امام هادی علیه السّلام

مرتب سازی براساس
 محسن راحت حق

مدح حضرت امام هادی(ع) -( شیعه را انفاسِ تو غرقِ سعادت می کند) * محسن راحت حق

443

مدح حضرت امام هادی(ع) -( شیعه را انفاسِ تو غرقِ سعادت می کند) شیعه را انفاسِ تو غرقِ سعادت می کند
«جامعه»هر عاشقی را با ولایت می کند

«جامعه»یعنی که مجموعِ زیارتنامه ها
ما که نه!!صاحب زمان آن را قراءت می کند

معرفت آموختم در مکتبِ الفاظِ تو
نامِ زیبایِ تو دنیا را هدایت می کند

واژه ها در محضرت سر را فرود آورده اند
جمله ها در پیش ات احساس ِ حقارت می کند

«یا علی ابن محمّد»دهمین آیینه دار
زیرِ چترِ مهرِ تو«ساءل»سیادت می کند

زاده ی بابُ الحوائج،جانِ بابایت جواد
نوکرت دارد تمّنایِ رفاقت می کند

یک برات ِ سامرا می چسبد ای ابنُ الکرم
بار را بسته گدا،قصدِ زیارت می کند

تا به کی دلواپسی تا کی خُماری؟لطف کن
با زبان بی زبانی دل شکایت می کند

کی رسم‌ بر مرقدِ ششگوشه ات در سامرا
لطف والطاف شما آخر عنایت می کند

  • دوشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

مدح امام هادی(ع) -( دهمین چشمه ی جوشنده ی این آبادی) * مهدی جهاندار

399

مدح امام هادی(ع) -(  دهمین چشمه ی جوشنده ی این آبادی) دهمین چشمه ی جوشنده ی این آبادی
آیه ی نور علی نور، حدیث شادی

چارمین نام علی، صبر و وقار علوی
خلق و خوی رضوی، معرفت سجادی

هرکه گمراه شد از عشق، "فلا هادی له"
هرکه دنبال شما بود، "و انت الهادی"

کی شود مژده ی قدقامت فرزند تو را
جبرئیل آرد و آید به مبارکبادی

ای که باران به اشارات شما می بارد
تشنه لب چشم به راهند هزاران وادی

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:41
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امام هادی(ع) -( باز هم سجده به پای سنگ‌ها و چوب‌ها) * مهدی جهاندار

381

مدح امام هادی(ع) -( باز هم سجده به پای سنگ‌ها و چوب‌ها) باز هم سجده به پای سنگ‌ها و چوب‌ها
بارالاها پس کجا رفتند آدم خوب‌ها

إهدِنا را قوم أنعمتَ علیهم گفته‌اند
منکر هادی وَلا الضّالین تر از مغضوب‌ها

ای میان دفتر آشفته‌ی تاریخ گم
سال‌ها در جستجویت ابن شهرآشوب‌ها

یک مرید آستان‌بوس تو شاه عبدالعظیم
عاشقان دیگرت ایّوب‌ها یعقوب‌ها

باز هم بزم شراب است و تعارف می کنند
سوی دریای طهارت جامی از مشروب‌ها،

وای بر ما که امام خویش را نشناختیم
ورنه این آبی است در دستان هاون‌کوب‌ها

بعد از این صحن تو و مژگان چشمان ترم
خاک کفش زائران عشق است و این جاروب‌ها

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 15:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امام هادی(ع) -( ای روشنیِ هر راه؛ یاهادی الائمه(ع)) * مرضیه عاطفی

487

مدح امام هادی(ع) -( ای روشنیِ هر راه؛ یاهادی الائمه(ع)) ای روشنیِ هر راه؛ یاهادی الائمه(ع)
معشوق ناب و دلخواه؛ یاهادی الائمه(ع)

در آسمان و در عرش پیچیده ذکر خیرت
خورشید گفته با ماه؛ یاهادی الائمه(ع)

تضمین شده هدایت قطعا برایِ هر که
بر دل نوشته با آه... یاهادی الائمه(ع)

یوسف قنوت برداشت محض برادرانش
میگفت در دلِ چاه؛ یاهادی الائمه(ع)

در مرز کفر و ایمان، هنگام درد و درمان
در لحظه های جانکاه؛ یاهادی الائمه(ع)

ذکر توسل هر عاصیِ توبه کرده
ذکر لبان گمراه؛ یاهادی الائمه(ع)

در صحن سامرایت حاجت گرفت زائر
با شوق گفت هرگاه؛ یاهادی الائمه(ع)

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

مدح امام هادی(ع) -( فرزند جوادی و کریمی ، آقا) * علی ساعدی

522

مدح امام هادی(ع) -( فرزند جوادی و  کریمی ، آقا) فرزند جوادی و کریمی ، آقا
صدشکر، چراغ زندگیمی آقا

گمراه نمی شود کسی وقتی تو
هادی به صراط مستقیمی آقا

  • یکشنبه
  • 19
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 رامین محمد زاده

در مدح حضرت امام هادی(ع) -(شاعر چه گوید آخر از شاهکار هادی) * رامین محمد زاده

356

در مدح حضرت امام هادی(ع) -(شاعر چه گوید آخر از شاهکار هادی) شاعر چه گوید آخر از شاهکار هادی
شعر و غزل ،قصیده گشته خمار هادی
در عقل‌ها نگنجد شان و وقار هادی
اندیشه‌های ناب‌اش شد ذوالفغار هادی
هیهات مِنَ الذت باشد شعار هادی

افعال خلقت اش از دور زمان فرا تر
شان ملازمانش از اِنس و جان فرا تر
القاب بی مثالش از آسمان فرا تر
باشد کمالِ وصفش از واژگان فرا تر
گویم چه ها ز وصف صدها هزار هادی

اونغمه خوان عشق است چون داستان عشق است
بر پیکر عدالت او روح و جان عشق است
چون ثامن الائمه کهف الامان عشق است
بی مِثل و بی بدیل است از خاندان عشق است
بی عسیب و نقص باشد ائیل و تبار هادی

در ماهتاب رویش نور خدای عالم
نام شریف ایشان باشد دوای عالم
همچون حسین عزیز خیبر گشای عالم
جَدش نبی و مام‌اش فخر النسای عالم
تنها خدای عالم داند عیار هادی

شهزاده‌ی زکات است او منجیِ صلات است
گویم چه‌ها ز وصفش او فخر کائنات است
خضر نبی بداند او چشمه‌ی حیات است
نامش سرود لب‌ها در محشر و صراط است
مانده قلم چه گوید از افتخار هادی

او مشعل هدایت مدیون او امامت
سرتا به پا جلالت آئینه‌ی شرافت
سردارِ با صلابت آموزگار غیرت
باشد گدای کویش شان و وقار شوکت
محشر به پا نموده پروردگار هادی

رایج ائدوب وجودی بازار سامرانی
جناته دوندروبدی گلزار سامرانی
تحویل آلور به شخصه زوار سامرانی
نابود ائدوب دعاسی بیزار سامرانی
الله اولوب همیشه چون غمگسار هادی

فتح ایلموشدی دشمن ظلمیله سامرانی
گورموشدولر آدامسیز بو شاه ماسوانی
حیدر کیمی تکیدی پیغمبرین نشانی
نام علی دیلنده سردارِ آسمانی
تا لحظه‌ی شهادت اولموشدی یار هادی

  • چهارشنبه
  • 22
  • بهمن
  • 1399
  • ساعت
  • 22:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

در مدح امام هادی(ع) -(ای هدایت گر! هدایت کن که گمراهم هنوز) * محسن راحت حق

549

در مدح امام هادی(ع) -(ای هدایت گر! هدایت کن که گمراهم هنوز) ای هدایت گر!هدایت کن که گمراهم هنوز
بی خودم از خویشتن سرگشته ی راهم هنوز
کاش لبریزم کنی از معرفت..فرزندِ عشق
هرکه هستم هر چه هستم عبدِ درگاهم هنوز
راه را گم کرده ام دستی بگیر ای محترم
یک نگاهی کن اسیرم بند در آهم هنوز

دهمین خورشیدِ عرفان..حضرت والا مقام
بر تو و بر نامِ زیبای تو آقاجان سلام

رو به شهرِ سامرا کردم به قصدِ یک نگاه
حضرت هادی پناهم می دهی آقا پناه
مستحقم ..بینوایم.. بیکسم دلواپسم
مانده ام بدجور در گردابها و در گناه
از شما شرمنده ام ای کاش تطهیرم کنید
می پسندی که بمانم دلشکسته رو سیاه

دهمین خورشیدِ رحمت بی شما دق می کنم
یک براتی که بدون سامرا دق می کنم

ای علی چارمین.. بدجور حیرانت شدم
می شود یک روز بینم تا که دربانت شوم
ریزه خواری می کنم در پای این سفره ببین
این منم محتاج یک تکه از آن نانت شدم
کاش می شد تا بخوانی در حریمِ سامرا
طاقتم رفته ز کف بنگر که بارانت شدم

هادی آل پیمبر بال و پر بشکسته ام
چشم امیدم را به دستت بسته ام

  • پنج شنبه
  • 14
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام هادی(ع) -(چشمان تو را چشمه ی زمزم دیدم) * محمد حبیب زاده

297

در مدح امام هادی(ع) -(چشمان تو را چشمه ی زمزم دیدم) چشمان تو را چشمه ی زمزم دیدم
محوت شدم و سجده کنان باریدم

آیینه ی ذات قل هوالله احد
در ذات تو ذات ربنایی دیدم

غرق تو ذات ربناییت شدم
آنگاه تو را به نام‌ رب نامیدم

با معجزه ی خنده ی تو زنده شدم
عاشق شدم و عشق تو را فهمیدم

حاجی شدم و از هجر خال لبت
پا تا به سرم لب شدم و بوسیدم

بر خاتم خود نام تو را حک کردم
تا بلکه شود فدای عشقت گردم...

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

در مدح امام هادی(ع) -(خوشا سَری که شَود خاکِِ پای حَضرتِ هادی) *سید محمد رستگار

149

در مدح امام هادی(ع) -(خوشا سَری که شَود خاکِِ پای حَضرتِ هادی) خوشا سَری که شَود خاکِِ پای حَضرتِ هادی
خوشا دِلی که پَرد در هوای حَضرتِ هادی

به چِشمِ بَسته خدا را به روی باز بِبینَد
به دیده هر که نَهد خاکِ پای حَضرتِ هادی

زِ قَبر و بَرزخ و فَردای مَحشرَش نَبُود غَم
کسی که زادِ رَهش شد وِلای حَضرتِ هادی

به سیم و زَر نَکُند اِعتنا کسی که به عالَم
طَلب کُند نظرِ کیمیای حَضرتِ هادی

به سَعی بَنده نَیایَد به دستِ، قُربِ خداوَند
مَگر که دَرک کُند دِل، صَفای حَضرتِ هادی

کسی که جانِ جَهان بُود، داد جان به غَریبی
هِزار جانِ مُقدّس فَدای حَضرتِ هادی

نَدانم این که به دُوران چه ها رَسید به جانَش
زِ کینهء مُتوَکّل، دَغای حَضرتِ هادی

به یادِ بَزمِ شَرابِ یَزیدِ سُفلَه فِتادَم
که بِزمِ خَمر شد از کینه، حَضرتِ هادی

به یادِ چُوب و لَبانِ حُسین گَریم و گُویم
نبُود چُوبِِ جَفا از برای حَضرتِِ هادی

چه خِیر بِهتَر از این #رستگار را که زِ تُوفیق
رَسید بر درِ سُلطان، گِدای حَضرتِِ هادی

  • یکشنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1402
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد