ولادت حضرت زینب (س)

مرتب سازی براساس
 مظاهر کثیری نژاد

متن شعر سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها -(انا اعطیناک الکوثر، کوثر عطا شده مکرر) * مظاهر کثیری نژاد

2160
4

متن شعر سرود میلاد حضرت زینب سلام الله علیها  -(انا اعطیناک الکوثر، کوثر عطا شده مکرر) انا اعطیناک الکوثر، کوثر عطا شده مکرر
انا اعطیناک الکوثر، خدا نظر کرده به مادر
انا اعطیناک الکوثر، بعد دو تا پسر خداوند، دختر عطا کرده به حیدر

نگین زینبه
محور اصل و فرع دین زینبه
آفتاب پرده نشین زینبه
رحمت رب العالمین زینبه
شاخص ایمان با یقین زینبه
متین زینبه
دختر ختم المرسلین زینبه
با ملائک هم همنشین زینبه
فاطمه ی ثانی همین زینبه
نایب حیدر رو زمین زینبه

خوشی اصلاً، مال دل دیوونه ست
دل عشاق، حواله ی میخونه ست
شده روشن، خونه ی علی امشب
آخه دختر، سوی چراغ خونه ست

(زینبی ام زینبی ام زینبی ام)

صلی علی زینب کبری، ملیکه ی ملک دل ما
صلی علی زینب کبری، خوش اومدی زینت بابا
صلی علی زینب کبری، پا قدم

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 11:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

نامگذارى حضرت زينب(س) از طرف خداوند -(هنگامى كه حضرت زينب (س) متولد شد) *

730

نامگذارى حضرت زينب(س) از طرف خداوند -(هنگامى كه حضرت زينب (س) متولد شد) هنگامى كه حضرت زينب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش اميرالمؤمنين (ع) آورده و گفت: اين نوزاد را نامگذارى كنيد! حضرت فرمودند: من از رسول خدا(ص) جلو نمى افتم.
در اين ايام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود. پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤمنين على (ع) به آن حضرت عرض كرد: نامى را براى نوزاد انتخاب كنيد. رسول خدا (ص) فرمودند: من بر پروردگارم سبقت نمى گيرم.
در اين هنگام جبرئيل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ كرده و عرض کرد: خداوند سلام می رساند و می فرماید: نام این دختر را زینب بگذارید، برای این که این نام را در لوح محفوظ نوشته ایم.

بعد مصائب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت

  • چهارشنبه
  • 11
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(باغ را ای لاله ها تزئین کنید) *استاد سید هاشم وفایی

735

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(باغ را ای لاله ها تزئین کنید) باغ را ای لاله ها تزئین کنید
باشقایق های خود رنگین کنید

باغ را آذین ببندیداز بلور
بانوی گل می رسد در باغ نور

باغ را ای باغبان گلپوش کن
گوش شو،سرتا بپا و گوش کن

این نویداز عرش اعلا می رسد
دختر کبرای زهرا می رسد

نغمه ی عشق ومحبّت برلب است
ذکرخاص وعام زینب زینب است

این گل زهراصفت بازیب وزین
آمده پیوندبندد باحسین

درولادت گـردلش خونرنگ بود
بهردیدار گُلش دلتنگ بـود

دردلش گنجینه ی اسرار داشت
بـاحسینش یک جهان گفتار داشت

آفتاب و ماه زهرا دیدنی است
وصف این دیداربس بشنیدنی است

هردو نوری کبریایی داشتند
رازهایی کربلایی داشتند

ناگهان از جانب ربّ جلیل
گشت نازل برپیمبر جبرئیل

داشت باتبریک، پیغامی ز

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(ازشوق اگرما نغماتی داریم) *استاد سید هاشم وفایی

486

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(ازشوق اگرما نغماتی داریم) ازشوق اگرما نغماتی داریم
درسینۀ خود تعلقاتی داریم

همراه فرشتگان به شادی علی
درمقدم زینب صلواتی داریم

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(آنان که حدیث صبر او را گفتند) *استاد سید هاشم وفایی

793

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(آنان که حدیث صبر او را گفتند) آنان که حدیث صبر او را گفتند
ازعشق ومحبتش سخن ها گفتند

با آمدن عقیله ی هاشمیان
تبریک به حیدر وبه زهرا گفتند

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

متن شعر ولادت حضرت زینب(س)صلوات -(ازنور خدا تشعشعاتی برخاست) *استاد سید هاشم وفایی

469

متن شعر ولادت حضرت زینب(س)صلوات -(ازنور خدا تشعشعاتی برخاست) ازنور خدا تشعشعاتی برخاست
آواز وطنین نغماتی برخاست

با وصل حسین و زینب او دیدند
یک باره شمیم صلواتی برخاست

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(آتشم آتشی از سمت سحر) * حسن لطفی

991

متن شعر ولادت حضرت زینب(س) -(آتشم آتشی از سمت سحر) آتشم آتشی از سمت سحر
شعله‌ام شعله‌‌ای از شمس و قمر
هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر
نعره‌ام نعره‌ای از عمقِ جگر

"ها علی بشر کَیفَ بشر
که بشر می‌شود اینگونه مگر؟*

مثل یک قایقِ طوفان زده‌ام
مثل یک شیشه‌ی باران زده‌ام
مثل یک دست به دامان زده‌ام
که خوش این فال به دیوان زده‌ام

آمده جانِ علی جانِ نجف
حضرتِ زینبِ سلطانِ نجف

به جلال و جبروتش سوگند
به کمال و ملکوتش سوگند
به قمات و به قنوتش سوگند
به ثُبات و به ثبوتش سوگند

نورِ ثارالَهِ زهرا و علیست
باء بسم‌الله زهرا و علیست

باز زهراست که مولا شده‌است
یا علی هست که زهرا شده‌است
چه در این قاب هویدا شده‌است
که حسن غرقِ تماشا شده‌است

جَبلُ الصَبرِ دو دون

  • پنج شنبه
  • 12
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

شور ولادت حضرت زینب سلام الله علیها -(ناموس کبریا بانوی اعظمه) * حسین رحمانی

523

شور ولادت حضرت زینب سلام الله علیها -(ناموس کبریا بانوی اعظمه) ناموس کبریا بانوی اعظمه
دختر حیدره دختر فاطمه
رو لب هر ملک این شده زمزمه
دختره حیدره دختر فاطمه
زینبا زینبا ، شیر زن کربلا
زینت حضرت مرتضی زینبا
زینبا زینبا دافع هر بلا
کعبه و قبله و مقصود انبیا
زینبه زینبه وارث حیدره
وقت خطابه ها محشره محشره
زینبه زینبه کوثر کوثره
فخر پیمبره تالی مادره
ساکن عرشه و روح مقربه
زینبه زینبه زینبه زینبه
نائبةُ الحسین حافظ مکتبه
زینبه زینبه زینبه زینبه
صابره ، عارفه عابده زینبه
زاکیه ، ساجده زاهده زینبه
جبل صبره و اوج شجاعته
وارث فاطمه وقف ولایته
جلیله فاضله کامله عالمه
دختر حیدره دختر فاطمه
بین ملائکه این شده زمزمه
دختر حیدره دختره فاطمه
اوج کرم حسن اخت کرم اومد
با

  • دوشنبه
  • 30
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر سرود میلاد حضرت زینب س -(یازینب ای شکوه، فاطمه و حیدر) * صادق اویسی

576

متن شعر سرود میلاد حضرت زینب س -(یازینب ای شکوه، فاطمه و حیدر) یازینب ای شکوه، فاطمه و حیدر
دخیل اسمتم ای، شفیعه ی محشر

بی شک اومدی دنیا، تو برای حسین
به فدای تو جونِ، نوکرای حسین

گل بارونه، آسمونه مدینه
فطرس بازم، شد مهمونه مدینه
میرم امشب، درِ خونه ی حیدر
عیدی میده، مهربونه مدینه

اومده قبله ی حاجات
اومده عمه ی سادات

یازینب ای که داری، سایه روی سرم
برات میخونم جای، مدافعان حرم

اوناکه خالیه جاشون، توی هیئتمون
کاری کردن وایسیم، پای بیعتمون

اسمت بی بی، پُر نور و امیده
صحن زیبات، بوی فاطمه میده
از برکت، حرمِ توئه بانو
سهم ما هم، یه رفیقِ شهیده

یازینب قبله ی حاجات
یازینب عمه ی سادات

  • چهارشنبه
  • 2
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 10:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حمید رمی

متن شعر سرود ولادت حضرت زینب(س) -(سر زد از آسمون سپیده شب شب حاجت و امیده) * حمید رمی

855
3

متن شعر سرود ولادت حضرت زینب(س) -(سر زد از آسمون سپیده شب شب حاجت و امیده) سر زد از آسمون سپیده
شب شب حاجت و امیده
مدینه این خبر پیچیده
دختر فاطمه رسیده

شب شور و شعفه تا قدح مِی به کفه
پای دل توو مدینه‌ست و خودِ دل توو نجفه
دل نجفه

یا زینب، ترنّم لباست
یا زینب، خودِ ذکر شفاست
یا زینب، هوای حرمت
هوای کربلاست

یا زینب، عقیلة العرب
........................................................
پیروز و سربلنده هرکی
گذاشت رو شونه علمت رو
خدا نگهداره ایشالا
مدافعان حرمت رو

نور تابان رُخش مصحف حُسن ازلی
پدرش شیر و برادرش حسین بن علی
بنت علی

یا زینب، خوشیِ سرنوشت
یا زینب، برام تویی بهشت
یا زینب، امام حسین منو
به پای تو نوشت

یا زینب، عقیلة العرب

  • دوشنبه
  • 28
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 11:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محمد حسینی
ادامه مطلب

ولادت حضرت زینب -(گوش کن از دل افلاک خبر می آید) * رسول محمدی

436

ولادت حضرت زینب  -(گوش کن از دل افلاک خبر می آید) گوش کن از دل افلاک خبر می آید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می آید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر می آید
سوره صبر در آغوش سحر می آید

شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر
فاطمه دختری آورده برای حیدر

دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدر حیدر باشد
خواهری آمده عشق دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد

عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایق پیغمبری است

فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانت بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانت بود
احمد آنروز چه می دید که گریانت بود

احمد آنروز تجلی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟

قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را

عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گل روی بهشتی تو بانو صلوات

بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریه ات آرام نشد

دیدی از دور و برت عطر کسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید

چشم بر هم زدی و عشق مجسم آمد
بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشهء چشم همه آن دم آمد
کودکی سوی تو با دیدهء پر نَم آمد

گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب

بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشق حسین ،اصل سلوک و سِیر است
سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است

آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه

ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبهء عشق برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیای تو چشیده است نمی
نائب فاطمه، صدیقهء ثابت قدمی

کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست

جای امثال شما در کُره خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیده ای اما لب تو شاکی نیست

چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی

آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهء تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود

روی نی گفت برادر همه جا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله

ای تمنای دل خون خدا یا زینب
در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب
مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب
نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب

نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر
تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر

  • چهارشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب(س) -(گر خدا خلق کند آدم و حوای دگر) * حسین ساکت

978
1

در مدح حضرت زینب(س) -(گر خدا خلق کند آدم و حوای دگر) گر خدا خلق کند آدم و حوّای دگر

می نیاید به جهان ، زینبِ کبرای دگر

ما نگفتیم گِلش ، از گِل ما نیست ولی

عفّت و عصمت او آمده از جای دگر

به متانت چو نبی و به صداقت چو بتول

مرتضی را شده از فاطمه ، زهرای دگر

زینِ اَب بودنِ زینب ، همه را روشن نیست

جز حسین بن علی و دو سه دانای دگر

هر که در کوفه صدایش بشنیدی می گفت

مرتضی آمده بر کوفه به سیمای دگر

گرمِ صحبت ، سخن از حق به فرازِ ناقه

اندر آن گرمی دم یافت هم آوای دگر

گفت جانم به فدایت مرو از پیشِ نظر

که به غیر از تو مرا نیست ، دل آرای دگر

غمم این نیست بُریدی ز مَنت زآن ترسم

تو بلا دیده بیفتی به بلاهای دگر

  • یکشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح حضرت زینب(س) -(زینب آنکه عشق را او گشته زین) * صفی علی شاه

464
-1

در مدح حضرت زینب(س) -(زینب آنکه عشق را او گشته زین) زینب آنکه عشق را او گشته زین

از ازل شد رونقِ کارِ حسین

در عدد شد ثابتم ز اشراقِ عشق

این ز سرّ زینب ، مصداقِ عشق

زینب مصداق عشق آمد بجد

خامسِ آل عبا را هم عدد

ماند ار باقی سی و یک زان حساب

از الف لامِ هویّت آن بیاب

این الف لام آمد ای دانا به شرط

نسبتش بر ذاتِ حق لا بشرط

همچو اسمِ القدیر و العلیم

هست اشارت اَل بر آن ذاتِ قدیم

این الف لامی که گفتم ای عیار

بر سرِ عشق از پی مصداق آر

زینب مصداق العشق ای ولد

هشتصد و پنج است با یک آن عدد

گر تو فهمی این بیان را دور نیست

ور نفهمی بیش از این دستور نیست

هر که بر ادراک این سرّ بوی برد

او ز میدانِ حقیقت گوی برد

راستی هم عشق مطلق زینب است

زانکه از عشق آن اسیری مطلب است

خود نتیجه عشق چِبوَد در بسیج

نیک بنجر جز شهادت هیچ هیچ

این شهادت تخمِ معنی کِشتن است

تن ز جان در خاک و خون آغشتن است

کی دهد تخمِ شهادت خود ثمر؟

تا نشد زینب اسیر و دربدر

گر به صورت آن ولی الله ، زن است

زن مخوانش ، محضِ ذاتِ ذوالمنن است

آنکه برپا شد ز وجودش بی سخن

جسم و جان و عقل و نفسِ مرد و زن

بر عقول و بر نفوس او داور است

دم مزن کز هر چه گویم برتر است

خود مرا او را گر تو زن دانی ، خری

بَل جَمادی ، یعنی از خر کمتری

بنتِ زهرا را اگر دانی تو زن

ز اجتهاد افتاده ای در سوءظن

اجتهادِ توست این ظنّ ظهور

کز رهِ علمُ الیقینت کرده دور

آنکه دارد تکیه بر ظن و خبر

گو بمیر ای بی خبر ، خاکت به سر

جای خود زین اجتهاد باطله

گویمت شرحی کنون ، شو یک دله

شاعر:صفی علی شاه

  • یکشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 14:30
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
استاد سید رضا موید

در مدح حضرت زینب(س) -(او بر بتول تالی و تنها نه دختر است) *استاد سید رضا موید

641

در مدح حضرت زینب(س) -(او بر بتول تالی و تنها نه دختر است) او بر بتول تالی و تنها نه دختر است

او بر حسین عاشق و تنها نه خواهر است

شرطی که داشت وقتِ عروسی به همسرش

چون سایه رفتنش ز قفای برادر است

دریای سرخِ کرببلا را دو نوح بود

نوحی حسین و زینب او نوحِ دیگر است

میزانِ ارث در همه جا چون بیان شود

سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است

این امتیاز در خورِ زینب بود که او

میراثِ عشق را به برادر برابر است

ما را روایتی است که یک ضربتِ علی

در خندق از عبادتِ عالَم فزون تر است

آن فضل و امتیاز به زینب رسید ، چون

تیغِ علی هر آینه در کامِ دختر است

یک تازیانه خوردن زینب به راهِ دین

زان ضربِ تیغ و دست نه افزون نه کمتر است

هر چند دید رنج و بلایی مهم ولی

آن بهره ای که برد از اینها مهم تر است

  • یکشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 14:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب جان محزون حسین) * محمدعلی صاعد اصفهانی

602
2

مدح حضرت زینب(س) -(کیست زینب جان محزون حسین) کیست زینب؟ جانِ محزونِ حسین

خواهرِ هم عهد و هم خونِ حسین

خلقتی از اصلِ عشق و اصلِ نور

طینتی ممزوج از عقل و شعور

گُلبنی ، مسندنشینِ باغِ عشق

لاله ای ، مرسوله بندِ داغِ عشق

پرتوش ، آئینه و آب و بلور

شبنمش ، دریای عشق و شطِّ نور

صبحِ خلقت ، لحظه میلادِ اوست

صورِ محشر ، تندرِ فریادِ اوست

پر طروات باغِ خلد از شبنمش

دجله ها جاریست از چشمِ غمش

باغِ دین آباد ز آبِ چشمِ او

کاخِ کفر ، آوارِ سیلِ خشمِ او

ریخت از چشمش در اینجا هر شهاب

در سپهرِ عشق گردید آفتاب

نور ریزد از جبینِ نامِ او

مهر تابد از طنینِ نامِ او

باغِ دین ، سرسبزِ نامِ زینب است

تاکِ عرفان ، مستِ جامِ زینب است

لیلةُ القدری که دانی ، شامِ اوست

والضُحی ، یک لحظه از ایامِ اوست

گر نبودی عزمِ زینب ، دین نبود

یا اگر بود ، احمدی آئین نبود

اوست آن بنیانِ مرصوصِ مبین

اوست عین و وجهِ رب العالمین

کیست این بر هم زنِ معیارها؟

برتر از اندیشه ها ، پندارها

عقل حیرانِ اوست ، آیا این زن است؟

یا تجلیگاهِ طورِ ایمن است؟

عاجزند الفاظ از توصیفِ او

باز ماند معنی از تعریفِ او

حدِّ زینب برتر از تعریفهاست

حدِّ این تعریف در حدِّ خداست

زینب ای محبوب و مفتونِ حسین

زینب ای اشک تو همخونِ حسین

زینبا ای اسوهء صبر و ثبات

زینبا ای اشکِ تو آبِ حیات

زینبا ای بر تو عقل و عشق مات

ای به حیرت ، بسته چشمِ کاینات

ای محمد را تداوم در پیام

ای علی را وارثِ مُلکِ کلام

ای نگهدارندهء دینِ رسول

ای تجسّم بخشِ فریادِ بتول

ای گلِ گلزارِ نابِ بوتراب

ای کلامت معنی فصلُ الخطاب

ای زبانِ تو زبانِ ذوالفقار

در بیان ، نطقت ، علی را یادگار

زینب ای جانِ امیرالمؤمنین

دستیار و یارِ زین العابدین

ای کلامت دلنشین معنای عشق

ای بیانت ، معنی شیوای عشق

راهِ حق با خطبه تو باز شد

این تداوم هم ز تو آغاز شد

در دلِ خلق از کلامِ دلنشین

پایه افکندی برای کاخِ دین

ریختی هر اشک ، مروارید شد

نی ، که هر اشکِ تو یک خورشید شد

سر زد از هر قطره اشکت ، صد بهار

تا به کوثر وصل شد این جویبار

دشتِ عشق اینک بهارستانِ توست

این ابد سرسبز جاویدان توست

شاهبازِ عزمِ تو بر اوجِ عشق

کشتی نوحت سوارِ موجِ عشق

خانهء عشقِ ابد دربستِ توست

این کلیدِ پربها در دستِ توست

عشق حیران و گریبان چاکِ توست

عقل هم وامانده ادراکِ توست

عشق ،شمعِ دل افروزِ توست

چشمه خورشید ، داغ ، از سوز توست

  • یکشنبه
  • 18
  • آبان
  • 1399
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ولادت حضرت زینب(س) -(خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده) * مجتبی قاسمی

496

ولادت حضرت زینب(س) -(خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده) خدا به کوثر خود کوثری عطا کرده
برای مَظهر حق مُظهری عطا کرده

علی است مَظهر حق مُظهرش شده زینب
برای شیر عرب گوهری عطا کرده

مقربان الهی گدای درگاهش
خدا به خیل ملک دلبری عطا کرده

به خنده، باز شده غنچه ی لبان حسن
که حق به شاه کرم خواهری عطا کرده

حسین آمده قنداقه را بغل گیرد
خدا به خون خدا لشگری عطا کرده

دخیل یک نخی از معجرش پیمبرها
فقیر یک نظرش می شوند اکبرها

چه دختری که سرا پا جمال فاطمه است
علیمه است و فهیمه، مثال فاطمه است

دوباره دختر خیرالبشر دلش شاد است
به یمن مقدم او خوب، حال فاطمه است

حقیقتی است که دختر به مادرش برود
چقدر چهره ی او چون جمال فاطمه است

که هست؟ سبط نبی زینت دل حیدر
که هست؟ دختر نیکو خصال فاطمه است

به شام و کرب و بلا طرز خطبه خوانی او
نشان دهنده ی اوج جلال فاطمه است

بیان کننده ی قرآن، مُفسر آیات
بگیر دست مرا ای عقیله ی سادات

نبی است زینت هستی و زینتش کوثر
علی است زینت عرش و تو زینت حیدر

تمام علت خلقت اگر چه فاطمه است
تویی به حضرت ریحانه برترین دختر

تو آمدی که تجلی کند صبوری حق
به بحر عصمت و بحر حیا شدی گوهر

رسیده ای که ببخشد خدا به "العفوت"
حسینیان گنه کار را دم محشر

حسین فلک نجات است و کشتی ایمان
برای کشتی حق ناخدایی و لنگر

بدون هیچ معلم تو عالمه هستی
پناهگاه ولایت چو فاطمه هستی

  • یکشنبه
  • 16
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

ویژه ولادت حضرت زینب کبری(س) بانوای حاج محمدرضاطاهری -(کیه که با یه بار دیدنش، حسین به آرزوش میرسه..) *

336

ویژه ولادت حضرت زینب کبری(س) بانوای حاج محمدرضاطاهری -(کیه که با یه بار دیدنش، حسین به آرزوش میرسه..) صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه

نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه

بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب

« علیا مخدره زینب .. »

نگینِ هشت و چار اومده
صلابت و وقار اومده
بنی اُمیه لرزید تنش
دوباره ذوالفقار اومده

حضرت زهرا رو بگیم «اُم ابیها»
زینب کبری رو بگیم «اُم اخیها»

قند مکررِ زینب
تاج برادرِ زینب

« علیا مخدره زینب .. »

صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه

نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه

بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب

« علیا مخدره زینب .. »

یه لحظه که عبور می کنه
جهانُ غرق نور می کنه
اگه قسم به زینب بدیم
دیگه آقا ظهور می کنه

احمد و زهرا و علی و حسنینِ
خلاصۀ آل عبا عاشق حسینِ

پاک و مطهره زینب
خاتونِ محشره زینب

« علیا مخدره زینب .. »

صدایِ کی به گوش میرسه
کیه که عطر و بوش میرسه
کیه که با یه بار دیدنش
حسین به آرزوش میرسه

نماز شکری که علی داره می خونه
یعنی با دختر برکت اومد به خونه

بارونِ کوثرِ زینب
تمثالِ حیدرِ زینب

« علیا مخدره زینب .. »

*عقيلة العرب زينب مدد*

  • چهارشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حسین رحمانی

ولادت حضرت زینب -(توی آسمونا امشب) * حسین رحمانی

406

ولادت حضرت زینب  -(توی آسمونا امشب) توی آسمونا امشب
می پیچه دم یا زینب
زهرا خوشحاله و حیدر
داره خنده به روی لب

جانم

نور علی نوری
آیه مستوری
عالمه فهیمه زینب

عمه ساداتی
قبله ی حاجاتی
بانوی کریمه زینب
زینب

خورشید فاطمه تویی مهتاب
ای عشق همیشه ی ارباب
ای جان حسن منو دریاب
دریاب

یا زینب مدد...

وارث شوکت حیدر
تو لحنت هیبت حیدر
زینت عالمین مولا
تو هستی زینت حیدر

حَفیدةُ المختار
سیدةُ الابرار
واجب الاحترام زینب

الگوی ایمانی
تو جان جانانی
بی بی جان السلام زینب
زینب

صبر از صبر تو میشه عاصی
کوه عشق و صبر و احساسی
توو باغ علی گل یاسی
یاسی

یازینب مدد...

من میخوام محترم باشم
همینکه نوکرم باشم
آرزومه بی بی جانم
مدافع حرم باشم

جانم

جلیله ایی بانو
عقیله ایی بانو
خاتون محشری زینب

تندیس ایثاری
خودت علمداری
وارث حیدری زینب

زینب

یازینب ملیکه ی دنیا
امید و شفیعه ی عقبا
عالم قطره و تویی دریا
دریا
یازینب مدد...

  • پنج شنبه
  • 20
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

متن وسبک مولودی حضرت زینب(س) -(ساقیا مِی بریز از شراب کوثر..) *

640
3

متن وسبک مولودی حضرت زینب(س) -(ساقیا مِی بریز از شراب کوثر..) ساقیا مِی بریز از شراب کوثر به نام یارب
تشنه ام تشنه ی سَبوی وِلای حضرت زینب

بوی عطرِ ، زینب اومد
ذکر هر روز و شب اومد

عشقِ ارباب ، اومده از راه
نور و مهتاب ، اومده از راه

زینب زینب ، ای گل حیدر (۳)

تویی آیینه ی عصمت فاطمه ، زینب کبری
درشجاعت و صبر تو هستی خاتمه ، زینب کبری

تو خواهرِ ، دو امامی
زینبِ والا مقامی

مجتبی سیرت و ، حسین کمالی
فاطمه عصمت و ، علی خصالی

زینب زینب ، ای گل حیدر

تویی تو کریمه ، حلیمه ، فهیمه ، زینت حیدر
تویی تو علیمه ، جلوه ی دیگر حضرت مادر

عالمه ی ، دنیایی تو
نایبه ی ، زهرایی تو

بر آل عبا ، تو نور عینی
وَللهِ شَریکه الحسینی

زینب زینب ، ای گل حیدر

#مرتضی_شاهمندی

  • سه شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

مدیحه سرایی ولادت حضرت زینب(س) بانوای حاج مهدی رسولی * علی اکبر لطیفیان

1115
4

مدیحه سرایی ولادت حضرت زینب(س) بانوای حاج مهدی رسولی مادرت آسمان خوبی ها
پدرت از اهالی بالا

ای که شاگرد اشکِ تو آدم
ای هوادار عشقِ تو حوّا

گوشه ای از نجابتت مریم
شمّه ای از عروج تو عیسی

متحیّر ز صبر تو ایوب
متوسل به طور تو موسی

همه شاگرد مکتبت هستند
از مسیحی گرفته تا بودا

پرچم کربلا به شانه ی توست
ای علمدار عصر عاشورا

فتنه ها را تو بر ملا کردی
کربلا را تو کربلا کردی

روحِ مضمونِ ناب یعنی تو
رمز پاکی آب یعنی تو

وامدار تلألؤ ات خورشید
حضرت آفتاب یعنی تو

َملَأَت کُلُّ شی یا زینب!
همه با این حساب یعنی تو

صاحب رایت القیام حسین
واژه ی انقلاب یعنی تو

منجی تنگنایِ آخرتی
پس حساب و کتاب یعنی تو

جنس نوری عقیلۀ عشقی
تو بزرگِ قبیلۀ عشقی

شاعر : #حسین_رستمی

***

قصد کرده است خدا جلوه ی دیگر بکشد
سوره یِ مریمی از سوره یِ کوثر بکشد

بگذارید همین جا به قدش سجده کنم
نگذارید دگر کار به محشر بکشد

دختر این است اگر، فاطمه پس حق دارد
از خداوند فقط مِنَّت دختر بکشد

مادر دَهر نزائید و نخواهد زائید
آنکه را از سر این آینه معجر بکشد

*یا زینب ... یازینب ...*

شاعر : استاد #علی_اکبر_لطیفیان

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:44
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا زینب کبری(س) _ای زینت عرش کبریایی، زینب * اسماعیل تقوایی

435
1

یا زینب کبری(س) _ای زینت عرش کبریایی، زینب یا زینب کبری(س)
ای زینت عرش کبریایی زینب
ای نور وجود تو خدایی زینب

پنجم ز جمادی اول ای ماه علی(ع)
دادی به مدینه روشنایی زینب

نام تو عطای حق به پیغمبر(ص) بود
تو آینه ی خدا نمایی زینب

زیبد به تو که زیور بابا باشی
تو دخترعشق مصطفایی زینب

با آمدن تو حسنین شاد شدند
ازبهر حسین(ع) دلربایی زینب

آغوش حسين رفته وخندیدی
به به که چه جای باصفایی زینب

تو آیه ای از کوثر قرآن باشی
چون مادر خود گره گشایی زینب

در حجب وحیا چو مادرت زهرایی
دریای سخن چو مرتضایی زینب

میلاد تو زادروز صبر وعقل است
مظهر به رضایت از قضایی زینب

معنای عمیق خواهری هستی تو
بر قلب برادران جلایی زینب

مرغ دل ما به موسم میلادت
شادانه کند نغمه سرایی زینب

پر میزند اندر هوس شهر دمشق
تا در حرمت کند گدایی زینب

افسوس که توفیق زیارت نبود
درد دل ما بده شفایی زینب

شعر:اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 21:28
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

دوبند سرود وشور ولادت حضرت زینب کبری(س) * امیرحسین سلطانی

570

دوبند سرود وشور ولادت حضرت زینب کبری(س) بند اول

فخر زمین و زمان
عمهٔ صاحب زمان،یا زینب یا زینب
خواهر شاه جهان
بی بیِ زهرا نشان،یا زینب یا زینب

اومدی و با قدمت غوغا کردی
قلبت و به برادرت اهدا کردی
اومدی و دل از دل حیدر بردی
اومدی و غم از دل مادر بردی

شاده دل اهل ولا چون
اومده زینت ولایت
بانوی قهرمانِ زینب
مثل علیِ با شهامت

(سیدتی زینب کبری)

بند دوم

نائبة المرتضی
صبور دشت بلا،یا زینب یا زینب
سیده ی کربلا
اسوهٔ حجب و حیا،یا زینب یا زینب

اومدی و عاشقی رو معنا کردی
با خنده ای معشوقت و پیدا کردی
نقش تو شد خواهری و تو کربلا
نقشای خواهریتو خوب اجرا کردی

خنده ی تو دلیلش این بود
که با حسینی تو همیشه
درس تو این بود که یه خواهر
از برادر جدا نمیشه

(سیدتی زینب کبری)

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:46
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مولودی حضرت زینب بانوای حاج محمودکریمی -(لالایی کوثرِ کوثر) *

1894
6

مولودی حضرت زینب بانوای حاج محمودکریمی -(لالایی کوثرِ کوثر) لالایی کوثر کوثر
لالایی دختر حیدر
لالایی زینب مادر
لالاااااییییی

گل این خونه بین گلدونه 2
قلب داداشش آیینه بندونه
رو لب باباش تین و زیتونه
چشمای مادر غرق بارونه
تا که زلفاشو میزنه شووونه
اشک دوونه دونههه
میباره رو گونهههه
تا مادر تو گوشش لالایی میخونههه

لالایی کوثر کوثر
لالایی دختر حیدر
لالایی زینب مادر. لالااااییی

عطر نیلوفر تو نفسهاشه 2
خون پیغمبر بین رگهاشه
جلوه مادر قد و بالاشه
هیبته حیدر توی چشماشه
دختر زهرا عین باباشه
عمرا اگه مادر دهر
یکی مثلش بیاره

گهواره اش گل یااااس
قنداقه اش بهاره 2

لالایی عصمت طاها
لالایی زینت بابا 2

لالایی لطف تو رؤیا لا لاااایییی 2

(یار دلهای بی سرو سامون
درمون هر چی درد بی درمون
دختر دریا دختر بارون
خواهر ارباب عشق آقامون
دلبر و دلداره لیلی و مجنون 2

بی تابش حسینه مهتابش حسینه 2
لیلای دل ماااا 2 اربابش حسینه2

زینب ای دلبر ارباب
زینب ای خواهر ارباب 2
زینب همسنگر ارباب
یا زینب یا زینب

لالایی کوثر کوثر...

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امیرحسین سلطانی

ولادت حضرت زینب -( در رحمت خدا وا شده امشب) * امیرحسین سلطانی

540

ولادت حضرت زینب  -( در رحمت خدا وا شده امشب) در رحمت خدا وا شده امشب
که به دنیا اومده جلوه ای از رب
به علی و فاطمه باشه مبارک
قدم دخترشون حضرت زینب

زینت حیدره و علوی شمایله
گوهر مادره و فاطمی خصائله
سیده زینبه و صاحب فضائله

دوباره معجزه میکنه خدای عالمین
به علی میده یه دختری که میشه نور عین
گریه هاش نشونه اینه که دلش میخواد بره
توی آغوش حسین

بنت الحیدر،یازینب یازینب یازینب

از همون کودکی وابسته ی یاره
واسه دیدنه برادر بی قراره
من ندیدم خواهری شبیهِ زینب
آخه همتاشو دیگه دنیا نداره

اومده تا که باشه،رافع غم حسین
بشه تو کرب و بلا،یار و همدم حسین
اسم زیباش بشه‌ حک،روی پرچم حسین

دوباره معجزه میکنه خدای عالمین
به علی میده یه دختری که میشه نور عین
گریه هاش نشونه اینه که دلش میخواد بره
توی آغوش حسین

بنت الحیدر،یازینب یازینب یازینب

علم کربلارو میبره تا شام
میرسونه با خطابه هاش یه پیغام
یه تنه سختیارو به جون میخره
تا که بالا بمونه پرچم اسلام

اگه زینبی نبود،کربلایی هم نبود
اثر از محرم و،عاشورایی هم نبود
اینهمه شور نبود،وَ صفایی هم نبود

کشتیِ کرب و بلارو ناخدا یازینب
ثانیِ فاطمه در حجب و حیا یازینب
تو میدی درس وفا و استقامت به همه
شیعه ها یازینب

بنت الحیدر،یازینب یازینب یازینب

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:56
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 میلاد  حسنی

ولادت حضرت زینب(س) -( ای قبله گاه حور و ملک گاهواره ات) * میلاد حسنی

507
1

ولادت حضرت زینب(س) -( ای قبله گاه حور و ملک گاهواره ات) ای قبله گاه حور و ملک گاهواره ات
می‌جنبد آسمان و زمین با اشاره ات

ای درّ آبدار یدالله، تا ابد
برپاست در دیار نجف یادواره ات

این بیت را به فاطمه تقدیم می‌کنم
بانو مبارک است نزول دوباره ات

زینب تو کیستی که به دیوان شاعران
پیدا نمی‌شود مثل و استعاره ات

خاتون کنیزهای شما برگزیده اند
شد همسر خلیل خداوند ساره ات

حق می‌دهم اگر که بیفتد کلاه عرش
با زل زدن به شان رفیع مناره ات

دریای بی‌کران بخدا چشم آفتاب
یک بار هم ندیده به خوابش کناره ات

دین خطبه‌ای برای بقا خواست، باز نیست
در کار خیر حاجت هیچ استخاره ات...

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 09:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ولادت حضرت زینب -( آستان دیدیم و پیشانی شدیم) * حسن لطفی

649

ولادت حضرت زینب  -( آستان دیدیم و پیشانی شدیم) آستان دیدیم و پیشانی شدیم
آسمان دیدیم و بارانی شدیم
عشق آمد باز طوفانی شدیم
بعد از این عُمانِ سامانی شدیم

نوبتِ گنجینه الاسرار شد
حرفِ زینب شد علی تکرار شد

باز شورِ موجِ این دریا علیست
باز جانِ این مسمط‌ها علیست
تا تپیدن‌های دلها یا علیست
حرفِ اول حرفِ آخر با علیست

مرتضی امشب سلامش زینب است
فاطمه اینبار نامش زینب است

ناگهان جانِ جهان را دیده‌ای
رویِ دستی آسمان را دیده‌ای
بیکران در بیکران را دیده‌ای
چار دریا تو اَمان را دیده‌ای

گرچه این خانه پُر از نیلوفر است
دختر اما باز چیزی دیگر است

در تنَزل حق تعالی زینب است
این خدایم نیست اما زینب است
این حسین است این حسن یا زینب است
تا علی زهراست زهرا زینب است

آمد و جامِ خدا بر لب رسید
اولین و آخرین زینب رسید

کیست زینب کیست این مرد آفرین
کیست زینب یک تنه فتح‌ُالمُبین
"زن مگو خاکِ درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین"

زن اگر این است مردی چیست چیست
"فاطمه داند که زینب کیست کیست"

کیست این خورشیدِ فردای حسین
ما رایت الّاجمیلای حسین
عین و شین و قاف در حایِ حسین
آمده تا پُر کند جای حسین

اینکه زیرِ شهپرش عباس بود
پله‌های منبرش عباس بود

کیست این روح شکوه ذوالفقار
کیست معنیِ علی در کارزار
کیست او "بِنتُ‌الجلال اُختُ الوقار"
کیست او باید بگوید سازگار:

"ای که در تصویرِ انسان زیستی
کیستی تو کیستی تو کیستی"

از نجف گفتیم مدهوشِ تو بود
از عَلَم گفتیم بر دوشِ تو بود
از حرم گفتیم آغوشِ تو بود
از دلت گفتیم در جوشِ تو بود

گرچه در ابعادِ عالم گفته‌ایم
هرچه گفتیم از شما کم گفته‌ایم

آفرید از دل تو را از جان تو را
ریخت حق در قالبِ انسان تو را
قبله وقتی هست سرگردان تو را
سجده باید کرد هر دوران تو را

تو خودت بِیتُ‌الحرامی کم که نیست
عمه جانِ نُه امامی کم که نیست

کعبه‌ی شش گوشه شش در داشتی
خوش بحالت شش برادر داشتی
از محبت شش برابر داشتی
چار پَر اما دو شهپر داشتی

نوری و عالم نمی‌بیند تو را
چشمِ نامحرم نمی‌بیند تو را

هیچ کس اینگونه حیدر را ندید
در حجابِ حق پیمبر را ندید
بر جحاز ناقه منبر را ندید
زیر پایی کاخِ کافر را ندید

هیچ کس اینگونه سرداری نکرد
هیچ کس اینسان جگرداری نکرد

کربلا برشانه‌هایت بود و دید
شاهد پروانه‌هایت بود و دید
خیمه‌ها گُلخانه‌هایت بود و دید
نوبتِ دُردانه‌هایت بود و دید

بی حسینت زود پیرت کرده‌اند
ریسمانها دست‌گیرت کرده‌اند

آه ای دل از پریشانی بخوان
روضه‌ای از آنچه می‌خوانی بخوان
از وداعی سخت بارانی بخون
اندکی عُمانِ سامانی بخوان

گرچه عمان مُنزوی شد روضه شد
این مسمط مثنوی شد روضه شد

"خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عَنان

سیلِ اشکش بست بر وِى راه را
دودِ آهش کرد حیران شاه را

در قفاىِ شاه رفتى هر زمان
بانگِ مَهلاً مهلااش بر آسمان

کاى سوار سرگران کم کن شتاب
جان من لَختى سبک تر زن رکاب

تا ببوسم آن رخ دلجوى تو
تا ببویم آن شکنج موى تو

شه سراپا گرمِ شوق و مستِ ناز
گوشه‌ی چشمى بدان سو کرد باز

دید مشکین مویى از جنس زنان
بر فلک دستى و دستى بر عَنان

پس زِ جان بر خواهر استقبال کرد
تا رُخَش بوسد الف را دال کرد

همچو جانِ خود در آغوشش کشید
این سخن آهسته در گوشش کشید

کای عِنانگیرِ من آیا زینبی؟
یا که آهِ دردمندان در شبی؟

پیشِ پایِ شوق زنجیری مکن
راه عشق است این عَنان گیری مکن

با تو هستم جان خواهر همسفر
تو به پا این راه کوبی من به سر

خانه سوزان را تو صاحبخانه باش
با زنان در همرهی مردانه باش

جانِ خواهر در غمم زاری مکن
با صدا بهرم عزاداری مکن

معجر از سر پرده از رُخ وا مکن
آفتاب و ماه را رسوا مکن"

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

ولادت حضرت زینب -(دوباره اشک های شوق جاری) * محمد حسین رحیمیان

350

ولادت حضرت زینب  -(دوباره اشک های شوق جاری) دوباره اشک های شوق جاری
زمین و مستی و دل بی قراری

هوا بد جور گردیده بهاری
شده غم از همه عالم فراری

نشسته خنده بر لب های مولا
خدا داده است زهرایی به زهرا

به کوری همان که هست ابتر
دوباره آمد از فردوس کوثر

شده کار گدای شهر بهتر
دوباره مجتبی گشته برادر

پریده عشق امشب باز از خواب
رسیده لیلی و مجنون ارباب

منم بیچاره و رسوای زینب
مرید منطق والای زینب

نمی از قطره دریای زینب
به اذن حضرت سقای زینب :

حسینی مذهبم الحمدلله
غلام زینبم الحمدلله

خدایا بی قرار زینبم کن
غلام اعتبار زینبم کن

شهید اقتدار زینبم کن
سگ ایل و تبار زینبم کن

الهی نرم گردد قلب سردم
رسول ترک این بانو بگردم

فدای گام های استوارش
ندیده نا امیدی روزگارش

دهان ها مانده وا از اقتدارش
چه کرده غیرت ریحانه وارش

ستون عاشقی را او بنا کرد
وقارش کربلا را کربلا کرد

علی پیداست از لحن کلامش
شبیه کعبه واجب احترامش

تعصب داشت بر نامش امامش
جوانان بنی هاشم غلامش

گرفتار حیای اوست دنیا
«ندید همسایه اش هم ، سایه اش را »

همیشه ورد لبهایش حسین است
بهشت و دین و دنیایش حسین است

نشان مهر و امضایش حسین است
همه دانند آقایش حسین است

خدا او را قیامت آفریده
حسینی تر از او دنیا ندیده

اگر چه سوخت در آتش پر او
نشد کم ذره ای از باور او

نیامد خستگی در پیکر او
حلالش باد شیرمادر او

مراد مکتب اهل جنون است
شعارش حاء و سین و یاء و نون است

زمانه با غرور او چه ها کرد
حسینش را چه بد از او جدا کرد

و کوفه قامتش را خوب تا کرد
سرش چون علی مرتضی کرد

مرور دردهای او عذاب است
کجا در شأن او بزم شراب است

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

ولادت حضرت زینب -(تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی) * احسان نرگسی رضاپور

396

ولادت حضرت زینب  -(تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی) تنها دلیل خنده ی حیدر خوش آمدی
آیینه ی لطافت مادر خوش آمدی

ای آن کسی که شهرت نام بلند تو
از عرش رفته است فراتر...خوش آمدی

از اشک شوق پر شده چشمان مجتبی
ای روشنای چشم برادر خوش آمدی

دروازه های کوفه به دست تو فتح شد
یاد آور حماسه ی خیبر خوش آمدی

محشر به نام نامی ات آغاز می شود
ای زیر و رو کننده ی محشر خوش آمدی

امشب شب دف است ، شب جام و باده است
امشب خدا به فاطمه فرزند داده است

از خاک پات، بوسه گرفته ست کهکشان
سجده کنند بر تو شب و روز عرشیان

از شوکت مقام تو این بس که بی وضو
نام تو را حسین نیاورد‌ بر زبان

عالم حریف جوش و خروشت نمی شود
آن لحظه ای که پای حسین است در میان

ای دست های تو پل مابِین عرش و فرش
پیوند داده ای تو زمین را به آسمان

محو علیِّ اکبرِ ارباب می شوی
از بس که او شبیه علی می دهد اذان

ذکر علی الدوام تمام ملائکه!
بر چادر تو باد سلام ملائکه

عالم فدای قلب صبوری که داشتی
خورشید و ماه خیره ی نوری که داشتی

ابن زیاد وقت ورودت به کاخ کفر
عاجز شد از شکوه و غروری که داشتی

دنیا ندیده است به خود در تمام عمر
مثل برادران غیوری که داشتی

صدها هزار حضرت موسی گذشته اند
از جای جای وادی طوری که داشتی

خورشیدِ بی غروبِ شب و روز کربلا!
عالم ندیده است حسینی تر از تو را

ای سرو پاکباز که غرق عنایتی
دست مرا بگیر که دریای رحمتی

از درک جایگاه تو این خلق عاجز اند
مثل علی و فاطمه اعجاز خلقتی

در وقت خطبه خواندن تو کل کائنات
گفتند یکصدا: چه وقاری! چه شوکتی

یک جا گناه های زبان پاک می شود
وقتی که نقل می کند از تو فضیلتی

جز اینکه خاک پای تو باشیم تا ابد
در زندگی خویش نداریم حاجتی

ای آبروی روی علی، ای خدای صبر
باید نوشت: "زینب کبری" به جای صبر

هدیه بده به خانه ی قلبم بهار را
آرام کن دوباره دل بی قرار را

زینب تو کیستی که به وقت نماز خویش
وا داشتی ستایش پروردگار را

آن خطبه های حیدری ات، بعد سال ها
زنده نمود خاطره ی ذوالفقار را

وقتی که خلق کرد خدا کائنات را
دست تو داد گردش این روزگار را

هر طور می شود دل ما را درست کن
ما داده ایم دست خودت اختیار را

جز تو کسی لیاقت زینب شدن نداشت
دلداده ای شبیه حسین و حسن نداشت

امشب بساط نوکری ما فراهم است
بانو! فقط زیارت کرب و بلا کم است

شکر خدا که سایه ی پر مِهر چادرت
روی سر تمامیِ ذرات عالم است

با اسم تو زمین و زمان زیر و رو شود
پس نام نامی تو همان اسم اعظم است

ای کوه صبر! ای که جهان زیر بال توست
از تو مدد گرفته اگر کوه محکم است

ما را بخر ، نگاه به اعمال ما مکن
اینجا که آمدیم بد و خوب درهم است

صدها هزار آسیه شاگرد مکتبت
نام حسین هست شب و روز بر لبت

خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است
عالم به زیر دِین علمدار زینب است

هر کس که حیدری ست بدهکار فاطمه ست
هرکس حسینی است بدهکار زینب است

امروز اگر که نامی از اسلام مانده است
مدیون جان فشانی و ایثار زینب است

از پادشاه های دو عالم غنی تر است
آن سائلی که خادم دربار زینب است

عباس ، ماهِ بی بدلِ خیمه هاست که
از روی نیزه نیز نگهدار زینب است

  • شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:33
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب

ولادت حضرت زینب -(سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب) * سید مجتبی شجاع

531

ولادت حضرت زینب  -(سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب) سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب
بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب

از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما
امشب تو بہ احترام زینب… یا رب

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
 محسن عرب خالقی

ولادت حضرت زینب(س) -(آنانکه مشق اشک مرتب نوشته اند ) * محسن عرب خالقی

840
2

ولادت حضرت زینب(س) -(آنانکه مشق اشک مرتب نوشته اند ) آنان‌ که مشق اشک مرتب نوشته‌اند
با خط عشق این همه مطلب نوشته‌اند

آنان که بال گریه درآورده‌اند را
هم‌دوش انبیاءِ مقرب نوشته‌اند

این چند خط مختصر اما مفید را
هر روز خوانده‌اند که هرشب نوشته‌اند

تقدیر دو پیالۀ ما را هزار سال
پیش از شروع گریه، لبالب نوشته‌اند

تکلیف چشم‌های مرا از همان نخست
از روی اشک حضرت زینب نوشته‌اند

یعنی که تشنگی‌ام از این مشرب است و بس
یعنی امام گریۀ ما زینب است و بس

ای دختر تجلی توحید، آمدی
ای ماه! روی دامن خورشید آمدی

ای لاله‌ای که قبل شکوفایی‌ات حسین
هرگز چنین شکفته نخندید، آمدی

هر چند در حجاب ولایت نهفته‌ای
روشن‌تر از تمام موالید آمدی

در خانۀ زمینی زهره از آسمان
ای ماه، ای ستارۀ ناهید! آمدی

راهی دراز را به هوای برادرت
باصد هزار آرزو، امید آمدی

از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب
پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب...

هر کس که از مقام تو سر دربیاورد
باید به پیشگاه غمت سر بیاورد

روز ولادت تو روا بود جبرئیل
یک سوره مثل سورۀ کوثر بیاورد

ای دخترِ بزرگ دو معصوم! مثل تو
دنیا نمی‌تواند دختر بیاورد

تنها ز مادر تو بیاید که دختری
با هیبت و جلالت حیدر بیاورد

این طبع شاعرانۀ حق بود، تا تو را
زینت برای زیبِ پیمبر بیاورد

مجموعۀ فضائل آل کسا تویی
گر هست معنی ششم إنّما، تویی

ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو
مشتاق حال راز و نیازت خدای تو

خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی
نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو

وقتی که رو به قبله کنی جلوه می‌کند
در آسمان هفتم حق رد پای تو

ما نه، که بوده وقت نماز شبانه‌ات
چشم امام، ملتمس یک دعای تو

هرکس شهید عشق تو شد زنده می‌شود
باید بمیرد آن‌که نمیرد برای تو

در قدر، کس چنان تو جلیله نمی‌شود
هر بانوی عشیره، عقیله نمی‌شود...

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد