امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(ای عزت و افتخار ایران) *سید ناصر ولائی زنجانی

372

در مدح امام حسین(ع) -(ای عزت و افتخار ایران) ای عزت و افتخار ایران
شاهنشه ملک دین و ایمان
هرسال بنام توست مولا
جانها به فدای تو حسین جان

ای تاج سر تمام هستی
ای مایة عشق و شور و مستی
همواره معلمم توهستی
ای سیّد و سرور شهیدان
جانها به فدای تو حسین جان

ای تربت تو دوای هردرد
معنای شرف تویی توای مرد
کی آتش عشق تو شود سرد
ای خون تو خط سرخ عرفان
جانها به فدای تو حسین جان

ای درس تو درس بی نیازی
تعلیم تو راز سر فرازی
تو روح و حقیقت نمازی
ای بندة بی مثال سبحان
جانها به فدای تو حسین جان

از نور تو روشن است دلها
ای نام تو زیب محفل ما
محتاج توییم جمله مولا
ای منبع لطف و جود و احسان
جانها به فدای تو حسین جان

آزادة هر زمان تویی تو
آن زندة جاودان تویی تو
خورشید به هرمکان تویی تو
روشن شود از تو جان انسان
جانها به فدای تو حسین جان

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(دل بستۀ رویت شده عمریست حسین جان) *سید ناصر ولائی زنجانی

452

در مدح امام حسین(ع) -(دل بستۀ رویت شده عمریست حسین جان) دل بستة رویت شده عمریست حسین جان
بر مهر کسی جز تو دل خویش نبستیم

در روز الست عکس تو در جام می افتاد
زانروست که دلبستة پیمان الستیم

با نام تو نوشیم می از ساغر هستی
ما زنده ز یاد تو و سرمست تو هستیم

ما باده پرستان همه مستیم زیادت
از هرچه بجز رشتة عشق تو گسستیم

هر جا که بُوَد بند ، بنامت همه پاییم
هرجا که بود دامن مهرت ، همه دستیم

با دست ولای تو به جنّات رسیدیم
از آتش دوزخ همه با نام تو رستیم

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(من زیادت مست مستم یا حسین) *سید ناصر ولائی زنجانی

956
2

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(من زیادت مست مستم یا حسین) من زیادت مست مستم یا حسین
زنده با عشق تو هستم یا حسین
جز تو برکس دل نبستم یا حسین
عشق تو در تار و پودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

هست در دل یاد تو مولای من
این منم دلشاد تو مولای من
بندة آزاد تو مولای من
ای فدای تو وجودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

من غلامم بر غلامت سیّدی
آفرین بر آن مرامت سیدی
آب ده بر من زجامت سیدی
جز تو مهر از دل زدودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

کی رسد دستم به دامان شما
تا شوم من نیز مهمان شما
ریزه خواری هستم از خوان شما
از ولای تو سرودم دوستت دارم حسین جان
چو تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

ای فدای روی تو جانهای ما
ای تمام هستی و دنیای ما
در دو عالم سید و مولای ما
دیده بر عشقت گشودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

من غلامم بر غلامان درت
می دهم مولا قسم بر اصغرت
رد مکن از در به جان مادرت
بی تو از هستی چه سودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(آن وجهِ خدایِ لایُری کیست بگو) *سید ناصر ولائی زنجانی

1073

در مدح امام حسین(ع) -(آن وجهِ خدایِ لایُری کیست بگو) آن وجهِ خدایِ لا یُری کیست بگو
وان زینت عرش کبریا کیست بگو
او بندة صالح است و محبوب خدا
آن عبد مطیع و حق نما کیست بگو
هرگز نشد از خدا جدا در همه عمر
آن کشتة عشق در منا کیست بگو
بر جملة اولیاست او اسوة عشق
هم میوة قلب مصطفی کیست بگو
بر امّ الائمه بود او نور دوعین
دلبند علیِ مرتضی کیست بگو
هم کعبه و هم منا از او یافت صفا
هم روح به مروه و صفا کیست بگو
مطلوبترین به پیش مخلوق که هست؟
محبوب تمام اولیا کیست بگو
در سجده گهِ شهادتش غرقه به خون
درحال دعا ز حق رضا کیست بگو
آنکس که حرارتش به دلها ماندست
خورشید طلوع کربلا کیست بگو
آن سرخ گل محمدی در عقبا
وان لالة سرخِ کربلا کیست بگو
آن سید و سرور شهیدان جهان
سالار تمام اتقیا کیست بگو
رویش شده آنکه دم به دم روشنتر
از شدت کرب کربلا کیست بگو
آنکس که سرش جدا ز پیکر میخواند
از سورة کهف آیه ها کیست بگو
آنکس که نشد غریب دل با غم او
بر جملة ما غم آشنا کیست بگو
مصباحِ هدای ماخلق آن زیباست
روشنگر راه انبیا کیست بگو
مولای ولایی است آن والا قدر
فرزند ولیّ ِ اولیا کیست بگو
بر جمله سفینه النجات است حسین
سرچشمة چشمة حیات است حسین

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(بگرفت نی نوای خود از نینوای تو) *سید ناصر ولائی زنجانی

423

در مدح امام حسین(ع) -(بگرفت نی نوای خود از نینوای تو) بگرفت نی نوای خود از نینوای تو
کرب و بلاست مشتقی از کربلای تو

داری به حشر جنت و دوزخ در اختیار
ای تک کلید روضة رضوان رضای تو

دربارگاه حضرت حق پاسخی نبود
همپایة الستی قالو بلای تو

در راه حق ای آنکه گذشتی زهستی ات
ریزد خدا تمامی هستی به پای تو

شد سعی حاجیان همه از مروه تا صفا
مروه که سهل کعبه ندارد صفای تو

در امتحان هرچه بلا ای تو روسفید
شد ابتلا نشانة قُرب و ولای تو

خواندی به یاریت همه را روز واقعه
آید بگوش تا به قیامت صلای تو

قربانی منای چه کس بود جان خویش
ای جان نثارحق همه جانها فدای تو

افزون ز یک دو ذبح نبرده منا کسی
هفتاد ودو ذبیح تو شد در منای تو

از عمق جان اگرچه ولایی غزل سرود
هرگز نبود اوج غزل در رسای تو

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

در مدح امام حسین(ع) -(گشته بَر مخلوق عالَم سیّد و سرور حسین) *حاج نادر بابایی

396

در مدح امام حسین(ع) -(گشته بَر مخلوق عالَم سیّد و سرور حسین) گشته بَر مخلوق عالَم سیّدو سَرورحسین
کُلّ اَحرار جهان را در جهان رهبرحسین

برده بَرعرش بَرین روحُ الاَمین قُنداقه اش
حَیّ داور عاشق او عاشق داورحسین

حضرت آدم نموده تَرک اولی در بهشت
حکم هوکرده عمل ازعهدخود بهترحسین

گرزطوفانها هراسان میشود نوحِ نبی
دل بطوفان میزند درکربلا یکسرحسین

یک ذَبیحی گرخلیل آورده بر کوی مِنا
کرده هفتادو دوگُل درکربلا پَرپَرحسین

کورگشت یعقوب اگردرهِجریوسف بَرمَلا
خودکفن پیچیده آری قامت اکبرحسین

دَرمُناجاتش کلیمُ الله بگفت اَرنی اگر
خودجمالُ الله بُوَدحق راکنداَظهرحسین

مردگانی زنده کردعیسی بنِ مریم بادُعا
من گمانم در دُعا کرده توسّل بَرحسین

بارها فرموده طاهامن زِاویم او زِمن
از شَباب جَنّت و برجَنّتی زیوَرحسین

مرتضی انگشترش را داد بَر سائل ولی
میدهد بَرساربان انگشت وانگشترحسین

کاروان عمرما منزل به منزل میرود
منزل اول حسین و منزل آخر حسین

(نادرا)خالق اگرصدهاجهان آردپدید
ازهمه خوبان عالم میشود بَرتَرحسین

  • جمعه
  • 11
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

منزلت امام حسین(ع) -(سر گشته ام ز مقتل خوش منظر حسین) *حاج نادر بابایی

348

منزلت امام حسین(ع) -(سر گشته ام ز مقتل خوش منظر حسین) سر گشته ام زمقتل خوش منظر حسین
مِحراب عشق بوده و یا محشر حسین

مَسطوره ای زِصنعت خود، حَیّ لایزال
برعرش و فرش کرده عیان داور حسین

از حق گرفته خط اَمان را هر آنکسی
با معرفت فتاده بدان بَر دَر حسین

والاتر از مقام سلاطین عالم است
شکی مکن که رُتبه ی هرنوکر حسین

آن سوره ای که قلب کتاب اَحد شده
یاسین بود همان بدن بی سر حسین

هرجا که دایر است در آنجا عزای او
آید برای گریه یقین مادر حسین

(نادر) زِکَجمداری دوران مَشو ملول
بَس باشد اَر کند نظری اصغرحسین

  • شنبه
  • 12
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

مهر و محبت اهلبیت(ع) -(ما جمله که از آب و گل و طینت خشتیم) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

944

مهر و محبت اهلبیت(ع) -(ما جمله که از آب و گل و طینت خشتیم) ما جمله که از آب و گِل و طینت خشتیم
در پیش ریاحین بهشتی بد و زشتیم
چون دلبر ما بود ز گلهای بهشتی
در خاک دل از تخم گل یار بکشتیم
آن دانه ی مهرش که بدل کاشته بودیم
با خون دل و آب دو چشمان بسرشتیم
چون شد دل ما بارور از مهر ولایت
در سینه حسین زینب و عبّاس نوشتیم
با مهر محمّد و علی فاطمه و آل
روح و تن ما گشت عجین از همه هشتیم
دادند بشارت برو ای یار ولائی
در روز جزا جمله سزاوار بهشتیم
خوش باش "صفا" هاتف غیبی به عیان گفت
حاشا غم حرمان بخوری باطله خشتیم

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

در مدح امام حسین(ع) -(مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها) * محسن راحت حق

410

در مدح امام حسین(ع) -(مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها) مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها
خوب احیا می شوم آقا ..زمانِ گریه ها

مثلِ چاه زمزمم لبریز از اشکِ زلال..
کاش می شد تا ببّرم من..امانِ گریه ها

وای از آن روزی که خشکیده شود چشمان من
حسّ ِ زیبایی ست بر گونه ..زبانِ گریه ها

زیرِ بارِ روضه هایت پشت عاشق ها شکست
رفته رفته می شوم قامت کمانِ گریه ها

کشته ی اشکی..الهی باز بارانی شوم..
بهرِ من دارد اهمیّت..نشانِ روضه ها

بعدِ رفتن می شود معلوم بر کلّ ِ جهان
چه عوالم بود در سرّ ِ نهانِ گریه ها

یا حسین ..شعارم شد بدون واهمه..
مادرت راضی شود از من میانِ روضه ها

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام حسین(ع) -(در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین) * محسن راحت حق

506

مناجات با امام حسین(ع) -(در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین) در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین
زیر دستت می شوم الحق که مولایی حسین

ای ملاحت های دنیا جمع در آئینه ات
معترف هستند اهلِ دل که زیبایی حسین

مثلِ یک قطره رسیدم خدمتت،دریا شدم
داخلِ اندیشه ام برتر ز دریایی حسین

بهترین یار و رفیقِ کودکی هایم..بیا
تا دمِ مردن برایم مثلِ رویایی حسین

در دلم فرمانروایی می کنی یوم الابد
رعیتت هستم خدا راشکر هر جایی حسین

من‌بصیرت یافتم از عشقِ تو در هر نَفَس
داده ای بر دیدگانم باز بینایی حسین

بارِ عصیانِ مرا گویا خریدی با نگاه..
بسکه زیرِ نُه فلک تنها تو آقایی حسین

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت امام حسین(ع) -(آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود) * حسین خدایی زنجانی

532

حضرت امام حسین(ع) -(آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود) آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود
همدم خورشید عشقش ناگران عشق بود

سر به سر سر داده اند اینان بر سر نیزه ها
در طبق هم سر سپاه پر توان عشق بود

کوفیان رحمی ندارند ،دل ندارند ماه من
چون علمدار خواهرت در پادگان عشق بود

هیچ نمیگویند ما صاحب عزا هستیم لیک
با لب خشکش رقیه نوحه خوان عشق بود

هرچه کردند صبر بستانند نشد این کوفیان
تازیانه خوردم و گفتند زیان عشق بود

قلب من دردی به خود دارد از زخم زبان
زخم سر کاری نبود چون خیزران عشق بود

مردم از بحر گناه بر پشت بامها امدند
خاک و خاکستر عیار گوهران عشق بود

سالها تحریر نامت را "خدایی" میکند
این توان از در بحر تو طبع روان عشق بود

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

یا امام حسین(ع) -(‍ کیستم من تا که هم عهدی نمایم با حسین) * سید تقی سیفی اردبیلی

711

یا امام حسین(ع) -(‍ کیستم من تا که هم عهدی نمایم با حسین) ‍ کیستم من تاکه هم عهدی نمایم باحسین
کیستم من تا دهم هردم شعار یا حسین

کیستم من هرکجا پا مینهم دعوی کنم
ای مسلمانان منم مست از می مولا حسین

جَبرئیلم من مگر, مَحرَم شَوَم دربیت یار
اززمین تا آسمان فرق است بامن تاحسین

او کرامت دارد و از در نمیراند مرا
میکند شأن گدائی را بمن اعطا حسین

کاش قدر این کرامت را بدانم تا اَبد
بر سر قول وقرار خود بمانم با حسین

کاش از غفلت نگردم لحظه ای مغلوب نفس
بر کسی مولا نگویم درجهان الّا حسین

  • چهارشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت امام حسین(ع) -(ای تکنواز نابغه نینوا حسین) * مرحوم حسین منزوی

1123

حضرت امام حسین(ع) -(ای تکنواز نابغه نینوا حسین) ای تکنواز نابغه نینوا، حسین
وی تکسوار واقعه کربلا، حسین

ای از ازل نوشت سواد سرشت خویش
با سرنوشت غربت خود آشنا، حسین

هم جای فدای راه وفا کرده، هم جهان،
هم جان و هم جهان به وفایت فدا، حسین

از امن و عافیت؛ به رضایت جدا شدی
چون گشتی از مدینه جدت، جدا حسین

یک کاروان ذبیح، به همراه داشتی
از فطرت خجسته شیر خدا، حسین

یک کاروان اسیر به همراه داشتی
از عترت شکسته دل مصطفا، حسین

جانبازی ات به منزل آخر رسیده بود
در کربلا که خیمه زدی و سرا، حسین

وز آستین لعنت ابلیس رسته بود
دستی که رگ گسیخت ز خون خدا، حسین

شسته است خون پاک تو،چرک جهان همه
تا خود جهان چگونه دهد، خونبها، حسین

در پیش روی سب و ستم، خیزران چه کرد
با آن سر بریده به جور از قفا، حسین

کامروز هم تلاوت قرآن رسد به گوش
زان سر که رست چون گل خون بر جدا، حسین

چاک افق رسید به دامان آسمان
وقتی فلک گرفت به سوکت عزا، حسین

حتا کویر تف زده را ، اشک شسته بود
وقتی جهان گریست، عزای تو را، حسین

سوک تو کرد زلزله، چندان که خواهرت
زینب فکند ولوله از وا اخا حسین

من زین عزا چگونه نگریم که در غمت
برخاست ناله از جگر سنگ ها، حسین

آزاده باش باری اگر دین نداشتی
زیباترین سفارش مولای ما، حسین

از بعد قرن های فراوان هنوز هم
ما راست ره شناس ترین رهنما، حسین

تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
دریاب مان در این شب تاریک، یا حسین

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مختار وطن پرست

حضرت امام حسین(ع) -(سرور و سالار شهیدان عشق) * مختار وطن پرست

821

حضرت امام حسین(ع) -(سرور و سالار شهیدان عشق) سرور و سالار شهیدان عشق
جوهرهء ماهیت جانِ عشق

عشق ز نامش شده پرچم فراز
از هِمَمَش دین شده در اهتزاز

عشق رُوان از پیِ او رهروند
منهج او را همه پیک نُوند

هیکل توحید حق لایری'
صورت مجسوم حکیم العلا

پور ابرمرد شه لافتی
جان سپر حقّ شه اولیا

قلعهء مستحکم دین مبین
اِسپر و آماجگه شهر دین

جلوه گه قاطبهء انبیا
مفخر و سرخیل همه اولیا

زادهء شیراوژنِ روز حنین
ضیغم ببرافکن هیجا، حسین

پنجه نمای ید مولی العلی
قدرت وی کرده به صولت جلی

حیدر کرار صف کارزار
زورنمای هنر ذوالفقار

پی سپرش گردن گردنکشان
قاتل قتّال مروت کُشان

گَرد برانگیز ز گُردان کار
آتش قهار به آب نقار

غالبِ مغلوب که از نهضتش
قدرتیان مات شد از قدرتش

فاتح دوران به دمِ سرخ فام
تکیه زنِ مسند خون والسلام

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام حسین(ع) -(حسین ای همایون همای سعادت) *آیت الله صافی گلپایگانی

1396

در مدح امام حسین(ع) -(حسین ای همایون همای سعادت) حسین ای همایون هُمای سعادت
حسین ای شَه مُلک صبر و شهامت

فروغی زِ نورِ تو خورشیدِ رخشان
زِ دریای جودِ تو کُوثر حکایت

تویی نورِ چشمان زهرا و حیدر
گُلِ احمرِ بوستان رسالت

به پا از قیام تو شد پرچمِ دین
نگون گشت اعلام کُفر و ضلالت

رهاندی تو اسلام از چنگِ اعدا
فزودیش بر عزّت و بر کرامت

جوانمردی و غیرت و همّت تو
زِ ناموسِ دین کرد الحقّ حمایت

الا ای ولیّ خدای یگانه
خداوند اقلیم مَجد و جلالت

فدا کردی اندر رهِ دین و قرآن
جوانان و یاران به کوی شهادت

گذشتی هم از اکبر و هم زِ اصغر
زِ عباس، آن دُرَّ بحرِ شجاعت

زِ یاران نامی و صحب گرامی
شهیدانِ شمشیر اَهلِ شَقاوت

همه عاشقانِ وفا و حقیقت
همه رهروانِ طریق ولایت

همه دشمنِ ظلم و طغیان و عدوان
همه پیشتازانِ راهِ دیانت

شعار همه بود الله اکبر
مرام همه قطعِ نخلِ غوایت

بنازم به آن همّتِ عالی تو
به آن صبر و اِیمان و آن اِستقامت

تو اِعلام کردی به آزاد مَردان
که مرگ است با سر بلندی سعادت

به لطفِ تو دارند چشمِ شفاعت
عُصاة محبان به روزِ قیامت

فدای سرِ اَنورِ بی تن تو
که بر نیزه می کرد قرآن تلاوت

به قربان آن کودکِ شیر خوارت
که تیرِ ستم کرد او را سَقایت

اَیا مالکِ مُلک حُسن و معالی
اَیا معدنِ جود و فیض و سخاوت

از این وضعِ دوران و از شدّتِ دهر
مرا هست بر درگهت بس شکایت

سخن در جناب تو سربسته گویم
که اَبلغ بُود از صراحت کنایت

به (لطفی) ببخشی اگر هر دو عالم
نباشد شگفت ای محیطِ کرامت

نباشد مرا بیم از نارِ دوزخ
ببینی به من گر به چشم عنایت

  • دوشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

عشقِ اول-آخرم افراط کرد * مرضیه عاطفی

829

عشقِ اول-آخرم افراط کرد عشقِ اول-آخرم افراط کرد
سایهٔ روی سرم افراط کرد

تا نیفتد از لبم ذکر حسین(ع)
تا که باشد باورم افراط کرد

وقت عصیان خوب شد در بستنِ
چشمم و بال و پرم افراط کرد

داد توفیق زیارت! بلکه در
بردنِ تا به حرم افراط کرد

روضه خوان میخوانْد و او در دادنِ
رزق چشمان ترم افراط کرد

حضرت نِعم الطبیب است و عجیب
در شفای مادرم افراط کرد

در عنایت های نابش بیشتر
دید وقتی مضطرم افراط کرد

در گدایی کاهلی کردم ولی
تا بخواهی در کرم افراط کرد!

  • پنج شنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها (مناجات امام حسین ع ) * رامین برومند

390

شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها (مناجات امام حسین ع ) مناجات امام حسین

از ذره کمتریم ، تو ای فوق نور بخر
ما جنس بنجلیم ولی تو به زور بخر
.
شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها
مردانگی کن و دوسه تا اشک شور بخر
.
اینها که از برای سلیمان ملاک نیست
بدنیست یک ضرر کنی اینبار ، مور بخر
.
در کار خیر حاجت این استخاره نیست
یک بنده هم سوای همه با قصور بخر
.
من توبه میکنم ، بخدا دیر میشود
پرونده ام ببین نشده تا قطور بخر
.
با صد امید بر سر راهت نشسته ایم
یک بار هم بیا کن از اینجا عبور بخر
.
بی معرفت منم تو کرامت کن از کرم
گرچه بد است «زائر»تان را به زور بخر

رامین برومند (زائر)

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در زمینه حرم امام حسین (ع) -(ایکه هستی سرتا به پا رحمت) * رضا یعقوبیان

575

در زمینه حرم امام حسین (ع) -(ایکه هستی سرتا به پا رحمت) ایکه هستی سرتا به پا رحمت
سومین گل ز گلشن عصمت
در حریمت حسین شدم دعوت
در حرم داده ای به من عزت

شکرلله که گشته مهمانت
پدر و مادرم به قربانت

تو گل باغ حیدری مولا
نور چشم پیمبری مولا
اسوه ی صبر کوثری مولا
در سخاوت چو مادری مولا

تو گلی من خار گلستانت
پدر و مادرم به قربانت

جنت شیعه کربلای تو
قلب شیعه همیشه جای تو
در دل ما بود ولای تو
شد خریدار تو خدای تو

شده گسترده خوان احسانت
پدر و مادرم به قربانت

کربلایت بود بهشت من
مهر و حب تو در سرشت من
شد عجین با تو سرنوشت من
کن نگاهی به روی زشت من

دست من تا ابد به دامانت
پدر و مادرم به قربانت

گرچه در گلشنت حسین خارم
گریه بر کربلا شده کارم
در دو عالم فقط تو را دارم
نظری کن بر این دل زارم

من که هستم همیشه مهمانت
پدر و مادرم به قربانت

یا حسین شاه کربلایی تو
کعبه و زمزم و صفایی تو
پای تا سر همه سخایی تو
درد ما را حسین دوایی تو

این من و جود و عفو و غفرانت
پدر و مادرم به قربانت

تویی ملجأ، تویی پناه من
نظری کن به اشک و آه من
بر تو باشد حسین نگاه من
شد مرامت چراغ راه من

در دل ماست نور ایمانت
پدر و مادرم به قربانت

من سراپا شورم و احساسم
غرق عطر و بوی گل یاسم
ریزد اشک به سان الماسم
ریزه خوار سفره ی عباسم

من که هستم همیشه گریانت
پدر و مادرم به قربانت

عاقلان زمانه مجنونت
شیعه تا روز حشر مدیونت
جود و ایثار و عشق مرهونت
زنده شد دین احمد از خونت

فخر عالم همه شهیدانت
پدر و مادرم به قربانت

به تو و پاره پاره پیکرت مولا
تن صد چاک اکبرت مولا
حنجر پاک اصغرت مولا
ناله و اشک خواهرت مولا

بنگر گریه ی محبانت
پدر و مادرم به قربانت

شده پرپر گلان بستانت
غرق خون پاره های قرآنت
شده آواره روح و ریحانت
تا دم مرگ شیعه نالانت

تو چو جانی و زینبت جانت
پدر و مادرم به قربانت

چه گذشت در وداع آخر تو
بر تو و غم رسیده خواهر تو
بنشست یا حسین برابر تو
زینب تو به جای مادر تو

بوسه زد بر گلوی عطشانت
پدر و مادرم به قربانت

غرق خون پیکرت حسین من
خاک شد بسترت حسین من
روی نیزه سرت حسین من
در فغان خواهرت حسین من

در ره دین فدا شده جانت
پدر و مادرم به قربانت

غنچه‌های تو چیده شد مولا
سینه ی تو دریده شد مولا
سرت از تن بریده شد مولا
قد زینب خمیده شد مولا

خواهر داغدیده حیرانت
پدر و مادرم به قربانت

نام پاک تو اعتبار من
نوکری تو افتخار من
کن نگاهی به شام تار من
گریه بر تو همیشه کار من

من (رضایم) همیشه نالانت
پدر و مادرم به قربانت

  • چهارشنبه
  • 28
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حسین(ع) _ای حسین ای همه ی باور من * اسماعیل تقوایی

663

یا حسین(ع) _ای حسین ای همه ی باور من ای حسین(ع)

ای حسین ای همه ی باور من
به فدایت پدر و مادرمن

کاش بودم که در آن دشت بلا
قطع میشد به ره تو سر من

کودکی بودم وعاشق گشتم
برده ای دل زمن ای دلبر من

ساقی میکده ی داور، تو
شده پر از می تو ساغرمن

کاش آیی به برم مولایم
وقت مردن به دم آخر من

دلخوشم اینکه به محشر گویم
نوکرم، هست حسین سرور من

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟) * فواد کرمانی

1095
4

امام حسین(ع) -(آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟) آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟
ترک جان گوی اگر می‌طلبی جانان را

قرب جانان هوس هردل وجانی‌ست ولی
دل کسی داد به جانان که نخواهد جان را

کیست آن بنده زیبنده به جز نفس حسین
که به لطفی اثر از قهر برَدسبحان را؟

بحر موّاج کرم اوست که با تشنه لبی
نخورد آب و دهد آب، لب عطشان را

خالق عزوجل کرد ز ایجاد حسین
ختم بر امّت خاتم، کرم و احسان را

دید پیش از گِل ما، بار گنه بر دل ما
کآفرید از پی این درد، خدا، درمان را

مظهر اسم "عفُوّ" ست چو این منبع جود
مغفرت جوی و بدین اسم بجو غفران را

رحمت واسعه نامش برِ خاصان خداست
که رحیمیّت از این اسم بود رحمان را

یادِ ابروش به چشم دل من شمشیری‌است
که بدین تیغ، موحد بکشد شیطان را

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

امام حسین(ع) -(حسین در کربلا مکتب بنا کرد) * عبادی طارمی

325

امام حسین(ع) -(حسین در کربلا مکتب بنا کرد) حسین در کربلا مکتب بناکرد
حریم کفر و ایمان را جدا کرد

عیان کرد ظلم عدوان علی را
جفا بر عهدشان را برملا کرد

دلیل اش را کسی ازاو نپرسید
چرا او حج خود نیمه رهاکرد

غدیر دیگری در کربلا شد
علی خواهان سابق راصداکرد

هدف ازخلقت وخلق خداگفت
برای ان هدف جان رافدا کرد

هرآنکس که گرفت دامان اورا
به راه جنت او را آشنا کرد

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

امام حسین(ع) -(دل بریدیم از همه ی عالم) * عبادی طارمی

313

امام حسین(ع) -(دل بریدیم از همه ی عالم) دل بریدیم از همه ی عالم
دلخوشیم آقا زیراین پرچم

ای شاه کربلا محبوب قلب ما
بر عاشقان خود لطفی کن ای آقا

باعشق وایمان پیرو خط شماهستیم
ما عاشقان نهضت کربوبلا هستیم

تازنده هستیم آقا اسم تورا میخوانیم
در انتظار مهدی تاپای جان می مانیم

بی عشقت آقا لحظه ها همه رنج وغمه
تو قلبمون نقش و نگار دوتا حرمه

▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁

در عراق و شام زده اییم سنگر
همه مون هستیم مطیع رهبر

با کفر و با عناد ما کرده ایم جهاد
درزیرسایه تون آباده این بلاد

ما با دل و جان حامی این انقلاب هستیم
با چایی هییت اقا مسرور و سرمستیم

ماحامی مظلومیم درسایه ی معصومیم
در بین اهل عالم به عاشقی محکومیم

دنیامون اقا پرازظلم و جور و ستمه
ملجا ما در ظلمت این عالم علمه

▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁

حرم زینب پادگان ماست

هرجاکه باشیم دلمون اونجاست

نیرنگای یهود دیگر نداره سود

ترسی نداریم از عصیانگروعنود

در انتظار مهدی گم گشته می مانیم

هرصبح جمعه ازبرایش ندبه میخوانیم

عشق شهادت داریم درراهمان هشیاریم
ماحامیان محو تکفیرواستکباریم

شعار مونو توی دنیا می دونن همه

درجبهه ی حق همیشه شیعه پیش قدمه

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(غرق طوفانم نجاتم می دهی) * رسول چهارمحالی

264

امام حسین(ع) -(غرق طوفانم نجاتم می دهی) غرق طوفانم نجاتم می دهی
قطره ای آب حیاتم می دهی

تشنه ی عشق توام مولای من
جرعه ای آب فراتم می دهی

هیچ باکی نیست از روز حساب
خودحسابِ واجباتم می دهی

مادرت داده مرا اذن حضور
اشک درصوم وصلاتم می دهی

در شب اول تو می آیی حسین
وعده ی وقت مماتم می دهی

به چه شیرین است طعم روی یار
در ره عشقت ثباتم می دهی

ای پناه بی پناهان یا مجیر
من گدایم تو زکاتم می دهی

نوکری بر درگهت فخر من و
اجر نوکر رابه ذاتم می دهی

آرزوی روضه خوان و سینه زن
یک شب جمعه براتم می دهی

در حرم با مادر و ام البنین
روضه در فُلکِ نِجاتَم می دهی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست) * رسول چهارمحالی

264

امام حسین(ع) -(از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست) از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست
دل من آهوی سر گشته ی اوست
زبان اَلْکَنْ میان واژه مستم
حسینا دوستت دارم تو را دوست
الا صیاد من صیدی به دامم
دراین صحرا دل من همچو آهوست
شبی در خواب دیدم روی عرشم
میان آن حرم در دست جاروست
میان عشق بازی های در صحن
نظر بر پیچش ابرو از آن موست
میان خادمان بودم شب عید
ضمانت کردنش آرام آهوست
حرم نه کعبه ی دلهای پر سوز
دخیل دل به سوی طُره ی موست
من از روز اَزل دل بر تو دادم
دلم سرگشته ی این بام واین کوست
غلامی رو سیاهم عبد صالح
غلام تو گنهکار است و پُر روست
به جز درب کراماتت ندارم
حسین آرامش دشت هیاهوست
پیمبر چشم اسلام است بی شک
حسین آیینه دار چشم و ابروست
حسین از من ، من از آنِ حسینم
نشان از گوهر ارزنده ی اوست

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

فلسفه نهضت امام حسین(ع) -(بُزرگ فَلسفهء نِهضَتِ حُسین اِِین است) *مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی

353

فلسفه نهضت امام حسین(ع) -(بُزرگ فَلسفهء نِهضَتِ حُسین اِِین است) بُزرگ فَلسفهء نِهضَتِ حُسین اِِین است
که مَرگ سُرخ بِه از زندگیّ نَنگین است

حُسین مَظهَر آزادِگی و آزادی است
خوشا کَسی که چِنینَش مَرام و آئین است

نَه ظُلم کُن به کَسی نِی به زیرِ ظُلم بُرو
که اِین مَرامِ حُسین است و مَنطقِ دین است

هَمین نه گِریه بَر آن شاهِ تِشنِه لَب کافی است
اَگر چِه گِریه بَر آلام قَلبِ تَسکین است

بِبین که مَقصدِ عالی نَهضتِ او چیست
که دَرکِ آن سَبَبِ عِز و جاه و تَسکین است

فَرازِ نِی سَرِ وِی گر رَود نَباشَد باک
که سَر فَرازی طاها و آلِ یاسین است

اَگر چِه داغِ جَوان تَلخ کام کردَش گُفت
که مَرگ دَر رهِ حِفظِ شَرف چِه شیرین است

زِ خاکِ مَردمِ آزاده بُوی خون آیَد
نِشان سَروَری و راهِ رَهبَری اِین است

زِ خونِ سُرخِ شََهیدانِ کَربَلا #خوشدل
دَهانِ غُنچه و دامانِ لاله رَنگین است

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 22:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

منزلت حضرت امام حسین(ع) -(سُر گَشتِه اَم زِ مَقتلِ خوش مَنظرِ حسین) *حاج نادر بابایی

484

منزلت حضرت امام حسین(ع) -(سُر گَشتِه اَم زِ مَقتلِ خوش مَنظرِ حسین) سُر گَشتِه اَم زِ مَقتلِ خوش مَنظرِ حسین
مِحرابِ عِشق بُودِه و یا مَحشَرِ حسین

مَسطُورِه اِی زِ صَنعت خود، حَیّ لایَزال
بَر عَرش و فَرش کردِه عَیان داوَرِ حسین

از حَق گِرفتِه خَطِ اَمان را هر آنکسی
با مَعرِفَت فِتادِه بِدان بَر دَرِ حسین

والاتَر از مَقامِ سَلاطینِ عالَم است
شَکی مَکن که رُتبهء هَر نُوکرِ حسین

آن سُورِه اَی که قَلبِ کتابِ اَحُد شده
یاسین بُوَد هَمان بَدَن بی سَرِ حسین

هر جا که دایِر است در آنجا عَزای او
آیَد برای گِریه یَقین مادَرِ حسین

#نادر زِ کََجمداری دُوران مَشو مَلول
بَس باشد اَر کُند نَظری اَصغرِ حسین

  • شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 23:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در منقبت امام حسین(ع) -(این آسمان صِدق و دَرو اَختر صَفاست؟) * اوحدی مراغه‌ای

351

در منقبت امام حسین(ع) -(این آسمان صِدق و دَرو اَختر صَفاست؟) این آسمان صِدق و دَرو اَختر صَفاست؟
یا روضهء مُقدسِ فَرزندِ مُصطفاست؟

این داغِ سینهء اَسدالله و فاطمه است؟
یا باغِ میوهء دِلِ زَهرا و مُرتضاست؟

اِی دیده، خوابگاهِ حسینِ علیست این؟
یا مَنزلِ مَعالی و مَعمُورهء عَلاست؟

ای تَن، تویی و این صَدفِ دُرّ لُوکشف
اِی دِل تویی، و این گُهرِ کانِ هَل اَتی'ست؟

اِی جِسم، خاک شُو، که بیابان مُحنتَست
وی چشم آب ریز، که صَحرای کربَلاست

سَرها بَرین بَساط، مَگر کعبهء دلست؟
رُخها بر آستانه، مگر قبلهء دعاست؟

ای بر کنار و دوش نبی بوده مَنزلت
قندیلِ قبهء فَلکی خاکِ این هَواست

تو شَمعِ خاندانِ رَسولی به راستی
پیشِ تو همچو شَمع بسُوزد دَرون راست

بر حالَتِ تو رقّتِ قَندیل و سُوزِ شَمع
جای شِگفت نیست، نشانی ازین عَزاست

قَندیل ازین دَلیل که زَردست رُوشن ست
کو را حَرارت از جگرِ ماتَمِ شماست

هر سال تازه می شود این دَردِ سینه‌سُوز
سُوزی که کم نگردَد و دردی که بی‌دَواست

کارِ فُتوّت از دل و دستِ تو راست شد
اَندر جَهان بگوی که این مَنزلَت کِراست؟

در آب و آتَشیم چو قندیل بر سَرت
آبی که فِیضَش از مددِ آتَشِ عناست

قَندیل اگر هَوای تو جُوید بَدیع نیست
زیرا که گُوهرِ تو زِ دریای ؛لافتا؛ ست

زرّینه شَمع بَر سَرِ قَبرت چو مُوم شد
زان آتَشی که از جگر مؤمِنان بخاست

اِی تَشنهء فَرات، یکی دیده باز کُن
کز آبِ دیده بر سَرِ قَبرِ تو دِجلِه‌هاست

آتَش، عَجب، که در دلِ گَردون نیُوفتاد
در ساعتی که آن جگرِ تَشنه آب خواست

شَمشیر تا زِ بَدگُهری در تو دست بُرد
نامَش همیشه هندو و سَرتیز و بی‌وَفاست

از بَهرِ کُشتَنِ تو به کُشتَن یَزید را
لایق نبُود، کُشتَنِ او لَعنتِ خداست

آن پیرهن که گشت به دَستِ حَسُود چاک
اَندر بَرِ مَعاویِه دیریست تا قَباست

فَرزند بر عَداوتِ آبا پَراکَند
تُخمِ خصُومَتی که چنین لَعنتَش سَزاست

گردیست بر ضَمیرِ تو، زان خاکسار و ما
بر گُورت آب دیده فِشانان زِ چَپّ و راست

با دوستانِ خویشتن از راهِ دشمنی
رُویَت گرفته از چه و خاطر دُژَم چراست؟

گردونِ ناسزا زِ شما عُذر‌خواه شد
امروز اَگر قَبول کنی عُذرِ او سَزاست

شاهان بپُرسش تو زِ هر کِشور آمدند
وانگه به بَندگیّ تو راضی، گَرت رضاست

از آبِ چشمِ مَردمِ بیگانه گِردِ تو
گِرداب شد، چنان که بُرون شد به آشناست

حالَت رسیدگانِ غَمَت را گرفت شُور
شُورابهء دو دیدهء یک‌یک بَرین گُواست

کارِ مُخالف تو بُرون اُفتد از نَوا
چون در عَراق سازِ حُسینی کُنند راست

بر عُودِ تُربَتِ تو چو شکّر بِسُوختیم
از شکّرت بپُرس که این آتَش از کجاست؟

چون کاه میکشد به خود این چهرهای زَرد
این عُود زرنِگار، که همرَنگِ کَهرُباست

عُودی که میوهء دلِ زَهرا درو بُوَد
نَشگفت اگر شُکوفهء او زُهرهء سَماست

صَندوقِ تو زِ روی به زَر در گرفته ایم
وین زَرفشانی ار چه برویست بی‌ریاست

روزی زِ سَر گُذشتِ تو دیدم حکایتی
زان روز باز پیشهء من نوحه و بُکاست

تا میلِ قبّهء تو در آمد به چشمِ من
تاریکی از دو چشمِ جهان‌بینِ من جُداست

بر تُربَتِ تو وَقف کُنم کاس‌های چِشم
زیرا که کیسهء زرم از سیم بی‌نَواست

تابُوتِ تو زِ دیده مُرصع کُنم به لَعل
وین کار کردنیست، که تابُوتِ پادشاست

چشم ار زِ خونِ دِل شَودَم تیره، باک نیست
در جیب و کیسه خاکِ تو دارم، که تُوتیاست

چون خاکِ عَنبرینِ ترا نیست آهُویی
مانندَش ار به نافهء چینی کُنم خَطاست

قَلبِ سیاهِ سیم تَنم زَرَّ ناب شد
زین خاکِ سُرخ فام، که همرَنگِ کُهرُباست

کردم به حِلّه روی زِ پیشَت به حیلِه، لِیک
پایم نمی رَود، که مرا دیده از قَفاست

زان چشمِ دوربین چه شَوَد گر نَظر کُنی
در حال #اوحدی که بَرین آستان گِداست

او را بَس اَینقدَر که بِگُویی زِ روی لطف
با جَدّ و با پدر که فلانی، غُلامِ ماست

کردم وداع، این سُخن این جا گُذاشتم
بیگانه را مدِه سُخنِ من، که آشناست

گر تَن سَفر گُزید زِ پیشت، مَگیر عِیب
دل را نگاه دار، که در خدمَتت به پاست

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

میلاد سرداران کربلا قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل(ع) -(به عشق تو نفس کشیدم) * مجید آقاجانی

228

میلاد سرداران کربلا قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل(ع) -(به عشق تو نفس کشیدم) بند ۱

به عشق تو نفس کشیدم
از تموم دنیا دل بریدم
به زیر لب یا حسین که گفتم
دیدم به کرببلا رسیدم

کرببلا یعنی شور و احساس
از حرم تو میاد بوی یاس
لذت دنیا اونجایی خوبه
که راهی هستی به سوی عباس

یه عمر هستم گدای تو
یه عمر هستی آقای من
بودم هر دم به پای تو
دعا کردی برای من

حسین جانم حسین جانم

بند ۲

تو شاه دلهایی عباس
تو خیلی آقایی عباس
منی که خشک وبی روحم
ولی تو دریایی عباس

به عشقت آقا مجنونم
همیشه از تو میخونم
رقیه میگه بابایی
چقد خوبه عمو جونم

از این حالو هوا خستم
یه عمری دل به تو بستم
اگه وارونه شه دنیا
بازم به پای تو هستم

ابلفضل یا ابوفاضل(ع)

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین ع -(حای حسین حل بکند مشکلِ ما را سین حسین سهل کند جمله بلا را) * هستی محرابی

584

امام حسین ع -(حای حسین حل بکند مشکلِ ما را  سین حسین سهل کند جمله بلا را) «إنَّ الحُسَینَ مِصباحَ الهُدی وَ سَفینَةُالنَّجاة»

حای حسین حل بکند مشکلِ ما را
سین حسین سهل کند جمله بلا را

یای حسین یاری کند عالم و آدم
نون حسین نور دهد ارض و سما را!

#هستی_محرابی

  • سه شنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 10:10
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

مدح مولا امام حسین علیه السلام -(دنیا بدون عشق تو اصلا نمی ارزه حسین) * مجید آقاجانی

439

مدح مولا امام حسین علیه السلام -(دنیا بدون عشق تو اصلا نمی ارزه حسین) دنیا بدون عشق تو
اصلا نمی ارزه حسین
آقا تموم مشکلات
بی تو لب مرزه حسین
بوی تورو حس میکنم
بویی که واسم آشناس
میدونی اینو خواسته
من از تو آقا کربلاس
تاکه یه بارگفتم حسین
یه عاشق و شیدا شدم
من گم شدم تو بی کسی
با عشق تو پیدا شدم
پر کن دو دست خالیمو
هیچی ندارم یا حسین
بارونیه حال و هوام
ابر بهارم یا حسین
حیرون وسرگشتم آقا
این دل برات پر میزنه
هر روز هفته این دل
من کربلا سر میزنه
من روببر سوی خودت
بیزارم از شهر خودم
بد دردیه این عاشقی
من عاشق چشمات شدم

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 00:26
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد