امام هادی علیه السّلام

مرتب سازی براساس
 سید پوریا هاشمی

یا امام هادی ع -(علی الدوام‌ نمک گیر دست خوبانم) * سید پوریا هاشمی

731

یا امام هادی ع -(علی الدوام‌ نمک گیر دست خوبانم) علی الدوام‌ نمک گیر دست خوبانم
چه سِرّی است در این رابطه نمیدانم!

سوار کشتی شان‌ میکنند سگ را هم..
کنار نوح‌ که هستم چه غم ز طوفانم

فقط به دامن آل علی دخیل شدم
اگر چه تر شده با هرگناه دامانم

سلام حضرت هادی! سلام اربابم!
بگیر دست مرا خسته ام پریشانم

به زیر دست شما تربیت شدم یک‌ عمر
همیشه نان تو بوده به زیر دندانم

بیا که‌ پوزه بمالم به پات آقا جان
مرا تو شیر حسابم‌ بکن نه انسانم

دلم‌ گرفته برایت غریب جان دادی
برای مادرتان باز روضه میخوانم

عزا عزا! جگر فاطمه شرر دارد
علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد

مصیبت است که از دوستان جدا باشی
اسیر هر شبه ی نانجیب ها باشی

دلت برای مدینه همیشه پر بزند
ول

  • دوشنبه
  • 20
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 18:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

نذر امام هادی(ع) -(چی میشه که منم امروز میونِ زائرات باشم؟) * منصوره محمدی مزینان

671
1

نذر امام هادی(ع) -(چی میشه که منم امروز میونِ زائرات باشم؟) چی میشه که منم امروز میونِ زائرات باشم؟
گدای کوچه هایِ باصفایِ سامرات باشم

تموم آرزوم اینه یه بارم که شده حتی
بیام تا خادم و جاروکشِ صحن وسرات باشم

نیاد اون لحظه هایی که ...جداشم از در خونه ات
خدا میدونه دوس دارم همیشه خاک پات باشم

ببار ای حضرت بارون که خیلی این روزا تشنَه م
می شم سیراب وقتی که تو صحنِ باصفات باشم

چه حسِّ خوبیه...کنجِ رواق عاشقیت من هم
یه روضه خون واسه جدِ غریبِ کربلات باشم

نمی خوام تاج شاهی رو ، تویی بالاترین ثروت
چی کم دارم توی دنیا تا وقتی که گدات باشم؟

  • سه شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن صرامی

یا امام هادی علیه السلام -(بخشيده اي معنا هدايت را يقينأ) * محسن صرامی

523

یا امام هادی علیه السلام -(بخشيده اي معنا هدايت را يقينأ) بخشيده اي معنا هدايت را يقينأ
نور تو جان داده عبادت را يقينأ

ما ريزه خورهاي مضيف سامرائيم
مديون خود كردي كرامت را يقينأ

ازبس كريمي در حريم تو نديده
هرگز گدا رنگ خجالت را يقينأ

بي جامعه هرگز نمي فهميد عالم
معنا و مفهوم امامت را يقينأ

تو رحمه اللهي به عينه ميشود ديد
در بخشش تو جود و رحمت را يقينأ

باشد شروع و ختم هر كاري به دستت
پس ميكني بر پا قيامت را يقينأ

معناي انتم نور الاخيار است سنگين
مومن گرفته از تو عزت را يقينأ

گل كرده اي با گريه بر شاه شهيدان
در سجده هايت مهر تربت را يقينأ

هرگز نخواهي برد تا روز قيامت
از خاطرت آن شام ظلمت را يقينا

مي را تعارف كرد بر آيات تطهير
حس كرده اي آن لحظ

  • سه شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مجتبی خرسندی

مرثیه امام هادی علیه السلام -(در دلت لحظه‌های آخر عمر) * مجتبی خرسندی

212
1

مرثیه امام هادی علیه السلام -(در دلت لحظه‌های آخر عمر) در دلت لحظه‌های آخر عمر
کوهی از غصه‌ها و از غم‌هاست
چه بگویم، خودت که میدانی
زهر ارث سلاله‌ی زهراست

در روایات ما چنین نقل است:
که تو را برده‌اند بزم شراب
شکر، با تو نبوده در این بزم
نه رقیه، نه زینب و نه رباب

شکر حق، در میان مردم شهر
حرمت خانواده‌ات نشکست
طفل شش ماهه‌ات نشد پرپر
یا که شمری به سینه‌ات ننشست

ساربانی نبود و از دستت
کسی انگشتری نبرد آقا
سر تو روی نیزه‌ها که نرفت
خیزران بر لبت نخورد آقا

بی‌کفن نیستی و شکر خدا
پسرت هست تا کند کفنت
گر چه با زهر کین شهید شدی
تیر باران نشد ولی بدنت

  • سه شنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 15:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

غزل مرثیه تقديم به امام هادي عليه السّلام -(در غربت اين شهر چون جانت فدا شد) * محمد قاسمی

985
1

غزل مرثیه تقديم به امام هادي عليه السّلام -(در غربت اين شهر چون جانت فدا شد) در غربت اين شهر چون جانت فدا شد
شرمندگی از تو نصیــب سامرا شد

این خاك اگر تا حال سُرِّ مَنْ رَایٰ بود
بعد از عـروجت تا ابد دار العزا شد

بودی علی سـوّم آل علی که
در حقّ تو مثل علی خیلی جفا شد

نفرین بی پایان بر آن رذلی که از بغض
راضی به قتل دوّمين ابن الرّضا شد

یک نیمه شب از خانه بیرونت کشیدند
طوری که ماه از شرم تو قدّش دوتا شد

پای برهنه پشت مرکب می دویدی
خار از ادب پيش قدمهاي تو پا شد

بستند وقتی ریسمان را دور دستت
زهرا دوباره ناله اش واویلتا شد

شکر خدا ناموست آن شب در امان بود
با آن كه با جور عدو از تو جدا شد

امّا مدینه داستان آنگونه شد که
شرمنده ی بانوي خانه مرتضی شد

روضه چرا از جاي د

  • یکشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:25
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر و سبک شور امام هادی(ع) -(منم غلام امام هادي مست كلام امام هادي) * محمد قاسمی

761
3

متن شعر و سبک شور امام هادی(ع) -(منم غلام امام هادي  مست كلام امام هادي) منم غلام امام هادي مست كلام امام هادي
ايل و تبارم دار و ندارم فداي نام امام هادي
شيعــه ي اثناعشري ام
شكر خدا كه حيدري ام
من سـگ آستـان قـدسِ
پدر امــام عسـكــري ام
جانم جانم به صفاي صحن سامرا
جانم جانم به نوه ي حضرت رضا
يابن الزّهرا يا علي النّقي مدد
-------------------------
منم فقيرِ امام هادي عبدِ حقيرِ امام هادي
نميسِپارم‌،دل‌به‌كسي‌چون/‌شدم‌اسيرِ‌امام‌هادي
عاشـق گنبد طلاشــم
غبار صحن با صفاشم
سينه سپر ميكنم آخـه
همنفس سينه زناشم
جانم جانم به ضريح شش گوش آقا
جانم جانم به نوه ي حضرت رضا
يابن الزهرا ياعلي النّقي مدد
-------------------------
منم مريد امام هادي عبد و عبيد امام هادي
آرزودارم‌

  • یکشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر و سبک واحد امام هادی(ع) -(دوباره روزي شده مستي كنيم) * محمد قاسمی

526

متن شعر و سبک واحد امام هادی(ع) -(دوباره روزي شده مستي كنيم) دوباره روزي شده مستي كنيم
با نام نامي امام هادي
شكر خدا نصيبمون شده باز
فيض غلامي امام هادي

آخره ساليه
به نام تو ، تو دلامون چه شور و حاليه
چه شور و حاليه
فقط جاي صاحبـمون تو روضه خاليه

ماكه هردفعه مشرّف بشيم
به زيارت علي النّقي
واسه ي فرج دعا ميكنيم
به نيابت عليّ النّقي

((اَلّلهـُمَّ عَجِّلْ لِوليِّـكَ الفَرَج))

وادي آشناييِ با خُداست
بزم محبّت امام هادي
مارو به مقصد ميرسونه سريع
نـور ولايت امام هادي

غريب سامراست
ابنُ الرّضاي دوّمه جدّ آقاي ماست
وجه اللّهـهِ و
زيارتش به دين ما زيارت خُداست

تا امام شناسي رزقت بشه
برو خدمت عليّ النّقي
يا بخون زيارت جامعه
به نيـابت عليّ النّقي

((السّلامُ

  • یکشنبه
  • 26
  • اسفند
  • 1397
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

باغ دعا -(در باغ دعا اگر بهار است از اوست) * غلامرضا شکوهی

438

باغ دعا -(در باغ دعا اگر بهار است از اوست) در باغ دعا اگر بهار است از اوست
هر شاخه اگر شکوفه‌بار است از اوست
برخیز و بخوان زیارت جامعه را
این فصل اگر که پایدار است، از اوست

  • چهارشنبه
  • 4
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر غزل امام هادی علیه‌السلام -(در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم) * رضا خورشیدی‌فرد

533

شعر غزل امام هادی علیه‌السلام -(در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم) در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم
أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم

نامتان تا بر زبان آمد به سامرّا رسیدم
ذکرکم فی الذاکرین را در میان راه گفتم

نیمه شب از مویتان از لیلةالقدرم نوشتم
صبح شد از رویتان از فالق الإصباح گفتم

آسمان چشم‌هایم را کمی ابری کشیدم
زیر باران قطره قطره از شما آنگاه گفتم

خاک‌های صحنتان مرطوب شد مانند ساحل
رو به دریا ایستادم از غمی جانکاه گفتم

خانه‌ات آباد ای مرد غریب، ای مرد تنها
خواستم از غربتت چیزی نگویم؛ آه گفتم

آبرو دارم ولی با شوق لبخند رضایت
از گناهان خودم بینی و بین الله گفتم

بیت هشتم بود سامرّا برایم مشهدی شد
سمت خورشید خراسان جمله‌ای کوتاه گفتم

گفتم ا

  • جمعه
  • 10
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 23:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل توسل امام هادی علیه‌السلام -(دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است) * امیر حسین آکار

430
1

غزل توسل امام هادی علیه‌السلام -(دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است) دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است

برای جامعه هی «جامعه» می‌خوانی و بی‌شک
تو هستی بهترینِ خلق و خُلقت بهترین دین است

تو هم مثل امام هشتمی دور از وطن هستی
به این خاطر برای شیعیان داغ تو سنگین است...

بهار این روزها بوی تو را آورد، حافظ گفت:
بیا فالی بزن باد صبا هم شاهد این است

تو رفتی ابرها، ابرویشان درهم شد و دیدم
که بر پیشانی هفت‌آسمان چین پشت هر چین است

سری را می‌شناسم من که روی شانه‌های تو
فقط وقت دعا بالا و پیش خلق پایین است

رکاب اشک در چشمانمان حلقه زد و دیدیم
هنوز اسب ظهور مهدی‌ات انگار بی‌زین است

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر دوبیتی امام هادی علیه‌السلام -(خوش آن عاشق که در رازش تو باشی) * عباس شاه زیدی

657

شعر دوبیتی امام هادی علیه‌السلام -(خوش آن عاشق که در رازش تو باشی) خوش آن عاشق که در رازش تو باشی
همه سوز و همه سازش تو باشی
به نام نامی هادی‌ست امسال
خوشا سالی که آغازش تو باشی

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مرثیه امام هادی علیه‌السلام -(در دل نگذار این همه داغ علنی را) * عباس شاه زیدی

516

غزل مرثیه امام هادی علیه‌السلام -(در دل نگذار این همه داغ علنی را) در دل نگذار این همه داغ علنی را
پنهان نکن از ما غم دور از وطنی را

این شعر مرا کشت، چه باید بنویسم
خورشید شب مکه و ماه مدنی را؟

تا کی به لبانت زده‌ای قفل نگفتن؟
صبر تو به هم ریخته دنیای دنی را

ای ماه دهم! پیش تو آورده‌ام امشب
در هاله‌ای از بُهت، دلی سوختنی را

آن‌ها که جگرسوختۀ سامره هستند
باید بشناسند گدایان غنی را

آن‌قدر دل سوختۀ پشت حصارت
خون کرد دل عبدالعظیم حسنی را

آن‌قدر که آتش شد و رِی سوخت برایت
آن‌قدر که خون کرد عقیق یمنی را

دشمن به خیال غلط خویش کشیده‌ست
دور و بر خورشید، شبی اهرمنی را

اما چه گمان برده که داده‌ست خدایت
مانند علی بازوی لشکرشکنی را

ای عطر دل‌آرای نماز شبت از دور

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی امام هادی علیه‌السلام شعر اخلاقی -(از لطف نسیم، گل شود گلگون‌تر) *استاد محمد جواد غفورزاده

507
1

رباعی امام هادی علیه‌السلام شعر اخلاقی -(از لطف نسیم، گل شود گلگون‌تر) امام هادی(علیه‌السلام):

«اُلْقُوا النِّعَمَ بِحُسْنِ مُجَاوَرَتِهَا، وَ الْتَمِسُوا الزِّيَادَةَ مِنْهَا بِالشُّكْرِ عَلَيْهَا»

برای نعمت‌ها، همسایۀ خوبی باشید و با شکرگزاری، خواستار افزایش آن باشید.

نزهة الناظر، ص۱۴۳

از لطف نسیم، گل شود گلگون‌تر
زیباتر و دلرباتر و موزون‌تر
پاکیزه‌دلان همیشه نعمت‌ها را
با شکر و سپاس می‌کنند افزون‌تر

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

غزل مدح امام هادی علیه‌السلام -(رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد) * قاسم صرافان

534

غزل مدح امام هادی علیه‌السلام -(رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد) رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد
نور را عمق نگاه تو هدایت می‌کرد

ماه اگر ـ ذکر به لب ـ گِرد زمین می‌چرخید
صورت ماهِ تو را داشت زیارت می‌کرد

دهمین بار هوالحق متجلی شده بود
چارمین بار علی بود امامت می‌کرد

درد را نسخۀ خال تو شفا می‌بخشید
عاشقان را دل نرم تو شفاعت می‌کرد

«و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو می‌خواندی و ... آه!
آه از آن شهر که بی‌قبله عبادت می‌کرد

جامعه حرف دلت را که به خود باخته بود
«طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد»

متوکل به تماشای شرابت آورد
به دل مست تو از بس که حسادت می‌کرد

و نفهمید که مستی اثری بود که داشت
با طلوع تو به هر ذره سرایت می‌کرد

«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»
وقتی از پ

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر قصیده وار امام هادی علیه‌السلام -(سخن از ظلمت و مظلومیت آمد به میان) * عباس همتی

465

شعر قصیده وار امام هادی علیه‌السلام -(سخن از ظلمت و مظلومیت آمد به میان) سخن از ظلمت و مظلومیت آمد به میان
شهر بیداد رسیده‌ست به اوج خفقان

از خداوند نباید اثری باشد اگر
از دهان «متوکل» برسد صوت اذان

بر لب منبر و مسجد، زده شد مهر سکوت
مجرم است آن‌که برد نام علی را به زبان

راویان سلسله در سلسله در بند شدند
شیعیانی متواری شده همپای زمان

بدعتی تازه بنا گشت از آن لحظۀ تلخ
که مزار پسر شاه نجف شد ویران

دلم از درد شکسته‌ست خدا می‌داند
آه این قصۀ جانسوز ندارد پایان

باز بی‌وقفه به دریا زده‌ام باداباد
نیستم، نیستم از عاقبتش دل‌نگران

جان به کف باید از اولاد علی دم زد و بس
«ابن سکیت» چنین راه به ما داده نشان

عقل دیگر سر عقل آمد و بی‌واهمه گفت:
قلب بی‌دغدغۀ عشق ندارد ضرب

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد محمد جواد غفورزاده

رباعی امام هادی علیه‌السلام شعر اخلاقی -(جانا! به فروتنی، گر ایمان داری) *استاد محمد جواد غفورزاده

493

رباعی امام هادی علیه‌السلام شعر اخلاقی -(جانا! به فروتنی، گر ایمان داری) امام هادی(علیه‌السلام)

اَلتَّوَاضُعُ أَنْ تُعْطِيَ النَّاسَ مَا تُحِبُّ أَنْ تُعْطَاهُ‏

فروتنی در آن است که با مردم چنان باشی که دوست داری با تو چنان باشند.

الكافی، ‏ج۲، ص۱۲۴

جانا! به فروتنی، گر ایمان داری
یا میل به رفتار کریمان داری
با مردم روزگار خود همدل باش
آن‌گونه که انتظار از آنان داری

  • شنبه
  • 1
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:12
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

یا هادی (ع) -( گنبد که ریخت خانه دل هم خراب شد) * حسین جعفری

464

یا هادی (ع) -( گنبد که ریخت خانه دل هم خراب شد) گنبد که ریخت خانه دل هم خراب شد
دیگر خوراک روز و شبم اشک ناب شد

از دیده امام زمانم گدازه ریخت
دست خودم نبود که اشکم مذاب شد

قلبم‌ز سوز غربت تو گر گرفته بود
وقتیکه قلب مادرت آقا کباب شد

شکر خدا که باز حریم تو پا گرفت
شکر خدا که عکس تو در سینه قاب شد

در پای روضه های تو یا هادی القلوب
هر آرزو که داشت دلم مستجاب شد

گفتم غریب هستی و دستم قلم زد و
شعری برای روضه تو انتخاب شد

شعری که گوییا به ابالفضل میرسید
شعری که در اواخر آن انقلاب شد

میخواست تا که غیرت خود را نشان دهد
بار دگر عموی تو پا در رکاب شد

اینبار پای علقمه دیگر وسط نبود
دل خون ز هتک تو پسر بو تراب شد

عباس تا که هست ز خفاشها چه باک

  • سه شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر رباعی امام حسن عسکری علیه‌السلام -(آرامش دل به قدر بیداری اوست) * سید محمدرضا یعقوبی آل

420

شعر رباعی امام حسن عسکری علیه‌السلام -(آرامش دل به قدر بیداری اوست) حسن‌عسکری(علیه‌السلام):

«ما أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ»

چه زشت است برای مؤمن دلبستگی به چیزی که او را خوار می‌کند.

تحف العقول، ص۵۲۰

آرامش دل به قدر بیداری اوست
آرایش گل به شبنم جاری اوست
زیبندۀ شأن بندۀ مومن نيست
رغبت به هر آنچه موجب خواری اوست

  • چهارشنبه
  • 5
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

قصیده امام هادی علیه السلام -(اگر رزقِ من سامرایی نِمی شد) * رضا رسول زاده

519

قصیده امام هادی علیه السلام -(اگر رزقِ من سامرایی نِمی شد) اگر رزقِ من سامرایی نِمی شد
نصیبم مقامِ گدایی نِمی شد
.
اگر قابلیَّت نمی داشت قلبم
زِ چشمِ کریمت عطایی نمی شد
.
به اذنِ تو سَجّاده را پهن کردم
لبِ من که وا به دعایی نمی شد
.
یقیناً اگر مادرِ تو نمی خواست
دل من برایت هوایی نمی شد
.
اگر که ضَریحِ تو جلوه نمی کرد
زِ باغِ جَنان رونمایی نمی شد
.
شبیه جهنَّم جهان بود، اگر که
به نور رُخَت روشنایی نمی شد
.
تو در جامعه شَرحِ توحید دادی
که بی جامعه دل خدایی نمی شد
.
اگر آن زیارت نمی ماند از تو
دلِ عارفی کبریایی نمی شد
.
و هر سالِکی سیرِ کامل نمی کرد
اگر از تو این رهگُشایی نمی شد
.
کَلیمانه مدّاحیِ خود نِمودی
تو را بهتر از این ثَنایی نمی شد
.
شما مَهبطِ

  • شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:37
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

نذر امام هادی(ع) -(دعاے "جامـعه" ذکر منادے ست) * منصوره محمدی مزینان

674

نذر امام هادی(ع) -(دعاے "جامـعه" ذکر منادے  ست) دعاے "جامـعه" ذکر منادے ست
برای شیعه حکـم اعتقادے ست

به هر سطر زیارت نامــہ خواندم
چراغِ حق پرستی ،دستِ هادے ست

  • شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 11:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

متن شعر رباعی صلوات ولادت امام هادی علیه السلام -(بر جامعه و پیام نورش صلوات) * میثم مومنی نژاد

3504
3

متن شعر رباعی صلوات ولادت امام هادی علیه السلام -(بر جامعه و پیام نورش صلوات) بر جامعه و پیام نورش صلوات

بر هادی و بر شب حضورش صلوات

او راست نبیره ای ، نهان از دیده

بفرست به تعجیل ظهورش صلوات

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

شعر امام هادی(ع) -(سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش) * مهدی رحیمی زمستان

448

شعر امام هادی(ع) -(سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش) سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش
ماه را شرمنده‌ی خود می‌کند زیبایی‌اش

می‌چکد نهج البلاغه از لب پایینی‌اش
می‌چکد آیات قرآن از لب بالایی‌اش

لحظه لحظه خیر او حتماً به مردم می‌رسد
آن کسی که«جامعه» بوده دم لالایی‌اش

«جامعه» «عجِّل فرج» به‌به چه تلفیقی شده‌ست
نسبت فرزندی‌اش با نسبت بابایی‌اش

سیزده دیگر برای هیچ کاری نحس نیست
یازده در ذکر بالا می‌رود کارایی‌اش

نوکر اربابم و یک بخش از آقایی‌ام
ریشه دارد بی برو برگرد در آقایی‌اش

طعم توحید و امامت را به هم آمیخته
نیمه‌ی مکّی او با نیم سامرّایی‌اش

هرقَدَر که خسته باشی بعد از آن دیوارها
روبراهت می‌کند یک استکان از چایی‌اش

از حرم برگشته می‌داند که

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:13
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر امام هادی(ع) -(سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد) * محمود ژولیده

515

شعر امام هادی(ع) -(سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد) سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد
به نسل‌های بشر ذات پاکِ فطرت داد

زبان برای تشکر، دهان برای بیان
نفس برای حیات و بدن به قدرت داد

به عالَم از درِ توحید لطفِ بی حد کرد
به آدم از رهِ تکریم، حکمِ طاعت داد

هدایتِ همه با آیه های قرآنش
به خالصانِ درش هدیه ی نبوت داد

ز حبِّ آل محمد محبتش جاری
به شیعیان علی نعمت ولایت داد

کمالِ عصمت خود را به فاطمه بخشید
تمام هستی خود را به آل عصمت داد

به افتخار نبی و علی به معصومین
و نسل کوثریِ فاطمه امامت داد

پس از حسین و حسن تا علیٍُ الهادی
علیِ چارمِ خود را به آل عترت داد

سخن ز حضرت ابنُ الجواد می گویم
همانکه حضرت حق، بیرقش ز نصرت داد

ز لطف خاصِ خداوندی

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر امام هادی(ع) -(اینجا به گنبد و به مناره چه حاجت است) * سید پوریا هاشمی

512

متن شعر امام هادی(ع) -(اینجا به گنبد و به مناره چه حاجت است) اینجا به گنبد و به مناره چه حاجت است
اصلا بهشت را چه نیازی به زینت است
وقتی ضریح نیست به نفع فقیرهاست
زائر بدون واسطه گرم زیارت است
زائرسرا چرا؟ به روی خاک خوش‌تریم
زیبایی وصال همین رنج و زحمت است
پای همه به صحن شما وا نمی‌شود
در سامرا ملاک زیارت لیاقت است
هر صبح و شام ساعت ده گریه می‌کنیم
باتو قرار گریه ما رأس ساعت است

وقتش رسیده حق غمت را ادا کنیم
تا در رجب محرم دیگر به پا کنیم

تبعید می‌برند تو را خون‌جگر شوی
در خانه حبس باشی و بی‌بال و پر شوی
سنگین شده سر تو اثر کرده است زهر
چیزی نمانده غش کنی و محتضر شوی
بنشین! قدم نزن که نیفتی به روی خاک
تا کم دچار تشنگی و دردسر شوی
از آب آب تو جگر اهل

  • یکشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر حضرت امام هادی(ع) -(خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست) * اعظم سعادتمند

509

متن شعر حضرت امام هادی(ع) -(خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست) خسته ام از راه، می پرسم خدایا پس کجاست
شهر..آن شهری که می گویند:"سُرَّمَن رَای" ست

تابلوهای کنار جاده می گویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما، تا راه راست...

رو به رویم ناگهان درهای بازِخانه ات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتبی ست

احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعه های کربلاست

آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط-
گوشه ی سجاده ات در نیمه شب های دعاست

از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست

از کبوترهای شهرم نامه ای آورده ام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست

راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد؟
در صدای من طنین انفجار گریه هاست

سکّه ها جا

  • چهارشنبه
  • 30
  • بهمن
  • 1398
  • ساعت
  • 16:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 سید پوریا هاشمی

متن شعر امام هادی (ع) -(نوبت عشق است و کار و بار حرام است) * سید پوریا هاشمی

448

متن شعر امام هادی (ع) -(نوبت عشق است و کار و بار حرام است) نوبت عشق است و کار و بار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است

گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش

وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را

ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت

دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت

ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه

ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریم

  • پنج شنبه
  • 1
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

متن شعر زندگینامه و مرثیه امام هادي ع -(هادي دین تمام دورانش) * محمود ژولیده

437

متن شعر زندگینامه و مرثیه امام هادي ع -(هادي دین تمام دورانش) هادي دین تمام دورانش
بود مشغول جنگِ عدوانش

آن امامی که بیش از سه دهه
بود پیوسته در خطر جانش

بود در سایه ی ولایتِ او
زندگی اَمن بر محبانش

زندگینامه اش سراسر درد
خودش اما به فکر یارانش

نشدند از عنایتش محروم
هیچیک از علاقمندانش

با فراصت به شیعیان فهماند
راهِ تفکیکِ حق ز بطلانش

مومنین را مقاومت آموخت
استقامت میانِ میدانش

درسِ ایثار تا شهادت را
کرد القا به دوستدارانش

خوب درس از امام بگرفتند
بس جوانان شدند قربانش

نقشه ی دستگاهِ ظلم و ستم
نقشِ بر آب شد بدستانش

در تمام مبارزات، امام
شد موفق به لطفِ ایمانش

او نشد از مبارزه خسته
دشمن اما شکست سامانش
□ □ □
همه تحلیلِ ما ز دورانش
شد خلاصه در ای

  • چهارشنبه
  • 7
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 18:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

متن شعر غزل امام هادي عليه السّلام -(اي توتياي حور و مَلَك خاك پاي تو) * محمد قاسمی

941

متن شعر غزل امام هادي عليه السّلام -(اي توتياي حور و مَلَك خاك پاي تو) غزل امام هادي عليه السّلام
بسم الله الرّحمٰن الرّحيم

اي توتياي حور و مَلَك خاك پاي تو
اي بهتر از بهشت برين سامراي تو

تنها نه سامرا، نه زمين و اهالي اش
هفت آسمان نشسته به زير لواي تو

خورشيد ذرّه وار دم صبح مي رسد
در پيشگاه حضرت گنبد طلاي تو

هر چند از بهشت فراوان شنیده ایم
مارا بس‌است گوشه‌ی صحن‌وسراي تو

"از هرچه هست و نيست دگر بي نياز شد"
دست كسي كه مرتبه اي شد گداي تو

تكبير گفته است هزاران هزار بار
آن كه شنيده"جامعه"را با صداي تو

تفتیش منزل تو و تبعیدِ آن‌چنان
یک پرده بود از آن همه درد و بلای تو

ای خانه‌ی تو عرش خداوند ذوالجلال
کِی کاروان‌سرای گداهاست جای تو؟

فریاد وامصیبت ما تا به شا

  • پنج شنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 12:57
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

متن شعر امام هادی(ع) -(امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا) * مهدی رحیمی زمستان

710
1

متن شعر امام هادی(ع) -(امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا) امامی که از انوارش قیامت می‌شود معنا
اگر هادی‌ست از اسمش هدایت می‌شود معنا

صبوری جلوه می‌گیرد اگر یک گوشه بنشیند
اگر برخیزد از جایش شجاعت می‌شود معنا

عرق از روی پیشانیش اگر بر روی آب افتد
از آن یک قطره دریای طهارت می‌شود معنا

کسی که حلقه‌ی وصل محمد با محمد شد
علی هم گر شود با او رسالت می‌شود معنا

علیِّ چارمین وقتی که خود جد محمد شد
برای شیعه‌اش قطعا ولایت می‌شود معنا

علیِّ آخرین یعنی که بعد از حیدر کرّار
امامت در امامت در امامت می‌شود معنا

نه اینکه کور بینا گردد و از جا به پا خیزد
فقط با بردن نامش شفاعت می‌شود معنا

برای جامعه از یک فراز «جامعه» بی‌شک؛
دیانت می‌شود پیدا، سیاست می‌شود معن

  • یکشنبه
  • 18
  • اسفند
  • 1398
  • ساعت
  • 12:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

مدح حضرت امام هادی(ع) -( از عنایاتِ خدا ..الطافِ رحمت یافتم) * محسن راحت حق

632

مدح حضرت امام هادی(ع) -( از عنایاتِ خدا ..الطافِ رحمت یافتم) از عنایاتِ خدا ..الطافِ رحمت یافتم
خاکِ این درگه شدم خیلی سعادت یافتم

"جامعه "خواندم نگاهم جلوه ای زیبا گرفت
اهل بیتی تر شدم بعدش سیادت یافتم

خاندانِ وحی را مثلِ غبارِ در شدم..
از دعاهاشان خدایی قدر و قیمت یافتم

مرغِ دل برداشتم رفتم به شهرِ سامرا..
در حریمی باصفا ..هادیِ اُمّت یافتم

"جامعه "صادر شده از دهمین خورشیدِ عشق
بر غلامی اش یقیناً که لیاقت یافتم

جانِ بابایش قسم دادم نگاهی ویژه کرد
از نگاهِ پُر ز مهرِ او ولایت یافتم

از کنارِ مرقدش پرواز کردم تا نجف..
حسّ و حالی سامرا بی نهایت یافتم

هر کجا نامِ علی باشد خدا هم حاضر است
با علی ها هر کجا بودم شفاعت یافتم

خواه مولایم علی باشد وَ یا چارم علی
محضرِ این طایفه قطعاً که شوکت یافتم

من‌گدایی می کنم رزقم و به دستِ هادی است
از دو دستانش تماماً بابِ نعمت یافتم

  • دوشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1399
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد