شهادت امام جعفر صادق

مرتب سازی براساس
 اسماعیل شبرنگ

مدح امام خمینی(ره)، شهادت امام صادق(ع) -(در نگاهش تبسم باران...) * اسماعیل شبرنگ

564

مدح امام خمینی(ره)، شهادت امام صادق(ع) -(در نگاهش تبسم باران...) در نگاهش تبسم باران
در وجودش صلابت دریا
مرد پاکی به نام روح الله
پسر خانواده ی زهرا

عزم او عزم حیدر کرّار
نهضتش نهضت حسینی بود
روشنابخش خانه ی خورشید
رهبر عاشقان ، خمینی بود

شاخص اصل انقلابی ها
قبله گاه تمام یاران بود
کعبه ی مردمان مستضعف
قلب ایران ما ، جماران بود
@hosenih
آنکه با جلوه ی مسیحایی
زنده کرده تمام امّت را
رهبر لاله های جان بر کف
داده معنا قیام امّت را

آن گذر کرده با دلی آرام
آن سفر کرده با ضمیری شاد
انتظار فرج مرامش بود
فرج یار و نیمه ی خرداد

آن عزیزی که در شب حسرت
آمد ، امّید ناامیدان شد
آن امامی که لحظه ی طوفان
اسوه ی تک تک شهیدان شد

آن قیامی که نیمه ی خرداد
نقطه ی عطف انقلاب است و...
در مسیر کمال این هجرت
تن نداده به هیچ بن بست و ...

در مسیر تعالی این راه
شب هواخواه نور می مانَد
مکتب انقلاب روح الله
تا سحر ، تاظهور می مانَد

یاد روح خدا بخیر ، که گفت
در بلا تکیه بر خدا داریم
غم نداریم تا که در بحران
روضه های حسین را داریم

یاد روح خدا بخیر ، که او
یک نشان از پیام صادق بود
صادقانه همیشه شاگرد ِ
درس های امام صادق بود

از مدینه به سینه غم دارد
پیر مردی که بی عصا می رفت
آه ، شیخ الائمه ی عالم
بی عمامه ز کوچه ها می رفت
@hosenih
آتش در چه کرده با قلبش
بین شعله به یاد مادر بود
دست ِ بسته به روی خاک افتاد
با دل خسته یاد حیدر بود

پیر مردی که در تمامی عمر
هر نفس محضر خدا می رفت
ناله ی یاحسین سر می داد
با همین ناله کربلا می رفت

السّلام ای امام عاشورا
ای که خدّالتّریب گودالی
السّلام ای سلام آلُ الله
ای که شیبُ الخضیب گودالی

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 طاها تحقیقی

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(مدینه دوباره شده تداعی...) * طاها تحقیقی

801

سبک زمینه شهادت امام صادق(ع) -(مدینه دوباره شده تداعی...) بند اول:

مدینه دوباره شده تداعی
می سوزه توی آتیشا یه خونه
بدون عمامه و دست بسته
یه آقا رو میبرنش شبونه

می برنش
تازیونه تو کوچه ها می زننش
دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

بند دوم:

رو خاکا میکشنش پشت مرکب
نداره پایی واسه ی دویدن
میفته وقتی رو زمین با صورت?
می خندن، چه قده اینا پلیدن

سوخته پرش
از وقتی اومدن اینا دور و برش
پیشش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

بند سوم:

واویلا زنده شده واسه آقا
غمای کربلا و کوفه و شام
می بینه اهل بیتو انگار الان
از مردم دارن میشنون هی دشنام

بزم شراب
اومده افتاده یادِ داغِ رباب
میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا

واویلا واویلا
واویلا یا، مظلوم امام صادق

  • جمعه
  • 14
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:51
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علی اصغر یزدی

امام صادق(ع)، شهادت -(دین خدا را عده ای در دام می بردند...) * علی اصغر یزدی

714

امام صادق(ع)، شهادت -(دین خدا را عده ای در دام می بردند...) دینِ خدا را عده ای در دام می بردند
تحریفِ خود را در دِلِ اسلام می بردند

با دیدنِ ریشِ سفیدش دشمنان ای کاش
حداقل او را کمی آرام می بردند

عمامه ی صدق خدا روی تنش باز است
شاید شهید عشق را احرام می بردند

وقتی رئیس مذهب شیعه ست یعنی که
پخته ترین را جاهلانی خام می بردند

داغی که افتاده به قلب شیعیان این ست
تطهیر را با گفتن دشنام می بردند

وقتی که فکر حاکمان شهر مسموم ست
یعنی که مذهب را سوی اعدام می بردند

با حبّه ای انگور زهر آلود عالم را
آنان به سمت غربت فرجام می بردند

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام صادق(ع)، شهادت -(امشب از درد عشق سرشاریم...) * عادل حسین قربان

611

امام صادق(ع)، شهادت -(امشب از درد عشق سرشاریم...) امشب از دردِ‌ عشق سرشاریم
آتشی داغ، در نهان داریم
هم‌نوا با امامِ منتظران
اشک بر دیده و عزاداریم

یک نفر در پیِ حقایق نیست
هم‌دمِ غربتِ شقایق نیست
جهل غالب شده، کسی این‌جا
در رکابِ امامِ صادق نیست

مرقدش تکه‌ای زِ افلاک است
مدفنِ چار پیکرِ پاک است
در حقیقت بقیع، ویران نیست
سینه‌ی ماست این‌چنین چاک است

باغ همراهِ برگ و بارش سوخت
برگ‌ریزان شد و بهارش سوخت
خانه نه،... بلکه "مهبطِ وحی" است
آن‌چه آن‌روز در کنارش سوخت

دلِ بی‌تابِ شیعه را خون کرد
بر پلیدیِ خویش افزون کرد
لعن و نفرین به قاتلش منصور
تیغ را از غلاف بیرون کرد

هرچه شمشیر را نشان می‌داد
منصرف می‌شد و امان می‌داد...
...عاقبت زهر کارِ خود را کرد
ششمین نور، داشت جان می‌داد

جام را سرکشید و رفت از حال
سینه‌اش از مَلال مالامال
آخرین لحظه یادِ جدش بود:
السلام ای قتیلِ در گودال!

خوب شد باز تشنه‌کام نشد
هدفِ سنگِ پشتِ بام نشد
رشته‌های رگِ بریده‌ی او...
سخنم باز هم تمام نشد

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان * مرضیه عاطفی

755

رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان رنگش پرید و رفت پریشان، کشان کشان
آخر رسید روی لبش جان، کشان کشان

سِنّی گذشته بود از او و توان نداشت
میرفت پابرهنه، شتابان، کشان کشان

مانند مادرش چقدَر خورد بر زمین
با زانوان خسته و لرزان، کشان کشان

در کوچه بُرده شد به روی سنگ های سخت
با ریسمان؛ تشیّع و عرفان...کشان کشان

در پشتِ سر برای دو دستان زخمی اش
خون گریه کرد عالم امکان، کشان کشان

میرفت زیر پا و دلم تکه تکه شد
پایِ عبایِ مشکیِ ایشان، کشان کشان...

پشتِ امام ِ صادقمان(ع) تازیانه خورد
افتاد لرزه بر تنِ قران، کشان کشان

شیخ الائمه(ع) را شبِ تاریک، روی خاک
بردند پشت مرکبِ عریان، کشان کشان

جانم فدای جدّ غریبش که نیزه خورد
افتاد از دهان دو سه دندان، کشان کشان

آمد نفس زنان، نه که با پا! به دست شمر(لع)...
در قتلگاه! سیدالعطشان کشان کشان!

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:28
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

تقدیم به غربت امام صادق(ع) -(شبانه در غُل و زنجیر صبح صادق را..) * ابراهیم زمانی

642
1

تقدیم به غربت امام صادق(ع) -(شبانه در غُل و زنجیر صبح صادق را..) تقدیم به غُربتِ امامِ صادق علیه السلام

شبانه در غُل و زنجیــر صُبحِ صادق را
به پایِ بغضِ پدر ، دست بسته میبردند
سکــوتِ مأذنه ها جــاری از جَهالت بود
نمــازِ کـامــلِ مـا را شکسـته می بردند

کسی نبــود بگـــوید به ابـرهایِ سیاه
هلالِ ماه ، مگـر تازیانــه می خواهد ؟
همین که صـادقِ آلِ عَبا بدونِ عَباست
بس است روضه مکشوف را نمیخواهد

شناسنامـه ی این خــانواده غــم دارد
نه بارگاه ، نه گلدسته ، نه حَــرم دارد
هنوز کوچــه و دستانِ بسته و ... آری
فقط مصیبتِ این شعر شعله کــم دارد

و سوخت خانه در آتش...امام میخندید
به شــعله هـا که گلستـــانِ راهِ او بودند
به ریسمان که پناهنده شد به دستانش
به لات ها که حقیــــرِ نگـــاهِ او بودند

چقــدر آیه به آیه اصـولِ دیـــــن افتاد
بزرگ آیتِ عُظمــایِ دیـن ، زمیــن افتاد
به تیــرِ فتنه ی لامذهبِ شرارت پـوش
کمانِ خم شده ، در چلّه ی کمیـن افتاد

مدینه شهرِ غریبانه های تاریـــخ است
به قدّ و قامتِ این شهر گریه پوشاندند
شبیهِ باقر و سجّاد و مجتبی ...این بار
به روحِ مکتبِ اســلام زهــــر نوشاندند

بقیع از همه ی شهر خســته تر شده بود
حصارِ سینه اش از درد بسته تر شده بود
چهار پاره ی غُربت همین ‌که شکل گرفت
مزارِ مخفــیِ زهـرا شکســـته تر شده بود

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا صادق آل محمد (ع) _ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان * اسماعیل تقوایی

1773

یا صادق آل محمد (ع) _ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان یا صادق آل محمد(ع)
ای تنت رنجور از ظلم کثیر ظالمان
صادق آل محمد پیر دیر عاشقان

آتش افروزان حاکم خانه ات آتش زدند
درمیان شعله ها بودی براهیم زمان

آتشی در خانه ات دیدی دلت آتش گرفت
یادت آمد مادر وآن ناله های الامان

همچو بابا وعمو وجد نیکوی خودت
از دهانت خون دل با زهر ظالم شد روان

لحظه های آخر عمرت کنار بسترت
بود موسای تو گریان، دل غمین وقد کمان

تا که روح از آن تن رنجوروارت پرکشید
مجلس ماتم بپا شد در زمین و آسمان

امر تشییع عظیمت شهره ی آفاق شد
جان بسوزد بهر آن تشییع زهرای جوان

در عزایت پر زند مرغ دلم سوی بقیع
آه و واویلا زقبر بی حرم، بی سایبان

شعر:اسماعیل تقوایی

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 19:55
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شهادت امام صادق(ع) -(از روی دیوار، از دور و بر او ریختند...) * حسن لطفی

775

شهادت امام صادق(ع) -(از روی دیوار، از دور و بر او ریختند...) از رویِ دیوار ، از دور و برِ او ریختند
نیمه شب با ریسمانی بر سر او ریختند

کاش در آن نیمه‌شب زهرا نمی‌دیدش چه شد
بر سرِ او در قنوتِ آخرِ او ریختند

خانه‌اش شد خیمه‌گاه و چوب‌های شعله‌ور
بِینِ خانه پیشِ چشم دختر او ریختند

فاطمه نالید مادر پهلویت را نشکنند ...
تا که با آتش جماعت بر در او ریختند

چندباری بر زمین خورد و میان راه دید
ناکسانی را که دورِ مادر او ریختند

آنقدر او را کشیدند و به هر سویش زدند
سنگهای کوچه قدری از پَرِ او ریختند
**
شهر آنشب کربلا بود و زمینش قتلگاه
تشنه‌ای را دید قومی بر سرِ او ریختند

قوَتش را جمع کرد و گفت: «آبی» سوختم...
نیزه هاشان را ولی بر حنجر او ریختند

دستهای خواهرش زخمی شد اما زد کنار
تیغهایی را که روی پیکر او ریختند

  • یکشنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:50
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(کاش درد فراق درمان داشت..) * یاسر مسافر

593

شهادت امام صادق(ع) -(کاش درد فراق درمان داشت..) کاش درد فراق درمان داشت
یا که هجران یار پایان داشت

در مدینه شب شهادت تو
دسته های عزات جریان داشت

خواستم در مدینه گریه کنم
هرکجا رفته ام نگهبان داشت

کاش شهر تو جای وهابی
شیعیانی شبیه ایران داشت

از تو و مکتب شما بوده
هر فقیهی که درس عرفان داشت

این دوچشمان ابری ام آقا
در غم تو هوای باران داشت

اول روضه با خودم گفتم
کاش امشب مدینه مهمان داشت

از تو و ماجرای تو خوانده
تا زمانی که نوکرت جان داشت

  • یکشنبه
  • 16
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:59
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

حضرت امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(هر آنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد...) * سید پوریا هاشمی

669

حضرت امام صادق(ع)، مدح و شهادت -(هر آنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد...) هرآنکه از سوی تو انتخاب خواهد شد
به ذره بودن خود آفتاب خواهد شد
میان طایفه مرجع حساب خواهد شد
فقیر دست تو عالی جناب خواهد شد

گدا کجا و تو با این مقام آقا جان
به منبری که نشستی سلام آقا جان

مقام علم، مقام تورا نشان داده
کلام نور تو بر حوزه ها توان داده
کنیز خانه ات آقا به مرده جان داده
حسین گفتن تو عرش را تکان داده

بساط روضه و گریه بپاست هرهفته
و صحن خانه ی تو کربلاست هرهفته

تو بین سجده ای و شعله ها بلند شده
چه دودی از در بیت الولا بلند شده
صدای نعره ی یک بی حیا بلند شده
کسی برای جسارت ز جا بلند شده

طناب دست علی بسته شد به دستانت
نگاه کن به زن و بچه ی هراسانت

غریب در وسط شهر آشنا شده ای
عمامه از سرت افتاد و بی عبا شده ای
میان عربده ها بی سرو صدا شده ای
شبیه عمه گرفتار اسب ها شده ای

نفس بگیر ندو بین کوچه ها اینقدر
که اذیتت نکند باز درد پا اینقدر

اگرچه زندگی ات آه و سربه سر درد است
اگرچه رد شدنت از سر گذر درد است
اگرچه بغض تو مابین صدنفر درد است
بگو که سهم تو هم از لگد کمردرد است؟

بگو که بر کف پای تو خار افتاده؟
گذار تو طرف نیزه دار افتاده؟

به هرطرف بدنت را که لشگری نکشید
کسی لباس تورا پیش مادری نکشید
کسی ز اهل و عیال تو روسری نکشید
ز گوش و گردن اطفال زیوری نکشید

به جسم بی رمق تو عصا زدند اصلا؟
سر تو را بروی نیزه ها زدند اصلا؟؟

  • سه شنبه
  • 18
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(آُسمان در سجده افتاده است پیش پای تو..) * بردیا محمدی

676

شهادت امام صادق(ع) -(آُسمان در سجده افتاده است پیش پای تو..) آسمان در سجده افتاد است پیش پای تو
عرش آرام است زیر سایه ی طوبای تو
بادها را مسخ کرده عطر جان افزای تو
ماه،فانوسی برای شب نشینی های تو

تو تجلّی اصولی،تو بنای منطقی
تو امام راستینی،تو امام صادقی

از قنوت صبحگاهت تا دعایی می رسد
مستمند تو به یک نان و نوایی می رسد
پای درس ات روح آدم تا رهایی می رسد
جابرِ حیّان در این مکتب به جایی می رسد

طایر علم لدُنّی جلد بامِ صادق است
شیعه هرچه دارد از قالَ الامام صادق است

خط ابروی تو سرمشق شب هر فاضل است
خواندن املای گیسوی سیاهت مشکل است
کسب علم از غیر باغ دانشت بی حاصل است
طفل ابجدخوانِ دَرسَت هم فقیه کامل است

نور علم ات را به ژرفای جهان تابانده اند
بعد از آن مردم تو را شیخ الائمه خوانده اند

حال عاشق نیمه شب با چشم بارانی خوش است
پس سحر لطفی کنی من را بگریانی،خوش است
یک نظر تنها،به سمتم،سربگردانی خوش است
در تنور عشق من را هم بسوزانی،خوش است

خواب شیرینی به چشم خیسِ فرهادم بده
مثل "هارون" راه و رسم عاشقی یادم بده

می چکد عطر خدا از اَلسّلام آخرت
شش قدم می خواست تا معراج، چشمان ترت
جبرئیل افتاد وقتی باز شد بال و پرت
بندگی ات شیعه را انداخت یاد مادرت

اشک را مانند مادر می کنی آب وضو
آنقدر،مولای من،زهراخِصالی که نگو

فصل کوچ عاشقی دل را پرستو می کنم
شالِ ممسوسِ به اشک روضه را بو می کنم
دست چشمم را کنار قبر تو رو می کنم
بارگاه خاکی ات را آب و جارو می کنم

کاش در خاک بقیع تو حرم می ساختیم
چارتا گنبد در آنجا دسته کم می ساختیم

بارها گفتی که اشک روضه ها مشکل‌گشاست
دردمندان گریه بر هر درد بی درمان دواست
ختم منبر هایت آغاز گریز کربلاست
قاتلِ جان تو آقا روضه ی طشت طلاست

اشک های گریه کن ها را شمارش کرده ای
گریه بر جدِّ غریبت را سفارش کرده ای

آه از آن شب که کوچه باز بوی غم گرفت
آسمان قلبش شکست و بارشی نم نم گرفت
روضه خوان"دیوار"شد "در" پا به پایش دم گرفت
دخترت از ترس دامان تو را محکم گرفت

نیمه شب بال و پر پروانه را آتش زدند
پیش چشم دختر تو خانه را آتش زدند

پیش پایت اشک های همسرت افتاده است
جای جای این گذر بال و پرت افتاده است
تکه ای از شعله بر روی سرت افتاده است
رد میخ آیا به روی پیکرت افتاده است؟

ریسمانِ بی مروّت‌ها اسیرت کرده است
ناسزای بی حیا در کوچه پیرت کرده است

بین این کوچه تو را در نیمه ی شب می کِشند
بی عمامه بی عبا در پشت مرکب می کشند
تا گذر از جمعیت می شد لبالب می کشند
ذهنِ ما را سمت شام و داغ زینب می کشند

سوخت در بین گذر بال و پر پروانه ها
عمه جانت سنگ خورد از پشت بام خانه ها

گیسوان کودکی با پنجه شانه می خورد
پیش چشمانش رقیه تازیانه می خورد
طفلکی از زجر سیلی بی بهانه می خورد
دست سنگینی به رویِ کودکانه می خورد

دور تو شکر خدا انبوه شامی ها نبود
معجر ناموس تو دست حرامی ها نبود

  • سه شنبه
  • 18
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:14
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شهادت امام صادق(ع) -(کاسه ی چشم حضرتش انگار...) * مسعود اکثیری

872

شهادت امام صادق(ع) -(کاسه ی چشم حضرتش انگار...) کاسه ی چشم حضرتش انگار
شده از غصه و غریبی پُر
وسط کوچه های بی شرمی
نبریدش برهنه پا اینطور

از همین کوچه های نامردی
خاطرات بدی به دل دارد
توی گوشش صدای یک سیلی ست
مثل ابر بهار می بارد

وسط نافله کجا بردید
پیرمردی که بی کس و تنهاست
قصه ی تلخ بردنش امروز
چقدر مثل روضه ی مولاست

از غم چهره ای کبود انگار
روزگارش همیشه در غم بود
آسمان ِنگاه ِخونش خیس
قامتش مثل مادرش خم بود

دست شعله رسیده بود ای وای
بر دری که زبانه اش می سوخت
ناگهان در میان آتش داشت
همه ی آشیانه اش می سوخت

بین دود و شراره ها آنجا
فکر گلهای پرپرش افتاد
در ِآتش گرفته را می دید
چقدر یاد مادرش افتاد

در ِآتش گرفته را می دید
به لبش بود آه و واویلا
گریه می کرد و صحنه را می دید
آتش ِخیمه های عاشورا

گریه می کرد و صحنه را می دید
گیسوانی که آخرش می سوخت
وسط شعله های نامردی
عمه ای را که معجرش می سوخت

گریه می کرد و صحنه را می دید
غارت خیمه های زنها را
روضه می خواند در دلش آنجا
بر نوک نیزه اشک سقا را

  • سه شنبه
  • 18
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

مدح و شهادت امام صادق(ع) -(اختری روشن ز اسپهر ولا) *حاج نادر بابایی

510

مدح و شهادت امام صادق(ع) -(اختری روشن ز اسپهر ولا) اختری روشن ز اسپهر ولا
صادق آل رسول کبریا

بود امام ششم اثنی عشر
ناشر دین مفخر ابن البشر

صاحب علم و کمال و منزلت
ساطع از کرداراو شد معرفت

بر یم علمش جهانی تشنه لب
خوان احسان را گشوده روز وشب

صد چو لقمان میشود شاگرد او
خرمن جودش بما داد آبرو

شیعیان را نام او حبل المتین
پایگاه نسلهای آن و این

شد کلامش آتشی بر اشقیا
خونخواه پادشاه کربلا

کرده قصد جان او منصور دون
گفت آریدش بقصر ما کنون

مجری فرمان او ابن الربیع
آل احمد را عدو ابن الربیع

ظلمتی از جرگه ی اهریمنان
نور باخود میبرد اما چسان

دست بسته،پابرهنه،بی عبا
حضرت صادق امام الاولیا

تازیانه میزنندش بی امان
گه زمین افتد گهی خیزد گمان

سوی قصر حاکم پست لعین
این چنین آمد امام المتقین

بر کشیدش تیغ منصور دغا
تا سر حضرت کند از تن جدا

لرزه ای بر پیکر نحسش فتاد
شد رها تیغ از کف آن بی مراد

گفت بند آزاد کن از شانه اش
باز گردانید او را خانه اش

مردی از منصور پرسید این سخن
قصد جانش کرده بودی تو علن

پس چرا آزاد کردی تا رود
نزد ماها لغو دستورت شود

گفت تیغم را کشیدم تا زنم
لرزه ای افتاد بر جان و تنم

دیدم آندم زد نهیبم مصطفی
گفت ای ظالم جفا کردی مرا

از عقوبات ستمها یاد کن
پاره ی جان مرا آزاد کن

گر زنی بر صادق ما خنجرت
میشود این قصر ویران برسرت

(نادرا) از حضرتش حاجت طلب
بر ادای مطلبت گردد سبب

  • شنبه
  • 12
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 17:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

شهادت امام جعفر صادق(ع) -(امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

519

شهادت امام جعفر صادق(ع) -(امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است) امام باقر امشب سوگوار و دیده خونبار است
ز جور کینۀ منصور جانی او عزادار است
گوید ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد فرزند لایقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

رخ شمس امامت زیر خاک تیره مدفون شد
محبّان امام ششمین از غصّه دلخون شد
دوباره خاطر زهرای اطهر زار و محزون شد
می گفت ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد حجّت فائقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

ضمیر عالم از اندوه و غم چون نی نوا دارد
مسلمانان درون خود ز غم ماتمسرا دارد
پیمبر در جنان تا روز رستاخیز عزا دارد
گوید ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد قرآن ناطقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

امام هفتمین بر غسل و تکفینش مهیّا شد
ز سیل اشک چشمان جهانی مثل دریا شد
علی با احمد و با حضرت زهرا هم آوا شد
می گفت ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد فرزند صادقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

شهید راه قرآن شد عزیز و یار محرومان
غریب و بی کس و دور از وطن شد کشتۀ دونان
چنین می گفت و می نالید حسین در روضۀ رضوان
خدا ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد قرآن ناطقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

رواج مذهب اثنی عشر از همّت او شد
هزاران رافضی از فضل او عمری ثناگو شد
سرود هجرتش آواز هر قمری و کوکو شد
یا رب ای خالقم بین حال صادقم
مسموم از کینه شد حجّت فائقم
جعفر صادقم جعفر صادقم

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه زمزمه شهادت امام صادق(ع) (سبک به سمت گودال از خیمه دویدم من) * مرتضی محمودپور

2214
2

نوحه زمزمه شهادت امام صادق(ع) (سبک به سمت گودال از خیمه دویدم من) ◾شهادت امام صادق(ع)
سبک به سمت گودال

◾بنداول
شیخ‌الائمه هستم دلم ز کین شکسته
کشوندنم تو کوچه شبانه دست بسته
نموده‌ام زیر لب واُّما زمزمه
نفس نفس میزدم چو مادرم فاطمه
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

◾بنددوم
خانه‌ام آتش گرفت به پیش چشمان من
به گوش من میرسد ناله‌ی طفلان من
پای برهنه مرا کشان کشان میکشید
عاقبت از زهر کین نموده من را شهید
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

◾بندسوم
نیمه‌ی شب تا که من شدم ز کین گرفتار
یاد رقیه کنم ناله زنم زار زار
فتاده ام روی خاک ز بس کتک خورده‌ام
پیر میان سالم و چو لاله پژمرده‌ام
واغریبا واغریبا واغریبا واغریبا(۲)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • دوشنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 23:46
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

روضه شهادت امام صادق(ع) با گریز روضه مادر سادات و سه ساله اباعبدالله(ع) * مرتضی محمودپور

1980
3

روضه شهادت امام صادق(ع) با گریز روضه مادر سادات و سه ساله اباعبدالله(ع) ◾روضه امام صادق(ع)

پیرمردی نفس‌نفس میزد
عاطفه بین مردمان مرده
پیر مرد قبیله‌ی خورشید
چند باری ز کین زمین خورده

بسته شد در رسن.... زبانم لال
خانه‌اش بین آتش و دود است
پا برهنه پیاده در کوچه
اشک چشمش شبانه چون رود است

هرم آهش چو آتشی سوزان
هق هق گریه‌اش چو مادر بود
چین پیشانیش عرق کرده
تا نگاهش به آتش و در بود

چند باری میان کوچه ز کین
دست بسته به صورت افتاده
داد میزد مرا مکش معلون
میکشید و امام جان داده

ناله‌هایش غریب مادر بود
اشکهایش چو سیل در صحرا
واحسینا حسین حسین میگفت
گوئیا گشته شام عاشورا

یاد طفل سه ساله میافتاد
تا زمین خورد گفت ای مادر
کوچه ،سیلی و مادری تنها
یاد یاسی که شد ز کین پرپر

یک پسر بچه همره مادر
لرزه بر قامت پسر افتاد
دست نحسی به صورتی تاخورد
ناگهان مادری به سر افتاد

چشم خورشید تیره و تار است
لکنت افتاد بر زبان پسر
مادرش را صدا زد اما حیف
نارسا گفت، ما....ماما.... مادر

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 01:07
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)سبک و ملودی جدیدصاحب اثر * مرتضی محمودپور

878
3

نوحه سینه زنی شهادت امام صادق(ع)سبک و ملودی جدیدصاحب اثر ◾نوحه‌ی سینه‌زنی
◾شهادت امام صادق(ع)
(سبک و ملودی جدید)

◾بنداول
از آسمون‌امشب داره غصه میباره
مدینه قبر تو دگر زائر نداره
غربت تو مثل علی گشته زبانزد
توی مدینه‌ صادق آل محمد
شبونه دستات و که بستن
قلب خدائیت و شکستن
آتیش زدن خونه‌ت و آقا
شبونه چون خونه‌ی زهرا(۲)
واویلتا آه و واویلا(۳)

◾بنددوم
داغ غمت آتش زده به تار و پودم
همش میگم کاشکی که من مدینه بودم
اونجا برات روضه به پا میکردم آقا
لباس سیاه ببین برات به تن نمودم
آتیش گرفته قلب زارم
پناهی غیر تو ندارم
اگه بیام یه روز مدینه
سر روی قبرت میگذارم
واویلتا آه واویلا(۳)

◾بندسوم
صادق آل فاطمه عزیز زهرا
اسیر غصه و غمی یکه و تنها
شنیده‌ام توی کوچه با دست بسته
کشوندنت پای پیاده همچو مولا
امام و شاه عالمینی
آقا چرا به و شور وشینی
ناله زدی با دست بسته
یاد سه ساله‌ی حسینی
واویلتا آه واویلا(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • یکشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 23:12
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(شهابی گم میان کهکشان شد ) * رسول چهارمحالی

264

مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(شهابی گم میان کهکشان شد ) شهابی گم میان کهکشان شد
بهار عمر مولایم خزان شد
نمی دانم چه داغی زین مصیبت
به قلب مهدی صاحب زمان شد
بسوزاند دلت را این مصیبت
که زهر بر سینه آمد داستان شد
نشست بر جان مولا زهر کاری
امام صادق از زهر ناتوان شد
گلستان امامت باز می سوخت
سرشکم جاری از باران جان شد
اجل با او سر سازش ندارد
تمام حاصل عمرش نشان شد
شقایق سوخت از زهر دل او
امام کاظم امشب روضه خوان شد
در و دیوار خانه شعله می زد
مدینه در گلو چون استخوان شد
دوباره یادم آ مد کوچه و در
عزای مادرش از غم عیان شد
گهی پای پیاده پشت مرکب
حسین بر مجلس ما میهمان شد
عجیب است روضه ی امام صادق
مدینه ،کربلا ،اشکم روان شد

  • یکشنبه
  • 18
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امشب مدینه ماتم و غربت گرفته) * رسول چهارمحالی

133

مرثیه شهادت امام صادق(ع) -(امشب مدینه ماتم و غربت گرفته) امشب مدینه ماتم و غربت گرفته
قلب تمام شیعیان را غم گرفته
امشب نه زائر خادمی بالا سر تو
گویا که زهرا روضه بر صادق گرفته
گویاخموش است قبر خاکی تو مولا
بر گو نداری زائری امشب تو آقا
در جای جای کشورم بزم عزایت
تاریک و خاموش آن صحن و سرایت
خاک است صحن و بارگاهت صادق ما
آخر رسد آن یوسف کنعان سوی ما
شیعه بسازد در بقیع صحن و سرایت
بر پا کند بزم عزای شاه خوبان از برایت
چون خانۂ ات هر هفته بود یک بزم روضه
شب های جمعه پا کند روضه برایت
خواهیم ساخت اندر بقیع بین الحرم را
دیگر نباشد سوت و کور روضه به پایت
دلهای ما غرق عزای کیست صادق
در سینه ها صحن و سرای کیست صادق
شیخ الائمه صاحب حلم و صبوری
در دانش و علم و فضیلت همچو نوری
تو صادق آل محمد معدن علم
داری نشان چون جد خود ای صاحب حلم
ای روضه خوان روضۂ مادر کجایی
در نیمۂ شب پشت مرکب در کجایی
هستی پیاده او سواره می برد گو
ابن ربیع با پیر مرد سختی چگونه
در زیر لب می گفت ای مظلومه مادر
با دست بسته همچو حیدر بی کسانه
ای کشتۂ زهر جفا از کینه و درد
مهدی عزادار است آقا در غم و درد

  • دوشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه شهادت امام صادق علیه السلام -(شب عزا رسیده باید بباره بارون) * مجید آقاجانی

107

زمینه شهادت امام صادق علیه السلام -(شب عزا رسیده باید بباره بارون) بند 1

شب عزا رسیده باید بباره بارون
مثل غروب پاییز گرفته این دلامون
شده تموم دنیا از غم تو پریشون

تو کوچه ها دویدی پای برهنه آقا
خونتوهم سوزوندن نامردا مثل زهرا
دلای ما تلاطم داره شبیه دریا

تو غریبی و قلب آسمون از غم تو شکست
گرد ماتم تو آقا توی سینه ی ما نشست

غصه داری و از تمومی دنیا خسته شدی
چی کشیدی و بی قراری و دلشکسته شدی

مولا غریب امام صادق

بند 2

برای زخم قلب تو مطلقا دوا نیس
کشوندنت روخاکو سهم تو این جفا نیس
تو سینه ی تو مولا جز غم کربلا نیس

مونده روی دل تو زخم جفا و کینه
یه غربت عجیبی حاکمه تو مدینه
میزنم از غم تو آقای من به سینه

گریه میکنی بی قراری برا عزای حسین
از غم فریاد العطش لبای حسین

سوختی و توی سینه تو دیگه نمونده نفس
واسه داغ تو گریه میکنه دل نمیکنه بس

مولا غریب امام صادق

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

دو دمه شهادت امام صادق(ع) -(کشته شد از زهر کینه صادق آل عبا) * طاها تحقیقی

188

دو دمه شهادت امام صادق(ع) -(کشته شد از زهر کینه صادق آل عبا) ?بند اول:

کشته شد از زهر کینه صادق آل عبا
بار دیگر شد مدینه وادی کرب و بلا
(یا ابا صالح بیا ۴)

همچو زهرا خانه اش سوزد میان شعله ها
میزند ناله شبیه فاطمه مهدی بیا
(یا ابا صالح بیا ۴)

?بند دوم:

از در و دیوار خانه شعله بالا می رود
دست بسته پا برهنه مثل مولا می رود
(بر علی آئینه اس ۴)

میکند گریه به یاد غصه های مرتضی
یک نفر حتی نشد همیار او در کوچه ها
(بر علی آئینه اس ۴)

?بند سوم:

بی عصا و بی عبا و بی عمامه میرود
پیرمردی پا برهنه، پشت مرکب میدود
(صادق آل عبا ۴)

دشمنش گویا ندارد ترسی از خشم خدا
با جسارت میزند سیلی به رویش بی حیا
(صادق آل عبا ۴)

?بند چهارم:

رفته از ظلم عدو در مجلس و بزم شراب
اشک میریزد به یاد زینب و یاد رباب
(صادق آل عبا ۴)

بی قرار و مضطر و غمگین و بی تاب و تب است
او قتیل داغ های بی شمار زینب است
(صادق آل عبا ۴)

?بند پنجم:

میکشد پا روی خاک حجره از سوز جگر
یاد خشکی لب جدش دو چشمش گشته تر
(آه و واویلا حسین ۴)

قاتل او قلب او سوزاند با زهر جفا
قاتل جدش سر او را جدا کرد از قفا
(آه و واویلا حسین ۴)

?بند ششم:

مکتب ما جعفری و مذهب ما حیدری
کار او فرمانروایی کار ما هم نوکری
(صادق آل عبا ۴)

عطر قال الصادقش فیض دمادم می دهد
او به ما سینه زنان رزق محرم می دهد
(صادق آل عبا ۴)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(تنم میسوزه از سَم) * طاها تحقیقی

114

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(تنم میسوزه از سَم) بند اول:

تنم
میسوزه از سَم
زیرِ لب هر دم
مرگمو میخوام
از خدا کم کم

شده
این زهرِ کاری
تو خونم جاری
با لبِ تشنه
جون دارم میدم

میسوزم از زهر، این دمه آخر
رویِ لبهامه مادر ای مادر

ندارم نایی و، شدم رنگ خزون
شبیه مادرم، شدم قامت کمون

یا صادق یا غریب

بند دوم:

زده
این زهرِ کینه
آتیش به سینه
بی حُرمتی ها
خیلی سنگینه

دلم
دریای درده
پاییز و سرده
شِکوه دارم از
شهرِ مدینه

زخمیِ کُلِّ بال و پره من
کردن جسارت، به مادره من

منو رو خاک غم، کشیدن بی هوا
شبیه مرتضیٰ، میون کوچه ها

یا صادق یا ‌غریب

بند سوم:

مُدام
میونه بستر
با چشمای تَر
روضه میخونم
از شاه بی سر

نکش
خنجر رو حنجر
دست بردار از سر
داره می بینه
مادری مُضطر

وقتی که رأسش، رو نیزه ها رفت
زینب به کاخِ طشت طلا رفت

امون از بزمِ مِی، امون از ازدحام
امون از کوچه ی، یهود و شهرِ شام

غریب آقای من

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

شور امام صادق علیه السلام -(بانی مکتب ، رئیس مذهب) * حسین رحمانی

180

شور امام صادق علیه السلام -(بانی مکتب ، رئیس مذهب) بانی مکتب ، رئیس مذهب
نغمه ی هر لب ، جانم صادق
روح قرآن و ، دین و ایمان و
جانان جان و ، عشق عاشق

تو شیخ الائمه ایی سالاری
ابن الفاطمه ایی و دلداری
در علم و فقاهت و در منبر
سرداری

یا رب العلوم ، عشقت آبروم
بمیرم برا تو اینه آرزوم

هرکی لایقه ، یا که عاشقه
واللهِ مدیونه قال الصادقه

بند دوم :
نور مسیرم ، نعم الامیرم
کرده اسیرم مرام تو

ای بیکرونه، ماه نمونه
عالم مدیونه کلام تو

راوی همیشه ی دوران ها
تو هستی مروج العاشورا
روضه خوان روضه های سخته
کربلا

نور نیرین ، شاه عالمین
تو هستی وارث مولانا حسین

یابن مرتضی ، یا خیر الوری
امضا کن اربعین برم کربلا

بند سوم :

رمز حقایق ، فوق خلایق
امام صادق ، جونم فدات

اگر چه آقا ، غریبی اما
افتاده دلها ، به زیر پات

به عشق و ولایتت می نازیم
هستیمونو پای تو می بازیم
به زودی میایم بقیع ، یک حرم
میسازیم

مولای عزیز ، نور شب ستیز
در جام دل من معرفت بریز

شاه بی حرم ، دل بردی ازم
کم نشه قیامت سایت از سرم

  • سه شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه یا شور شهادت امام صادق(ع) -(به لطف مکتب حیدری) * محمد حسین مهدی پناه

116

زمینه یا شور شهادت امام صادق(ع) -(به لطف مکتب حیدری) به لطف مکتب حیدری
خوشم به منصب نوکری
شدم غلام و رعیتِ
رئیس مذهب جعفری
دم سینه زنا واویلاس / غم صادق آل طاهاس
توو بقیعِ دلم دوباره / چه غوغاس
آه - مدینه امشب چه خبره
آه - مزار آقام بی زائره ۲
آه - واصادقا واصادقا ۳

با ناله و با چشم تری
می خونه روضه یه مادری
شرار آتیش و خونه ی
رئیس مذهب جعفری
توو دل ما چه ماتمیه / شده روضه ی صادقیه
مثه روضه های شبای / فاطمیه
آه - شده با قامت کمونش
آه - شبیه مادر جوونش ۲
آه - واصادقا واصادقا ۳

با حال خسته و مضطری
می سوزه این دم آخری
با هر نفس میگه یا حسین
رئیس مذهب جعفری
بریده نفسش خدایا / دویده پی مرکب اما
نمونده بدنش به زیرِ / سُمّ اسبا
آه - توو خاک و خون نمونده تنش
آه - چی کشید جد بی کفنش ۲
آه - واحسینا واحسینا ۳

  • جمعه
  • 28
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:20
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(هر چی که داره شیعه - از قال الصادقه) * احسان نرگسی رضاپور

153

زمینه شهادت امام صادق(ع) -(هر چی که داره شیعه - از قال الصادقه) هر چی که داره شیعه - از قال الصادقه
امشب توی بقیعه - هر قلبی که عاشقه
به سینه ی سائلی - دست رد نزده
یه عمره مثل مادر - بی صحن و گنبده
شامل حال شیعه است / رحمت عام صادق
می باره چشم عالم / برا امام صادق
بارون تنها زائر این مزاره
جبریل سر رو خاک بقیع میذاره
آقام غربتش تمومی نداره
مددی امام صادق ۳

این طایفه رسمشون - آتیش زدن دره
آقام توی شعله ها - فکر غم مادره
مادر تو پشت در - بار شیشه داشت آقا
روضه امشب ما - بسته باشه بهتره
خلاصه میشه روضه / توو آتیش مدینه
چه کرد با قلب حیدر / میخی که رفت توو سینه
بستن دست تو رو مثل مرتضی
افتاد عمامه از سر تو آقا
واست تازه میشه باز داغ زهرا
مددی امام صادق ۳
.

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 19:09
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

توسل به حضرت امام صادق(ع) * مرتضی محمودپور

275
1

توسل به حضرت امام صادق(ع) ◾واحد سینه زنی
◾توسل به امام صادق(ع)

صادق آل عبایم که ز پا افتادم
دست بسته بین کوچه ز جفا افتادم

بین این شور شرربار میان خانه
ناله دارم ولی از نای و نوا افتادم

نیمه شب وقت مناجات و دعا بودم لیک
ز جفا بوده که بر موج بلا افتادم

وارث مادر مجروح و شکسته پهلو
پشت در در دل آتش بیهوا افتادم

بین این خانه کسی همسر من را نزده
یاد درد و غم ناموس خدا افتادم

عصر ظهر عطش و آتش بین خمیه
یاد عمه ز غم کرببلا افتادم

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • جمعه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1403
  • ساعت
  • 23:53
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه) *

3408

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه) یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه
دستای بستمو وا کنه به من کمک کنه

من پیر مرد تحمل دویدن ندارم
قدرت ایستادن و دوباره رفتن ندارم

منو با خنجر و شمشیر جفاتون بکُشید
اما اینقدر توی کوچه های این شهر نکشید

کوچه ای که بین اون سیلی به زهرا می زدند
یاس هجده ساله ی حیدر و تنها می زدند

ظلم و بیداد شما قلب منو خون می کنه
دل خون من یاد رقیه خاتون می کنه

منو عمه ام رقیه هر دو تا مثل همیم
هر دو تامون پی ناقه ی شماها دویدیم

همونی که معجر از سر رقیه می کشید
منو با سر برهنه از خونه بیرون کشید

همونی که عمه ام رقیه رو کتک می زد
من پیرمرد و با تازیونه کتک می زد

همونی که عمه ام رقیه رو مسخره کرد
تو کوچه با خن

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:38
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(خانه ام را سوختند و سوخت جانم ، چون علي) *

6643
21

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(خانه ام را سوختند و سوخت جانم ، چون علي) خانه ام را سوختند و سوخت جانم ، چون علي

ظـالـمـان بـستـند مـحكـم بـازوانـم ، چون علي

پـابــرهـنـه ، سـربـرهنـه ، بي عبـا ، دركـوچـه ها

مي كشاندند و پر از خون شد دهانم ، چون علي

حـرمت سـبط پـيمبـر پيشكش ، بـر پيري ام

لحظه اي مهلت ندادند و امانم ، چون علي

او سوار اسب خود مي تاخت ، من هم در پي اش

دست بسته ، خسته و گريان ، دوانم ، چون علي

جرم من بر شرع ماندن ، راستگويي ، عصمتست

مـن حـريف خـار چشم و استخـوانم ، چون علي

آه ، اي مادر چه دردي داشت سيلي خوردنم؟

قفـل شـد از فرط اين سيلي زبانم ، چون علي

سر اگر افكنده ام ، از شرم يا از ترس نيست

نــاي اِســتــادن نــدارد زانــوانـم ،چون علي

ا

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دل من باز روضه مي خواند ، روضه ي غربت شقايق را) *

8073
21

اشعار شهادت امام صادق(ع)،(دل من باز روضه مي خواند ، روضه ي غربت شقايق را) دل من باز روضه مي خواند ، روضه ي غربت شقايق را

روضه ي حرمت و شكستن را ، روضه ي گريه هاي صادق را

روضه اي را كه باز مي خواهند، پر پروانه را بسوزانند

اصلاً انگار شيوه ي خصم است ، نيمه شب خانه را بسوزانند

وحشيانه هجوم آوردند ، دشمنت داشت خنده سر مي داد

با طنابي كه بست دست تو را ، تا كشيدند عمامه ات افتاد

نه عبايي به روي دوشت بود ، پا برهنه زِ خانه ات بردند

اي محاسن سفيد شهر رسول ! خون دل اهل خانه ات خوردند

بين آن كوچه اي كه باريك است چه غم گريه آوري داري

از زمين خوردن تو فهميدم چقَدَر ارث مادري داري

ارث آن مادري كه در كوچه صورتش در هجوم سيلي بود

بعد از آن ضربه، سخت پا مي شد پلك هايي كه

  • یکشنبه
  • 19
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی شهادت امام جعفر صادق( سیـــــــــــــّدی یـــــــا بن الحسن 2) *

2410
1

شعر سینه زنی شهادت امام جعفر صادق(   سیـــــــــــــّدی یـــــــا بن الحسن 2) سیـــــــــــــّدی یـــــــا بن الحسن 2
رخــــــــــت مـــــــــــــــــاتم کن به تن 2
مُجریَ احکام دین، قرآن ناطق کُشته شد2
نوح آل مصطفی، امام صادق کشته شد2
سیّـــــــــــــــدی یــــــابن الحسن 2
رخــــــــــت مـــــــــاتم کـــــــــن به تن 2
در مَه شوال بر پا شورِ عاشورا شده 2
شهر یثرب کربلا، خونین جگر زهرا شده
سیـــــــــــــّدی یـــــــــــــــابن الحسن 2
رخـــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن 2
میوۀ قلب نبی چشم و چراغ بو تراب 2
پیکـــــــــرش از آتش زهر ستم گردیده آب
سیّـــــــــــــــدی یـــــــــــــابن الحسن 2
رخــــــــــــت مـــــــــــــــاتم کن به تن 2
گرد غم بر قبر بی زوّ

  • یکشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد