هست از لطفِ خداوند جهان
صحبت از آن سَرور آزادگان
لَیْله ی نُطْقَمْ مُنَوَّرْ زان مَه است
صحبت از آقا اَباعبدالَّهْ است
بود آن دلدادۀ ربّ غفور
از سر یک رهگذاری در عبور
دید چندین مستحقِّ بی نوا
جمله گستردند خوانی از عبا
دور از هر غصّه و رنج و مِحَن
نان خشکی می خورند آن چند تن
چشمشان تا بر رخ مولا فتاد
در دل مجنونشان غوغا فتاد
لیک قبل از هر مَقال و هر کلام
کرد ثارُا... بر آنها سلام
آن مصفّا گَشْتِگانِ راه عشق
بعدِ پاسخ بر سلامِ شاه عشق
یک صدا گفتند ای نور دو عین
کن از این سفره تناول یا حسین
گفت ای نیکو دلانِ نیک نام
هست صَدْقه بهر آل الَّهْ حرام
من هم از آن اهل بیت اطهرم
بضعۀ زهرا ، عزی
- چهارشنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1399
- ساعت
- 21:34
- نوشته شده توسط
- TzwSVsOw