امام هادی علیه السّلام

مرتب سازی براساس

شعر مدح و شهادت امام هادی النقی(ع)( ای دهمین رهبر والا مقام) *

4208

شعر مدح و شهادت امام هادی النقی(ع)(    ای دهمین رهبر والا مقام) ای دهمین رهبر والا مقام
نجل محمد خلف نه امام
روح دعا، روح سجود و قیام
سایۀ لطفت به سر خاص و عام
مُهر تو امضای صلات و صیام
سیّدنا حضرت هادی سلام
آینة احمدی و مرتضی
واقف آینده ای و ما مضی
هادی راه قدری و قضا
نجل جواد استی و ابن الرضا
جدّ و پدر هر دو امام همام
سیّدنا حضرت هادی سلام
خازن جنت به سرایت فقیر
پیش جلالت متوكل حقیر
ملك دل اهل ولا را امیر
دل كه نباشد به ولایت اسیر
نور الهی است بر آن دل حرام
سیّدنا حضرت هادی سلام
ای ز كرامت شده غمخوار من
اشك تو در چشم گهربار من
نام تو و ذكر تو گفتار من
سامرۀ توست دل زار من
ای حرم دل ز تو بیت الحرام
سیّدنا حضرت هادی سلام
ای غمت از جور عدو بی حساب
ای جگر شی

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)( آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم) *

3045

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)(   آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم) آقا سلام! بغض بدی مانده در گلوم
آورده اند سمت شما مرتدان هجوم
دجّال های فتنه به این شهر آمدند
دیدند با توایم همه قهر، آمدند
همسایه بسکه سنگ به همسایه زد امام!
شاهینِ فتنه بر سرمان سایه زد امام!
شیطان زبان گشوده به بی حرمتی تو را
در حیرتم گرفته عجب غربتی تو را
از بس گناه جامعۀ ما کبیره شد
شیطان فتنه کفر فروش عشیره شد
این شهر کوفه خیز عجب بی وفا شده است
این سرزمین غرور تو را کربلا شده است
هی حرف پشت حرف بگو سنگ پشت سنگ
پیشانی مرام تو را آشنا شده است
با دشنه ی ترانه به جنگ تو آمدند
هی واژه واژه نیزه به سویت رها شده است
از سوزشان به حیثیتت حمله کرده اند
در خیمه ی حریم تو آتش به پا شده است
یک روز د

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد) *

3736

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد) از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
به نور ناب نگاه چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منور کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
به فضل و رحمت زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد
مرا اسیر غزل های چشم تو می خواست
نگاه روشنتان را کُمیت پرور کرد
چگونه می شود الطاف بی کران تو را
چگونه می شود ای با شکوه باور کرد
خدا اراده نموده که شاعرت باشم
همیشه هر سحر جمعه زائرت باشم
به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه بی حد تفسیر شیعه برکت توست
رهین محضر

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(به روى خاك غربت سر نهادم يا رسول الله) *

3127

شعر امام هادی النقی(ع)(به روى خاك غربت سر نهادم يا رسول الله) به روى خاك غربت سر نهادم يا رسول الله
ز دست دشمنان از پا فتادم يا رسول الله
ز آه آتشين و آب چشم و ناله جانسوز
بساط ظلم را بر باد دادم يا رسول الله
به زندان از غم موسى ابن جعفر جدّ مظلومم
برآمد آه سوزان از نهادم يا رسول الله
على را نور عينم من، گل باغ حسينم من
ببين قرزند دلبند جوادم يا رسول الله
فراز قلّه كوهى مرا برد از پى تهديد
همان كو داشت اندر دل عنادم يا رسول الله
ز سوز زهر خصم دون شدم مسموم در غربت
ز كف جان در ره جانانه دادم يا رسول الله
نگردد محو در تاريخ، شعر «حافظى» هرگز
چو با سوز درونش كرده يادم يا رسول الله
(محسن حافظى)

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(دل را شراره غم تو پُرشرار كرد) *

2850

شعر امام هادی النقی(ع)(دل را شراره غم تو پُرشرار كرد) دل را شراره غم تو پُرشرار كرد
داغ تو قلب خسته دلان داغدار كرد
اى سرو بوستان ولا از غم تو چرخ
جارى ز ديده اشك چو ابر بهار كرد
با كشتن تو قاتلت اى هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار كرد
هرگز نديده ديده تاريخ تاكنون
چون قاتل تو كو ستم بى شمار كرد
دشمن فكند گوشه زندان ز راه كين
هر كس ز مهر، دوستيت اختيار كرد
رويش سياه باد كه آن خصم بدمنش
روز زمانه تيره تر از شام تار كرد
در ماتم تو چاك گريبان خويش را
فرزند داغدار تو با حال زار كرد
بر تربت تو مادر پهلو شكسته ات
اشك از بصر چو گوهر غلطان نثار كرد
اى شمع برفروخته عشق، اهل دل
طوف حريم پاك تو پروانهوار كرد
باشد گداى خاك نشينت كسى كه او
خود را مقيم درگ

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(مژده اى دل كه دلربا آمد) *

3665

شعر امام هادی النقی(ع)(مژده اى دل كه دلربا آمد) مژده اى دل كه دلربا آمد
دلربايى گره گشا آمد
محنت و درد و غم فرارى شد
شادى و رحمت و صفا آمد
بعد شوال ماه ذيقعده
شامل رحمت خدا آمد
كلك رحمت كشيده نقشى را
كز خدا بانك مرحبا آمد
از منادى ندا رسد در گوش
مژده اى مومنان رضا آمد
نجمه را داده ذات حق پسرى
كه از او جان به جسم ما آمد
هشتمين جانشين ختم رسل
حجت ذات كبريا آمد
هفتمين نور ديدگان على
ششمين يار مجتبى آمد
پنجمين حافظ قيام حسين
كاتب شرح كربلا آمد
چهارمين رهبر عبوديت
رهبرى پاك و پارسا آمد
سومين پاسدار بحر علوم
بهر تفسير هل اتى آمد
دومين استاد فقه واصول
معنى نون انما آمد
اولين پور موسى جعفر
بهر تثبيت ارتضا آمد
عالم آل احمد است رضا
يادگار محمد است رض

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(اى ولى امر حق ، اى عزيز مصطفى) *

3239

شعر امام هادی النقی(ع)(اى ولى امر حق ، اى عزيز مصطفى) اى ولى امر حق ، اى عزيز مصطفى
در ره دين خدا، كشته زهر جفا
سامره در ماتم است ، سر بسر شور و عزا
يا على ابن جواد، يا امام المتقين
اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين
جان بقربان تو و درد و رنج و اه تو
در نهايت خانه ات ، گشته قربانگاه تو
تا صف محشر بود، در ادامه راه تو
كشته جور و ستم ، در ره دين مبين
اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين
اى ولى امر حق حجت پروردگار
حامى مستضعفان ، در نهان و اشكار
برده اى در راه دين ، رنج و درد بيشمار
از جفاى منتصر، و زعناد مستعين
اى امام دهمين ، اى شهيد راه دين
زهر معتز عاقبت ، قاتل جان تو شد
جان تو قربانى راه جآنان تو شد
ديده جن و ملك ، جمله گريان تو شد
اى پناه عالمين ، رهب

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(لطف امام هادى و نور ولايتش) *

3559

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(لطف امام هادى و نور ولايتش) لطف امام هادى و نور ولايتش
ما را اسير كرده به دام محبتش
بر لطف بى كرانه اوبسته ‏ايم دل
امشب كه جلوه گر شد خورشيد طلعتش
منت خداى را كه به ما كرده مرحمت
توفيق برگزارى جشن ولادتش
تبريك باد بانوى كبرى سمانه را
كين غنچه بر دميد ز گلزار عصمتش
ماه تمام و نيمه ذى حجه مطلعش
خير كثير وكوثر قرآن بشارتش
اين است آن امام كه تقدير ايزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
اين است آن امام كه ذرات كائنات
اقرار كرده‏ اند به جود و كرامتش
اين است آن امام كه در بركة السّباع
شيران شوند رام و گذارند حرمتش
اين است آن امام كه از نقش پرده هم
ايجاد شير زنده كند حكم قدرتش
اين است آن امام كه دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگ

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(اى ماه، مستنير ز نور لقاى تو) *

3683

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(اى ماه، مستنير ز نور لقاى تو) اى ماه، مستنير ز نور لقاى تو
خورشيد كسب فيض كند از ضياى تو
اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام
پيوسته فيض از سر خوان عطاى تو
اى جبرييل مير ملك پيك انبياء
خدمتگذار بر در دولتسراى تو
اى عاشر الائمه على النقى كه هست
چشم اميد خلق به مهر و وفاى تو
اى پور پاك معنى جود وكرم جواد
حاتم هزار بار خجل از ثناى تو
اى مظهر جلال و جمال خداى فرد
شد طوطياى چشم ملك خاك پاى تو
در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار
در دل هر آنكه داشت فروغ ولاى تو
خوفش ز آفتاب جز اين است بى سخن
در دهر هر كه زيست به تحت لواى تو
تا مدفن شريف تو شد سرّ من رأى
جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو
زد طعنه بر بهشت برين هر كسى كه ديد
آن گنبد منو

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی(ع)(دهمين حجت خدا هادى) *

3840

شعر شهادت امام هادی(ع)(دهمين حجت خدا هادى) دهمين حجت خدا هادى
دهمين مير و پيشوا هادى
دهمين جانشين پيغمبر
نهمين پور مرتضى هادى
دهمين دادرس به خلق جهان
دهمين شافع جزا هادى
دهمين گل ز گلشن زهرا
ثمر نخل طاوها هادى
مظهر جود و نور چشم جواد
جد مهدى مه لقا هادى
حاجت ما ظهور مهدى توست
حاجت ما روا نما هادى
جشن ميلاد تو مبارك باد
بر همه خلق ما سوا هادى
متوكل نمود مسمومت
كشته زهر اشقيا هادى
دستگيرى كن از هنرور خويش
تا نيفتاده او ز پا هادى

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(چو بر سرير ولايت نشست خسرو دين) *

3931

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(چو بر سرير ولايت نشست خسرو دين) چو بر سرير ولايت نشست خسرو دين
فلك نهاد به درگاه او سر تمكين
بيا كه صبح هدايت دميد و شد تابان
در آسمان ولايت ستاره دهمين
ز نسل احمد مرسل ز دوده حيدر
ز نور فاطمه طاووس باغ عليّين
ز آسمان امامت دميد خورشيدي
كه آفتاب جمالش گرفت روي زمين
به سالكان حقيقت دهيد مژده كه گشت
امام هادي فرمانروا و رهبر دين
ستاره‌اي كه ز انوار چهره، روشن كرد
فضاي كون و مكان را به نور علم و يقين
مه سپهر فضيلت، محيط جود و كرم
شه سرير ولايت چراغ شرع مبين
طليعه‌اي كه ز بهر طواف شمع رُخش
گشوده بال چو پروانه جبرئيل امين
شهنشهي كه شهان پيش خاك درگاهش
كشيده دست ز تخت و كلاه و تاج و نگين
مهي كه بهر تماشاي آفتاب رُخش
نشسته در صف گر

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(فتاده مرغ دلم ز آشيان در اين وادي) *

3596

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(فتاده مرغ دلم ز آشيان در اين وادي) فتاده مرغ دلم ز آشيان در اين وادي
كه هر كجا رود افتد به دام صيادي
به دانه‌اي دُّر يكدانه مي‌دهد برباد
نه گوش هوش و نه چشم بصير نقّادي
چنان اسير هوا و هوس شدم كه نپرس
نه حال نغمه سرايي نه طبع وقّادي
دلا دل از همه برگير و خلوتي بپذير
مدار از همه عالم اميد امدادي
مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود
ملاذ(1) حاضر و بادي(2) عليّ ‌الهادي
محيط كون و مكان نقطه بصير وجود
مدار عالم امكان مجرّد و مادي
شَها تو شاهد ميقات «لِي مَعَ اللّهي» (3)
تو شمع جمع شبستان مُلك ايجادي
صحيفه ملكوتيّ و نسخه لاهوت
وليّ عرصه ناسوت بهر ارشادي
مقام باطن ذات تو قاب قوسين است
به ظاهر ارچه در اين خاكدان اجسادي
كشيدي از متوكل شدائدي ك

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی(ع)(ازحرف لبت بزن ولی شعر بگو) *

3472

شعر شهادت امام هادی(ع)(ازحرف لبت بزن ولی شعر بگو) ازحرف لبت بزن ولی شعر بگو
ازتاب وتبتبزن ولی شعر بگو
حالا که به مولای تو توهین شده است
ازنان شبت بزن ولی شعر بگو
پس عرض ارادتت چه شد ای شاعر؟
آن شور وشهامتت چه شد ای شاعر؟
امروز به مولای تو توهین کردند
اظهار برائتت چه شد ای شاعر؟
هرچندکه گفته ی توکاذب باشد
شیطان به تو وکار تو راغب باشد
توخون به دل یوسف زهرا کردی
پس ریختن خون تو واجب باشد
شاعر : سید مجتبی شجاع

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)( یک عده مسلمان زبانی هستند) *

2889
1

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)(   یک عده مسلمان زبانی هستند) یک عده مسلمان زبانی هستند
یک عده ی دیگر آسمانی هستند
آنان که به اهل بیت توهین کردند
از نسل فلانی و فلانی هستند
×××
بر شمع شب تار کسی پُف نکنم
در پیش رُخش صحبت یُوسف نکنم
هر کس که عدوی حضرت هادی شد
نامردم اگر به صورتش تُف نکنم
شاعر:سید مجتبی شجاع

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(آن روز از کبوتر زخمی پری نبود) *

4415
0

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(آن روز از کبوتر زخمی پری نبود) آن روز از کبوتر زخمی پری نبود
خورشید فاطمه که به این لاغری نبود!
شد مثل مادرش به خدا راه رفتنش
فرقی که داشت این که جوان بستری نبود
آیا دلیل غصّه ی او زهر بوده؟ نه
از آن شراب، دردسر بدتری نبود
یک بی حیا و ظرف شراب و امام بود
اما به لعل لب، لب چوب تری نبود
یک شهر دشمن از همه جانب ولی دگر
چشم طمع که در پی انگشتری نبود
آنجا کشنده بود که در پیش دختران
می زد یزید چوب،… وَ آب آوری نبود
ای کاش در مقابل چشمان خواهری
رأس بریده داخل طشت زری نبود
فریاد می کشید صدای گرفته ای:
بابا محاسن تو که خاکستری نبود!
وای از غروب شام غریبان که ناقه بود
امّا میان جمع، علی اکبری نبود
شاعر:علی زمانیان

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:56
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح امام هادی(ع)(كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم) *

3138

مدح امام هادی(ع)(كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم) كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم
دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم
گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم
نهمین فرزند دلبند على مرتضایم
مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم
هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم
پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى
هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم
در عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم
ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم
در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم
پنجمین گنجینه‌ى اسرار كل ماسوایم
صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم
چارمین استاد دانشگاه تكوین ولایم
وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى
سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم
محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم
دومین گل از گلستان على موسى الرضایم
در م

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح امام هادی النقی(ع)(نمی خواهد غلامی و ندیمی) *

3555
-1

مدح امام هادی النقی(ع)(نمی خواهد غلامی و ندیمی) نمی خواهد غلامی و ندیمی
برقصان پرده ها را با نسیمی
خودت در آسمان ها دست داری
خودت در باد و باران ها سهیمی
نگاهت رام کرده شیرها را
تو ای با هر چه در عالم صمیمی
بگو با من حدیثی از غمت را
عطایم کن دلی عبدالعظیمی
گرفتم نان و خرمای غزل را
علی هستی و من بچه یتیمی
...
همیشه در خیالم سیب دارم
که نیمی مهدی و هادی است نیمی
شاعر:زهرا بشری موحد

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح و مناجات امام هادی النقی(ع)-( آستان خدا کمال شما) * علی اکبر لطیفیان

5479

شعر مدح و مناجات امام هادی النقی(ع)-(  آستان خدا کمال شما) آستان خدا کمال شما
هفت پرواز زیر بال شما
با شما می شود به قرب رسید
ای وصال خدا وصال شما
گاه با آدم و گهی با نوح
بی زمان است سن و سال شما
مثل جبرئیل می شود بالم
با همین غوره های های کال شما
روزگاری ست در پی دلم آید
گر چه نا قابل است مال شما
بال ما را به آسمان ببرید
تا خداوند لا مکان ببرید
هر کسی تو را سلام کند
به مقام تو احترام کند
کاش در صحن سامرات خدا
تا قیامت مرا غلام کند
پر و بال کبوترانه ی من
در حریم تو میل دام کند
هر که بی توست واجب است به خود
خواب احرام را حرام کند
بر دلم واجب است بعد طواف
عرض دین محضر امام کند
نیمه ی ماه حج که شد باید
شیعه در محضر شما آید
ای مسیحای سامرا هادی
آفتاب مسیر

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح و شهادت امام هادی النقی(ع)(ای چارمین علیِ ولی و دهم امام) *

4595

مدح و شهادت امام هادی النقی(ع)(ای چارمین علیِ ولی و دهم امام) ای چارمین علیِ ولی و دهم امام
وی بر فراز عرش ولایت تو را مُقام
آه، ای به کنیه بوالحسن و در لقب نقی
خورشید و ماه آینه‌دار تو صبح و شام
خصمانِ تو که یکسره خصم ولایتند
انداختند سنگ شقاوت تو را به جام
می‌خواستند تا تو نباشی و بستُرند
از لوح روزگار تو را نقش هر چه نام
پس زهر سینه‌سوز به کام تو ریختند
پس تیغ کینه‌ساز کشیدند از نیام
)هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق
ای زنده همیشه و ای جان مستدام
ای با همه جوانیِ خود آن چه خضر دید
در آینه پدید، تو دیده به خشت خام
ای رهنمای گمشدگان، هادی البشر
وی این لقب به نام تو ظرفیتش تمام
ماییم و زخم‌های گرانی که تا ابد
در سینه‌های‌مان نپذیرند التیام
زخم عمیق سی

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(از نسل همان كور دل بزم شرابند) *

4102

شعر امام هادی النقی(ع)(از نسل همان كور دل بزم شرابند) از نسل همان كور دل بزم شرابند
این نكته یقینی ست كه از نطفه خرابند
با آب دهان نیت تاریكی خورشید!!؟
افسوس كه در لوت به دنبال سرابند
حیف است ز تشبیه كه یك مشت غبارند
والاست مقام كف پا ، ور نه ترابند
صد قرن اگر نقشه كشد كافر مكار
از مكر خدا، شكر خدا، نقش بر آبند
افسوس من از غفلت امواج محبین
ور نه همهٔ كفر كم از ریزه حبابند
×××
شاعر:علی لواسانی

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(هر کس که اهانت به گل یاس نماید) *

3376

شعر امام هادی النقی(ع)(هر کس که اهانت به گل یاس نماید) هر کس که اهانت به گل یاس نماید
او را به یقین نطفه ی ابلیس بزاید
سیمرغ کجا و رجز پشه ی بی جان
خورشید کجا و شرر شعله ی بی جان
آن تیر که ابلیس رها بر دل ما کرد
تیری ست که نمرود سوی شاه رها کرد
طوفان چه هراسد ز رجز خوانی و فریاد
" با آل علی هر که در افتاد ور افتاد "
ابلیس بداند که بود ذکر منادی
مولای همه عالمیان حضرت هادی
شاعر:ناصر شهریاری

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(اى در سپهر مجد و شرف رویت آفتاب) *

4382
1

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(اى در سپهر مجد و شرف رویت آفتاب) اى در سپهر مجد و شرف رویت آفتاب
در بزم ما بتاب و رخ از دوستان متاب
از پاى فتاده ایم، ز رحمت تو دستگیر
ما را كه دل ز آتش داغت بود كباب
جمعیم ما ولیك پریشان به یاد تو
وز ما شكسته تر دل زهرا و، بو تراب
یا هادى المضلین ، كز مردم ضلال
جسمت در التهاب و، روانت در التهاب
تو آفتاب عالمى و، از افول تو
افتاده است در همه ذرات انقلاب
اى آیت توكل و، اى آیه رضا
دیدى جنایت از متوكل تو بى حساب
گاهى دهد مكان تو در بركه السباع
گاهى درون محبس دشمن به پیچ و تاب
زندان بى ملاقات انهم براى تو
اه از جفاى طایفه غافل از عقاب
و زاده بزرگ جآنان جنتى
اى از ستم شهید شده درگه شباب
آن شربتى كه داد به اجبار دشمنت
گویا شرنگ مرگ

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی(ع)(چشمهایت فرات دلتنگی) *

5107
1

شعر شهادت امام هادی(ع)(چشمهایت فرات دلتنگی) چشمهایت فرات دلتنگی
اشکهایت تلاطم غمهاست
حال و روز دل شکسته تو
از نگاه غریب تو پیداست
ای غریب مدیۀ دوم
مرد خلوت نشین سامرّا
التماس همیشۀ باران
حضرت عشق التماس دعا
کوچة خاکی محلۀ غم
در غرور از حضور ساده توست
ولی افسوس شرمگین تو و
پای پر پینه و پیاده توست
آه آقا تو خوب می دانی
که دل بیقرار یعنی چه
پشت دروازه های شهر ستم
آن همه انتظار یعنی چه
چه به روز دل تو آوردند
رمق ناله در صدایت نیست
بگو ای نسل کوثر و زمزم
بزم شوم شراب جایت نیست
بی گمان بین آن همه غربت
دل تنگ تو نینوائی شد
روضه های کبود طشت طلا
در نگاه ترت تداعی شد
آری آن لحظۀ ماتم قلبت
بی کسی های عمه زینب بود
قاتلت زهر کینه ها ، نه نه
روضه خ

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(حیوان اگر به پوزه نبندد لگام ها) *

4510

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(حیوان اگر به پوزه نبندد لگام ها) حیوان اگر به پوزه نبندد لگام ها
وا می شود دهان به "نباید کلام ها"
وقتی شراب پاک و مطهر نمی خورند
باید شرنگ ریخت اینگونه جام ها
این عده اند و سجده به اهریمنان دون
مائیم و سر به ساحت قدسی مقام ها
یا ایهاالامیر و یا ایها العزیز!
ای مقصد تمامی این السلام ها!
ای صبحگاه، سجده کنانت پیمبران!
ای شامگاه، بر سر خوانت امام ها!
ای خورده منکر تو مکرر تمام عمر
از دست های هرچه حرامی، حرام ها
آنان که نام پاک تو را، خوار برده اند
قی کرده اند قوت حرامی که خورده اند
پاپی شده قلم که لبی بر سبو برد
هر بیت را به ساغر پر می فرو برد
این شاعر از خدا صله اش را گرفته است
گر در قنوت شفع کسی اسم از او برد
اما تمام حاجت او

  • یکشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(آه ای زمانه با گل زهرا چه کرده ای؟) *

3496

شعر شهادت امام هادی النقی(ع)(آه ای زمانه با گل زهرا چه کرده ای؟) آه ای زمانه با گل زهرا چه کرده ای؟
ای زهر با امیر دل ما چه کرده ای؟
آتش گرفته کل وجود امام عشق
قد جوان فاطمه شد تا، چه کرده ای؟
زهرا برای غربت او گریه می کند
داغش نشسته بر دل مولا چه کرده ای؟
سوزانده ای تمامی جسم مطهرَّش
حالا نشسته ای به تماشا چه کرده ای؟
وای از نوای هادی و غم های عسگری
داند پسر که با دل بابا چه کرده ای؟
مهدی برای جد غریبش عزا گرفت
واویلتا شده دم آقا چه کرده ای؟
شاعر:حسین ایمانی

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)( بار دیگر عبای بوسفیان) *

3721

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)(    بار دیگر عبای بوسفیان) بار دیگر عبای بوسفیان
روی دوش معاویه افتاد
سب حیدر مرام منبر شد
احترامش به حاشیه افتاد
ولی الله و بزم نامحرم!!؟
دل زهرای مرضیه خون شد
و مقدس ترین صفات خدا
از دهان یزید بیرون شد
از قدیم رسم جاهلان بوده
قهقهه بر عقیدۀ مردم
در بساط سقیفۀ امروز
قرعه افتاده بر امام دهم
امتداد امیه و مروان
با نقابی به اسم آزادی
حرف شیطان خریده و کرده
هتک حرمت به محضر هادی
نانجیبی امام هادی را
هدف تیر ناسزا کرده
و نمک خورده های ایران را
خجل از حضرت رضا کرده
مثل هیزم به دست یثرب شد
سینه را داغ تازه زد، اما
بر حریم امام خوبان، دست
بی وضو بی اجازه زد، اما
غافل از اینکه لحظه ای ما دور
نشویم از کلام و سیره او
جان خود هدیه

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)( در خون نشست دیده ی شب زنده دارها) *

4102

شعر امام هادی النقی(ع)(محکومیت توهین ها)(   در خون نشست دیده ی شب زنده دارها) در خون نشست دیده ی شب زنده دارها
آتش گرفت سینه ی والا تبارها
از رشد رشدیان نفس باغ ها گرفت
از هرزه های پرشده در سبزه زارها
آوازهایشان همه از روی کینه است
نفرین ما به حنجره ی جیره خوارها
شالوده ی تمام غزل های منتظر
تنها ردیف قافیه ی انتظارها
سوگند می خورم به تو و نام جد تو
آماده اند پشت سرت جان نثارها
شاید خنک شود دل تبدار عاشقان
در روز رقص گردنشان روی دارها
آنها که بی حیائیشان از صفت گذشت
آن کاسه لیس سفره ی بی اعتبارها
شاعر:سید محمد رستگار

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(یا رب بزن تو مهر خموشی بر آن دهان ) *

4070

شعر امام هادی النقی(ع)(یا رب بزن تو مهر خموشی بر آن دهان ) یا رب بزن تو مهر خموشی بر آن دهان
. . . چون وا شود به یاوه و توهین بی امان
شیطان سوارشان شده، جز این نمی شود
افسارشان گسیخته گردیده، بی گمان
گویا که قوتشان شده بیش از حدِ مجاز
یا اینکه خیل گله شان مانده بی شبان
عباسیان دوباره چه شد، زوزه می کشند
گویا محل نداده کسی بر صدایشان
این ها که روی نطفه شان شک و شبهه است
از نسل و آل ابن زیادند در جهان
آنها پی چه اند، خموشی نور حق؟
خنده بر این تفکر و این وهم خامشان
حیف از غزل که خرج چنین مردمی شود
حیف از ردیف و قافیه و واژه و بیان
باید که واژه ها همه خرج خدا شود
خرج خدا و هادی دین، شاه انس و جان
پس می شود تمام حروفم چهار حرف
(هادی) ، که می شود همه جان ها

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مدح و مصیبت امام هادی(ع)(ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام) *

5821

مدح و مصیبت امام هادی(ع)(ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام) ای دائم از خدا و نبییّن تو را، سلام
وی روی عالمی به حریم تو صبح و شام
ابن‌الرّضای دومی و چارمین علی
جدّ امام منتظرّی و دهم امام
مهر جهان فروز سپهر هدایتی
هادی است کنیه‌ات، بتو و کنیه‌ات سلام
صحن تو در جلال و شرف، مسجدالرسول
کوی تو قبلۀ حرم مسجدالحرام
داری زمام عرش به انگشت و نی عجیب
گر شد بزیر دست تو، شیر درنده رام
وصف تو می‌کنند نبییّن به افتخار
نام تو می‌برند امامان به احترام
هستی زوال گیرد و بذل تو بی ‌زوال
عالم تمام گردد و مدح تو ناتمام
در آسمان قیامت کبری بپا شود
چون از زمین به عزم عبادت کنی قیام
هرگز نخواستیم می از ساغر بهشت
کز کوثر ولای تو ما را پُر است جام
ای باب عسکری پسر حضرت جواد
ای

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر امام هادی النقی(ع)(آن نازنیـن که وصفِ جمالش خدا کند امــــــشب خدا کند که نگاهی به ما کند) *

2709

شعر امام هادی النقی(ع)(آن نازنیـن که وصفِ جمالش خدا کند         امــــــشب خدا کند که نگاهی به ما کند) آن نازنیـن که وصفِ جمالش خدا کند امــــــشب خدا کند که نگاهی به ما کند
آن دلــــنواز از دل و از جان عزیزتر بــــــــاشد که درد جان و دل ما دوا کند
خواهد کـــــند ثنای کسی را اگر کسی بـــــهتر همین که مِدحَتِ ابن الرضا کند
ابن الرضــــای دوم و چارم ابوالحسن که امشب جهان را ز رُخش با صفا کند
چـــارم علی ز عترت و نور دلِ جواد کـــــــو چون جواد لطف نماید عطا کند
افتــــــــــــــــاده ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تـو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند
دست گــــــــــدائی من و دامان تو بلی جز سوی تــــو گدای تو رو در کجا کند
ای یــــــــــــــــادگار آل محمد خدا بما لــــــــــطفی اگر کـــند ز طفیل شما کن

  • دوشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 12:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد