امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(ای کربلا در سینه ات آرام جان خوابیده است) *سید ناصر ولائی زنجانی

۴۴۶

در مدح امام حسین(ع) -(ای کربلا در سینه ات آرام جان خوابیده است) ای کربلا در سینه ات آرام جان خوابیده است
دارم یقین در آن زمین روح زمان خوابیده است

گنجینه ای داری به دِل، یاقوت سرخی زیر گِل
در تُربَتَت ای کربلا گنجی نهان خوابیده است

مُشک و عبیر و عطرِگُل، در پیش عطر تو خَجل
در آن معطّر خاک تو عطر جنان خوابیده است

شد تربتت خاک شفا از خون شاه کربلا
بر درد بی درمان دوا ، در آن مکان خوابیده است

ای قبله گاه عاشقان، گریم بیادت هر زمان
در آن زمین درچشم ما صد آسمان خوابیده است

ای یوسف زهرا بیا ، بنگر بر آن دشت بلا
در خاک و خون شاه ولا ،بنگر چسان خوابیده است

دارد ولائی در دلش هر لحظه یاد کوی تو
با عشق تو در زیر گل آن ناتوان خوابیده است

  • پنج شنبه
  • ۲۷
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۲:۴۲
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(ای نام تو جلوه بخش هر زیبایی) *سید ناصر ولائی زنجانی

۴۱۸

در مدح امام حسین(ع) -(ای نام تو جلوه بخش هر زیبایی) ای نام تو جلوه بخش هر زیبایی
وی رحمت بیکران تو دریایی
در کنیهء توست یا اباعبدالله
معنای وسیع و جامع مولایی
از نور تو خلق شد بهشت ای زیبا
در حسرت توست گل به خوش سیمایی
جز نام تو نیست مایهء خوشنودی
ای مایهء عشق ومستی وشیدایی
با نام تو مرده زنده سازد عیسی
از نور تو هست آن ید بیضایی
پیروز زایثار تو خون برشمشیر
بر مسلک حق دلیل پا برجایی
در جهد و جهاد خلق در راه خدا
هستی تو دلیل مقصد وپویایی
هرکس که خلاف راه تو می پوید
با خود نبرد به حشر جز رسوایی
برخون تمام پاکبازان سوگند
سوگند به کشتگان عاشورایی
تا هست وجود و هست تا موجودی
تو هستی و چون خدای خود مانایی
مولا تو سفینة النجات خلقی
تو رهبر نوح و هادی موسایی
در واد مقدّس طُوی۱ مستوری
ای نور خدا به جلوة سینایی
محبوب خدا تویی که ثاراللّهی
دلبند رسول وزادة زهرایی
مصباح هدای ماخلق هستی تو
تو نور جهان و جمله ما فیهایی
در پیش خدا تو بنده ای بی مانند
امّا چو خدای خویش بی همتایی
درعشق و شهادت وجهاد و ایثار
در قرب و وصال و معرفت تنهایی
جانها به فدات یا اباعبدالله
شاهنشه عشق و فاتح دلهایی

  • پنج شنبه
  • ۲۷
  • خرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۲:۴۴
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

عشق ... -(عشق را گفتم چه خوانم من تو را) *حاج نادر بابایی

۳۷۱

عشق ... -(عشق را گفتم چه خوانم من تو را) عشق را گفتم چه خوانم من ترا
گفت رو رو بَس گران است اِدعا

گفتم آخر چیستی ای مُختَفی
گفت این نکته تو میخواهی چرا

گفتم عمری سوز و سازم بوده ای
گفت خامی بَس که نشناسی مرا

گفتمش پرسم زکه احوال تو
جستجو گفت از ضَمیر خود نما

من میان عقل و نفس هَرکَسم
هر دو باهم مُدَّعی در مُدَّعا

زین سبب بانکی به نفس خود زدم
آنچه دانی گو زعشق ای آشنا

خنده ای ازشیطنت سر داد وگفت
عشق یعنی لذّت مُلک فَنا

عشق یعنی آفریدن فتنه ها
عشق یعنی زور و زَر کِذب و زِنا

عشق یعنی بردهء شیطان شدن
دیدن رقص زنان دلرُبا

عشق یعنی جام می با ملک ری
شب سحر کردن به مستی درخطا

عشق یعنی خودپرستی در عمل
فِسق را پنهان نمودن با ریا

تا شنیدم این سخن گفتم خموش
عشق اگر این است و صد لعنت وِرا

عقل را گفتم چه دیدی عشق را
گو بدانم تا که میدانی چه ها

آهی از حسرت کشید وگفت عشق
این مبارک کلمه را جانها فدا

عشق یعنی هر محبّت را بنا
عشق یعنی مرکز مِهر و وَفا

عشق یعنی بیخود ازهرخود شدن
از من و مَنها همه گشتن رها

عشق یعنی قطره ای دریا شدن
عشق یعنی واژه ای بی انتها

عشق عاشق را زند بانک صَلا
کوی معشوق آید و بیند بلا

عشق را کوی بلاها خوانده اند
عاشق امّا از بلا هَم شد رضا

عشق عاشق را کُشد تا جان دهد
جان دهد وآنگه کند دردش دوا

عشق یعنی دل بریدن از فنا
عشق یعنی خود فَنایی در بقا

عشق یعنی واصل جانان شدن
عشق یعنی ساحِت قُدس خدا

مُلک ری مُلک هوسها بود وبَس
عشق یعنی مُلک جانها ،کربلا

عشق معراجی زمقتل تا بعَرش
کی چنین معراج کرده مصطفا

عشق یعنی ذکر یارَبُّ العَظیم
در میان خاک و خون کردن دعا

عشق چون در کربلا حیران شده
گفته زآنرو یا ذَبیحاً مِن قَفا

این سخن بشنیدم از عقل سَلیم
باز ماندم زِین همه قال و بَلی

من کجا و عشق یارب کن مَدد
کن به عین و شین و قافم مُبتلا

جز سرای عشق(نادر) این بدان
هر سرایی میشود ویرانسرا

  • شنبه
  • ۱۲
  • تیر
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۷:۱۴
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(بی روی حسین جنان مرا زندان است) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

۴۲۰

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(بی روی حسین جنان مرا زندان است) بی روی حسین جنان مرا زندان است
این خواهش و استغاثه ی رندان است
بسیار حسین دوست را گفتندی
هنگام ممات چهره اش خندان است
با عشق حسین دگر چه باک از مردن
جایی که حسین بما بلا گردان است
هر کو که خبر ندارد از حبّ ولا
در هر دو جهان روان سرگردان است
نامش به همه دوست شرف می بخشد
این ذرّه ای از مهر دو صد چندان است
یاران به جهان علاقه بستن بیجاست
این پند بلی رأی خردمندان است
فرموده خدا که اوّلین دشمن تو
آری بجهان عیال و فرزندان است
من معنی این کلام حق بشکافم
چون شرح کلام با هنرمندان است
آلوده کند خویش پدر در عصیان
چون در طلب رفاه دلبندان است
ای آنکه ضمیر خام تو با فعلت
چکش زدن سرد سر سندان است
سوگند دهم خدای را بر ذاتش
آندم که رسیده جان بُن دندان است
مولا و حبیب و عشق ما پور علی
یادم کند آن وقفه که ره بندان است
روزی که خدا کند قیامت برپا
گویند "صفا" ز اهل خرسندان است

  • دوشنبه
  • ۴
  • مرداد
  • ۱۴۰۰
  • ساعت
  • ۱۶:۳۱
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

نوکر ارباب(ع) -(نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست) * عبادی طارمی

۲۴۶

نوکر ارباب(ع) -(نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست) نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست
نوکر شدنم برشه دین چیز کمی نیست

بی عشق حسین مرده بود این تن وجانم
جزعشق حسین بر بدن زنده دمی نیست

گرخواهم از آن وصف و ثنایش بنویسم
درشان ومقامش چه نویسم قلمی نیست

هر جا بروم باز دلم سوی حسین است
جز درگه او ملجا و مهد کرمی نیست

هر لحظه ز دستش همه انعام بگیرند
این بخشش شاهانه زپیشش رقمی نیست

چون یاور او باشد ابالفضل دلاور
در رزم و وفا لنگه ی سقا تهمی نیست

گر جمله جهان راه حسین را بگزینند
والله که در روز جزا متهمی نیست

گر مقبره اهل یقین جمله طهوراست
اقدس تر از آن کربوبلایش حرمی نیست

مجنون شده عالم ز تماشای نگارم
دیوانه ی این باب کرم را عدمی نیست

  • شنبه
  • ۱۷
  • تیر
  • ۱۴۰۲
  • ساعت
  • ۱۸:۵۳
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حسین(ع) _کشتی نجات شیعیان است حسین * اسماعیل تقوایی

۴۳۰

یا حسین(ع) _کشتی نجات شیعیان است حسین کشتی نجات شیعیان است حسین
مصباح هدایت جهان است حسین

از هستی خود گذشت در راه خدا
الگوی تمام مؤمنان است حسین

  • یکشنبه
  • ۳
  • دی
  • ۱۴۰۲
  • ساعت
  • ۰۰:۱۴
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

متن شعر حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام -(دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست) * مرضیه عاطفی

۲۰۴

متن شعر حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام -(دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست) دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست
ماندن میانِ طوفانِ آه؛ کارِ من نیست

در چاهِ نفْس درگیر با ظلمتم شب و روز
دیگر نفس کشیدن در چاه؛ کارِ من نیست

یک عمر از رفیقِ ناباب ضربه خوردم
دیگر رفاقتِ با گمراه؛ کارِ من نیست

از توبه گفته ام به، هر عاصیِ پشیمان
تفسیرِ آیهٔ یأس...که راهکارِ من نیست

با هر إلهي العفو چون رویِ خوش نشان داد
پس ناامیدی از این درگاه؛ کارِ من نیست

دل کندن از بهشتی که وعده داده شاید...
دل کندن از خدایِ دلخواه؛ کارِ من نیست
*
شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم
توصیفِ وضعِ گودال؛ والله کارِ من نیست

خنجر کشید و میگفت استادِ قتلِ صبرم
کُشتن که در زمانِ کوتاه؛ کارِ من نیست

آقایِ ما عطش داشت! شمشیر خورد و شرحِ
بارانِ نیزه هایِ ناگاه؛ کارِ من نیست!

  • پنج شنبه
  • ۱۰
  • آبان
  • ۱۴۰۳
  • ساعت
  • ۱۸:۴۴
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

دوبیتی * رضا ترابی گیلده

۸۰
۱

دوبیتی #شب_زیارتی_سیدالشهدا

مرا هرکس سَر ِ بازار بیند
به دل مانند یک بیمار بیند

نمی‌داند که دلتنگ زیارت
دو چشمانش جهان را تار بیند

#اللهم ارزقنا کربلا
#رضا_ترابی_گلیده

  • پنج شنبه
  • ۲۸
  • فروردین
  • ۱۴۰۴
  • ساعت
  • ۲۲:۳۴
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۹۲۳۸۳۳۱۰
ادامه مطلب

از دوری کرببلا دلخونم * جعفر ابوالفتحی

۱۰۶۶۳

از دوری کرببلا دلخونم شور

از دوری کرببلا دلخونم

ز عشق کرببلا مجنونم

برای کرببلا می خونم

من دلم همیشه روی گنبده

از ازل ز عشقت آقا دم زده

دور بودن ز کرببلا چه بده

(کرببلا کرببلا یا حسین)

آسمون برای اشک تو گریست

این همه غم و الم برای چیست

خاک تو سر هرکی نوکر تو نیست

کفتر دلم ز خاک کربلا

کاش یه روز بیام رو گنبد طلا

بوسه ای زنم به پرچمت آقا

(کرببلا کرببلا یا حسین)

چوب خشک قلب من رو کن طلا

این دلم رو کن حریم کربلا

کاش منم بشم ز اهل بلا

آقاجون محرمت چه قدر نزدیکه

کار مرغ دل ز غم ، جیک جیکه

دنیا بی تو مثل شام تاریکه

(کرببلا کرببلا یا حسین)

سروده : جعفرابوالفتحی

پایگاه اطلاع رسانی اشعار جعفر ابوالفتحی

  • جمعه
  • ۲۲
  • مهر
  • ۱۳۹۰
  • ساعت
  • ۱۴:۰۶
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعر عشق یعنی -(عشق یعنی کوچه کوچه انتظار رؤیت خورشید در باغ بهار) *

۱۰۴۹۱
۴

شعر عشق یعنی -(عشق یعنی کوچه کوچه انتظار                 رؤیت خورشید در باغ بهار) عشق یعنی کوچه کوچه انتظار رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوج‌ها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب مثنوی‌های خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعله‌ها سبز گشتن در شکوه قله‌ها
عشق یعنی های های اشک‌ها در فرات بی‌وفا با مشک‌ها
دست‌افشان رقص سرخی واژگون سعی در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت دیدار گل‌ها در بهار
یک نماد از قصه جام شراب رویکردی سبز در تفسیر آب
عشق یعنی یک شهود بی‌کران سینه‌ای با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاویل شفق در جام تاک
پایکوبی بر فراز دارها یک غزل با میثم تمارها
یا قنوتی هم صدای آبها در نماز صبح با مهتابها
عشق یعنی کهکشان در

  • دوشنبه
  • ۱۶
  • آذر
  • ۱۳۸۸
  • ساعت
  • ۱۰:۳۳
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

عقل بود محو قیام حسین-(عشق زند سکه به نام حسین ) *

۵۸۵۶
۳

عقل بود محو قیام حسین-(عشق زند سکه به نام حسین ) عشق زند سکه به نام حسین

عقل بود محو قیام حسین

او شجر بارور مصطفی است

لاله باغ علی مرتضی است

رهبر دین اسوه آزادی است

دوستی اش لطف خدادادی است

ای گهر مخزن علم خدا

وی به کفت مشعل راه هدی

گر تو نبودی اثر از دین نبود

مکتب ارزنده آیین نبود

گفت نبی فاتح بدر و حنین

حسین و منی و انا من حسین

گفت پیمبر که منم از حسین

زآن که حسین است مرا نور عین

دین من از خون خود احیا کند

خائن دین را همه رسوا کند

برد ملک از بر گهواره ات

سوی فلک در پی نظّاره ات

خیل ملک محو جمالت شدند

اهل سما غرق وصالت شدند

مظهر حق زینت دوش رسول

پرورشت داد به دامان بتول

ای شده راضی به قضای خدا

هستی تو گشت فدای خدا

آن

  • سه شنبه
  • ۱۷
  • آذر
  • ۱۳۸۸
  • ساعت
  • ۱۱:۳۷
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین با گریز به حوادث اخیر یمن -( طنین نام تو گر از دهن بلند شود ) * حسین واعظی

۲۸۹۸
۳

شعر  مدح امام حسین با گریز به حوادث اخیر یمن -( طنین نام تو گر از دهن بلند شود ) طنین نام تو گر از دهن بلند شود
رواست ناله ز هر مرد و زن بلند شود
به احترام عبور تو در بهشت خدا
به سجده لاله رود یاسمن بلند شود
قتال برق دو چشمت شهید می طلبد
به یک نگاه تو روح از بدن بلند شود
میان قبر بسوزاندم خیال رخت
چنان ز هجر که دود از کفن بلند شود
تأسی از لب و دندان تو به عهده ی کیست؟
دوباره باید اویس از قرن بلند شود
عقیق سرخ به تو منتسب شده، نه عجب
صلای خون شما از یمن بلند شود

شاعر : حسین واعظی

  • پنج شنبه
  • ۳۱
  • اردیبهشت
  • ۱۳۹۴
  • ساعت
  • ۱۶:۲۳
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

مدح و مناجات با مولا اباعبدالله الحسین (ع) -( بايد غزل با ياد رويش پا بگيرد ) * اصغر چرمی

۲۳۱۵
۵

مدح و مناجات با مولا اباعبدالله الحسین (ع) -( بايد غزل با ياد رويش پا بگيرد ) بايد غزل با ياد رويش پا بگيرد
هر مصرعى با عشق او معنا بگيرد

در محفل شعر قشنگ چشمهايش
هر شاعرى بايد بيايد جا بگيرد

شاعر شدن كار من بي دست و پا نيست
بايد كه دستم را خود زهرا بگيرد

يك گوشه چشم حضرتش كافيست امشب
دست تمام خلق را يكجا بگيرد

مجنون نام حضرتش در عرش اعلا
بايد سراغ از خانه ى ليلا بگيرد

ما قطره ي ناچيز در درياي وصفيم
ايكاش دست قطره را دريا بگيرد

ايكاش عزرائيل در حال زيارت
در گوشه ى شش گوشه جان از ما بگيرد

شاعر : اصغر چرمی

  • جمعه
  • ۱
  • خرداد
  • ۱۳۹۴
  • ساعت
  • ۰۶:۴۵
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

خریدار اشک ها -( غیر تو کسی نیست نفس را بخرد ) * مجتبی فلاح نیا

۱۶۱۷
۱

خریدار اشک ها -( غیر تو کسی نیست نفس را بخرد ) غیر تو کسی نیست نفس را بخرد
این مرغ گرفتار قفس را بخرد
جز تو چه کسی بهشت داده عوضش
اشکی به قد بال مگس را بخرد

شاعر : مجتبی فلاح نیا

  • دوشنبه
  • ۶
  • بهمن
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۵:۵۷
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

محرم آمد و ماه عزا گشت... *

۲۱۲۵
۴

محرم آمد و ماه عزا گشت... مـــــحّـــــرم آمـــــد و مـــــاه عـــــــزا گشت

هـــمـه عـــــالـــم به مـــــاتم مبتــــلا گشت

ز چـــــشــم خـــود تـــمـــنّا می کنم اشــک

کـــه مــاه گـــریــه بر خـــون خـــــــدا گشت

وجـــودم را ســـراســـر غـــــم گـــرفـــــته

دلـــم خــونــیــن چــو خـــاک کــــربـلا گشت

تـــو هـــستــــی بـــهــتــرین اربــاب دنـــــیا

کـــه ذکـــر تـــو بـــه هـــر دردی دوا گـشت

شــدم بــیــمــار عـــشـقت یا حــســین جان

هــمــیـن عـشـق عاقبت بر مــن شفا گشت

حـسیـن (ع) سرمایه دار فضل و لطف است

کــه قـــارون هــم به پــیـش او گـــدا گشت

چــرا این جـاهــلان پـــیــمان شــکــســتــند

چــ

  • شنبه
  • ۲۷
  • آبان
  • ۱۳۹۱
  • ساعت
  • ۰۷:۲۹
  • نوشته شده توسط
  • علي احمدي
ادامه مطلب
 امیر فرخنده

یااباعبدالله -(من از گدایی این خانه سود میخواهم) * امیر فرخنده

۹۰۴

یااباعبدالله -(من از گدایی این خانه سود میخواهم) یااباعبدالله
من از گدایی این خانه سود میخواهم
فقیر آمدم و از تو جود میخواهم
من از خدا که برای تو تا دم آخر
به خاک پات بیفتم صعود میخواهم
و تا میان دلت باز جا کنم خود را
از اسم مادرت اذن ورود میخواهم
نخواستم بخدا غیرتو کسی ، که تورا
از عمق جان و تمام وجود میخواهم
برای اینکه به دریای لطف تو برسم
شبیه ماهی گمگشته رود میخواهم
تو لحظه لحظه مرا حاصلی تورا به خدا
که در قیام و قعود و سجود میخواهم
رقابتیست در این روضه بین گریه کنان
برای گریه رفیق حسود میخواهم
میان روضه خودش نعمتی ست اما من
دوباره گریه به پای عمود میخواهم

  • شنبه
  • ۱۴
  • مهر
  • ۱۳۹۷
  • ساعت
  • ۰۷:۳۰
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی صمدی شهاب

شعر شور امام حسین(ع) -(دلم همیشه تو حرمته) * مجتبی صمدی شهاب

۵۵۰

شعر شور امام حسین(ع) -(دلم همیشه تو حرمته) دلم همیشه تو حرمته
چشم امیدم به کرمته
دست ِدخیل دل دیوونم
همیشه آقا به عَلمته

حرم تو خود بهشته آقا
عَلَم تو تبرّکه واسه ما
هر دلی داره یک اسم و نشون
رو دلِ ما نوشته کرب و بلا

آقام آقام حسین بن علی

اسم تو هر دم روی لبامه
نماز و ذکر و شور و دعامه
وقتی گدای خونهء توأم
تموم دنیا زیر پاهامه

با تو بودن سعادته یاحسین
روضهء تو عبادته یاحسین
روز جزا حضور تو آقا جون
بالاتر از قیامته یا حسین

آقام آقام حسین بن علی

توئی سرشتم تو گِل منی
دار و ندار و حاصل منی
کوری چشم همه حسودا
همیشه آقا تو دل منی

همه میگن اسیر نام توأم
دیوونه ء شراب جام توأم
امّا من افتخارم اینه آقا
که نوکر تو و غلام توأم

آقام آقام

  • یکشنبه
  • ۳۱
  • شهریور
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۰۹:۴۳
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

مفرد -( شک ندارم که اگر قلب مرا بشکافند ) * محسن اوجانی

۱۹۰۴
۵

مفرد -( شک ندارم که اگر قلب مرا بشکافند ) شک ندارم که اگر قلب مرا بشکافند

عکس شش گوشه ی ارباب بر آن حک شده است

شاعر : محسن اوجانی

  • یکشنبه
  • ۱۹
  • بهمن
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۰۷:۰۰
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعری متفاوت از سید خوشزاد -(دلا بزم حسین بن علی دعوت نمی خواهد) *

۱۶۶۷۹
۲۵

شعری متفاوت از سید خوشزاد -(دلا بزم حسین بن علی دعوت نمی خواهد) دلا بزم حسین بن علی دعوت نمی خواهد

اگر خواهی بیا این آمدن منت نمی خواهد

به هنگام عزاداری ریا را دور کن از خود ،

که اینجا معرفت می خواهد و شهرت نمی خواهد

اگر خواهی که هیئت را کنی بازیچه دستت

حسین از مردمان بی خرد بیعت نمی خواهد

به زور و پول نتوان هیئتی ها را کنی تطمیع

حیا کن شرم کن بزم عزا قدرت نمی خواهد

مگو اشک فلانی حقه بازی هست و نیرنگ است

فضولی تا به کی خاموش باش صحبت نمی خواهد

به کنج خانه خوشزاد است و ذکر یا حسین زیرا

که نوکر نوکر است و مجلس و هیئت نمی خواهد

برگرفته از کتاب قفل شکسته

سید حسن خوشزاد

  • چهارشنبه
  • ۱۴
  • مهر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۱۸:۵۸
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

مدح مولانا حسین بن علی (ع) -(به جای جای دلم جای پای تو است حسین ) *

۷۴۷۷
۲۱

مدح مولانا حسین بن علی (ع) -(به جای جای دلم جای پای تو است حسین ) به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
صفا و مروه و رکن و مقام و کعبه ی من
به کربلات قسم کربلای تو دست حسین

به هر زمان که بخوانند نسل ها قرآن
درون حنجره هاشان صدای تو است حسین
به عالمی در دل بسته ام ز روز ازل
مگر به روی تو، این خانه جان تو است حسین
معمای خون تو را جز خدا نداند کس
به خون تو، که خدا خونبهای تو است حسین
اگر چه کعبه بود قبله ام به وقت نماز
دلم به جانب صحن و سرای تو است حسین
بهشت باد به اهل بهشت ارزانی
بهشت من حرم با صفای تو است حسین
زیارت همه پیغمبران زیارت حق
زیارت سر از تن جدای ت

  • چهارشنبه
  • ۱۰
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۲۱:۴۴
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر زیبای مداحی امام حسین (ع) -(فراقت تشنه ی او بود و تشنه جان می داد ) *

۱۰۳۴۸
۱۲

شعر زیبای مداحی امام حسین (ع) -(فراقت تشنه ی او بود و تشنه جان می داد ) فراقت تشنه ی او بود و تشنه جان می داد
نخورده آب به خون عمر جاودان می داد
گشوده دست قبولی خدای عز و جل
حسین هستی خود را به ارمغان می داد
عجب نبود اگر در بهای هستی وی
خدا خدایی خود را به رایگان می داد

خدا به مسلخ عشق از خلیل خواست جوان
حسین داوطلب گشته خور جوان می داد
وضوی خون جبین را نکرده بود تمام
که خون پاک دلش را آسمان می داد
سلاج و جامه شده غارت و کرامت بین
که باز خاتم خود را به ساربان می داد
زلال آب به سقا که هجر غیرت بود
گلوی کودک شش ماهه را نشان می داد
به چرتم دو لبی را که مصطفی بوسید
چگونه بوسه بر آن چوب خیزران می داد
گلوی تشنه و دریای خون و سجده ی شکر
حسین بود که این گونه امتحان می دا

  • چهارشنبه
  • ۱۰
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۲۱:۴۶
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وداع آتشین (خروج از مدینه)-(زين وداع آتشين ، کز شهر قرآن مي‌کني) *

۱۰۲۱۶
۱۲

وداع آتشین (خروج از مدینه)-(زين وداع آتشين ، کز شهر قرآن مي‌کني) زين وداع آتشين ، کز شهر قرآن مي‌کني
آستان وحي را ، بي تاب و حيران مي‌کني
اي که با جمعي پريشان ، از مدينه مي‌روي
قلب زهرا را ، ز حال خود پريشان مي‌کني

تا ابد بنياد غم ، از غصه ات ماند بپا
کاخ شادي را چرا با خاک يکسان مي‌کني ؟
اي که مصباح هدايت هستي و فلک نجات
از چه با اين اشکها ايجاد طوفان مي‌کني ؟
با عزيزان مي‌روي و ، زادگاه خويش را
پيش چشم فاطمه ، خالي ز جانان مي کني
سينه بشکسته او ، رفت از يادش دگر
با دلي بشکسته هجران را چو عنوان مي‌کني
مصطفي را قصه پيراهنت مدهوش کرد
زينب از اين پيرهن بردن ، پشيمان مي‌کني
اي ذبيح کربلا ، جانها فداي حج تو
اي که خود را در مناي عشق ، قربان مي‌کني
در طوافت کعبه

  • پنج شنبه
  • ۱۱
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۰۷:۰۴
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

مدح امام حسین (ع) -( ای آشنای دشمن و احباب،یا حسین ) * محمد فردوسی

۵۶۸۵
۰

مدح امام حسین (ع) -( ای آشنای دشمن و احباب،یا حسین ) ای آشنای دشمن و احباب،یا حسین
مهر رُخت همیشه جهانتاب،یا حسین
نام مقدّست گره از کار وا کند
مصداق یا مفتّح الابواب،یا حسین
نامت بوَد جواز عبور از پل صراط
جانم فدای نام تو ارباب،یا حسین
گفتم حسین و توبه ی من هم قبول شد
ای بهترین وسیله و اسباب،یا حسین
داغ تو آن قدَر شده سنگین که جای اشک
ریزد ز دیده این همه خونآب،یا حسین
تو کشتی نجاتی و ما غرقه ی بلا
ما را به حقّ فاطمه دریاب،یا حسین
آتش زدن به مصحف قرآن روا نبود
شیعه از این بلا شده بی تاب،یا حسین
این فتنه از سران یهود آب می خورد
قومی که شد ز خون تو سیراب،یا حسین
تا کی بناست شاهد بی حرمتی شویم
بهر نجات شیعه تو بشتاب،یا حسین
شاعر: محمد فردوسی

  • پنج شنبه
  • ۱۸
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۰۳:۴۰
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

رباعی در مدح امام حسین(ع) -( زمین درگیر گفتار حسین است ) * حیدر عیسایی

۵۵۶۱
۱۰

رباعی در مدح امام حسین(ع) -( زمین درگیر گفتار حسین است ) زمین درگیر گفتار حسین است
زمان مبهوت رفتار حسین است
نوشته سـر در عرش الهــی
خدا مدیون کردار حسین است

شاعر : حیدر عیسایی

  • یکشنبه
  • ۲۳
  • شهریور
  • ۱۳۹۳
  • ساعت
  • ۱۷:۵۲
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

من روز ازل دل به تو دلبر دادم *

۵۸۸۹
۳

من روز ازل دل به تو دلبر دادم من روز ازل دل به تو دلبر دادم
حق خواست که در دام غمت افتادم
شادی من از فرط غم توست حسین
چون سوخته ی غم تو هستم شادم

از کودکی ام میان هیئت هایت

من آب به دست عاشقانت دادم

بهتر زبهشت، روضه های تو بود

آموخته این راز به من استادم

یک بار که از هیئت تو جا ماندم

دیدم که هزار سال عقب افتادم

نام همه گر شود فراموش قسم

هرگز نرود نام حسین از یادم

آنقدر حسین حسین بگویم محشر

تا روضه بپا شود از این فریادم

قبل از همه جا به کربلایت رفتم

زآن روست که تا روز ابد آبادم

سروده ی جواد حیدری

  • چهارشنبه
  • ۲۴
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۱۱:۵۴
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

شب یلدا-(شب یلدا چنان باش خرابت نکنند) *

۳۵۹۵
۱

شب یلدا-(شب یلدا چنان باش خرابت نکنند) شب یلدا چنان باش خرابت نکنند

غافل از واقعه کربو بلایت نکنند

ای که دم میزنی از عشق حسین ابن علی

آن چنان باش که ارباب جوابت نکند‬

  • سه شنبه
  • ۳۰
  • آذر
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۱۸:۰۷
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

رمز اقتدار -(دیار مردم دور از ریا من است ) *

۳۵۹۳
۱

رمز اقتدار -(دیار مردم دور از ریا من است ) رمز اقتدار

دیار مردم دور از ریا من است

امید صبح سعادت یگانه یار من است

به جستجوی گل آرزوی خود هستم

بهار قاصدک چشم انتظار من است

به دفتری که نویسد مرکب طبعم

صحیفه ایست که خود اصل شاهکار من است

شعار مرگ به ظالم درود بر مظلوم

کتیبه دل خونین و داغدار من است

میان جامعه کور فکر و بی فرهنگ

کلام نافذ حق رمز اقتدار من است

ندای حق به حقیقت ندای آزادیست

سکوت در بر اتباع ظلم عار من است

شعار پوچ دلیلیست بر سبک مغزی

شعار مکتب آزادگان شعار من است

طریق عشق بود خط سرخ آزادی

غلامی در مولایم اعتبار من است

گدای سفره سرای خلیفه اللهم

گدایی در مولا همیشه کار من است

منم گدای در دودمان پیغمبر

حسین

  • پنج شنبه
  • ۲
  • دی
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۱۶:۳۲
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

امام حسین -(سجده گاه خنجروتیغ وسنان دشنه ای) *

۴۲۲۳
۱

امام حسین -(سجده گاه خنجروتیغ وسنان دشنه ای) سجده گاه خنجروتیغ وسنان دشنه ای

من بقربان لبت در پیش دریاتشنه ای

جمله عالم شد عزادرماتم و اندوه تو

اربا اربا پیکرت در خاک وخون آغشته ای

درزمین قلب مابا آنکه پرخاروخسست

غیرحبت ای حسین جان ما نداریم کشته ای

درکلاس عاشقی درمکتب دارالجنون

غیرهیات یا حسین ما رانباشد رشته ای

نفس

  • دوشنبه
  • ۱۸
  • بهمن
  • ۱۳۸۹
  • ساعت
  • ۰۷:۴۰
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

شعر مدح امام حسین (ع) ، (چه گنبد و چه حریم مطهری داری!) *

۲۹۹۱
۱۵

شعر مدح امام حسین (ع) ، (چه گنبد و چه حریم مطهری داری!) چه گنبد و چه حریم مطهری داری

چه بارگاه عجیبی چه محضری داری

چو سیب نیم پیمبر دلاوری داری

به پای پای ضریحت چه اکبری داری

به روی نیزه اعدا نشسته راس قمر

چه پهلوان و علمدار دلبری داری

ز گاهواره پاکش کند هوای پدر

چه کودکی چه عزیزی چه اصغری داری

چقدر نیزه و شمشیر نشسته بر جانت

چه زخمهای فراوان چه پیکری داری

به زیر سایه نرفته ز بعد کرببلا

چه با وفا چه ربابی چه همسری داری

چه دختری که نشسته در انتظار طبق

شبیه فاطمه ماند چه کوثری داری

رگ بریده ببوسد به گودی مقتل

چقدر صبور و خمیده چه خواهری داری

خمیده بود و ز داغت خمیده تر شده است

چقدر کمانی و خسته چه مادری داری

به زیر سایه دستت شدم گدا

  • جمعه
  • ۲۷
  • مرداد
  • ۱۳۹۱
  • ساعت
  • ۱۳:۵۲
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا اثنی عشری
ادامه مطلب

شیوا ترین سوال معمای خلقت-(نون و القلم نبی و ماسترون حسین ) *

۵۳۸۵
۴

شیوا ترین سوال معمای خلقت-(نون و القلم نبی و ماسترون حسین ) نون و القلم نبی و ماسترون حسین

طاق فلک علی به عالم ستون حسین

خلقت تمام حضرت زهرا ست خون حسین

هستی تمام ظاهر و باطن بتون حسین

با یک قیامت است هم القلبون حسین

در این میان نقطه پرگار زینب است

سردار سرسپرده جولان عشق کیست؟

تنها امیر فاتح میدان عشق کیست ؟

عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست ؟

علامه مفسر قرآن عشق کیست؟

اذن دخول در حرم یار زینب کیست ؟

پیدا ترین ستاره پیدای خلقت است

زهرا ترین زهره زهرای خلقت است

لیلا ترین لیلی لیلای خلقت است

شیوا ترین سوال معمای خلقت است

گنجینه جزیره اسرار زینب است

  • شنبه
  • ۲۰
  • فروردین
  • ۱۳۹۰
  • ساعت
  • ۱۳:۲۵
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد