حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس

السلام علیک یاامیرالمومنین -(تا دست خدا آینه را داد به کعبه) * عالیه رجبی

448

السلام علیک یاامیرالمومنین -(تا دست خدا آینه را داد به کعبه) تا دست خدا آینه را داد به کعبه
ازشدت شهدش ترک افتاد به کعبه*

پیش قدمش سینه درید و همه دیدند
این کار چه قدر وشرفی داد به کعبه

تاریکی بت خانه فرو ریخت به یمن
نوری که خداوند فرستاد به کعبه

وقتی عدد عشق درعالم صدو ده تاست
حرفی نزن از باقی اعداد به کعبه

آمیخته شد جاذبه و دافعه باهم
باآمدن جامع الاضداد! به کعبه

پرمیشود از عطر وجودش همه عالم
هربار می افتد گذر باد به کعبه

برسینه نگه داشته نقش شرفش را
ای عشق بگو دست مریزاد به کعبه

(کجازنی به مقام تونه فلک دارد
زشهدتوست اگر کعبه هم ترک دارد
سیدحسین_سیدی)*

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

السلام علیک یا امیر المومنین حیدر -(در شادی و غم ذکر خدا ورد لب توست) * منصوره محمدی مزینان

434

السلام علیک یا امیر المومنین حیدر -(در شادی و غم ذکر خدا ورد لب توست) در شادی و غم ذکر خدا ورد لب توست
تو شیرِ خداوندی و حیدر لقب توست

خورشید تویے...ماه وفلڪ خادمِ کویت
تو پاکتر از آبی و دریا نسبِ توست

از نور تو روشن شده سرچشمه یِ خورشید
گرمای زمین در اثر تاب وتب توست

تو منتخبِ عشقِ خداوندی و زهرا
تنها زنِ هم کُفوّ تو و منتخبِ توست

بعد از گل یاس تو کسی نیست،علی جان
جز چاه...که هم صحبتِ هر نیمه شب توست

بابای یتیمانی و در پیشِ یتیمان
عالم متحیّر زِ خضوع و ادب توست

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر مدح حضرت علی(ع) -(علی بر ماسِوا ،نِعمَ الاَمیر است) * منصوره محمدی مزینان

516

متن شعر مدح حضرت علی(ع) -(علی بر ماسِوا ،نِعمَ الاَمیر است) علی بر ماسِوا ،نِعمَ الاَمیر است
که ذکرش...منبعِ خیرِ کثیر است

به جِد...هر دانه ی تسبیحم امــــشب
به ذکرِ یا علی....نِعــــــمَ النَصیر است

نگاه کــــــــعبه امشب غرق حیرت
دعا امشب چه ناب و دلپذیر است

چو باشد ذکر او خَیرُ العبادات
سعادت، با علی معنا پذیر است

امـــــــیر و قافــــله سالار هستی
به غایت پادشاهی بس دلیر است

نگاه قدســــــــــیانِ عرشِ اعلا
برابر با نگاهش سر به زیر است

هزاران کـــــــــهکشان راه شیری
به دامِ زلف موّاجش اسیر است

خــدا نَــبْوَد ،ولی ذاتــــاًوجودش
شبیه حضرت حق بی نظیر است

بخوان از ماذنه"حَیّ عَلی العِشـــــق"
که بی نامش اذان ،جهلی کبیر است

"قسیــم النّار و

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

السلام علیک یا امیر المومنین -(تو ماهِ نور و خوشبختی) * منصوره محمدی مزینان

488

السلام علیک یا امیر المومنین  -(تو ماهِ نور و خوشبختی) تو ماهِ نور و خوشبختی
درِ هفت آسمون واشد
تویِ آیینه یِ کعبه
شهابِ عشق پیدا شد

شده هستیمونو صاحب
بهش میگن یلِ غالب
فقط هم کفوِّ زهرا شد
علیِ ابنِ ابیـــــطالب

(علی مولا .... علی مولا )

خدا هر چی هنر داشته
تو چشمِ مولا جا کرده
دلای عاشقا رو به....
جنونش مبتلا کرده

خدا محوِ تماشای
جمالِ ماهِ حیدر شد
فلک... سایه نشینِ اون
قدِ وبالایِ محشر شد

چه مولودی که بیت حق
تو مکه سینه چاکش شد
نجف اشرف ترین شهره
که مشتاقانه خاکش شد

(علی مولا .... علی مولا )

ملائک مست میخونه ش
رَدایِ حق روی شونه ش
زمین وآسمون هستن
گداهایِ در خونه اش

شده ذکر لبم هرشب
امیری یا اَبـَا الزینب
بنازم ناز شصتش رو
که هستش قاتلِ

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

در تعظیم حضرت علی علیه السلام -(شب با دل داغدیدۀ پر دردم) * عسگر شاهی

502
1

در تعظیم حضرت علی علیه السلام -(شب با دل داغدیدۀ پر دردم) شب با دل داغدیدۀ پر دردم
صحبت ز مه روی علی می‌کردم
گفتم اگرت بوی علی آرد باد؟
گفتا اگرش جان ندهم نامردم

بنازم شاه ملک لافتی را
که سلطان می‌کند عشقش گدا را
ندارد فرق ای دانای اسرار
ستایش کن علی را با خدا را

ما را رمق از روح و علی را ز خداست
هر جاست خدای ما علی هم آنجاست
ای آن که ز محدودی مردم گویی
گوییّ و ندانی که علی استثناست

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 14:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

دل کعبه -(علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی) * وحید محمدی

523

دل کعبه -(علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی) علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی
غلامتان بشویم و اماممان باشی

علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود
برای اهل زمین خدا امان باشی

علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب
برای سفره ی ایتام آب و نان باشی

علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم
فرشته ی اجل کفر و کافران باشی

به شانه های محمد هم از همان اول
نوشته بود، که باید تو میهمان باشی

تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس
بناست نور مسیری به آسمان باشی

هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم
«فمن یمت یرنی» را اگر ضمان باشی

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 وحید محمدی

یا علی مولا -(سرّ لولاک یا علی مولا) * وحید محمدی

921
1

یا علی مولا -(سرّ لولاک یا علی مولا) سرّ لولاک یا علی مولا
نور افلاک یا علی مولا
و سلامٌ علیٰ اباالایتام
پدر خاک یا علی مولا
خاک پای تو هر کسی بشود
می شود پاک یا علی مولا
سپر پیکر رسول الله
شیر بی باک یا علی مولا
پشت هر پهلوان مقابل تو
خورده بر خاک یا علی مولا

آبروی جهان علی مولا
تا ابد بی کران علی مولا

آمدی ذکر پر ثواب شدی
حس این شعرهای ناب شدی
کار بالا گرفت وقتی که
آمدی و خودت شراب شدی
آمدی و دلیل اصلی این
حال دیوانه ی خراب شد
تو سلونی نگفته پاسخ بر
این سوالات بی جواب شد
دوست دارم بگویم اینگونه
پدرِ شوهرِ رباب شدی

نور هفت آسمان علی مولا
تا ابد بی کران علی مولا

آمدی عشق را مثل کردی
دست ما را پر از غزل کردی
گاه گاهی به ما غزل

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح ومیلاد مولی الموحدین ع -(بعثتی در ورقِ کاغذِ من در راه است) * مهدی مقیمی

792
1

مدح ومیلاد مولی الموحدین ع -(بعثتی در ورقِ کاغذِ من در راه است) بعثتی در ورقِ کاغذِ من در راه است
به رسالت قلمم باز برانگیخته شد
بارِ سنگینِ نوشتن زِ یدالله، علی
امشب انگار به دوش قلم آویخته شد
وحی از عمق وجودم به قلم کرد نزول
عشق با گوشت و خونِ قلم آمیخته شد
قلم و جوهر و کاغذ همه گفتند علی
هر کسی گفت علی عالمِ فرهیخته شد
نشِمردم ولی آنطور که حسّم میگفت
صد و ده بار نمک در غزلم ریخته شد
کرد مرقوم ، قلم ، من که امامم علی است
راهیِ میکده ام شُرب مدامم علی است

رازِ خوشبختی ما داشتن عشق علیست
ما که با عشق علی کسب سعادت کردیم
قبلِ نامِ خودمان لفظِ گدا آوردیم
با گدائیِّ تو یک عمر ، سیادت کردیم
هر کسی زیر لبش زمزمه ای دارد و ما
به تو و زمزمۀ نام تو عادت کردیم
لحظ

  • سه شنبه
  • 28
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر مدح مولا علی(ع) -(تا حجاز آمدم و عشق تو سلمانم کرد ) * مهدی مردانی

522

متن شعر مدح مولا علی(ع) -(تا حجاز آمدم و عشق تو سلمانم کرد ) تا حجاز آمدم و عشق تو سلمانم کرد
یا علی گفتم و این جمله مسلمانم کرد
عشق با نام علی باده ی شبگیرم داد
((پیرهن چاک و غزلخوان و پریشانم کرد))
((گفت اسرار علی را نه تو دانی و نه من ))
و علی با دل من آنچه نمی دانم کرد
به گدایی نمازش دل بی تابم رفت
بلکه بخشید نگینی و سلیمانم کرد
یا علی گفتم و آیات خدا را خوانم
عشق با یک کلمه حافظ قرانم کرد
زخم از او مرهم از او شیعه ی مولا بودن
همه ی قصه ی دردیست که درمانم کرد

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یاعلی مدد -(آن راه که گفته عشق ما می پوییم) * سید محمد حسین ابوترابی

378

یاعلی مدد -(آن راه که گفته عشق ما می پوییم) یاعلی مدد
آن راه که گفته عشق ما می پوییم
خاک در اهل بیت را می بوییم

پُر می شود از عطر فضای دلمان
هر وقت که "یاعلی مدد" میگوییم

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 09:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غنچه -(گُل دیده ولی نخوانده آواز دلم) * سید محمد حسین ابوترابی

402

غنچه -(گُل دیده ولی نخوانده آواز دلم) گُل دیده ولی نخوانده آواز دلم
با هیچ کسی نبوده دمساز دلم

هروقت که غنچه میشود می گیرد
با ذکر" علی علی" شود باز دلم

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 09:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

حلقه گل -(با خود عطر عجیب دارد صلوات) * سید محمد حسین ابوترابی

393

حلقه گل -(با خود عطر عجیب دارد صلوات) با خود عطر عجیب دارد صلوات
بفرست از این جهت مجدد صلوات

خواهی بدهی هدیه به دست حیدر
یک حلقه ی گل بساز با صد صلوات

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 09:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن کاویانی

یا علی -(پِدَرَم روزِ پدَر گُفت بَرایَم اَز تو) * محسن کاویانی

1204
1

یا علی -(پِدَرَم روزِ پدَر گُفت بَرایَم اَز تو) پِدَرَم روزِ پدَر گُفت بَرایَم اَز تو
تا اَز این پَس پسَرَش هـَم پیِ راهـَش باشَد
پِدَرَم زندِگے اَم بودہ و مَن میخواهـَم
که فَقَط دَستِ خودَت پُشت و پَناهـَش باشَد

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 09:59
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مهربان تر از مادر... -(نسیم عطر حریمت ،چکیده در جانم ) * ندا نوروزی

429
4

مهربان تر از مادر... -(نسیم عطر حریمت ،چکیده در جانم ) نسیم عطر حریمت ،چکیده در جانم
رسیده ام به تو امّا هنوز،حیرانم

رسیده ام به نگاهت امیر عالم تاج
منی که خیره بر این آفتاب ایوانم

میان ذکر قنوتم،ضریح می بینم
میان سجده ی خود،مست بوی بارانم

من آمدم پدر مهربان تر از مادر...
ولی نیامده از رفتنم هراسانم

هنوز خاک مسیرت،نخفته امّا من...
به فکر راه نجف تا به مرز مهرانم

اگرچه ترک وطن نیست، نیتّم امّا...
فقط به قدر نمازی شکسته می مانم

نگو بساط دلم را نچیده خواهم رفت
نگو که وصله ی ناجور هر مسلمانم

شناسنامه ی من ، مُهر عاشقی دارد
اگرچه عاقبت عشق را نمیدانم

دلم خوش ست به پایان این غزل، وقتی
هنوز شاعر دربار امن سلطانم...

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

امید وصال -(بوی گلاب از در و دیوار بگذرد) * ایمان کریمی

456

امید وصال -(بوی گلاب از در و دیوار بگذرد) بوی گلاب از در و دیوار بگذرد
حیدر اگر که از سر بازار بگذرد

امید وصل حضرت حیدر سبب شده
روزی میثم از قِبَل دار بگذرد

اسمش الی الابد علی آباد می شود
از شهرمان اگر علی یک بار بگذرد

جز جای دشمنش... به گلستان شود بدل
گَرد قدومش از نفس نار بگذرد

سردار اگر علی ست، به عمربن عبدود
گویید تا ز لفظ سپهدار بگذرد

چرخی بزن میانه میدان کارزار
تا ذوالفقارت از رگ انکار بگذرد

جز شیعه کیست مات خداوند در نجف
تا قبل از این که لذت دیدار بگذرد

*ای کار ساز خلق به فریاد من برس
زان پیش تر که کار من از کار بگذرد*

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شیر خدا -(در شامگاه سیزده ماه تو کامل شد) * سید محمد حسین ابوترابی

462

شیر خدا  -(در شامگاه سیزده ماه تو کامل شد) در شامگاه سیزده ماه تو کامل شد
از پرده بیرون آمد و در کعبه داخل شد
شور و شعف بین ملائک صف به صف پیچید
در صحن که به باز هم بوی نجف پیچید
شایسته ی قدر تو چون جایی نبود آمد
دریا درون کعبه و در در صدف پیچید
مثل یتیمان مانده بودیم و پدر آمد
هی در زدیم و در که حیدر پشت در آمد
شیر خدا از بیشه ی بنت اسد حیدر
تا تیغ انسان واکند لب، میرسد حیدر
می آید و می غرد و شمشیر در دستش
تا گرگهای پیر را رو کم کند حیدر
گفتند بر پروردگار خود همه تبریک
از جان پیغمبر صدا زد فاطمه تبریک

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

بندی از ترجیع بند علوی : -(در نجف گر که مست بسیار است) * مجتبی خرسندی

145

بندی از ترجیع بند علوی : -(در نجف گر که مست بسیار است) در نجف گر که مست بسیار است
بر ضریح تو دست بسیار است

مست پیمانه ی بلای علی
مثل ما از الست بسیار است

چون علی هیچ کس نشد،‌اما
غیر او هرچه هست بسیار است

از "علیٌ مع الحق " است اگر
در جهان حق پرست بسیار است

عده ای دوست دار او نشدند
این چنین شد که پست بسیار است

اوست پیروز در نبردی که
احتمال شکست بسیار است

جز "ید الله فوق ایدیهم"
دست بالای دست بسیار است

با علی هر خراب شد آباد
"جُمِعَتْ في صِفاته أضداد"

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد حسین رحیمیان

متن شعر مدح امیرالمومنین علیه السلام -(از عرش تا فرش خدا ، باشد به فرمان علی) * محمد حسین رحیمیان

2737
2

متن شعر مدح امیرالمومنین علیه السلام -(از عرش تا فرش خدا ، باشد به فرمان علی) از عرش تا فرش خدا ، باشد به فرمان علی
از اول خلقت همه ، خوردند از نان علی

در جای جای این جهان ، کردیم هر چه جستجو
دیدیم گشته هر کسی ، یک جور حیران علی

هر کس که دارد آبرو ، دارد ارادت بر نجف
هر کس شده صاحب نفس ، دستش به دامان علی

در کعبه دنیا آمده ، آن کعبه سیار حق
او میهمان کعبه شد ، یا کعبه مهمان علی؟!

جلوه نمایی می کند ، بین تمام انبیا
پیغمبری که می شود ، گهواره جنبان علی

دارم سوال از دشمنان ، آیا نبی در سجده اش
خورده قسم بر آن سه تا ، یا اینکه بر جان علی ؟

دارم سوال از دشمنان ، آیا یکی از آن سه تا
دارد در عالم یاوری ، مانند سلمان علی؟

او خالقی که دیده را تنها عبادت می کند
پس فرق دارد

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 13:45
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

درمدح و منقبت حضرت مولی الموحدین مولانا علی ابن ابیطالب (ع) -(رکن این عالم زارکان توباشد یاعلی ) * مژده اردبیلی

572

درمدح و منقبت حضرت مولی الموحدین مولانا علی ابن ابیطالب (ع) -(رکن این عالم زارکان توباشد یاعلی ) چرکن این عالم زارکان توباشد یاعلی
جان این هستی ز بنیان توباشد یاعلی

برتو و آل تو ای صاحب کرم ازما درود
این کلام حی سبحان توباشد یاعلی

سرزمین عشق را تامرزهای بیدلی
رفتم دیدم که عرفان توباشد یاعلی

درمقام عشق تو کردم سئوالی ازخرد
دمبدم گفتا که حیران توباشد یاعلی

تایداللهی تورا درباوراندیشه هاست
آدمی مدیون ایمان تو باشد یاعلی

تاجدار معرفت بودی و هستی تاابد
معرفت خود سربفرمان توباشد یاعلی

درمقام بندگی فرزانه ای دیدم که گفت
گردش گردون بدستان توباشد یاعلی

لیلیة القدری که گشتم در مقامی معتکف
عالمی دیدم که مهمان توباشد یاعلی

برسرسجاده ای هربنده میگوید مدام
بندگی دربند یزدان توباشد یاعلی

مظهرذا

  • سه شنبه
  • 6
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد) * محسن صرامی

536

یاامیرالمومنین -(به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد) به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد
در اين دنياي خاكي او تجلي خدا باشد

خدا بود و نبي بود و بنا شد حضرت خاتم
نه در روي زمين بلكه امير ماسوا باشد

اگر چه اشرف كل خلايق بوده از اول
به بعثت ميرسد وقتي كه حرفش مرتضي باشد

چهل قرن است پيغمبر به لب ذكر علي دارد
نبي حق داشت با آيات قرآن آشنا باشد

علي شد نفس پيغمبر علي شد جانشين او
بنا بود از همه عالم حساب او جدا باشد

پيمبر با علي هر دو يكي هستند در باطن
اگر يا مصطفي گوئي همان يا مرتضي باشد

براي بت شكستن شد ركابش دوش پيغمبر
نمي فهمد كسي هرگز مقامش تا كجا باشد

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل‌مثنوی مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید) * محمد میرزایی‌بازرگانی

568

غزل‌مثنوی مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید) چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید
دلم می‌خواهد اما آه... از من برنمی‌آید

مرا بگذار و بگذر ای غزل! دیوانۀ سرکش!
از او گفتن، به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید

شنیدم با صدای او خدای او سخن می‌گفت
در این ساحت سکوتم من، صدایم در نمی‌آید

چه بنویسم؟ که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه
که نام او بلند است و به این دفتر نمی‌آید

«امیرالمؤمنین» واژه‌ست؟ نه، پیراهنی زیباست
ببین! بر قامتی جز قامت حیدر نمی‌آید

به شوق روی پیغمبر سه روز آذین شده یثرب
ولی بیرون دروازه‌ست پیغمبر، نمی‌آید

علی باید بیاید تا محمد گام بردارد
که پیغمبر به همراه یکی دیگر نمی‌آید

علی باید بیاید تا کنار مصطفی باشد
علی باید بیاید تا

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح و منقبت قصیده‌واره امام علی علیه‌السلام -(وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل) * سید جواد میرصفی

525
1

مدح و منقبت قصیده‌واره امام علی علیه‌السلام -(وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل) وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل
زدم به رسم ادب بعد از آن به خواجه تفأل

که حرف پیر خرابات و حق صحبت او شد
قلم به دست گرفتم بدون هیچ تأمل

قلم به دست گرفتم که از علی بنویسم
که چند بیت بسازم قصیده‌وار تغزل

همان علی که به وصفش کم است اگر بنشینند
به شور، شور و شعور و شعار و شعر و تخیل

همان علی که به اعجاز خطبه‌های فصیحش
بنای قصر سخن را درآوَرَد به تزلزل

همان علی که ز خاک قدوم اوست اگر خضر
کویر تف زده را می‌کند بهشت پر از گُل...

غبار وصلۀ نعلین اوست مُهر ملائک
کجا به کهنه عبایش نشست گرد تجمل؟

کجا برادری‌اش را دریغ داشته از حق؟
در آتش غضب عدل اوست دست تطاول

هنوز خواب پریشان کفر، نعرۀ تیغش
هنوز

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند) * اعظم سعادتمند

542

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند) به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند
که هرگز از تو و از خاندانت دل نخواهم کند

و ایمان دارم ‌ای مهرت قیامت‌ها به پا کرده
گنهکارانِ چون من عاشقت را زود می‌بخشند

پر از حس غریب روزهای آخر سالَم
پر از دودی که برمی‌خیزد از خاکستر اسفند

دلم امشب شبیه کوچه‌های تا حرم تنگ است
دلم در حسرت ایوان دلباز شما تا چند؟

و غمگینم به قدر شانۀ سنگین گاری‌ها
که ساکم را به سختی تا خیابان تو آوردند

و مسکینم به قدر آن گدایانی که در غربت...
فقط امّید دارم از تو ‌ای شاه نجف لبخند
::
نشستم گوشۀ صحنت برایت شعر می‌خوانم
اگر این لحظه‌ها حس می‌کنم هستم سعادتمند

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،) * مجتبی مهدوی سعیدی

710

غزل مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،) نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد

چه حُسن یوسف و داودی و چه مریم و نرگس
محمدی‌ست برایم، گلی که بوی تو دارد

چو بی‌غدیر تو تقدیر نیست کوثر مستی
چگونه دم نزنم از خُمی که بوی تو دارد؟...

شود ز عشق تو گفتن، که مشکل است نهفتن
بهار، شوق شکفتن به آرزوی تو دارد

چنین که جامه به تن داری از شکوفۀ طوبی
بهشت می‌کند این نفحه‌ها که کوی تو دارد

نظر به خاک، تو داری که باز مشک‌فشان است
طهارت آب اگر دارد از وضوی تو دارد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد) * سید علیرضا شفیعی

436

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد) در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد
در شرح قرآن چشمت، آیه به آیه قلم زد

فریاد نهج‌البلاغه، با چرخش ذوالفقارت
همدم شد و بر سر کفر، تیغ عدم دم به دم زد

اکسیر عشق تو غوغاست، بی‌شک طلا می‌شود خاک
حتی خدا روز خلقت، از کیمیای تو دم زد

در خواب بودم دمادم، در خواب... یک خواب مبهم
یاد تو چون سرمۀ صبح، بیداری‌ام را رقم زد

بال و پرم را شکسته، بار گناهانم آقا
ای کاش می‌شد دوباره، بالی به دور حرم زد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ترکیب‌بند مدح امام علی علیه‌السلام -(دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند) * مرحوم امیر حسین مومنی

645

ترکیب‌بند مدح امام علی علیه‌السلام -(دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند) دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند
تا نور توست، راه کسی گم نمی‌کند

در لحظه‌های سبز مناجات با خدا
حتی کلیم چون تو تکلم نمی‌کند

در زندگی غذای تو شد نان جو، نمک
مرد بهشت، روی به گندم نمی‌کند

جان پیمبری! اگر از او جدا شوی
یک غنچه این بهشت تبسم نمی‌کند

او راحت تو و تو قرار پیامبر
می‌یافت با تو جان دوباره پیامبر

وقتش رسیده است که یک آرزو کنی
این خاک را زلال‌تر از آبرو کنی

تا عرش شانه‌های نبی کرده‌ای عروج
تا مثل او به دعوت معراج رو کنی

دنیا به حسرت نگهت زیر پات ماند
تا چند کفش‌های خودت را رفو کنی؟

هم‌صحبت تو نیست کسی غیر فاطمه
برخیز سمت آینه تا گفتگو کنی

زیباترین طلیعۀ قدر تو فاطمه‌ست
پشت و پناه خی

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح امام علی (ع) -(رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند) * سید محمد غفاری

508

غزل مدح امام علی (ع) -(رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند) رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگی‌اش دست تمناست بلند

قطره در قطره كه تا ساحل لطفش برسد
موج دستی‌ست كه از شانۀ دریاست بلند

واژه در واژۀ آن هیچ كم از قرآن نیست
خطبه‌هایی كه در اندیشه و معناست بلند

و در آیینۀ هر آیه خداوند نوشت
شأن آن نام كه در سورۀ اعلاست بلند

ذوالفقار است به رقص آمده در معركه یا،
گردبادی‌ست كه از دامن صحراست بلند؟

مگذارید كه این قصه به پایان برسد
ماجرایی‌ست كه همچون شب یلداست بلند

چند قرنی‌ست كه تاریخ سؤالش این است:
نالۀ كیست كه در نیمۀ شب‌هاست بلند؟

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی امام علی علیه‌السلام -(تا صبح علی بود و مناجات شَبش) *استاد محمد جواد غفورزاده

512

رباعی امام علی علیه‌السلام -(تا صبح علی بود و مناجات شَبش) تا صبح علی بود و مناجات شَبش
در اوج دعا روح حقیقت‌طلبش
لبیک‌زنان به جای پیغمبر خفت
ذکر «بِاَبی اَنتَ و اُمّی» به لبش

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح حضرت امام علی (ع) -(مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟) * سید جواد میر صفی

629

غزل مدح حضرت امام علی (ع) -(مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟) مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟
که وقت دیدن او ماه بود مدهوشش

نیافتند یتیمان هنوز هم، وطنی
یتیم‌خانه‌تر از سرزمین آغوشش

هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو پیداست
میان هر نخی از وصله‌های تن‌پوشش

امیر زهد و قناعت به گوش این دنیا
چقدر خطبه که خواند و نرفت در گوشش

زمانه می‌برد او را ز خاطرش؟ آری!
زمانه‌ای که خدا می‌شود فراموشش
::
تمام هستی‌ات ای دل، محبت مولاست
بهشت چیست؟ چنین کودکانه مفروشش!

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا ابوتراب -(در میان لرزه‌های شک صلابت یقین) * اسماعیل امینی

419

یا ابوتراب -(در میان لرزه‌های شک صلابت یقین) در میان لرزه‌های شک صلابت یقین
آن عمود آفرینش جهان، عماد دین

آن‌که فقر خاک‌ها به یمن خاکساری‌اش
از خجستگی گذشت از آسمان هفتمین

آسمان جاگرفته در زمین، ابوتراب!
فخر می‌کند به نام او بر آسمان، زمین

ای فراتر آن‌چنان که رفته تا فراز عرش
ای فروتن آن‌چنان که با یتیم همنشین

یا علی مدد! کلام تو شفای جان ماست
یا علی!‌ حضور تو ظهور مصحف مبین

ما مکرر آمدیم و سائلانه این‌چنین
ای غدیر رحمت خدا، امیرمؤمنین!

سائلان بر آستان لطف تو مکررند
ای نهاده بر کف نیاز سائلان نگین

ما شبانه‌های فقر کوچه‌های کوفه‌ایم
شوق و انتظار را در اشک‌هایمان ببین...

ای امام مانده در میان شیعه هم غریب!
باد تا ابد قرون به نام نا

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد