به پای دار آوردم چونان میثم سر خود را
بریدم از هوای غیر او بال و پر خود را
گرفتم از ضریحش چند باری ساغر خود را
فدایش میکنم روزی پدر... هم مادر خود را
که یک دنیا بفهمد دوست دارم دلبر خود را
دم ایوان نشستم داد زد مستی که جامم باد
بدون حب حیدر آب خوردن هم حرامم باد
اگر ساقی کوثر اوست کوثر نوش کامم باد
که خالق گفته تا روز ابد بر او سلامم باد
خدا مثل خودش قالب گرفته حیدر خود را
همان که در صفاتش از خداوندی نشان دارد
یقیناً دست در خلق زمین و آسمان دارد
جهان را هم بگیرد روی انگشتش توان دارد
برای فتح دل در صورتش تیر و کمان دارد
همانی که به یغما برده قلب قنبر خود را...
خدا میخواست آقای دو دنیا مرتضی
- چهارشنبه
- 1
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 17:01
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور