ولادت حضرت علی اصغر (ع)

سرود ميلاد حضرت علي اصغر (ع)

گل داده امشب باغ گل ياس
مدينه لبريز شور و احساس
علي اصـغر تو خـواب نـازه
به روي دستاي عمو عـباس
عشق و اميدمه ، ياس سپيدمه
با صداي لالايي زينب تا آروم آروم ميره به خواب
آغـوش گـرم رقـيه مي‌شه گهـوارة دلبـند ربـاب
------------------
وا مي كنـه تا لباشـو كـم كـم
جاري مي شه با ز كوثر و زمزم
مي شه با اون دستاي كوچيكش
گـره گـشـاي عـالـم و آدم
دلبر عالمين ، عشق آقام حسين
با هر نگاه مهربونش مي‌شه همدل و همراز حسين
اومـده تا تو كـربلا باشـه بال و پر پـرواز حـسين

• پنج شنبه
• 27
• خرداد
• 1389
• ساعت
• 06:44
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

کربلا این شبا شده شلوغ تر
در صد مستیمون شد چند برابر
رسیده ساقی کوچک کوثر
حضرت شهزاده علی اصغر

علی سوم ابن علیه
شهرتش خاص و بین المللیه
شده باب الحوائج آخه اسمش
فاتح قفل و بند هر دلیه

کارش محشره/ هرچی بود گره
با دست کوچیک/ وا کرد یکسره

شیرینه نگاش / از سر تا به پاش
مونده جای گل بوسه ی باباش

علی جانم علی جان ....

بند دوم:
پر قنداقشو ملک میبنده
داره تو آغوش رباب میخنده
این پسر قرار آخه یه روزی
برا ارباب بشه برگ برنده

چه صفایی گرفت شهر مدینه
میتپه دل شدیدتر توی سینه
میکنند ذوق با لبخند داداش جون
رقیه خاتون و بانو سکینه

این ماه سفید/ عرشو داشت میدید
رو دست عمو / عباس رشید

امشب از کرم / این

• شنبه
• 4
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 13:23
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد

ستاره دور و بر عطر خنده هات افتاد

همین كه عطر نفسهات در زمان پیچید

زمین برای بزرگی به دست و پات افتاد

برای دلبری از چشم بی قرار حسین

همای عشق به چشمان دلربات افتاد

بزرگ مرد قبیله، علی اصغر عشق

كنار نام شما راهی از نجات افتاد

شكوفۀ سحرِ بیت حضرت ارباب

تو آمدی و علی باز در حیات افتاد

همین كه پای تو در چشم شهر سكنی كرد

عطش به چشم پر از آتش فرات افتاد

تو مستجاب ترین ذكر هر دعا هستی

ضمان حاجت هر درد بی دوا هستی

تو مثل یك گل سرخی كه بال و پر داری

برای دلبری از دلبران هنر داری

تمام اهل شما دلبرند اما تو

كرشمه و جنم و ناز بیشتر داری

اگر چه كودكی اما گو

• یکشنبه
• 11
• فروردین
• 1392
• ساعت
• 05:11
• نوشته شده توسط
• یحیی

طلوع چشم تو را افتاب باور كرد

هواي امدنت چشم را كبوتر كرد

ستاره هم به نوايي رسيد از نورت

حضور سبز تو حال زمانه بهتر كرد

كنار خانه اقا فرشته باران است

چه،خنده هات زمين را فرشته پرور كرد

به چشم هاي تو سوگند، اي علي چهره

خدا به خلقت چشمت دوباره محشر كرد

هزار مرتبه شكر است بر لبم،هر روز

كه حق شفاعت ما را به تو مقدر كرد

تو همطراز دو دست رشيد عباسي

و فاطمه به شما يك حساب ديگر كرد

خدا كه خواست مرا هم كسي ببيند،پس

مرا هميشه گداي عليِ اصغر كرد

سرودن از تو تواني عظيم ميخواهد

عنايت از كلماتي كريم ميخواهد

تو انتخاب خدايي براي فرداها

ضمانت تو اميد حسينيِ ماها

اگر چه كودكي اما بزرگ دنيايي

• شنبه
• 28
• اردیبهشت
• 1392
• ساعت
• 09:29
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

هر بار سروده ایم دربارۀ تو
عشاق جهان شدند آوارۀ تو
این قلب شكسته هیچ، آقا زاده!
افلاك شده دخیل گهواره تو

شاعر : یوسف رحیمی

• شنبه
• 20
• اردیبهشت
• 1393
• ساعت
• 05:57
• نوشته شده توسط
• یحیی

سرود
تجلّی ِ رخسار جانان ، بهار گلستان ایمان
گل روی فرزند سلطان ، مبارک به یاران
ای یاران جان مرتضی به دنیا آمد
دلبند حضرت رضا به دنیا آمد
تو قمر طاهایی ، گل پسر زهرایی
خوش آمدی یا مولا
******
تو حاکم به مُلک قضایی ، عزیز دل مرتضایی
بهار وجود رضایی ، ولی ّ خدایی
خورشید نهم سپهر آل عصمت
آیات سوره عطا و جود و رحمت
رشته ی دل در دستت ، لطف و کرم پا بستت2بار
خوش آمدی یا مولا
******
خدایا به حقّ پیمبر ، به حقّ جواد بن حیدر
و رخسار زیبای اصغر ، وَ زهرای اطهر
با کار و همّت و پاکی و صبر و تقوی
ما را کن مورد پسند آل طاها
غرق عنایت باشیم ، یار ولایت باشیم
خوش آمدی یا مولا

شاعر : حاج امیر عباسی

• شنبه
• 20
• اردیبهشت
• 1393
• ساعت
• 06:46
• نوشته شده توسط
• یحیی

غصه ها را که میبرم از یاد
میشود خانه ی دلم آباد
واژه در واژه میزنم فریاد
شب میلاد او مبارک باد
رجبیون مه رجب آمد
نخل امید را رطب آمد
نه فقط دلبر حسین آمد
بلکه تاج سر حسین آمد
نوه ی مادر حسین آمد
علی ِ اصغر حسین آمد
او شراب خم پدر باشد
علی سوم پدر باشد
آسمانی ترین شهاب ست او
هاشمی زاده مستطاب ست او
نور چشم ابوتراب ست او
زينت دامن رباب ست او
عشق لیلی و عشق مجنون است
أخوی رقیه خاتون است
جبرئیل امین غزل خوانش
خالقش از علاقه مندانش
میبرد دل لبان خندانش
میکند عمه دست گردانش
عمه جان زينبش به يادش بود
فكر اسپند و "إن يَكاد"ش بود
ز مسیحا دمان، مسیحاتر
ز دو صد خضر و يوسف آقاتر
ز موالید خانه، زیباتر
ز رس

• شنبه
• 20
• اردیبهشت
• 1393
• ساعت
• 06:56
• نوشته شده توسط
• یحیی

علي اصغر تو رشك آسماني
تويي كه يوسفان را دلستاني
اگر عمر تو در شش ماه طي شد
هزاران سال ذكرِ عاشقاني

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:16
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

حضرت عشق بود و او حضرت التیام بود
نزد رباب، محترم، در خور احترام بود
با حسنات غمزه اش نزد پدر عزیز شد
نزد حسین شامل مرتبت و مقام بود
نام علی، چو مرتضی، خنده شبیه فاطمه
زلف نگو محمّد و یکّه و با مرام بود
چشم، شبیه یک نفر، حضرت عباس علی
دست به گهواره زد و تشنه ی یک قیام بود
حرف نمی زدش ولی با حرکات لعل خود
گفت خطابه ای که آن حرف دلِ خیّام بود
اگر چه میان کودکان تازه زبان گرفته بود
نزد رقیه خواهرش دلبر خوش کلام بود
حاجی شش ماهه ی ما، حاجی کربلایی است
او ز الست و از ازل در خور این مقام بود
وای از آن زمان که او تشنه جرعه آب شد
بر لب خشک و کوچکش آب مگر حرام بود؟
اصغر اگر به كربلا جلوه‌گري نکرده بود

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:19
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

شافع محشرم آمد
تاجِ روی سرم آمد
عليِ اصغر مولا
قهرمان حرم آمد(۲)
امشب هوايي شدم
گرم گدایی شدم
گفتم رضیع الحسین
كرب و بلايي شدم
علی اصغر یا رضیع الحسین(۴)
ای که دلدار حسيني
طفلی و یار حسینی
همچو عباس علمدار
تو علمدار حسینی(۲)
مجلسِ ميلادِ تو
کار دلم یادِ تو
قلب رباب و حسین
هر دو شده شادِ تو
علی اصغر یا رضیع الحسین(۳)
سینه کاشانه ی عشقش
همه دیوانه ی عشقش
اصغرش شمع و ربابش
شده پروانه‌ي عشقش
از خم ابروي تو
پيچ و خمِ موي تو
چشم حسین مانده بر
قرص قمر روی تو
علی اصغر یا رضیع الحسین(۳)

• چهارشنبه
• 8
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 17:11
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

گرچه به ظاهر علی اصغر به نظر میرسد
باطناً اما علی اکبر به نظر میرسد
خُلقاً و خَلقاً به رسول مدنی رفته است
آینه ی حُسن برادر به نظر میرسد
می چکد از لعل لبش کوثر و یاسین و نور
کودک شش ماهه پیمبر به نظر میرسد
وقت جلوسش به سر دست امام زمان
حجت حق بر روی منبر به نظر میرسد
چشم زمین محو شکوه اسداللهی اش
در دل قنداقه چو حیدر به نظر میرسد
کرببلا آمد و شد یک تنه جیش الحسین
یک نفر اما دو سه لشگر به نظر میرسد
در قد و بالا نه ولی در دل و جرات چرا
با عمو عباس برابر به نظر میرسد
بعد علمدار علمدار حرم میشود
بسکه ابوالفضل دلاور به نظر میرسد
با قدمش با جنمش با نفسش با دمش
محسن صدیقه ی اطهر به نظر میرسد
مشک ،عمو

• پنج شنبه
• 9
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 08:57
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

حضرت علی اصغر (ع)

#غنچه ی تماشایی

بیا که سیر چمن دربهار باید کرد
ز طرف باغ ولایت گذار بایدکرد

یگانه لاله ی نشکفته ی حسین شکفت
بیا که رو به سوی لاله زار باید کرد

برای دیدن این غنچه ی تماشایی
گلاب اشک به راهش نثار باید کرد

مدینه ازقدم او بهشت امید است
بیا که رو به سوی آن دیارباید کرد

اگر چه مصحف عمرش تمام شش ورق است
به عمرکوته او افتخار باید کرد

شب ولادت او شد بهار شادی وغم
اگر چه زین دو یکی اختیار باید کرد

به آستانه ی باب الحوائج ای مسکین
به غیر عرض توسل چکار باید کرد

همیشه خوانده ام او را به وقت شادی وغم
که نام نامی اورا شعار باید کرد

زخاک درگه اوبرمدار سرای دل
که کسب عزّت و قدر و وق

• پنج شنبه
• 15
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 14:38
• نوشته شده توسط
• سجاد

میلادی امام جواد علیه السلام

#طلوع سحر

بیا به باغ که بار دگر تماشایی است
بهار وسبزه وگل برگ وبر تماشایی است

بیا به ساحت سبز چمن که از گل سرخ
گرفته بار دگر زیب وفر تماشایی است

زرنگ وبوی گلستان احمدی باشد
شکوفه زار بهاران اگر تماشایی است

گذشت شام سیاه و دمید نور سحر
بیا ببین که طلوع سحر تماشایی است

اگرسپهر ولایت شده است نورانی
جمال وجلوه ی شمس وقمر تماشایی است

زکوچه های مدینه جواد می گذرد
زفیض مقدم او رهگذر تماشایی است

اگر چه دیدن این گل بود تماشایی
به وقت جود وکرم بیشتر تماشایی است

بیا به تهنیت ثامن الائمه رویم
که درکنار پسراین پدر تماشایی است

دلم هوای حریمش نموده همسفران
خدا نصیب کند

• پنج شنبه
• 15
• شهریور
• 1397
• ساعت
• 14:40
• نوشته شده توسط
• سجاد

دوباره عشق دوباره حکایتی دیگر
دوباره شور دوباره قیامتی دیگر
دوباره نغمه‌یِ داوود میرسد امشب
دوباره زَمزَمه‌یِ رود میرسد امشب
دوباره از جگرِ کوه چشمه می‌جوشد
زِ کوچه‌هایِ مدینه کِرِشمه می‌جوشد
عصا به سینه‌ی دریا کشیده راهی را
زِ شوق حضرت موسیٰ دویده راهی را
مسیح آمده تا خانه‌ی مسیحایَش
کلیم سُجده کند بر قدومِ لیلایَش
خریده نوح به جانش هزار طوفان را
مگر نگاه کُنَد پیرِ مِی فروشان را
دوباره نوبتِ جام و سبو و ساغر شد
برای آمدنش انتظارها سر شد
شب است و خانه‌ی زهرا عجب تماشایی است
زمان دلبریِ دلبری مسیحایی است
از آسمان به زمین آفتاب آمده است
علیِ سوم ِعالی جناب آمده است
اگر‌چه طفل ولی نه ، پیرِ هر م

• جمعه
• 25
• آبان
• 1397
• ساعت
• 12:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شب میلاد مسعود علیّ اصغر است امشب
قلوب عاشقان شاد از رخ آن دلبر است امشب

مدینه گشته چون گلشن
حسین جان چشم تو روشن۲

مدینه دهّم ماه رجب از نور آن کودک
بسان روز روشن نور باران یکسر است امشب

حسین از دیدن آن تازه مولودش شده خرّم
سرور و وجد وشادی بر دل آن سرور است امشب

گرفته در بغل می بوسد آن زیباترین گل را
چه لذت دارد اَر بینی صدف را گوهر است امشب

گهی مادر در آغوشش کشد دردانهٔ خود را
که اصغر را ز رأفت دست مادر بر سر است امشب

نوازش می کند اورا رباب از شوق خوشحالی
زمان شیر دادن بر گل زیباتر است امشب

خورَد شیر محبت تا ز پستان رباب اصغر
لبان غنچه آسای علی اصغر تر است امشب

به گهواره چو اندازد رب

• چهارشنبه
• 15
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 14:18
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

جهان عطرگل احمر گرفته
رباب امشب گلی دربرگرفته
عروس فاطمه با شادمانی
به بر قنداقه اصغر گرفته

در ماه رجب گلی شکوفا گردید
شادان دل هر شیعه مولا گردید
آمد به جهان باب حوائج اصغر
لطف و کرمش شامل دنیا گردید

امشب از سوی خدا نور جلی آمده است
بهر ما هدیه ذات ازلی آمده است
شیعه خوش باش که از دامن پر مهر رباب جان و جانان حسین ابن علی آمده است

ای که هستی از تبار بوتراب
در گلستان ولایی تو گلاب
یا علی اصغر امید عالمین
دستگیری کن زمن جان رباب

ای گل بستان آل مصطفی
اصغرای نور دو چشم مرتضی
از کرم بر سایل خود کن نگاه
تا شوم از لطفتان حاجت روا

• سه شنبه
• 21
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:10
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

دل زار من بهریار من
پر زده امشب ز سینه
دل پر غوغا باشعف امشب
رفته تا شهر مدینه
یا علی اصغر. یا علی اصغر
مولانا یا علی اصغر

نهم رجب هدیه ای از رب
آمده بهررباب است
این گل احمر. علی اصغر
بر شیعیان آفتاب است
یا علی اصغر. یا علی اصغر
مولانا یا علی اصغر

در شعف پرشور. گشته همچون طور
شهریثرب پر ز نوراست
بهراین نوزاد. شدحسین دلشاد
کل عالم در سرور است
یا علی اصغر. یا علی اصغر
مولانا یا علی اصغر

می زند لبخند. بر رخ فرزند
با عشق و شور حسینی
لاله احمر نوگلم اصغر
بهربابا نور عینی
یا علی اصغر یا علی اصغر
مولانا یا علی اصغر

لاله سرخ. نینوایی تو
فرزند خون خدایی
آخرین سرباز بر پدر جانباز
شهید کرب وبلایی
یا

• سه شنبه
• 21
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

من که قلب شکسته ای دارم
دل در خون نشسته ای دارم

رام هر کس نمی شود دل من
صید کرکس نمی شود دل من

دل خود را به غم محک زده ام
تا دم از صاحب فدک زده ام

خالق اکبر است یار دلم
با علی اصغر است کار دلم

آنکه سوز غمش جگر سوز است
روز میلاد او دل افروز است

لحظه های خوش بهاران است
شهر قرآن ستاره باران است

از زمین تا بهشت پل زده اند
دسته گل روی دسته گل زده اند

شهد رحمت به جام می ریزند
دوستان را به کام می ریزند

شاد باش ولادت اصغر
انبیاء و ارادت اصغر

پور زهرا که عشق سرمستش
علی دیگر است در دستش

باز قرآن کوچکی دارد
ناز پرورده کودکی دارد

کودکی را که هست در سُعدا
شاهد عشق سید الشهدا

گوهر اشک شوق سفت حس

• سه شنبه
• 21
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:32
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ای که رخت جلوه ی صدق وصفاست
آینه ی روشن عشق و وفاست

چهره ی توهست بهشت امید
گلشن روی توعجب باصفاست

ای که شکفتی به گلستان عشق
عطر شکوفایی تو درفضاست

باب حوائج علی اصغری
دست توانای تو مشکل گشاست

باغ محبت زتو گلپوش شد
جشن بهار طرب از تو به پاست

شبنم اشک تو زگل پاک تر
زمزم چشمان تو آب بقاست

ای به لبت زمزمه ی یاحسین
خون تو جوشیده زخون خداست

گر ز طلوع تو بخندم سزد
گربه غروب تو بگریم رواست

بود اگرعمرتو کمتر زگل
دفترعمرتو پُر از ماجراست

راز نهانی که درآن دفتراست
خط عروجی است که تا کربلاست

ای که زدی خنده به رخسار مرگ
خنده ی تو آینه ی گریه هاست

گریه ی گل ها بود ازداغ تو
ناله ی نی ها همه از نین

• پنج شنبه
• 23
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:04
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

#نذر_شش_ماهه_امام_حسین_ع_علی_اصغر_ع

میلادِ غنچه اصغره، او ناشکفته پرپره
وجودِ نازنینِ او، به کربلا مُعطّره

امشب چقد گل میریزن، لاله وُ سنبل میریزن
سبد سبد از آسمون، رو سرِ بلبل میریزن

نورِ دلِ امام حسین، شمسِ منیرِ مشرقین
چشم و چراغِ عالمین،‌ صفایِ قلبِ زینبین

میلادِ غنچه اصغره، او ناشکفته پرپره

گو غنچه ی بهار اومد، اصغرِ شیر خوار اومد
او کربلا یه محشره، بابا رو افتخار اومد

این شورِ آسمونیه، یا گهواره جنبونیه
بابا لالایی میخونه، آخرِ شادِمونیه

لالا لالا گلِ لالا، بخواب تو آغوشِ بابا
داره میریم کرببلا، کوچکترین یارِ ولا
تو یاوری کنی مرا، یه وقت نگی زوده حالا

میلادِ غنچه اصغره، حیف به زو

• پنج شنبه
• 23
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:52
• نوشته شده توسط
• ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹

از آسمون مهتاب اومده
گلپــسـر اربــاب اومــده
جونم جونم جونم ، مِي ناب اومده، ناب اومده

عاليجناب اومده،طفل رباب اومده
ميگن كه انگار خوده ، ابوتراب اومده
فصل خطاب اومده ،خداي آب اومده
براي ما دعاي مستجاب اومده...

به عشق زهرا ميگيم از غيرت
حرمله تا ابد به تو لعنت

حرمله تا ابد به تو لعنت...

اگرچه كه عليِ اصغره
امّـا يه پا عليِ اكبره
آخر ماهارو كربلا ميبره ، مارو ميخره

دارم ازش هستمو ، اگرچه كه پستمو
پاي همين قنداقش ، من بارمو بستمو
ميدونه كه خستمو ، عمريه سرمستمو
روي ضريح ميگذاره ، بزوديا دستمو

برا فرج ميگيم با اين نيّــت
حرمله تا ابد به تو لعنت

حرمله تا ابد به تو لعنت...

دنيا رو داده خدا

• یکشنبه
• 26
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 12:07
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

پس رباب امروز با خود آفتاب آورده است
ماه را در روز روشن بي نقاب آورده است

هر كسي دارد گره اينجا دخيلي بسته است
حضرت باب الحوائج را رباب آورده است

عقل مست و هوش مست و ساقي ميخانه مست
من نميدانم مگر با خود شراب آورده است

نام علي هيبت علي قدرت علي شوكت علي
اين عروس مرتضي يك بوتراب آورده است

يوسفي ديگر رسيد از راه و همراه خودش
آسمان در آسمان تعبير خواب آورده است

از حسين و مني احمد چنين فهميده ام
او شده پيغمبر و با خود كتاب آورده است

غنچه اي كوچك ولي پر شد فلك از عطر او
در زمستان با خودش بوي گلاب آورده است

با علي اصغر پس از اين من نجف دارم دوتا
روي شش گوشه ضريح،انگور ناب آورده است

• دوشنبه
• 5
• فروردین
• 1398
• ساعت
• 13:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

میلاد حضرت علی‌اصغر(ع)

این طفل رضیع که حجت کبری شد
نامش به حرم ذکر لب سقا شد
هفتاد و دو تن یکی شده ششماهه
با اوست که غربت حسین امضا شد

• شنبه
• 10
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 23:39
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

شاد باشید همه وقت ثواب آمده است
از بحر ولایت در ناب آمده است
از لطف خدای قادر لم یزلی
امشب به جهان طفل رباب آمده‌است

ای صفابخش زمین و آسمان
ای که هستی باب حاجات جهان
در شب میلادتان اصغر شده
غرق نور از تو قلوب شیعیان

امشب به جهان نور جلی آمده است
نور دل سومین ولی آمده است
اصغر که بود غنچه ی دامان رباب
از نسل حسین بن علی آمده است

نور چشمان پیمبر آمد
نوه ی حضرت حیدر آمد
شادمان گشته محبان زیرا
گل عصمت علی اصغر آمد

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:37
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عاشقان امشب از لطف حی کریم
شد مدینه پر از شادی و شور
از قدوم گل باغ دین اصغرش
هم رباب هم حسین گشته مسرور
آمد آمد بر رباب نور عین
اصغر اصغر گل باغ حسین

شده دل منجلی موسم همدلی
امشب از ره رسید گل حیدر
گل هویدا شده زیب دنیا شده
نام این گل بود علی اصغر
آمد آمد بر رباب نور عین
اصغر اصغر گل باغ حسین

از قدوم گلش یوسف فاطمه
بر لبش بشکفد گل لبخند
پور شاه نجف شادمان در شعف
بوسه زد بر گل روی فرزند
آمد آمد بر رباب نور عین
اصغر اصغر گل باغ حسین

فاطمه منظر است از همه بهتر است
هستی حیدر است نجل خاتم
این گل باغ دین نور حق الیقین
بودحبل المتین در دو عالم
آمد آمد بر رباب نور عین
اصغر اصغر گل باغ حسین

شب میل

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:40
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ماه رجب آمد هدیه زرب آمد
فرزند دلبند حسین عشق زینب آمد
مولا علی اصغر مولا علی اصغر
مولا علی مولا علی مولا علی اصغر(۲)

شب شب میلاداست هرشیعه ای شاداست از مقدم علی اصغر
مولا حسین شاد است مولا علی اصغر مولا علی اصغر
مولا علی مولا علی مولا علی اصغر

نور ولا آمد گل زهرا آمد
نوه ی مولانا علی شیر خدا آمد
مولا علی اصغر مولا علی اصغر
مولا علی مولا علی مولا علی اصغر

در نایاب آمد چون آفتاب آمد
ای عاشقان گل پسر بی بی رباب آمد
مولا علی اصغر مولا علی اصغر
مولا علی مولا علی مولا علی اصغر

مولا علی اصغر با خصلت حیدر
یک قطره ی خونش شود شفیع مامحشر
مولا علی اصغر مولا علی اصغر
مولا علی مولا علی مولا علی اصغر

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گلی واشد ز گلشن حیدر
نور چشم حسین علی اصغر
علی مولا علی علی اصغر(۳)

گلی از گلشن ولا واشد
زیب عالم ماهی دلارا شد
ز قدوم گلش علی اصغر
غرق شادی حسین زهرا شد
علی مولا علی علی اصغر

مادرش را نور دو عین آمد
باب حاجات عالمین آمد
در مدینه زلطف خاص خدا
علی سوم حسین آمد
علی مولا علی علی اصغر

نور ذات لم یزلی آمد
مظهر جود و همدلی آمد
به جهان هستی رباب و حسین
نوه ی حضرت علی آمد
علی مولا علی علی اصغر

اووجودی پر از صفا دارد
به جهانی لطف و عطا دارد
این گل فاطمی نسب اصغر
عطر و بوی کرب و بلا دارد
علی مولا علی علی اصغر
در همه عمر گدای تو هستم
در جهان تنها به تو دل بستم
همچو سائل شب ولادت تو
بنشستم بگیر علی دس

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:43
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

گلی واشد ز گلشن حیدر
نور چشم حسین علی اصغر
علی مولا علی علی اصغر(۳)

گلی از گلشن ولا واشد
زیب عالم ماهی دلارا شد
ز قدوم گلش علی اصغر
غرق شادی حسین زهرا شد
علی مولا علی علی اصغر

مادرش را نور دو عین آمد
باب حاجات عالمین آمد
در مدینه زلطف خاص خدا
علی سوم حسین آمد
علی مولا علی علی اصغر

نور ذات لم یزلی آمد
مظهر جود و همدلی آمد
به جهان هستی رباب و حسین
نوه ی حضرت علی آمد
علی مولا علی علی اصغر

اووجودی پر از صفا دارد
به جهانی لطف و عطا دارد
این گل فاطمی نسب اصغر
عطر و بوی کرب و بلا دارد
علی مولا علی علی اصغر
در همه عمر گدای تو هستم
در جهان تنها به تو دل بستم
همچو سائل شب ولادت تو
بنشستم بگیر علی دس

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 14:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

سرود ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام
ای اهل عالم اومده نور مهتاب
دل پره نور از علی اصغر ارباب
ای‌همه هستم ای غنچه نایاب
با الحوائج امشب منو دریاب
امشب از غصه ها دورم
سرمست از باده ی نورم
ذکر لب ارض و سما ذکر لب فرشته ها اصغر
ذکر تو قلب نوکرا رسیده تا عرش خدا اصغر
یابن حسین۲ علی اصغر
ذکر و سرودم همه بود و نبودم
از روز اول پابست تو بودم
یا علی اصغر ای دلبرمادر
غنچه ی نورس آیئنه ی حیدر
ذکرم در دل و در سر
امشب یا علی اصغر
ای باب حاجات دلم روح مناجات دلم اصغر
بیا ملاقات دلم عشق تو مرات دلم اصغر
یابن حسین یا بن حسین علی اصغر

ارباب عالم که همتایی نداره
امشب به عشقش می‌ده عیدی دوباره
هرکی فقیره بیادع

• پنج شنبه
• 15
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 10:18
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

مثنوی ولادت مدح و توسل به شاهزاده علی اصغر علیه السلام

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم
یکباره‌اشکِ‌ شوق ز چشمم روانه شد
تا عطر گیسوی تو در عالم روانه شد

حُسن تو یوسفانه به بازار رخنه کرد
عشق‌ِ تو در ضمیرِ منِ زار رِخنه کرد

حُسن تورا به‌قیمت‌ِجان مشتری‌شدم
خوشبخت‌عالمم‌که(علی‌اصغری)شدم

کوچک‌ترین مسیح شفاخانه‌ی حسین
ای‌ گونه‌ی لطیف تو بر شانه‌ی حسین

دُردانه، نور عین شدن را نشان بده
ممسوس در حسین شدن را نشان بده

در مُنتهای‌ چشم‌نوازی؛ جهان توست
بوسیدنی‌ترین لب عالم از آن توست

جان علی و فاطمه بودن برای توست
باب الحوائج همه‌ بودن برای توست

آغوش گرم عمّه‌ی سادات ؛ محملت
طفلی ندیده ایم به این جاه و

• پنج شنبه
• 15
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 13:02
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور