اشعار و ابیات عرفانی

مرتب سازی براساس

پندیات -(دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن ) *حجة الاسلام نیر تبریزی

736

پندیات -(دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن ) دلا گر گوهر مقصود خواهی دیده دریا کن
ز فیض دانۀ اشگ آستین پر درّ لالا کن
.
بقوسین علایق چند چون پرگار سرگردان
درون نه پای وجا از نقطۀ موهوم ادنی کن
.
ز فیض شمس لاهوتی در این نادوس ناسوتی
بتهلیلات اکسیریه نفس مرده احیا کن
.
بدار الخیر حکمت نِه رُخُ و در عین درویشی
بِنِه اکلیل زر بر سر به تخت هر مسی جا کن
.
اگر نقش بقا خواهی در این مرآت طبعانی
هیولا را بصورت آر و صورت را هیولا کن
.
چو دیو خیره در چاه طبیعت سرنگون تا کی
بیا بر شکل انسانی نگاهی سوی بالا کن
.
اگر چون پورعمران طالب نور تجلائی
عصای مسکنت بر دست گیر و سینه سینا کن
.
یکی کن جوهر روح و جسد با نقش لاهوتی
رهِ توحید گیر و ترک تثلیث نصاری ک

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

تقدیم به عزیزانی که با معلولیت کنار آمده اند و زینتِ زندگیشان امید است -(طاقتِ رنج چنان سنگِ صبورم دادند) * حسنعلی بالایی

313

تقدیم به عزیزانی که با معلولیت کنار آمده اند و زینتِ زندگیشان امید است -(طاقتِ رنج چنان سنگِ صبورم دادند) طاقتِ رنج چنان سنگِ صبورم دادند
از دل سنگ اگر راهِ عبورم دادند

قامتم در غمِ و اندوه فرو رفت ولی
سروِ افتاده نشد بس که غرورم دادند

گر چه در روزِ ازل بال ندادند مرا
شوقِ پرواز همانندِ طیورم دادند

شکوه ها دارد از این چرخِ فلک خلق ولی
من ندارم گله چون درک و شعورم دادند

همه جا پیشِ همه سفره‌ی دل باز نشد
نزدِ دلدار فقط جلوه‌ی طورم دادند

خبر از حالِ نهانم نتوان داد ولی
در عیان خنده به لب حالِ سرورم دادند

خنده زینت شده بر چهره‌ی پر چینم گاه
پسِ این خنده ولی چشمِ نمورم دادند

تا که تکمیل شود مستیم از باده‌ی وصل
جهد از دارِ فنا تا لبِ گورم دادند

تا به سر منزلِ مقصود رسانم غمِ دل
از سرِ خوانِ کرم

  • پنج شنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

جریان خواب فرزند عبدالباسط ، قاری معروف مصری -(مدح علی را گر کسی گوید عبادت می کند ) *حاج جواد رسولی

8958
34

جریان خواب فرزند عبدالباسط ، قاری معروف مصری  -(مدح علی را گر کسی گوید عبادت می کند ) مدح علی را گر کسی گوید عبادت می کند
یا بشنود توصیف وی از حق اطاعت می کند
.
شد اولین مداح وی خلّاق کلّ ما خَلَق
در شأن و تعریف علی قرآن کفایت می کند
.
راه علی راه خداست مقصود ذات کبریاست
هرکس دم از حیدر زند کسب شرافت می کند
.
آن کس که باشد با علی هردم بگوید یاعلی
شمس جمالش را یقین یک شب زیارت می کند
.
من کیستم من چیستم تا از علی گویم سخن
جبریل بر درگاه وی عرض ارادت می کند
.
در آیه ی من ذالّذی الّای استثنا علیست
بر رهروان مکتبش حتماً شفاعت می کند
.
عشق علی در هر دلی باشد صفای زندگی
در هر تپش دل با علی احساس لذّت می کند
.
مأیوس گردد گر کسی از مردم دنیای دون
چون بر علی رو آورد غرق محبت می کند
.
گر

  • چهارشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در فراق و عزای نوکرِ حسینی ، منصوری اردبیلی -(ای دل شکسته، بلبل خوش خوان اهل بیت ) * اکبر بیضائی بنابی

564

در فراق و عزای نوکرِ حسینی ، منصوری اردبیلی  -(ای دل شکسته، بلبل خوش خوان اهل بیت ) ای دل شکسته، بلبل خوش خوان اهل بیت
ای جان سپرده در شب هجران اهل بیت
.
مرغ دلت به سوی خدا پر کشیده است
دارم یقین که گشته ای مهمان اهل بیت
.
منصوری ای عزیز دل این حسینیان
ای مفتخر به نوکری و شأن اهل بیت
.
دردی کشیدی به مریضی در این جهان
برخود شفای دل طلب از جان اهل بیت
.
ارباب بی کفن به تو لطف اگر کند
برگ برات به دست توست به فرمان اهل بیت
.
اندر سرای قبر انیست حسین بود
زیرا گرفته ای به خود عنوان اهل بیت
.
امشب به نام تو همه ماتم گرفته‌اند
ای ریزه خوار خوان پر نعم اهل بیت
.
فقدان تو دل همۀ عاشقان بسوخت
بر غم نشسته امشب عزیزان اهل بیت
.
بیضائیا سعادت عقبا به این بود
دستت رسد به محکمه ، دامان اهل ب

  • شنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر روز دحو الارض -(ای کشتهٔ راه خدا سَیّدُ الشهدا) * امیر عباسی

342

شعر روز دحو الارض -(ای کشتهٔ راه خدا سَیّدُ الشهدا) ای کشتهٔ راه خدا سَیّدُ الشهدا
روی تو مصباحُ الهُدیٰ سَیّدُ الشهدا
در روز دَحوالارض خوانَم تو را مولا
شهیدِ سر جدا یوسف زهرا
مولا حسین جانم
مولا حسین جانم
مولا حسین یا حسین جانم...

بِنما دعا تا که شَوَم بندهٔ سبحان
دوری کنم از غفلت و وادیِ شیطان
دستم بگیر آقا تا که خدایی شَم
چو شهیدانِ تو کربلایی ‌شَم
مولا حسین جانم
مولا حسین جانم
مولا حسین یا حسین جانم...

ما قاریانِ کوثر و قدر و نور هستیم
با یا حسین چَشم انتظار ظهور هستیم
عهد وفا بستیم ما با اباصالح
اَلعَجَل اَلعَجَل یا اباصالح
یابن الحسن مولا
یابن الحسن مولا
پسر فاطمه ای گل زهرا...

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر تقدیم به عزیزان معلول -(من: سفره ی دل پیشِ خدا باز کنم) * حسنعلی بالایی

614

متن شعر تقدیم به عزیزان معلول  -(من: سفره ی دل پیشِ خدا باز کنم) من: سفره ی دل پیشِ خدا باز کنم
این نغمه به نامِ ایزد آغاز کنم

وقتی گرهی به کار دل می افتد
درگاهِ خدا قبله گهِ راز کنم

حکمِ ازلی بود که در اوجِ هنر
با بال و پر شکسته پرواز کنم

در زمره ی بندگانِ محنتکشِ او
ماندم که بساطِ عاشقی ساز کنم

با یک درِ بسته اش کنار آمده ام
تا صد درِ رحمت و کرم باز کنم

گر بر سرِ من دستِ کرم دوست کشَد
بر تاجِ سلاطینِ جهان ناز کنم

گر عمر همین یکی دو روز است چرا
با خود غمِ این دو روزه دمساز کنم ؟

از یعس نگو خدا نیارد که دمی
دست از هدفم کشیده اعراض کنم

منتکشِ دونان نشوم تا غمِ دل
با حضرت حق همیشه ابراز کنم

بی درد و محن میان این مردم کیست
محدودیتم دلیل ناکامی نیست

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر تقدیم به خیرین نیکوکار -(از فضلِ خدا ثروت و نیرو داری) * حسنعلی بالایی

1785
1

متن شعر تقدیم به خیرین نیکوکار -(از فضلِ خدا ثروت و نیرو داری) از فضلِ خدا ثروت و نیرو داری
از آلِ علی خصلتِ نیکو داری

بالی سبک از جود و سخا تا جنت
از دارِ فنا مثال تیهو داری

تقدیم به انسانهای نیک سرشت

از دامنِ تو جود و کرم میبارد
دستانِ تو بذر عبدی می‌کارد

از خلقِ خدا گره گشایی کردی
اعمالِ بد و نیک جزایی دارد

تقدیم به انسانهای نیک

پیراهنِ تقوی به تنت می آید
بر فرقِ تو تاجی ز شرف می باید

هنگامِ نشورِ همه تو خواهی دید
اعمالِ خوشت را ثمری می آید

تقدیم به ولایتمدارانِ نیکو کار

بوسیدن دست تو فضیلت دارد
چشمان تو اکسیر محبت دارد

نیکی همه از آلِ علی جا مانده
بخشودگیت عطرِ ولایت دارد

تقدیم به امام حسنیهای نیکو کار

درسِ عطا از حسن آموخته ای
چشم به لطف

  • چهارشنبه
  • 13
  • آذر
  • 1398
  • ساعت
  • 10:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر برای مردم سیستان -(چشمان خداوند چه پرباران است) * حسین جعفری

412

متن شعر برای مردم سیستان -(چشمان خداوند چه پرباران است) چشمان خداوند چه پرباران است
ابر است که لطفش به بلوچستان است

تقدیر، بلا، نعمت، ... خیر و شر ...یا
از هر چه که هست ، سیستان ویران است

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر اعتراض شب چله یلدا -(پاچه خواری می نمودم عشق شورا داشتم ) * حسین جعفری

520

شعر اعتراض شب چله یلدا -(پاچه خواری می نمودم عشق شورا داشتم ) پاچه خواری می نمودم عشق شورا داشتم
با دوصد دوز و کلک صد شور و غوغا داشتم

پول بیت المال را بالا کشیدم الفرار
نوش جان کردم هرآنقدری که تا جا داشتم

سفره دل وا نمیکردم برای عقده ام
مثل آقازاده ها گر شام یلدا داشتم

سور و سات چله ام بدجور جوره جور بود
قهوه، ویسکی، آبجوهای گوارا داشتم

گوشت و استیک و ماهی بره ی بریان به سیخ
هرچه از فکرت گذر کرده همان را داشتم

رشوه و رانت و تورم احتکار و صد قسم
پشت رویم انگ و برچسب افتراها داشتم

مصلحت دیدم ز اصلاحات و بارم بسته ام
در سیاست ها هوای جیب خود را داشتم

پول خود تبدیل کردم به دلار و ارز و ین
خانه و آپارتمان، استخر و ویلا داشتم

خواستم از مرز ایران بگذر

  • شنبه
  • 28
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر همدردی با هموطنان پرواز ایران اوکراین -(آهنگ خوشی... که از طنین افتاده) * حسین جعفری

630

متن شعر همدردی با هموطنان پرواز ایران اوکراین -(آهنگ خوشی... که از طنین افتاده) آهنگ خوشی... که از طنین افتاده
از داغ غمت به چهره چین افتاده

افسوس به پروانه ی ایران،اوکراین
با بال شکسته بر زمین افتاده

  • یکشنبه
  • 29
  • دی
  • 1398
  • ساعت
  • 18:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر عرفانی -(یک‌عده در امتحان حق لال شوند) * حسین جعفری

490

متن شعر عرفانی -(یک‌عده در امتحان حق لال شوند) یک‌عده در امتحان حق لال شوند
یک عده دگر همیشه خوشحال شوند

دین لق لقه ی زبان مردم گشته
در روز بصیرت همه غربال شوند

  • سه شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 13:41
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مظاهر کثیری نژاد

شور انقلابی ویژه ی رخدادهای سرزمین حجاز و کشتار شیعیان قطیف -(این جنایت آل سعوده این حکایت اهل سقیفه) * مظاهر کثیری نژاد

504
1

شور انقلابی ویژه ی رخدادهای سرزمین حجاز و کشتار شیعیان قطیف -(این جنایت آل سعوده  این حکایت اهل سقیفه) بند اول:
این جنایت آل سعوده
این حکایت اهل سقیفه
نهضت شیعیان حجازی
برکت شهدای قطیفه

ما همه مداحیم مثه/ عبدالله هانی
ما همه جان بر کف مثه/ قاسم سلیمانی
منتظر نابودیِ / سپاه سفیانی/ میمونیم

پای خون اربابمون/ همه پای کاریم
غربت مولامون بسه/ دیگه نمی ذاریم
برا ظهور منتقم / سینه زنان داریم /میخونیم
(لبیک یا ثارالله)(۳)
■■■■■■■■■■

بند دوم:
زنده ایم و ایشالا به وقتش
تهِ عمر یهودو می بینیم
گفته رهبر ما که به زودی
مرگ آل سعودو می بینیم

به دو لب سید علی/ چشم همه دنیاست
آینده توی قبضه ی /بچه های زهراست
اینو بدون آی سینه زن/هر یه شعار ماست/ یک سجیل

ابرهه نابوده با یک /اشاره ی مولا
امروز اگه آل سعود/ ن

  • شنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 احمد ایرانی نسب

متن شعر غزل کشتار مسلمانان هند -(درون سینه بساطی به غیرِ آه ندارد) * احمد ایرانی نسب

507

متن شعر  غزل کشتار مسلمانان هند  -(درون سینه بساطی به غیرِ آه ندارد) درون سینه بساطی به غیرِ آه ندارد
هر آن کسی که به غیر از خدا پناه ندارد

آهای مردم دنیا ، شبیه کبک بمانید
که مُثله کردن مظلوم ها نگاه ندارد

چقدر جهل مقدس! چقدر روضه ی مکشوف!
که صلح ، جای در این دفتر سیاه ندارد

من از سکوت قلم ها به این نتیجه رسیدم
شهادتین شما غیرِ " لا اله " ندارد

بسوزد این همه معبد که بین فتنه پناهی
برای کودک مظلوم و بی گناه ندارد

چگونه کوه بلا را به روی شانه بگیرد
که جسم نازک او تاب وزن کاه ندارد

میان جنگ و تنفر ، میان لعنت و نفرین
میان این همه ظلمت ، چراغ راه ندارد

ستم نمانَد و ظالم به خاک و خون بنشیند
که نور روزنه ای چاه کن ، به چاه ندارد

به دور باطل دیوار مرگ ها بنوی

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر جنایت علیه مسلمانان هند -(حرف آزادی‌ست ، اما جز قفس در هند نیست) * وحید عظیم پور

466

متن شعر جنایت علیه مسلمانان هند -(حرف آزادی‌ست ، اما جز قفس در هند نیست) حرف آزادی‌ست ، اما جز قفس در هند نیست
داد در هند است اما دادرس در هند نیست

فیل ها طاووس ها را زیر پا له میکنند
رحم حتی قدر یک بال مگس در هند نیست

زنده می‌سوزد به دست زنده در هندوستان
هیزم مهر است این که دسترس در هند نیست

هرکسی را می‌شود تعظیم کرد الّا خدا
هرز بسیار است و یک تیغ هرس در هند نیست

ماسک را دیندار در ایران به صورت می‌زند
دین ولی اندازه‌ی یک دم نفس در هند نیست

می‌کشند آن‌سو مسلمان را و اینجا ساکتند
ظاهرا امروز نان هیچ کس در هند نیست

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر غزل تلنگر -(هردفعه در یک قصّه افراطی‌گری کردیم) * محمد قاسمی

476

متن شعر غزل تلنگر -(هردفعه در یک قصّه افراطی‌گری کردیم) هردفعه در یک قصّه افراطی‌گری کردیم
از عمد یا با سهو ، دشمن‌پروری کردیم

فتوا به دینداری به حُکم‌خویشتن دادیم
طبق خوشایند دل خود نوکری کردیم

گفتیم که تسلیم رای صاحبُ الاَمریم
وقت عمل از نفس خود فرمانبری کردیم

رفتیم در جَلوَت لباس زُهد پوشیدیم
تا پیش آمد خَلوتی عصیان‌گری کردیم

وقتی خدا را ضامن روزی‌ ندانستیم
با نان‌بُری‌ از دیگران نان‌آوری کردیم

اینجا هوا آلوده از دود گناه ماست
ما آسمان شهر را خاکستری کردیم

دَر حَدّ خاک پای زوّارش شدن هم نیست
این‌سر که نذرِ آستانِ‌حیدری کردیم

بدبخت اَمثال مَنی کَز ترس یک ویروس
هر روز یاد حُجّت بن العسکری کردیم!!!
محمدقاسمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 13:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر کشتار مسلمانان مظلوم هند -(در هند که کار دشمن آزار شده) * محمد حبیب زاده

321

متن شعر کشتار مسلمانان مظلوم هند -(در هند که کار دشمن آزار شده) در هند که کار دشمن آزار شده
شیطان به صحابه های خود یار شده

مانند شغال می درند از هر سو
ای وای که غیرت و شرف خار شده

این ظلم جگر سوز ندارد پایان
داد از ستمی که گشته بسیار شده

در روز قیامت همگی مسئولیم
از بابت خون که پخش دیوار شده

وقتش شده متحد شده برخیزیم
نوبت به لگد کردن اشرار شده

این لحظه سکوت ابدا جایز نیست
والله قسم که وقت پیکار شده

ما بازدن زنان و مردان دیدیم
انگار مدینه باز تکرار شده

  • شنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

متن شعر غم فردای پدرها -(کرونا آمده تعطیل ، هزاران کار است ) * حسین رئوفی

585

متن شعر غم فردای پدرها -(کرونا آمده تعطیل ، هزاران کار است ) کرونا آمده تعطیل ، هزاران کار است
پدری دستفروش سر هر بازار است

اگر او نان نبرد خانه ندارد پاسخ
کودکی را که گرسنه ست و تنش بیمار است

پیک های موتوری کار ندارند امروز
پدری از غم فردای خودش بیدار است

صاحب ِ خانه که خواهان اجاره ست امشب
به همین مبلغ ناچیز خودش ناچار است

روز مزدی که دگر کار ندارد چه کند
به سرش شب غم عالم همگی آوار است

هر چه در خانه که بفروختنی بود فروخت
به کف خانه اگر فرش نباشد عار است

شب عید است نگردیم از آنها غافل
که از این قشر به دور و بر ما بسیار است

شعرت ای کاش «رئوفی» که اثر بگذارد
کرونا آمده تعطیل ، هزاران کار است

  • چهارشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

متن شعر آدم دیگر -(جای دارد که معطّر بشوم سالِ جدید ) * محسن راحت حق

369

متن شعر آدم دیگر -(جای دارد که معطّر بشوم سالِ جدید ) جای دارد که معطّر بشوم سالِ جدید
توبه ای کرده.. مطهّر بشوم سالِ جدید

بهرِ تعجیلِ فرج کاش دعایی بکنم
وَ اسیرِ غمِ دلبر بشوم سالِ جدید

گرچه که غوطه ورم بینِ گناهانِ زیاد
مددی گر برسد در بشوم سالِ جدید

خسته از خویشتنم وای ازین نَفسِ پلید
کاش یکِ آدمِ دیگر بشوم سالِ جدید

واقعاً شیعه خوبی که نبودم اصلاً..
می شود شیعه ی حیدر بشوم سالِ جدید ؟

شدم آلوده ی دنیا و فراموش شده..
دارم امّید که نوکر بشوم سالِ جدید

به غبارِ قدمِ حضرت صدیّقه قسم..
آخرش کشته ی مادر بشوم سالِ جدید

یا مُحوّل :عوضم کن که بریدم ز خودم
باعنایاتِ تو برتر بشوم سالِ جدید

  • پنج شنبه
  • 22
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

چند بیتی تقدیم به سپید پوشان زحمت کش؛ -(با لباسی سپید می آیی) * قاسم نعمتی

571

چند بیتی تقدیم به سپید پوشان زحمت کش؛ -(با لباسی سپید می آیی) چند بیتی تقدیم به سپید پوشان زحمت کش؛
کادر درمانی کشور که عاشقانه برای حفظ سلامتی مردم تلاش می کنند :

با لباسی سپید می آیی
عاشقانه کنار هر بیمار
می شوی با نگاه پُر مِهرت
لحظهٔ سخت ؛ یار هر بیمار

می برد غم زچهره ای رنجور
چون نسیم بهار لبخندنت
دست ِ رحمت نوشته روز ِ ازل
نام زینب به روی سربندت

ما به این صبر و استقامت تان
ای بزرگان عشق مدیونیم
باتمام وجود پیر و جوان
از شما عاشقانه ممنونیم

خستگی ؛دوری از عزیزان را
به دل و جان خریده اید شما
طعم ایثار و جانفشانی را
چون شهیدان چشیده اید شما

آرزو می کنیم این ایام
از غم و غصه ها رها بشویم
باز همراه خانواده شبی
زائر مشهدالرضا بشویم

  • شنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 01:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر کرونا -(سرچشمه ی هرچه شور و شر، آمریکاست) * حسین جعفری

598

متن شعر کرونا -(سرچشمه ی هرچه شور و شر، آمریکاست) سرچشمه ی هرچه شور و شر، آمریکاست
چون موشک و بمب ، پر خطر آمریکاست

مهمان دو روزه ی ،،کرونا،، برود
ویروس خطرناک بشر ،،آمریکاست،،

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر کرونا -(اسرار جهان کرد به گوشم پندی) * حسین جعفری

728

متن شعر کرونا -(اسرار جهان کرد به گوشم پندی) اسرار جهان کرد به گوشم پندی
با تکنولوژی اگر چه تو خرسندی

آموخت به آدمی ،،کرونا،، این را :
مغرور نباش چون به مویی بندی

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر غربت -(از خاک بقیع یاسمن می آید) * حسین جعفری

470

متن شعر غربت  -(از خاک بقیع یاسمن می آید) از خاک بقیع یاسمن می آید
صد غربت داغ نسترن می آید

بسته شده درب حرم مشهد و قم
دارد همه جا بوی ،،حسن،، ع می آید

  • جمعه
  • 15
  • فروردین
  • 1399
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

درزمینه ورود حضرت معصومه (س) به قم -( تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی) * ناشناس ؟؟؟

173

درزمینه ورود حضرت معصومه (س) به قم -( تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی) تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی
رحمت بیکران حق ،به جمع ماسوا شدی
روح کرامت و سخا ، ز جانب خدا شدی
به نغمه های عرشیان، همیشه در نوا شدی
دمی که از امام خود ، به امر حق جدا شدی
به دوره ی فراق او ، یکسره در دعا شدی
نامه رسید و دعوتی ، ز یار آشنا شدی
بهر وصال یار خود ، همسفر بلا شدی
به خاطر حضرت عشق ، وارد ماجرا شدی
شبیه یک پرنده ای ، به آسمان رها شدی
آمدی از مدینه و زائر کربلا شدی
سوی خراسان به سفر ، به جانب رضا شدی
تا به بیابان هدفِ ، هجمه ی ناروا شدی
بعد هجون دشمنان ، شاهد کشته ها شدی
چو ماه و انجم آمدی ، به جمع مردم آمدی
چه خوب شد بانوی من ، به جانب قم آمدی

تا که ورود تو به قم ، به مردمان خبر رسید
از پر هر فرشته ای ، به شهر صد گُهر رسید
فوج ملک نغمه کنان ، ز عرش بر گذر رسید
دمی که هودَجت ز ره ، به صد شکوه و فَر رسید
تا که لجام مرکبت ، به دست صد قمر رسید
بهر صلا به مقدمت ، صوت سروش سر رسید
به خیمه یاد تو که چون ، نسیمی از سحر رسید
طنابی از گیسوی حور ، ریسه ای از هنر رسید
ندا ز آسمان زدند ، که نور از سفر رسید
به خانه ات به بیت نور ، فاطمه ای دگر رسید
دوباره زینبی ز ره ، به شهر قم اگر رسید
برای مقدم تو بود ، اگر که سیم و زر رسید
به شرح اسماء خدا ، صفات تو به بر رسید
جوهر هر کتابتی، به لوح اگر اثر رسید
قلم تویی کرم تویی ، حریم و هم حرم تویی
واسطه ی فیض خدا ، به ذره ی عدم تویی

مِهر اگر رضای توست ، بر او چو ماه بوده ای
کعبه اگر وجود اوست ، تو قبله گاه بوده ای
به سوی آن کعبه ی خود ، پر از نگاه بوده ای
تو چشمه ی نور به هر ، شام سیاه بوده ای
کشته ی غربت رضا ، بر او گواه بوده ای
شهیده ی وصال او ، میان راه بوده ای
به وقت جان سپردنت ، چو بی پناه بوده ای
شبیه عمه زینبت ، اسیر آه بوده ای
ولی مگر به شهر قم ، بین سپاه بوده ای؟
شاهد طعنه هایی از ، قوم تباه بوده ای ؟
شاهد قتل دلبری ، چه دل بخواه بوده ای؟
شاهد قتل او کجا ، به قتلگاه بوده ای ؟
کجا میان شعله ها ، به خیمه گاه بوده ای؟
گواه کشتن کسی ، چه بی گناه بوده ای ؟
اگر که از برادرت ، به تیغ غم جدا شدی
مگر که زائر سری ، به روی نیزه ها شدی ؟

  • شنبه
  • 23
  • مهر
  • 1401
  • ساعت
  • 09:47
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد