری پامال قدری قد کشیده
آن دیگری پیچیده بین یک عبا بود
بر اربا اربا اکبر تو گریه کردند
نزدیک نخلستان صدا آمد بیایید
یک پیکر بی دست اینجا بر زمین است
پای فرات و باصدای موج دریا
بر ساقی آب آور تو گریه کردند

  • دوشنبه
  • 2
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

سر حسین -(سر حسین که در طشتی از شراب افتاد ) * رضا رسول زاده

692

سر حسین -(سر حسین که در طشتی از شراب افتاد  ) سر حسین که در طشتی از شراب افتاد
گمان کنم که به جانِ جهان عذاب افتاد
سری که از روی نیزه زِ کربلا تا شام
هزار مرتبه بر خاک، با شتاب افتاد
سری که دامنِ زهرا همیشه مَهدش بود
به زیر نعلِ سوارانِ بَد رکاب افتاد
تنور و دِیر و سرِ نیزه و کُنون هم طشت
چه رنگ ها که به رخسارِ آفتاب افتاد
به بوسه گاهِ نبی چوبِ خیزران می خورد
به سرزنان به زمین دختِ بوتراب افتاد
توان نداشت که گوید مرا بلند کنید
دگر برای همیشه زِ پا رُباب افتاد
مُخدّرات زِ بس چنگ می زدند به رخ
کسی ندید! ولی از همه نقاب افتاد
رقیّه دید که صَد رشته شد لبِ بابا
که نیمه شب به خرابه دگر زِ تاب افتاد

  • سه شنبه
  • 10
  • مهر
  • 1397
  • ساعت
  • 21:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

زمینه محرم 98 -(خدا رو شکر چشام خیسه و با این دل بی تابم اومدم) * محسن طالبی پور

1842
-1

زمینه محرم 98 -(خدا رو شکر چشام خیسه و با این دل بی تابم اومدم) خدا رو شکر چشام خیسه و با این دل بی تابم اومدم
با اذن مادرم فاطمه تو روضه ی اربابم اومدم
اومدم تا که عزادار باشم
یوسف فاطمه رو یار باشم
بردارم علم علمدار باشم
شور دلم
ای جانم حسین
جانانم حسین
درمانم حسین
حی علی الحرم الحسین که فاطمه چشم انتظارته
حی علی الحرم الحسین وقتی که خدا خریدارته
بازم کن اراده ی کربلا
می برن ز باده ی کربلا
سال راهی شو تو جاده ی کربلا
با نغمه ی
ای جانم حسین
جانانم حسین
درمانم حسین

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 15:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

به مناسبت 28 رجب، سالروز خروج کاروان امام حسین(ع) از مدینه بسمت مکه -(عزت زیاد، آه کجا می روی حسین...) * محمود ژولیده

396

به مناسبت 28 رجب، سالروز خروج کاروان امام حسین(ع) از مدینه بسمت مکه -(عزت زیاد، آه کجا می روی حسین...) عزت زیاد، آه، کجا میروی حسین
تا مکه، یا به کرب و بلا میروی حسین

این وقتِ شب! شبانه چرا بار بسته ای
با اهلبیتِ آل عبا میروی حسین

با کودکان و پردگیان و معاشران
گویا به پیشگاه خدا میروی حسین

اینگونه که تو غرقِ وداعِ پیمبری
داری به مقتل شهدا میروی حسین

شش ماهه میبری و جوان میبری و پیر
عباس میبری، به خَفا میروی حسین

صاحب حرم! چرا ز حرم میزنی برون
با سوز و اشک و حال بکا میروی حسین

با هیبتِ پیمبر اکرم زدی براه
با ذکر مادرت، به نوا میروی حسین

«اُخرج إلیَ العراق» شنیدی ز جدِّ خود؟
آیا به کوی درد و بلا میروی حسین

زینب اسیر میشود و تو شهیدِ عشق
داری بسوی اهل جفا میروی حسین

حج را بَدل به عمره کنی ای امامِ حج
تا قتلگاه، جای منا میروی حسین

زیر سُم ستور، تنَت لِه شود غریب
در زیر تیغِ کین ز قفا میروی حسین

در پیش چشم فاطمه با جسم بی کفن
بر عهد خویش کرده وفا میروی حسین

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
بر نیزه ها به رأس جدا میروی حسین

بعد از تو کوفه، رحم به زینب نمیکند
در شامِ غم به طشتِ طلا میروی حسین

  • جمعه
  • 22
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 15:49
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور امام حسین (ع) -(والله بالله انت عزیز الله) *کربلایی جواد محمدی

1532
3

شور امام حسین (ع) -(والله بالله انت عزیز الله) والله بالله انت عزیز الله
به روح به دم لبیک ثارلله
دستای خالیه منو پُر کن
آقای من اَبا عبدالله

باتو عاقبت بخیر میشم
یه روزی مثِ(مثل) بُرِیر میشم
به اسمت قسم که قول میدم
نگاهم کنی زُهیر میشم

حسین اباعبدالله دل و دین و دنیامی
حسین اباعبدالله میدونم که تو باهامی
حسین اباعبدالله چشمای من رو تَر کن
حسین اباعبدالله تا قیامت آقامی

یا اباعبدالله یا اباعبدالله....

..............................

بند دوم

شکرُ لِلله غلامت هستم
به تار زلف تو دل بستم
فدای این همه لطف تو
ممنونم که گرفتی دستم

خاک پای زائرات میشم
شالِ دوشِ نوکرات میشم
اگه تو قبول کنی من رو
چایی ریزِ روضه هات میشم

حسین اباعبدالله جان سنه قوربان آقا
حسین اباعبدالله گوزلره قوربان آقا
حسین اباعبدالله دردیمه درمان اِیله
حسین اباعبدالله باشلَره قوربان آقا

یا اباعبدالله یا اباعبدالله...

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور امام حسین (ع) -(خاطره دارم چقده توی کربلات) *کربلایی جواد محمدی

1730
3

شور امام حسین (ع) -(خاطره دارم چقده توی کربلات) خاطره دارم
چقده توی کربلات
بین تموم زائرات
تو شلوغی پایین پات

خاطره دارم
با چایی های روضه هات
با شال مشکیه عزات
صدای طبل دسته هات

ای دوای دردم دورت بگردم
ای عزیز زهرا هواتو کردم

السلام ای شاه خوبان ای رفیق صمیمی
السلام ای عشق یزدان که نعیمو رحیمی
السلام ای نوحه های آذری و قدیمی

ای منی آوارگویان ابوالفضل
گلمیشم امداد اویان ابوالفضل
................
آرزو دارم
شب جمعه حرم باشم
بشه با مادرم باشم
با شه با کرم باشم

آرزو دارم
اربابمو صداش کنم
یه دل سیر نگاش کنم
تا جونمو فداش کنم

ای یارالی آقام با لب تشنه
ای تنتو عریان به زیر دشنه

السلام ای اون سری که روی نیزه نشسته
السلام ای دختری که از غمت شده خسته
السلام ای روضه های پهلوی شکسته

یارالی حسین

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 23:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور امام حسین (ع) -(حال و هوای کربلا دارم ارباب حسین و خیلی دوست دارم ) * مجید مراد زاده

624
1

شور امام حسین (ع) -(حال و هوای کربلا دارم  ارباب حسین و خیلی دوست دارم ) حال و هوای کربلا دارم
ارباب حسین و خیلی دوست دارم
اگه نیارم اسم ارباب و خدایی که یه بیمارم

دیوونه ی گنبد طلاتم من
کبوتره صحن وسراتم من
تشنه ی یک جرعه اب از اون
شریعه ی فراتم من

هوای شهرچقدر نفس گیره
دلم په پای کربلا گیره
منم بخر بی تو می میره

پرازسکوتم و پر از دردم
ازین زمونه خیلی دلسردم
کاشکی بیام دورت بگردم
میمیرم برای صدای اذونه حریمت
میمیرم برای مقامه بزرگ و کریمت
میمیرم برای گل یاسوعطرشمیمت

میمیرم برای دودست بزرگوعظیمت
میمیرم برای ضریح جدید وقدیمت
میمیرم برای رقیه ساله یتیمت
حسین و نعم الامیری حسین جان

بنددوم
برای تو هوایی میشم من
دوباره کربلایی میشم من
ندیده عاشقت شدم دل روبه هیشکی نمیدم من

چه حس خوبیه توی هیات
سجده ی شکرمون روی تربت
لذتی داره که نمیدم من این
لذت رو به جنت
دیگه شدم یه کربلا لازم
وقتشه که دیگه بشم عازم
بمونم وبشم یه خادم

فلک زدی ببین چه زنجیرم
زمونه میزنی عجب تیرم
دیگه داری میکنی پیرم

اقا جون
بیادت همیشه عاشورامیخونم
اقا جون
نگوکه بدون شمامن بمونم
اقا جون
بدون تو من یه بی نام ونشونم

اقا جون
همه دردای دختر تو به جونم
اقا جون
باتومن بهارم که بی تو خزونم
اقا جون
نگوکربلا نمیدی ببین من جوونم

حسین جان امیری حسین و نعم الامیری

  • چهارشنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 21:38
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 موسی جوانی تبریزی

زائـران حضرت امام حسین(ع) -(عاشقان زائر گلزار ولایم خدا خواهد اگر) * موسی جوانی تبریزی

455

زائـران حضرت امام حسین(ع) -(عاشقان زائر گلزار ولایم خدا خواهد اگر) عاشقان زائر گلزار ولایم خدا خواهداگر
میهـمان حرم ثارخدایم خدا خواهداگر

بادلی شاد ولی دیده ی پراشک کنون
همره قافله کرب وبلایم خداخواهداگر

میـرم تاکه شود سـُرمه چشمـان ترم
خاک اقلیم شه قالوبلایم خداخواهداگر

میرم چون نی بشکسته به صحرای بلا
درحریم حرمش عقده گشایم خداخواهد اگر

برمراد دل خود گشته ام اینسان نائل
رخ برآن قبله عشاق بسایم خداخواهداگر

همچــوحجـاج شوم محرم میقــات ولا
تاشودبین حرم مروه صفایم خداخواهداگر

بادلـی غمـزده اینگــونه (جـوانی)گـوید
کن کرم با رفقا تاکه بیایم خداخواهداگر

  • شنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام حسین(ع) -(از کراماتِ تو این بس نوکری داری چو من) * محسن راحت حق

409

مناجات با امام حسین(ع) -(از کراماتِ تو این بس نوکری داری چو من) از کراماتِ تو این بس نوکری داری چو من
وز عنایاتِ تو این بس..قنبری داری چو من

خوب های درگهت خیلی فراوانند حسین
بینِ آنها..مبتلای کمتری داری چو من

درد سازم برای محضرِ شاهانه ات..
روسیاهم..روسیاهِ دیگری داری چو من

ای قتیلِ گریه ها!..رخصت بده گریان شوم
در میانِ گریه کُن ها..ساغری داری چو من

می شوم طوفانی و در روضه ها سر می روم
در محافل ای عجب چشمِ تری داری چو من

مطمئنی آخرش حُر می شوم در این حریم؟
با نگاهِ توست که خاکِ دری داری چو من

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

اربعین * رضا توحیدی

373

اربعین در اربعین مولا آتش به جان جانست
بلبل فتاده بیهوش هر لاله ای خزانست
امشب دو دست عباس خونابه می دهد باز
دردا که آن گل یاس در خاک غم نهانست
اینک رباب بر سر ریزد تراب اصغر
کای سر فراز و سرور خون آب این لبانست
از ناله های زینب لرزد چو عرش داور
هم در غم اسارت سرو قدش کمانست
اینک اسیر گشته آن بانوی دلاور
از فرقت رقیه آتش به جان جانست

  • پنج شنبه
  • 3
  • آذر
  • 1401
  • ساعت
  • 08:09
  • نوشته شده توسط
  • علی اصغرخواجه زاده
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

زمینه امام حسین علیه السلام -(شب بارونه دوباره گریه ) * حسین رحمانی

464
2

زمینه امام حسین علیه السلام -(شب بارونه  دوباره گریه ) شب بارونه دوباره گریه
چقدر هوامو داره گریه
همه رفتن از کنارم اما
منو تنها نمی‌ذاره گریه

گریه می کنم
من فقط به علم روضه ها تکیه می کنم
گریه می کنم
اشکامو به حضرت فاطمه هدیه می کنم

قربونت برم
الهی کم نشه سایه ی علم از رو سرم
قربونت برم
دارم عشق تو رو از دامن پاک مادرم
قربونت برم
یا مولا ، منو تنها نذاری تو دنیا
یا مولا ، یا عزیز الله ، عزیز الزهرا

باز دوباره اومدم تا روضه
دلمو جلا میدم با روضه
هرکسی حالش یه جایی خوبه
واسه من نمیشه هیچ جا روضه

روضه میخونم ؛
قد کل روضه هات می بینی که پریشونم
از کجا بگم ؛
از حرم بگم یا از تشنه ی قتلگاه بگم
بهتره نگم ؛
صحبت از بردن روسری و معجره نگم
لال بشم نگم ؛
اصلا از غریبی زنهای محترم نگم
لال بشم نگم

ای آقا ، پیکرت مونده رها رو خاکا
یا مولا ، یا عزیز الله ، عزیز الزهرا

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زلال عاشورا -(قیام امام حسین( سبک زلال )) * ابوالفضل عظیمی بیلوردی(دادا بیلوردی)

106

زلال عاشورا -(قیام امام حسین( سبک زلال )) در سرانجامِ قیام

حجّ را بگذاشت مردی ناتمام

سنگ را برداشت امّا برد سوی کربلا

زد به قلبِ نفسِ شیطانی مرام

شد قیامش مستدام

دادا بیلوردی

  • سه شنبه
  • 26
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • دادا بیلوردی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

‌زمزمه امام حسین علیه السلام مناسب برای ابتدا یا انتهای جلسه -(((حسین جان ای آبروی دوعالم) * امیر عباسی

66

‌زمزمه امام حسین علیه السلام مناسب برای ابتدا یا انتهای جلسه -(((حسین جان ای آبروی دوعالم) ((حسین جان ای آبروی دوعالم
نگین سلیمان به حلقه ی خاتم
حسین جانم))

حسین جان ای بیت و مشعر و زمزم
نوای قلبم، همیشه دمادم
حسین.جانم

تو معشوق حوری و مَلَک
السّلامُ علیک
حمد و قدر و طاها
یا عزیزَ الزّهرا
کُشته ی عاشورا
جان یا مولا

زیرِ شمشیر و سَنان
بر لبت یا رب
غرق خون جان داده اي
در برِ زینب

بی کفن، خونین بدن
دین و قرآنِ من
اصلِ ایمانِ من
جانِ جانِ جانان؛ ای حسین جان...

  • دوشنبه
  • 26
  • شهریور
  • 1403
  • ساعت
  • 19:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مرغ دل از غم غمهای شما شد بی تاب * جعفر ابوالفتحی

3615

مرغ دل از غم غمهای شما شد بی تاب سلام

  • شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر درد دل با امام حسین (ع) - (پدر و مادر و جانم به فدای اسلام) * جعفر ابوالفتحی

3209
3

شعر درد دل با امام حسین (ع) - (پدر و مادر و جانم به فدای اسلام) یا حسین (ع)

پدر و مادر و جانم به فدای اسلام

با غمت دور شدم از بدی و از اوهام

چه شود بال دهی تا به حرم پر گیرم

و بخوانند مرا مرغ مهاجر بر بام

ما که مردیم ... ندیدیم حرم را آقا

روی قبرم بنویسید جوان ناکام

دوست دارم که در ایام جوانی مولا

جذب عشق تو شوم همچو شهیدی گمنام

سروده جعفر ابوالفتحی

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt;

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:12
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام حسین (ع) (کوفیان ز آتش بجان شیخ و شاب انداختند) *

1795
1

اشعار شهادت امام حسین (ع) (کوفیان ز آتش بجان شیخ و شاب انداختند) کوفیان ز آتش بجان شیخ و شاب انداختند

تا که طرح کین بآل بوتراب انداختند

ظلم بین کاندر لب آب فرات از تشنگی

آتشی سوزان بدلهای کباب انداختند

ناخدای زورق دین را بگرداب الم

کشتی ایجاد را در اضطراب انداختند

شد بخون آغشته گیسوئی که بهرش حوریان

شانه وقت شانه کردن در گلاب انداخته

تاختند اسب الم بر پیکر سلطان دین

جسم صد چاکش میان آفتاب انداختند

تشنه لب کشتند اکبر را و از چشم رسول

در بسیط خاک بس درّ خوشاب انداختند

آه و ویلا که اندر پیش چشم عابدین

کوفیان در گردن زینب طناب انداختند

رأس شاه دین میان طشت در بزم یزید

سفرة شطرنج در بزم شراب انداختند

ز اشک چشم و آتش دل جودی غمدیده را

گاهی اندر آ

  • پنج شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:47
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)(بنا نبود کسی پیکر تو را ببرد) *

2294
5

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)(بنا نبود کسی پیکر تو را ببرد) بنا نبود کسی پیکر تو را ببرد

عبای کهنه ی پیغمبر تو را ببرد

بنا نبود کسی نیزه بی هوا بزند

بنا نبود که بال و پر تو را ببرد

بنا نبود که در روز آخر عمرت

اجل بیاید علی اکبر تو را ببرد

بنا نبود برای دو قطره آب فرات

سه شعبه حنجره ی اصغر تو را ببرد

بنا نبود اگر در غروب کشتندت

شبانه جانب کوفه سر تو را ببرد

تمام جسم تو گیرم مقطع الاعضا

بنا نبود که انگشتر تو را ببرد

ز روی نیزه صدا می زدی که ای خواهر

بنا نبود کسی معجر تو را ببرد

شاعر:مهدی صفی یاری
منبع:سایت حسینیه

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(در پردۀ غم مانده آوای گلویم) *

2594
2

مدح ومرثیه امام حسین(در پردۀ غم  مانده آوای گلویم) در پردۀ غم مانده آوای گلویم

زخمی شده زیر و بم نای گلویم

هرچه نَفَس از سینه رفته برنگشته

بسته شده از بغض، مجرای گلویم

معلوم شد از این نفس های بریده

یحیی شده روح مسیحای گلویم

خون شفق می جوشد از هُرم صدایم

خورشید می سوزد ز گرمای گلویم

حالا سه روز است اینكه من لب تر نكردم

از تشنگی خشكیده رگ های گلویم

از تارهای صوتیم چیزی نمانده است

غارت شده انگار اجزای گلویم

معراج آماده است میبینم كه قاتل

سر نیزه را آورده تا پای گلویم

امشب كه مهمان تنور كوفه‌ام پس

تا كوچه گردی های فردای گلویم

شاعر:مصطفی متولی

منبع:سایت شیعتی

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:12
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت) *

3829
4

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت) ای کاش این غزل و غمش ابتدا نداشت

جغرافیای درد زمین کربلا نداشت

این شعر داغ زد به دلم تا نوشته شد

این بیت ها مرا به چه رنجی که وا نداشت

فرمان رسیده بود کماندار را و بعد

تیر از کمان رها شد و طفلی که نا نداشت...

قصد پسر نمود و به قلب پدر نشست

تیری که قدر یک سر سوزن خطا نداشت

تنها حسین بود که دیگر به پیکرش

جایی برای بوسه ی شمشیرها نداشت

بر سینه اش نشست و خنجر کشید و ... نه!!!

دیگر غزل تحمل این صحنه را نداشت

این جنگ و سرنوشت غریبش چه آشناست

قرآن دوباره جز به سر نیزه جا نداشت

تنها سه سال آه سه سال عمر کرده بود

اما کسی به سن کمش اعتنا نداشت

با چشم های کوچک خود دید آن چه را

گرگ درنده

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (چه قدر بوی دل و موی پریشان آورد) *

2660
2

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (چه قدر بوی دل و موی پریشان آورد) چه قدر بوی دل و موی پریشان آورد

از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد

خیزران بر لب تو می زند آتش بر دل

می کشم آه که این آه کشیدن دارد

گاه گاه از دل آشفتۀ خود می پرسم

غنچه ای خشک که پرپر شده چیدن دارد؟

عید قربان شده و نوبت تو شد اما

خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟

کاروان تو کجا و من خسته اما

دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد

شاعر:سید محمد جواد شرافت

منبع:سایت حسینیه

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:34
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

غزل شهادت امام حسین(ع) -(خوردی امروز نیزه فردا نَعل) * علی اکبر لطیفیان

3511
6

غزل شهادت امام حسین(ع) -(خوردی امروز نیزه فردا نَعل) خوردی امروز نیزه فردا نَعل
نیزه هم چاره دارد اما نعل...
یك، دو، سه، چهار ... ده تا اسب
روی هم می شود چهل تا نعل
هر كسی می رسد از تو می گذرد
شمر با پا و اسب ها با نعل
پشت و روی تو را یكی كردند
چقدر جلوه دارد این جا نعل
چون لباست به روی چادر من
هر كسی پا گذاشت حتی نعل

شاعر:علی اكبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:06
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (ظاهراً جد اطهرش هم بود) *

5836
4

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (ظاهراً جد اطهرش هم بود) ظاهراً جد اطهرش هم بود

پدرش بود مادرش هم بود

وقتی افتاد روی گونۀ راست

بین مقتل برادرش هم بود

جای سالم نبود در بدنش

زخم تا بود پیکرش هم بود

زیر پای سنان و نیزه و تیر

نه فقط سینه حنجرش هم بود

بی کس و بی پناه از نزدیک

سنگ می خورد و خواهرش هم بود

خواهرش قبل قاتلش آمد

تا نفس های آخرش هم بود

گر چه او را زدند اما چون

چادرش بود معجرش هم بود

آن زمان هم که غارتش کردند

به روی دست ها سرش هم بود

شاعر:مصطفی متولی
منبع:سایت حسینیه

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:30
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(جماعتی که به سر نیزه ها نظر دارند) *

2086
9

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(جماعتی که به سر نیزه ها نظر دارند) جماعتی که به سر نیزه ها نظر دارند

نشسته اند زمین تا که سنگ بردارند

خدا به خیر کند -سنگ های بی احساس-

برای کـودک مـان روی نی خطـر دارند

**

بخوان دو آیه نگویند خارجی هستیم

ز ایل و طایفه مان کوفیان خبر دارند؟!

درست لعل لبت را نشانه می گیرند

چقـدر سنـگ زن ماهـر و قـدر دارند

**

دلم شکست، خدا لعنتت کند ای شمر

نـگاه کـن هـمه ی دختـران پـدر دارند

بس است گریه برای جراحت چشمت

نگفته بودم عمو اشک ها ضرر دارند

شاعر:وحید قاسمی

منبع:سایت حسینیه

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(لب های تو مگر چه قدر سنگ خورده است) *

2715
6

مدح ومرثیه امام حسین(ع)(لب های تو مگر چه قدر سنگ خورده است) لب های تو مگر چه قدر سنگ خورده است

قاری من چقدر صدایت عوض شده

تشریف تو به دست همه سنگ داده است

اوضاع شهر کوفه برایت عوض شده

تو آن حسین لحظه ی گودال نیستی

بالای نیزه حال و هوایت عوض شده

وقتی ز رو به رو به سرت می کنم نگاه

احساس می کنم که نمایت عوض شده

جا باز کرده حنجره ات روی نیزه ها

در روز چند مرتبه جایت عوض شده

طرز نشستن مژه هایت به روی چشم

ای نور چشم من به فدایت عوض شده

ما بعد از این سپاه تو هستیم "یا حسین"

جنگی دگر شده شهدایت عوض شده

تو باز هم پیمبر در حال خدمتی

با فرق این که شکل هدایت عوض شده

شاعر:علی اکبر لطیفیان
منبع:سایت حسینیه

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)(شعله می‌کشد در من عشق آتشین تو) *

2776
8

مدح ومرثیه شهادت امام حسین(ع)(شعله می‌کشد در من عشق آتشین تو) شعله می‌کشد در من عشق آتشین تو

می‌کشد مرا بویی سوی سرزمین تو

می‌شود شروع اینبار سال هجری عشقی

تا به راه می‌افتی مست از مدینه تو

عشق کربلا دارد کربلا بلا دارد

با بلاکشان گفتند سرّ سرزمین تو

مثل قرص خورشیدی آنچنان تو تابیدی

تا علم بدست آمد ماه از یمین تو

ـ کو کجاست عیاری تا کند مرا یاری

محو شد در آن غوغا بانگ آخرین تو

«یا سیوفِ» تو تنها پاسخش رسید آقا

سی هزار شمشیرند تشنه در کمین تو

میوه‌ی دل طاها! جای بوسه زهرا

بوسه می‌زند حالا سنگ بر جبین تو

پیرهن نزن بالا چشم حرمله تیز است

می‌کشد سرک شاید قلب نازنین تو...

من گمان کنم بر نی مثل خواهرت نشناخت

صورت تو را حتی صورت آفرین تو

شاعر:

  • شنبه
  • 27
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:07
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای) *

3307
7

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای) شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای

تا اذان مانده چرا در سجده گاه افتاده ای

سینه تنگ و عرصه تنگ و غربت تو می کشد

زیر دست و پای دشمن بی سپاه افتاده ای

گفت بابا دست خود را حائل رویت کنم

راست گفته مثل زهرا بی پناه افتاده ای

ای عمو از خیمه می آیم کمی آرام باش

از چه با زانو به سوی خیمه راه افتاده ای

خوب معلوم است از پیشانی و ابروی تو

با رخت از روی مرکب گاه گاه افتاده ای

در دل گودال جای ماه رویی چون تو نیست

یوسف زهرا چرا در بین چاه افتاده ای

من به هل من ناصر تو آمدم در قتلگاه

آمدم دشمن نگوید از نگاه افتاده ای

شاعر:محمد سهرابی
منبع:سایت حسینیه

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:14
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (كنون كه از محنت دست بر نمی دارد) *

3249
9

مرثیه شهادت امام حسین(ع) (كنون كه از محنت دست بر نمی دارد) كنون كه از محنت دست بر نمی دارد

دگر ز سوختنت دست بر نمی دارد

به نیزه ها تو چه گفتی كه با تو لج كردند

كه از سر دهنت دست بر نمی دارند

تو را بدون اباالفضل گیرت آوردند

كه از سر بدنت دست بر نمی دارند

كنون كه در ته گودالِ تنگ افتادی

و چكمه ها ز تنت دست بر نمی دارند

به نفعت است كه حرفی به نیزه ها نزنی

و گر نه از دهنت دست بر نمی دارند

شاعر:وحید قاسمی
منبع:سایت حسینیه

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد