اي همه جان و جهان غرق نواي تو حسين
وي همه كون و مكان وقف عزاي تو حسين
آدمي نيست هر آن كس كه ندارد غمِ تو
عالمي صف زده در زير لواي تو حسين
هدفِ خلقت اگر معرفه المعشوق است
چيست اين عشق بجز حب ولاي تو حسين
كعبه انگار سيه پوش تو باشد آري
كه عزادار غمت هست خداي تو حسين
خيمه ات بارگهِ اِنسيه ي حوري شد
كه شده بال مَلك فرش عزاي تو حسين
انس و جن و ملك و اهل سماوات و زمين
همه محتاج تو هستند و عطاي حسين
از همان روز كه از نيزه تو قرآن خواندي
مانده در گوشِ فلك سوز صداي تو حسين
آب مهريّه زهرا و تويي تشنه ي آب
پس بگريند همه دهر براي تو حسين
خيمه تا مقتلِ تو سعيِ صفا و مروه است
هَروَله مي طلبد كوي صفاي تو حسي
- پنج شنبه
- 18
- مهر
- 1392
- ساعت
- 04:35
- نوشته شده توسط
- یحیی