حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس

غزل امام علی(ع) -(به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟) * فاطمه عارف‌نژاد

658

غزل امام علی(ع) -(به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟) به مسجد می‌رود یا سمت قربانگاه می‌آید؟
چرا از هر طرف امشب نسیم آه می‌آید؟

قدم‌هایش چقدر از خانه تا مسجد شتابان است
به سختی عرش دارد پا به پایش راه می‌آید

چه شوقی می‌چکد از صورتش وقت وضو امشب
برایش عاقبت آن لحظه دلخواه می‌آید

برای بار آخر کوچه کوچه کوفه می‌بیند
سراغ سایه‌های تیره، نور ماه می‌آید

هلا ای شهر! شام آخر است آماده‌ای آیا؟
چه بر روز تو در این فرصت کوتاه می‌آید؟

نمی‌بینند مردم حجم تنهایی مولا را
غریبی علی تنها به چشم چاه می‌آید

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

بگو یا علی مدد ... -(هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد) * محمد حسین کتابچی

6641
7

بگو یا علی مدد ... -(هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد) هر لیل و هر نهار بگو یا علی مدد
پنهان و آشکار بگو یا علی مدد

اوقات خویش را به بطالت مکن تلف
بگذار پای بر سر افلاک از شرف
با نیّت خلوص بکن رو سوی نجف
با شوق بی شمار بگو یا علی مدد

ای طایر شکسته پر نیمه جان بیا
زندانی حصار زمین و زمان بیا
از شش جهت به تیر حوادث نشان بیا
در شدّت فشار بگو یا علی مدد

مشکل گشا به هر دو سرا مرتضی علیست
با چشم دل ببین همه جا مرتضی علیست
مالک رقاب ما بخدا مرتضی علیست
در رنج و اضطرار بگو یا علی مدد

گر آگهی ز قدرت حلّال مشکلات
باید که پشت پا بزنی بر تعلّقات
غیر از علی مسبّب اسباب بر نجات
کس نیست غمگسار بگو یا علی مدد

هرگز نیافریده بحق آفریدگار
مردی بمثل حیدر و تیغی

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

استمداد از حضرت امیرالمومنین (ع) -(بی تومن ازجان گسستم یاعلی) *مرحوم حاج محمد حسنی اسکندانی

565

استمداد از حضرت امیرالمومنین (ع) -(بی تومن ازجان گسستم یاعلی) مرحوم حاج محمد حسنی اسکندانی
تخمیس از مرحوم نیر تبریزی

بی تومن ازجان گسستم یاعلی
بی تومن صدره به جستم یا علی
بی مدد از عشق رستم یا علی
(همتی کز پا نشستم یاعلی
مانده ام برگیردستم یاعلی)

ابتدای زندگی آغاز شد
صدهزاران دیو ودَد دمسازشد
مرغ عشقم عاشق پرواز شد
(تا به دیدار توچشمم باز شد
از جهان دل بر تو بستم یا علی)

آن کسان که عاشق کاشانه اند
عاشقی و عشق را بیگانه اند
پای بند عشق تو دیوانه اند
(مردم ار مست می میخانه اند
من زمینای تو مستم یا علی)

تار و پود عمر را تا ریستم
دیدم اندرعالم جان نیستم
گر نباشد عشق تو من چیستم
(من ندانم چیستم یا کیستم
هرچه هستم ازتو هستم یا علی)

عشق بازی غیر تو باشد هد

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح حضرت علی (ع) -(گرچه با خال تو ضرب المثلی ساخته اند ) * حسین جعفری

1018

مدح حضرت علی (ع) -(گرچه با خال تو ضرب المثلی ساخته اند ) گرچه با خال تو ضرب المثلی ساخته اند
باهر آهنگ نگاهت غزلی ساخته اند

از دو چشم تو دوتا آینه دراوردند
رنگ این آینه ها را عسلی ساخته اند

قدری از نور نبی مابقی اش نور خدا
از دو سرچشمه توحید . علی ساخته اند

آنقدر ماذنه ها نام تو را جار زدند
که ز ابروی تو خیرالعملی ساخته اند

تو ابرمرد زمانهای پر از آشوبی
بی سبب نیست ز تو شیر یلی ساخته اند

تو خدا نیستی اما چقدر بالایی
از تو در ذهن بشر رب جلی ساخته اند

هم در انجیل و صحف هستی و تورات و زبور
از تو یک قدرت بین المللی ساخته اند

روی پیراهن تو چند قمر کوک زدند
روی دست تو بهشت ازلی ساخته اند

دل ما هم که شده شیعه اثنی عشری
متوجه نشده اینکه خدا یا بشری

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(علی ای جان جانانم، ) *حاج نادر بابایی

1146
1

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام  -(علی ای جان جانانم، ) علی ای جان جانانم،

فدایت این دل و جانم

تویی رهبرتویی سرور

علی ای شاه مردانم

لسان الغیب اگرگفته کلام عشق را زیبا

که عشق آسان نموداول ولی افتادمشکلها

مگرخواجه نمیداندتویی مشکل گشامولا

شب و روز و مه وسالم

همه این نغمر را خوانم

علی ای جان جانانم

فدایت این دل و جانم

تو خورشید جهانتابی ویا ماه شبانگاهی

ویادر سینه عاشق سفیر عرشی و آهی

گدای آستانم من ،توشاهنشاه هرشاهی

نیم لایق اگر مولا

ولی ناخوانده مهمانم

علی ای جان جانانم

فدایت این دل و جانم

بهرکوی وبهر منزل ترا من جستجو کردم

زگهواره علی گفتم دهانم مشک بو کردم

وصالت درشب و روزم بهرجا آرزو کردم

تویی رکن عباداتم

تویی آئین ایمانم

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 09:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(چون کوفه که چهره‌ای پر از غم دارد) * عبدالرحیم سعیدی راد

630
1

شعر رباعی امام علی(ع) -(چون کوفه که چهره‌ای پر از غم دارد) چون کوفه که چهره‌ای پر از غم دارد
این سینه، دلی شکسته را کم دارد
در شهر علی یکی‌ست امّا انگار
هر كوچه هزار اِبن ملجم دارد

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام -(علیدور پیرو قرآن ) *مرحوم حاج بیوک اعظمی تبریزی

553
1

مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام  -(علیدور پیرو قرآن ) علیدور پیرو قرآن

علیدور رهبر اسلام

علیدور عزّت عالم

علیدور مفخر اسلام

علیدور شیر بی پروا

علیدور مرد بی همتا

علیدور حکمته دارا

علیدور صبریده دریا

علیدور هیکل تقوا

علیدور عالمه مولا

علیدور ساقی کوثر

علیدور رهبر اسلام

علیدور آیت خلّاق

علیدور آیته مصداق

علیدور مصحفه اوراق

علیدور منشا اخلاق

علیدور بخشش و ارفاق

علیدور چشمه ی میثاق

علیدور منظر طاها

علیدور مظهر اسلام

علیدور منبع ایمان

علیدور ناطق قرآن

علیدور علم بی پایان

علیدور خالقه برهان

علیدور دینه پشتیبان

علیدور شافع عصیان

علیدور کشتی عزّت

علیدور لنگر اسلام

علیدور بازوی قدرت

علیدور مخزن صولت

علیدور معدن غیرت

علیدور س

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

شعر پایداری -(دیدیم در آیینۀ سرخ محرم‌ها) * مجتبی خرسندی

118

شعر پایداری -(دیدیم در آیینۀ سرخ محرم‌ها) دیدیم در آیینۀ سرخ محرم‌ها
پر می‌شوند از بی‌بصیرت‌ها، جهنم‌ها

ما کمتریم و بارها خواندیم در تاریخ
«بسیارها» خورده شکست سختی از «کم‌ها»

راه نجات این است که یار علی باشی
حالا که دنیا پر شده از ابن‌ملجم‌ها...

در سینۀ ما هیچ ترسی از شهادت نیست
وقتی که روی دار شد معراج میثم‌ها

::

یک روز اسراییل را نابود خواهد کرد
فرماندهی از نسل طهرانی‌مقدم‌ها

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(شب تا به سحر نماز می‌خواند علی) * سعید بیابانکی

1766
1

شعر رباعی امام علی(ع) -(شب تا به سحر نماز می‌خواند علی) شب تا به سحر نماز می‌خواند علی
با دیدۀ تر، نماز می‌خواند علی
آن صبح که سجده‌گاه در خون غلتید،
گفتند: «مگر نماز می‌خواند علی؟»

  • پنج شنبه
  • 6
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل امام علی(ع) -(هرچند در پایان حج آخرین است) * سید محمد غفاری

1149
1

شعر غزل امام علی(ع) -(هرچند در پایان حج آخرین است) هرچند در پایان حج آخرین است
«من کنتُ مولا...» ابتدای قصه این است

دستی به دستی حلقه شد تا آسمان رفت
دستی که در اوج سخاوت بی‌نگین است

دستی به دستی حلقه شد، دستی که در جنگ
خیبرترین درها به پایش بر زمین است

دستی که نخلستانِ تا امروز باقی
از پینه‌های بی‌شمارش شرمگین است

تصویر بالا رفتن دست دو خورشید
عکس زلال برکۀ این سرزمین است

«الیوم اکملتُ لکم...» حتی خدا گفت:
«روزی که دین تکمیل خواهد شد همین است»

آینده روشن شد، همه دیدند، اما
امروز را تاریکیِ شب در کمین است

با دست بیعت آمدند و ماند پنهان
بغضی که با تبریک گفتن‌ها عجین است

نه! واقعیت را نمی‌بینند، هرچند
چشمانشان محو «امیرالمؤمنین» است

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:22
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

شعر رباعی امام علی(ع) -(جبریل مکرر این صلا را سر داد) * میثم مومنی نژاد

453

شعر رباعی امام علی(ع) -(جبریل مکرر این صلا را سر داد) جبریل مکرر این صلا را سر داد
بلغ، بلغ... ندا به پیغمبر داد
فرمان خداست: بر سر دست بگیر
آن دست که در رکوع انگشتر داد

چون صبح الست، عهد دیرینه گرفت
قرآن مجسم، به روی سینه گرفت
فرمود: علی از من و، من از علی‌ام
آیینه به روی دست آیینه گرفت

آن روز که خم، به دست دو دریا رفت
فردوس به خاک‌بوسی صحرا رفت
فریاد فلک به «اِکفِیانی» برخواست
تا دست محمد و علی بالا رفت

خورشید طلوع کرده از لبخندش
نور است و هزار رشته در پیوندش
دیدند در آسمان دستان رسول
دست علی است و یازده فرزندش

در آینه مهر و مه، شکوفایی کرد
دستان علی، بلند بالایی کرد
آن روز خداوند، خودش از مردم
با سورۀ «مائده» پذیرایی کرد

بت‌خانۀ شرک را شک

  • دوشنبه
  • 10
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:24
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

غربت -(نفسم تشنه ی این راز ونیاز است هنوز) * احمد حسین پور علوی

978

غربت -(نفسم تشنه ی این راز ونیاز  است هنوز) نفسم تشنه ی این راز ونیاز است هنوز
دلم افروخته از سوز وگداز است هنوز

باده نوشان پریشان وخمار آلوده
بشتابید در میکده باز است هنوز

هر چه از غربت مولا بنویسیم کم است
شرح این قصه ی پر غصه دراز است هنوز

متولد شده در کعبه ولی در مکه
بردن نام علی مسئله ساز است هنوز

در خودش عطر قدمهای علی را دارد
ترَک کعبه اگر چشم نواز است هنوز

شیعه را میکُشد این داغ که صدها سال است
مدفن فاطمه در چنگ حجاز است هنوز

در مسیر علی وفاطمه جان می
بازیم
ما برای حسنش نیز حرم می سازیم

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر و مدح حضرت امام علی(ع) -(بشنو از نی که در این باب حکایت باقی ست) * احمد حسین پور علوی

726

متن شعر و مدح حضرت امام علی(ع) -(بشنو از نی که در این باب حکایت باقی ست) بشنو از نی که در این باب حکایت باقی ست
تا خدا هست وعلی هست،ولایت باقی ست

هر چه رفتم به نجف شوق من افزونتر شد
تا دم مرگ هم این شور زیارت باقی ست

جن و انسان و ملک زائر کویش هستند
تا ابد در حرمش عرض ارادت باقی ست

سالها از تو فقط دم زده ام اما باز
بر زبان لحظه ی توصیف تو لکنت باقی ست

چارده قرن سرودند و سرودیم ولی
شرح غمهای تو تا روز قیامت باقی ست

باز در خلوت خود شام غریبان دارم
من به بخشندگی ولطف تو ایمان دارم

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

شعر رباعی امام علی(ع) -(دل در صدف مهر علی، دل باشد) *استاد محمد جواد غفورزاده

648

شعر رباعی امام علی(ع) -(دل در صدف مهر علی، دل باشد) دل در صدف مهر علی، دل باشد
جان‌ها به ولایش متمایل باشد
گفتند که ذوالفقار او را دو دَم است
تا مرز میان حقّ و باطل باشد

اوصاف جمیل، از علی یافت جمال
انصاف از او رسید تا حدّ کمال
در طول حکومتش نبخشید به کس
یک درهم بی‌حساب از بیت المال

در بُت‌شکنی علی خلیل است خلیل
حق را به خدا قسم دلیل است دلیل
میزان عدالت علی، بی‌تردید
در دست برادرش عقیل است عقیل

جان با هیجان گِرد سرش می‌گردید
پروانهٔ دل دور و برش می‌گردید
در عمرِ کمِ زمامداریِ علی
اسلام، به گِرد محورش می‌گردید

آفاق کجا نور جَلی را حس کرد؟
آرامش صبح اَزَلی را حس کرد؟
جز پنج بهار فرصت زود گذر
کی طعم عدالت علی را حس کرد؟

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:02
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(غم را به دل نماز، پا برجا كرد) * حمیدرضا شکارسری

511

شعر رباعی امام علی(ع) -(غم را به دل نماز، پا برجا كرد) غم را به دل نماز، پا برجا كرد
محراب عزا گرفته را دريا كرد
با زهر، وضو گرفت آن تيغ، آن گاه
بر فرق علی نشست و قرآن وا كرد

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(ايمان و امان و مذهبش بود نماز) * قیصر امین پور

769

شعر رباعی امام علی(ع) -(ايمان و امان و مذهبش بود نماز) ايمان و امان و مذهبش بود نماز
در وقت عروج، مركبش بود نماز
هنگام كه هنگامهٔ آن كار رسيد
چون بوسه ميان دو لبش بود نماز(۱)

امشب سر مهربان نخلی خم شد
مهتاب گرفت، شهر در ماتم شد
در خانۀ دور، بیوه‌ای شیون کرد
هم‌بازی کودک یتیمی غم شد

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:28
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

شعر غزل امام علی(ع) -(دل من! در هوای مولا باش) * یوسف رحیمی

781

شعر غزل امام علی(ع) -(دل من! در هوای مولا باش) دل من! در هوای مولا باش
یار بی‌ادعای مولا باش

گر نشد یاورش شوی همه عمر
گاه گاهی برای مولا باش

به گدایی تو هر کجا رفتی
یک سحر هم گدای مولا باش

دست من! دست‌گیر مردم باش
پینهٔ دست‌های مولا باش

پهن کن سفره‌ای برای یتیم
مستمند دعای مولا باش

پا به پایش اگر نشد بروی
لاأقل ردپای مولا باش

جان من! تا که در بدن هستی
باش اما فدای مولا باش

ای نَفَس! می‌روی به سینه برو
چون برآیی صدای مولا باش

از یمن، از دمشق و غزه بگو
شیعهٔ زخم‌های مولا باش

خار در چشم‌های مولا بود
چشم من! در عزای مولا باش...

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:04
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 میلاد عرفان پور

شعر غزل امام علی(ع) -(دل گرمی‌ام از دست‌های توست، دل گرمی‌ات از دست‌های من) * میلاد عرفان پور

639

شعر غزل امام علی(ع) -(دل گرمی‌ام از دست‌های توست، دل گرمی‌ات از دست‌های من) دل گرمی‌ام از دست‌های توست، دل گرمی‌ات از دست‌های من
دیگر زبان سرخ من بسته است، حرفی بزن ای مقتدای من!

آری زیادی بودم از اول، این را خودم هم خوب می‌دانم
وقتی تو عدل کاملی، دیگر، جایی نمی‌ماند برای من

یادت می‌آید؟ روزهای جنگ، ما دستمان در دست یکدیگر
من زخم می‌خوردم به جای تو، تو زخم می‌خوردی به جای من

تقویم‌ها یاد غدیرت را، از ذهن دنیا پاک می‌کردند
ای وای بر من...وای بر من...وای، بیرون نمی‌آمد صدای من

یک روز ما هم‌رزم هم بودیم، امروز ما هم‌درد هم هستیم
فرق دوتای تو سخن دارد، از حکمت فرق دوتای من!

تو رستگار لحظه‌هایی سرخ، من سوگوار لحظه‌هایی که...
دل گرمی‌ام از دست‌هایت بود، دل گرمی‌ات از د

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر قصیده‌واره امام علی(ع) -(در آستانش شمس می‌آید به استقبال) * سید جواد میرصفی

530

شعر قصیده‌واره امام علی(ع) -(در آستانش شمس می‌آید به استقبال) در آستانش شمس می‌آید به استقبال
ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال

سردرگریبانند ارباب قلم، آری
تاریخ حق دارد اگر باشد پریشان‌حال

تا ابتدای جادهٔ قدرش نخواهد رفت
هر قدر باشد ذهن جولان دیده و سیال

گر کعبه شد کعبه به روی او تبسم کرد
عشق یدالله است شرط صحت اعمال

هر کس هواخواه علی باشد فرود آید
بر دامگاه شانهٔ او طایر اقبال

جهل عرب راز ولایت را ز خاطر برد
زنده به گور اسلام را دیدیم چندین سال

می‌گفت جا دارد اگر جان بسپرد اسلام
وقتی درآوردند از پای زنی خلخال

نقشی نمی‌بست آه بر آیینهٔ عدلش
تنها شنید آه دلش را شمع بیت‌المال

فرق زبیر و مالک است افتادگی در عشق
در فتنه می‌گردد سره از ناسره غربال

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

جانم فدای امیر المومنینم (ع) -(هر که از سفره یِ ایمان تو شک بردارد) * منصوره محمدی مزینان

1152

جانم فدای امیر المومنینم (ع) -(هر که از سفره یِ ایمان تو شک بردارد) هر که از سفره یِ ایمان تو شک بردارد
بِروَد حاصل خود را ز دَرَک بردارد

آسمانِ سرِ ما سایه یِ اولاد علی ست
پس محال است که این سقف ترک بردارد

مثل این است که بی حیدر کرار، خدا
شمس را از دلِ مجموعِ فلـک بردارد

لعنتُ الله...مِن الآنِ اِلیٰ یومِ الاَبد
به هر آن که قدمِ غصبِ فدک بردارد

نشوَد ساحتِ دریا، نجس از پوزه یِ سگ
منطقی نیست ، که این آینه لَک بردارد

بی گمان صاحبِ دولت بِشود هر که کَفی
از سرِ سفره یِ تو، نان و نمک بردارد

در عیارِ دلِ ما عشقِ علی جلوه گر است
آن زمانی که خدا سنگِ محک بردارد

منکرِ حق علی را صد و ده بار ،بگو..
برود حاصل خود را زِ درک بردارد

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نذر نگاه مهربان مولی الموحدین امیر المومنین علیه السلام -(باز امشب دل من حسِ تغزل دارد) * منصوره محمدی مزینان

470

نذر نگاه مهربان مولی الموحدین امیر المومنین علیه السلام -(باز امشب دل من حسِ تغزل دارد) باز امشب دل من حسِ تغزل دارد
دفترم دامنی از دشتِ گلایل دارد

از همان روز که عطر تو به این خاک رسید
خار از شوق به روی سر خود گل دارد

تو همان قبله ی عشقی که نگاه کعبه
سمت چشمان نجیب تو تمایل دارد

دیدنِ روی تو را ... آینه ی لم یزلی
چه کسی غیر خدا، تاب و تحمل دارد؟

مثل خورشید که نورش به همه می تابد
مِــهر تو بر همه ذرّات... تفضل دارد

روی دستان دعایش گلِ لبخند خداست
هر که بر خانه ی تو ،دستِ توسل دارد

شادیت شادیِ حق ...خشم تو ازخشم خداست
پـس ... ولایِ تو مگر جای تعلّل دارد؟!

در غدیــراست که اَلیـومْ لَکُم اَکمَلتُم
با تو دیـنِ نبوی ... سِیر تکامـل دارد

در نجف جز سخن عشق به گوشم نرسید
باغِ تاک

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

السلام علیک یا امیر المومنین -(شبونه داری میری پیش یارت) * منصوره محمدی مزینان

535

السلام علیک یا امیر المومنین -(شبونه داری میری  پیش یارت) شبونه داری میری پیش یارت
چه بغضی داره قلب ذوالفقارت

فدای غربتت ای شاه کوفه
رسیده آخرایِ انتظارت

رسیده وقت دیدار نگاری
که سی ساله نشسته بی قرارت

بمیرم این شبا با اشک چشمات
می شد تَـر اون لبای روزه دارت؟

جلو چشمات توی آتیش فتنه
خزون شد باغ سبز نوبهارت

برای غربتت بسـّه همین که
یه چند سالی رو پنهون شد مزارت

گواهَن کیسه های نون و خرما
که تکریم یتیما بوده کارت

تو قلبِ کهشونایی که گردون
میگرده با نگاه و اعتبارت

  • چهارشنبه
  • 12
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

باباحیدر -(تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی) * اسماعیل شبرنگ

489

باباحیدر -(تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی) تا نظر بر این دل پر التهابم می کنی
با نوای دلنشین خویش خوابم می کنی

مطمئنم با نگاهی این شب قدر ای علی ع
تو حسابم می کنی و مستجابم می کنی

معجزه در چشم تو یعنی خدا را یافتن
ذره ای ناچیزم و چون آفتابم می کنی

دست ما را داده ای دست حسین فاطمه س
آه آباد توام وقتی خرابم می کنی

اشک می ریزم که مرهم روی زخمانت شوم
قطره قطره با غمت اینبار آبم می کنی

چشم هایم چشمه ی جوشان الطاف شماست
گریه باشم.. خارج از هر چه سرابم می کنی

آه ای بابابزرگ کربلا امشب مرا
روضه خوان غربت طفل ربابم می کنی

روضه خوانم روزه ام با روضه ی تو وا شده
یا حسینی گفتم و چشمان من دریا شده

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

برای چهارده قرن مظلومیت و اقتدار علی علیه السلام -(حکم کرد آخر کسی بین مسلمان ها و او) * صادق میرصالحیان

486

برای چهارده قرن مظلومیت و اقتدار علی علیه السلام -(حکم کرد آخر کسی بین مسلمان ها و او) حکم کرد آخر کسی بین مسلمان ها و او
تیغ آمد فرق قائل شد میان ما و او

ما که نزدیکیم و دوریم از علی تکلیف چیست؟
این طریق شیعه بودن را بگو تعریف چیست؟

نزد او که بی نهایت بود، صفر مطلقیم
انس و جن، عمریست مات از ضرب یوم الخندقیم

روی صحبت کیست، آنکه دست در دست خداست
یک جهان مست علی، ساقی ولی مست خداست

استواری علی شرح صراط المستقیم
مهربانی های او تفسیر رحمن الرحیم

کوه ویران می شود تا پلک بر هم می زند
باد طوفان می شود تا از علی دم می زند

مرد بیدار است او ،بستر ندیده پیکرش
جز شبی که جان بخواهد هجرت پیغمبرش
×
پیکرش این روزها اما میان بستر است
آیه امن یجیب این روزها خود مضطر است

ماه هم امشب به شکل

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امیرالمومنین (ع) -(مردم کوفه خوابشان برده) * مهدی مقیمی

460

امیرالمومنین (ع) -(مردم کوفه خوابشان برده) مردم کوفه خوابشان برده
مسجد اما هنوز بیدار است
از شبی که علی زمین افتاد
چشمِ محرابِ کوفه خونبار است

تازه فهمیده کوفه ، بی روح است
هم اذان هم نماز بی حیدر
مأذنه تشنۀ اذانِ علیست
نه صدای موذنی دیگر

اینکه با خود نسیم آورده
صوت جانسوزِ گریه های علیست
کوفه در قسمتِ فقیرنشین
همه اش پُر زِ ردِّ پای علیست

روی دیوارهای کاهگلی
جای یک سر ، زیاد دیده شده
اشک در چشمِ چاه حلقه زده
قامت نخلها خمیده شده

نیمۀ شب کُلون در باز است
پس کجایی یتیمِ تو تنهاست
یک کم از نانِ خالی اش مانده
چشم در راهِ چند تا خرماست

پس کجایی که تا خرابۀ شهر
ظاهراً یک دو فرسخی مانده
کودکانی گرسنه خوابیدند
سرد و تاریک ، مطبخی مانده

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

امام علی علیه‌السلام یاران اهل‌بیت -(چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست) * میثم مومنی نژاد

412

امام علی علیه‌السلام یاران اهل‌بیت -(چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست) چون نخل، در ایستادگی، خفتن توست
دل مشتری شیوۀ دُرّ سفتن توست
هر چند رطب‌های تو شیرین باشد
شیرین‌تر از آن علی علی گفتن توست

آیینه‌اش از غبارها تار نبود
بر لوح دلش به غیر دلدار نبود
بر دار زبان او بریدند ولی
از گفتن عشق دست بردار نبود

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(روشن چو دل از نور محبت گردد) * محمد علی مجاهدی

493

شعر رباعی امام علی(ع) -(روشن چو دل از نور محبت گردد) امام علی(علیه‌السلام):

«بِبَذْلِ الرَّحْمَةِ تُسْتَنْزَلُ الرَّحْمَةُ»

رحمت و دلسوزی در حق دیگران، موجب نزول رحمت می‌گردد.

? غرر الحِكَم، ص۳۰۵

روشن چو دل از نور محبت گردد
با مهر قرین، دور ز محنت گردد
گر طالب رحمتی، به رحمت رو کن
رحمت سبب نزول رحمت گردد

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(آغاز سخن به نام حق باید کرد) * محمد علی مجاهدی

735
1

شعر رباعی امام علی(ع) -(آغاز سخن به نام حق باید کرد) امام علی(علیه‌السلام):

«ذاکِرُ اللهِ سُبْحَانَهُ، مُجَالِسُهُ»

کسی که به یاد خداست، هم‌صحبت اوست.

? غرر الحِكَم، ص۳۶۹

آغاز سخن به نام حق باید کرد
هم پیروی از مرام حق باید کرد
با ذکر خداوند تعالی، خود را
هم‌صحبت و هم‌کلام حق باید کرد

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر رباعی امام علی(ع) -(گر بنده به حق رسید، مولا گردد) * محمد علی مجاهدی

663

شعر رباعی امام علی(ع) -(گر بنده به حق رسید، مولا گردد) امام علی(علیه‌السلام):

«بُکاءُ الْعَبْدِ مِنْ خَشْیَةِ اللهِ یُمَحِّصُ ذُنُوبَهُ»

گریۀ بنده از خوف خدا، گناهانش را از بین می‌برد.

? غرر الحِكَم، ص۳۱۲

گر بنده به حق رسید، مولا گردد
وز بندگی ار گریخت، رسوا گردد
گریان چو شود چشم تو از ترس خدا
دامان تو از گنه مبرّا گردد

  • چهارشنبه
  • 19
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

شعر غزل امام علی(ع) -(روی زمین نگذاشتی شب‌ها سر راحت) * رضا خورشیدی‌فرد

909

شعر غزل امام علی(ع) -(روی زمین نگذاشتی شب‌ها سر راحت) روی زمین نگذاشتی شب‌ها سر راحت
وقتی که دیدی مستمندی را سر راهت

در جمع مردم با تبسم می‌نشستی آه
اما نگفتی با کسی جز چاه از آهت

در بین نخلستان عرق می‌ریختی هر روز
تا شب کمی خرما و نان باشد به همراهت

رؤیای زیبایی برای هر یتیمی بود
بین خرابه نیمه‌شب‌ها چهرۀ ماهت

محراب کوفه شاهد راز و نیازت بود
مولای یا مولای نجوای سحرگاهت

هر چند طوفانی میان سینه‌ات جاری‌ست
آرامشی دارد توکلت علی اللّهت

شهری کمیلت می‌شود با هر فرازی از
یا نور و یا قدوس‌های گاه و بی‌گاهت

امروز هم دنیا به مردی چون تو محتاج است...

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد