عید غدیر خم

مرتب سازی براساس
 محمود ژولیده

عید غدیر -( ساکن میخانه ام تا حلقه بر در میزنم) * محمود ژولیده

666

عید غدیر -( ساکن میخانه ام تا حلقه بر در میزنم) ساکن میخانه ام تا حلقه بر در میزنم
هوشم و مستانه، دَم از "عشقِ حیدر" میزنم

مست اگر هستم، مرا "جام ولایت" داده اند
باده ی "حبّ علی" از "جام کوثر" میزنم

روسیاه از جُرم، اما روسفید از حُبّ او
با علی صیقل بر این "روحِ مکدّر" میزنم

دَم ز مولایم نه تنها با زبان "با فعلِ خیر"
با همه ایمان از آن "جانِ معطّر" میزنم

از همان روزیکه گشتم از "اِضافاتِ گِلش"
تا کنون دارم مِیِ الله اکبر میزنم

در دو عالم "حیدر کرار" مولای من است
دَم ز اوصافِ تولایش مکرر میزنم

دیدم از روز ازل دل را به "صحرای غدیر"
دستِ بیعت اینچنین بر "دستِ دلبر" میزنم

با "نگاهِ لطف" مولا انتخابم کرد و گفت:
من خودم نامِ ترا در "متن دفتر" میزنم

شاهِ دین پوشاند چون "رختِ غلامی" بر تنم
گفت: بر پیشانی اَت خود "مُهرِ نوکر" میزنم

اختصاصم داد از "نور تولایش" علی
"سجده" از آنروز تا حالا بر این در میزنم

خُم خُم از "خُمِّ غدیرِ خُم" مرا نوشاند و دید
سر به سودای علی بر کوی داور میزنم

"وجهِ سبحان" یک نظر فرمود و ما را جذب کرد
سر بخاکِ پای آن " الله منظر" میزنم

صبح تا شب، پنج نوبت با "سرودِ اَلاَذان"
بر مناره، دَم از آن "یکدانه سَرور" میزنم

در شعاعِ آفتابِ روی او چون ذرّه ای...
بوسه بر پایش "سرِ دستِ پیمبر" میزنم

گفت پیغمبر جماعت را در آن "صحرای عشق"
دَم ز مدحِ مرتضی "بالای منبر" میزنم

گفت: از فضلش همین بس که "منم مداحِ او"
دَم ز وصفِ "آیه ی بَلِّغ" سراسر میزنم

بی ولای او شود کار رسالت ناتمام
ای جماعت با ولایت "حرفِ برتر" میزنم

بی تولای علی، کامل نگردد دینِ حق
با تولای علی، آن "حرفِ آخر" میزنم

"هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست"
مُهر بر "اِکمالِ دین" با حکمِ حیدر میزنم

از خدا دستور دارم بیعتش گیرم ز خلق
هر که سر پیچد، بر آن کس "مُهرِ کافر" میزنم

خونِ او خونُ من است و جانِ او جانِ من است
این صَلا را نیز با "فرمانِ داور" میزنم

خطبه ی غرّای من "وصفِ علی و آل اوست"
با همه این حرف را تا روز محشر میزنم

از "حسن تا مهدیِ" او جانشینانِ منند
یک به یک از بهرشان حکم برابر میزنم

تیغِ حیدر پشتوانِ نصرت دین خداست
بوسه بر دستان این "آزاده رهبر" میزنم

دستهای او شود روزی میان ریسمان
ناله بر تنهاییِ آنروزِ حیدر میزنم

دشمنان را سخت کشت و یل یلان را زد زمین
حرفِ دیگر را از آن "دیوار و آندر" میزنم

انتقامِ کشته های بدر و خیبر..."پشت در"
ضجّه بر یک غنچه ی نشکفته پرپر میزنم

شاعرش میگفت: حرف از قلب مضطر میزنم
پس گریز روضه در دیوان و دفتر میزنم

مادری از پشت در "فریاد میزد یاعلی"
دمبدم فریاد از فریادِ مادر میزنم

تا شهیدِ "انتقام سیلیِ زهرا" شوم
بر سرم سربند یازهرای اطهر میزنم

هست شمشیرم به کف "هَل مِن مُبارز" بر لبم
دشمنانِ مرتضی را یک به یک سر میزنم

طایرِ عشقم، طوافم "کعبه ی روی علیست"
دور تا دورِ "امیرُالمومنین" پَر میزنم

نعره ی "یالَیتَنی کُنتُ مَعک" سر میدهم
چون سری بر جبهه های "بدر و خیبر" میزنم

چیست روز جنگ، "روز امتحانِ بندگی"
"مَرد از نامرد" چون رو شد، بخود سر میزنم

"انتقام کشته های کربلا" خواهم گرفت
همتِ مولا علی، بر قلب لشکر میزنم

در رگم خون حسین است و غلام زینبم
تا نفَس باقیست، حرف از "پاره حنجر" میزنم

سر به راهش میسپارم چون "شهیدانِ خدا"
عاقبت در راه آن مظلوم پرپر میزنم

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

عید غدیر -( تجلّي همه اسماء ذات هستى تو) * علی اصغر انصاریان

369
1

عید غدیر -( تجلّي همه اسماء ذات هستى تو) تجلّي همه اسماء ذات هستى تو
براى خَلق ، ظهور صفات هستى تو
تو آفريده شدى جزء ممكنات شوى
ولى ز سلسلهء واجبات هستى تو
گره گشاى همه انبيا تو بودى و
گره گشاى همه مشكلات هستى تو
به توبه گفت كه "يا عالىُ بِحَقّ عَلي"
براى حضرت آدم برات هستى تو
تو يار نوح شدى تا رها شد از طوفان
و بر خليل در آتش نجات هستى تو
براى حضرت موسى تويى يَدِ بَيضا
براى حضرت عيسى حيات هستى تو
به جز تو هيچ كسى نيست نَفْس پيغمبر
كه رونماى وى از هر جهات هستى تو
چگونه مثل منى شاعرت شود!، كه خودت
به نظم آورِ صدها لُغات هستى تو

(به ذره گر نظر لطف بوتراب كند
به آسمان رود و كار آفتاب كند)

مسير قافله سوى غدير مى گردد
غدير واقعه اى بى نظير مى گردد
رسيد روح الأمين گفت يا رسول الله
بگو پيام خدا را كه دير مى گردد
بگو كه پشت تو بر ذات كبريا گرم است
به بند سلسله شيطان اسير مى گردد
به حاضرين تو بگو تا به غائبين گويند
عليست آنكه پس از تو امير مى گردد
بگو نه از طرف من كه حكم حكمِ خداست
على ولي و وصي و وزير مى گردد
هميشه دوست او سربلند مى گردد
هميشه دشمن او سر به زير مى گردد
قسم به ذات خدا عاقبت بخير شود
هر آنكه بر در او مُستجير مى گردد
چه اعتنا به كم و بيش اين جهان دارد
كه بهره مند ز خير كثير مى گردد

كسى كه عيد غدير و عليست معيارش
دعاى حضرت زهرا بُوَد نگهدارش

به دست حضرت خورشيد مى درخشد ماه
بر اين جلالت و شوكت همه كنند نگاه
از اين به بعد بلند است روى مأذنه ها
صداىِ "أشهدُ أنّ عَلي وَليُّ الله"
على براى خدا و رسول يك شير است
مجالِ عَرضه ندارد به پيش او روباه
فقط براى رضاى خدا زَنَد شمشير
عليست كوه و سپاه مقابلش چون كاه
عليست مرد عبادت ، عليست مرد جهاد
عليست مرد قضاوت ، على عدالت خواه
هر آنكسى كه دمى بى على نَفَس بكشد
تمام زندگى اش را نموده است تباه
براى آنكه بُوَد دست او به دستِ على
مسير قُربِ خداوند مى شود كوتاه
(على امام من است و منم غلام على)
كسى كه غير على خواست مى شود گمراه

مُريد شاه نجف پيرو سقيفه كه نيست
هر آنكه غصب خلافت كند خليفه كه نيست

نشسته ام بنويسم نَمى از اين يَم را
بزرگى تو شمارد بزرگ اين كم را
به وصف توست "يَدُ الله فَوقَ أيْديهِم"
كه در احاطه گرفتى تمام عالم را
شعاع نور تو را در وجود او ديدند
اگر ملائكه كردند سجده ؛ آدم را
اسير روى تو ديدم هزار يوسف را
گداى كوى تو ديدم هزار حاتم را
اگر بزرگ شدم در قبيله اى شيعى
تو داده اى به من اين نعمت فراهم را
اگر اجازه دهى باز آخر اين شعر
كمى مرور كنم خاطرات ماتم را
پس از غدير ، پس از رحلت رسول خدا
مدينه مى زند آتش بهشت خاتم را
ميان آن همه نامحرم اى غيورِ صبور
خدا كند كه نبينى حضور مَحرم را
حوائج از تو بخواهند مردم ، اما من
نخواهم از تو به جز روزىِ مُحرّم را

سلام بر لب عطشان سيدالشهدا
به زخم هاى فراوان سيدالشهدا

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 ولی الله کلامی زنجانی

امیرالمومنین -(بشنوند این پیام،آنانکه:) * ولی الله کلامی زنجانی

497

امیرالمومنین  -(بشنوند این پیام،آنانکه:) بشنوند این پیام،آنانکه:
پیروان تشیّع نابند
تندروها بس است برگردند
کندروها خوش است بشتابند

این پیام غدیر بشنو ، تا
بعد ذکر بلی (بلا) نگوئی لا
کربلای عوام بود غدیر
هم غدیرِ خواص کرب‌وبلا

عهد سست غدیریان بنگر
که پس از بیعت آن جفا کردند
در عوض یکدلان عاشورا
پای کار آمده وفا کردند

باخت خود را عوام, با اینکه
در غدیر آنهمه رجز خواندند
لیک اندک خواص عاشورا
یا علی گفته , با علی ماندند

بشناسیم موقعیت خویش
تو و من فی امورهم شورا
چیست تدبیرمان به روز عمل
در غدیریم , یا که عاشورا؟!

در غدیریم اگر , پس از بیعت
پاک و بی شبهه با علی باشیم
یا اگر باز کربلائی هست
عامل قول یا علی باشیم

کاروانها بایستند همه
کز بر حق سفیر آمده است
بر رسول خدا بگو تبریک
روز عید غدیر آمده است

  • سه شنبه
  • 25
  • شهریور
  • 1399
  • ساعت
  • 09:43
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

عید غدیرخم -(دست حیدر رفت بالا عرشیان دلباختند) * ناشناس ؟؟؟

637

عید غدیرخم -(دست حیدر رفت بالا عرشیان دلباختند) دست حیدر رفت بالا عرشیان دلباختند
از شعف در عرش اعلا حیدریه ساختند

دست حیدر رفت بالا بر امیری در غدیر
حضرت جبریل گفتا یا علی انت الامیر

دست حیدر رفت بالا تا که دین کامل شود
آنچه که می خواست احمد عاقبت حاصل شود

دست حیدر رفت بالا بانگی آمد ای رسول
سعیکم مشکور حالا حج تو گشته قبول

دست حیدر رفت بالا حاجیان همت کنید
یا علی گویید فوراً با علی بیعت کنید.

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ابراهیم قبله آرباطان

غدیریه -(باید مسیر کل جهان را عوض کند) * ابراهیم قبله آرباطان

544

غدیریه -(باید مسیر کل جهان را عوض کند) باید مسیر کلّ جهان را عوض کند
جاریست این نسیم که جان را عوض کند

جاریست این نسیم؛ بهار همیشه سبز
قانون آب های روان را عوض کند

تاریخ، سمت برکه دو زانو نشسته است
دستی برآورد، جریان را عوض کند

این برکه شاهد است علی در غدیر خم...
می خواست ذهن و باورمان را عوض کند

می خواست جای خالی لبخند و زندگی ...
با سفره های خالی نان را عوض کند

اما چقدر میر قبیله غریب بود
دریا پر از مراوده با عطر سیب بود

از عطر سیب گفتم و دریا دلش گرفت
این برکه شاهد است که مولا دلش گرفت

این برکه شاهد است که مولا مرور کرد
آیینه ی نیامده ها را مرور کرد

در مي زنند و پشت در آتش به پا شده ست
يکباره کوهِ زمزمه ها بيصدا شده ست

انگار زخم و کينه دهان باز کرده است
حجم هجوم ، ممتد بي منتها شده ست

با تکّه تکّه هاي دري که شکسته اند!
ارکان خاک يکسره از هم جدا شده ست

تکليف يک کبوتر پهلو شکسته چيست؟
وقتي در آشيانه اش آتش به پا شده ست

از عطر سیب گفتم و دریا دلش گرفت
این برکه شاهد است که مولا دلش گرفت

آه ای امیر ملک سخن، مرتضی علی!
آیینه ی سخاوت و عدل خدا علی!

هرشب نشسته ام لب بام نظاره ها
شاید بیابمت وسط این ستاره ها

هر روز بر دهان جهان تازه می شوی
تکرار می شود نفست بر مناره ها

ای ساحل غریب کجایی که سال هاست
رویای من رها شده بر تخته پاره ها

در جستجوی قله تو ــ زیر پای من...
چون پنج تخته سنگ حقیرند قاره ها

محراب خم شده ست به تعظیم چشم تو
ای چشم تو پناه تمام اشاره ها

عطر تو را گذاشته ام بر دریچه ها
نام تو را نگاشته ام بر جداره ها

با چاه ها نشد که شبی درد دل کنم
باید گذشت از سر این خون نگاره ها

شکی نداشتم که برازنده تو نیست
پیراهنی که دوختم از استعاره ها

  • سه شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:22
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود غدیریه * مرتضی محمودپور

341

سرود غدیریه سرود جشن غدیر

بنداول
عشق اولین و مه جبین نگارم
مهر مرتضی را من به سینه دارم
روی دست احمد یاور محمد
مظهر خدای ذات حی سرمد
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی....جان

بنددوم
پا به پای مولا تا نجف روانم
یاعلی شد هردم جاری بر زبانم
شد غدیر خم تاجشن عید مولا
جای پای مولا همچون عرش اعلی
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی..... جان

بندسوم
مهر مهر حیدر روی سینه دارم
سر به خاک پایش دم به دم گذارم
من غدیریم تا زنده هستم ای یار
همچو میثمت من میروم سر دار
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی .....جان

بندچهارم
با تو روز و شبها یاعلی بهاره
بی تو روز روشن مثل شام تاره
در نجف دو چشمم تا که وا شد آقا
اربعین نصیبم کربلا شد آقا
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی
یاعلی علی علی.....جان

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:48
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

سرود عید غدیر -(بشیر بی همتا امین وحی خدا) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

326

سرود عید غدیر -(بشیر بی همتا امین وحی خدا) بشیر بی همتا امین وحی خدا
نزول کرده همی به خدمت طاها
سرود قُل مهما _ علی علی مولا (2)

به امر حیّ قدیر در این مکان غدیر
وصیّ خود بنما علی سراج منیر
بگو به اهل ولا علی بود اولی'
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

پیمبر رحمت نمود خود دعوت
ز جامع حجّاج به موقع رجعت
میان خمّ غدیر چنین نمود افشا
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

نبیّ نیکو نام در آن تجمّع عام
گرفت دست علی بلند کرد آرام
سرود ای امّت علیست راهنما
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

علیست اهل یقین علیست مشعل دین
علیست شخص متین علیست مُهر جبین
علی وصیّ من است علی امام شما
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

علی قسیم النّار سراج لیل و نهار
علی عدالت مند علی شما را یار
نسیم راح بهار علی گُل تقوا
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

علیست باب نجات مدبّر عرصات
علیست آب حیات علی الهی صفات
شفیع روز جزا علی دعا و رجا
علی علی مولا، علی علی مولا (2)

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

عید غدیر -(تا شد اندر دل گل رویت مصور یا علی) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

285

عید غدیر -(تا شد اندر دل گل رویت مصور یا علی) تا شد اندر دل گل رویت مصوّر یا علی
شد دهن با یاد نیکویت معطّر یا علی

وصف فضلت را اگر چه لایق این بی مایه نیست
مدح تو بنوشته چون قرآن مکرّر یا علی

هر کس از سرچشمه ی فیض تو دارد بهره ای
محترم می دارد او را ذات داور یا علی

مهر تو اندر دو دنیا نیک بختی آورد
خوار بی حُبّ تو می باشد سکندر یا علی

روز وحدت بر مسلمانان شده اینک عیان
عید پر فیض غدیر از تو منوّر یا علی

باشد این روز مبارک را مبارک بر شما
ای وصیّ مطلق نفس پیمبر یا علی

این همان روز است پیغمبر به امر ذات حق
انتخابت کرد بر مخلوق سرور یا علی

گفت هر کس که مرا داند به خود مولا و دوست
بعد من حیدر بود بر جمله رهبر یا علی

تهنیت تبریک گویان آمدند اهل سما
ای خدای دادگر را عین مظهر یا علی

ماسواللّه شاد شد از رفعت قرب شما
پهن حورا کرد بر گام تو شهپر یا علی

محرمان وحی را جبریل گفتا مژده باد
خوش دلم استاد من شد میر کوثر یا علی

در چنین روزی به سر تاج ولایت داد زیب
نور باران شد رواق چرخ اخضر یا علی

دوش احمد جایگاه مقدمت شد آن زمان
گوئیا از شرق زد خورشید خاور یا علی

نصف شب بگذشته بیدار است در عشقت "صفا"
می سراید شعر خواهد ذوق بهتر یا علی

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

مولای غدیر هستی و ما عبد وغلامت * اسماعیل تقوایی

1397

مولای غدیر هستی و ما عبد وغلامت مولای غدیر هستی وما عبد وغلامت
دیریست که ملک دل ما خورده به نامت

از روز ازل حکم غدیراست مسّلم
بنوشته به لوح ازلی شٱن ومقامت

با بودن تو دین خدایی شده کامل
با اذن خدا توسن هستی شده رامت

در عالم بالا همه از حسن تو گویند
از مهر خدا برتو و ایمان و مرامت

تو جان پیمبر شدی وهمسر زهرا
شیرین شده با همسری فاطمه کامت

بودی اسدا... تو در صحنه پیکار
کردی تو بسی شاد دل پاک امامت

ازبهر خدا عید بزرگ است غدیرت
جانبازی در راه خدا کار مدامت

ماییم همه شیفته ی نهج بلاغه
جادو شده قلب همه با سحر کلامت

گردیده علی ورد زبانهای مریدان
آرام دل شیفتگان بردن نامت

شادست دل شیعه در این عید خدایی
مرغ دل ما جلد شده بر سربامت

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 06:27
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

آمد آن عید سعیدِ بی نظیر * مرضیه عاطفی

460

آمد آن عید سعیدِ بی نظیر آمد آن عید سعیدِ بی نظیر
شد زمانِ دستبوسیِ امیر
آمدم با تاجی از گل؛ سر به زیر
در کنار برکۂ نابِ غدیر

دستِ بیعت دادم و گفتم: بلي
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

از خدا موسی زمین را قرض کرد
نوح، خود را خاک پایش فرض کرد
عاشقی را بی حد و بی مرز کرد
حضرت آدم سلامی عرض کرد

توبه کرد و گفت با صوتِ جلی:
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

دست او را تا نبی(ص) بالا گرفت
دین تکامل یافت و معنا گرفت
مرتضی(ع) در قلب قران جا گرفت
زیر پایش نورِ عالم پا گرفت

هست در دست محمد(ص) مشعلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

مرتضی(ع) شاهنشهِ دلخواه شد
آیه نازل شد ولی الله شد
دشمنش از عیدمان آگاه شد
هر که شد بیعت شکن گمراه شد

حفظ وحدت گرچه واجب شد ولی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

نام حیدر داده قیمت بر نگین
بُرده دل از آسمانها و زمین
آمد و با شعر من شد همنشین
میرسد در لحظه های آخرین

وقت جان دادن ندارم مُعضلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

شد امام ِ اولِ عمارها
عاشقش بودند خوش کردارها
مُرد سلمان از نگاهش بارها
گفت قنبر با تو گل شد خارها

اصلِ قرانی و وحی مُنزَلی
«لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)»

بی زره میرفت، با غیرت، اصیل
پیش رویش عده ای پست ذلیل
ضربه هایِ ذوالفقارش بی بدیل
پشت سر فریاد میزد جبرئیل:

نیست مثل تو در این میدان یلی
لا أمیرالمؤمنین إلا علی(ع)!

  • چهارشنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

عید غدیر خم -(ای آنکه رُخش آینه ی حضرتِ داور در هر دو جهان بر همگان سیّد و سرور) * هستی محرابی

372

عید غدیر خم -(ای آنکه رُخش آینه ی حضرتِ داور در هر دو جهان بر همگان سیّد و سرور) ‍ ‍ ‍ #مدح_حضرت_علی_علیه_السلام
#سرود_سبک_نوشته

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

ای آنکه رُخش آینه ی حضرتِ داور
در هر دو جهان بر همگان سیّد و سرور
ای شاهِ نجف دُرِّ شرَف میرِ غَضَنفر
هم ساقیِ رضوانی و هم ساقیِ کوثر

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

ای عشقِ خدا، وَجهِ خدا، جوشنِ اکبر
ای کوثرِ حق، جانِ بتول و مَهِ انور
آقای عرب، میرِ عَجم، شاهِ مُظفّر
تو همسرِ زهرایی و دامادِ پیمبر

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

ای شانِ رفیعِ تو چو قرآنِ مُصَوِّر
هم ظاهر و هم باطن و هم اوّل و آخر
ای فاتحِ جنگِ جَمل و خَندق و خیبر
ای نامِ تو زیبنده ی هر مسجد و منبر

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

ای بُرجِ فروزنده و ای طالع و اختر
در جامِ غدیرِ تو همه مست و شناور
ای صوم و صلوهً، بابِ نجات، سیّد و رهبر
نامِ تو به روی لبِ ما ذکرِ مکرّر

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

این عیدِ خدا هست و جهان گشته منوّر
از برکه ی خُمِ تو شکر ریز شده ساغر
ای حُرمَتِ کعبه وَ تو ای جانِ مُطهَّر
شادیِ دلِ میثم و هم بوذر و قنبر
این دستِ منو دامنِ آن شافیِ محشر

حیدر، علی حیدر، علیُُ یا علی حیدر
صفدر، علی صفدر، علیُُ یا علی صفدر

مولا علی مولا، علی مولا، علی مولا
ای حجتِ حق، شاهِ ولا، عالیِ اعلا

حقّا که نداری به دو عالم تو مُعادل
ای آینه ی ذاتِ خدا نیکو خصائل
در جوهره و ذاتِ تو اوصافِ فضائل
انگشتر و در حالِ رکوع بخشی به سائل

ذکرِ شب و روزِ لبِ مائی تو مکرّر
مولا علی حیدر، علی حیدر، علی حیدر

ای تاج مُرَصَّع تو همان قُرهًُ العَینی
تو یار و وفادارِ رسولِ ثقلینی
تو نورِ دو عینِ حسن و جانِ حسینی
تو فاتحِ جنگِ جمل و بدر و حنینی

ذکرِ شب و روزِ لبِ ما، یا علی حیدر
مولا علی حیدر، علی حیدر، علی حیدر
مولا علی حیدر، علی حیدر، علی حیدر
مولا علی حیدر، علی حیدر، علی حیدر

#مدح_منقبت_غدیر_اسعدالله_ایامکم
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi

  • یکشنبه
  • 26
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

پرهای جبرئیل، سراسر به هم رسیدم * مرضیه عاطفی

339

پرهای جبرئیل، سراسر به هم رسیدم پرهای جبرئیل، سراسر به هم رسید
وحیِ خدا و ساقیِ کوثر به هم رسید

روی جهاز رفته و إبلاغ شد شروع
سرشانهٔ پیمبر(ص‌) و حیدر(ع) به هم رسید

تاریخ ایستاد و خبر داد اینچنین:
دست علی(ع) و دست پیمبر(ص‌) به هم رسید

از هم چه دلبری که نکردند در غدیر
عطرِ خوش ِ دو شافع محشر به هم رسید

تا اینکه جای شبهه نمانَد! بدونِ مکث...
دستانشان هر آینه بهتر به هم رسید

«مَن کُنتُ» گفت و شدولی الله مرتضی(ع)
وقتی که دستهایِ دو یاور به هم رسید

مثل قدیم جادهٔ نهج البلاغه و-
-قرآن چه عاشقانه برابر به هم رسید

هم آیهٔ ولایتِ مطلق نزول کرد
هم دستِ دو وصیّ و برادر به هم رسید

دیدند با دو چشم؛ که حیدر خلیفه شد
دیدند دستشان چه مکرر به هم رسید

لحظاتِ نابِ عقد اخوّت رسیده بود
دستان گرم ِ مالک و قنبر به هم رسید!

  • دوشنبه
  • 27
  • تیر
  • 1401
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

در منقبت غدیر خم روز امامت و ولایت مولا علی(ع) * مرتضی محمودپور

430

در منقبت غدیر خم روز امامت و ولایت مولا علی(ع) عیدالله الاکبر
عیدغدیر مبارکباد

دین‌حق‌کامل‌شد و نعمت تمام است در غدیر
حضرت حیدر به امر حق امام است در غدیر

جبرئیل آمده ز عرش کبریا بر مصطفی
گفت بلغ یا‌محمد بارعام است در غدیر

روی دستت کن بلند دست خدایی علی
چون‌امام‌عالمین برخاص‌وعام‌است در غدیر

منکر حیدر سزایش تیر غیب از سوی ماست
روز بر خصم‌علی بنگر که شام است در غدیر

ساقی کوثر علی مرتضی شیرخداست
هم شفیع المذنبین هم با مرام است در غدیر

در غدیر خم شراب عشق حیدر جاری‌است
هان‌محبین‌علی‌این‌می‌به‌جام است در غدیر

انبیا یک یک از این جام ولا نوشیده‌اند
ترک‌ساقی‌و‌ می‌و صهباحرام‌است‌در غدیر

خطبه‌خوانی‌محمد دیدنی‌تر گشته چون
جام‌عشق‌ساقی و کوثر به‌کام است در غدیر

حاصل این خطبه خوانی شد ظهور منتقم
غیبت و رجعت نگر حسن ختام است در غدیر

گفت احمد در غدیر خم که مهدی میرسد
بر همه عالم بگو نیکو پیام است در غدیر

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • چهارشنبه
  • 14
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 09:05
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

سرود جشن غدیر با سبک و ملودی جدید(اثر شاعر سرود) * مرتضی محمودپور

222
1

سرود جشن غدیر با سبک و ملودی جدید(اثر شاعر سرود) سرود جشن غدیر

بنداول
من جرعه نوش باده‌ی غدیرم
در دو جهان علی شده امیرم
به سینه‌ام مهر علی رو دارم
من به ولای مرتضی اسیرم
ز خاک پای مرتضی سرشتم
مهر علی تمام سرنوشتم
ورد زبانم شده تا قیامت
صحن نجف همیشه شد بهشتم(۲)
یاعلی و یاعلی و یاعلی(۳)

بنددوم
من کنت مولا ذکر پیغمبریست
معلوم شده پیغمبرم حیدریست
هرکی محبت علی رو داره
تا به قیامت بخدا سروریست
علی امام اول و آخرین
علی بود تمام دنیا و دین
ز سوی حق امیر مومنان است
نوشته بر عرش خدا این چنین
یاعلی یاعلی یاعلی(۳)

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • پنج شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 19:14
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

عرش بر دوش غدیر-(در روز غدیر ، عقل اول) *استاد سید رضا موید

6083
2

عرش بر دوش غدیر-(در روز غدیر ، عقل اول) در روز غدیر ، عقل اول
آن مظهر حق ، نبیِّ مرسل
چون عرش تو را کشید بر دوش
آن ‏گاه گشود لعل خاموش
فرمود که این خجسته ‏منظر
بر خلق پس از من است رهبر
بر دامن او هر آن که زد دست
چون ذره به آفتاب پیوست
ولایت حیدر ، لبخند فاطمه
از ولایت ‏عهدی حیدر ، خدا تاج شرف
بار دیگر بر سر زهرای اطهر می‏ زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار
فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می‏زند
" سیدرضا مؤید "

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

شعر عید غدیر ، باب رحمت-(باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر) *استاد سید رضا موید

6366
1

شعر عید غدیر ، باب رحمت-(باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر) باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر

شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر

موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر

چشمه ‏های نور جاری شد ز دامان غدیر

شد غدیر خُم تجلی‏گاه انوار خد

تا در آن ‏جا جلوه ‏گر شد نور مِصباحُ الهُدی

آفرینش را بُوَد بر سوی آن سامان نگاه

ما سوی اللّه‏ منتظر تا چیست فرمان اِله

ناگهان خَتمِ رُسُل ، آن آفتاب دین پناه

بر فراز دست می ‏گیرد علی را همچو ماه

تا شناساند به مـردم آن ولی اللّه‏ ر

� والِ مَن والاه � خواند ، � عادِ مَن عاداه � ر

ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام

بر تو ای روز امامت از همه امت سلام

از تو محکم شد شریعت ، وز تو نعمت شد تمام

ما به یاد آن مبارک روز و

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 20:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

چند شعر در مورد عید غدیر خم-(عرش بر دوش غدیر ) *

189075
471

چند شعر در مورد عید غدیر خم-(عرش بر دوش غدیر ) عرش بر دوش غدیر

در روز غدیر ، عقل اول‏
آن مظهر حق ، نبى مرسل

چون عرش تو را کشید بر دوش‏
آنگاه گشود لعل خاموش

فرمود که این خجسته منظر
بر خلق پس از من است رهبر

بر دامن او هر آن که زد دست‏
چون ذره به آفتاب پیوست

**************************
تنها در غدیر !!

دشت غوغا بود ، غوغا بود ، غوغا در غدیر
موج مى ‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

در شکوه کاروان آن روز با آهنگ زنگ‏
بى‏ گمان بارى رقم مى‏ خورد فردا در غدیر

اى فراموشان باطل سر به پایین افکنید
چون پیغمبر دست حق را برد بالا در غدیر

حیف اما کاروان منزل به منزل مى ‏گذشت‏
کاروان مى ‏رفت و حق مى‏ ماند تنها در غدیر !!

" علیرضا سپاهى لائین "

******

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 20:10
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

غدیر-(یکی گوید سراپا عیب دارم) * مرحوم محمدرضا آغاسی

10599
8

غدیر-(یکی گوید سراپا عیب دارم) یکی گوید سراپا عیب دارم

یکی گوید زبان از غیب دارم

نمی دانم که هستم هرچه هستم

قلم چون تیغ می رقصد به دستم

نه دِعبـِل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم

ولیکن خاک پای اهل بیتم

الا ساقی مستان ولایت

بهار بی زمستان ولایت

از آن جامی که دادی کربلا را

بنوشان این خراب مبتلا را

چنان مستم کن از یکتا پرستی

که از آهم بسوزد مُلک هستی

هزاران راز را در من نهفتی

ولی در گوش من اینگونه گفتی

زاحمد تا احد یک میم فرق است

جهانی اندرین یک میم غرق است

یقینا میم احمد میم مستیست

که سرمست ازجمالش چشم هستیست

زاحمد هر دو عالم آبرو یافت

دمی خندیدو هستی رنگ وبو یافت

اگر احمد نبود آدم کجابود

خدا را آیه ای محکم کجا ب

  • سه شنبه
  • 10
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 13:04
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

رباعیات عید غدیر خم-(در عرش و سماء نام علي(ع) تك شده است) * حسن ثابت جو

21403
5

رباعیات عید غدیر خم-(در عرش و سماء نام علي(ع) تك شده است) نام علي(ع)

در عرش و سماء نام علي(ع) تك شده است

در حلقه ي عاشقان چكامك شده است

ديده شب معراج دو چشمان نبي

بر بال فرشتگان علي(ع) حك شده است

شوق ولايت

دل من حرف خود را با علي(ع) گفت

دوباره جان گرفتش تا علي(ع) گفت

گمانم امشب از شوقِ ولايت

خداوند جلي هم يا علي(ع) گفت

بوتراب

امشب كه سري خراب دارم

در سينه طلاي ناب دارم

مستانه غزل خوان شده ام من

دل در يد بوتراب دارم

از زبان علي(ع)

من وارث آيين نبي الله ام

من شير خدايم و وصلي الله ام

در بدر و حنين ديده اي رزمِ مرا

من حيدرم و علي ولي الله ام

حكايت

حكايت تاب زلفان علي است

جهان مدهوش مژگان علي است

تو مي داني كه عشق و عاشقي چيست؟

هد

  • یکشنبه
  • 8
  • آذر
  • 1388
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمود حبیبی کسبی

عید غدیر -(عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی: ) * محمود حبیبی کسبی

1923
1

عید غدیر -(عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی:  ) عمری‌ست گفته‌ایم به عشق تو یا علی:
«یا مُظهِرَ اَلعَجائِبَ یا مُرتَضی عَلی»
دست مرا بگیر که از پا فتاده‌ام
تا کی کنم به بحر بلایا شنا، علی!؟
من کیستم که بر سر خوانت بخوانی‌ام؟
شاهان عالم‌اند به خوانت گدا، علی!
من کیستم که لاف ز عشق علی زنم؟
این کلب آستانه کجا و کجا علی!؟
در راه عشق، غیر علی در میانه نیست
از ابتدا علی‌ست و تا انتها علی
عنقای عشق دربه‌در قافِ قنبر است
دیگر چسان پرد مگس عقل تا علی؟
با مهرش از عدم به وجود آمدیم ما
یعنی که هست رمز فنا و بقا علی
چون خیر و شر رقم به یدالله می‌خورد
حسن القضاست از پس سوءالقضا علی
در حیرتم که خلق چرا رو به هم زنند!
وقتی که هست بر همه مشکل‌گشا علی
عالم ت

  • سه شنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 19:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر حسان بن ثابت در باره امام علی (ع)-(أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّد) *

18720
33

شعر حسان بن ثابت در باره امام علی (ع)-(أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّد) أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّد
لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِی

...

بخشی از مراسم پر شور غدیر ، درخواست حسان بن ثابت بود . او به حضرت عرض کرد : یا رسول الله ، اجازه می فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب ( به مناسبت این واقعه عظیم ) سروده ام بخوانم ؟

حضرت فرمودند : بخوان ببرکت خداوند .

حسان گفت :
ای بزرگان قریش ، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید .
و سپس اشعاری را که در همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند . ذیلاً متن عربی شعر حسان و سپس ترجمه :

أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّد
لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ ق

  • سه شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1389
  • ساعت
  • 11:32
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

چند شعر کوتاه در مورد عید غدیر-(عرش بر دوش غدیر) *

52742
58

چند شعر کوتاه در مورد عید غدیر-(عرش بر دوش غدیر) عرش بر دوش غدیر

در روز غدیر، عقل اول / آن مظهر حق، نبیِّ مرسل
چون عرش تو را کشید بر دوش / آن گاه گشود لعل خاموش
فرمود که این خجسته منظر / بر خلق پس از من است رهبر
بر دامن او هر آن که زد دست / چون ذره به آفتاب پیوست

ولایت حیدر، لبخندِ فاطمه

از ولایت عهدی حیدر، خدا تاج شرف / بار دیگر بر سر زهرای اطهر می زند
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار / فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می زند

سیدرضا مؤید

غدیر، باب رحمت

باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر / شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر / چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر

شـد غـدیـر خُـم تـجـلـی گـاه انـوار خــدا

تا

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 23:33
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

شعر عید غدیر خم - (امشب تمام آینه ها را صدا کنید) *

6262
10

شعر عید غدیر خم - (امشب تمام آینه ها را صدا کنید) امشب تمام آینه ها را صدا کنید -- آیینه های خاکی دل را جلا کنید

امشب شب دعاست به حق نبی و آل -- لب وا کنید بهر فرج هم دعا کنید

امشب بگو به اهل زمین جای نور ماه -- با نور جلوه رخ مولا صفا کنید

امشب که چشم عالمیان سوی حیدر است -- دل را روانه نجف مرتضی کنید

امشب که عیدی همگان دست فاطمه است -- عیدی ز فاطمه طلب کربلا کنید

عین یقین و حبل متین خدا علیست

محکمترین نشانه دین خدا علیست

امشب شب نزول کرامات و رحمت است -- امشب شب تلالو نور ولایت است

امشب فرشتگان همه تصدیق می کنند -- حب علی صراط نجات و هدایت است

واژه به مدح حضرتشان کم می آورم -- اوصاف مجد حضرتشان بی نهایت است

نازم سخاوت و کرم و جود

  • سه شنبه
  • 24
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 04:54
  • نوشته شده توسط
  • vahid
ادامه مطلب

اشعار عید غدیر,(سلام خلق و خداوندگار حی قدیر) *

2907
2

اشعار عید غدیر,(سلام خلق و خداوندگار حی قدیر) سلام خلق و خداوندگار حی قدیر
به سرزمین غدیر و به روز عید غدیر
غدیر، عید همه عیدهای خلق و خدا
غدیر، روز علی، روز گفتن تکبیر

غدیر عید خدا، عید جن و انس و ملک
غدیر عید نبوت، غدیر امر خطیر
غدیر روز بزرگی که با بیان نبی
تمام دین خداوندگار شد تفسیر
غدیر دست وسیع تمام رحمت‌ها
غدیر مرکز نوری که گشت عالمگیر
غدیر روز سرود علی ولی الله
سرود مشترک خلق و ذات حی قدیر
غدیر عید زمان‌ها و نسل‌ها تا حشر
غدیر عید همه خلق از صغیر و کبیر
کمال دین بـه همـه انبیا مبارک باد
خجسته عید علی بر خدا مبارک باد
****
غدیر بر دل اهل نفاق، تیر خداست
غدیر بال بلند عروج اهل ولاست
غدیر نقطۀ یاس منافقین تا حشر
غدیر جشن امید زُرار

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:38
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار عید غدیر,(به گوش ای همه عالم! خدا بشیر شماست) *

3574
1

اشعار عید غدیر,(به گوش ای همه عالم! خدا بشیر شماست) به گوش ای همه عالم! خدا بشیر شماست

محیط ارض و سما صحنۀ غدیر شماست

نگه در آینۀ آفرینش اندازید

تجلی علوی در رخ منیر شماست

ندای ختم رسل می‌رسد زخم غدیر

که ای تمامی امت علی امیر شماست

کمـال دین خدا بر خدا مبارک باد

تمام نعمت حق بر شما مبارک باد

****

الا تمام علی دوستان! قیام کنید

فراز دست نبی بر علی سلام کنید

خطابه خوانِ خدا گشته خواجۀ لولاک

کلام او همه وحی است احترام کنید

به نص حکم الهی علی امام شماست

امامت دگران را به خود حرام کنید

بـه شکـر آیـۀ اکمـال دیـن نمـاز کنید

دو دست خویش به سوی علی دراز کنید

****

خدا به نطق محمد کند ثنای علی

صدا صدای رسول است یا صدای علی

پیمبران همگا

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:13
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار عید غدیر خم,(همه روز می‌بری دل، همه‌جا نهان ز مایی) *

5894
28

اشعار عید غدیر خم,(همه روز می‌بری دل، همه‌جا نهان ز مایی) همه روز می‌بری دل، همه‌جا نهان ز مایی

نه پیـام می‌فـرستی، نه جمـال می‌گشایی

نه شکیب مانده در دل، نه قرار مانده در جان

تو بگـو عزیـز جانـم، چـه کنـم اگر نیایی

همه شب در انتظـارم، همـه دم امیـدوارم

همه جا به خویش گفتم که تو در برم می‌آیی

شب و روز غرق نورم چه کنم هنوز کورم

که تو در برم نشستی و نبینمت کجـایی؟

ز طبیـب کـار نـایــد ز دوا هنـر نخیـزد

تو فقط مرا طبیبـی، تـو فقط مـرا دوایـی

به دو چشم خویش گفتم: تو کجا و پای دلدار؟

مگر از کـرم تو پـا را بـه نگاه من بسایی

قدم از غمـت خمیـده، اجلـم ز ره رسیده

چه شود که تا نمردم تو شبی ز در درآیی؟

چه لیاقتی بـه چشمم کـه رخ تـو را ببیند

کرمت

  • یکشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:36
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار عید غدیرخم(من تشنه جان را بیا ای امیر ) *

1583
0

اشعار عید غدیرخم(من تشنه جان را بیا ای امیر ) من تشنه جان را بیا ای امیر

شرابی بنوشان زخم غدیر

که تا جان جانم پر از می شود

درون خالی از غیر چون نی شود

چو نی گشتم آنگه طوافی کنم

به پا شورشی نینوائی کنم

که نی را بود نینوائی نسب

اگر ناله دارد نباشد عجب

پس از ماجراهای دشت بلا

عجب شعله خیز است نی را نوا

چرا درد می بارد از نای نی

که این آتش انداخت در جان وی؟

***

غدیر هدیه نور از خدای پیغمبر

غدیر آینه دار علی ولی الله است

غدیر عید همه عمر با علی بودن

غدیر نقش ولای علی به سینه ماست

غدیر روشنی چشم پیروان علی است

غدیر از دل تنگ رسول عقده گشاست

غدیر یک سند زنده یک حقیقت محض

غدیر خاطره ای جاودانه و زیباست

غدیر با همگان هم سخن ولی

  • دوشنبه
  • 10
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 05:16
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

شعرعیدغدیرخم(ع)(آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد) *

2352
6

شعرعیدغدیرخم(ع)(آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد) آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد
این خبر شور به پا کرده ،بزن! کف دارد
آنقدر بوسه به دستش به خدا شیرین است
که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد
دشت هم در قدمش شعر مقفی شده است
آفتاب از هیجان نور مُردف دارد
از همان لحظه که خُم در پی خُم رنگین شد
خبرش رفت به دریا، که به لب کف دارد
در بیابان طلب گر چه ز هر سو خطری ست
دل من در طلبش شوق مضاعف دارد
خُم و میخانه اسیر لب و پیمانۀ او
هر سبو زمزمه ای بر سر هر رف دارد
بنوازید! بخوانید! زمان مستی ست
این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد

  • پنج شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر عید غدیر(ستاره بارونه آسمون ها) *

2043
7

شعر عید غدیر(ستاره بارونه آسمون ها) ستاره بارونه آسمون ها
آروم نداره ساحل دریا
رو لب زهرا خنده می شینه
امشب با ذکر من کنت مولا
صبح سعادته
عید ولایته
امیرالمومنین حیدر حیدر حیدر
عید ولایت عید غدیره
بردن اسمش چه دلپذیره
از آسمون ها ندا میاد که
تو همه دنیا علی امیره
سید و سروره
ساقی کوثره
میون محشر نغمه ی هر شیعه لا فتی الا علیه
مردم عالم گفته خدا هم که اسم اعظم یا علیه
علی
پهلوونی که همتا نداره
وقت نبرد تنها تک سواره
تاب نمیاره کسی تو میدون
میون دستاش تا ذوالفقاره
فاتح خیبره
حضرت حیدره
وقتی که شمشیر می کشه
نقش پیشونی بندش یا فاطمه است
استاد رزم پهلوونایی
مثل علمدار علقمه است
اباالفضل

  • چهارشنبه
  • 23
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( جرعه جرعه، می عشق ناب ) * حسین ایزدی

2143
1

دانلود سبک سرود عید غدیر خم -( جرعه جرعه، می عشق ناب    ) جرعه جرعه، می عشق ناب
می ریزه تو، دلای بی تاب
امشب پیش چشای مهتاب
عشقت میشه یه دُر نایاب
دستای ولی الله
تو دست رسول الله
جبرئیل میگه ماشالله
دین بی تو نمی مونه
رویای ناتمومه
دل بی تو میشه دیونه
فردا حیدر، میشه مولای ما
توی ظلمت، ماه شب های ما
عشق یکتای، دل های ما
فاتح خیبر و بدر و حنین و
فاتح هر دل شیدایی
گرچه خدا نه مثل خدایی
ذات تو گشته معمایی
حیدر حیدر حیدر حیدر
******
شور و غوغا در، آسمون برپاست
ملک و حوری، بینشون نجواست
اینه ذکر هر، کسی که اونجاست
تویی مولامون تا، دنیا دنیاست
عشق رب فقط حیدر
ذکر لب فقط حیدر
نور شب فقط حیدر، حیدر حیدر
آقای همه دل ها
ذکر موجای دریا
یا مولا علی یا مولا

با م

  • پنج شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1392
  • ساعت
  • 07:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد