امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
 رضا قاسمی

امام حسین(ع)، ولادت -(دارم از رابطه ی شاه و گدا میگویم...) * رضا قاسمی

555

امام حسین(ع)، ولادت -(دارم از رابطه ی شاه و گدا میگویم...) دارم از رابطه‌ی شاه و گدا می‌گویم
پشتِ این در «بده در راه خدا» می‌گویم
تا بیایند، همه همسفر اشک شویم ...
«هر که دارد هوس کرب‌و‌بلا» می‌گویم

فطرس از راه برس؛ راه بلد می‌خواهم !
از پرِ نامه‌رسانِ تو مدد می‌خواهم

آسمان‌جُل‌تر از آنم که کبوتر باشم
آمدم در صفِ زوّار، که آخر باشم
سائلم؛ شغل من این است، فقط در بزنم
من فقط آمده‌ام دربدرِ در باشم

پشت این قافله ما را بدوانید فقط
دست ما را به ضریحش برسانید فقط

دستِ عرشی شده‌ی تربت او بر سرم است
هر چه افتاده در این جاذبه کارش کرم است
جنسِ گهواره‌ی ارباب، ضریحی از چوب
بندِ قنداقه‌اش از ریشه دخیلِ حرم است

شعر نه؛ واژه‌ای از دفتر شاعرهایم
زائرِ اذن دخولِ لبِ زائرهایم

گرچه دور است، ولی حال و هوایش اینجاست
آجرِ روضه‌ایِ بزمِ عزایش اینجاست
دست‌بوسان؛ به حرم؛ همنفسِ خوبانند
صفِ طولانیِ بوسیدنِ پایش اینجاست

هر کجاییم، کنار حرم اربابیم
خاک پاییم، غبار حرم اربابیم

خبری هست، همه عرش خبردار شده
«فطرس» آن قاصدکِ خسته که پر دار شده ...
... در دلِ قصه‌ی آزادیِ خود می‌گوید ...
«باز هم حیدر کرار، پسردار شده»

ما هم این بین به مولودیِ باران رفتیم
یارمان آمد و ما نیز، به قربان رفتیم

مادر آب، به دامان؛ سر دریا دارد
پدر خاک، به لب؛ تربتِ اعلا دارد
بوی سیب آمده از راهِ طواف قبله
باد، همراه خودش عطرِ تنش را دارد

مادرِ آب، عطش را به بغل می‌گیرد
اشک می‌آید و لبخندِ لبش می‌میرد

روضه نازل شد و در میکده باران آمد
صحبت از آب شد و آیه‌ی عطشان آمد
مقتلِ ناطقِ این روضه؛ پس از باریدن ...
به تسلای دلِ مادر گریان آمد

مادرش روضه به لب «وای بُنَیَّ» می‌گفت
از سحر تا دل شب «وای بُنَیَّ» می‌گفت

خواهری در دل گودال، به سر خواهد زد
مادری ضجه‌ای از داغِ پسر خواهد زد
لشکری می‌رسد و بر بدنِ تشنه لبی ...
خنجر و تیغ و عصا؛ سنگ و سپر خواهد زد

آسمان ریخت زمین؛ حضرت دریا افتاد
روضه‌خوان ! روضه نخوان؛ مادرش از پا افتاد

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

امام حسین(ع)، مناجات زمزمه -(تواین روزا که درد بی رفیقیه...) * جعفر خدری

755

امام حسین(ع)، مناجات زمزمه -(تواین روزا که درد بی رفیقیه...) تو اینروزا که درد بی رفیقیه
رفیق روزگار بیکسی حسین
نمیزاری که نوکرت غم بخوره
وقتی همه میرن تو میرسی حسین

یه کاری کردی با دلم رفیق من
که من فقط میخوام تو فکر تو باشم
منو بگیر از بازی دنیا حسین
یه کاری کن که گرم ذکر تو باشم

میخوام که سایت بمونه روی سرم
بجز همین ندارم هیچ توقعی
من از همه کندم آقا به عشق تو
رفیق من إلی الأبد فقط تویی

تموم دلخوشیم شده روضه ی تو
چه لذتی هست توی اشکه بر غمت
کاشکی شب و روز توی روضه ها بودیم
کاش بخوره به ما نسیم پرچمت

چه عالم قشنگیه عالم تو
ما با تو طعم عشقو میچشیم حسین
جذبه ی عشق تو دلامونو گرفت
نمیشه بیخیال تو بشیم حسین

ماجونمونم که بدیم برای تو
حالا حالا خیلی بدهکار توایم
مارو کنار نذار به دردت میخوریم
بااشکامون گرمیه بازار توایم

جوونیه ما داره باتو میگذره
چی بهتر از این دیگه از خدا بخوایم
یه آرزو مونده فقط تو سینمون
یه أربعين پیاده کربلا بیایم

خیلی خرابه حالم اینروزا حسین
حال خرابمو خرابترش نکن
تا اسم کربلا میاد دق میکنم
زمان این فراق و بیشترش نکن

دلم فقط کربلا آروم میگیره
یه کاری کن که دل من آروم بشه
آخر قصه رو خودت رقم بزن
بذار پایین پات عمر من تموم بشه

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات و ولادت -(دم دلم گرم که شدم عاشق نامت...) * مرتضی عابدینی

1877

امام حسین(ع)، مناجات و ولادت -(دم دلم گرم که شدم عاشق نامت...) دم دلم گرم که شدم عاشق نامت
تو‌شاه باوفایی و‌منم غلامت
به جون مادرت هوامو‌داشته باشی
به جون مادرم قسم خیلی میخوامت

با تو‌فقط من سر کیفم ای امیرم
خوبم خوشم اگه برای تو بمیرم
ادای حال بدارو‌ هم در نمیارم
هر چی بخوام از در این خونه میگیرم

بچه بودم میون هیاتا دویدم
مثله تو هیج جای جهان دیگه ندیدم
بنفسی انت ،بابی انت و امی
تموم زندگیمو من برا تو میدم

درست میون قلب من یه خونه داری
کریمی و زفاطمه نشونه داری
ذکر لب هر عاشقی حسین حسینه
فدات بشم که اینهمه دیوونه داری

یه عمره پای پرچمت به زیر دینم
هرجا میرم میگم که نوکر حسینم
همین دیشب دوباره خواب میدیدم آقا
نیمه شب جمعه تو بین الحرمینم

این همه دوری از حرم بسمه دیگه
نیگا به چشمای ترم،بسمه دیگه
یه ساله دست روی دلم گذاشتم آقا
براتمو‌ بده برم ،بسمه دیگه

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، پایان سال -(در این بدن غرق به خون حال نمانده...) * عادل حسین قربان

684

امام حسین(ع)، پایان سال -(در این بدن غرق به خون حال نمانده...) #امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
#پایان_سال

در این بدنِ غرقِ به خون حال نمانده
جانی به تنِ تشنه‌ی گودال نمانده

افسوس شکسته "الفِ" قامتِ خورشید
از آن الفِ راست، به جز "دال" نمانده

بر پای زنانِ حرمِ عشق، بمیرم
دیگر اثری از زر و خلخال نمانده
.
.
.
ای دوست! ببر نامِ "حسین بنِ علی" را
تا جان به تنت هست و زبان لال نمانده

ایام گذشت و به وصالش نرسیدم
چیزی دگر از فرصتِ امسال، نمانده

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

عرض تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(لوح ازلی نقش و نگارش پیداست...) * رضا دین پرور

1562

عرض تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(لوح ازلی نقش و نگارش پیداست...) عرض تبریک به مناسبت #سال_جدید

لوح ازلی نقش و نگارش پیداست
وادی جنون شهر و دیارش پیداست

نوروز به پابوس حسین آمده است
"سالی که نکوست از بهارش پیداست"

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(نوروز وصالتان حسینی بادا...) * محمد جواد پرچمی

1620
1

تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(نوروز وصالتان حسینی بادا...) ?عرض تبریک به مناسبت #سال_جدید

نوروز وصالتان حسینی بادا
نیکویی حالتان حسینی بادا

در وسعت کل خیر فی باب حسین
سرتاسر سالتان حسینی بادا

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) * رضا نصابی

542

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) به هر کسی که رو زدم

روی من و زمین گذاشت

تو زندگیم غیر حسین

کسی هوام و که نداشت

ارباب خوبم

ممنون توام

مدیون توام

لیلای منی

مجنون توام

به خدا لنگه نداری

به خدا که مردی حسین

هر وقت که از تو دور شدم

تو باز صدام کردی حسین

ارباب خوبم

بی تو می میرم

هستی امیرم

از دست های تو

روزی می گیرم

به نفس: حاج مهدی قرائی

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) * رضا نصابی

515

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) به هر کسی که رو زدم

روی من و زمین گذاشت

تو زندگیم غیر حسین

کسی هوام و که نداشت

ارباب خوبم

ممنون توام

مدیون توام

لیلای منی

مجنون توام

به خدا لنگه نداری

به خدا که مردی حسین

هر وقت که از تو دور شدم

تو باز صدام کردی حسین

ارباب خوبم

بی تو می میرم

هستی امیرم

از دست های تو

روزی می گیرم

به نفس: حاج مهدی قرائی

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

امام حسین(ع)، مدح -(ای سربه زیر تو همه سربلندها...) * آرمان صائمی

740
1

امام حسین(ع)، مدح -(ای سربه زیر تو همه سربلندها...) ای سر به زیر تو همه سربلندها
درگیر زلف تو همه گیسوکمندها
زیبا ترین ستاره ی مشکل پسندها
شیرینی غمت شده سر ز قند ها
-
تفسیر عشق در نظرم کربلای توست
تاکید کرد خدا که دو عالم برای توست
-
باشد همیشه سایه ی تو بر سرم حسین
با عشق در هوای حرم می پرم حسین
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
بر من ببخش از سر لطفت حرم حسین
-
داری شبیه مادرت آقا هوای ما
نقل محافل است دگر ماجرای ما
-
هرکس که بود غرق تمنا و غرق بیم
مهمان خانه ی پدرت گشت از قدیم
دیدند ما همه بر زیر پرچمیم
گفتند کارتان؟همه گفتیم نوکریم
-
تا با تو ایم خسته از عالم نمی شویم
جز محضرت برای ادب خم نمی شویم
-
آماده ایم راهی میخانه ات شویم
قدری پیاله نوش ز پیمانه ات شویم
مدیون لطف های کریمانه ات شویم
آماده ایم حسین که دیوانه ات شویم
-
پوشیده نیست شدت عشق و جنون ما
باشد ضمانت این حرف خون ما
-
آتشفشان شدم که تو خاکسترم کنی
آقا چکار کنم که شما باورم کنی؟
قدری دگر اگر که تو عاشق ترم کنی
میترسم آخرش که مرا کافرم کنی
-
ناز تورا از عالمیان مشتری ترم
بار غم تورا به سر شانه می برم
-
عصری که بود قد تو رعنا تر از همه
بر روی نیزه رفت راس تو بالاتر از همه
سرو تن تو گشت معما تر از همه
با اینکه بود داغ تو زیبا تر از همه...
-
پیچید در تمام فلک ماجرای تو
قلب خدا شکست به پایین پای تو

  • دوشنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امین اسماعیل زاده ماکوئی

در مدح حضرت امام حسین(ع) -( گفته که شهریار من این دو سخن ز عاشقی) * امین اسماعیل زاده ماکوئی

695

در مدح حضرت امام حسین(ع) -( گفته که شهریار من این دو سخن ز عاشقی) گفته که شهریارِ من،این دو سخن ز عاشقی
نقش مزار من کنید،آنچه که بوده ازبرم:

«زاده و داده جان خود،بهر غم و بلای عشق
قصه ی عمر من بُود،این ز شعار و دفترم»

بشنو ولیک شهریار،کن گذری ز شهرِ یار
منکه به یار عاشقم،لحظه به لحظه بگذرم

در صف وصل او بُود،لشکری از سپاه عشق
ناله زنند صبح و شب،شاه تو را که نوکرم

زاد و ممات من همه،بهر حُسین و عشق اوست
این بنویس ای خدا،بر درِ قبر خوشترم

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

در مدح امام حسین(ع) -(یگانه پادشاه ما حسین است) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

1265
1

در مدح امام حسین(ع) -(یگانه پادشاه ما حسین است) یگانه پادشاه ما حسین است
به عالم عزّ و جاه ما حسین است

شهید سر جُدایِ دشت غمهاست
دلیل اشک و آهِ ما حسین است

سحرگاهان نوایِ ما ٬ ابالفضل
سرود شامگاهِ ما حسین است

مرید مکتب ارباب عشقیم
همانا مهر و ماه ما حسین است

بوَد مصداقِ مصباحِ هدایت
مهِ تابانِ راهِ ما حسین است

به ظاهر رو به مکّه در نمازیم
به باطنْ قبله گاهِ ما حسین است

ندارد شیعه از محشر هَراسی
که امّید و پناه ما حسین است

بگو(فیضی) به بدخواهان شیعه
یگانه پادشاهِ ما حسین است

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام حسین(ع) -(نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست) * کاظم نظری بقا

450

در مدح امام حسین(ع) -(نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست) نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست
تشنگی بر لب تب سوختهٔ علقم توست

خیمه در آن طرف سِدره بر افراشته‌ای
هشتمین باغ جنان منتظر مقدم توست

می‌وزد از نفس گرم صبا عطر بهشت
باد خود زندهٔ جاویدِ مسیحا دم توست

ای که با زخمهٔ زخمت شده هستی به سماع
کربلا پرده‌ای از سمفونی اعظم توست

لاله‌ها از دل گودال سر آورده برون
دشتها پر شفق از٬ تابش جام جم توست

کیست این تشنهٔ سودا زدهٔ بحر به دوش؟
که‌دو دستِ‌قلمش سبزترین پرچم توست

ای‌سفرکرده٬پس‌از کوچ غریبانهٔ تو
زینب در به‌درت آینه‌دار غم توست

ای‌که درخاتم انگشتریَت‌نقش وجود!
کربلا شعله‌ای از شعشعهٔ خاتم توست

  • شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

436

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

466

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

441

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

466

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

1091

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

722

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

468

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(دردمندم به عنایت برسانید مرا...) * مرضیه عاطفی

954

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(دردمندم به عنایت برسانید مرا...) دردمندم به عنایت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات، ویروس کرونا -(دلها همه از داغ حرم خلوت توست...) * علی ساعدی

1336

امام حسین(ع)، مناجات، ویروس کرونا -(دلها همه از داغ حرم خلوت توست...) دلها همه داغ از حرم ِ خلوت توست
این حاصل جرم ماست یاغربت توست

از دست بشر ، جهان گرفتار بلاست
ای آنکه شفای خلق در تربت توست

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات -(دور از حرم تو کوه دردیم حسین!...) * علی ساعدی

523

امام حسین(ع)، مناجات -(دور از حرم تو کوه دردیم حسین!...) دور از حرم تو کوه دردیم حسین (ع)
بی مجلس روضه ات چه سردیم حسین(ع)

دیدار تو داشت سجده هر بار، ولی
ما شکر زیارتت نکردیم حسین (ع)

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

غزل امام حسین(ع) -(در دل و جان خانه داری یاحسین) * سیدبشیر حسینی میانجی

576

غزل امام حسین(ع) -(در دل و جان خانه داری یاحسین) در دل و جان خانه داری یاحسین
جلوه‌ی جانانه داری یاحسین
هر که شد دیوانه‌ی تو عاقل است
این همه دیوانه داری یاحسین
در میان دُرج دریای دلت
دم به دم دُردانه داری یاحسین
دوستان که جای خود دارند، تو
لطف بر بیگانه داری یاحسین
یار بی یاران تویی تو تا ابد
بر همه یارانه داری یاحسین
شمع جمع عالم عرفان تویی
بی‌عدد پروانه داری یاحسین
مالک مُلک قلوبیّ و بر آن
مدرک و پروانه داری یاحسین
کاشی کاشان قلبم پُربهاست
چون در آن کاشانه داری یاحسین
از ازل با لطف حیّ لم یزل
شوکت شاهانه داری یاحسین
صحن عشقت از کبوترها پُر است
بس که آب و دانه داری یاحسین
سائل امروز را امروز می‌بخشی عطا
سائلان را وعده‌ی فردا نداری یاحسین
گفت "یعقوب کریمی": گو "بشیر"!
در دل و جان خانه داری یاحسین

  • پنج شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یاحسین(ع) _یا حسین(ع) فاطمه(س) جانهای ما قربان تو * اسماعیل تقوایی

640

یاحسین(ع) _یا حسین(ع)  فاطمه(س) جانهای ما قربان تو یا حسین(ع)
ای حسین(ع) فاطمه (س) جانهای ما قربان تو
دل شده تنگ زیارت، دست ما دامان تو

ماه‌ها باشد که دوریم از حریم کربلا
گشته دلهای همه سرگشتگان ویران تو

هرشب جمعه سلام از راه دورت می دهیم
مانده دل در حسرت آن قبر نورافشان تو

کاش ما باشیم یک شب در کنار مرقدت
جملگی اندر نوا همراه مادر جان تو

روز وشب باشد دعای چشمهای پر ز اشک
دیدن شش گوشه ی زیبات، از یزدان تو

پشت مرز عاشقی ماندیم مولا رخصتی
تا چو گوی عاشقی آییم در میدان تو

شعر :اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:30
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(سرخوش و مستم ز جامت یا حسین) * سیدبشیر حسینی میانجی

465
1

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(سرخوش و مستم ز جامت یا حسین) سرخوش و مستم ز جامت یا حسین
تا ابد هستم غلامت یا حسین

راز و رمز و نام‌ها را خوانده‌ام
بهترین نام است نامت یا حسین

خوانده‌ام هیهات منّاالذّله را
عاشقم بر این پیامت یا حسین

زنده خواهد ماند آئین مبین
تا قیامت با قیامت یا حسین

اهل عالم را پناه دائمی‌ست
سایه‌سار مستدامت یا حسین

عصر عاشورا که محشر شد بپا
سوخت در آتش خیامت یا حسین

می‌زند آتش به جان دوستان
داستان شهر شامت یا حسین

رویِ نی قرآن قرائت می‌کنی
گشته‌ام محو کلامت یا حسین

حضرت مهدی بیاید کاش زود
تا بگیرد انتقامت یا حسین

گشته چاووش عزا "سیدبشیر"
در ره عشق و مرامت یاحسین

  • شنبه
  • 21
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 18:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سیدبشیر حسینی میانجی

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(هر عاشقی که مست صهبای حسین است) * سیدبشیر حسینی میانجی

1182

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(هر عاشقی که مست صهبای حسین است) هر عاشقی که، مست صهبای حسین است
ذکرش همیشه نام زیبای حسین است

با صد دلیل این عشق را می‌گویم ای دوست!
عرش خدا خاک کف پای حسین است

لقمان که معروف است و قرآن کرده مدحش
طفل دبستان الف - بای حسین است

وقتی حرم هستی به گلدسته نظر کن
آیینه‌دار قدّ رعنای حسین است

بگذشت از دار و ندارش در رهِ دین
احیای قرآن سود سودای حسین است

سرّ اسارت چیست جز قبر رقیّه
از هر نظر او نیز زهرای حسین است

عشق تمام آذری‌های جهان کیست؟
غیر از ابوالفضلی که سقّای حسین است

بیمار هستم من ولی بیمار هیئت
هیئت مطبّ عشق والای حسین است

چشمان من سرچشمه‌ی آب حیاتند
هر قطره اشکم دُرّ دریای حسین است

هر کس که می‌گرید سزاوار بهشت است
آری بهشتِ حُسن، معنای حسین است

حالا که حرف از حُسن شد باید بگویم
خورشید حتّی محو سیمای حسین است

ای دل حدیث است این سخن: در باغ جنّت
شیرین ترین نعمت تماشای حسین است

مرغ دل سیّد "بشیر" الحمد لله
در باغ سبزِ عشق، شیدای حسین است

  • یکشنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام حسین(ع) -(دلم هرلحظه بی تاب حسین است) *

460

در مدح امام حسین(ع) -(دلم هرلحظه بی تاب حسین است) دلم هرلحظه بی تاب حسین است
فضای سینه ام قاب حسین است

جهان بی حُبّ او ، خیری ندارد
که کُلُّ الخَیر فی باب حسین است

بهشت جاودان و حور و غلمان
همه مدهوش و سیراب حسین است

رخ زیبای او ، والفجر و والشمس
زمان، بی او وَقَد خاب حسین است

سه فرزندش علی همچون ستاره
ابوفاضل چو مهتاب حسین است

حفاظت از عبادت با شهادت
پیام مکتب ناب حسین است

نمازت را بخوان در اول وقت
بگو این هم ز آداب حسین است

شفا بخش است خاک کربلایش
بلایا ، غرق گرداب حسین است

اگر پیراهنش غرقه به خون شد
شفاعت دست اسباب حسین است

چرا هر لحظه محمودی نگوید؟
دلم هر لحظه بی تاب حسین است

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 15:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یک رباعی_یا حسین بن علی من زغلامان توام * اسماعیل تقوایی

481

یک رباعی_یا حسین بن علی من زغلامان توام یاحسین(ع)
یا حسین بن علی من ز غلامان توام
رمضان در همه احوال پریشان توام

آب می نوشم وبا گریه سلامت گویم
وقت افطار که یاد لب عطشان توام

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 26
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:19
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

(آورده ام همیشه بر روضه پناهم را ) مناجات با امام حسین ع * رامین برومند

656

(آورده ام همیشه بر روضه پناهم را ) مناجات با امام حسین ع مناجات با امام حسین علیه السلام

از پرچم و بیرق نگرداندم نگاهم را
آورده ام همیشه بر روضه پناهم را

تو خوبیه محضی ، گنه کارم ولی یکدم
حتی به رویم هم نیاوردی گناهم را

زشتم بدم آقا ولی تو رو سفیدم کن
مثل غلام ترک خود روی سیاهم را

یکبار بی لشگر شدی بس بود پس حالا
آورده ام بهرتو اشکم را سپاهم را

من راه خود گم کرده ام آقا محبت کن
هموار و روشن کن خودت اینبار راهم را

تو رحمت اللهی درستش کن به عباس ات
این زندگی ِ غرق عصیان و تباهم را

کم گریه کردم در غمت ارباب عفوم کن
تقصیر های غیر عمد ِ گاه گاهم را

دارو ندارم را بگیری ، نوکرت هستم
ردم مکن از من مگیر این جایگاهم را

نه نه غلط گفتم تویی دار و ندار من
اصلا غلط کردم ببخش این اشتباهم را

من “زائر “بی دست و پا و بی پناهم که
آورده ام همیشه بر روضه پناهم را

رامین برومند(زائر)

  • جمعه
  • 27
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:24
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین(ع) -(سالیانیست خوردم از شراب طهور..) * میثم مفتاحی

490

مناجات با امام حسین(ع) -(سالیانیست خوردم از شراب طهور..) سالیانیست خوردم از شراب طهور
با حسین حسین گفتن گرفتم نور
گفته ام هردم ازشعر وشور وشعور
با من است این حواله تا لب گور

من عوض شدم چندسالیست
نگرانم این دلم زتو خالیست

همه عیب هام را کرده ای مستور
مستمع دیدم و شدم مغرور
حق بده نوکرت شود گستاخ
صاحب فتواست برایتان به وفور

چقد این حال کاذبم عالیست
لیک این صدای طبل توخالیست

دلم اما می زند هی شور
که عسل نیست شهد این زنبور
مدتیست کام نوکرت تلخ است
از ضریحت بده به من انگور

چقد این آرزوی من عالیست
ولی افسوس دست من خالیست

دلخوشم من به یک سلام از دور
یک سلام از ته دل یک مور
که گره واکنی و دست من گیری
پر کنی پیاله از شراب طهور

تونگاهم کنی عجب حالیست
این همان آخر خوش اقبالیست

کم ما را به شعر و شور وشعور
تو قبول کن ای حضرت نور
ناقصم من،تویی کمال محض
آدمم کن مرا به وقت ظهور

قصه ام قصه ی بی پروبالیست
خسته ام ازخودم این چه احوالیست
***********************

نخواندم مصرعی بهر رضای تو
حلالم کن تو را در روضه یادم رفت
مرا با نام تو آوردند در هیئت ولی آقا
ز بس درگیر خود گشتم تورایادم نمی آید

  • پنج شنبه
  • 2
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 22:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد