امام حسین علیه السلام

مرتب سازی براساس
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(دل بستۀ رویت شده عمریست حسین جان) *سید ناصر ولائی زنجانی

302

در مدح امام حسین(ع) -(دل بستۀ رویت شده عمریست حسین جان) دل بستة رویت شده عمریست حسین جان
بر مهر کسی جز تو دل خویش نبستیم

در روز الست عکس تو در جام می افتاد
زانروست که دلبستة پیمان الستیم

با نام تو نوشیم می از ساغر هستی
ما زنده ز یاد تو و سرمست تو هستیم

ما باده پرستان همه مستیم زیادت
از هرچه بجز رشتة عشق تو گسستیم

هر جا که بُوَد بند ، بنامت همه پاییم
هرجا که بود دامن مهرت ، همه دستیم

با دست ولای تو به جنّات رسیدیم
از آتش دوزخ همه با نام تو رستیم

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:52
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
سید ناصر ولائی زنجانی

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(من زیادت مست مستم یا حسین) *سید ناصر ولائی زنجانی

275
2

عرض ارادت محضر امام حسین(ع) -(من زیادت مست مستم یا حسین) من زیادت مست مستم یا حسین
زنده با عشق تو هستم یا حسین
جز تو برکس دل نبستم یا حسین
عشق تو در تار و پودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

هست در دل یاد تو مولای من
این منم دلشاد تو مولای من
بندة آزاد تو مولای من
ای فدای تو وجودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

من غلامم بر غلامت سیّدی
آفرین بر آن مرامت سیدی
آب ده بر من زجامت سیدی
جز تو مهر از دل زدودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

کی رسد دستم به دامان شما
تا شوم من نیز مهمان شما
ریزه خواری هستم از خوان شما
از ولای تو سرودم دوستت دارم حسین جان
چو تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

ای فدای روی تو جانهای ما
ای تمام هستی و دنیای ما
در دو عالم سید و مولای ما
دیده بر عشقت گشودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

من غلامم بر غلامان درت
می دهم مولا قسم بر اصغرت
رد مکن از در به جان مادرت
بی تو از هستی چه سودم دوستت دارم حسین جان
چون تویی بود و نبودم دوستت دارم حسین جان

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(آن وجهِ خدایِ لایُری کیست بگو) *سید ناصر ولائی زنجانی

325

در مدح امام حسین(ع) -(آن وجهِ خدایِ لایُری کیست بگو) آن وجهِ خدایِ لا یُری کیست بگو
وان زینت عرش کبریا کیست بگو
او بندة صالح است و محبوب خدا
آن عبد مطیع و حق نما کیست بگو
هرگز نشد از خدا جدا در همه عمر
آن کشتة عشق در منا کیست بگو
بر جملة اولیاست او اسوة عشق
هم میوة قلب مصطفی کیست بگو
بر امّ الائمه بود او نور دوعین
دلبند علیِ مرتضی کیست بگو
هم کعبه و هم منا از او یافت صفا
هم روح به مروه و صفا کیست بگو
مطلوبترین به پیش مخلوق که هست؟
محبوب تمام اولیا کیست بگو
در سجده گهِ شهادتش غرقه به خون
درحال دعا ز حق رضا کیست بگو
آنکس که حرارتش به دلها ماندست
خورشید طلوع کربلا کیست بگو
آن سرخ گل محمدی در عقبا
وان لالة سرخِ کربلا کیست بگو
آن سید و سرور شهیدان جهان
سالار تمام اتقیا کیست بگو
رویش شده آنکه دم به دم روشنتر
از شدت کرب کربلا کیست بگو
آنکس که سرش جدا ز پیکر میخواند
از سورة کهف آیه ها کیست بگو
آنکس که نشد غریب دل با غم او
بر جملة ما غم آشنا کیست بگو
مصباحِ هدای ماخلق آن زیباست
روشنگر راه انبیا کیست بگو
مولای ولایی است آن والا قدر
فرزند ولیّ ِ اولیا کیست بگو
بر جمله سفینه النجات است حسین
سرچشمة چشمة حیات است حسین

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
سید ناصر ولائی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(بگرفت نی نوای خود از نینوای تو) *سید ناصر ولائی زنجانی

283

در مدح امام حسین(ع) -(بگرفت نی نوای خود از نینوای تو) بگرفت نی نوای خود از نینوای تو
کرب و بلاست مشتقی از کربلای تو

داری به حشر جنت و دوزخ در اختیار
ای تک کلید روضة رضوان رضای تو

دربارگاه حضرت حق پاسخی نبود
همپایة الستی قالو بلای تو

در راه حق ای آنکه گذشتی زهستی ات
ریزد خدا تمامی هستی به پای تو

شد سعی حاجیان همه از مروه تا صفا
مروه که سهل کعبه ندارد صفای تو

در امتحان هرچه بلا ای تو روسفید
شد ابتلا نشانة قُرب و ولای تو

خواندی به یاریت همه را روز واقعه
آید بگوش تا به قیامت صلای تو

قربانی منای چه کس بود جان خویش
ای جان نثارحق همه جانها فدای تو

افزون ز یک دو ذبح نبرده منا کسی
هفتاد ودو ذبیح تو شد در منای تو

از عمق جان اگرچه ولایی غزل سرود
هرگز نبود اوج غزل در رسای تو

  • پنج شنبه
  • 27
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

در مدح امام حسین(ع) -(گشته بَر مخلوق عالَم سیّد و سرور حسین) *حاج نادر بابایی

262

در مدح امام حسین(ع) -(گشته بَر مخلوق عالَم سیّد و سرور حسین) گشته بَر مخلوق عالَم سیّدو سَرورحسین
کُلّ اَحرار جهان را در جهان رهبرحسین

برده بَرعرش بَرین روحُ الاَمین قُنداقه اش
حَیّ داور عاشق او عاشق داورحسین

حضرت آدم نموده تَرک اولی در بهشت
حکم هوکرده عمل ازعهدخود بهترحسین

گرزطوفانها هراسان میشود نوحِ نبی
دل بطوفان میزند درکربلا یکسرحسین

یک ذَبیحی گرخلیل آورده بر کوی مِنا
کرده هفتادو دوگُل درکربلا پَرپَرحسین

کورگشت یعقوب اگردرهِجریوسف بَرمَلا
خودکفن پیچیده آری قامت اکبرحسین

دَرمُناجاتش کلیمُ الله بگفت اَرنی اگر
خودجمالُ الله بُوَدحق راکنداَظهرحسین

مردگانی زنده کردعیسی بنِ مریم بادُعا
من گمانم در دُعا کرده توسّل بَرحسین

بارها فرموده طاهامن زِاویم او زِمن
از شَباب جَنّت و برجَنّتی زیوَرحسین

مرتضی انگشترش را داد بَر سائل ولی
میدهد بَرساربان انگشت وانگشترحسین

کاروان عمرما منزل به منزل میرود
منزل اول حسین و منزل آخر حسین

(نادرا)خالق اگرصدهاجهان آردپدید
ازهمه خوبان عالم میشود بَرتَرحسین

  • جمعه
  • 11
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج نادر بابایی

منزلت امام حسین(ع) -(سر گشته ام ز مقتل خوش منظر حسین) *حاج نادر بابایی

226

منزلت امام حسین(ع) -(سر گشته ام ز مقتل خوش منظر حسین) سر گشته ام زمقتل خوش منظر حسین
مِحراب عشق بوده و یا محشر حسین

مَسطوره ای زِصنعت خود، حَیّ لایزال
برعرش و فرش کرده عیان داور حسین

از حق گرفته خط اَمان را هر آنکسی
با معرفت فتاده بدان بَر دَر حسین

والاتر از مقام سلاطین عالم است
شکی مکن که رُتبه ی هرنوکر حسین

آن سوره ای که قلب کتاب اَحد شده
یاسین بود همان بدن بی سر حسین

هرجا که دایر است در آنجا عزای او
آید برای گریه یقین مادر حسین

(نادر) زِکَجمداری دوران مَشو ملول
بَس باشد اَر کند نظری اصغرحسین

  • شنبه
  • 12
  • تیر
  • 1400
  • ساعت
  • 17:10
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

مهر و محبت اهلبیت(ع) -(ما جمله که از آب و گل و طینت خشتیم) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

266

مهر و محبت اهلبیت(ع) -(ما جمله که از آب و گل و طینت خشتیم) ما جمله که از آب و گِل و طینت خشتیم
در پیش ریاحین بهشتی بد و زشتیم
چون دلبر ما بود ز گلهای بهشتی
در خاک دل از تخم گل یار بکشتیم
آن دانه ی مهرش که بدل کاشته بودیم
با خون دل و آب دو چشمان بسرشتیم
چون شد دل ما بارور از مهر ولایت
در سینه حسین زینب و عبّاس نوشتیم
با مهر محمّد و علی فاطمه و آل
روح و تن ما گشت عجین از همه هشتیم
دادند بشارت برو ای یار ولائی
در روز جزا جمله سزاوار بهشتیم
خوش باش "صفا" هاتف غیبی به عیان گفت
حاشا غم حرمان بخوری باطله خشتیم

  • یکشنبه
  • 3
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 22:29
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

در مدح امام حسین(ع) -(مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها) * محسن راحت حق

276

در مدح امام حسین(ع) -(مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها) مادرت راضی شود از من میانِ گریه ها
خوب احیا می شوم آقا ..زمانِ گریه ها

مثلِ چاه زمزمم لبریز از اشکِ زلال..
کاش می شد تا ببّرم من..امانِ گریه ها

وای از آن روزی که خشکیده شود چشمان من
حسّ ِ زیبایی ست بر گونه ..زبانِ گریه ها

زیرِ بارِ روضه هایت پشت عاشق ها شکست
رفته رفته می شوم قامت کمانِ گریه ها

کشته ی اشکی..الهی باز بارانی شوم..
بهرِ من دارد اهمیّت..نشانِ روضه ها

بعدِ رفتن می شود معلوم بر کلّ ِ جهان
چه عوالم بود در سرّ ِ نهانِ گریه ها

یا حسین ..شعارم شد بدون واهمه..
مادرت راضی شود از من میانِ روضه ها

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مناجات با امام حسین(ع) -(در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین) * محسن راحت حق

368

مناجات با امام حسین(ع) -(در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین) در سرِ شوریده ام تنها تو می آیی حسین
زیر دستت می شوم الحق که مولایی حسین

ای ملاحت های دنیا جمع در آئینه ات
معترف هستند اهلِ دل که زیبایی حسین

مثلِ یک قطره رسیدم خدمتت،دریا شدم
داخلِ اندیشه ام برتر ز دریایی حسین

بهترین یار و رفیقِ کودکی هایم..بیا
تا دمِ مردن برایم مثلِ رویایی حسین

در دلم فرمانروایی می کنی یوم الابد
رعیتت هستم خدا راشکر هر جایی حسین

من‌بصیرت یافتم از عشقِ تو در هر نَفَس
داده ای بر دیدگانم باز بینایی حسین

بارِ عصیانِ مرا گویا خریدی با نگاه..
بسکه زیرِ نُه فلک تنها تو آقایی حسین

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:55
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

در مدح امام حسین(ع) -(من نوکر حسینم عالم فدای ارباب) * حسین خدایی زنجانی

630
1

در مدح امام حسین(ع) -(من نوکر حسینم عالم فدای ارباب) من نوکر حسینم عالم فدای ارباب
شامل شده به حالم حتی دعای ارباب

وقتی که چشم گشودم بر این جهان فانی
گفت مادرم که این طفل باشد گدای ارباب

وقتی که لب به صحبت من وا نمودم اول
گفتم پدر و مادر قربان برای ارباب

وقتی که پا گرفتم رفتم به بزم ماتم
دیوانه ش شدم لطف کرده خدای ارباب

گشتم دخیل و گفتم بیمار بی علاجم
شاید شفا دهد لیک من را دوای ارباب

رفتم به کربلایش جانی به جانم آمد
مجنون و عاشقم کرد صحن و سرای ارباب

گفتم که یا ابوالفضل آمد" خدایی" آخر
شوری به شورش افکند سوز دعای ارباب

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 حسین خدایی زنجانی

حضرت امام حسین(ع) -(آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود) * حسین خدایی زنجانی

392

حضرت امام حسین(ع) -(آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود) آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود
همدم خورشید عشقش ناگران عشق بود

سر به سر سر داده اند اینان بر سر نیزه ها
در طبق هم سر سپاه پر توان عشق بود

کوفیان رحمی ندارند ،دل ندارند ماه من
چون علمدار خواهرت در پادگان عشق بود

هیچ نمیگویند ما صاحب عزا هستیم لیک
با لب خشکش رقیه نوحه خوان عشق بود

هرچه کردند صبر بستانند نشد این کوفیان
تازیانه خوردم و گفتند زیان عشق بود

قلب من دردی به خود دارد از زخم زبان
زخم سر کاری نبود چون خیزران عشق بود

مردم از بحر گناه بر پشت بامها امدند
خاک و خاکستر عیار گوهران عشق بود

سالها تحریر نامت را "خدایی" میکند
این توان از در بحر تو طبع روان عشق بود

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 سید تقی سیفی اردبیلی

یا امام حسین(ع) -(‍ کیستم من تا که هم عهدی نمایم با حسین) * سید تقی سیفی اردبیلی

542

یا امام حسین(ع) -(‍ کیستم من تا که هم عهدی نمایم با حسین) ‍ کیستم من تاکه هم عهدی نمایم باحسین
کیستم من تا دهم هردم شعار یا حسین

کیستم من هرکجا پا مینهم دعوی کنم
ای مسلمانان منم مست از می مولا حسین

جَبرئیلم من مگر, مَحرَم شَوَم دربیت یار
اززمین تا آسمان فرق است بامن تاحسین

او کرامت دارد و از در نمیراند مرا
میکند شأن گدائی را بمن اعطا حسین

کاش قدر این کرامت را بدانم تا اَبد
بر سر قول وقرار خود بمانم با حسین

کاش از غفلت نگردم لحظه ای مغلوب نفس
بر کسی مولا نگویم درجهان الّا حسین

  • چهارشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:34
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

حضرت امام حسین(ع) -(ای تکنواز نابغه نینوا حسین) * مرحوم حسین منزوی

818

حضرت امام حسین(ع) -(ای تکنواز نابغه نینوا حسین) ای تکنواز نابغه نینوا، حسین
وی تکسوار واقعه کربلا، حسین

ای از ازل نوشت سواد سرشت خویش
با سرنوشت غربت خود آشنا، حسین

هم جای فدای راه وفا کرده، هم جهان،
هم جان و هم جهان به وفایت فدا، حسین

از امن و عافیت؛ به رضایت جدا شدی
چون گشتی از مدینه جدت، جدا حسین

یک کاروان ذبیح، به همراه داشتی
از فطرت خجسته شیر خدا، حسین

یک کاروان اسیر به همراه داشتی
از عترت شکسته دل مصطفا، حسین

جانبازی ات به منزل آخر رسیده بود
در کربلا که خیمه زدی و سرا، حسین

وز آستین لعنت ابلیس رسته بود
دستی که رگ گسیخت ز خون خدا، حسین

شسته است خون پاک تو،چرک جهان همه
تا خود جهان چگونه دهد، خونبها، حسین

در پیش روی سب و ستم، خیزران چه کرد
با آن سر بریده به جور از قفا، حسین

کامروز هم تلاوت قرآن رسد به گوش
زان سر که رست چون گل خون بر جدا، حسین

چاک افق رسید به دامان آسمان
وقتی فلک گرفت به سوکت عزا، حسین

حتا کویر تف زده را ، اشک شسته بود
وقتی جهان گریست، عزای تو را، حسین

سوک تو کرد زلزله، چندان که خواهرت
زینب فکند ولوله از وا اخا حسین

من زین عزا چگونه نگریم که در غمت
برخاست ناله از جگر سنگ ها، حسین

آزاده باش باری اگر دین نداشتی
زیباترین سفارش مولای ما، حسین

از بعد قرن های فراوان هنوز هم
ما راست ره شناس ترین رهنما، حسین

تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
دریاب مان در این شب تاریک، یا حسین

  • دوشنبه
  • 8
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مختار وطن پرست

حضرت امام حسین(ع) -(سرور و سالار شهیدان عشق) * مختار وطن پرست

625

حضرت امام حسین(ع) -(سرور و سالار شهیدان عشق) سرور و سالار شهیدان عشق
جوهرهء ماهیت جانِ عشق

عشق ز نامش شده پرچم فراز
از هِمَمَش دین شده در اهتزاز

عشق رُوان از پیِ او رهروند
منهج او را همه پیک نُوند

هیکل توحید حق لایری'
صورت مجسوم حکیم العلا

پور ابرمرد شه لافتی
جان سپر حقّ شه اولیا

قلعهء مستحکم دین مبین
اِسپر و آماجگه شهر دین

جلوه گه قاطبهء انبیا
مفخر و سرخیل همه اولیا

زادهء شیراوژنِ روز حنین
ضیغم ببرافکن هیجا، حسین

پنجه نمای ید مولی العلی
قدرت وی کرده به صولت جلی

حیدر کرار صف کارزار
زورنمای هنر ذوالفقار

پی سپرش گردن گردنکشان
قاتل قتّال مروت کُشان

گَرد برانگیز ز گُردان کار
آتش قهار به آب نقار

غالبِ مغلوب که از نهضتش
قدرتیان مات شد از قدرتش

فاتح دوران به دمِ سرخ فام
تکیه زنِ مسند خون والسلام

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 11:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام حسین(ع) -(حسین ای همایون همای سعادت) *آیت الله صافی گلپایگانی

788

در مدح امام حسین(ع) -(حسین ای همایون همای سعادت) حسین ای همایون هُمای سعادت
حسین ای شَه مُلک صبر و شهامت

فروغی زِ نورِ تو خورشیدِ رخشان
زِ دریای جودِ تو کُوثر حکایت

تویی نورِ چشمان زهرا و حیدر
گُلِ احمرِ بوستان رسالت

به پا از قیام تو شد پرچمِ دین
نگون گشت اعلام کُفر و ضلالت

رهاندی تو اسلام از چنگِ اعدا
فزودیش بر عزّت و بر کرامت

جوانمردی و غیرت و همّت تو
زِ ناموسِ دین کرد الحقّ حمایت

الا ای ولیّ خدای یگانه
خداوند اقلیم مَجد و جلالت

فدا کردی اندر رهِ دین و قرآن
جوانان و یاران به کوی شهادت

گذشتی هم از اکبر و هم زِ اصغر
زِ عباس، آن دُرَّ بحرِ شجاعت

زِ یاران نامی و صحب گرامی
شهیدانِ شمشیر اَهلِ شَقاوت

همه عاشقانِ وفا و حقیقت
همه رهروانِ طریق ولایت

همه دشمنِ ظلم و طغیان و عدوان
همه پیشتازانِ راهِ دیانت

شعار همه بود الله اکبر
مرام همه قطعِ نخلِ غوایت

بنازم به آن همّتِ عالی تو
به آن صبر و اِیمان و آن اِستقامت

تو اِعلام کردی به آزاد مَردان
که مرگ است با سر بلندی سعادت

به لطفِ تو دارند چشمِ شفاعت
عُصاة محبان به روزِ قیامت

فدای سرِ اَنورِ بی تن تو
که بر نیزه می کرد قرآن تلاوت

به قربان آن کودکِ شیر خوارت
که تیرِ ستم کرد او را سَقایت

اَیا مالکِ مُلک حُسن و معالی
اَیا معدنِ جود و فیض و سخاوت

از این وضعِ دوران و از شدّتِ دهر
مرا هست بر درگهت بس شکایت

سخن در جناب تو سربسته گویم
که اَبلغ بُود از صراحت کنایت

به (لطفی) ببخشی اگر هر دو عالم
نباشد شگفت ای محیطِ کرامت

نباشد مرا بیم از نارِ دوزخ
ببینی به من گر به چشم عنایت

  • دوشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 16:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

عشقِ اول-آخرم افراط کرد * مرضیه عاطفی

631

عشقِ اول-آخرم افراط کرد عشقِ اول-آخرم افراط کرد
سایهٔ روی سرم افراط کرد

تا نیفتد از لبم ذکر حسین(ع)
تا که باشد باورم افراط کرد

وقت عصیان خوب شد در بستنِ
چشمم و بال و پرم افراط کرد

داد توفیق زیارت! بلکه در
بردنِ تا به حرم افراط کرد

روضه خوان میخوانْد و او در دادنِ
رزق چشمان ترم افراط کرد

حضرت نِعم الطبیب است و عجیب
در شفای مادرم افراط کرد

در عنایت های نابش بیشتر
دید وقتی مضطرم افراط کرد

در گدایی کاهلی کردم ولی
تا بخواهی در کرم افراط کرد!

  • پنج شنبه
  • 1
  • اردیبهشت
  • 1401
  • ساعت
  • 19:19
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها (مناجات امام حسین ع ) * رامین برومند

243

شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها (مناجات امام حسین ع ) مناجات امام حسین

از ذره کمتریم ، تو ای فوق نور بخر
ما جنس بنجلیم ولی تو به زور بخر
.
شیرین ترین بهانه ی اشک فقیر ها
مردانگی کن و دوسه تا اشک شور بخر
.
اینها که از برای سلیمان ملاک نیست
بدنیست یک ضرر کنی اینبار ، مور بخر
.
در کار خیر حاجت این استخاره نیست
یک بنده هم سوای همه با قصور بخر
.
من توبه میکنم ، بخدا دیر میشود
پرونده ام ببین نشده تا قطور بخر
.
با صد امید بر سر راهت نشسته ایم
یک بار هم بیا کن از اینجا عبور بخر
.
بی معرفت منم تو کرامت کن از کرم
گرچه بد است «زائر»تان را به زور بخر

رامین برومند (زائر)

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:59
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

در زمینه حرم امام حسین (ع) -(ایکه هستی سرتا به پا رحمت) * رضا یعقوبیان

270

در زمینه حرم امام حسین (ع) -(ایکه هستی سرتا به پا رحمت) ایکه هستی سرتا به پا رحمت
سومین گل ز گلشن عصمت
در حریمت حسین شدم دعوت
در حرم داده ای به من عزت

شکرلله که گشته مهمانت
پدر و مادرم به قربانت

تو گل باغ حیدری مولا
نور چشم پیمبری مولا
اسوه ی صبر کوثری مولا
در سخاوت چو مادری مولا

تو گلی من خار گلستانت
پدر و مادرم به قربانت

جنت شیعه کربلای تو
قلب شیعه همیشه جای تو
در دل ما بود ولای تو
شد خریدار تو خدای تو

شده گسترده خوان احسانت
پدر و مادرم به قربانت

کربلایت بود بهشت من
مهر و حب تو در سرشت من
شد عجین با تو سرنوشت من
کن نگاهی به روی زشت من

دست من تا ابد به دامانت
پدر و مادرم به قربانت

گرچه در گلشنت حسین خارم
گریه بر کربلا شده کارم
در دو عالم فقط تو را دارم
نظری کن بر این دل زارم

من که هستم همیشه مهمانت
پدر و مادرم به قربانت

یا حسین شاه کربلایی تو
کعبه و زمزم و صفایی تو
پای تا سر همه سخایی تو
درد ما را حسین دوایی تو

این من و جود و عفو و غفرانت
پدر و مادرم به قربانت

تویی ملجأ، تویی پناه من
نظری کن به اشک و آه من
بر تو باشد حسین نگاه من
شد مرامت چراغ راه من

در دل ماست نور ایمانت
پدر و مادرم به قربانت

من سراپا شورم و احساسم
غرق عطر و بوی گل یاسم
ریزد اشک به سان الماسم
ریزه خوار سفره ی عباسم

من که هستم همیشه گریانت
پدر و مادرم به قربانت

عاقلان زمانه مجنونت
شیعه تا روز حشر مدیونت
جود و ایثار و عشق مرهونت
زنده شد دین احمد از خونت

فخر عالم همه شهیدانت
پدر و مادرم به قربانت

به تو و پاره پاره پیکرت مولا
تن صد چاک اکبرت مولا
حنجر پاک اصغرت مولا
ناله و اشک خواهرت مولا

بنگر گریه ی محبانت
پدر و مادرم به قربانت

شده پرپر گلان بستانت
غرق خون پاره های قرآنت
شده آواره روح و ریحانت
تا دم مرگ شیعه نالانت

تو چو جانی و زینبت جانت
پدر و مادرم به قربانت

چه گذشت در وداع آخر تو
بر تو و غم رسیده خواهر تو
بنشست یا حسین برابر تو
زینب تو به جای مادر تو

بوسه زد بر گلوی عطشانت
پدر و مادرم به قربانت

غرق خون پیکرت حسین من
خاک شد بسترت حسین من
روی نیزه سرت حسین من
در فغان خواهرت حسین من

در ره دین فدا شده جانت
پدر و مادرم به قربانت

غنچه‌های تو چیده شد مولا
سینه ی تو دریده شد مولا
سرت از تن بریده شد مولا
قد زینب خمیده شد مولا

خواهر داغدیده حیرانت
پدر و مادرم به قربانت

نام پاک تو اعتبار من
نوکری تو افتخار من
کن نگاهی به شام تار من
گریه بر تو همیشه کار من

من (رضایم) همیشه نالانت
پدر و مادرم به قربانت

  • چهارشنبه
  • 28
  • دی
  • 1401
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

امام حسین -(به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه ) * احسان نرگسی رضاپور

296

امام حسین -(به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه ) به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه
به عشق بی بَدَلت مبتلا شدیم همه

نداشتیم پناهی ولی خدا را شکر
که با رقیه ی تو آشنا شدیم همه

پیمبران همگی در غمت گریسته اند
غم تو بود که اهل بُکا شدیم همه

گره گشایی و ما را سوا نکردی تو
میان کشتیِ عشقِ تو جا شدیم همه

چه شد که پرچم تو شد تمام زندگی ام
چه شد که دربه درِ کربلا شدیم همه

«حسین‌» را به علی اکبرش قسم دادیم
حسین خواست که حاجت روا شدیم همه

«حسین» را ته گودال زیر و رو کردند
عجیب نیست که صاحب عزا شدیم همه

  • چهارشنبه
  • 12
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 14:27
  • نوشته شده توسط
  • احسان نرگسی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

یا حسین(ع) _ای حسین ای همه ی باور من * اسماعیل تقوایی

435

یا حسین(ع) _ای حسین ای همه ی باور من ای حسین(ع)

ای حسین ای همه ی باور من
به فدایت پدر و مادرمن

کاش بودم که در آن دشت بلا
قطع میشد به ره تو سر من

کودکی بودم وعاشق گشتم
برده ای دل زمن ای دلبر من

ساقی میکده ی داور، تو
شده پر از می تو ساغرمن

کاش آیی به برم مولایم
وقت مردن به دم آخر من

دلخوشم اینکه به محشر گویم
نوکرم، هست حسین سرور من

شعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1402
  • ساعت
  • 21:52
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟) * فواد کرمانی

381
3

امام حسین(ع) -(آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟) آنکه جانان طلبد بهر چه خواهد جان را؟
ترک جان گوی اگر می‌طلبی جانان را

قرب جانان هوس هردل وجانی‌ست ولی
دل کسی داد به جانان که نخواهد جان را

کیست آن بنده زیبنده به جز نفس حسین
که به لطفی اثر از قهر برَدسبحان را؟

بحر موّاج کرم اوست که با تشنه لبی
نخورد آب و دهد آب، لب عطشان را

خالق عزوجل کرد ز ایجاد حسین
ختم بر امّت خاتم، کرم و احسان را

دید پیش از گِل ما، بار گنه بر دل ما
کآفرید از پی این درد، خدا، درمان را

مظهر اسم "عفُوّ" ست چو این منبع جود
مغفرت جوی و بدین اسم بجو غفران را

رحمت واسعه نامش برِ خاصان خداست
که رحیمیّت از این اسم بود رحمان را

یادِ ابروش به چشم دل من شمشیری‌است
که بدین تیغ، موحد بکشد شیطان را

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:17
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(عشاق جهان عاشق و دلدار حسین است) * رضا ماه پری زنجانی

69

امام حسین(ع) -(عشاق جهان عاشق و دلدار حسین است) ______________
عشاق جهان عاشق و دلدار حسین است
عالم همه مدیون و بدهکار حسین است
.
امروز اگر نام حسین ورد زبانهاست
چون زینب کبری مدد کار حسین است
.
نازم به شهیدی که بود شهره به عالم
جانها همه قربان علمدار حسین است
.
جاروب کش درگه او مریم و سارا
جبریل امین خادم دربار حسین است
.
یکسر همه عشاق جهان تا ابدوالدهر
در سایه گسترده دیوار حسین است
.
هیهات من الذله که گویند جماعت
این در گهربار ز گفتار حسین است
.
زیبایی یوسف به جهان گر شده شهره
او هم به تماشا سر بازار حسین است
.
این مردم آزاده دنیاست که هر سال
با پای پیاده همه زوار حسین است
.
امنیت زوار در این وادی غربت
بر عهده عباس وفادار حسین است
.
گفتم که تورا (ماه پری)ذکر زبان چیست
گفتا که سرود لبم اذکار حسین است
_________________

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(من جیره خور خوان حسینم به کسی کار ندارم) * رضا ماه پری زنجانی

114

امام حسین(ع) -(من جیره خور خوان حسینم به کسی کار ندارم) من جیره خور خوان حسینم به کسی کار ندارم
چشمم به عنایات حسین و جزء او یار ندارم

باعشق حسین زنده ام و در همهء عمر
عمریست جزء او همدم و دلدار ندارم

بگذار به من طعنه زنند و همه خندند
نوش است مرا شکوه به گفتار ندارم

گر یار پسند به کسی نیست نیازم
من چشم طمع بر در اغیار ندارم

جان شسته ام از مال و منال کم دنیا
جز جان به رهش عرضه به بازار ندارم

اربابم حسین است و دلم در گرو او
این گفته ام و قصد به تکرار ندارم

گلزار بهشت باشد هر آنجا که حسین است
بی نام حسین میل به گلزار ندارم

پیراهن احرام من این جامهء مشکیست
این جامه بپوشم ز کسی عار ندارم

در کوی وفا گرد حرم بحر طوافم
میگردم اگر چه دل بیدار ندارم

از خانه به هیئت همه شب سعی و صفایم
تقصیر به جز اشک گهربار ندارم

گر اهل ادب خرده به اشعار تو گیرند
گو(ماه پری)بهتر از این کار ندارم

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ورود محرم -(میرسد بر جسم و جانم عطر و بوی کربلا) * رضا ماه پری زنجانی

78

ورود محرم -(میرسد بر جسم و جانم عطر و بوی کربلا) میرسد بر جسم و جانم عطر و بوی کربلا
میبرد نام حسین دل را بسوی کربلا

گو به عشاق حسین رخت عزا بر تن کند
اشک باید ریخت از دیده به جوی کربلا

ای که از دارو و درمان خسته ی اینکه بیا
درد تو درمان شود با خاک کوی کربلا

تکیه ها بر پا شده در کوچه های شهر ما
میرسد بر گوش هر دم گفتگوی کربلا

طشت ها پر شد ز آب و قلبها در تاب و تب
هرکه نوشد میشود مست از سبوی کربلا

سجده بر سجاده خون کرد حسین فاطمه
عالم و آدم گریست خون شد وضوی کربلا

بعد قتل شاه دین بادی وزان شد در زمین
خاک غم بارید گمانم چون به روی کربلا

کن توسل از دل و جان بر عزیز فاطمه
(ماه پری)داری اگر تو آرزوی کربلا

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

امام حسین(ع) -(حسین در کربلا مکتب بنا کرد) * عبادی طارمی

160

امام حسین(ع) -(حسین در کربلا مکتب بنا کرد) حسین در کربلا مکتب بناکرد
حریم کفر و ایمان را جدا کرد

عیان کرد ظلم عدوان علی را
جفا بر عهدشان را برملا کرد

دلیل اش را کسی ازاو نپرسید
چرا او حج خود نیمه رهاکرد

غدیر دیگری در کربلا شد
علی خواهان سابق راصداکرد

هدف ازخلقت وخلق خداگفت
برای ان هدف جان رافدا کرد

هرآنکس که گرفت دامان اورا
به راه جنت او را آشنا کرد

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

امام حسین(ع) -(دل بریدیم از همه ی عالم) * عبادی طارمی

96

امام حسین(ع) -(دل بریدیم از همه ی عالم) دل بریدیم از همه ی عالم
دلخوشیم آقا زیراین پرچم

ای شاه کربلا محبوب قلب ما
بر عاشقان خود لطفی کن ای آقا

باعشق وایمان پیرو خط شماهستیم
ما عاشقان نهضت کربوبلا هستیم

تازنده هستیم آقا اسم تورا میخوانیم
در انتظار مهدی تاپای جان می مانیم

بی عشقت آقا لحظه ها همه رنج وغمه
تو قلبمون نقش و نگار دوتا حرمه

▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁

در عراق و شام زده اییم سنگر
همه مون هستیم مطیع رهبر

با کفر و با عناد ما کرده ایم جهاد
درزیرسایه تون آباده این بلاد

ما با دل و جان حامی این انقلاب هستیم
با چایی هییت اقا مسرور و سرمستیم

ماحامی مظلومیم درسایه ی معصومیم
در بین اهل عالم به عاشقی محکومیم

دنیامون اقا پرازظلم و جور و ستمه
ملجا ما در ظلمت این عالم علمه

▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁▁

حرم زینب پادگان ماست

هرجاکه باشیم دلمون اونجاست

نیرنگای یهود دیگر نداره سود

ترسی نداریم از عصیانگروعنود

در انتظار مهدی گم گشته می مانیم

هرصبح جمعه ازبرایش ندبه میخوانیم

عشق شهادت داریم درراهمان هشیاریم
ماحامیان محو تکفیرواستکباریم

شعار مونو توی دنیا می دونن همه

درجبهه ی حق همیشه شیعه پیش قدمه

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:27
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

نوکر ارباب(ع) -(نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست) * عبادی طارمی

87

نوکر ارباب(ع) -(نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست) نوکر شده گر نام من امروز غمی نیست
نوکر شدنم برشه دین چیز کمی نیست

بی عشق حسین مرده بود این تن وجانم
جزعشق حسین بر بدن زنده دمی نیست

گرخواهم از آن وصف و ثنایش بنویسم
درشان ومقامش چه نویسم قلمی نیست

هر جا بروم باز دلم سوی حسین است
جز درگه او ملجا و مهد کرمی نیست

هر لحظه ز دستش همه انعام بگیرند
این بخشش شاهانه زپیشش رقمی نیست

چون یاور او باشد ابالفضل دلاور
در رزم و وفا لنگه ی سقا تهمی نیست

گر جمله جهان راه حسین را بگزینند
والله که در روز جزا متهمی نیست

گر مقبره اهل یقین جمله طهوراست
اقدس تر از آن کربوبلایش حرمی نیست

مجنون شده عالم ز تماشای نگارم
دیوانه ی این باب کرم را عدمی نیست

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:53
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(غرق طوفانم نجاتم می دهی) * رسول چهارمحالی

126

امام حسین(ع) -(غرق طوفانم نجاتم می دهی) غرق طوفانم نجاتم می دهی
قطره ای آب حیاتم می دهی

تشنه ی عشق توام مولای من
جرعه ای آب فراتم می دهی

هیچ باکی نیست از روز حساب
خودحسابِ واجباتم می دهی

مادرت داده مرا اذن حضور
اشک درصوم وصلاتم می دهی

در شب اول تو می آیی حسین
وعده ی وقت مماتم می دهی

به چه شیرین است طعم روی یار
در ره عشقت ثباتم می دهی

ای پناه بی پناهان یا مجیر
من گدایم تو زکاتم می دهی

نوکری بر درگهت فخر من و
اجر نوکر رابه ذاتم می دهی

آرزوی روضه خوان و سینه زن
یک شب جمعه براتم می دهی

در حرم با مادر و ام البنین
روضه در فُلکِ نِجاتَم می دهی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

امام حسین(ع) -(از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست) * رسول چهارمحالی

110

امام حسین(ع) -(از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست) از آ ن روزی که گشتم مُحْرِمِ دوست
دل من آهوی سر گشته ی اوست
زبان اَلْکَنْ میان واژه مستم
حسینا دوستت دارم تو را دوست
الا صیاد من صیدی به دامم
دراین صحرا دل من همچو آهوست
شبی در خواب دیدم روی عرشم
میان آن حرم در دست جاروست
میان عشق بازی های در صحن
نظر بر پیچش ابرو از آن موست
میان خادمان بودم شب عید
ضمانت کردنش آرام آهوست
حرم نه کعبه ی دلهای پر سوز
دخیل دل به سوی طُره ی موست
من از روز اَزل دل بر تو دادم
دلم سرگشته ی این بام واین کوست
غلامی رو سیاهم عبد صالح
غلام تو گنهکار است و پُر روست
به جز درب کراماتت ندارم
حسین آرامش دشت هیاهوست
پیمبر چشم اسلام است بی شک
حسین آیینه دار چشم و ابروست
حسین از من ، من از آنِ حسینم
نشان از گوهر ارزنده ی اوست

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

مدح امام حسین(ع) -(اشرف اولاد پیمبر تویی) * رسول چهارمحالی

79

مدح امام حسین(ع) -(اشرف اولاد پیمبر تویی) اشرف اولاد پیمبر تویی
نور دل ساقی کوثر تویی

نیست هراسی ز قیامت چرا؟
شافع این صحنه ی محشرتویی

گل پسر فاطمه و مرتضی
بر حسن آن جان برادر تویی

فطروس پر سوخته دارد نظر
بر پر قنداقه که دلبر تویی

گفته به شأن تو رسول امین
هستی و مستی پیمبر تویی

آنکه علمدار هدایت شود
پرچم سُرْخِ و شه پرپر تویی

آدم و موسی و مسیح نبّی
گریه کنش بوده مکرر تویی

سید خوبان بهشتی حسین
گفته خدا والی و رهبر تویی

آنکه به مقتل برود تشنه لب
زخمی صد دشنه و خنجر تویی

شکر خدا دل به شما بسته ایم
خون خدامصحف بی سرتویی

حقِ لثارات بشر یا حسین
کشتی دین عشقِ مصور تویی

  • پنج شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد