شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 محمود اسدی

غزل)فکر بازار/پیرمردم نکشیدم ندهید آزارم * محمود اسدی

1009

غزل)فکر بازار/پیرمردم نکشیدم ندهید آزارم پیرمردم نکشیدم ندهید آزارم
بگذارید به همراه عصا بردارم

به زمین میخورم و طاقت ره رفتن نیست
در همین اول ره،کاش که جان بسپارم

مویم آشفته شد از بس که کشیدید مرا
کاش می شد که عمامه به سرم بگذارم

پا برهنه،وسط کوچه به دست بسته
به خدا هر قدمم فکر سر بازارم

عمه ام را سر هر کوچه تماشا کردند
مثل یک ابر بهار، از غم او می بارم

جگرم سوخت همان لحظه که خانه می سوخت
خانه ام سوخت ولی یاد درو دیوارم

خانه پر دود شد و شکر ،که در میخ نداشت
دائماً یاد تن فاطمه و مسمارم

صورت همسرم از شعله ی در گُر نگرفت
صورت مادر ما سوخت و من بیمارم

زن و اطفال من از ترس به خود لرزیدند
نزند هیچ کسی مشت به روی یارم
*******
شائق
اللّهم عجّل لولیک الفرج

  • سه شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 علیرضا خاکساری

شهادت امام صادق(ع) -( من به راهت قدم گذاشته ام ) * علیرضا خاکساری

645

شهادت امام صادق(ع) -( من به راهت قدم گذاشته ام ) من به راهت قدم گذاشته ام
روی دوشم قلم گذاشته ام
در کنار قلم بیا و ببین
چوبه ی دار هم گذاشته ام
پای خود جای پای امثال
دعبل و محتشم گذاشته ام
سر خود را به روی دیوار
خانه ای محترم گذاشته ام
ششمین سجده حاکی از این است
سر به پای توام گذاشته ام
در خیالم سر مزار تو من
چهارده تا علم گذاشته ام
هرچه دارم برای احداث
یک رواق حرم گذاشته ام
هرچقدر اشک هم بریزم باز
در عزای تو کم گذاشته ام
روی فرش عزای تو امشب
به امیدی قدم گذاشته ام
بی ارادت نمی شود که نگفت
از عطایت نمی شود که نگفت

دلمان را خودت دوباره بساز
از زمستان کمی بهاره بساز
برگ ریزان فصل پاییزم
از وجود من استعاره بساز
تکه های دل مرا بردار
سر هم کرده چهارپاره بساز
نوحه ی پنجم صفر با من
تو برایش دو گوشواره بساز
یا شب هفتم از من بی تاب
حلقه بر گوش شیرخواره بساز
درد دارم که آمدم امشب
چاره ی درد! راه چاره بساز
با کسی که پیاده در راه است
ای به دوش ملک! سواره بساز
ساز ما کوک میشود با اشک
چشم ما را پر از ستاره بساز
پابه پای تو گریه باید کرد
در عزای تو گریه باید کرد

بی حیا بود دشمنت اما ...
بی عبا کوچه بردنت اما ...
پیش چشمت به آسمان می رفت
آتش از بام گلشنت اما ..‌.
زیر دست جماعتی بی رحم
پیرهن بود جوشنت اما ...
پنجه ای مثل ریسمان افتاد
نیمه شب دور گردنت اما ...
عده ای بی ادب میانه ی راه
بد و بیراه گفتنت اما ...
در شلوغی رفت و آمدها
گرچه آزرده شد تنت اما ...
زخم دل را کسی نمک نزده
همسرت را کسی کتک نزده

مادرت را ولی در خانه
عده ای میزدند مردانه
پیش چشم پرستویی مجروح
آتش افتاده بود بر لانه
از سر تازیانه پیدا بود
رد شلاق بر روی شانه
طاقت ضربه ی غلاف نداشت
پر و بال ظریف پروانه
روز روشن زدند فاطمه را
فاطمیه نبوده افسانه
قنفذ اینجا دل تو را خون کرد
کوفه هم نیز ابن مرجانه ...
سرِ بر روی نیزه هم میگفت:
"جای زینب نبود ویرانه"
داد از این درد و رنج و غم، ای داد
• دَخَلت زَینبُ عَلَی بن زِیاد •

  • چهارشنبه
  • 1
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 18:59
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -( السلام علیک یامولا) * رسول محمدی

690

شهادت امام صادق(ع) -( السلام علیک یامولا) السلام علیک یامولا
پیرمرد عشیره‌ی لیلا

پدر و مادرم به قربانت
ای غریب مدینه در هر جا

من گدای تو هستم آقاجان
نظری کن که مانده‌ام تنها

ای امام غریب ادرکنی
دست من را بگیر روز جزا

هرچه دارم من از شما دارم
ناله و اشک و روضه را حتی

مددی کن که شیعه‌ات باشم
شیعه‌ی حُب و معرفت آقا

در صفاتِ خدا شریکی تو
جز ربوبیت خدا یکتا

خاک پای تو سرمه‌ی چشمم
یابن الزهرا غریب آل الله

خاک بوس درت همیشه ملک
زنده‌ی یارب شما موسی

حاتم طاعی از غلامانت
هست شاگرد مکتبت عیسی

زائر قبر خاکیَت هستم
جان عالم فدای قبر شما

در غریبی چه شهره‌ای داری
ای به شهر مدینه بی‌ همتا

روضه داریِ تو فراگیر است
بهترین روضه خوانِ خون خدا

اشک هم پای چشم تو خون شد
داغدار امام عاشورا

هر زمان روضه‌ای به پا کردی
می‌شود چشم خیستان دریا

سه کفن تا برات آوردند
زنده شد خاطرات کرببلا

روضه‌ام را اجازه می‌خواهم
تا به یاریتان کنم بر پا

یاد آن روز کآتش نمرود
رفت از خانه‌ی شما بالا

مردی از جنس سنگ آمد و زد
تازیانه تو را میان دعا

سجده‌ات را شکست با لگدی
بی حیایی که داشت بغض تو را

نیمه شب بود و بی عمامه، شدی
راهیِ مجلسی که... واویلا

پشت مرکب پیاده می‌رفتی
بر لبت بود ذکر یازهرا

ناگهان یاد کوفه افتادی
یاد آن دختری که بی سقا

عقب ناقه بسکه می‌افتاد
نیمه شب یکّه در دل صحرا

زجر هم تازیانه در دستش
گاه و بی گاه می‌زدش او را

یاد آن کودکی که از روی بام
سنگ می‌زد به صورتش حتی

چه بگویم که خیزران و، یزید
چه به روزش رساند در آنجا

داد می‌زد عمو کجا هستی
لب و دندانِ خونیِ بابا....

  • سه شنبه
  • 7
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 19:59
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -( دنیای کلام تو جهان برکات است) * سید محمد جواد شرافت

610

شهادت امام صادق(ع) -( دنیای کلام تو جهان برکات است) دنیای کلام تو جهان برکات است
عمری‌ست جهان ریزه‌خور این کلمات است
در ساحت عرفان غمت فلسفه مات است
نام تو پر از عطر سلام و صلوات است
ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب
زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب
دارند نصیب از نفست حاضر و غایب
راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است

فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن
لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن
در خوف و رجا دست به دامان تو بودن
مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است

ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما
تا سوی تنور امر کنی باز اماما
با عشق تو آتش شده برداً و سلاما
آتش نه که این روشنی آب حیات است

نام تو بلند است و مقام تو رفیع است
لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است
هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است
هم در دل ما حسرت درک عتبات است

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شهادت امام صادق(ع) -( ای چشم علم خاک قدوم زُراره‌ات) *استاد حاج غلامرضا سازگار

717

شهادت امام صادق(ع) -( ای چشم علم خاک قدوم زُراره‌ات) ای چشم علم خاک قدوم زُراره‌ات
جان وجود در گرو یک اشاره‌ات

سبّوحیان فریفتۀ ذکر دائمت
قدّوسیان مدیحه‌سرای هماره‌ات

هر کشف تازه جلوه‌ای از نور دانشت
هر لحظه از گذشت زمان یک هزاره‌ات...

شیخ الائِمّه صادق آل محمّدی
قرآنی و بُوَد سُوَر بی‌شماره‌ات

تو آن سپهر معرفتی، آن که تا ابد
انوار علم می‌دمد از هر ستاره‌ات

تنها نه در کهولت سن یا که در شباب
نور کمال موج زد از گاهواره‌ات

باب حوائج همه باب‌البقیع توست
دل‌های عارفان همه دارالزیّاره‌ات...

بودی تو چاره‌ساز همه عالم و نبود
جز صبر در برابر منصور چاره‌ات...

  • سه شنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 حسین نوری

زمینه شهادت امام صادق -(دلپریشونم از) * حسین نوری

935

زمینه شهادت امام صادق  -(دلپریشونم از) بند اول

دلپریشونم از
داغ حصرت صادق
روضه میخونم از
دل با گریه وهق هق

وای
تودلا غم غوطه ورشد
تومدینه
دشمنی باز حمله ور شد
باز یه آقا
با طناب دستاشو بستن
بی بی زهرا
گریه کردو خونجگرشد

واویلاپای برهنه به پشت مرکب
واویلا روضه میخونه توی دل شب
واویلا میسوزم از درد عمه زینب

آه خیلی غربت کشیدم
آه دیگه آخر بریدم

بنددوم

دشمن از همه جا
دسته دسته می اومد
یه نفر بی هوا
با لگد به پهلوم زد

وای یادم افتاد داغ مادر
دستمو بست
شد تداعی درد حیدر
پابرهنه
بی عمامه منوبردن
سوی منصور دشمن بی رحم وکافر

واویلا همینه اوج لحظه غمبار
ویلا
بین نامردا شدم گرفتار
واویلا
مادرمو دادن اینا آزار

آه بسکه طعنه شنیدم
آه دیگه آخر بریدم

بندسوم

دم آخرمه
قلب من شده محزون
شدهوای چشام
مثل ابرای بارون

وای
میسوزم از اون جسارت
چی گذشت به
عمه زینب توو اسارت
یادم اومد
کربلا بعد غروب
عاشورا رفت
خیمه و خرگه به غارت

واویلا میکشم از عمق سینه آهی
واویلا واسه یه بانوی وبی پناهی
وای نه یه علمدار بود نه سپاهی

آه اگه قامت خمیدم
آه دیگه آخر بریدم

  • پنج شنبه
  • 24
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

شهادت امام جعفر صادق -( چقدر روضه تو روضه مادر دارد) * محمد حبیب زاده

729

شهادت امام جعفر صادق  -( چقدر روضه تو روضه مادر دارد) چقدر روضه تو روضه مادر دارد
آتش خانه تو خاطره از در دارد

مثل آنروز در خانه پر از هیزم شد
ناله اهل حرم بین هیاهو گم شد

تا که درسوخت عجب سوختن در دیدی
ناله ها را که شنیدی به خودت لرزیدی

سر بی عمامه پای برهنه محزون
میدویدی پی مرکب به چه حالی دلخون

پای پر آبله داری جگر سوخته ای
چشم امید دلت را بخدا دوخته ای

نیمه شب در بر منصور عرق میریزی
در بر آئینه ای کور عرق میریزی

نامسلمان به دلش کینه حیدر را داشت
به علی تهمت زد حجب و حیا را بر داشت

نام زیبای علی آمد و چشمت تر شد
یادت آمد که چگونه گل او پر پرشد

مادرت خورد زمین و کمرش درد گرفت
آخرش حق علی را او ز نامرد گرفت

منزلت چشم به راهند شما دیر نکنی
همسرت پیر شده بیشترش پیر نکنی

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

شهادت امام صادق(ع) -(ای بند دل فاطمه ای بنده­ ی خالق یا حضرت صادق) * سیدبشیر حسینی میانجی

498

شهادت امام صادق(ع) -(ای بند دل فاطمه ای بنده­ ی خالق یا حضرت صادق) ای بند دل فاطمه! ای بنده­ ی خالق! یا حضرت صادق!
وی مکتب پاینده­ی تو کهفِ خلایق یا حضرت صادق!

با نور احادیث تو دنیاست منوّر، ای مظهرِ حیدر!
شد نور حق از مشرق رخسار تو شارق یا حضرت صادق!

با همّت تو شرع نبی گشته جهانگیر، ای علم تو اکسیر
الحق که تویی حجّت حق مصحف ناطق یا حضرت صادق!

آیین مبین نبوی بر تو رهین است، آری که ره این است
در مکتب عشق تو شود کشف، حقایق یا حضرت صادق!

خورشید کند کسب ضیا از رخ ماهت وز طرز نگاهت
افکار تو روشن­تر از انوار مشارق یا حضرت صادق!

ای فاضل و ای کامل و ای فاطر و قاهر، وی صابر و طاهر!
ای منجی و ای باقی و ای قائم و صادق یا حضرت صادق!

هرگز نبرد بهره­ای از دین محمد، آن کس که نباشد
با مذهب پُر رونق و ناب تو موافق یا حضرت صادق!

ای صاحب باغ وچمن و گلشنِ خوبان! رفتی چو به رضوان
پژمرد ز هجران تو گل­های حدایق یا حضرت صادق!

در دشت و دمن لاله کند ناله ز داغت، بر غربت باغت
کز زهر جفا گشته دلت مثل شقایق یا حضرت صادق!

با آه دلم سوخت دلِ خامه و دفتر، همچون دلِ مضطر
در ماتم تو گشته سیه­پوش، هر عاشق یا حضرت صادق!

می­سوزم و می­نالم و گویم به عبارت، هر آینه لعنت
بر قاتل بی شرم تو، منصور دوانق یا حضرت صادق!

این فخرِ«بشیر»است شده شاعرکویت، سرخوش زسبویت
هر چند که شعرش نبُوَد بهرِ تو لایق یا حضرت صادق!

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

مرثیه امام صادق (ع) -(گرفته ام به گواهی دو چشم عاشق را) * ابراهیم قبله آرباطان

312

مرثیه امام صادق (ع) -(گرفته ام به گواهی دو چشم عاشق را) گرفته ام به گواهی دو چشم عاشق را
به سوگواره نشینم امام صادق را

تو آن نسیم سحرگاه بعدِ بارانی
که کرده عاشق خود باد ناموافق را

ببخش از تو نوشتن برایمان سخت است
کویر تشنه چه داند شب حدایق را

بلاغتی بچشان این کلام الکن را
به ساحلی برسان این شکسته قایق را

تو درد می کشی و شاعری دلش خون است
مگر به نظم کشد داغ آن دقایق را

که زهر با جگر تو چه کرد! یا الله
به شام تیره بدل کرد صبح صادق را

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه و توسل به امام جعفر صادق(ع)، حنیف طاهری -(امام مسلکش از مردم زمانه جداست..) * پیمان طالبی

947

روضه و توسل به امام جعفر صادق(ع)، حنیف طاهری -(امام مسلکش از مردم زمانه جداست..) امام مسلکش از مردمِ زمانه جداست
امام مظهر احقاقِ حقِ دینِ خداست

امام گرچه خودش بنده ی خداوند است
درست مثلِ خداوند بی همانند است

یقین بدان که مبری زِ شک و تردید است
امام سایه ندارد، امام خورشید است

امام کعبه ی سیار و خلق حجاج اند
خلایقند که او را همیشه محتاج اند

خلایقند که باید به او سلام کنند
به کعبه واجبِ شرعی ست احترام کنند

خلایقند که باید گرامی اش دارند
امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند

اگرچه خلق بدونِ امام محرومند
امام و خلقِ جهان لازمند و ملزومند

اگرچه خلق جهان را ز اوست شانیتی
به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی

اگرچه دینِ خداوند بی نیاز از ماست
بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست!

سر خلافت اگر خلق اختلاف کند
امام چاره ندارد مگر مصاف کند

بنا به نص روایت امام چون کعبه ست
که واجب است جهان گِرد او طواف کند

مطیع امرِ امامت همیشه پشت ولی ست
اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند

مطیع امر ولی بینِ کوچه ها باید
بنا به خواست او تیغ را غلاف کند

غلاف گفتم و بازویی آمده یادم
مگر که قافیه اینک مرا معاف کند

قیام همت و عزمی رفیع می‌خواهد
امام شیعه محب نه! مطیع می‌خواهد!

امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش
دمی به همهمه شیعیان منفعلش

به شیعه خود امامی علاقه‌مند نشد
بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد

امام، شیعه خود را عزیز می‌خواهد
سر برهنه و شمشیر تیز می‌خواهد

حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است
اطاعت از ولی الله سخت دشوار است

مطیع، بهرِ اطاعت همیشه آماده ست
چنان که حضرت صادق نشان‌ ما داده ست

روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است
ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است

که بود حضرت صادق به خانه دورانی
رسید محضر او شیعه ای خراسانی

گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم!
برای معرکه آماده‌اند این مردم

نظر کنید مساجد پُر از مسلمان اند
کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند

به خلق حجت خود را دگر تمام کنید
زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟!

سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد
غلام خانه ی حضرت به خانه داخل شد

امام گفت بیا و اطاعت از من کن
تنورِ خانه ما را بیا و روشن کن

همین که گشت تنور از حرارتش آذین
خلیل وار برو بینِ شعله ها بنشین

غلام خانه که هارون مکی است اسمش
بدون اینکه ببینند ترس در جسمش

بدون حرفِ اضافه در آن تنور نشست
امام صادق درب تنور را هم بست

پس از گذشتِ زمانی میان خوف و رجا
امام گفت فلانی! تنور را بگشا

همین که باز شد آن از شراره ها گلگون
غلام سالم سالم پرید از آن بیرون!

امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی!
نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟

تویی که دعوی یاری شیعه ها داری
بگو که شیعه اینگونه چندتا داری؟

رها ز همهمه ی شیعیان صوری باش
اگر که شیعه شدی، شیعه ی تنوری باش

تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود
تنورِ حادثه تنها همین تنور نبود

دوباره در تب و تابی عجیب افتادم
تنور گفتم و آمد حکایتی یادم

تنور حضرت صادق اگر گلستان شد
تنور خولی ملعون ز شعله سوزان شد

تنور حضرت صادق اگر که علم افروخت
سر حسین میان تنور خولی سوخت

سر عزیز خدا و تنور آن فاسق
در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟

سری که بود سرآمد به کل مافیها
سری که خفت به دامان حضرت زهرا

سری که دل ز تمام فرشته ها می برد
سری که خنده آن دل ز مرتضی می برد

سری چنان که به شب های شامیان کوکب
سری که بود فقط روی شانه زینب

سری که بود چنان خطبه نبی، سخنش
سری که گریه نمودند پنج تن به تنش

چرا تمامی موهاش سخت سوخته اند؟
سر عزیز خدا را چه سان فروخته اند؟

صدای قرآنش را شنیده ای خولی؟
به چند درهم سر را خریده ای خولی؟

کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو
کدام دست دو دندان شکسته است از او؟

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(طبیب حاذق، امام صادق...) * سعید علامه

408
1

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(طبیب حاذق، امام صادق...) طبیب حاذق امام صادق
ایشالا که برانوکریتون باشم لایق
صبوروعالِم ابوالْمَعالِم
می‌چرخه دورسرِ تو تمومِ عوالم

تویی که مذهب شیعه به نامته
هارون مکّی خلیلِ مرامته۲

علامه ی زمانه
ای شورِ عاشقانه
صادق هستی و هستم
نوکرت صادقانه۲
«یا شیخُ ٱلْأئمّه »

بند2

وصيِ باقر امامِ فاخر
این روزا ذکرِ تو ذکرِ تمومِ مَنابر
پسرِ حیدر غریبِ مادر
شدی شبیهِ گُلای مدینه تو پرپر

تویی که چشمای شیعه گریونته
قلبِ همه عزادارا محزونته۲

جاریه اشک چشمام
واسه تو در این ایّام
سینه زن هستم امشب«امروز»
به عشق تو ای آقام۲
«یا شیخُ ٱلْأئمّه۳»

بند3

یا اهلَ العٰالَم میرسه کم کم
شبای گریه و نوحه شبای مُحرّم
همگی باهم به زیرِ پرچم
میریزیم اشکای دونه به دونه وُ نَم نَم

همه‌ی دنیا میشه پُر ازهیاهو
میرسه دسته های عزا از هر سو۲

با سوز و حالِ ماتم
با یه قلبِ پُر از غم
ازحالا هستم ارباب
منتظر محرّم۲
«سلام بر محرّم»
___________________

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(دلم گرفته از زمونه...) * میلاد یعقوبی

561

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(دلم گرفته از زمونه...) دلم گرفته از زمونه
چشام مثِ ابر بهاره
جوونه زد غم توی قلبم
با هر تپش میخواد بباره

سراغ این دل شکسته
نمیگیره کسی به جز غم
ناله و اشک و بی قراری
کار من و دل شده باهم

احساس غم داره دلم
خونِ جگر شده فقط کارِ دلم
خسته و درمونده و بی رمق شدم
تا یاد غم می اُفته می باره دلم

آقام آقام آقای من

رسمِ توی شهر مدینه
حُرمت هیچ کس و ندارن
حتی برای پول و قدرت
رو غیرتاشون پا میزارن

هوای نیرنگ و دروغه
هوای دلسرد مدینه
نشسته غصه های عالم
دوباره باز میون سینه

آقای من جونم فدات
دیوونه میکنه منُ حال و هوات
کاشکی بیام بقیع و زائرت بشم
یا صادق الائمه جون بدم برات

آقام آقام. آقای من

یه عده نامرد حرومی
که حمله ور شدن شبونه
غُربت آقا رو که دیدن
آتیش زدن به درب خونه

مثل علی جد غریبش
دستای آقامون رو بستن
کشوندنش تو کوچه ها باز
دوباره قلبشو شکستن

شیخ الائمه آقاجون
میخونم از غربت تو با دل خون
اگه غریبی و کسی یار تو نیست
خودم با خونواده ام نوکرتون

آقام آقام. آقای من

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(یا عمیدَالصادقین...) * هاشم محمدی آرا

702

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(یا عمیدَالصادقین...) یَا عَمِیدَ الصَّادِقِینَ
یَا لِسَانَ النَّاطِقِینَ
عروه الوثقایی و
ملجا اهل یقین

بانی روضه های ، خون خدا تو هستی
راوی غصه های ، شاه وفا تو هستی
وارث علم و حلم ، آل عبا تو هستی

شیخ الائمه _تویی که صاحب جود و سخایی
شیخ الائمه_ آقا تو مرجع اهل ولایی

شیخ الائمه اقام اقام اقام امام صادق

........
صاحب منبر تویی
مجتهد پرور تویی
ناشر دین خدا
از همه بهتر تویی

کَنزُالحقایقی و ، علاّمه ها غلامت
محتاج درس و فهم و، فقه تو و کلامت
عالم همه دخیلِ ، الطاف مستدامت

شیخ الائمه _خاک پاهات تموم عالمینه
شیخ الائمه_ ارث تو گریه بر غم حسینه

شیخ الائمه اقام اقام اقام امام صادق

..........

بی عمامه بی عبا
بردنت تو کوچه ها
از نفس افتادی و
مادر و کردی صدا

حالت دوباره از این ، بی حرمتی خرابه
بازم مدینه بازم ، دردی که بی حسابه
رو دست مرد خونه ، جا ردّ یه طنابه

شیخ الائمه_ به یاد مادرت عزا میگیری
شیخ الائمه_ از غم کوچه آخرش میمیری

شیخ الائمه اقام اقام اقام امام صادق

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام صادق(ع) -(از مذهب او مگو که دین جعفری است..) * محمد معین پوریلان

482
4

رباعی شهادت امام صادق(ع) -(از مذهب او مگو که دین جعفری است..) از مذهب او مگو که دین جعفری است

از هیبت او بترس چون حیدری است

آتش به درِ خانه اش از این رو رفت

تا خلق بدانند که او مادری است

  • شنبه
  • 8
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

شهادت امام صادق(ع) -(پیرمردی که بین سجاده..) * آرمان صائمی

559

شهادت امام صادق(ع) -(پیرمردی که بین سجاده..) پيرِمردى كه بينِ سجاده
همه دم ذكرِ او خدا می‌بود
كنجِ اين خانه‌ى پُر از ماتم
روحِ او از تنش جدا مى‌بود

روضه‌هاى مدينه را مى‌خواند
روضه‌ى كوچه و درو ديوار
در خودش سخت می‌شكست آقا
تا‌كه میگفت از در و مسمار

ناله میزد از تَهِ جگرش
گريه‌هايش چه گريه آور بود
نفسش حبس میشد و میگفت
مادرم نوبهارِ حيدر بود

شبى اما به ناگهان دشمن
به درِ خانه‌اش شراره كشيد
او كه سرگرمِ ذكرِ يا رب بود
شعله‌ها را به چشم خود مى‌ديد

سر سجاده دوره‌اش كردند
در دلش اضطرابِ عالم بود
كودكانش به گريه اُفتادند
چهره‌اش بى قرار و دَر هم بود

دورِ دستش طناب را بستند
نه عبايى و نه عصايى داشت
پا برهنه بدونِ نعلينش
به دلش يادِ ماجرايى داشت

كه همه جانِ او به درد آورد
به گمانم خراب مولا شد
اين مدينه چقدر بى رحم است
تازه داغِ طناب مولا شد

نانجیبی به نام ابن ربیع...
به سرش نعره زد كه حركت كن
پشتِ مركب دوان دوان با من
تو بيا و اداى غربت كن

پشت مركب زمين فتاد آقا
اى حرامزاده ! كمى آرام
پا برهنه كه مى‌بری او را
از چه رو مى‌دهى به او دشنام؟

يادِ يك ماجرا دلش سوزاند
ماجرايى كه ماجرا دارد
ماجراى سه ساله و عمه
داغِ شام و خرابه‌ها دارد

ياد آن لحظه‌اى كه عمه‌ى او
بين نامحرمان گذر مى‌كرد
هر زمان كه سه ساله مى‌ترسيد
عمه‌اش جسم خود سپر مى‌كرد

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(حرفی که از حقایقه...) * حاج محمدرضا بذری

632
2

سبک شور شهادت امام صادق(ع) -(حرفی که از حقایقه...) حرفی که ازحقایقه
قال امام صادقه
راهابمانشون میده

روزقیامت که میشه
هرکسیکه مریدشه
خدابهش امون میده
شمس نورانیه ِعالمینهِ
به همه شیعه هانورِعینهِ
تومدینه که بپرسیم میگن
بانیهِ روضه های حسینه

خیلی سالاره، مخزن الاسراره
وارث حلم، حیدرکراره
از زیرپاهاش حضرت جبراییل
خم میشه تاکه رزقشو برداره

(اباعبدالله امام صادق)

گریه توماتم ِحسین
ارث امامِ صادقِ
حتی همه مُحرما

امشبه رو ازطرفش
توهروله سلام بده
به ساکن کرببلا
شیعه وصاحب ذوالفقاریم
غیراین آرزویی نداریم
یه روزی پرچم یاعلی را
سردرصحن بقیع میزاریم

تابقیع رفتن حاجتِ هرشیعه است
قال صادق هاش عزت هرشیعه است
توی این عالم طنین اندازه
یاعلی حیدر رایت هرشیعه است
یا علی حیدر علی علی حیدر

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(دوباره کوچه ای پراز شعله و دود و هیزمه...) * علی علی بیگی

584

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(دوباره کوچه ای پراز شعله و دود و هیزمه...) دوباره کوچه ای پر از
شعله و دود و هیزمه
آتیش زدن از قدیما
عادت این نامردمه

آه بلندی از غم و
از این زمونه می کشه
وقتی دوباره از دری
شعله زبونه می کشه

دستاشو بستن و پای برهنه می دوید
دشمن بابغض و باکینه طناب و میکشید
زخمی بود و صدای ناسزا رو می شنید

وای با صورت نقش زمینه
وای همه ی غصه هاش همینه
وای درده مادر و می بینه

بند دوم:

تو کوچه های تنگ شهر
داغ دلش تازه شده
بغضی دوباره تو گلوش
بی حد و اندازه شده

تو لحظه های آخرش
دلش از این دنیا پره
یاد غمای مادره
روی زمین که میخوره

مادر بود و پسر بود و یه مرد بی حیا
سیلی زد مادر و پیش چشای مجتبی
گم کرده راه برگشت و میون کوچه ها

وای امون از این قوم ستمکار
وای مادر بین در و دیوار
وای وای از میخ در و مسمار

بند سوم:

یه عمره که تو دنیا
اسیر رنج و درده
مصیبت های زینب
آقا رو پیرش کرده

روی زمین افتاده و
یادش میاد غم ها رو
دم میگیره باگریه هاش
روضه ی عاشورا رو

خواهر بالای گودال و برادر بی سره
دشمن ازهر طرف پیروهنش رو میدره
یکی انگشت و انگشتر رو داره میبره

وای از زنجیر و از اسارت
وای از دستای پر جسارت
وای گوش و گوشواره و غارت

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(شیخ الائمه آقا...) * مجید مراد زاده

670

سبک زمینه، شور شهادت امام صادق(ع) -(شیخ الائمه آقا...) #سبک_ام_مصائب_یعنی
#شیخ_الائمه_آقا

بنداول

شیخ الائمه اقا
تو اسوه ی ایمانی
هدیه ای از یزدانی
مفسره قرانی

شیخ الائمه آقا
روح حقایق هستی
قرآن ناطق هستی
امام صادق هستی

شیخ الائمه اقا
وقتی دعا می کردی
خدا خدا می کردی
چه گریه ها می کردی

شیخ الائمه اقا
به محضرت کاش بودم
دورو برت کاش بودم
کبوترت کاش بودم
غریب ای غریب آقام

بنددوم

برات بمیرم آقا
یه عده ای بی حرمت
می کردن هتک حرمت
اتیش زدن به حجره ت

برات بمیرم آقا
بال و پرِ تو ریختن
دور و برِ تو ریختن
روی سرِ تو ریختن

برات بمیرم آقا
تو رو که مضطر بردن
با چشمای تر بردن
شبیه حیدر بردن

برات بمیرم آقا
که نمکت رو خوردن
ولی تو رو آزردن
تو رو به زور می بردن
امون از دله آقا

بندسوم

برات بمیرم آقا
تو رو شبونه بردن
چه ظالمونه بردن
با تازیونه بردن

برات بمیرم آقا
با قلب خونت بردن
و نیمه جونت بردن
کشون کشونت بردن

برات بمیرم آقا
ابن ربیع نامرد
که هتک حرمت میکرد
به صورتت سیلی زد

ابن ربیع ملعون
وقتی تواون تاب و تب
می کشیدت با مرکب
افتادی یاد زینب (س)

افتادی یاد عمه
وقتی تورو با اجبار
با اذیت و با ازار
بردن میون انظار
امان از دله زینب(س)

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(آتیش گرفته دلای عاشق...) * مجتبی صمدی شهاب

565

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(آتیش گرفته دلای عاشق...) آتیش گرفته دلای عاشق
شده خزونی گل شقایق
برای داغ امام صادق

یا مظلوم امام صادق

مدینه دوباره سوگواره بارون ماتم باز می باره
باز دل پریشون زار و گریون سر روی خاک غم میزاره

خاک غم انگیز خاک مدینه
خاک غریبی اون سرزمینه
میزنه آتیش به جون عالم
خاکی که با عطر یاس عجینه

یا مظلوم امام صادق

غم مدینه با دل سرشته
خاکش تره از اشک فرشته
با اون غریبیش بازم بهشته

از درو دیوارش از گذارش میاد شمیم یاس پرپر
غروبای سردش پره دردش میاد صدای آه حیدر

دوباره غوغا دوباره محشر
افتاده شعله به جون یک در
شکر خدا که نیومد این بار
پشت در این خونه یه مادر

یا مظلوم امام صادق

یه پیرمرد نفس بریده
با حال خسته رنگ ه پریده
شبیه حیدر بلا کشیده

با دل شکسته دست بسته پشت مرکب نیمه جونه
هرجا که می افته روی خاکا نامردی اونو میکشونه

با چه سوز و با چه آهی میره
بخاطر بی گناهی میره
خاکی شده موهای سفیدش
هر دو تا چشماش سیاهی میره

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

امام صادق(ع) -(نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است...) * میثم مومنی نژاد

573

امام صادق(ع) -(نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است...) نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است
پا برهنه در پی مرکب دویدن مشکل است

آسمان گر بر زمین افتد ، قیامت میشود
آسمانی را به روی خاک دیدن مشکل است

خوشه ی انگور ، تیره چون دل منصور بود
دانه دانه مرگ را بر لب چشیدن مشکل است

خانه ی آتش گرفته ، روضه خوان مادر است
ناله ی زن را زپشت در شنیدن مشکل است

قاتلی برادشت یک شمشیر....پیغمبر رسید
ده نفر با اسب در مقتل رسیدن مشکل است

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:32
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امام صادق مارا حرامیان بردند...) * عماد بهرامی

548

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امام صادق مارا حرامیان بردند...) امام صادق ما را حرامیان بردند
و یک ستاره دوباره از آسمان بردند

دری شکست و دوباره مدینه شد تکرار
رئیس مذهب ما را کشان کشان بردند

به زور و ظلم وجفا و به حیله و نیرنگ
ز گنج ناب امامت دُری گران بردند

شبیه چادر زهرا که روی خاک افتاد
عبای خاکی او را فرشتگان بردند

و بی عصا و عبا و بدون عامه
شبیه شیر خدایی که روبهان بردند

به پیش چشم زن و بچه و کنیزانش
تمام اهل و عیالش به سر زنان.. بردند...

  • دوشنبه
  • 10
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(دارم هوای تربت شیخ الائمه...) * محمد جواد شیرازی

657

شهادت امام صادق(ع) -(دارم هوای تربت شیخ الائمه...) دارم هوای تربت شیخ الائمه
چشمم به دست رحمت شیخ الائمه

منت خدایی را که ما را خلق کرده
از خاک پای حضرت شیخ الائمه

اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست
جانم فدای نهضت شیخ الائمه

شاگردهای مکتبش روزی گرفتند
از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه

هرکس نمازش را سبک دارد بداند
بی بهره است از رحمت شیخ الائمه

"کونوا لنا زینا..." ولی ای وای بر من
یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه

با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است
آقا شدم با عزت شیخ الائمه

می چسبد آخر یک جهادی در مدینه
خادم شدن با دعوت شیخ الائمه

یک روز "دسته" می برم در کوچه هایش
تحت لوای "هیئت شیخ الائمه"

وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم
از دردها و غربت شیخ الائمه

دیروز حیدر دست بسته، بی عمامه
امروز آمد نوبت شیخ الائمه

پای برهنه پشت مرکب ها دویدن
برده توان و طاقت شیخ الائمه

بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست
کردند هتک حرمت شیخ الائمه

صاحب عزای روضه های کربلا بود
در روضه خم شد قامت شیخ الائمه

شکر خدا که دخترش اینجا ندیده
در بین مقتل غارت شیخ الائمه

شکر خدا که اهل بیتش را نبردند
بازی نشد با غیرت شیخ الائمه

  • سه شنبه
  • 11
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام جعفرصادق(ع) -(این زخم زبان تو دلم را خون کرد...) * یونس وصالی خوراسگانی

544

رباعی شهادت امام جعفرصادق(ع) -(این زخم زبان تو دلم را خون کرد...) (آجرک الله یا بقیه الله)

این زخم زبان تو دلم را خون کرد
از آتش و تیغ هست بدتر این درد
آتش زده ای به خانه ی من دیگر ...
دشنام به مادرم نده ای نامرد

  • چهارشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق ع -(روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت) * هستی محرابی

551

شهادت امام صادق ع -(روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت) #شهادت_امام_جفعر_صادق_ع

روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت
یادِ دردِ فاطمه(س) می کرد و از آتش گذشت

یادش آمد عمه جانش عصرِ عاشورا چنان
ز آتشِ کین واهمه می کرد و از آتش گذشت!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • 12
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:27
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(پیرمرد است و زمین خوردن او سخت تر است...) * حسین کریمی

1016

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(پیرمرد است و زمین خوردن او سخت تر است...) پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است
پابرهنه به لگد بردن او سخت‌تر است

پشت پیراهن او وای چرا پاره شده
وسط سجده ز جا کندن او سخت‌تر است

نه عبایی به تنش مانده نه عمامه چرا
در دل شعله دعا کردن او سخت‌تر است

پیرمرد است چرا در پی مرکب بدود
نیمه‌شب با عجله رفتن او سخت‌تر است

دست او زخم شده بس که گره کور شده
بند اگر زبر شود بستن او سخت‌تر است

این همه رنج و بلایی که کشیده‌است کنار
بددهن بودن این دشمن او سخت‌تر است...

به علی‌اکبر خود با سر زانو برسید
پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است

چقدَر نیزه به لب‌های کویرش زده‌اند
وسط هلهله بوسیدن او سخت‌تر است

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شهادت امام صادق(ع) -(کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت...) * محمد حسن بیات لو

1546

شهادت امام صادق(ع) -(کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت...) کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت
دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت

کسی که نور نگاهش زلال باران بود
میان قاب دوچشمش همیشه کوثر داشت

کسیکه نیمه ی شب حرمتش شکسته شد و
دلی شکسته و چشمی زغصه ها تر داشت

سه بار دشمن او قصد جان او را کرد
ولی ز ترس پیمبر از او نظر بر داشت

زمان سوختن درب خانه اش تنها
نفس نفس روی لبها نوای مادر داشت

دل خودش به کنار حرم سرایش سوخت
ز داغ اینکه در آن خانه چند دختر داشت

در آن کشاکش و در بین آن همه آتش
دلی به یاد غم کربلا چه مضطر داشت

به یاد ساعت آخر میان قربان گاه
که شمر آمد و قصد بریدن سر داشت

و باز پیش دو چشمان او مجسم شد
کسی که نیت حمله به سمت معجرداشت

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد مبشری

شهادت امام صادق(ع) -(دم آخر به برم زود بیا مادرجان..) * محمد مبشری

588

شهادت امام صادق(ع) -(دم آخر به برم زود بیا مادرجان..) دم آخر به برم زود بیا مادرجان
تا کنم سفره دل پیش تو وا مادرجان

همه اعضای تنم مثل تنت آب شده
بین بستر بنگر حال مرا مادرجان

سوخت چون خانه تو خانه و کاشانه من
میزدم در وسط شعله صدا مادرجان

سوختن ارثیه مادری ماست ولی
صورت حور کجا شعله کجا مادرجان

نه فقط آن شب و نه آن صحنه، خدا میداند
روضه خوان تو شدم در همه جا مادرجان

یاد کردم ز کتک خوردن تو ،تا گفتند
میزدند پیرزنی را زجفا مادرجان

گفته بودم به همه مادر مارا کشتند
قنفذ و ضرب غلافش به خدا مادر جان

گفته بودم به همه بعد پییمبر شده بود
کار تو گریه به هر صبح و مسا مادرجان

گفته بودم به همه رکن تو را بشکستند
با همان ضرب در و ضربه پا مادرجان

گفته بودم به سرت پارچه ای می بستی
بعد از آن واقعه کوچه چرا مادرجان

گفته بودم به همه ناحلة الجسم شدی
شبهی ماند فقط از تو به جا مادرجان

گفته بودم به همه مادر ما غش میکرد
دم به دم بود چنین حال شما مادرجان

گفته بودم که شکست و به روی خاک افتاد
گوشوار تو زسیلی جفا مادر جان

گفته بودم که از آن هیزم نیم سوخته، هست
نزد ما ،تا برسد مهدی ما مادر جان

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام صادق(ع) -(صاحب رافت و رفتار اباعبدالله..) * حسین ایمانی

901
1

امام صادق(ع) -(صاحب رافت و رفتار اباعبدالله..) صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله
پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله

نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو
روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله

وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا
بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله

تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق
خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله

حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای
چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله

نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس
کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله

ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با
ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله

تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی
کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله

جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی
بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله

  • پنج شنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

مرثیه حضرت امام صادق علیه السلام (بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من) * عادل لاله چینی

564

مرثیه حضرت امام صادق علیه السلام (بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من) بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من
بی عصا بردند پیر ما ز خانه، وای من
فرصتی حتی ندادند تا عمامه سر کند
پا برهنه بردنش بیرون ز خانه، وای من
دست پور فاطمه بسته اند چون دست علی
شعله می آید برون یارب ز خانه، وای من
خود سوار مرکب و آقا دوان اندر قفا
در دل شب می برند او را ز خانه، وای من

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم...) * محمدرضا رازقی پور

516

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم...) یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم
چه داغیه تو دلم دارم گریه میکنم
برات توو هر قدمم دارم گریه می کنم(۲)

درد داره که توو سختی بی کس و حبیب باشی
درد داره که توی شهر خودت غریب باشی

شیخ الائمه ای جان فاطمه ای اما به تو جز جفا نشد
واجب احترامی و عالم و امامی و اما حق تو ادا نشد

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد....

برای قد خمت دارم گریه می کنم
برای درد و غمت دارم گریه میکنم
آتیش گرفت حرمت دارم گریه می کنم

درد داره حرمتت شکسته شد بمیرم من
درد داره با دل پر از غمت چیکار کردن

از دل کشیدی آه اطفال بی پناهت رو دیدی تو شعله و دود
گفتی که روضه خون از کربلا بخون گفتی جز حسین غریب نبود

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد....

شبیه ابر سما دارم گریه می کنم
پاروضه های شما دارم گریه می کنم
حرم نداری آقا دارم گریه می کنم

درد داره هیچکی نیس کنار تو غریب آقام
درد داره خاکیه مزار تو غریب آقام

تو جان جانی و جان جهانی و آقا ریزه خواره تن همه
غربت این همه چرا صادق آل عبا آقا
نور چشم فاطمه

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد...

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد