یک شب از دوری آن صحن و سرا می میرم
از غم دوری ایوان طلا می میرم
تا جوانم تو اگر روزی و قسمت نکنی
به خداوند که بی چون و چرا می میرم
قَسمت می دهم آقا که جوابم نکنی
این که یک لحظه شوم از تو جدا می میرم
هستی ام بسته به زانو زدنم در هیئت
گر شوم دور از این حال و هوا می میرم
دل من تنگ طواف حرمت می باشد
گر نیایم حرم کرببلا می میرم
شاعر : روح اله گائینی
- چهارشنبه
- 8
- آبان
- 1392
- ساعت
- 08:27
- نوشته شده توسط
- feiz