امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس

زمینه بسیار زیبا واحساسی اباعبدالله(ع)، کربلایی امیر برومند -(آخرای سال داره نزدیک میشه...) *

533
1

زمینه بسیار زیبا واحساسی اباعبدالله(ع)، کربلایی امیر برومند -(آخرای سال داره نزدیک میشه...) بند اول

آخرای سال داره نزدیک میشه

نوکر جون تو پیرتر میشه

همیشه آرزوی گدا بوده

واسه اربابش یه روزیی پیر میشه

آره منم غلامتم میشناسی منو حسین

یه روزی اومدم آقا میون بین الحرمین

دیوانه وار موی کنا

ای سینه زن به سر زنا

عشق مادری دلبری شاه عالمی

ابن الحیدری سروری عشق عالمی

هر قدم قدم هر نفس ذکر رو لبام

رازق منی از اذل رزق سالمی

مولانا حسین

بند دوم

دست این گدا دوباره سمت تو

بالا اومده اونا رد نکنی

بزار امسالم بیام با مادرم

نکنه مخای دلم رو بشکنی

موهام داره سفید میشه یادت نره منو آقا

شبای جمعه توی حرم بازم بیام پایین پا

هروله کن از جا بکن

پر شورو شین سینه بزن

من یه رعیتم تو شه و آقای منی

ذکر هر دم و هر شب لب های منی

ساده میگم این رو که من نوکرتوام

جونم ای اقا تو همه دنیای منی

مولانا حسین

  • سه شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

سبک سرود احساسی مناجات با امام حسین(ع) -(منم و هوای تو...) *

490

سبک سرود احساسی مناجات با امام حسین(ع) -(منم و هوای تو...) منم و هوای تو
هوای قشنگ ترین دقیقه ها
منم و هوای تو
هوای نگاه به گنبد طلا
منم و هوای تو
هوای سینه زدن تو کربلا
من و از خودم بگیر خودت و ازم نگیر
به خدا بد جوری آقا به تو وابسته شدم
پیشتم نزدیکتم دورم از تو پیشتم

آقا جون خودت بگو من از کدوم دسته شدم

دلمو جلا بده باز یه کربلا بده
به خدا من از همه غیر خودت خسته شدم
همه چیم حرم ، زندگیم حرم
می بریم حرم

منم و نگاه تو
اونی که جدا ز غیرم می کنه
منم و نگاه تو
اون که عاقبت به خیرم می کنه
منم و نگاه تو
اون که آخرش زهیرم می کنه
بذار مبتلات باشم تا ابد گدات باشم
ثانیه های گدات و بی بی زهرا می خره
بذار محضرت باشم بذار نوکرت باشم
مقام نوکر تو از پادشاهی برتره
هر کی سینه زد برات شبیه غلام سیات
موقع جون دادنش سرش رو پای حیدره
تپشام حسین ، غزلام حسین
ای آقام حسین

منم و ضریح تو
که همیشه توی رویای منه
منم و ضریح تو
جایی که قبله چشمای منه
منم و ضریح تو
اون که دستاش توی دستای منه
تو شبای بی کسی شبای دلواپسی
خودم و لابه لای گریه کنات جا می کنم
تا تلاطم می کنم خودم و گم می کنم
اما زود خودم رو تو کربلا پیدا می کنم
می شینم مثل گدا جلو ایوون طلا
میگم حرفای دلم رو با تو نجوا می کنم
آرزوم حرم ، روبروم حرم

گفتگوم حرم

ای آقام حسین

به نفس #کربلایی_محمد_حسن_صادقی

  • دوشنبه
  • 25
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات، پایان سال -(دستِ خالی را سر سالی به آقا بسپارش...) * محمد جواد شیرازی

856

امام حسین(ع)، مناجات، پایان سال -(دستِ خالی را سر سالی به آقا بسپارش...) دستِ خالی را سرِ سالی به آقا بسپرش
شب، شبِ قدرِ فقیران است، کوچک نشمرش

هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند
یک به یک عبد و غلام و یک به یک روزی خورش

مادرش حبل المتین است و هدایت می شود...‌
‌...هرکسی کرده توسل بر نخی از چادرش

خانه ای که غالبا وقف حسینیه شود
بوی جنت می دهد هر قطعه و هر آجرش

نسخه ی درمانی ام بوده فقط کرب و بلا
چون شفا خوابیده در هر ذره و هر عنصرش

در نمک زار حرم آخر مرا پاکم کنید
حاجتم بسته به دریا نیست و آبِ کُرش

فاطمه جان لطف کن گستاخی من را ببخش
من که می دانم نبوده شعرهایم درخورش

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

امام حسین(ع)، مدح و مناجات -(خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام...) * علیرضا خاکساری

524

امام حسین(ع)، مدح و مناجات -(خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام...) خونِ خدا اگر شد روزی نثار اسلام
ماییم و سربلندی در سایه سار اسلام
دارد حقیقتِ امر امروزه می درخشد
آفاق پُر شد از نور آشکار اسلام
آوازه ی شریعت از هر مناره جاری ست
چشم تمام دنیا محو وقار اسلام
بی شک اجابتِ حق یعنی اجابتِ دوست
لبیک یا حسین است اول شعار اسلام
جز بیرق حسینی دین پرچمی ندارد
نام و نشان مولا شد اعتبار اسلام
هیهات من الذله از هر که بر نیاید
این نقل قول باشد از اقتدار اسلام
اسلام از محرم دارد هر آنچه دارد
بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام
از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست
هر کس که شد شبیه او پاسدار اسلام

لبهای ما همیشه گرم شهادتین است
قرآن ما علی و اسلام ما حسین است

در جان شعرِ شیعی بیت الغزل حسین است
در مردی و مروت ضرب المثل حسین است
چشم و زبان و جانِ پرورگار من اوست
آیینه ی خدایِ عز و جل حسین است
کوری چشم شورِ ناقه سوار بیوه
سیب دو نیم شیرِ جنگ جمل حسین است
گفتم حسین و کامم شیرین شد از کرامت
فریاد می زنم احلی من عسل حسین است
رو می‌کنم به حقْ تا رو می‌کنم به تربت
حیَّ علی الصلاتم حیَّ علی الحسین است
دنیا بزرگواری مانند او ندارد
از قبل خلق سعدی شیخ اجلّ حسین است
اسباب دستگاهش هم احترام دارد
آوازه ی هر آنچه طبل و کتل حسین است
زرتشتی و مسیحی زوار اربعینش
بانیِ اتحادِ بین ملل حسین است
ترس از ابد ندارم بیم از لحد ندارم
امید شیعیان از صبح ازل حسین است
در محضرش نگفتم سخت است مشکل من
گفتم به مشکلات خود راه حل حسین است
با حُسن خلقِ آقا از خَلق بی نیازم
می‌گیرد آن که سائل را در بغل حسین است

او حضرت کریم و من همچنان فقیرم
عیدی خود از آقا یک کربلا بگیرم

این نو رسیده دُرِّ نایاب بود از اول
وی نام دیگرش عشقِ ناب بود از اول
بر سرْ درِ رفیعِ جنت ؛ جمال مولا
پیش از شروع خلقت در قاب بود از اول
با اولین نگاهش دل برده از ملائک
گل خنده ی ملیحش جذاب بود از اول
پیشانی اش چو خورشید از عرش می درخشد
مبهوت روی ماهش، مهتاب بود از اول
بعد از امامتش نه از صبح آفرینش
ارباب زاده بود و ارباب بود از اول
تا سمت بارگاهش من هم پری بگیرم
این دل شبیه فطرس بی تاب بود از اول
دیدار حضرتش را اذن دخول باید
زائر مودبِ بر، آداب بود از اول
ذریه اش شهیدِ گودال شد از آخر
مردی که خود شهید محراب بود از اول

رودم به سمت دریا با گریه رهسپارم
از روضه نه ولیکن از غصه حرف دارم

جانم به شاعری که از باب همدلی گفت
افتاد در مسیر سیلاب غم ولی گفت
تدبیر رهبر ما تنها به دردمان خورد
از راهکارهای هرگونه معظلی گفت
هم نوع مان زمین گیر است و امید دارد...
در راه یاری او باید که یاعلی گفت
خوردند آشکارا از حق هرچه مظلوم
باید علیه ظالم بی پرده و جلی گفت
از دست پشت پرده از رحم کوچ کرده
از کودتای رنگین با جنس مخملی گفت
باید به حکم قرآن دیگر به گوش شیطان
از غیرت و جهاد و شمشیر صیقلی گفت

فرقی ندارد اصلا شاه اند یا وزیر اند
این قوم ناخدا از طاغوت خط بگیرند

چون کوه استواریم وقتی حسین داریم
ترس از کسی نداریم وقتی حسین داریم
یک اربعین شکوه خود را به رخ کشیدیم
۴۰ سال استواریم وقتی حسین داریم
از برکت ولایت در صحت و سلامت
تندیس اقتداریم وقتی حسین داریم
غرق صلابتیم و دشمن حریف ما نیست
پیروز کارزاریم وقتی حسین داریم
دشمن رجز بخواند ما پشت مان نلرزد
در جبهه پایداریم وقتی حسین داریم
هم خشم ما کشنده هم تیغ ما برنده
از جنس ذوالفقاریم وقتی حسین داریم
حب الحسین یعنی حکم برائت از نار
همواره رستگاریم وقتی حسین داریم
هرکس که شد حسینی نزد خدا عزیز است
محبوب کردگاریم وقتی حسین داریم
با حسرت شهادت حیف است که بمیریم
عمری امیدواریم وقتی حسین داریم

" لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق وا گذارند او وا نمی گذارد "

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:18
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، ولادت -(دستان زهرا طبق عادت هدیه آورده...) * مرضیه عاطفی

311

امام حسین(ع)، ولادت -(دستان زهرا طبق عادت هدیه آورده...) دستان زهرا(س) طبق عادت هدیه آورده
حیدر(ع) برایم خیر و برکت هدیه آورده

آرام ِ جانم باز شد چشمش به این دنیا
عاشق شدم بسکه محبت هدیه آورده

عشق دل انگیزش برای هر دو دنیایم
عزّت، سرافرازی، سعادت هدیه آورده

العفوهایم را شنیده سیدالأحرار
امشب اگر برگِ شفاعت هدیه آورده

قنداقۂ ارباب من حاجترَوایت کرد
فطرس بیا بالی برایت هدیه آورده

دیوانۂ شش گوشه اش کرده مرا، هر کس
از کربلایش مهر تربت هدیه آورده

بوسیدش و از آستینِ کوچکش مادر...
پرچم برای دورِ هیئت هدیه آورده

ایکاش می دیدم که دستانش برای من
از آسمان رزق شهادت هدیه آورده!

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(به صبح واقعه در خیل دوستدارانش...) * مهدی جهاندار

536
0

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(به صبح واقعه در خیل دوستدارانش...) به صبح واقعه در خیل دوست دارانش
به ظهر حادثه در جمع بی قرارانش
غروب بر سر نی باز بین یارانش
"به ذکر و زمزمه چاووش سربدارانش

امیر لشکر انبوهِ نی سوارانش"

چه باک اگر سر نی زلف او رها مانده است
چه باک اگر که سر از پیکرش جدا مانده است
قرار بود خدا مانَد و خدا مانده است
"سری به شیوه رها از تنی که جا مانده است

کنار پیکر معدودِ بی شمارانش"

کسی که روح قدُس کرده بود تأییدش
همه ملائکه شاگرد درس توحیدش
غروب، زینب از آنسوی دشت می دیدش
"به سعی و هروله در پیش، ماه و خورشیدش

به اشک و آه به دنبال، باد و بارانش"

اگرچه تشنه ولی تشنگان سقّایند
اگرچه خسته ولی سربلند و والایند
که اهل بیت خدا وارثان زهرایند
"به پای تاول و لب های تشنه می آیند

پیاده در غل و زنجیر یادگارانش"

هزار سال گذشته است و آشکار و نهان
هزار سال گذشته است و پیرمرد و جوان
هزار سال گذشته است و کودکان و زنان
"چو روشنای اذان از چهارسوی جهان

به گوش می رسد آوای سوگوارانش"...

حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است
حسین کیست که عشق از حسین دم زده است
حسین کیست که بر نون و والقلم زده است
قیامتی که به مدحش خدا رقم زده است

قصیده ای به بلندای روزگارانش

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:22
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 حسین صیامی

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(ای آسمان تا محضرت پرواز کردم...) * حسین صیامی

643

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(ای آسمان تا محضرت پرواز کردم...) ای آسمان تا محضرت پرواز کردم
این قصه را با نام تو آغاز کردم
با نیتت قرآن دل را بازکردم
در دفتر دل نکته های ناب آمد
اقرا باسم حضرت ارباب آمد

از احتمال و شاید و اما حذر کن
هر چه گنهکار است را امشب خبر کن
فطرس کمی بال و پرت را بازتر کن
ما را ببر تا میهمانی شفاعت
برپاست آنجا میهمانی شفاعت

آن خانه ای که مهبط روح الامین است
سر رشته ای محکم تر از حبل المتین است
آن خانه ای که جلوه گاه مومنین است
آنجا که بال جبرئیلش فرش باشد
هرچند روی فرش باشد عرش باشد

امشب دلیل بود هر چه هست آمد
هر باده ای در پیشگاهش مست آمد
لبخند زهرا معنی اش این است... آمد
چون روح تازه آمد و جان زمین شد
آمد حسین و نور مهمان زمین شد

آمد به دنیا ماه دلبند خداوند
حتما دلیلی داشت لبخند خداوند
در دلربایی هست مانند خداوند
دل را به نام او زده پس عاشق اوست
حتما احب الله هر کس عاشق اوست

آمد زمین تا آسمان روشن بماند
آمد که شمع عاشقان روشن بماند
والفجر آمد تا جهان روشن بماند
در روشنایی بی همانند است آری
روشنترین نور خداوند است آری

او می رسد تا عشق بی معنا نماند
حتی خدا در عشق بی همتا نماند
راهی برای عاشق شیدا نماند
جز اینکه گوید نیست معبودی به جز تو
من عاشق تو هستم اینگونه فزت

فزت که شمع عشق را پروانه هستم
فزت که تنها نوکر این خانه هستم
با هر که شد بیگانه اش بیگانه هستم
هرجا که باشم ساکن کوی حسینم
پروانه ام پروانه روی حسینم

ارباب جان! ای که نگاهت جان پذیر است
هر درد سختی پیش تو درمان پذیر است
صد معجزه با نام تو امکان پذیر است
پیش خدا گریه برایت فرق دارد
حتی زمین کربلایت فرق دارد

ای کربلا ای دیدنت رویای عاشق
یک ذره از خاکت همه دنیای عاشق
ای کربلا ای کعبه دلهای عاشق
الحق قیاس ناقصی کردم ببخشید
اسم تو را با کعبه آوردم ببخشید

از کربلا گفتیم دلها سوخت کم کم
جان تمام اهل دنیا سوخت کم کم
از آتشی که خیمه ات را سوخت کم کم
ای جان تو آماده از روز ولادت
این شام میلاد است یا شام شهادت؟!

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(بی خبر از تمام رؤیاها...) * پوریا باقری

1109
1

مدح امام حسین(ع)، اعیاد شعبانیه -(بی خبر از تمام رؤیاها...) بی خبر از تمامِ رویاها
بی خبر از شروعِ فرداها
به کسی رو نزد دلِ ماها
بیخیالِ تمامِ دنیاها...

عشق یعنی جهان و یک ارباب
این گذشتِ زمان و یک ارباب

قصّه ی عشق را خدا فهمید
غمِ تنهاییِ بَشَر را دید
دید آدم ز غصه ای رنجید
لطفِ او بر سَرِ جهان تابید

آدمیّت گرفته بوی حسین
آبرویم ، ز آبروی حسین

دوّمین نورِ حیدری آمد
وارثِ عشقِ مادری آمد
روح و جانِ پیمبری آمد
به عجب نورِ محشری آمد

به فدایش تمامِ اجدادم
به رُخِ دلرباش ، دل دادم

به مسیحا ، امام آمده است
قرصِ ماهِ تمام آمده است
صاحبِ هر زمام آمده است
شَمسِ خَیرُالاَنام آمده است

گُل بریزید بر سَرِ زهرا
خیرِ مقدم به دلبرِ زهرا

چه کسی هست مثلِ اربابم؟
گریه بر او ، عبادتِ نابم
ذکرِ تلقینِ من ، رگِ خوابم
در شبِ تار ، همچو مهتابم

او حسینِ بنِ مرتضی باشد
زینتِ دوشِ مصطفی باشد

فطرس از راهِ دور آمده است
غرق در اشک و شور آمده است
سوی یک تکّه نور آمده است
همچو موسی به طور آمده است

بالِ او را مرمّتی بخشید
به وجودش چه برکتی بخشید

نظری کن به این دلم آقا
رفع کن درد و مشکلم آقا
همه ی عشق و حاصلم آقا
عشقِ تو مایه ی گِلَم آقا

منِ ناقابل و عطای حسین
نفسم مانده در هوای حسین

تو که از سفره ی کَرَم هستی
پسرِ شاهِ محترم هستی
صاحبِ بیرق و علم هستی
نفس و آهِ مادرم هستی

بِبَرم کربلا و دیگر هیچ...
من و یک رَبَّنا و دیگر هیچ...

شبِ جمعه کنارِ گودال و...
یادِ آن جسم های پامال و...
خیمه ی سوخته ، وَ جنجال و...
مادرت هم که رفت از حال و...

باز هم شعرتان چه مضطر شد
شبِ میلاد ، گونه ام تَر شد

اصلا انگار گریه داری تو
مثلِ یک پلکِ بی قراری تو
جشن و میلاد هم نداری تو
روضه و اشک و گریه زاری... ، تو...

شبِ میلادِ تو صفا کردیم
باز هم گریه بر شما کردیم

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع) مدح -(با دلی آکنده روزی کنج ایوانت..) * بهنام واحدی جهاد

499
1

امام حسین(ع) مدح -(با دلی آکنده روزی کنج ایوانت..) با دلی آکنده روزی کنج ایوانت حسین ع
سر دهم با ناله ای جانم به قربانت حسین ع

هر چه خوردم من سر خوانت تو روزی کرده ای
تا ابد بازم نمک دارد نمکدانت حسین ع

این عزاداری ما مرهون شیر مادر است
لطف مادر بوده من گشتم غزلخوانت حسین ع

دور خیلی ها کشیدم خط قرمز پای تو
اعتقادم بوده ای عالم به قربانت حسین ع

اشک چشمم قطره قطره آبروها میدهد
اشک چشمانم فدای جسم عریانت حسین ع

قتلگاهت بوی مادر میدهد ای وای من
مادری قامت خمیده گشته مهمانت حسین ع

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 20:32
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

مناجات با امام حسین(ع) -(از دست دل خسته به معشوق رسانید..) *

499

مناجات با امام حسین(ع) -(از دست دل خسته به معشوق رسانید..) از دست دل خسته به معشوق رسانید
جز زلف تو چیزی به کفم بافتنی نیست

از عمق گل سرخ ز دل‌دار سرایید
جز قد تو سروی به چمن یافتنی نیست

از آب لب جوی به سرچشمه بگویید
جز شوق تو موجی به تنم تاختنی نیست

با سوز دل شمع به پروانه بنالید
جز یاد تو نوری به سرم تافتنی نیست

هر جمعه شب روضه به مهدی بنویسید
جز نام تو ذکری به دلم ساختنی نیست

  • سه شنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 22:41
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 رضا قاسمی

امام حسین(ع)، ولادت -(دارم از رابطه ی شاه و گدا میگویم...) * رضا قاسمی

435

امام حسین(ع)، ولادت -(دارم از رابطه ی شاه و گدا میگویم...) دارم از رابطه‌ی شاه و گدا می‌گویم
پشتِ این در «بده در راه خدا» می‌گویم
تا بیایند، همه همسفر اشک شویم ...
«هر که دارد هوس کرب‌و‌بلا» می‌گویم

فطرس از راه برس؛ راه بلد می‌خواهم !
از پرِ نامه‌رسانِ تو مدد می‌خواهم

آسمان‌جُل‌تر از آنم که کبوتر باشم
آمدم در صفِ زوّار، که آخر باشم
سائلم؛ شغل من این است، فقط در بزنم
من فقط آمده‌ام دربدرِ در باشم

پشت این قافله ما را بدوانید فقط
دست ما را به ضریحش برسانید فقط

دستِ عرشی شده‌ی تربت او بر سرم است
هر چه افتاده در این جاذبه کارش کرم است
جنسِ گهواره‌ی ارباب، ضریحی از چوب
بندِ قنداقه‌اش از ریشه دخیلِ حرم است

شعر نه؛ واژه‌ای از دفتر شاعرهایم
زائرِ اذن دخولِ لبِ زائرهایم

گرچه دور است، ولی حال و هوایش اینجاست
آجرِ روضه‌ایِ بزمِ عزایش اینجاست
دست‌بوسان؛ به حرم؛ همنفسِ خوبانند
صفِ طولانیِ بوسیدنِ پایش اینجاست

هر کجاییم، کنار حرم اربابیم
خاک پاییم، غبار حرم اربابیم

خبری هست، همه عرش خبردار شده
«فطرس» آن قاصدکِ خسته که پر دار شده ...
... در دلِ قصه‌ی آزادیِ خود می‌گوید ...
«باز هم حیدر کرار، پسردار شده»

ما هم این بین به مولودیِ باران رفتیم
یارمان آمد و ما نیز، به قربان رفتیم

مادر آب، به دامان؛ سر دریا دارد
پدر خاک، به لب؛ تربتِ اعلا دارد
بوی سیب آمده از راهِ طواف قبله
باد، همراه خودش عطرِ تنش را دارد

مادرِ آب، عطش را به بغل می‌گیرد
اشک می‌آید و لبخندِ لبش می‌میرد

روضه نازل شد و در میکده باران آمد
صحبت از آب شد و آیه‌ی عطشان آمد
مقتلِ ناطقِ این روضه؛ پس از باریدن ...
به تسلای دلِ مادر گریان آمد

مادرش روضه به لب «وای بُنَیَّ» می‌گفت
از سحر تا دل شب «وای بُنَیَّ» می‌گفت

خواهری در دل گودال، به سر خواهد زد
مادری ضجه‌ای از داغِ پسر خواهد زد
لشکری می‌رسد و بر بدنِ تشنه لبی ...
خنجر و تیغ و عصا؛ سنگ و سپر خواهد زد

آسمان ریخت زمین؛ حضرت دریا افتاد
روضه‌خوان ! روضه نخوان؛ مادرش از پا افتاد

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات زمزمه -(تواین روزا که درد بی رفیقیه...) * جعفر خدری

522

امام حسین(ع)، مناجات زمزمه -(تواین روزا که درد بی رفیقیه...) تو اینروزا که درد بی رفیقیه
رفیق روزگار بیکسی حسین
نمیزاری که نوکرت غم بخوره
وقتی همه میرن تو میرسی حسین

یه کاری کردی با دلم رفیق من
که من فقط میخوام تو فکر تو باشم
منو بگیر از بازی دنیا حسین
یه کاری کن که گرم ذکر تو باشم

میخوام که سایت بمونه روی سرم
بجز همین ندارم هیچ توقعی
من از همه کندم آقا به عشق تو
رفیق من إلی الأبد فقط تویی

تموم دلخوشیم شده روضه ی تو
چه لذتی هست توی اشکه بر غمت
کاشکی شب و روز توی روضه ها بودیم
کاش بخوره به ما نسیم پرچمت

چه عالم قشنگیه عالم تو
ما با تو طعم عشقو میچشیم حسین
جذبه ی عشق تو دلامونو گرفت
نمیشه بیخیال تو بشیم حسین

ماجونمونم که بدیم برای تو
حالا حالا خیلی بدهکار توایم
مارو کنار نذار به دردت میخوریم
بااشکامون گرمیه بازار توایم

جوونیه ما داره باتو میگذره
چی بهتر از این دیگه از خدا بخوایم
یه آرزو مونده فقط تو سینمون
یه أربعين پیاده کربلا بیایم

خیلی خرابه حالم اینروزا حسین
حال خرابمو خرابترش نکن
تا اسم کربلا میاد دق میکنم
زمان این فراق و بیشترش نکن

دلم فقط کربلا آروم میگیره
یه کاری کن که دل من آروم بشه
آخر قصه رو خودت رقم بزن
بذار پایین پات عمر من تموم بشه

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:57
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات و ولادت -(دم دلم گرم که شدم عاشق نامت...) * مرتضی عابدینی

1568

امام حسین(ع)، مناجات و ولادت -(دم دلم گرم که شدم عاشق نامت...) دم دلم گرم که شدم عاشق نامت
تو‌شاه باوفایی و‌منم غلامت
به جون مادرت هوامو‌داشته باشی
به جون مادرم قسم خیلی میخوامت

با تو‌فقط من سر کیفم ای امیرم
خوبم خوشم اگه برای تو بمیرم
ادای حال بدارو‌ هم در نمیارم
هر چی بخوام از در این خونه میگیرم

بچه بودم میون هیاتا دویدم
مثله تو هیج جای جهان دیگه ندیدم
بنفسی انت ،بابی انت و امی
تموم زندگیمو من برا تو میدم

درست میون قلب من یه خونه داری
کریمی و زفاطمه نشونه داری
ذکر لب هر عاشقی حسین حسینه
فدات بشم که اینهمه دیوونه داری

یه عمره پای پرچمت به زیر دینم
هرجا میرم میگم که نوکر حسینم
همین دیشب دوباره خواب میدیدم آقا
نیمه شب جمعه تو بین الحرمینم

این همه دوری از حرم بسمه دیگه
نیگا به چشمای ترم،بسمه دیگه
یه ساله دست روی دلم گذاشتم آقا
براتمو‌ بده برم ،بسمه دیگه

  • چهارشنبه
  • 27
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 17:34
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، پایان سال -(در این بدن غرق به خون حال نمانده...) * عادل حسین قربان

523

امام حسین(ع)، پایان سال -(در این بدن غرق به خون حال نمانده...) #امام_حسین_ع_عصر_عاشورا
#پایان_سال

در این بدنِ غرقِ به خون حال نمانده
جانی به تنِ تشنه‌ی گودال نمانده

افسوس شکسته "الفِ" قامتِ خورشید
از آن الفِ راست، به جز "دال" نمانده

بر پای زنانِ حرمِ عشق، بمیرم
دیگر اثری از زر و خلخال نمانده
.
.
.
ای دوست! ببر نامِ "حسین بنِ علی" را
تا جان به تنت هست و زبان لال نمانده

ایام گذشت و به وصالش نرسیدم
چیزی دگر از فرصتِ امسال، نمانده

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

عرض تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(لوح ازلی نقش و نگارش پیداست...) * رضا دین پرور

1148

عرض تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(لوح ازلی نقش و نگارش پیداست...) عرض تبریک به مناسبت #سال_جدید

لوح ازلی نقش و نگارش پیداست
وادی جنون شهر و دیارش پیداست

نوروز به پابوس حسین آمده است
"سالی که نکوست از بهارش پیداست"

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 محمد جواد پرچمی

تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(نوروز وصالتان حسینی بادا...) * محمد جواد پرچمی

1388
1

تبریک سال جدید، امام حسین(ع) -(نوروز وصالتان حسینی بادا...) ?عرض تبریک به مناسبت #سال_جدید

نوروز وصالتان حسینی بادا
نیکویی حالتان حسینی بادا

در وسعت کل خیر فی باب حسین
سرتاسر سالتان حسینی بادا

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 16:23
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) * رضا نصابی

438

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) به هر کسی که رو زدم

روی من و زمین گذاشت

تو زندگیم غیر حسین

کسی هوام و که نداشت

ارباب خوبم

ممنون توام

مدیون توام

لیلای منی

مجنون توام

به خدا لنگه نداری

به خدا که مردی حسین

هر وقت که از تو دور شدم

تو باز صدام کردی حسین

ارباب خوبم

بی تو می میرم

هستی امیرم

از دست های تو

روزی می گیرم

به نفس: حاج مهدی قرائی

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) * رضا نصابی

373

شور احساسی امام حسین(ع) -(به هرکسی که رو زدم...) به هر کسی که رو زدم

روی من و زمین گذاشت

تو زندگیم غیر حسین

کسی هوام و که نداشت

ارباب خوبم

ممنون توام

مدیون توام

لیلای منی

مجنون توام

به خدا لنگه نداری

به خدا که مردی حسین

هر وقت که از تو دور شدم

تو باز صدام کردی حسین

ارباب خوبم

بی تو می میرم

هستی امیرم

از دست های تو

روزی می گیرم

به نفس: حاج مهدی قرائی

  • شنبه
  • 30
  • اسفند
  • 1399
  • ساعت
  • 23:48
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 آرمان صائمی

امام حسین(ع)، مدح -(ای سربه زیر تو همه سربلندها...) * آرمان صائمی

567
1

امام حسین(ع)، مدح -(ای سربه زیر تو همه سربلندها...) ای سر به زیر تو همه سربلندها
درگیر زلف تو همه گیسوکمندها
زیبا ترین ستاره ی مشکل پسندها
شیرینی غمت شده سر ز قند ها
-
تفسیر عشق در نظرم کربلای توست
تاکید کرد خدا که دو عالم برای توست
-
باشد همیشه سایه ی تو بر سرم حسین
با عشق در هوای حرم می پرم حسین
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
بر من ببخش از سر لطفت حرم حسین
-
داری شبیه مادرت آقا هوای ما
نقل محافل است دگر ماجرای ما
-
هرکس که بود غرق تمنا و غرق بیم
مهمان خانه ی پدرت گشت از قدیم
دیدند ما همه بر زیر پرچمیم
گفتند کارتان؟همه گفتیم نوکریم
-
تا با تو ایم خسته از عالم نمی شویم
جز محضرت برای ادب خم نمی شویم
-
آماده ایم راهی میخانه ات شویم
قدری پیاله نوش ز پیمانه ات شویم
مدیون لطف های کریمانه ات شویم
آماده ایم حسین که دیوانه ات شویم
-
پوشیده نیست شدت عشق و جنون ما
باشد ضمانت این حرف خون ما
-
آتشفشان شدم که تو خاکسترم کنی
آقا چکار کنم که شما باورم کنی؟
قدری دگر اگر که تو عاشق ترم کنی
میترسم آخرش که مرا کافرم کنی
-
ناز تورا از عالمیان مشتری ترم
بار غم تورا به سر شانه می برم
-
عصری که بود قد تو رعنا تر از همه
بر روی نیزه رفت راس تو بالاتر از همه
سرو تن تو گشت معما تر از همه
با اینکه بود داغ تو زیبا تر از همه...
-
پیچید در تمام فلک ماجرای تو
قلب خدا شکست به پایین پای تو

  • دوشنبه
  • 2
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:20
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
 امین اسماعیل زاده ماکوئی

در مدح حضرت امام حسین(ع) -( گفته که شهریار من این دو سخن ز عاشقی) * امین اسماعیل زاده ماکوئی

524

در مدح حضرت امام حسین(ع) -( گفته که شهریار من این دو سخن ز عاشقی) گفته که شهریارِ من،این دو سخن ز عاشقی
نقش مزار من کنید،آنچه که بوده ازبرم:

«زاده و داده جان خود،بهر غم و بلای عشق
قصه ی عمر من بُود،این ز شعار و دفترم»

بشنو ولیک شهریار،کن گذری ز شهرِ یار
منکه به یار عاشقم،لحظه به لحظه بگذرم

در صف وصل او بُود،لشکری از سپاه عشق
ناله زنند صبح و شب،شاه تو را که نوکرم

زاد و ممات من همه،بهر حُسین و عشق اوست
این بنویس ای خدا،بر درِ قبر خوشترم

  • چهارشنبه
  • 4
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

در مدح امام حسین(ع) -(یگانه پادشاه ما حسین است) *کربلایی رحیم فیضی اردبیلی

902
1

در مدح امام حسین(ع) -(یگانه پادشاه ما حسین است) یگانه پادشاه ما حسین است
به عالم عزّ و جاه ما حسین است

شهید سر جُدایِ دشت غمهاست
دلیل اشک و آهِ ما حسین است

سحرگاهان نوایِ ما ٬ ابالفضل
سرود شامگاهِ ما حسین است

مرید مکتب ارباب عشقیم
همانا مهر و ماه ما حسین است

بوَد مصداقِ مصباحِ هدایت
مهِ تابانِ راهِ ما حسین است

به ظاهر رو به مکّه در نمازیم
به باطنْ قبله گاهِ ما حسین است

ندارد شیعه از محشر هَراسی
که امّید و پناه ما حسین است

بگو(فیضی) به بدخواهان شیعه
یگانه پادشاهِ ما حسین است

  • پنج شنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 16:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام حسین(ع) -(نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست) * کاظم نظری بقا

333

در مدح امام حسین(ع) -(نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست) نخل‌ها تشنهٔ شَطُّ العرب زمزم توست
تشنگی بر لب تب سوختهٔ علقم توست

خیمه در آن طرف سِدره بر افراشته‌ای
هشتمین باغ جنان منتظر مقدم توست

می‌وزد از نفس گرم صبا عطر بهشت
باد خود زندهٔ جاویدِ مسیحا دم توست

ای که با زخمهٔ زخمت شده هستی به سماع
کربلا پرده‌ای از سمفونی اعظم توست

لاله‌ها از دل گودال سر آورده برون
دشتها پر شفق از٬ تابش جام جم توست

کیست این تشنهٔ سودا زدهٔ بحر به دوش؟
که‌دو دستِ‌قلمش سبزترین پرچم توست

ای‌سفرکرده٬پس‌از کوچ غریبانهٔ تو
زینب در به‌درت آینه‌دار غم توست

ای‌که درخاتم انگشتریَت‌نقش وجود!
کربلا شعله‌ای از شعشعهٔ خاتم توست

  • شنبه
  • 7
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

347

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

377

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

341

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

332

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

755

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

639

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

دردمندم به طبابت برساندید مرا * مرضیه عاطفی

377

دردمندم به طبابت برساندید مرا دردمندم به طبابت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت؛ برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • پنج شنبه
  • 12
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(دردمندم به عنایت برسانید مرا...) * مرضیه عاطفی

688

امام حسین(ع)، مناجات شب جمعه -(دردمندم به عنایت برسانید مرا...) دردمندم به عنایت برساندید مرا
نزد اربابِ محبّت برسانید مرا

تربتش هست شفا کرب و بلایم ببرید
زیر ایوان به اجابت برسانید مرا

هست بین الحرمینش خودِ کشتی نجات
راهی ام کرده به دعوت برسانید مرا

سائلی تشنه ام از علقمه آبم بدهید
لبِ دریای سخاوت برسانید مرا

میشود عاقبتم غرقِ به خون ختم به خیر
اگر امشب به شهادت برسانید مرا

ای دعاهای قنوت شهدای گمنام
باید آخر به سعادت برسانید مرا

به شهادت نرساندید اگر...لحظۂ مرگ-
به دو خط روضه، به هیئت برسانید مرا

کفنم کرده و با گریه طوافم بدهید
دور پرچم به نهایت برسانید مرا

باز حرف کفن آمد به خدا دق کردم
رفتم از حال...به تربت برسانید مرا

مادرش با قد خم سمت حرم می آید
شب جمعه؛ سرِ ساعت برسانید مرا-

لبِ گودال! همه گریه کنان بسم الله
زینب(س) افتاده به زحمت برسانید مرا...

پیکری پر شده از نیزه شکسته ای وای
شده بسیار جسارت برسانید مرا!

  • سه شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد