حضرت علی علیه السلام

مرتب سازی براساس
 محسن صرامی

یاامیرالمومنین -(به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد) * محسن صرامی

594

یاامیرالمومنین -(به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد) به او دادند كشتي را كه در آن ناخدا باشد
در اين دنياي خاكي او تجلي خدا باشد

خدا بود و نبي بود و بنا شد حضرت خاتم
نه در روي زمين بلكه امير ماسوا باشد

اگر چه اشرف كل خلايق بوده از اول
به بعثت ميرسد وقتي كه حرفش مرتضي باشد

چهل قرن است پيغمبر به لب ذكر علي دارد
نبي حق داشت با آيات قرآن آشنا باشد

علي شد نفس پيغمبر علي شد جانشين او
بنا بود از همه عالم حساب او جدا باشد

پيمبر با علي هر دو يكي هستند در باطن
اگر يا مصطفي گوئي همان يا مرتضي باشد

براي بت شكستن شد ركابش دوش پيغمبر
نمي فهمد كسي هرگز مقامش تا كجا باشد

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

غزل‌مثنوی مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید) * محمد میرزایی‌بازرگانی

627

غزل‌مثنوی مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید) چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید
دلم می‌خواهد اما آه... از من برنمی‌آید

مرا بگذار و بگذر ای غزل! دیوانۀ سرکش!
از او گفتن، به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید

شنیدم با صدای او خدای او سخن می‌گفت
در این ساحت سکوتم من، صدایم در نمی‌آید

چه بنویسم؟ که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه
که نام او بلند است و به این دفتر نمی‌آید

«امیرالمؤمنین» واژه‌ست؟ نه، پیراهنی زیباست
ببین! بر قامتی جز قامت حیدر نمی‌آید

به شوق روی پیغمبر سه روز آذین شده یثرب
ولی بیرون دروازه‌ست پیغمبر، نمی‌آید

علی باید بیاید تا محمد گام بردارد
که پیغمبر به همراه یکی دیگر نمی‌آید

علی باید بیاید تا کنار مصطفی باشد
علی باید بیاید تا

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مدح و منقبت قصیده‌واره امام علی علیه‌السلام -(وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل) * سید جواد میرصفی

583
1

مدح و منقبت قصیده‌واره امام علی علیه‌السلام -(وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل) وضو گرفتم و کردم به رب عشق توکل
زدم به رسم ادب بعد از آن به خواجه تفأل

که حرف پیر خرابات و حق صحبت او شد
قلم به دست گرفتم بدون هیچ تأمل

قلم به دست گرفتم که از علی بنویسم
که چند بیت بسازم قصیده‌وار تغزل

همان علی که به وصفش کم است اگر بنشینند
به شور، شور و شعور و شعار و شعر و تخیل

همان علی که به اعجاز خطبه‌های فصیحش
بنای قصر سخن را درآوَرَد به تزلزل

همان علی که ز خاک قدوم اوست اگر خضر
کویر تف زده را می‌کند بهشت پر از گُل...

غبار وصلۀ نعلین اوست مُهر ملائک
کجا به کهنه عبایش نشست گرد تجمل؟

کجا برادری‌اش را دریغ داشته از حق؟
در آتش غضب عدل اوست دست تطاول

هنوز خواب پریشان کفر، نعرۀ تیغش
هنوز

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند) * اعظم سعادتمند

623

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند) به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند
که هرگز از تو و از خاندانت دل نخواهم کند

و ایمان دارم ‌ای مهرت قیامت‌ها به پا کرده
گنهکارانِ چون من عاشقت را زود می‌بخشند

پر از حس غریب روزهای آخر سالَم
پر از دودی که برمی‌خیزد از خاکستر اسفند

دلم امشب شبیه کوچه‌های تا حرم تنگ است
دلم در حسرت ایوان دلباز شما تا چند؟

و غمگینم به قدر شانۀ سنگین گاری‌ها
که ساکم را به سختی تا خیابان تو آوردند

و مسکینم به قدر آن گدایانی که در غربت...
فقط امّید دارم از تو ‌ای شاه نجف لبخند
::
نشستم گوشۀ صحنت برایت شعر می‌خوانم
اگر این لحظه‌ها حس می‌کنم هستم سعادتمند

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،) * مجتبی مهدوی سعیدی

828

غزل مدح و منقبت امام علی علیه‌السلام -(نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،) نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد

چه حُسن یوسف و داودی و چه مریم و نرگس
محمدی‌ست برایم، گلی که بوی تو دارد

چو بی‌غدیر تو تقدیر نیست کوثر مستی
چگونه دم نزنم از خُمی که بوی تو دارد؟...

شود ز عشق تو گفتن، که مشکل است نهفتن
بهار، شوق شکفتن به آرزوی تو دارد

چنین که جامه به تن داری از شکوفۀ طوبی
بهشت می‌کند این نفحه‌ها که کوی تو دارد

نظر به خاک، تو داری که باز مشک‌فشان است
طهارت آب اگر دارد از وضوی تو دارد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:21
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد) * سید علیرضا شفیعی

528

غزل توسل امام علی علیه‌السلام -(در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد) در کوچه‌های نگاهت، ای کاش می‌شد قدم زد
در شرح قرآن چشمت، آیه به آیه قلم زد

فریاد نهج‌البلاغه، با چرخش ذوالفقارت
همدم شد و بر سر کفر، تیغ عدم دم به دم زد

اکسیر عشق تو غوغاست، بی‌شک طلا می‌شود خاک
حتی خدا روز خلقت، از کیمیای تو دم زد

در خواب بودم دمادم، در خواب... یک خواب مبهم
یاد تو چون سرمۀ صبح، بیداری‌ام را رقم زد

بال و پرم را شکسته، بار گناهانم آقا
ای کاش می‌شد دوباره، بالی به دور حرم زد

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

ترکیب‌بند مدح امام علی علیه‌السلام -(دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند) * مرحوم امیر حسین مومنی

708

ترکیب‌بند مدح امام علی علیه‌السلام -(دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند) دریا بدون ماه تلاطم نمی‌کند
تا نور توست، راه کسی گم نمی‌کند

در لحظه‌های سبز مناجات با خدا
حتی کلیم چون تو تکلم نمی‌کند

در زندگی غذای تو شد نان جو، نمک
مرد بهشت، روی به گندم نمی‌کند

جان پیمبری! اگر از او جدا شوی
یک غنچه این بهشت تبسم نمی‌کند

او راحت تو و تو قرار پیامبر
می‌یافت با تو جان دوباره پیامبر

وقتش رسیده است که یک آرزو کنی
این خاک را زلال‌تر از آبرو کنی

تا عرش شانه‌های نبی کرده‌ای عروج
تا مثل او به دعوت معراج رو کنی

دنیا به حسرت نگهت زیر پات ماند
تا چند کفش‌های خودت را رفو کنی؟

هم‌صحبت تو نیست کسی غیر فاطمه
برخیز سمت آینه تا گفتگو کنی

زیباترین طلیعۀ قدر تو فاطمه‌ست
پشت و پناه خی

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:24
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح امام علی (ع) -(رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند) * سید محمد غفاری

629

غزل مدح امام علی (ع) -(رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند) رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگی‌اش دست تمناست بلند

قطره در قطره كه تا ساحل لطفش برسد
موج دستی‌ست كه از شانۀ دریاست بلند

واژه در واژۀ آن هیچ كم از قرآن نیست
خطبه‌هایی كه در اندیشه و معناست بلند

و در آیینۀ هر آیه خداوند نوشت
شأن آن نام كه در سورۀ اعلاست بلند

ذوالفقار است به رقص آمده در معركه یا،
گردبادی‌ست كه از دامن صحراست بلند؟

مگذارید كه این قصه به پایان برسد
ماجرایی‌ست كه همچون شب یلداست بلند

چند قرنی‌ست كه تاریخ سؤالش این است:
نالۀ كیست كه در نیمۀ شب‌هاست بلند؟

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی امام علی علیه‌السلام -(تا صبح علی بود و مناجات شَبش) *استاد محمد جواد غفورزاده

574

رباعی امام علی علیه‌السلام -(تا صبح علی بود و مناجات شَبش) تا صبح علی بود و مناجات شَبش
در اوج دعا روح حقیقت‌طلبش
لبیک‌زنان به جای پیغمبر خفت
ذکر «بِاَبی اَنتَ و اُمّی» به لبش

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مدح حضرت امام علی (ع) -(مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟) * سید جواد میر صفی

701

غزل مدح حضرت امام علی (ع) -(مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟) مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟
که وقت دیدن او ماه بود مدهوشش

نیافتند یتیمان هنوز هم، وطنی
یتیم‌خانه‌تر از سرزمین آغوشش

هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو پیداست
میان هر نخی از وصله‌های تن‌پوشش

امیر زهد و قناعت به گوش این دنیا
چقدر خطبه که خواند و نرفت در گوشش

زمانه می‌برد او را ز خاطرش؟ آری!
زمانه‌ای که خدا می‌شود فراموشش
::
تمام هستی‌ات ای دل، محبت مولاست
بهشت چیست؟ چنین کودکانه مفروشش!

  • دوشنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا ابوتراب -(در میان لرزه‌های شک صلابت یقین) * اسماعیل امینی

484

یا ابوتراب -(در میان لرزه‌های شک صلابت یقین) در میان لرزه‌های شک صلابت یقین
آن عمود آفرینش جهان، عماد دین

آن‌که فقر خاک‌ها به یمن خاکساری‌اش
از خجستگی گذشت از آسمان هفتمین

آسمان جاگرفته در زمین، ابوتراب!
فخر می‌کند به نام او بر آسمان، زمین

ای فراتر آن‌چنان که رفته تا فراز عرش
ای فروتن آن‌چنان که با یتیم همنشین

یا علی مدد! کلام تو شفای جان ماست
یا علی!‌ حضور تو ظهور مصحف مبین

ما مکرر آمدیم و سائلانه این‌چنین
ای غدیر رحمت خدا، امیرمؤمنین!

سائلان بر آستان لطف تو مکررند
ای نهاده بر کف نیاز سائلان نگین

ما شبانه‌های فقر کوچه‌های کوفه‌ایم
شوق و انتظار را در اشک‌هایمان ببین...

ای امام مانده در میان شیعه هم غریب!
باد تا ابد قرون به نام نا

  • جمعه
  • 6
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است) * فاضل نظری

2673
11

متن شعر امام علی -(به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است) به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همان‌قدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است

قلندرها و درویشان و حق‌گویان و عیّاران!
من از راهی خبر دارم که ذکرش قل‌هوالله است

ندارم آرزویی جز مقام عشق ورزیدن
که از دل آخرین حبّی که بیرون می‌شود، جاه است...

سکوتی سایه افکنده‌ست همچون ابر بر صحرا
شب آرام است و نخلستان پر از تنهایی ماه است

کسی با چاه راز رنج خود را باز می‌گوید
چه تسبیحی‌ست این؟! آه است، این آه است، این آه است

نمی‌خوانم خدایش گرچه از اوصاف او پیداست
که هم بر عیب ستّار است، هم بر غیب آگاه است

به سویش بس‌که مردم چون گدا دست طلب دارند
جوانمردان بسیاری گمان دارند او شاه است

به «سلطان جهان»،

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

÷متن شعر امام علی -(نامش به لب اهل نیاز است علی) * سیدعلی میرافضلی

778

÷متن شعر امام علی -(نامش به لب اهل نیاز است علی) نامش به لب اهل نیاز است علی
بر خلوتیان مَحرم راز است علی
در مسجد کوفه چون شهیدش کردند
گفتند: مگر اهل نماز است علی

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(ای کاش علی شویم و عالی باشیم) * بیژن ارژن

4054
5

متن شعر امام علی -(ای کاش علی شویم و عالی باشیم) ای کاش علی شویم و عالی باشیم
هم‌سفرۀ کاسۀ سفالی باشیم
چون سکّه به دست کودکی برق زنیم
نان‌آور سفره‌های خالی باشیم

هرگز نرود ز سینه‌مان یاد علی
ضرب‌المثل عدالت و داد علی
هرکس به کسی خوش است در زندگی‌اش
ما هم به علی خوشیم و اولاد علی

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(دیر شد دیر و شب رسید به سر) * محمدحسین بهجتی

618

متن شعر امام علی -(دیر شد دیر و شب رسید به سر) دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در

جام دل‌ها ز غم پُر از خون شد
به کجا رفت، دیر شد، چون شد؟

شب سحر شد ولی نشد پیدا
آفتاب جمال مرد خدا

چه شد آن نیک‌مرد برقع‌پوش؟
که شب انبان نان کشید به دوش

دیده‌ها شد در انتظار، سپید
مرد احسان شب ز ره نرسید

::

دردمندان نشسته خسته‌جگر
بسته صد حلقه از نگاه به در

گشته درماندگان به آه و فغان
دم به دم از شکاف در نگران

تا کی آید ز راه، مرد خدا
آوَرَد کیسۀ غذا و دوا

آه! آن مرد بی‌نشانه چه شد؟
وای! نان‌آور شبانه چه شد؟

منتظر مانده کودکان یتیم
که درآید ز راه، مرد کریم

همه دل‌خسته و پریشان‌حال
کرده از مادران به لابه سؤال

که چه شد ناشناس نی

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اشعار مدح امیرالمومنین -(در شور و شر حجاز تنهاست علی) * امید مهدی نژاد

545

اشعار مدح امیرالمومنین -(در شور و شر حجاز تنهاست علی) در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمه‌شبِ نماز تنهاست علی
ما نیز نمی‌فهمیم اندوهش را
با این همه شیعه باز تنهاست علی

فرسنگ به فرسنگ علی ماند و علی
ای مرگ به نیرنگ، علی ماند و علی
در عرصۀ لاف کوفیان سردارند
در معرکۀ جنگ علی ماند و علی

سنگین شد بار عهد بر دوش علی
در چاه افتاد آهِ خاموش علی
دنیا باشد برای اهلش، باشد
ای مرگ! بیا بیا در آغوش علی

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن مدح امیرالمومنین -(درخت، جلوۀ هموارۀ بهاران بود) * محمدجواد شاهمرادی

501

متن مدح امیرالمومنین -(درخت، جلوۀ هموارۀ بهاران بود) درخت، جلوۀ هموارۀ بهاران بود
اگرچه هر برگش قصۀ زمستان بود

همیشه از غم مردم، دلش خزانی‌رنگ...
ولی به‌خاطرِ مردم، همیشه خندان بود

هوای سردی بود و درخت، مردی بود
که سینۀ گرمش، جان‌پناه طوفان بود

هم آتش و هم دریا، هم آشتی، هم قهر،
همیشه در نَفَسش آشکار و پنهان بود

چه مرد... آه... چه مردی... ستاره‌ای در شب
ستاره‌ای که همیشه دلش چراغان بود

که کوچه‌های شب شهر را قدم می‌زد
که کوله‌پشتیِ بخشنده‌اش پر از نان بود

که بود؟ نخلی شاید... نه، نخل، گویا نیست
که بود؟ ابری شاید... نه، مرد، باران بود

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(تق تق...کلون در...کسی از راه می‌رسد) * مریم سقلاطونی

729

متن شعر امام علی -(تق تق...کلون در...کسی از راه می‌رسد) تق تق...کلون در...کسی از راه می‌رسد
از کوچه‌های خسته و گمراه می‌رسد

مانند آفتاب هم آواز نخل و چاه
از کوچه‌های کوفه، شبانگاه می‌رسد

دستی به شانه دارد و چشمی به آسمان
شب مویه‌هاش تا به سحرگاه می‌رسد

تق...تق...کلون در...ولی امشب نیامده‌ست
ردّ صداش از ته آن چاه می‌رسد

امشب، دوباره خیره به درگاه مانده‌ام
یعنی...دوباره مرد، به درگاه می‌رسد؟

مادر! سکوت خانه مرا می‌کُشد بگو
آن مرد ناشناس کی از راه می‌رسد؟

آن مرد ناشناس که شب نان می‌آوَرد
آن مرد ناشناس که با ماه می‌رسد؟

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اشعار مدح امیرالمومنین -(آن شب که کوفه شاهد ننگی سیاه بود) * عباس شاه زیدی

553

اشعار مدح امیرالمومنین -(آن شب که کوفه شاهد ننگی سیاه بود) آن شب که کوفه شاهد ننگی سیاه بود
در گریه آسمان و زمین تا پگاه بود...

از ناله‌ای شکسته شد آن شب سکوت شهر
طفلی گرسنه بود که چشمش به راه بود

ای آسمان بگو که در آن صبح فتنه‌خیز
دور فلک، اسیر کدام اشتباه بود

بخشنده‌ای که داد نگین در رکوع خویش
چون شد که سجده‌گاه بر او قتلگاه بود

آن عصمت مجسّم حق در تمام عمر
جز حرف حق نگفت و همینش گناه بود

در کهکشان درد، علی بود و آسمان
تنها گواه حیدر کرّار، ماه بود

هر چند خسته بود دلش از جفا ولی
بیچارگان و خسته‌دلان را پناه بود...

می‌کرد اقتدا به علی گر جهان، «خروش»!
کِی حال روزگار، بدین‌سان تباه بود

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را) * عباس شاه زیدی

714

متن شعر امام علی -(هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را) هنوز می‌شنوم هق‌هق صدایت را
صدای آن نفس درد آشنایت را

نبرده‌اند ز خاطر، نه آسمان، نه زمین
هنوز بغض نفس‌گیر ناله‌هایت را

هنوز هم شب و ماه و ستاره می‌گردند
به کوچه‌کوچۀ تاریخ، ردّ پایت را

هنوز هم سحر و نخل و چاه، دلتنگ‌اند
شمیم عطر دل‌انگیز ربّنایت را

کدام کوچه در این شهر خواب ماند و ندید
به دوش خستۀ تو کیسۀ غذایت را...

تو ناشناس‌ترین آیه‌ای که دست خدا
فراتر از ابدیّت نهاد پایت را

تو آن نماز پذیرفته‌ای به درگه دوست
که ناامید نکردی ز خود گدایت را

کدام قلّۀ سرکش به سجده سر ننهاد
شکوه جذبۀ پیچیده در ردایت را

در این غروب مه آلودِ بی‌خدایی و کفر
بپاش بر تن سرد زمین، دعایت را

بیا کمیل بخوان ت

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اشعار مدح امیرالمومنین -(ای دلت دریاترین دریا، کلامت عین رود) * سید اکبر میر جعفری

798
1

اشعار مدح امیرالمومنین -(ای دلت دریاترین دریا، کلامت عین رود) ای دلت دریاترین دریا، کلامت عین رود
مهربانی، اندکی از شرح چشمان تو بود

روز، طوفان از دلت درس صلابت می‌گرفت
شب نگاهت در لطافت، شعر باران می‌سرود

روشنای چشم تو شرح مفاتیح‌الجنان
دفتر پیشانی‌ات تفسیر اسرار الشّهود

از یتیمان غریب کوفه می‌پرسم هنوز
قصۀ صبر و صلابت را که خیبر می‌گشود

می‌سپارندم به باران، می‌سپارندم به رود
می‌سپارندم به اقیانوس و می‌آیم فرود

زیر بار آسمان هم شانه‌هایت خم نشد
بارها دیدم زمین هم شانه‌ات را می‌ستود

کاش این شب‌ها که دل‌ها بوی صفّین می‌دهند
یک نفر زنگار را از ذوالفقارت می‌زدود

  • سه شنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی -(ای خانۀ دوست! منزل میلادت) * جواد محقق

510

متن شعر امام علی -(ای خانۀ دوست! منزل میلادت) ای خانۀ دوست! منزل میلادت
در خاطرۀ زمانه عدل و دادت
تو رفته‌ای و هنوز باقی مانده‌ست
در ذهن زمانه، غربت فریادت

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی(ع) -(وقتی به نماز صبح آخر برخاست) * جواد محقق

519

متن شعر امام علی(ع) -(وقتی به نماز صبح آخر برخاست) وقتی به نماز صبح آخر برخاست
فریاد ز مسجد و ز منبر برخاست
آن دم که سرش به تیغ نامرد شکافت
خورشید سراسیمه ز بستر برخاست

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر امام علی(ع) -(مالک رسیده است به آن خیمۀ سیاه) * محمد مهدی سیار

808
1

متن شعر امام علی(ع) -(مالک رسیده است به آن خیمۀ سیاه) مالک رسیده است به آن خیمۀ سیاه
تنها سه چار گام...نه... این گام آخر است!

اما صدای کیست که از دور می‌رسد؟
گویا صدای نالۀ «برگرد اشتر!» است

این نالۀ ضعیف و گرفته از آنِ کیست؟
من باورم نمی‌شود از حلق حیدر است

مالک! رها کن آن سوی میدان و بازگرد
این‌سو پُر از معاویه‌های مکرّر است

این کوفیان فریب چه را خورده اند؟ هان!
از شام نیز روز تو کوفه، سیه‌تر است

امروز پاره پارۀ قرآن به نیزه‌هاست
فردا سری که قاری آیات پرپر است...
::
حتی عقیل طاقت عدلم ندارد، آه
«من یوسفم، که است که با من برادر است؟»

من یوسفم، تو یوسفِ بی‌چاه دیده‌ای؟
این چاه‌های کوفه عجب گریه‌پرور است...

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

اشعار مدح امیرالمومنین -(اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور) * سید محمد جواد شرافت

794

اشعار مدح امیرالمومنین -(اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور) اوصاف تو از ابتدا تا انتها نور
آیینه‌ای، آیینه‌ای سر تا به پا نور

آیینه‌ای و خلق حیران صفاتت
تابیده بر جان تو از ذات خدا نور

چشمی که توفیق تماشای تو را داشت
جسم تو را جان دیده و جان تو را نور

در حلقۀ عشاق تو ای صبح صادق!
بر هر لبی گل کرده «یا قدوس»! «یا نور»!

قرآن وصفت سوره سوره باشکوه است
«فرقان»،«نبا»،«یوسف»،«قیامت»،«هل اتی»،«نور»

از کعبه تا مسجد مسیر روشن توست
از آسمان تا آسمان، از نور تا نور

خورشیدی و بر شانۀ خورشید رفتی
فریاد می‌زد آسمان: «نورٌ عَلی نُور»

تو بوتراب و همسر تو مادر آب
اصل شما، وصل شما، نسل شما نور

پایان کار دشمنان توست با نار
آغاز راه دوستان توست با نور

در مدح تو چ

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 11:51
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر توسل به امام علی علیه‌السلام -(مرا مباد که با فخر همنشین باشم) * مرتضی امیری اسفندقه

4780
1

متن شعر توسل به امام علی علیه‌السلام -(مرا مباد که با فخر همنشین باشم) مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریب‌وار بمیرم، اگر چنین باشم

به چشم من همه از من بزرگوارترند
به خواب نیز ندیدم که بهترین باشم...

نمی‌شود ز سرم سایۀ تواضع دور
گر آفتاب شوم باز هم همین باشم

نشسته‌اند به سکّوی آسمان، یاران
عروج من همه این بس که بر زمین باشم...

هوای مال نکردم که خون دل بخورم
خیال جاه ندارم که در کمین باشم

رفیقِ نغمۀ مستانِ راستگو بودم
مرید غیرت پیرانِ راستین باشم...

درخت شعر مرا بار، جز تواضع نیست
مرا کمال همین بس، که خوشه‌چین باشم...

نجات داد مرا سایۀ ولای علی
علی نخواست سرافکنده، شرمگین باشم...

علی نخواست بیفتم به آستانۀ خلق
دچار منّت هر کهنه‌آستین باشم

علی زدود غبار از

  • پنج شنبه
  • 19
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل مرثیه امام علی علیه‌السلام -(دارم به دل انبوه ماتم‌های عالم را) * محمدرضا طهماسبی

827

شعر غزل مرثیه امام علی علیه‌السلام -(دارم به دل انبوه ماتم‌های عالم را) دارم به دل انبوه ماتم‌های عالم را
یک آسمان سنگینی غم‌های عالم را

گویی فرو باریده‌اند این ابرها در من
بغض تب‌آلود محرم‌های عالم را

انگار وا كردند تا محراب پیشانیم
پای تمام ابن ملجم‌های عالم را

گویی گلی از شام آخر باز می‌گردد
كاین گونه پرپر كرده مریم‌های عالم را

گویی مسیح از نان و خرما می‌كشد بر دوش
بار گناه جمله آدم‌های عالم را

كاری‌ست زخمش كاری از من بر نمی‌آید
بر سر زنید ای وای مرهم‌های عالم را

  • سه شنبه
  • 31
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 23:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

تقدیم مولا امیرالمومنین علیه السلام: -(به پای دار آوردم چونان میثم سر خود را) * ایمان کریمی

804
1

تقدیم مولا امیرالمومنین علیه السلام: -(به پای دار آوردم چونان میثم سر خود را) به پای دار آوردم چونان میثم سر خود را
بریدم از هوای غیر او بال و پر خود را
گرفتم از ضریحش چند باری ساغر خود را
فدایش میکنم روزی پدر... هم مادر خود را
که یک دنیا بفهمد دوست دارم دلبر خود را

دم ایوان نشستم داد زد مستی که جامم باد
بدون حب حیدر آب خوردن هم حرامم باد
اگر ساقی کوثر اوست کوثر نوش کامم باد
که خالق گفته تا روز ابد بر او سلامم باد
خدا مثل خودش قالب گرفته حیدر خود را

همان که در صفاتش از خداوندی نشان دارد
یقیناً دست در خلق زمین و آسمان دارد
جهان را هم بگیرد روی انگشتش توان دارد
برای فتح دل در صورتش تیر و کمان دارد
همانی که به یغما برده قلب قنبر خود را...

خدا میخواست آقای دو دنیا مرتضی

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

مدح و مرثیه امیرالمومنین علی علیه السلام -(ای ز ازل وجود تو، بدون انتها علی) * میثم مومنی نژاد

1154

مدح و مرثیه امیرالمومنین علی علیه السلام -(ای ز ازل وجود تو،  بدون انتها  علی) ای ز ازل وجود تو، بدون انتها علی
آینه ی محمدی ، آیت کبریا علی

علم بود کبوتر ، بام (سلونی ) شما
یقین ، چو طفل مکتب (لو کشف الغطا) علی

تویی که در شبی شگفت ، از سر شام تا سحر
در همه جای بوده ای ، با همه کس سوا علی

نه در سرای دخترت ، بر سر سفره ی خدا
خدا گواست از تو شد ، حق نمک ادا علی

پیمبری که پای او ، به قاب قوس می رسد
به شانه ی بلند او ، نهاده ای تو پا علی

سوره ی توبه شاهدت ، که عصمت تو از خداست
شریک اسم اعظمی ، نقطه ی تحت با علی

کمال تو جلالت ، سید مرسلین شده
جمال تو عبادت ، سیده النسا علی

نماز تو نشانه ی ، دیدن آفریدگار
رکوع توست شاهد ، زکات بر گدا علی

ببار رحمت خدا ، جهان گرسنه ماند

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر الهام یافته از کلام حضرت امام علی (ع) -(چو بر گاه عزّت نشستی امیرا!) * عباس حداد کاشانی

620

شعر الهام یافته از کلام حضرت امام علی (ع) -(چو بر گاه عزّت نشستی امیرا!) برگرفته از فرمان مولا علی(علیه‌السلام) به مالک اشتر نخعی

چو بر گاه عزّت نشستی امیرا!
رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا...

به جز حق مکن تکیه بر تکیه‌گاهی
عسی ربّک کانَ خیراً ظهیرا

تو ای آهنین‌تن! از آن بار سنگین
که حق است هرگز مشو رنجه، زیرا،

بدیع السّماوات و الأرض حیٌّ
وَ کانَ بِمَا تعملونَ خبیرا

مشو رنجه، إن مع العسر یسری
دلیرا! همی خواه روشن دلیرا

چو بر سلطۀ سلطنت خیره ماندی
مکن بد که ظلم است اثماً کبیرا

چو گندم‌نمای دنی، جو فروشد
بگو تا که مغبون نسازد کسی را

وَ جِرمٌ صغیرٌ و جُرمٌ کبیرٌ
وَ مأواهُ نارٌ و سائت مصیرا

فَوَیلٌ له سوف یدعُوا ثبورا
و یصلی سعیراً و یوماً اسیرا

هنا قال إن عدتم عُ

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد