ولادت حضرت علی اصغر (ع)

عاشقا لحظه‌ي گل شكفتنه
ديگه غم سر اومده
آسمون و رنگِ شادي بزنيد
علي اصغر اومده(۲)
ملائک پيش رخش زانو زدند
همشون به شور و شين
روي لب‌هاي همه گل مي‌كنه
گلِ ذكرِ يا حسين(۲)
مرحم دلها اومده ـ علی علی
عزیز مولا اومده ـ علی علی
هستی بابا اومد ـ علی علی
شاهزاده دنیا اومده ـ علی علی
السلام علیک یا علی بن الحسین(۴)
شاه عالم داره برگ غنچه اش و
تو بغل بو مي‌كنه
علي اصغرِ با چشای حیدری
داره جادو مي‌كنه(۲)
اي خدا به سينه‌ي خسته‌ دلان
امشب و صفا دادي
سردار شش ماهه ی کربلا رو
هديه به مولا دادي(۲)
ساغر و صهبا اومده ـ علی علی
دم مسیحا اومده ـ علی علی
سیّد و آقا اومده ـ علی علی
نوه ی زهرا اومده ـ علی علی
السلام

• چهارشنبه
• 8
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 17:05
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

این حسین است که نوآمده در بر دارد
با علی اصغر خود نغمه ی دیگر دارد
نور می بارد از آن چهره ی خورشید صفت
گوییا در بغلش سوره ی کوثر دارد

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:14
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

به دل امشب فقط تاب و تب توست
به فکرم زلف و چشمان شب توست
هزاران حاجت و صد درد دارم
خوشم باب الحوائج منصب توست

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:14
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

اين كيست كه جامِ ما پر از مُل كرده است
اين شور و نوا به ما تقبّل كرده است
در صحن گلستان حسین بن علی
يك دسته گلِ‌ محمدي گل كرده است

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:15
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

زماني كه چو خورشیدی دمیدی
مرا در حلقه‌ي عشقت كشيدي
به من عاشق شدن را هديه كردي
زدي بر قلبِ من رنگِ سپيدي
به دل بستي درِ هر گونه خواهش
به دستم دادي از خود يك كليدي
كليدي بود حك گرديده رويش
علي اصغر تو نوری تو اميدي
شب عيد است و دل از تو بخواهد
بگیرد از سر لطف تو عيدي
دمي بر نغمه قلبم بده گوش
بجز كرب و بلا چيزي شنيدي؟
براتم را تو امضاء كن علي جان
بده اين خسته را مولا نويدي

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:17
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

فاش مي‌گويم كه حيرانِ علي اصغرم
لحظه‌هاي عمر مهمانِ علي اصغرم
چون نفس در سينه‌ مي‌پيچد،‌ نسيمِ عطرِ اوست
سرخوشم يارب غزل‌خوانِ علي اصغرم
اسمعيل عشق اويم، مسلخم شد مجلس اش
افتخارم شد که قربانِ علي اصغرم
گر چه در دنيا به كامم هست شهد زندگي
اين همه مديونِ چشمانِ علي اصغرم
ديگران من را به نام خاك پايش خوانده‌ات
در پناه عشق و عنوانِ علي اصغرم
در شب ميلاد او با نغمه‌هاي يا حسين
فكرِ آن لب‌هاي خندانِ علي اصغرم
گر چه او خود تشنه‌ي كرب و بلاي عاشقيست
تشنه‌ام عطشانِ بارانِ علي اصغرم

• سه شنبه
• 7
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 19:18
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

دل اومده ـ دلبر اومده
ساقی اومده ـ ساغر اومده
بگو بگو ـ حیدر اومده
یا علی علی ـ اصغر اومده(۲)
* * *
اومدم برا عزيزِ
دلِ اربابم بميرم
تا كه من عيدي نگيرم
از درِ خونه‌اش نمي‌رم(۲)
دست خواهرش رقيه
دست اصغر و مي‌گيره
عمه زينب داره امشب
واسه خنده‌هاش مي‌ميره(۲)
* * *
اون كه خوابيده در آغوش
گل احساسِ ربابه
يل ام البنين امشب
مستِ عباسِ ربابه(۲)
چي بگم از دو تا چشماش
دوتاشون درياي الماس
برق بازوهاش نشسته
روي بازوهاي عباس(۲)

• چهارشنبه
• 8
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 17:08
• نوشته شده توسط
• حسن فطرس

میلادیه شاهزاده حضرت علی اصغر علیه السلام
شرح تو درد قلم نمیگیرد
هستی ات را عدم نمیگیرد
دل لبریز از محبت تو
حسرت و درد و غم نمیگیرد
وقت احسان شبیه بارانی
کرم تو به کم نمیگیرد
معجزات علی اصغری ات
تا ابد وقفه هم نمیگیرد
مهربانی ت زندگی بخش است
هیچ پایانی ام نمیگیرد
از کریمان روزگار کسی
جای تو در کرم نمیگیرد
نوکرت در تمام سختی ها
غیر ذکر تو دم نمیگیرد
غصه دار است انکه ماه رجب
از شما یک حرم نمیگیرد

یا من ارجوه من علی اصغر
راحت روح من علی اصغر

لب تو اعتبار زمزم داشت
چشم تو ایه ایه مریم داشت
اخرین سوره ی حسینی تو
و شفاعت فقط تو را کم داشت
ای که فصل الخطاب بودی و
کربلا با تو مهر خاتم داشت
سند غربت

• جمعه
• 10
• فروردین
• 1397
• ساعت
• 16:17
• نوشته شده توسط
• سید محسن احمدزاده صفار

صبا امشب نویدی دیگر آورد
خدا مه پاره ای جلوه گر آورد
حسین فاطمه شاد است زیرا
رباب امشب علیّ اصغر آورد
**
در شهر مدینه ماه دیگر آمد
از باغ نبی لاله ی احمر آمد
شاد است دل زینب کبری،زیرا
فرزند حسین،علیّ اصغر آمد
**
مه منظری از نسل پیمبر آمد
امشب نوه ی حضرت حیدر آمد
لبخند زند رباب بر روی حسین
زیرا به جهان علیّ اصغر آمد
**
نو گل گلزار عصمت می رسد
بر زمین دریای رحمت می رسد
آخرین سرباز دشت کربلا
اصغر،امّا کوه غیرت می رسد
**
هدیه ی خالق سرمد آمد
گلی از گلشن احمد آمد
اصغر آن غنچه ی گلزار بهشت
هستیّ آل محمّد(ص)آمد

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:51
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز امشب در رحمت،بسویم باز شده
طبعم از سوی خدا باز به پرواز شده
شکر للّه سخنم قافیه پرداز شده
از گلستان حسینی سخن آغاز شده
باز شد شاملم امشب ز کرم لطف الاه
سخن عشق بگویم ز گل ثار اللّه
شهر یثرب بنگر وادی طور است امشب
عرش و فرش از قدمش چشمه ی نور است امشب
هر کجا می نگری غرق سرور است امشب
ماه تابان ولایت به ظهور است امشب
آمده مظهر الطاف حق لم یزلی
شادمان از قدمش قلب حسین ابن علی
رجبّیون به جهان لاله ی احمر آمد
ز آسمان شرف و دین،یکی اختر آمد
علوی سیرت و چون فاطمه منظر آمد
غنچه ی باغ ولایت علی اصغر آمد
آمده آنکه بود دردو جهان باب نجات
به گل روی چو ماه علی اصغر صلوات
ازگلستان ولایت شجر آورده رباب
ن

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:52
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از کرامت رب هر دلی در تعب
بر حسین داده حق هدیه ماه رجب
بر رباب امشب نور عین آمد
آخرین سرباز حسین آمد
یا علی اصغر(۴)
شهر یثرب شده همچو وادی طور
سیّد الشهدا غرق شادی و شور
چون علی باشد خلق و خوی او
فاطمی باشد عطر وبوی او
یا علی اصغر(۴)
**
شادمان شد دل همه اهل ولا
در جنان خنده زن فاطمه،مرتضی
حق بر این عالم روشنی بخشید
بر سپهر دین آمده خورشید
یا علی اصغر(۴)
**
حبّ و مهر علی آمد از آسمان
شب میلاد او دل شده شادمان
عاشقان نور کبریا آمد
عطر و بوی کرب و بلا آمد
یا علی اصغر(۴)
**
خوشه چین عالمی از گلستان تو
شیعه ی مرتضی جمله مستان تو
ما بدرگاهت گر تهی دستیم
ما زجام حبّ شما مستیم
یا علی اصغر(۴)
**
علی اص

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:54
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ز لطف ذات حیّ سرمدی ماه رجب آمد
حسین ابن علی را هدیه ای از سوی رب آمد
مدینه در سرور شده وادی طور
به قلب عاشقان بود شادی و شور
علی اصغر مدد(۴)
**
گلی سرزد ز بستان نبی و حیدر وزهرا
شده این غنچه ی زیبا در عالم زینت
گل باغ جنان زده سر در جهان
شده بیت حسین چنان دار الامان
علی اصغر مدد(۴)
**
رباب امشب زند بوسه بروی ماه فرزندش
زند لبخند شادی بر رخ فرزند دلبندش
الا ای شیعیان رسیده نور عین
علیّ اصغر است گل باغ حسین
علی اصغر مدد(۴)
**
مدینه از شعف امشب چنان وادی ایمن شد
ببین بیت حسین ابن علی را همچو گلشن شد
گل باغ ولا رسیده از سما
ز شادی و شعف مدینه در نوا
علی اصغر مدد(۴)
**
منم مولا علی اصغر گدای کوی ت

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:55
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ز نسل علی ساقیّ کوثر
گل باغ دین آمده اصغر
گل احمر علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
الا شیعیان نور عین آمد
عزیز رباب و حسین آمد
ز گل بهتر علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
فضای مدینه شد عطر آگین
مهی سر زد از آسمان دین
رسید اختر علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
مدینه چنان وادی طور است
به قلب همه شادی و شور است
زمه برتر علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
تو نور خدایی منم بنده
ز تو تا ابد گشته شرمنده
تویی سرور علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
چو سائل سر راه تو هستم
به حق رقیّه بگیر دستم
دم آخر علی اصغر
مدد اصغر(۲)
**
علی کن نظر اشک و آه من
بدست تو باشد نگاه من
به چشم تر علی اصغر
مدد اصغر(۲)

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:57
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

از سوی حیّ ذات ذوالمن
شهر مدینه گشته گلشن
در روز میلاد علی گو:
مولا حسین چشم تو روشن
مولا مدد یا علی اصغر(۴)
**
شهر مدینه غرق نور است
در هر کجا جشن وسرور است
در مقدم اصغر گل عشق
عالم چو گلریزان حوراست
مولا مدد یا علی اصغر(۴)
**
شمع وجود عالمین است
اهل ولا را نور عین است
غنچه ی عصمت علی اصغر
هست رباب جان حسین است
مولا مدد یا علی اصغر(۴)
**
پر شد ز عطر او مدینه
این گل مه روی زمینه
ای عاشقان علی اصغر
ولایتش مدال سینه
مولا مدد یا علی اصغر(۴)
**
آرامش و جان جهانی
بر شیعیان دار الامانی
مولای مظلومان عالم
جانانه ی صاحب زمانی
مولا مدد یا علی اصغر(۴)
**
جان همه عالم فدایت
شرمنده ی جود و عطایت
مانده برو

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:58
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

ماه رجب ز مقدم اصغر چه با صفاست
نورش برای اهل زمین نور کبریاست
اصغر اصغر علی علی علی علی اصغر (۲)
**
امشب جهان غوغا شده شهر نبی زیبا شده
شادی کنید ای عاشقان امشب حسین بابا شده
اصغر اصغر علی علی علی علی اصغر (۲)
**
ماهی دگر در آمده از آسمان دین
آمد ز بهر تهنیت او روح الامین
اصغر اصغر علی علی علی علی اصغر (۲)
**
گشته زمین لبریز نور شهر مدینه در سرور
بیت حسین ابن علی از مقدمش وادی طور
اصغر اصغر علی علی علی علی اصغر (۲)
**
ما سائلان براه تو مولا نشسته ایم
چشم امید خود به نگاه تو بسته ایم
اصغر اصغر علی علی علی علی اصغر (۲)
**
ای غنچه ی باغ وفا امشب منم مست ولا
گاهی مدینه هستم و گاهی روم کرب و بلا
ا

• جمعه
• 16
• آذر
• 1397
• ساعت
• 14:59
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شد چو خرگاه امامت چون صدف
خالی از درهای دریای شرف

شاه دین را گوهری بهر نثار
جز در غلطان نماند اندر کنار

شیرخواره شیر غاب پر دلی
نعت او عبدالله و نامش علی

در طفولیت مسیح عهد عشق
انی عبدالله گو در مهد عشق

بهر تلقین شهادت تشنه کام
از دم روح القدس در بطن مام

ماهی بحر لدّنی در شرف
ناوک نمرود امت را هدف

داده یادش مام عصمت جای شیر
در ازل خون خوردن از پستان تیر

کودکی در عهد مهد استاد عشق
داده پیران کهنرا باد عشق

طفل خرد اما بمعنی بس سترک
کز بلندی خرد بنماید بزرک

خود کبیر است او چه بنماید صغیر
در میان سبعۀ سیاره تیر

عشق را چون نوبت طغیان رسید
شد سوی خیمه روان شاه شهید

دید اصغر خفته در حجر رب

• سه شنبه
• 21
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 11:29
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شب عید است و دل خراب شده
مست از باده های ناب شده
باده های بهشتی اند حلال
شب نوشیدن شراب شده
سر کشیدیم باده را، حتماً
می نویسند که ثواب شده
چشم وا کن ببین چه گل پسری
روی دست پدر به خواب شده
شب عشق و شب ولادتیِ
پسر ارشد رباب شده

ای بهشت خدا علی اصغر
باب حاجات ما علی اصغر

خانه لبریز از صدای علی
از صدای پر از خدای علی
بالی از جنس عرش آورده
جبرئیل خدا برای علی
آمد و حس بودنش انداخت
در سر کعبه هم هوای علی
آمده تا دلاوری باشد
بعد اکبر فقط به جای علی
آی اهل زمین خدا بخشید
جرم این خلق در ازای علی

آبروی گدا علی اصغر
باب حاجات ما علی اصغر

زنده کرده است یاد حیدر را
شاد کرده است قلب مادر را
و شبیه تمام

• پنج شنبه
• 23
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 10:27
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

میلاد ششماهه‌ی کربلا
حضرت علی‌اصغر(ع)

سحر ساقی مرا ساغر عطاکرد
مرا راهی راه کربلا کرد
همه ذکر لبم قالوا بلی کرد
مرا با شیرخواره آشنا کرد
شراب وصل را در ساغرم ریخت
دو جرعه از شراب کوثرم ریخت

شدم سرمست تا می در سبو ریخت
بدست خویش می را در گلو ریخت
ز صهبای ولا سّر مگو ریخت
به امر حق شراب از روبرو ریخت
نظر کردم جمال یار دیدم
گلی خوشبوی در گلزار دیدم

گلی که عطر و بوی یاس دارد
گلی که یک بغل احساس دارد
گلی که عطر خیرالناس دارد
عمویی همچنان عباس دارد
زدامان رباب اصغر رسیده
گلی از گلشن زهرا رسیده

به انگشت ولایت خاتم آمد
امیر عاشقان عالم آمد
ز لطف بیکرانش زمزم آمد
دم عیسی‌بن مریم را دم آمد
بود حبل‌ا

• پنج شنبه
• 23
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 17:00
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

خاتم یاران کربلایی

به به رباب صاحب قرص قمر شده
ارباب کائنات دوباره پدر شده
هفتادو یک نفر به تمنا درانتظار
هستند، در تکاملشان این پسر شده
تا دیده وا نمود در آغوش مادرش
گفتند حسین راهی راه سفر شده

• جمعه
• 24
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 21:32
• نوشته شده توسط
• حاج مرتضی محمودپور

بند( ۱ )
کوچکترین نگار و بابُ الحوائج اومد
صَلِّ عَلیٰ مــُــحمد...صلوات بر محمد(ص)
به عشقِ باباش،حسین... اسمشو گذاشت... علی
صدتا پسر اگه داشت ...اسمش و میزاشت.... علی

تو گوشش داره میگه
اذون... علی اکبــــر
اشهد و اَنَّ علــی....
وَلیُ الله ....حــیدر
(غنچه یِ یاسِ ارباب... باب الحوائج اصغر)(۳بار)

بند (۲)
می خنده وقتی خوابه...بوسیدنش ... ثوابه
روشنی بخش قلبِ...سکینه و ربابه
مثِ عموش ابالفضل ... تنها با یه اشاره
مشکلای بزرگ و میکنه حلّ و چاره

عطر و بویِ یاسه
چشمه یِ احساسه
دلیل لبــــخند
رو لـبِ عباسه
(غنچه یِ یاسِ ارباب... باب الحوائج اصغر)(۳بار)

بند(۳)
کوچکترین سربازِ ... امامِ عالمینه
آر

• یکشنبه
• 26
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 13:06
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

بنویسید از او از همۀ زاویه ها
تیترها پاورقی ها متن ها حاشیه ها
همه جمعند سر سفرهء ارباب حسین
رنگ و بوی علوی دارد اگر قافیه ها
جای دارد که بیایند دوباره همگی
به کمک ، مریم ها ، هاجرها ،آسیه ها
همۀ هاشمیون منتظر یک خبرند
حبس گردیده نفسهای همه در ریه ها
قلب ها می تپد و ثانیه ها حساس است
می شمارند همه تک تکِ این ثانیه ها
نوهء ماهرخِ حضرت زهرا آمد
علیِ سوم ارباب به دنیا آمد

خانۀ حضرت ارباب معطر شده است
رونق خانۀ اوچند برابر شده است
خانه ای با سه برادر ، سه قمر ، سه خورشید
پدری محو رخِ این سه برادر شده است
روی یک دوش ، رقیه ، علی اصغر حالا
جاش دوشِ دگرِ ساقی لشگر شده است
ز دو چشمش همه آثار بزرگی پی

• سه شنبه
• 28
• اسفند
• 1397
• ساعت
• 17:55
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

عشق ما را پرورانده تا که سر بالا کنیم
خویش را مانند قطره راهیِ دریا کنیم
اصغر و اکبر ندارد ما به دنیا آمدیم..
تا که خود را قابِ عکسِ حضرت مولا کنیم
در نگاهِ ما اثر بخشیده شد با یک نگاه
مرده را احیا نموده کار صد عیسا کنیم

(در وجودِ ما.. نمی دانم چه ظرفی دیده اند)
(ما علی گویانِ عالم را علی نامیده اند)

من علیِ کوچکم کوچکترین سردارِ عشق
رونقی آورده ام با خود به این بازارِ عشق
خلقتِ من فرق دارد با تمامِ کائنات
می شوم بنیانگذارِ مکتبی در کار عشق
مُهرِ تأییدی زنم بر کربلا با خونِ خود
بچّه شیرم می شوم یاریگرِ سالارِعشق

(با سرانگشتِ خودم، هر عقده ای وا می کنم)
(هر دلِ شوریده ای را مست و شیدا می کنم

• سه شنبه
• 6
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 17:15
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

باز امشب در رحمت به سویم باز شده
طبعم از سوی خدا باز به پرواز شده
شکرلله سخنم قافیه پرداز شده
از گلستان حسینی سخن آغاز شده
باز شد شاملم امشب زکرم لطف الاه
سخن عشق بگویم ز گل ثار الله

شهر یثرب بنگر وادی طور است امشب عرش وفرش ازقدمش چشمه ی نور است امشب
هر کجا می نگری غرق سرور است امشب ماه تابان ولایت به ظهور است امشب
آمده مظهر الطاف حق لم یزلی
شادمان از قدمش قلب حسین بن علی

رجبیون به جهان لاله ی احمر آمد
ز آسمان شرف ودین یکی اختر آمد
علوی سیرت و چون فاطمه منظر آمد
غنچه ی باغ ولایت علی اصغر آمد
آمده آنکه بود در دو جهان باب نجات
به گل روی چو ماه علی اصغر صلوات

از گلستان ولایت شجر آورده رباب
نخل

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:39
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

غم از دلهای مسلمین دور است
شیعه در شادمانی و شور است
امشب رسید از راه نجل رسول الله
گل ولا اصغر هستی ثارالله
گل حیدر علی اصغر (۲)

امشب مدینه گشته گلباران
روشن گشته چشم و دل یاران
شمع همه عترت سرتا به پا عصمت
بود به روز حشر شفیع بر امت
گل حیدر علی اصغر

مدینه از قدوم اوگلشن
چشم و دل حسین شده روشن
گل رباب آمد گوهرناب آمد
گلی ز گلزار ختمی مآب آمد
گل حیدر علی اصغر

از مقدمش جهان صفا دار
د عالم عطر کرب و بلا دارد
امشب ز لطف حق نور دو عین آمد
ز بوستان دین گل حسین آمد
گل حیدر علی اصغر

نجل امیرمومنان آمد
باب حاجات شیعیان آمد
گل ولا اصغر روح وفا اصغر
دراین جهان باشد امید ما اصغر
گل حیدر علی اصغر

حسی

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 12:41
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

امشب خدای آسمان دادهدیه ای برخاکیان
زمقدم گل حسین شادند همه افلاکیان
مولا علی اصغر مدد(۴)

گلواژه ی نور آمده باشادی و شور آمده
غنچه ی زیبای رباب نورالانور آمده
مولا علی اصغرمدد

از سوی خلاق مبین مه سر زدازسپهردین
زبهر تبریک آمده زآسمان روح الامین
مولا علی اصغر مدد
زذات حی سرمدی ز بوستان احمدی
پیچیده عطروبوی یک دسته گل محمدی
مولا علی اصغر مدد

ندارسدبه گوش جان آمده جانان جهان
نوه ی زهرا آمده با عطر گلهای جنان
مولا علی اصغر مدد
آقا به جان پدرت مرا مرانی از درت
بر سائلت نظر نما بگیر تو دست نوکرت
مولا علی اصغر مدد

ز نسل پاک حیدری تفسیر نوروکوثری
بخون حنجرت علی شفیع روز محشری
مولا علی اصغر مدد

مو

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 15:08
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

زنسل علی ساقی کوثر
گل باغ دین آمده اصغر
گل احمر علی اصغر
مدد اصغر(۲)

الا شیعیان نورعین آمد
عزیز رباب و حسین آمد
ز گل بهتر علی اصغر
مدداصغر

فضای مدینه شد عطرآگین
مهی سر زد از آسمان دین
رسید اختر علی اصغر
مدد اصغر

مدینه چنان وادی طور است
به قلب همه شادی و شور است
زمه برتر علی اصغر
مدد اصغر

تو نورخدایی منم بنده
ز تو تا ابد گشته شرمنده
تویی سرور علی اصغر
مدد اصغر

چو سائل سر راه تو هستم
به جان رقیه بگیر دستم
دم آخر علی اصغر
مدداصغر

علی کن نظر اشک و آه من
به دست تو باشد نگاه من
به چشم تر علی اصغر
مدد اصغر

• پنج شنبه
• 8
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 15:09
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

تو کجا عشق کجا عشق به قربان سرت
عشق یعنی تو بخندی و بخندد پدرت..

• پنج شنبه
• 15
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 11:13
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

شادیم ولی در دلمان غم مانده
داغت به دلِ هیئت و پرچم مانده
میلادِ تو یک روضۂ در لفّافه ست...
شش ماه دگر تا به محرّم مانده!

• پنج شنبه
• 15
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 14:22
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

انگارعالم باردیگرجان گرفته
شادی مجال غم ازاین وآن گرفته
ازابررحمت بازهم باران گرفته
سردارخوبی ها سر وسامان گرفته

امشب شب رؤیائی این عالمین
کوچک ترین حیدر به دستان حسین است

چشم انتظاری بنی هاشم به سر شد
طوبای باغ فاطمیون پر ثمر شد
نوری مضاف جمع خورشید وقمر شد
آقا برای چندمین دفعه پدر شد

اجماع کلی بنی هاشم همین است
این طفل تمثال امیرالمؤمنین است

یک تکه الماس است بر دستان بابا
مانند یک رود است درآغوش دریا

آئینه می گردد به روی دست سقا
صف بسته قومی محضرش بهر تماشا

اکبر نگاهش کرد او خندید، جان گفت
ارباب درگوشش مسیحایی اذان گفت

وقتش رسید آقا که نام او بگوید
با سرّ اعظم نام این مه رو بگوید
این

• پنج شنبه
• 22
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 13:34
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور

یه ستاره تو دامن خورشید
مات کرده نگاه مهتاب و
با چشای شبیه اقیانوس
آب کرده بازم دل آب و

آسمون باز کرده دستاش و
زیر لب سرّ بی نشون می‌گه
خالیه جای فاطمه وقتی
توی گوش علی اذون می‌گه

کل فامیل خونه‌ی ارباب
واسه مولود تازه مهمونه
آسمون مدینه از امشب
تا همیشه شهاب بارونه

بوی بارون میاد خدا رو شکر
یه نشونه‌اس برای اهل دعا
میگن امشب گدا گدا باشه
همه درداش دوا میشه یکجا

بعد نُه ماه انتظار امشب
اومد آرامش وجود رباب
دل ماه قبیله رو برده
پسر ته تغاریه ارباب

اومده تا که سیدالشهدا
بذاره بازم اسم باباش و
آخ چه کیفی می‌کنه ارباب
وقتی که میبینه علی‌هاش و

رگ و ریشه‌اش نژاد کوثره و
حیدری روح و مصطفایی جسم

• یکشنبه
• 25
• اسفند
• 1398
• ساعت
• 22:51
• نوشته شده توسط
• ابوالفضل عابدی پور