شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 مجتبی صمدی شهاب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(آتیش گرفته دلای عاشق...) * مجتبی صمدی شهاب

۶۴۷

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(آتیش گرفته دلای عاشق...) آتیش گرفته دلای عاشق
شده خزونی گل شقایق
برای داغ امام صادق

یا مظلوم امام صادق

مدینه دوباره سوگواره بارون ماتم باز می باره
باز دل پریشون زار و گریون سر روی خاک غم میزاره

خاک غم انگیز خاک مدینه
خاک غریبی اون سرزمینه
میزنه آتیش به جون عالم
خاکی که با عطر یاس عجینه

یا مظلوم امام صادق

غم مدینه با دل سرشته
خاکش تره از اشک فرشته
با اون غریبیش بازم بهشته

از درو دیوارش از گذارش میاد شمیم یاس پرپر
غروبای سردش پره دردش میاد صدای آه حیدر

دوباره غوغا دوباره محشر
افتاده شعله به جون یک در
شکر خدا که نیومد این بار
پشت در این خونه یه مادر

یا مظلوم امام صادق

یه پیرمرد نفس بریده
با حال خسته رنگ ه پریده
شبیه حیدر بلا کشیده

با دل شکسته دست بسته پشت مرکب نیمه جونه
هرجا که می افته روی خاکا نامردی اونو میکشونه

با چه سوز و با چه آهی میره
بخاطر بی گناهی میره
خاکی شده موهای سفیدش
هر دو تا چشماش سیاهی میره

  • دوشنبه
  • ۱۰
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۱۳
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 میثم مومنی نژاد

امام صادق(ع) -(نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است...) * میثم مومنی نژاد

۶۴۹

امام صادق(ع) -(نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است...) نور را در کوچه ی ظلمت کشیدن مشکل است
پا برهنه در پی مرکب دویدن مشکل است

آسمان گر بر زمین افتد ، قیامت میشود
آسمانی را به روی خاک دیدن مشکل است

خوشه ی انگور ، تیره چون دل منصور بود
دانه دانه مرگ را بر لب چشیدن مشکل است

خانه ی آتش گرفته ، روضه خوان مادر است
ناله ی زن را زپشت در شنیدن مشکل است

قاتلی برادشت یک شمشیر....پیغمبر رسید
ده نفر با اسب در مقتل رسیدن مشکل است

  • دوشنبه
  • ۱۰
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۲:۳۲
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امام صادق مارا حرامیان بردند...) * عماد بهرامی

۶۷۵

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امام صادق مارا حرامیان بردند...) امام صادق ما را حرامیان بردند
و یک ستاره دوباره از آسمان بردند

دری شکست و دوباره مدینه شد تکرار
رئیس مذهب ما را کشان کشان بردند

به زور و ظلم وجفا و به حیله و نیرنگ
ز گنج ناب امامت دُری گران بردند

شبیه چادر زهرا که روی خاک افتاد
عبای خاکی او را فرشتگان بردند

و بی عصا و عبا و بدون عامه
شبیه شیر خدایی که روبهان بردند

به پیش چشم زن و بچه و کنیزانش
تمام اهل و عیالش به سر زنان.. بردند...

  • دوشنبه
  • ۱۰
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۳:۰۷
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(دارم هوای تربت شیخ الائمه...) * محمد جواد شیرازی

۷۳۸

شهادت امام صادق(ع) -(دارم هوای تربت شیخ الائمه...) دارم هوای تربت شیخ الائمه
چشمم به دست رحمت شیخ الائمه

منت خدایی را که ما را خلق کرده
از خاک پای حضرت شیخ الائمه

اسلام ناب جعفری سرمایه ی ماست
جانم فدای نهضت شیخ الائمه

شاگردهای مکتبش روزی گرفتند
از بحث و علم و حکمت شیخ الائمه

هرکس نمازش را سبک دارد بداند
بی بهره است از رحمت شیخ الائمه

"کونوا لنا زینا..." ولی ای وای بر من
یک عمر گشتم زحمت شیخ الائمه

با اینکه سربارش شدم دیدم کریم است
آقا شدم با عزت شیخ الائمه

می چسبد آخر یک جهادی در مدینه
خادم شدن با دعوت شیخ الائمه

یک روز "دسته" می برم در کوچه هایش
تحت لوای "هیئت شیخ الائمه"

وقتش رسیده باز هم روضه بخوانم
از دردها و غربت شیخ الائمه

دیروز حیدر دست بسته، بی عمامه
امروز آمد نوبت شیخ الائمه

پای برهنه پشت مرکب ها دویدن
برده توان و طاقت شیخ الائمه

بر مو سفیدان ناسزا گفتن روا نیست
کردند هتک حرمت شیخ الائمه

صاحب عزای روضه های کربلا بود
در روضه خم شد قامت شیخ الائمه

شکر خدا که دخترش اینجا ندیده
در بین مقتل غارت شیخ الائمه

شکر خدا که اهل بیتش را نبردند
بازی نشد با غیرت شیخ الائمه

  • سه شنبه
  • ۱۱
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۰۹:۵۰
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رباعی شهادت امام جعفرصادق(ع) -(این زخم زبان تو دلم را خون کرد...) * یونس وصالی خوراسگانی

۶۱۳

رباعی شهادت امام جعفرصادق(ع) -(این زخم زبان تو دلم را خون کرد...) (آجرک الله یا بقیه الله)

این زخم زبان تو دلم را خون کرد
از آتش و تیغ هست بدتر این درد
آتش زده ای به خانه ی من دیگر ...
دشنام به مادرم نده ای نامرد

  • چهارشنبه
  • ۱۲
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۱:۲۱
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق ع -(روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت) * هستی محرابی

۶۱۹

شهادت امام صادق ع -(روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت) #شهادت_امام_جفعر_صادق_ع

روضه اش را زمزمه می کرد و از آتش گذشت
یادِ دردِ فاطمه(س) می کرد و از آتش گذشت

یادش آمد عمه جانش عصرِ عاشورا چنان
ز آتشِ کین واهمه می کرد و از آتش گذشت!

#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • چهارشنبه
  • ۱۲
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۲۷
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(پیرمرد است و زمین خوردن او سخت تر است...) * حسین کریمی

۱۳۶۳

غزل مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(پیرمرد است و زمین خوردن او سخت تر است...) پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است
پابرهنه به لگد بردن او سخت‌تر است

پشت پیراهن او وای چرا پاره شده
وسط سجده ز جا کندن او سخت‌تر است

نه عبایی به تنش مانده نه عمامه چرا
در دل شعله دعا کردن او سخت‌تر است

پیرمرد است چرا در پی مرکب بدود
نیمه‌شب با عجله رفتن او سخت‌تر است

دست او زخم شده بس که گره کور شده
بند اگر زبر شود بستن او سخت‌تر است

این همه رنج و بلایی که کشیده‌است کنار
بددهن بودن این دشمن او سخت‌تر است...

به علی‌اکبر خود با سر زانو برسید
پیرمرد است و زمین‌خوردن او سخت‌تر است

چقدَر نیزه به لب‌های کویرش زده‌اند
وسط هلهله بوسیدن او سخت‌تر است

  • پنج شنبه
  • ۱۳
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۶:۱۶
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شهادت امام صادق(ع) -(کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت...) * محمد حسن بیات لو

۱۷۹۶

شهادت امام صادق(ع) -(کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت...) کسی که حکم ولا از خود پیمبر داشت
دلی شبیه بهشت خدا معطر داشت

کسی که نور نگاهش زلال باران بود
میان قاب دوچشمش همیشه کوثر داشت

کسیکه نیمه ی شب حرمتش شکسته شد و
دلی شکسته و چشمی زغصه ها تر داشت

سه بار دشمن او قصد جان او را کرد
ولی ز ترس پیمبر از او نظر بر داشت

زمان سوختن درب خانه اش تنها
نفس نفس روی لبها نوای مادر داشت

دل خودش به کنار حرم سرایش سوخت
ز داغ اینکه در آن خانه چند دختر داشت

در آن کشاکش و در بین آن همه آتش
دلی به یاد غم کربلا چه مضطر داشت

به یاد ساعت آخر میان قربان گاه
که شمر آمد و قصد بریدن سر داشت

و باز پیش دو چشمان او مجسم شد
کسی که نیت حمله به سمت معجرداشت

  • پنج شنبه
  • ۱۳
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۱۱
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد مبشری

شهادت امام صادق(ع) -(دم آخر به برم زود بیا مادرجان..) * محمد مبشری

۶۶۷

شهادت امام صادق(ع) -(دم آخر به برم زود بیا مادرجان..) دم آخر به برم زود بیا مادرجان
تا کنم سفره دل پیش تو وا مادرجان

همه اعضای تنم مثل تنت آب شده
بین بستر بنگر حال مرا مادرجان

سوخت چون خانه تو خانه و کاشانه من
میزدم در وسط شعله صدا مادرجان

سوختن ارثیه مادری ماست ولی
صورت حور کجا شعله کجا مادرجان

نه فقط آن شب و نه آن صحنه، خدا میداند
روضه خوان تو شدم در همه جا مادرجان

یاد کردم ز کتک خوردن تو ،تا گفتند
میزدند پیرزنی را زجفا مادرجان

گفته بودم به همه مادر مارا کشتند
قنفذ و ضرب غلافش به خدا مادر جان

گفته بودم به همه بعد پییمبر شده بود
کار تو گریه به هر صبح و مسا مادرجان

گفته بودم به همه رکن تو را بشکستند
با همان ضرب در و ضربه پا مادرجان

گفته بودم به سرت پارچه ای می بستی
بعد از آن واقعه کوچه چرا مادرجان

گفته بودم به همه ناحلة الجسم شدی
شبهی ماند فقط از تو به جا مادرجان

گفته بودم به همه مادر ما غش میکرد
دم به دم بود چنین حال شما مادرجان

گفته بودم که شکست و به روی خاک افتاد
گوشوار تو زسیلی جفا مادر جان

گفته بودم که از آن هیزم نیم سوخته، هست
نزد ما ،تا برسد مهدی ما مادر جان

  • پنج شنبه
  • ۱۳
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۱۴
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام صادق(ع) -(صاحب رافت و رفتار اباعبدالله..) * حسین ایمانی

۱۰۰۹
۱

امام صادق(ع) -(صاحب رافت و رفتار اباعبدالله..) صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله
پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله

نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو
روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله

وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا
بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله

تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق
خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله

حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای
چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله

نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس
کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله

ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با
ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله

تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی
کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله

جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی
بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله

  • پنج شنبه
  • ۱۳
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۱۷
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 عادل لاله چینی

مرثیه حضرت امام صادق علیه السلام (بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من) * عادل لاله چینی

۶۵۰

مرثیه حضرت امام صادق علیه السلام (بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من) بی عبا بردند آقا را ز خانه، وای من
بی عصا بردند پیر ما ز خانه، وای من
فرصتی حتی ندادند تا عمامه سر کند
پا برهنه بردنش بیرون ز خانه، وای من
دست پور فاطمه بسته اند چون دست علی
شعله می آید برون یارب ز خانه، وای من
خود سوار مرکب و آقا دوان اندر قفا
در دل شب می برند او را ز خانه، وای من

  • جمعه
  • ۱۴
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۴۳
  • نوشته شده توسط
  • عادل لاله چینی
ادامه مطلب

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم...) * محمدرضا رازقی پور

۵۹۵

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم...) یه جایی گوشه غم دارم گریه میکنم
چه داغیه تو دلم دارم گریه میکنم
برات توو هر قدمم دارم گریه می کنم(۲)

درد داره که توو سختی بی کس و حبیب باشی
درد داره که توی شهر خودت غریب باشی

شیخ الائمه ای جان فاطمه ای اما به تو جز جفا نشد
واجب احترامی و عالم و امامی و اما حق تو ادا نشد

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد....

برای قد خمت دارم گریه می کنم
برای درد و غمت دارم گریه میکنم
آتیش گرفت حرمت دارم گریه می کنم

درد داره حرمتت شکسته شد بمیرم من
درد داره با دل پر از غمت چیکار کردن

از دل کشیدی آه اطفال بی پناهت رو دیدی تو شعله و دود
گفتی که روضه خون از کربلا بخون گفتی جز حسین غریب نبود

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد....

شبیه ابر سما دارم گریه می کنم
پاروضه های شما دارم گریه می کنم
حرم نداری آقا دارم گریه می کنم

درد داره هیچکی نیس کنار تو غریب آقام
درد داره خاکیه مزار تو غریب آقام

تو جان جانی و جان جهانی و آقا ریزه خواره تن همه
غربت این همه چرا صادق آل عبا آقا
نور چشم فاطمه

شیخ الائمه یا جعفر بن محمد...

  • جمعه
  • ۱۴
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۸:۲۴
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

مدح امام خمینی(ره)، شهادت امام صادق(ع) -(در نگاهش تبسم باران...) * اسماعیل شبرنگ

۶۴۰

مدح امام خمینی(ره)، شهادت امام صادق(ع) -(در نگاهش تبسم باران...) در نگاهش تبسم باران
در وجودش صلابت دریا
مرد پاکی به نام روح الله
پسر خانواده ی زهرا

عزم او عزم حیدر کرّار
نهضتش نهضت حسینی بود
روشنابخش خانه ی خورشید
رهبر عاشقان ، خمینی بود

شاخص اصل انقلابی ها
قبله گاه تمام یاران بود
کعبه ی مردمان مستضعف
قلب ایران ما ، جماران بود
@hosenih
آنکه با جلوه ی مسیحایی
زنده کرده تمام امّت را
رهبر لاله های جان بر کف
داده معنا قیام امّت را

آن گذر کرده با دلی آرام
آن سفر کرده با ضمیری شاد
انتظار فرج مرامش بود
فرج یار و نیمه ی خرداد

آن عزیزی که در شب حسرت
آمد ، امّید ناامیدان شد
آن امامی که لحظه ی طوفان
اسوه ی تک تک شهیدان شد

آن قیامی که نیمه ی خرداد
نقطه ی عطف انقلاب است و...
در مسیر کمال این هجرت
تن نداده به هیچ بن بست و ...

در مسیر تعالی این راه
شب هواخواه نور می مانَد
مکتب انقلاب روح الله
تا سحر ، تاظهور می مانَد

یاد روح خدا بخیر ، که گفت
در بلا تکیه بر خدا داریم
غم نداریم تا که در بحران
روضه های حسین را داریم

یاد روح خدا بخیر ، که او
یک نشان از پیام صادق بود
صادقانه همیشه شاگرد ِ
درس های امام صادق بود

از مدینه به سینه غم دارد
پیر مردی که بی عصا می رفت
آه ، شیخ الائمه ی عالم
بی عمامه ز کوچه ها می رفت
@hosenih
آتش در چه کرده با قلبش
بین شعله به یاد مادر بود
دست ِ بسته به روی خاک افتاد
با دل خسته یاد حیدر بود

پیر مردی که در تمامی عمر
هر نفس محضر خدا می رفت
ناله ی یاحسین سر می داد
با همین ناله کربلا می رفت

السّلام ای امام عاشورا
ای که خدّالتّریب گودالی
السّلام ای سلام آلُ الله
ای که شیبُ الخضیب گودالی

  • جمعه
  • ۱۴
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۸:۳۴
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(مدینه دوباره شده تداعی...) * طاها تحقیقی

۸۵۹

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(مدینه دوباره شده تداعی...) بند اول:

مدینه دوباره شده تداعی
می سوزه توی آتیشا یه خونه
بدون عمامه و دست بسته
یه آقا رو میبرنش شبونه

می برنش
تازیونه تو کوچه ها می زننش
دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

بند دوم:

رو خاکا میکشنش پشت مرکب
نداره پایی واسه ی دویدن
میفته وقتی رو زمین با صورت?
می خندن، چه قده اینا پلیدن

سوخته پرش
از وقتی اومدن اینا دور و برش
پیشش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

بند سوم:

واویلا زنده شده واسه آقا
غمای کربلا و کوفه و شام
می بینه اهل بیتو انگار الان
از مردم دارن میشنون هی دشنام

بزم شراب
اومده افتاده یادِ داغِ رباب
میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

  • جمعه
  • ۱۴
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۸:۵۱
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

امام صادق(ع)، شهادت -(دین خدا را عده ای در دام می بردند...) * علی اصغر یزدی

۷۹۹

امام صادق(ع)، شهادت -(دین خدا را عده ای در دام می بردند...) دینِ خدا را عده ای در دام می بردند
تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند

با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش
حداقل او را کمی آرام می بردند

عمامه ی صدق خدا روی تنش باز است
شاید شهید عشق را احرام می بردند

وقتی رئیس مذهب شیعه ست یعنی که
پخته ترین را جاهلانی خام می بردند

داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست
تطهیر را با گفتن دشنام می بردند

وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست
یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند

با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را
آنان به سمت غربت فرجام می بردند

  • شنبه
  • ۱۵
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۱۹
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام صادق(ع)، شهادت -(امشب از درد عشق سرشاریم...) * عادل حسین قربان

۶۸۴

امام صادق(ع)، شهادت -(امشب از درد عشق سرشاریم...) امشب از دردِ‌ عشق سرشاریم
آتشی داغ، در نهان داریم
هم‌نوا با امامِ منتظران
اشک بر دیده و عزاداریم

یک نفر در پیِ حقایق نیست
هم‌دمِ غربتِ شقایق نیست
جهل غالب شده، کسی این‌جا
در رکابِ امامِ صادق نیست

مرقدش تکه‌ای زِ افلاک است
مدفنِ چار پیکرِ پاک است
در حقیقت بقیع، ویران نیست
سینه‌ی ماست این‌چنین چاک است

باغ همراهِ برگ و بارش سوخت
برگ‌ریزان شد و بهارش سوخت
خانه نه،... بلکه "مهبطِ وحی" است
آن‌چه آن‌روز در کنارش سوخت

دلِ بی‌تابِ شیعه را خون کرد
بر پلیدیِ خویش افزون کرد
لعن و نفرین به قاتلش منصور
تیغ را از غلاف بیرون کرد

هرچه شمشیر را نشان می‌داد
منصرف می‌شد و امان می‌داد...
...عاقبت زهر کارِ خود را کرد
ششمین نور، داشت جان می‌داد

جام را سرکشید و رفت از حال
سینه‌اش از مَلال مالامال
آخرین لحظه یادِ جدش بود:
السلام ای قتیلِ در گودال!

خوب شد باز تشنه‌کام نشد
هدفِ سنگِ پشتِ بام نشد
رشته‌های رگِ بریده‌ی او...
سخنم باز هم تمام نشد

  • شنبه
  • ۱۵
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۲۶
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان * مرضیه عاطفی

۸۳۳

رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان
آخر رسید روی لبش جان، کشان کشان

سِنّی گذشته بود از او و توان نداشت
میرفت پابرهنه، شتابان، کشان کشان

مانند مادرش چقدَر خورد بر زمین
با زانوان خسته و لرزان، کشان کشان

در کوچه بُرده شد به روی سنگ های سخت
با ریسمان؛ تشیّع و عرفان...کشان کشان

در پشتِ سر برای دو دستان زخمی اش
خون گریه کرد عالم امکان، کشان کشان

میرفت زیر پا و دلم تکه تکه شد
پایِ عبایِ مشکیِ ایشان، کشان کشان...

پشتِ امام ِ صادقمان(ع) تازیانه خورد
افتاد لرزه بر تنِ قران، کشان کشان

شیخ الائمه(ع) را شبِ تاریک، روی خاک
بردند پشت مرکبِ عریان، کشان کشان

جانم فدای جدّ غریبش که نیزه خورد
افتاد از دهان دو سه دندان، کشان کشان

آمد نفس زنان، نه که با پا! به دست شمر(لع)...
در قتلگاه! سیدالعطشان کشان کشان!

  • شنبه
  • ۱۵
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۲۸
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

تقدیم به غربت امام صادق(ع) -(شبانه در غُل و زنجیر صبح صادق را..) * ابراهیم زمانی

۷۱۵
۱

تقدیم به غربت امام صادق(ع) -(شبانه در غُل و زنجیر صبح صادق را..) تقدیم به غُربتِ امامِ صادق علیه السلام

شبانه در غُل و زنجیــر صُبحِ صادق را
به پایِ بغضِ پدر ، دست بسته میبردند
سکــوتِ مأذنه ها جــاری از جَهالت بود
نمــازِ کـامــلِ مـا را شکسـته می بردند

کسی نبــود بگـــوید به ابـرهایِ سیاه
هلالِ ماه ، مگـر تازیانــه می خواهد ؟
همین که صـادقِ آلِ عَبا بدونِ عَباست
بس است روضه مکشوف را نمیخواهد

شناسنامـه ی این خــانواده غــم دارد
نه بارگاه ، نه گلدسته ، نه حَــرم دارد
هنوز کوچــه و دستانِ بسته و ... آری
فقط مصیبتِ این شعر شعله کــم دارد

و سوخت خانه در آتش...امام میخندید
به شــعله هـا که گلستـــانِ راهِ او بودند
به ریسمان که پناهنده شد به دستانش
به لات ها که حقیــــرِ نگـــاهِ او بودند

چقــدر آیه به آیه اصـولِ دیـــــن افتاد
بزرگ آیتِ عُظمــایِ دیـن ، زمیــن افتاد
به تیــرِ فتنه ی لامذهبِ شرارت پـوش
کمانِ خم شده ، در چلّه ی کمیـن افتاد

مدینه شهرِ غریبانه های تاریـــخ است
به قدّ و قامتِ این شهر گریه پوشاندند
شبیهِ باقر و سجّاد و مجتبی ...این بار
به روحِ مکتبِ اســلام زهــــر نوشاندند

بقیع از همه ی شهر خســته تر شده بود
حصارِ سینه اش از درد بسته تر شده بود
چهار پاره ی غُربت همین ‌که شکل گرفت
مزارِ مخفــیِ زهـرا شکســـته تر شده بود

  • شنبه
  • ۱۵
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۵:۳۳
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صادق آل محمد (ع) _ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان * اسماعیل تقوایی

۲۱۰۳

یا صادق آل محمد (ع) _ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان یا صادق آل محمد(ع)
ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان
صادق آل محمد پیر دیر عاشقان

آتش افروزان حاکم خانه ات آتش زدند
درمیان شعله ها بودی براهیم زمان

آتشی در خانه ات دیدی دلت آتش گرفت
یادت آمد مادر وآن ناله های الامان

همچو بابا وعمو وجد نیکوی خودت
از دهانت خون دل با زهر ظالم شد روان

لحظه های آخر عمرت کنار بسترت
بود موسای تو گریان، دل غمین وقد کمان

تا که روح از آن تن رنجوروارت پرکشید
مجلس ماتم بپا شد در زمین و آسمان

امر تشییع عظیمت شهره ی آفاق شد
جان بسوزد بهر آن تشییع زهرای جوان

در عزایت پر زند مرغ دلم سوی بقیع
آه و واویلا زقبر بی حرم، بی سایبان

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • ۱۵
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۹:۵۵
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت امام صادق(ع) -(از روی دیوار، از دور و بر او ریختند...) * حسن لطفی

۱۱۱۹

شهادت امام صادق(ع) -(از روی دیوار، از دور و بر او ریختند...) از رویِ دیوار ، از دور و برِ او ریختند
نیمه شب با ریسمانی بر سر او ریختند

کاش در آن نیمه‌شب زهرا نمی‌دیدش چه شد
بر سرِ او در قنوتِ آخرِ او ریختند

خانه‌اش شد خیمه‌گاه و چوب‌های شعله‌ور
بِینِ خانه پیشِ چشم دختر او ریختند

فاطمه نالید مادر پهلویت را نشکنند ...
تا که با آتش جماعت بر در او ریختند

چندباری بر زمین خورد و میان راه دید
ناکسانی را که دورِ مادر او ریختند

آنقدر او را کشیدند و به هر سویش زدند
سنگهای کوچه قدری از پَرِ او ریختند
**
شهر آنشب کربلا بود و زمینش قتلگاه
تشنه‌ای را دید قومی بر سرِ او ریختند

قوَتش را جمع کرد و گفت: «آبی» سوختم...
نیزه هاشان را ولی بر حنجر او ریختند

دستهای خواهرش زخمی شد اما زد کنار
تیغهایی را که روی پیکر او ریختند

  • یکشنبه
  • ۱۶
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۱:۵۰
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(کاش درد فراق درمان داشت..) * یاسر مسافر

۶۷۷

شهادت امام صادق(ع) -(کاش درد فراق درمان داشت..) کاش درد فراق درمان داشت
یا که هجران یار پایان داشت

در مدینه شب شهادت تو
دسته های عزات جریان داشت

خواستم در مدینه گریه کنم
هرکجا رفته ام نگهبان داشت

کاش شهر تو جای وهابی
شیعیانی شبیه ایران داشت

از تو و مکتب شما بوده
هر فقیهی که درس عرفان داشت

این دوچشمان ابری ام آقا
در غم تو هوای باران داشت

اول روضه با خودم گفتم
کاش امشب مدینه مهمان داشت

از تو و ماجرای تو خوانده
تا زمانی که نوکرت جان داشت

  • یکشنبه
  • ۱۶
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۱:۵۹
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(هر آنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد...) * سید پوریا هاشمی

۷۴۶

حضرت امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(هر آنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد...) هرآنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد
به ذره بودن خود آفتاب خواهد شد
میان طایفه مرجع حساب خواهد شد
فقیر دست تو عالی جناب خواهد شد

گدا کجا و تو با این مقام آقا جان
به منبری که نشستی سلام آقا جان

مقام علم، مقام تورا نشان داده
کلام نور تو بر حوزه ها توان داده
کنیز خانه ات آقا به مرده جان داده
حسین گفتن تو عرش را تکان داده

بساط روضه و گریه بپاست هرهفته
و صحن خانه ی تو کربلاست هرهفته

تو بین سجده ای و شعله ها بلند شده
چه دودی از در بیت الولا بلند شده
صدای نعره ی یک بی حیا بلند شده
کسی برای جسارت ز جا بلند شده

طناب دست علی بسته شد به دستانت
نگاه کن به زن و بچه ی هراسانت

غریب در وسط شهر آشنا شده ای
عمامه از سرت افتاد و بی عبا شده ای
میان عربده ها بی سرو صدا شده ای
شبیه عمه گرفتار اسب ها شده ای

نفس بگیر ندو بین کوچه ها اینقدر
که اذیتت نکند باز درد پا اینقدر

اگرچه زندگی ات آه و سربه سر درد است
اگرچه رد شدنت از سر گذر درد است
اگرچه بغض تو مابین صدنفر درد است
بگو که سهم تو هم از لگد کمردرد است؟

بگو که بر کف پای تو خار افتاده؟
گذار تو طرف نیزه دار افتاده؟

به هرطرف بدنت را که لشگری نکشید
کسی لباس تورا پیش مادری نکشید
کسی ز اهل و عیال تو روسری نکشید
ز گوش و گردن اطفال زیوری نکشید

به جسم بی رمق تو عصا زدند اصلا؟
سر تو را بروی نیزه ها زدند اصلا؟؟

  • سه شنبه
  • ۱۸
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۰:۱۲
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(آُسمان در سجده افتاده است پیش پای تو..) * بردیا محمدی

۷۸۰

شهادت امام صادق(ع) -(آُسمان در سجده افتاده است پیش پای تو..) آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو

تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی

از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد

طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است

خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است

نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند

حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است

خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده

می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت

اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو

فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم

کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم

بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست
دردمندان گریه بر هر درد بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست

اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای

آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت

نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند

پیش پایت اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟

ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است

بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند

سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها

گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد

دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود

  • سه شنبه
  • ۱۸
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۰:۱۴
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(کاسه ی چشم حضرتش انگار...) * مسعود اکثیری

۱۱۷۶

شهادت امام صادق(ع) -(کاسه ی چشم حضرتش انگار...) کاسه ی چشم حضرتش انگار
شده از غصه و غریبی پُر
وسط کوچه های بی شرمی
نبریدش برهنه پا اینطور

از همین کوچه های نامردی
خاطرات بدی به دل دارد
توی گوشش صدای یک سیلی ست
مثل ابر بهار می بارد

وسط نافله کجا بردید
پیرمردی که بی کس و تنهاست
قصه ی تلخ بردنش امروز
چقدر مثل روضه ی مولاست

از غم چهره ای کبود انگار
روزگارش همیشه در غم بود
آسمان ِنگاه ِخونش خیس
قامتش مثل مادرش خم بود

دست شعله رسیده بود ای وای
بر دری که زبانه اش می سوخت
ناگهان در میان آتش داشت
همه ی آشیانه اش می سوخت

بین دود و شراره ها آنجا
فکر گلهای پرپرش افتاد
در ِآتش گرفته را می دید
چقدر یاد مادرش افتاد

در ِآتش گرفته را می دید
به لبش بود آه و واویلا
گریه می کرد و صحنه را می دید
آتش ِخیمه های عاشورا

گریه می کرد و صحنه را می دید
گیسوانی که آخرش می سوخت
وسط شعله های نامردی
عمه ای را که معجرش می سوخت

گریه می کرد و صحنه را می دید
غارت خیمه های زنها را
روضه می خواند در دلش آنجا
بر نوک نیزه اشک سقا را

  • سه شنبه
  • ۱۸
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۲۰:۱۷
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

مدح و شهادت امام صادق(ع) -(اختری روشن ز اسپهر ولا) *حاج نادر بابایی

۵۷۴

مدح و شهادت امام صادق(ع) -(اختری روشن ز اسپهر ولا) اختری روشن ز اسپهر ولا
صادق آل رسول کبریا

بود امام ششم اثنی عشر
ناشر دین مفخر ابن البشر

صاحب علم و کمال و منزلت
ساطع از کرداراو شد معرفت

بر یم علمش جهانی تشنه لب
خوان احسان را گشوده روز وشب

صد چو لقمان میشود شاگرد او
خرمن جودش بما داد آبرو

شیعیان را نام او حبل المتین
پایگاه نسلهای آن و این

شد کلامش آتشی بر اشقیا
خونخواه پادشاه کربلا

کرده قصد جان او منصور دون
گفت آریدش بقصر ما کنون

مجری فرمان او ابن الربیع
آل احمد را عدو ابن الربیع

ظلمتی از جرگه ی اهریمنان
نور باخود میبرد اما چسان

دست بسته،پابرهنه،بی عبا
حضرت صادق امام الاولیا

تازیانه میزنندش بی امان
گه زمین افتد گهی خیزد گمان

سوی قصر حاکم پست لعین
این چنین آمد امام المتقین

بر کشیدش تیغ منصور دغا
تا سر حضرت کند از تن جدا

لرزه ای بر پیکر نحسش فتاد
شد رها تیغ از کف آن بی مراد

گفت بند آزاد کن از شانه اش
باز گردانید او را خانه اش

مردی از منصور پرسید این سخن
قصد جانش کرده بودی تو علن

پس چرا آزاد کردی تا رود
نزد ماها لغو دستورت شود

گفت تیغم را کشیدم تا زنم
لرزه ای افتاد بر جان و تنم

دیدم آندم زد نهیبم مصطفی
گفت ای ظالم جفا کردی مرا

از عقوبات ستمها یاد کن
پاره ی جان مرا آزاد کن

گر زنی بر صادق ما خنجرت
میشود این قصر ویران برسرت

(نادرا) از حضرتش حاجت طلب
بر ادای مطلبت گردد سبب

  • شنبه
  • ۱۲
  • تیر
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۰۰
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

شهادت امام جعفر صادق(ع) -(امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

۶۴۱

شهادت امام جعفر صادق(ع) -(امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است) امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است
ز جور کینۀ منصور جانی او عزادار است
گوید ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد فرزند لایقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

رخ شمس امامت زیر خاک تیره مدفون شد
محبّان امام ششمین از غصّه دلخون شد
دوباره خاطر زهرای اطهر زار و محزون شد
می گفت ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد حجّت فائقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

ضمیر عالم از اندوه و غم چون نی نوا دارد
مسلمانان درون خود ز غم ماتمسرا دارد
پیمبر در جنان تا روز رستاخیز عزا دارد
گوید ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد قرآن ناطقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

امام هفتمین بر غسل و تکفینش مهیّا شد
ز سیل اشک چشمان جهانی مثل دریا شد
علی با احمد و با حضرت زهرا هم آوا شد
می گفت ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد فرزند صادقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

شهید راه قرآن شد عزیز و یار محرومان
غریب و بی کس و دور از وطن شد کشتۀ دونان
چنین می گفت و می نالید حسین در روضۀ رضوان
خدا ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد قرآن ناطقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

رواج مذهب اثنی عشر از همّت او شد
هزاران رافضی از فضل او عمری ثناگو شد
سرود هجرتش آواز هر قمری و کوکو شد
یا رب ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد حجّت فائقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

  • دوشنبه
  • ۴
  • مرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۲:۰۹
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه شهادت امام صادق(ع) (سبک به سمت گودال از خیمه دویدم من) * مرتضی محمودپور

۲۴۲۰
۲

نوحه زمزمه شهادت امام صادق(ع) (سبک به سمت گودال از خیمه دویدم من) ◾شهادت امام صادق(ع)
سبک به سمت گودال

◾بنداول
شیخ‌الائمه هستم دلم ز کین شکسته
کشوندنم تو کوچه شبانه دست بسته
نموده‌ام زیر لب واُّما زمزمه
نفس نفس میزدم چو مادرم فاطمه
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

◾بنددوم
خانه‌ام آتش گرفت به پیش چشمان من
به گوش من میرسد ناله‌ی طفلان من
پای برهنه مرا کشان کشان میکشید
عاقبت از زهر کین نموده من را شهید
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

◾بندسوم
نیمه‌ی شب تا که من شدم ز کین گرفتار
یاد رقیه کنم ناله زنم زار زار
فتاده ام روی خاک ز بس کتک خورده‌ام
پیر میان سالم و چو لاله پژمرده‌ام
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • ۲
  • خرداد
  • ۱۴۰۱
  • ساعت
  • ۲۳:۴۶
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه شهادت امام صادق(ع) با گریز روضه مادر سادات و سه ساله اباعبدالله(ع) * مرتضی محمودپور

۲۲۱۱
۳

روضه شهادت امام صادق(ع) با گریز روضه مادر سادات و سه ساله اباعبدالله(ع) ◾روضه امام صادق(ع)

پیرمردی نفس‌نفس میزد
عاطفه بین مردمان مرده
پیر مرد قبیله‌ی خورشید
چند باری ز کین زمین خورده

بسته شد در رسن.... زبانم لال
خانه‌اش بین آتش و دود است
پا برهنه پیاده در کوچه
اشک چشمش شبانه چون رود است

هرم آهش چو آتشی سوزان
هق هق گریه‌اش چو مادر بود
چین پیشانیش عرق کرده
تا نگاهش به آتش و در بود

چند باری میان کوچه ز کین
دست بسته به صورت افتاده
داد میزد مرا مکش معلون
میکشید و امام جان داده

ناله‌هایش غریب مادر بود
اشکهایش چو سیل در صحرا
واحسینا حسین حسین میگفت
گوئیا گشته شام عاشورا

یاد طفل سه ساله میافتاد
تا زمین خورد گفت ای مادر
کوچه ،سیلی و مادری تنها
یاد یاسی که شد ز کین پرپر

یک پسر بچه همره مادر
لرزه بر قامت پسر افتاد
دست نحسی به صورتی تاخورد
ناگهان مادری به سر افتاد

چشم خورشید تیره و تار است
لکنت افتاد بر زبان پسر
مادرش را صدا زد اما حیف
نارسا گفت، ما....ماما.... مادر

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • ۴
  • خرداد
  • ۱۴۰۱
  • ساعت
  • ۰۱:۰۷
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)سبک و ملودی جدیدصاحب اثر * مرتضی محمودپور

۱۱۹۳
۳

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)سبک و ملودی جدیدصاحب اثر ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾شهادت امام صادق(ع)
(سبک و ملودی جدید)

◾بنداول
از آسمون‌امشب داره غصه میباره
مدینه قبر تو دگر زائر نداره
غربت تو مثل علی گشته زبانزد
توی مدینه‌ صادق آل محمد
شبونه دستات و که بستن
قلب خدائیت و شکستن
آتیش زدن خونه‌ت و آقا
شبونه چون خونه‌ی زهرا(۲)
واویلتا آه و واویلا(۳)

◾بنددوم
داغ غمت آتش زده به تار و پودم
همش میگم کاشکی که من مدینه بودم
اونجا برات روضه به پا میکردم آقا
لباس سیاه ببین برات به تن نمودم
آتیش گرفته قلب زارم
پناهی غیر تو ندارم
اگه بیام یه روز مدینه
سر روی قبرت میگذارم
واویلتا آه واویلا(۳)

◾بندسوم
صادق آل فاطمه عزیز زهرا
اسیر غصه و غمی یکه و تنها
شنیده‌ام توی کوچه با دست بسته
کشوندنت پای پیاده همچو مولا
امام و شاه عالمینی
آقا چرا به و شور وشینی
ناله زدی با دست بسته
یاد سه ساله‌ی حسینی
واویلتا آه واویلا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • ۲۴
  • اردیبهشت
  • ۱۴۰۲
  • ساعت
  • ۲۳:۱۲
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

روضه امام صادق(ع) -(او می کشیدو، من می دویدم ) * رسول چهارمحالی

۳۴۳

روضه امام صادق(ع) -(او می کشیدو، من می دویدم ) او می کشیدو، من می دویدم
در پشت مرکب ، قدِ خمیدم

پای برهنه ، در نیمه ی شب
جانم بیامد ، از ظلم بر لب

در نیمه ی شب،آ تش به خانه
آ ه و مصیبت ، از این زمانه

با سن بالا ، می کرد جسارت
آ مد پیمبر ، بهر شفاعت

کاری به او کرد ، که با کرامت
برگشت به خانه ،آ قا ی امت

مولای ما را ، مسموم کردند
صدهااهانت بر،مظلوم کردند

  • یکشنبه
  • ۱۸
  • تیر
  • ۱۴۰۲
  • ساعت
  • ۱۵:۱۸
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد