امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
 رضا ترابی گیلده

شب زیارتی اباعبدالله فراق کربلا(نوکرم عبدم غلامم مستحق این نیَم) * رضا ترابی گیلده

442

شب زیارتی اباعبدالله فراق کربلا(نوکرم عبدم غلامم مستحق این نیَم) فراق کربلا
نوکرم عبدم غلامم مستحق این نیَم؟
تا بیایم کربلایت ای عزیز فاطمه

هر شب جمعه دلم بهر تو آقا پَر کشَد
کن نظر بر این گدایت ای عزیز فاطمه

بس که دلتنگ تو باشم هر شب جمعه رسَد
روضه میخوانم برایت ای عزیز فاطمه

آرزو دارم بمیرم خود که می دانی کجا
در میان روضه هایت ای عزیز فاطمه

لایقم کن تا کُنم روزی میان روضه ها
جان ناقابل فدایت ای عزیز فاطمه

#اللهم ارزقنا کربلا

  • جمعه
  • 14
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مناجات با امام حسین(ع) -(چه میشود نگهی هم بما کنی آقا...) *

1261

مناجات با امام حسین(ع) -(چه میشود نگهی هم بما کنی آقا...) چه میشود نگهی هم بما کنی اقا
مرا برای غلامی سوا کنی اقا

چه میشود که شبی هم میان خلوت خود
فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا

فراق تو همه درد است ای طبیب دلم
چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا

گرفته ای ز همان روز ابتدا دستم
گرفته ای و محال است رها کنی اقا

بدان امید دهم جان که روز رستاخیز
میان آن همه من را صدا کنی اقا

چقدر گریه کنم من میان روضه ی تان
که زائر حرم کربلا کنی اقا...

#ابوالفضل_شایسته

  • چهارشنبه
  • 26
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شب جمعه، امام حسین(ع) -(روضه دارالشفای نوکرهاست) * محمد حبیب زاده

661

شب جمعه، امام حسین(ع) -(روضه دارالشفای نوکرهاست) روضه دارالشفای نوکرهاست
ما شفا از حسین می خواهیم

سر حالیم زیر پرچم او
ما دوا از حسین میخواهیم

او وفا را نشانمان داده
ما وفا از حسین میخواهیم

حاجت دل ز بعد بسم الله
ابتدا از حسین میخواهیم

آتش عشق را به خیمه ی دل
همه جا از حسین میخواهیم

وسط روضه با دلی پر خون
گریه را از حسین میخواهیم

شب جمعه که سخت بی تابیم
کربلا از حسین میخواهیم

روی لبهای ماست آهنگت
ما حرم لازمیم و دلتنگت...

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

نگاه کن به منِ بینوا تو را به خدا * مرضیه عاطفی

425

نگاه کن به منِ بینوا تو را به خدا نگاه کن به منِ بینوا تو را به خدا
بیا... به قصد ترحّم بیا! تو را به خدا

به کنجِ دنجِ اتاقم که هیئت غم توست
دوباره روضه بخوان بی ریا، تو را به خدا

دلم گرفته برای حرم مرا برسان
به زائرانِ شب جمعه ها؛ تو را به خدا

نشسته ام سرِ راهت بیا و مثل قدیم
ردم نکن بطلب کربلا؛ تو را به خدا

چه بیقرارِ محرّم شدم ببر امشب-
به روضۂ شب هشتم مرا تو را به خدا

فدای تو بشوم پیش چشم من نگذار
تنِ مقطّعه را در عبا؛ تو را به خدا

نفس نفس نزن و بیقرار گریه نکن
غریب و بی رمق و بیصدا؛ تو را به خدا

حسینِ تشنه لبِ من! امام مظلومم
به خاک پنجه نکش بیهوا؛ تو را به خدا

شکسته داغ جوان قامت تو را! بگذار...
فدای تو بشود این گدا؛ تو را به خدا!

#صلی_ألله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_الحسین
#بالحسین_ع_إلهی_العفو
#أللهم_ارزقنا_کربلا

  • پنج شنبه
  • 27
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 17:22
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شعر حضرت سیدالشهدا(ع) -(غبار هرقدم تو صفای میخانه ست) * مهدی فرهادی

335

شعر حضرت سیدالشهدا(ع) -(غبار هرقدم تو صفای میخانه ست) غبار هر قدم تو صفای میخانه ست
نسوخت آنکه به گردت شبیه پروانه ست

چه گویم از خم چشم لبالبت ساقی
که با وجود تو میخانه هم کرمخانه ست

به غصه های دل بی قرار واقف نیست
کسی که با غم دوری یار بیگانه ست

به پای مکتب عشق و جنون و ایثارت
هرانکه عقل و دلش را نداده دیوانه ست

مرا بزن ، زدنت هم بدون حکمت نیست
همیشه کار کریمان خدا پسندانه ست

  • یکشنبه
  • 30
  • آذر
  • 1399
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

ارباب(ع) -(اهل کوفه نیستیم بر دین وفا خواهیم کرد) * حاج اصغر فرشچی

496

ارباب(ع) -(اهل کوفه نیستیم بر دین وفا خواهیم کرد) اهل کوفه نیستیم بر دین وفا خواهیم کرد
بر حسین و سربداران اقتدا خواهیم کرد

داده پیر می فروش زان می که مستیم و خمار
دیر و مسجد را به همت می سرا خواهیم کرد

ترک میخانه نخواهیم ما به فتوای شیوخ
جان و دل مست از می جام ولا خواهیم کرد

ما همه رند خراباتیم در وادی عشق
عشق ونفرت را به عالم برملا خواهیم کرد

خونفشانیم در غم کرب و بلای شاه دین
عامه را با رمز عشقش آشنا خواهیم کرد

مکتب مارا معلم چون حسین ابن علی است
غیر این مکتب معلم را رها خواهیم کرد

مکتب ما بزم عرفان مجمع عشق و وفاست
ره بیابد اجنبی از خود جدا خواهیم کرد

عاشقان کربلاییم با قلوب پر صفا
مجلس وعظ و عزا را با صفا خواهیم کرد

کربلا دارالشفای هر مریض و دردمند
تربتش را بهر بیماران دوا خواهیم کرد

شاعر دربار شاهنشاه دینی ( عدلیا )
نطق تو گویا بگردد ما دعا خواهیم کرد

  • چهارشنبه
  • 17
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 20:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

در مدح امام حسین(ع) -(آن که عمرش مرگ بود ومرگ عمرش زندگی) * حاج اصغر فرشچی

273

در مدح امام حسین(ع) -(آن که عمرش مرگ بود ومرگ عمرش زندگی) آن که عمرش مرگ بود ومرگ عمرش زندگی
اخترخاک آشنای عـرش و هم وارستگی

آنکه عشقش تک خدا بود تابع عهد الست
قل هوالله احد گفت دست بیدادان شکست

درس عبرت داد و گفتا تا نگردیم لال و کور
نی کنیم ظلمی به مظلوم نی نهیم گردن به زور

ترکی

سن بو دنیا هم او دنیا مقتدا سن یا حسین
سن بشر سن هر بشردن ماورا سن یاحسین

سن شباب اهل جنّت سن امیر کاینات
پنج تن ایچره گل اهل کسا سن یا حسین

جدّون احمد باب پاکون حیدرو زهرا آنان
نور چشم حضرت خیرالنسا سن یا حسین

منزلی که پرورش تاپدون مکان وحی دی
شاهد احکام و آیات خدا سن یا حسین

عالم کل علومدان درسون آلدون سن تمام
دانش آموزعلی " مکتب اُم القرا سن یا حسین

روح پاکون خلق اولوب آدم نبیدن چون ازل
برتراز هر انبیا نور هدا سن یا حسین

کربلاده اولمادی بیرجه مسلمان یار اولا
سالک حق شاهد کرب و بلا سن یا حسین

حقوی پامال ایدنلر روز محشر سربه زیر
واقعا مظلوم تاریخ مثل حیدرمجتبا سن یا حسین

کاروان عـشقه رهبر مظهر عشق و وفا
سن حسن تک بیرکریم سن با سخا سن یا حسین

(عدلی ) پیر روز محشر دست بدامن دورسنه
اذن اولونسا شافع روز جزا سن یا حسین

رباعی :
درگاه شه تشنه همیشه باز است
نازم به کسی که بر حسین سرباز است
گر خرج کنی به ماتمش یک درهم
آن درهم تو به نزد حق ممتاز است

  • پنج شنبه
  • 18
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حاج اصغر فرشچی

بهار گریه است -(آسمان عشق را رنگ و هوای دیگر است) * حاج اصغر فرشچی

488

بهار گریه است -(آسمان عشق را رنگ و هوای دیگر است) آسمان عشق را رنگ و هوای دیگر است
پسر فاطمه را عالمیان نوحه گر است

رو سیه جامه بپوش مهر حسین گیر به دل
خالی از مهرحسین دل صدف بی گهر است

بهار گریه است دیده کن آشنای اشک
غافل مشو ز گوهر بریز قطره های اشک

گوهر به تابناکی و پاکی چو اشک نیست
روزی شود قیامتی دانی بهای اشک

اشکی به چشم و آهی به دل آر ز صدق و صفا
کن سلامی بر حسین تشنه لب ز نای اشک

عاشور محرم است آسمان به رنگ خون
خون می تراود ز زیر سنگ فضا از هوای اشک

گلزار دین ز کین عدو پرپر است ولیک
بلبل خموش و چمن پر ز های های اشک

زینب به جستجوی گل میان لاله هاست
یابد ببوید آورد از دل نوای اشک

تا نگاهش در یم خون بر گل پرپر فتاد
با صد نوا و آه نشست در سرای اشک

ترجمان عشق شد زان اشک حسرت چون بسی
خونِ دل افشاند ازدیده به دامن جای اشک

آن شب چراغ دیدۀ او تا سپیده سوخت
بگشود گره به همت مشکل گشای اشک

سوخت از آتش غم لیک در میان موج
بر پا نمودشام غریبان با صفای اشگ

سوخت از آتش غم لیک در میان موج
بر پا نمود شام غریبان با صفای اشگ

زآن پس لوای نهضت حسین ع به دوش او
هرجارسید عَلَم به گریه زد نشد دوای اشک

مانند موج یک نفس آرام نبود در حیات
آن قهرمان کربلا صاحب لوای اشک

«عدلی» به محشر اگرقطرۀ اشکی بود ترا
دریا شود به نگاه حسین قطره های اشک

  • جمعه
  • 19
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 23:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

در مقام حضرت امام حسین(ع) -(گشته بر مخلوق عالم سید و سرور حسین) *حاج نادر بابایی

721
1

در مقام حضرت امام حسین(ع) -(گشته بر مخلوق عالم سید و سرور حسین) گشته بر مخلوق عالم سید و سرور حسین
کل احرار جهان را در جهان رهبرحسین

برده برعرش برین روح الامین قنداقه اش
حی داور عاشق او عاشق داورحسین

حضرت آدم نموده ترک اولی در بهشت
حکم هوکرده عمل ازعهدخود بهترحسین

گرزطوفانها هراسان میشود نوح نبی
دل بطوفان میزند درکربلا یکسرحسین

یک ذبیحی گرخلیل آورده بر کوی منا
کرده هفتادو دوگل درکربلا پرپرحسین

کورگشت یعقوب اگردرهجریوسف برملا
خودکفن پیچیده آری قامت اکبرحسین

درمناجاتش کلیم الله بگفت ارنی اگر
خودجمال الله بودحق راکنداظهرحسین

مردگانی زنده کردعیسی بن مریم بادعا
من گمانم در دعا کرده توسل برحسین

بارها فرموده طاهامن زاویم او زمن
از شباب جنت و برجنتی زیورحسین

مرتضی انگشترش را داد بر سائل ولی
میدهد برساربان انگشت وانگشترحسین

کاروان عمرما منزل به منزل میرود
منزل اول حسین و منزل آخر حسین

(نادرا) خالق اگر صدها جهان آرد پدید
ازهمه خوبان عالم میشود برتر حسین

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

مدح حضرت امام حسین(ع) -(مَحبوب همه شیخ و همه شاب حسین است) *حاج نادر بابایی

431

مدح حضرت امام حسین(ع) -(مَحبوب همه شیخ و همه شاب حسین است) مَحبوب همه شیخ وهمه شاب حسین است
در کَنز اَزل آن گُهر ناب حسین است

اَشرف شده چون آدم خاکی زخلایق
بر تابلو حُسن بشر قاب حسین است

واعظ شَرف از منبر و مِحراب طلب کرد
چون زینت هر منبر ومِحراب حسین است

شوری که بود ماه مُحرّم غَلیانش
این یک عَجَب و باعث اِعجاب حسین است

هرجا که ستمدیده کشد آه جگرسوز
برآه دلش از همه بی تاب حسین است

اَنهار جِنان گرچه که لب تشنهء اویند
لب تشنه فتاده به لب آب حسین است

رَاسی که سر نیزه سوار است و سرافراز
عَزم سفرش در شب مهتاب حسین است

این غافلهء غم که شده عازم کوفه
بر رَاس نِی اش قاری نایاب حسین است

افتاده بیا (نادر) اگر طالب فیضی
شاهان جهان نوکر و ارباب حسین است

  • یکشنبه
  • 21
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ودود آذرین خلخال

در مدح امام حسین(ع) -(ستون خیمه عالم حسین است) * ودود آذرین خلخال

324

در مدح امام حسین(ع) -(ستون خیمه عالم حسین است) ستون خیمه عالم حسین است
سرور سینه خاتم حسین است

بوداو رابط معبود ومخلوق
دلیل توبه آدم حسین است

کسی که تابگویم نام اورا
وجودم رابگیردغم حسین است

یم دنیا وعقبا پرطنین است
دلاناجی به هردو یم حسین است

گذشت آنکس که از سرلشگرخود
کنارچشمه علقم حسین است

چه می جویی صفا در کعبه زاهد
صفاو مروه و زمزم حسین است

همان که از غم کرب وبلایش
بگیردآسمان ماتم حسین است

به سایل مهربان و باکرامت
به میدان شرزه وضیغم حسین است

مگرزنده شودمرده به یک دم
به عیسی آنکه داده دم حسین است

زدست جهل دلخون( آذرین ) شد
به زخم سینه اش مرهم حسین است

  • سه شنبه
  • 23
  • دی
  • 1399
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 ایمان دهقانیا

فراق ۱ -(بارِ فراق یار سنگین است بر شانه) * ایمان دهقانیا

412

فراق ۱ -(بارِ فراق یار سنگین است بر شانه) بارِ فراقِ یار سنگین است بر شانه
یعقوب نابینا شد و مجنون ، دیوانه

آنقدر گِرد شمع گشت آخر پرش سوخت
تاوانِ عاشق بودنش را داد پروانه

آری دلی که بشکند منزلگه یار است
کاری که ابراهیم کرد با قلب بُتخانه

دلداده ی ماهِ رُخَت گشتیم نادیده
افسونگران توصیفمان کردند "افسانه"

طعنه زدند به مستیِ ما ، خب خیالی نیست
ناخورده مِی هرگز نداند قدر پیمانه

یک جرعه از آب حرم نوشیدم و گفتم :
انگار در مسجد بنا کرده ست میخانه

افلاک رفتن خاک بودن میپسندد
خاکِ درش شو ، فوق افلاک است این خانه

آلوده دامانم ، قبول ، دستم به دامانت
عصیانِ ما با رحمتِ تو نیست بیگانه

مارا مریضی نه ، فراقِ یار خواهد کشت
دور از حرم دق میکنیم آخر غریبانه

.

روضه نشینِ روضه های آن چهل روزیم
از ظهر عاشورا تا شب های ویرانه

آنکه به مُلک ری طمع کرد و تو را کشت
از گندم ری هم نخورد ، حتی یک دانه

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 13:26
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

حضرت امام حسین(ع) -(جوهر مهر در سرشت من است) * مجید قلعه بیگی

385

حضرت امام حسین(ع) -(جوهر مهر در سرشت من است) جوهر مهر در سرشت من است
چه کنم عشق در سرشت من است

به حسینِ فاطمه میبالم
که کلید درِ بهشت من است

از زخم شکوفه بر تنش گل میکرد
این گُل بخدای خود توکل میکرد

مانند ستاره بوده آن سینهٔ شه
یاهو کُنان چه درد تحمل میکرد

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مجید قلعه بیگی

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(در مُلک وفا رهبر آزاده حسین است) * مجید قلعه بیگی

295

در مدح حضرت امام حسین(ع) -(در مُلک وفا رهبر آزاده حسین است) در مُلک وفا رهبر آزاده حسین است
آنکس که به ما درس شرف داده حسین است

او زادهٔ زهرا و یل بدر و حنین است
در عرش برین زینت دلدار حسین است

در روضهٔ رضوان میِ حق دست حسین است
خوش آنکه در این دهر فنا مست حسین است

ما در دو جهان مست می ناب حسینیم
دیوانهٔ زینب، همه بی تاب حسینیم

ما شیعهٔ و دلدادهٔ آن شیرخداییم
دیوانٔه زنجیریه آن کرب و بلاییم

  • جمعه
  • 24
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 19:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 الیاس محمدشاهی

غزل حضرت امام حسین(ع) -(هرکه درخط جنون است جگرها دارد) * الیاس محمدشاهی

325

غزل حضرت امام حسین(ع) -(هرکه درخط جنون است جگرها دارد) هرکه درخط جنون است جگرها دارد
غفلت ازمعرکه ی عشق ضررها دارد

این حسین است که بایک نگهش حر و زهیر
سر به زیرآمده اند بسکه هنرها دارد

جذبه ی عشق حسین است که عالمگیر است
گوشه ای ازنگهش در و گوهرها دارد

هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
راه پر پیچ وخم عشق خطرها دارد

سینه زنهای حسین ابن علی گوش کنید
گریه در روضه ی ارباب اثرها دارد

به همه گریه کنان و به همه سینه زنان
فاطمه مادرسادات نظرها دارد

وای از روضه ی طشت زر و راس پرخون
زینب ازاین غم جانکاه شررها دارد

زینبش گفت مزن چوب مزن چوب مزن
خیزران بر لب خشکیده اثرها دارد

فاطمه سوزد از این روضه ی جانسوز (بهار)
((که درآتشکده ی سینه شررها دارد))*

* از فروغی بسطامی

  • سه شنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:42
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

سینه زنی و توسل به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع)، سیدمهدی حسینی -(ببین اسیر شدم...) *

3042
20

سینه زنی و توسل به ساحت مقدس سیدالشهدا(ع)، سیدمهدی حسینی -(ببین اسیر شدم...) ببین اسیر شدم
اسیرِ جاده هایِ بد مسیر شدم
نمیرسم به مقصدُ بهونه گیر شدم
ببین اسیر شدم ..

نجاتم بده ، دارم داد میزنم از قعر چاه
نجاتم بده ، از این راهی که رفتم اشتباه

یارم یارم یارم؛
به غیرِ تو کسی ندارم
ای یارِ غمخوارم؛
میزاری سر رو پات بزارم

ببین خراب شدم
به خاطرِ گناهام از خجالت آب شدم
تو این روزا با دوری از حرم عذاب شدم
ببین خراب شدم ..

جوابم نکن
پُر از درد اومدم درمون بدی
جوابم نکن
بازم رحم کن بهم یا سیدی

آقام آقام آقام؛
فقط خودت رو از تو میخوام
خیلی خیلی تنهام؛
کی جز تو مونده تویِ دنیام

یام یارم یارم؛
به غیرِ تو کسی ندارم
ای یارِ غمخوارم؛
میزاری سر رو پات بزارم

نزار هلاک بشم
آقا نزاری کربلا ندیده خاک بشم
بزار بیام حرم بزار همونجا پاک بشم
نزار هلاک بشم

جدایی بسه؛
چقدر سخت میگدره بی کربلا
جدایی بسه؛
دلم شور میزنه پنجشنبه ها

دلگیرم دلگیرم
حرم نرم آقا میمیرم
تو رویاهام میرم
ضریحتُ بغل میگیرم

یام یارم یارم؛
به غیرِ تو کسی ندارم
ای یارِ غمخوارم؛
میزاری سر رو پات بزارم

یااباعبدالله .. یا اباعبدالله ..

  • سه شنبه
  • 12
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(خودم اینجا ودلم رفته به جایی دیگر...) * اسماعیل شبرنگ

2382
3

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(خودم اینجا ودلم رفته به جایی دیگر...) خودم اینجا و دلم رفته به جایی دیگر
جز هوای حرمت نیست هوایی دیگر

شب جمعه برسانید مرا شش گوشه
که به عقلم نرسیده ست دعایی دیگر

حرف ویروس شد و راه حرم را بستند
آمد از پشت بلا باز بلایی دیگر

اشک غم ریختن و غصه برایت خوردن
من ندارم به جز این آب و غذایی دیگر

درد اگر هست شفاخانه ی ارباب که هست
نیست جز تربت دلدار دوایی دیگر

ثروتم غربت انبوه فراق است که نیست
در دلم طاقت اندوه جدایی دیگر

مثل من رعیت بیچاره فراوان اما
شاه پیدا نشود مثل شمایی دیگر

هر سلامی به شما اجر زیارت دارد
هر سلام است خودش کرببلایی دیگر

هر شب جمعه پریشان حسینیم همه
خسته از دوری بین الحرمینیم همه

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین(ع) -(مثل کسی که روی لبش یارضا رضاست...) * رضا دین پرور

674

مناجات با امام حسین(ع) -(مثل کسی که روی لبش یارضا رضاست...) مثل کسی که روی لبش یارضا رضاست
کارم فقط حسین حسین وخدا خداست

بی ناله های روضه ات از دست می روم
آری دوای عاشق کرببلا بلاست

اشکی به کاسه های دو چشمم حواله شد
گفتم یکی یکی است؟ که گفتی دوتا دوتاست

نوکر زیاد دیده ام از تو، چه بد، چه خوب!
فرقی نمی کند که به حالت گدا گداست

"یاربنا" مؤخره ی "یامن اسمه" ست
هرکس هر آنچه خواست بگوید دعا دعاست

وقتی که هست چشم تو... دارالشفا چرا؟
اصلاً بکِش به دار مرا که شفا شفاست

روز جزا به عشق علمدار کربلا
دستم به پای تو که می افتد جدا جداست

زیر جنازه ام همه گویند یا حسین
در محضر شریف تو حرف بجابجاست

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات -(آیه آیه میکنم تفسیر قرآن خودم را...) * حامد آقایی

433

امام حسین(ع)، مناجات -(آیه آیه میکنم تفسیر قرآن خودم را...) آیه آیه می کنم تفسیر قرآن خودم را
می نویسم در کنارت چشم حیران خودم را

کم نوشتم از نگاهت از نگاهت از نگاهت
می نویسم عاقبت ای عشق دیوان خودم را

در هیاهوی جهان از هر چه جز تو می گریزم
دیده ام هر جا که حرفت نیست زندان خودم را

تا که در بازار عشقت ، خویش را در صف ببینم
بسته ام از آن نخستین روز ، دکان خودم را

در میان سفره ات ای روح بخش زندگانی
بی نوا نان دیده و من دیده ام جان خودم را

چشم امیدم به سوی اشکهایم بوده زیرا
اینچنین سنجیده ام ای نور ایمان خودم را

قطره قطره اشک ، رحمت می شود در تنگنایم
حق نشانم می دهد یک روز باران خودم را

من که در آغاز با تربت دهان را باز کردم
خوب می بینم سرِ این سفره پایان خودم را

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 14:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر * مرضیه عاطفی

323

از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر
با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر

خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده
تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر

سال ها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای
سال ها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر

نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین(ع)
نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر

توبه های نیمه کاره، قول هایِ سَرسری
خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر

خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید
شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور

شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل
هر که بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر

مثل آنها که به عشقت رفت «سر» از یادشان
این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر:

هر کسی که چشم خود را بست از نامحرمان
میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر

روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست
یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر

یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه
خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر

همسرت را که نگو...دق کرد از داغ تو و
از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر

زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین
حرمله(لع) گهواره اش را پس بده! با خود نبر!

  • پنج شنبه
  • 14
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:42
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب
 امیر روشن ضمیر

امام حسین(ع)، مناجات -(سوزانده غمت جان و دل مرثیه خوان را...) * امیر روشن ضمیر

322

امام حسین(ع)، مناجات -(سوزانده غمت جان و دل مرثیه خوان را...) غزلی سوزناک

سوزانده غمت، جان و دل مرثیه خوان را
باروضه به آتش بکشد هردو جهان را

انگار که او دیده تو را زیر سم اسب
نذر بدنت کرده همین اشک روان را

در گریه ی خود زمزمه می کرد که ارباب
لرزانده غم تو دل هر پیر و جوان را

ای بر بدنت بوسه زده نیزه و شمشیر
داغ تو گرفته است از او تاب و توان را

فریاد زد و گفت ببین آمده زینب
تا دید کنار تن تو شمر و سَنان را

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک شور اوایل سال جدید -(رسید سال نو، اومده باز نوکر...) * سید عباس شیدایی

365

سبک شور اوایل سال جدید -(رسید سال نو، اومده باز نوکر...) بنداول

رسید سال نو اومده باز نوکر
اسم شما اومد دیدهامون شد تر
ایام عیدی و یادی کنیم از اون
مدافعی ک شد برای تو پرپر

کنار قران و هفت سین امسالم
پیرهن روضه و کنارشه شالم
عکس مدافعی که بامن هم سن بود
گذاشتم روبرو چ حالی شد حالم

اسمت رولبم هرشب
از عشق توام درتب
روزی یه سالم تو
دستاته بی بی زینب

یازینب۴ام المصائب زینب۴۲

بند دوم

شکر خدا بی بی که هوامو داری
همیشه واسه من تو کم نمیذاری
سالی ک شد شروع سال همه ماهاست
کلب توام بی بی با اشکای جاری

تحویل سال نشد کرببلا باشم
میون زائرا پایین پا باشم
حتما یه خیری بود ولی خدارو شکر
قسمت شده تو روضه شما باشم

امضاتو بزن خاتون
اسمم رو بذار مجنون
دوری برا من بسه
ببین ک شدم محزون

یازینب۴ام المصائب زینب۲

  • جمعه
  • 15
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:29
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

آداب روضه -(قدیم وقت گرفتاری و بلا مردم...) * رضا قربانی

594

آداب روضه -(قدیم وقت گرفتاری و بلا مردم...) قدیم وقت گرفتاری و بلا مردم

کنار منبر روضه نماز میخواندند

تمامِ سال فقط ظهر روز عاشورا

دو جمله روضه ی باز از ریاض میخواندند

به روی منبر روضه به غیر پیرغلام

نمینشست کسی... احترام میکردند

برایشان به خدا کوچک و بزرگ نداشت

به پای نوکر زینب قیام میکردند

بساط چایی و جارو زدن، میانداری....

عزیزِ‌فاطمه هر منصبی که داد بگیر

جوانِ مرثیه‌خوان اول از همه یکسال

برو شرایط و آداب روضه یاد بگیر

بگو به مدعیِ عشق، آدمِ عاشق

به سیم و زر ندهد عشقِ مهربانش را

برای روضه هرآنکس که پول طی کرده

زده به خون گلوی حسین نانش را.....

  • یکشنبه
  • 17
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 09:25
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

زمینه بسیار زیبا واحساسی اباعبدالله(ع)، کربلایی امیر برومند -(آخرای سال داره نزدیک میشه...) *

488
1

زمینه بسیار زیبا واحساسی اباعبدالله(ع)، کربلایی امیر برومند -(آخرای سال داره نزدیک میشه...) بند اول

آخرای سال داره نزدیک میشه

نوکر جون تو پیرتر میشه

همیشه آرزوی گدا بوده

واسه اربابش یه روزیی پیر میشه

آره منم غلامتم میشناسی منو حسین

یه روزی اومدم آقا میون بین الحرمین

دیوانه وار موی کنا

ای سینه زن به سر زنا

عشق مادری دلبری شاه عالمی

ابن الحیدری سروری عشق عالمی

هر قدم قدم هر نفس ذکر رو لبام

رازق منی از اذل رزق سالمی

مولانا حسین

بند دوم

دست این گدا دوباره سمت تو

بالا اومده اونا رد نکنی

بزار امسالم بیام با مادرم

نکنه مخای دلم رو بشکنی

موهام داره سفید میشه یادت نره منو آقا

شبای جمعه توی حرم بازم بیام پایین پا

هروله کن از جا بکن

پر شورو شین سینه بزن

من یه رعیتم تو شه و آقای منی

ذکر هر دم و هر شب لب های منی

ساده میگم این رو که من نوکرتوام

جونم ای اقا تو همه دنیای منی

مولانا حسین

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

سبک سرود احساسی مناجات با امام حسین(ع) -(منم و هوای تو...) *

389

سبک سرود احساسی مناجات با امام حسین(ع) -(منم و هوای تو...) منم و هوای تو
هوای قشنگ ترین دقیقه ها
منم و هوای تو
هوای نگاه به گنبد طلا
منم و هوای تو
هوای سینه زدن تو کربلا
من و از خودم بگیر خودت و ازم نگیر
به خدا بد جوری آقا به تو وابسته شدم
پیشتم نزدیکتم دورم از تو پیشتم

آقا جون خودت بگو من از کدوم دسته شدم

دلمو جلا بده باز یه کربلا بده
به خدا من از همه غیر خودت خسته شدم
همه چیم حرم ، زندگیم حرم
می بریم حرم

منم و نگاه تو
اونی که جدا ز غیرم می کنه
منم و نگاه تو
اون که عاقبت به خیرم می کنه
منم و نگاه تو
اون که آخرش زهیرم می کنه
بذار مبتلات باشم تا ابد گدات باشم
ثانیه های گدات و بی بی زهرا می خره
بذار محضرت باشم بذار نوکرت باشم
مقام نوکر تو از پادشاهی برتره
هر کی سینه زد برات شبیه غلام سیات
موقع جون دادنش سرش رو پای حیدره
تپشام حسین ، غزلام حسین
ای آقام حسین

منم و ضریح تو
که همیشه توی رویای منه
منم و ضریح تو
جایی که قبله چشمای منه
منم و ضریح تو
اون که دستاش توی دستای منه
تو شبای بی کسی شبای دلواپسی
خودم و لابه لای گریه کنات جا می کنم
تا تلاطم می کنم خودم و گم می کنم
اما زود خودم رو تو کربلا پیدا می کنم
می شینم مثل گدا جلو ایوون طلا
میگم حرفای دلم رو با تو نجوا می کنم
آرزوم حرم ، روبروم حرم

گفتگوم حرم

ای آقام حسین

به نفس #کربلایی_محمد_حسن_صادقی

  • دوشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات، پایان سال -(دستِ خالی را سر سالی به آقا بسپارش...) * محمد جواد شیرازی

798

امام حسین(ع)، مناجات، پایان سال -(دستِ خالی را سر سالی به آقا بسپارش...) دستِ خالی را سرِ سالی به آقا بسپرش
شب، شبِ قدرِ فقیران است، کوچک نشمرش

هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
یک به یک عبد و غلام و یک به یک روزی خورش

مادرش حبل المتین است و هدایت می شود...‌
‌...هرکسی کرده توسل بر نخی از چادرش

خانه ای که غالبا وقف حسینیه شود
بوی جنت می دهد هر قطعه و هر آجرش

نسخه ی درمانی ام بوده فقط کرب و بلا
چون شفا خوابیده در هر ذره و هر عنصرش

در نمک زار حرم آخر مرا پاکم کنید
حاجتم بسته به دریا نیست و آبِ کُرش

فاطمه جان لطف کن گستاخی من را ببخش
من که می دانم نبوده شعرهایم درخورش

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

امام حسین(ع)، مدح و مناجات -(خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام...) * علیرضا خاکساری

430

امام حسین(ع)، مدح و مناجات -(خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام...) خونِ خدا اگر شد روزی نثار اسلام
ماییم و سربلندی در سایه سار اسلام
دارد حقیقتِ امر امروزه می درخشد
آفاق پُر شد از نور آشکار اسلام
آوازه ی شریعت از هر مناره جاری ست
چشم تمام دنیا محو وقار اسلام
بی شک اجابتِ حق یعنی اجابتِ دوست
لبیک یا حسین است اول شعار اسلام
جز بیرق حسینی دین پرچمی ندارد
نام و نشان مولا شد اعتبار اسلام
هیهات من الذله از هر که بر نیاید
این نقل قول باشد از اقتدار اسلام
اسلام از محرم دارد هر آنچه دارد
بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام
از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست
هر کس که شد شبیه او پاسدار اسلام

لبهای ما همیشه گرم شهادتین است
قرآن ما علی و اسلام ما حسین است

در جان شعرِ شیعی بیت الغزل حسین است
در مردی و مروت ضرب المثل حسین است
چشم و زبان و جانِ پرورگار من اوست
آیینه ی خدایِ عز و جل حسین است
کوری چشم شورِ ناقه سوار بیوه
سیب دو نیم شیرِ جنگ جمل حسین است
گفتم حسین و کامم شیرین شد از کرامت
فریاد می زنم احلی من عسل حسین است
رو می‌کنم به حقْ تا رو می‌کنم به تربت
حیَّ علی الصلاتم حیَّ علی الحسین است
دنیا بزرگواری مانند او ندارد
از قبل خلق سعدی شیخ اجلّ حسین است
اسباب دستگاهش هم احترام دارد
آوازه ی هر آنچه طبل و کتل حسین است
زرتشتی و مسیحی زوار اربعینش
بانیِ اتحادِ بین ملل حسین است
ترس از ابد ندارم بیم از لحد ندارم
امید شیعیان از صبح ازل حسین است
در محضرش نگفتم سخت است مشکل من
گفتم به مشکلات خود راه حل حسین است
با حُسن خلقِ آقا از خَلق بی نیازم
می‌گیرد آن که سائل را در بغل حسین است

او حضرت کریم و من همچنان فقیرم
عیدی خود از آقا یک کربلا بگیرم

این نو رسیده دُرِّ نایاب بود از اول
وی نام دیگرش عشقِ ناب بود از اول
بر سرْ درِ رفیعِ جنت ؛ جمال مولا
پیش از شروع خلقت در قاب بود از اول
با اولین نگاهش دل برده از ملائک
گل خنده ی ملیحش جذاب بود از اول
پیشانی اش چو خورشید از عرش می درخشد
مبهوت روی ماهش، مهتاب بود از اول
بعد از امامتش نه از صبح آفرینش
ارباب زاده بود و ارباب بود از اول
تا سمت بارگاهش من هم پری بگیرم
این دل شبیه فطرس بی تاب بود از اول
دیدار حضرتش را اذن دخول باید
زائر مودبِ بر، آداب بود از اول
ذریه اش شهیدِ گودال شد از آخر
مردی که خود شهید محراب بود از اول

رودم به سمت دریا با گریه رهسپارم
از روضه نه ولیکن از غصه حرف دارم

جانم به شاعری که از باب همدلی گفت
افتاد در مسیر سیلاب غم ولی گفت
تدبیر رهبر ما تنها به دردمان خورد
از راهکارهای هرگونه معظلی گفت
هم نوع مان زمین گیر است و امید دارد...
در راه یاری او باید که یاعلی گفت
خوردند آشکارا از حق هرچه مظلوم
باید علیه ظالم بی پرده و جلی گفت
از دست پشت پرده از رحم کوچ کرده
از کودتای رنگین با جنس مخملی گفت
باید به حکم قرآن دیگر به گوش شیطان
از غیرت و جهاد و شمشیر صیقلی گفت

فرقی ندارد اصلا شاه اند یا وزیر اند
این قوم ناخدا از طاغوت خط بگیرند

چون کوه استواریم وقتی حسین داریم
ترس از کسی نداریم وقتی حسین داریم
یک اربعین شکوه خود را به رخ کشیدیم
۴۰ سال استواریم وقتی حسین داریم
از برکت ولایت در صحت و سلامت
تندیس اقتداریم وقتی حسین داریم
غرق صلابتیم و دشمن حریف ما نیست
پیروز کارزاریم وقتی حسین داریم
دشمن رجز بخواند ما پشت مان نلرزد
در جبهه پایداریم وقتی حسین داریم
هم خشم ما کشنده هم تیغ ما برنده
از جنس ذوالفقاریم وقتی حسین داریم
حب الحسین یعنی حکم برائت از نار
همواره رستگاریم وقتی حسین داریم
هرکس که شد حسینی نزد خدا عزیز است
محبوب کردگاریم وقتی حسین داریم
با حسرت شهادت حیف است که بمیریم
عمری امیدواریم وقتی حسین داریم

" لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق وا گذارند او وا نمی گذارد "

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، ولادت -(دستان زهرا طبق عادت هدیه آورده...) * مرضیه عاطفی

268

امام حسین(ع)، ولادت -(دستان زهرا طبق عادت هدیه آورده...) دستان زهرا(س) طبق عادت هدیه آورده
حیدر(ع) برایم خیر و برکت هدیه آورده

آرام ِ جانم باز شد چشمش به این دنیا
عاشق شدم بسکه محبت هدیه آورده

عشق دل انگیزش برای هر دو دنیایم
عزّت، سرافرازی، سعادت هدیه آورده

العفوهایم را شنیده سیدالأحرار
امشب اگر برگِ شفاعت هدیه آورده

قنداقۂ ارباب من حاجترَوایت کرد
فطرس بیا بالی برایت هدیه آورده

دیوانۂ شش گوشه اش کرده مرا، هر کس
از کربلایش مهر تربت هدیه آورده

بوسیدش و از آستینِ کوچکش مادر...
پرچم برای دورِ هیئت هدیه آورده

ایکاش می دیدم که دستانش برای من
از آسمان رزق شهادت هدیه آورده!

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(به صبح واقعه در خیل دوستدارانش...) * مهدی جهاندار

475
0

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(به صبح واقعه در خیل دوستدارانش...) به صبح واقعه در خیل دوست دارانش
به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش
غروب بر سر نی باز بین یارانش
"به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش

امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش"

چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است
چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است
قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است
"سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است

کنار پیکر معدودِ بی شمارانش"

کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش
همه ملائکه شاگرد درس توحیدش
غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش
"به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش

به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش"

اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند
اگرچه خسته ولی سربلند و والایند
که اهل بیت خدا وارثان زهرایند
"به پای تاول و لب های تشنه می آیند

پیاده در غل و زنجیر یادگارانش"

هزار سال گذشته است و آشکار و نهان
هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان
هزار سال گذشته است و کودکان و زنان
"چو روشنای اذان از چهارسوی جهان

به گوش می رسد آوای سوگوارانش"...

حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که عشق از حسین دم زده است
حسین کیست که بر نون و والقلم زده است
قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است

قصیده ای به بلندای روزگارانش

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حسین صیامی

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(ای آسمان تا محضرت پرواز کردم...) * حسین صیامی

562

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(ای آسمان تا محضرت پرواز کردم...) ای آسمان تا محضرت پرواز کردم
این قصه را با نام تو آغاز کردم
با نیتت قرآن دل را بازکردم
در دفتر دل نکته های ناب آمد
اقرا باسم حضرت ارباب آمد

از احتمال و شاید و اما حذر کن
هر چه گنهکار است را امشب خبر کن
فطرس کمی بال و پرت را بازتر کن
ما را ببر تا میهمانی شفاعت
برپاست آنجا میهمانی شفاعت

آن خانه ای که مهبط روح الامین است
سر رشته ای محکم تر از حبل المتین است
آن خانه ای که جلوه گاه مومنین است
آنجا که بال جبرئیلش فرش باشد
هرچند روی فرش باشد عرش باشد

امشب دلیل بود هر چه هست آمد
هر باده ای در پیشگاهش مست آمد
لبخند زهرا معنی اش این است... آمد
چون روح تازه آمد و جان زمین شد
آمد حسین و نور مهمان زمین شد

آمد به دنیا ماه دلبند خداوند
حتما دلیلی داشت لبخند خداوند
در دلربایی هست مانند خداوند
دل را به نام او زده پس عاشق اوست
حتما احب الله هر کس عاشق اوست

آمد زمین تا آسمان روشن بماند
آمد که شمع عاشقان روشن بماند
والفجر آمد تا جهان روشن بماند
در روشنایی بی همانند است آری
روشنترین نور خداوند است آری

او می رسد تا عشق بی معنا نماند
حتی خدا در عشق بی همتا نماند
راهی برای عاشق شیدا نماند
جز اینکه گوید نیست معبودی به جز تو
من عاشق تو هستم اینگونه فزت

فزت که شمع عشق را پروانه هستم
فزت که تنها نوکر این خانه هستم
با هر که شد بیگانه اش بیگانه هستم
هرجا که باشم ساکن کوی حسینم
پروانه ام پروانه روی حسینم

ارباب جان! ای که نگاهت جان پذیر است
هر درد سختی پیش تو درمان پذیر است
صد معجزه با نام تو امکان پذیر است
پیش خدا گریه برایت فرق دارد
حتی زمین کربلایت فرق دارد

ای کربلا ای دیدنت رویای عاشق
یک ذره از خاکت همه دنیای عاشق
ای کربلا ای کعبه دلهای عاشق
الحق قیاس ناقصی کردم ببخشید
اسم تو را با کعبه آوردم ببخشید

از کربلا گفتیم دلها سوخت کم کم
جان تمام اهل دنیا سوخت کم کم
از آتشی که خیمه ات را سوخت کم کم
ای جان تو آماده از روز ولادت
این شام میلاد است یا شام شهادت؟!

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد