اشعار ورود کاروان به کربلا

مرتب سازی براساس
 جابر عابدی

اشعار ورودیه به کربلا به سبک واحد -( اینجاکجاس دلشوره دارم - چی شدکه اینجور بیقرارم ) * جابر عابدی

33

اشعار ورودیه به کربلا به سبک واحد  -( اینجاکجاس دلشوره دارم - چی شدکه اینجور بیقرارم ) اینجاکجاس دلشوره دارم - چی شدکه اینجور بیقرارم
چه بی دلیل بغضم گرفته - شبیه ابرای بهارم
گریه م میاد؛ پیش من بشین، حالمو ببین
اینجا غم داره داداش بی تابم
تشنهم شده؛ سقامون کجاس؟، مشکا روبه راس؟
دلواپس شدم به فکر آبم
خدابخیرکنه سفرتموم شه - دلم از این پریشونی آروم شه
حسین من حسین من
حرفات چه پرسوز و گدازه - میونشون حتماً یه رازه
یه چیزایی حس کردم اینجا - خاکش بهزینبت نسازه
بخون تو أمن یجیب برام، واسه گریه هام
مرهم دعای تو عجیبه
تا زوده برگردیم از سفر، غصه بی خبر
سهم مهمون شهر غریبه
خدابخیرکنه سفرتموم شه - دلم از این پریشونی آروم شه
حسین من حسین من
بریم برام این گریه شومه - برای من موندن حرومه
حر

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

دانلود سبک زمینه ورد به کاروان کربلا -( از راه رسیده قافله عشق ) * حسین ایزدی

4446
7

دانلود سبک زمینه ورد به کاروان کربلا -( از راه رسیده قافله عشق         ) (به سبک بین همه دلبرای دنیا)
از راه رسیده قافله عشق داره سر میره حوصله عشق
اینجا دل انبیاء می گیره احساس می کنم حسین می میره
خدا، داداشمو نگه دار
تو رو، به جون این علمدار
وای، امون از این غریبی
******
داداش دل من داره می گیره ایشالا خدا تو رو نگیره
داداش بیا برگردیم مدینه داره می باره غم توی سینه
وای، ز رنج و درد و بلا
وای، ز داغ کرب و بلا
وای، امون از این غریبی

شاعر : حسین ایزدی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر ورود به کربلا -( کاروان سلاله های خدا ) * علی اکبر لطیفیان

5058
7

شعر ورود به کربلا  -( کاروان سلاله های خدا ) کاروان سلاله های خدا
کاروان امام عاشورا
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سما
یکی از نوکرانشان جبریل
یکی از چاکرانشان حوا
گوشه ای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی
نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا
زائر اشکهایشان باران
تشنه مشکهایشان دریا
همه آیات سوره مریم
همه چون کاف و ها و یا و الی...
یوسفان عشیره حیدر
مریمان قبیله زهرا
کعبه می بیند و طواف ملک
چشم تا کار میکند اینجا
کشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا
تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب در یکجا
هردلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت، همه لیلا
دارد این کاروان صحرائی
دخترانی عفیفه و نوپا
همه با احترام و با معجر
همه در پرد

  • پنج شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زمینه ورود به کربلا به همراه سبک -( از این بیابون،میاد بوی خون ) * عباس شاکری

54

زمینه ورود به کربلا به همراه سبک -( از این بیابون،میاد بوی خون ) از این بیابون،میاد بوی خون
بیا از اینجا،بریم داداش جون
دلشوره آرومم نمی زاره
داره از این صحرا غم می باره
دلم برای تو بی قراره
امون امون ای دل امون ای دل
دلدار زینب،سالار زینب
باید بمونی،کنار زینب
یه بغضی انگار تو گلومه
با تو بودن داداش آرزومه
خوشم که داداشم رو به رومه
امون امون ای دل امون ای دل
تو رو نبینم،ای نازنینم
چه جوری بی تو،آروم بشینم
خدا کنه زخمی بر نداری
خون از تن پاکت نشه جاری
نباشم اون روزی که سر نداری
امون امون ای دل امون ای دل

شاعر : عباس شاکری

  • شنبه
  • 20
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:24
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

غزل ورود به کربلا از علی اصغر رجب زاده -( به جلوه آمده از نو مه عزای حسین ) * علی اصغر رجب زاده

48

غزل ورود به کربلا از علی اصغر رجب زاده -( به جلوه آمده از نو مه عزای حسین ) به جلوه آمده از نو مه عزای حسین
گرفته عالم هستی دلش برای حسین
دوباره ماه محرم دوباره بارش اشک
ز ابر دیده به هنگام روضه های حسین
دوباره رخت سیه دستمال گریه و دل
دوباره زمزمه و نوحه و نوای حسین
رسیده قافله حاجیان حج جنون
به دشت حادثه جانانه پا به پای حسین
الا قبیله بارانیان به پا خیزید
که خیمه ها شده بر پا به کربلای حسین
ببین چگونه ز محمل پیاده می گردد
ملیکه دو سرا یار آشنای حسین
به گرد محمل او بر لب بنی هاشم
به مقدمش صلوات است همصدای حسین
نهاده دست روی شانه علی اکبر
رکاب ، پای علمدار با وفای حسین
در اوج عز و بزرگی پیاده شد بانو
خدای صبر قدم زد به نینوای حسین
ولی چه شد که ز بد عهدی زمانه ی شوم
ب

  • چهارشنبه
  • 24
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:20
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

قصیده ورود به کربلا -( سلام ای زمین خدا مردها ) * محمود شریفی

55

قصیده ورود به کربلا -( سلام ای زمین خدا مردها ) سلام ای زمین خدا مرد ها
سلام ای تجلی گه دردها
سلام ای زمین شهادت سرشت
که خاک تو شد آبروی بهشت
تو میعاد هفتاد و دو لاله ای
تو معراج اشک و غم و ناله ای
بغل واکن ای کوی عشق و بلا
منم آنکه گفتم بلا را بلی
منم آنکه مشتاق دیدار توست
زمین و زمان هم گرفتار توست
بلا را به جان می خرم هر چه هست
غم بیش و کم نیست در جان مست
قدح نوش جام الستی شدم
که آزاد از قید هستی شدم
سلام حسین برتو ای خاک پاک
که در تو شود پیکرم چاک چاک
تو باغ گل پرپرم می شوی
تو گهواره اصغرم می شوی
به خاک تو آرام گیرد علی
ز دست نبی جام گیرد علی
شود زایر کوی تو مادرم
کند مادری بهر آب آورم
خزانی شود لاله و یاس من
بیفتد ز تن دست عباس من
حریم

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

شعر ورود به کربلا -( ای وسعت کرامت و ایثار کربلا ) * محمود شریفی

56

شعر ورود به کربلا -( ای وسعت کرامت و ایثار کربلا ) ای وسعت کرامت و ایثار کربلا
ای عشق را تجلی معیار کربلا
از بوی دوست خاک تو سرشار کربلا
آماده شو به لحظه دیدار کربلا
آغوش جان گشای که مهمان رسیده است
یک قافله عزیزتر از جان رسیده است
این قافله شکوه صفا و صداقتند
این قافله ز نسل وفا و محبتند
یک آسمان ستاره و مهر هدایتند
رو کرده از حرم به منای شهادتند
تا در حریم تو حرم دل به پا کنند
در قتلگاه و علقمه سعی صفا کنند
کرببلا تو قبله اهل ولا شدی
میخانه قالوابلی شدی
میعاد گاه مردم درد آشنا شدی
مواج سرخ حضرت خون خدا شدی
خاک تو آبروی زمین است کربلا
خیمه سرای اهل یقین است کربلا
از دور دست عطر گل یاس میرسد
روح بلند غیرت و احساس میرسد
مردیبرای فرصت حساس میرسد

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار ورود به کربلا -( اینجا خیمه را بر پا کن ای حامی لشکر ) * محسن تدین

93

اشعار ورود به کربلا -( اینجا خیمه را بر پا کن ای حامی لشکر ) اینجا خیمه را بر پا کن ای حامی لشکر
باشد این زمین میعاد گاه من و برادر
آری می دهد بوی جدایی جان مادر
اینجا وعده گاه من است
دشت سوز آه من است
اینجا قتلگاه من است
وای وای یا اخا یا حسین
داداش قلب من میگیرد از اندوه اینجا
داداش بوی ماتم میدهد این دشت و صحرا
گویا میرسد بر گوش جان فغان زهرا
آید بوی ماتم حسین
گشته سینه پر غم حسین
بی تو میشوم خم حسین
وای وای یا اخا یا حسین
زینب در همین صحرا رود از کف قرارم
زینب پیش چشمان ترت جان می سپارم
روزی غرق در قتلگاه آیی کنارم
خواهر تو که دلواپسی
روزی قتلگه میرسی
آه از لحظه بی کسی
وای وای یا اخا یا حسین

شاعر : محسن تدین

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:37
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شهر ورود به کربلا -( اینجا ) * اسماعیل شبرنگ

7

شهر ورود به کربلا -( اینجا  ) اینجا
کجاس که بارون غصه می باره
خاکش چرا بوی غریبی داره
دیگه خواهر تو طاقت نداره
وقتی قدم به روی این صحرا گذاشتم
پاموروخاک کربلا گذاشتم
انگاری که دلم رو جاگذاشتم
یه وقت نگی اینجا همون جاس
که وعده شو بابام علی داد
نگی به کربلا رسیدیم
دل منو نده تو بر باد
( حسین من غریب مادر )
ای وای
تموم کربلا عین سرابه
دلامون از غم و غصه کبابه
تموم دلهره م طفل ربابه
روزی
میاد که پیش چشمای تر من
سرت جدا می شه برادر من
میاد بالا سر تو مادر من
میاد و بوسه می گیره از
لبای خشک و پاره پاره ت
برادرم بیا دعا کن
برای خواهر بیچاره ت
( حسین من غریب مادر )
ای وای
هنوز ازراه نیومده می سوزم
چشامو من به مقتلت می دوزم
واسه تو

  • پنج شنبه
  • 25
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:56
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه ورود به کربلا -( بوی غریبی می ده این زمین ) * اسماعیل شبرنگ

15

زمزمه ورود به کربلا -( بوی غریبی می ده این زمین ) بوی غریبی می ده این زمین
اشک چشای زینبو ببین
آخه بیا بگو کجا رسیدیم
پاهام دیگه داره می لرزه وای
آروم نمی شه دل یه لحظه وای
یک وقت نگی که کربلا رسیدیم
به من بگو
چرا از این جا بوی خون می باره
چرادلت بازم آروم نداره ؟
چرا هوای چشمامون بهاره ؟
بیاببین
دل تموم قافله کبابه
خوشی دیگه برای ما سرابه
دل بی قرار، شیر خواره ی ربابه
( حسین من برادر غریب من حسین جان )
تاکه فهمیدم اینجا کربلاست
ذکر لبم فقط واویلتاست
ای وای چه جوری من آروم بگیرم
از جا دلم داره کنده میشه
قلبم یه لحظه آروم نمیشه
ای کاش به پیش پای تو بمیرم
داداش حسین
کرببلا لبریز عطر سیبه
حال و هوای تو چقدر عجیبه
ذکر لبای من امن یجیبه
بیا بریم
ک

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار ورود کاروان به کربلا -( من اینجا تا که پا گذاشتم ) * اسماعیل شبرنگ

5

اشعار ورود کاروان به کربلا -( من اینجا تا که پا گذاشتم ) من اینجا تا که پا گذاشتم
بدجور حسین دلشوره داشتم
اینجا کجاس برادر من
تورو به جون مادر من
ببین تو چشمای تر من
چرا دلم زِ غم رها نیست
زِ غصه ها چرا جدا نیست
بگو که اینجا کربلا نیست
( آه وواویلا )
دلخوشی واسَمون سراب شد
دلای ما زِ غم کباب شد
استعاذه روی لباته
دل حرم مبهوت و ماته
چشم همه محو فراته
گرفتار دلهره م آقا
تو رو قسم می دم به زهرا
بیا تا برگردیم از این جا
( آه وواویلا )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار ورود به کاروان به کربلا -( قامتم از غم خمیده ) * اسماعیل شبرنگ

9

اشعار ورود به کاروان به کربلا -( قامتم از غم خمیده ) قامتم از غم خمیده
شعله بر جانم کشیده
چشم تارم خیره بر چشم حسین است
قلب زار خواهرت در شور و شین است
در دل من درد و داغ عالمین است
( یا حبیبی یا حسین )
غرق غصه شد دل من
ای تمام حاصل من
روی خاک این زمین غرق عزاییم
جان زهرا تو بگو آخر کجاییم
ای برادر جان نگویی کربلاییم
( یا حبیبی یا حسین )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی ورود کاروان به کربلا -( باز قلب بی قرارم غرق در شور و نواست ) * اسماعیل شبرنگ

12

اشعار عاشورایی ورود کاروان به کربلا -( باز قلب بی قرارم غرق در شور و نواست ) باز قلب بی قرارم غرق در شور و نواست
بوی غربت می دهد این سرزمین،اینجا کجاست؟؟
ای برادر تا شنیدم استعاذه از لبت
به گمانم آمد اینجا سرزمین نینواست
بانگاهی غرق غم بر مانظر کردی و بعد ...
زیر لب آهسته گفتی : این زمین کربلاست
در میان کربلا روضه به پا کردی حسین
روضه خواندی از سری که بر فراز نیزه هاست
بر لب گودال رفتی و سرودی مرثیه
از تنی که حرمتش بشکسته زیر دست و پاست
گفتی از آن لحظه ای که در میان قتلگاه
نانجیبی آمده در فکر تاراج عباست
بعد غارت کردن انگشتر و پیراهنت
لشکر دشمن به فکر غارتِ از خیمه هاست
لحظه ی آخر تو گفتی به همه اهل حرم
روضه های کربلا بالا تر از این حرف هاست
بر مشامم می رسد اینجا شمیم

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 11:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی کاروان رسید -( اشک غم از چشم دنیا می چکید ) * اسماعیل شبرنگ

10

اشعار عاشورایی کاروان رسید -( اشک غم از چشم دنیا می چکید ) اشک غم از چشم دنیا می چکید
مثل زهرا قامت زینب خمید
هاتفی می زد صدا دربین عرش
کاروان کربلا از ره رسید

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:00
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه ورود کاروان به کربلا -( اینجا کجاس که بارون غصه می باره ) * اسماعیل شبرنگ

20

زمزمه ورود کاروان به کربلا -( اینجا  کجاس که بارون غصه می باره ) اینجا کجاس که بارون غصه می باره
خاکش چرا بوی غریبی داره دیگه خواهر تو طاقت نداره
وقتی قدم به روی این صحرا گذاشتم
پاموروخاک کربلا گذاشتم انگاری که دلم رو جاگذاشتم
یه وقت نگی اینجا همون جاس
که وعده شو بابام علی داد
نگی به کربلا رسیدیم
دل منو نده تو بر باد
( حسین من غریب مادر )
ای وای تموم کربلا عین سرابه
دلامون از غم و غصه کبابه
تموم دلهره م طفل ربابه
روزی میاد که پیش چشمای تر من
سرت جدا می شه برادر من
میاد بالا سر تو مادر من
میاد و بوسه می گیره از
لبای خشک و پاره پاره ت
برادرم بیا دعا کن
برای خواهر بیچاره ت
( حسین من غریب مادر )
ای وای هنوز ازراه نیومده می سوزم
چشامو من به مقتلت می دوزم
واسه تو

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار ورود به کربلا -( به گوشم آشنا صوتی حزان است ) * عابدین کاظمی

47

اشعار ورود به کربلا -( به گوشم آشنا صوتی حزان است ) به گوشم آشنا صوتی حزان است
صدای زنگ¬های کاروان است
گمانم کاروان آل طاهاست
که آواره میان دشت و صحراست
چو باغ گل همه رخ می-نمایند
ز هر دلداده¬ای دل می-ربایند
میان باغ گل یک باغبان است
درون سینه¬اش دردی نهان است
به لب او می¬سراید این ترانه
که ای پروردگار جاودانه
چرا این سرزمین دلگیر باشد
دل و جانم از این جا سیر باشد
چه باشد نام این صحرای پر غم

که آتش می¬زند بر سینه هر دم
چرا در واهمه افتادم اینجا
به یاد فاطمه افتادم اینجا
حسینم ذکر استرجاء بخواند
گمانم او در این وادی بماند
از آن ترسم مرا او واگذارد
در این دشت بلا تنها گذارد
از آن ترسم به خاک غم نشینم
همه گل¬های خود پرپر ببینم
از آن ترسم چو آن په

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

زبانحال ورود به کربلا -( ازره آمد يك كاروان منزل به منزل آمد زره يك كاروان دل ) * عابدین کاظمی

37

زبانحال ورود به کربلا -( ازره آمد    يك كاروان منزل به منزل    آمد زره يك كاروان دل ) ازره آمد يك كاروان منزل به منزل آمد زره يك كاروان دل
زينب پياده شد زمحمل واويلا (2 )
دل به غصه مبتلا شد غرق در شورو نواشد
نورچشم فاطمه مهمان دشت كربلا شد
واويلا مظلوم حسين مظلوم حسين جان (3)
اي حسين جان ازكودكي من مبتلاتم من عاشق صحن وسراتم
در آرزوي كربلاتم حسين جان (2)
مرقد شش گوشه تو بهتر از عرش برينه
خوش به حال ديده اي كه بارگاهت رو ببينه
واويلا مظلوم حسين مظلوم حسين جان (3)
اي حسين جان از دوريت تابي ندارم در ديده ام خوابي ندارم
من جز تو اربابي ندارم حسين جان (2)
اي تمام حاصل من جاگرفتي در دل من
عاقبت عشق تو مي گردد حسين جان قاتل من
واويلا مظلوم حسين مظلوم حسين جان (3)

شاعر : عابدین کاظمی

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:13
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شعر ورود کاروان به کربلا -( پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد ) * علیرضا شریف

1757

شعر ورود کاروان به کربلا -( پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد ) پنجه ی هجر گریبان مرا می خواهد
غُصه كیسوی پریشانِ مرا می خواهد
هجمه ی باد خزان است تبر آورده
همه گل های گلستانِ مرا می خواهد
بوی خون می دهد این دشت خدا خیر كند
این چه خاكیست كه سامان مرا می خواهد
آه تاوان جدائی تو جز مُردن نیست
بی تو پس دادنِ تاوان مرا می خواهد
غربت دیده ی بارانیت ای دلخوشیم
آتش افروخته دامانِ مرا می خواهد
لشكر نیزه كه چشم از تو نگیرد نكند
جان من آمده و جانِ مرا می خواهد
چكمه ی كیست كه كُفرانه رجز می خواند
نكند سینه ی قرآن مرا می خواهد
كُشت دلشوره مرا آخرِ این راه كجاست؟
این زمین مهجه قلبم نكند كرب و بلاست
ناگهان دلهره بر پیكرِ من ریخته است
كربلا گفتی و بال و پر من ریخته است
ا

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه ورود کاروان به کربلا -( کم کم می رسه از دل صحرا و ره دور ) * میثم میرزایی

2411
1

دانلود سبک زمینه ورود کاروان به کربلا -( کم کم می رسه از دل صحرا و ره دور ) کم کم می رسه از دل صحرا و ره دور
یک لشکری از خورشید و ماه و پری و حور
ماهی مثه عباسه ، نگهبان حریمش
همراه خودش داره ، علی نور علی نور
پیغمبرش علی اکبر ، آب آورش شاگرد حیدر
پشت سر این قافله ، یه دنیا دل هست
عباس علی و فاطمه اش ، بی بی رقیه است
وای ، اعوذ بالله من الکرببلا
******
اینجا چاره ی درد همه بیچاره میشه
گوشواره ها غارت میشه گوشها پاره میشه
دل ها همه سنگه ، کسی هم فکر رباب نیست
بعد عمو عباس ، غارت گهواره میشه
می گیرن از زینب برادر ، می دزدن از بچه ها معجر
میشه پر از تیر و سنان ، پیکر اکبر
تیر سه شعبه میزنن ، گلوی اصغر
وای ، اعوذ بالله من الکرببلا

شاعر : میثم میرزایی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر ورود کاروان به کربلا -( یک قافله از نور فراتر ) * رحمان نوازنی

1979

شعر ورود کاروان به کربلا -(     یک قافله از نور فراتر ) یک قافله از نور فراتر
از منظر آب روشنا تر
یک قافله بیدارتر از صبح
از هر چه طلوع باصفاتر
یک قافله برگزیده ای که
در زمرۀ عشق مصطفاتر
آنقدر رها شده ز هستی
از زلف نسیم هم رها تر
یک قافله در مسیر قبله
اما جهتش قبله نما تر
هفتاد و دو جام در کف دست
از یکدگرند مبتلا تر
رؤیاتر از آنچه خواب دیدند
اما به حقیقت آشنا تر
یک قافله از قبیلۀ لا
یک قافله از عالم بالا
یک قافله آیه های تطهیر
مصداق شرابهم طهورا
یک قافله بالاتر از عیسی
یک قافله مریم و صفورا
یک قافله از تبار مجنون
یک قافله از دیار لیلا
یک قافلۀ پر از اجابت
مانوس تر از نماز شب ها
یک قافله از مهریۀ آب
یک قافله بچه های زهرا
یک قافله غنچه های تشنه
یک قا

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:45
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود کاروان به کربلا -( او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد ) * مجتبی حاذق

1543
1

شعر ورود کاروان به کربلا -( او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد ) او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد
می رود کوفه … خدا پشت و پناهش باشد
شب غربت شد و اشکم شده جاری از نو
سوزش قلب من از آتش آهش باشد
خواب دیده ست پی قافله اش مرگی را
چه قرار است مگر بر سر راهش باشد؟!
آه انگار قرار است که در این صحرا
تیر و شمشیر پذیرای نگاهش باشد
نیزه ها منتظر روی چنان خورشیدش
سنگ هم منتظر صورت ماهش باشد
چه گناهی زده سر از دل مولا؟ شاید-
-اینکه فرزند علی بوده گناهش باشد
خواب دیدم که دو دست است جدا از پیکر
نکند دست علمدار سپاهش باشد … ؟!

شاعر : مجتبی حاذق

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر ورود کاروان به کربلا -( او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد ) * مجتبی حاذق

1842
0

شعر ورود کاروان به کربلا -( او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد ) او که دل کشتۀ چشمان سیاهش باشد
می رود کوفه… خدا پشت و پناهش باشد
شب غربت شد و اشکم شده جاری از نو
سوزش قلب من از آتش آهش باشد
خواب دیده ست پی قافله اش مرگی را
چه قرار است مگر بر سر راهش باشد؟!
آه انگار قرار است که در این صحرا
تیر و شمشیر پذیرای نگاهش باشد
نیزه ها منتظر روی چنان خورشیدش
سنگ هم منتظر صورت ماهش باشد
چه گناهی زده سر از دل مولا؟ شاید-
-اینکه فرزند علی بوده گناهش باشد
خواب دیدم که دو دست است جدا از پیکر
نکند دست علمدار سپاهش باشد…؟!

شاعر : مجتبی حاذق

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه برای ورودیه کربلا -( آمده ام به کربلا ، به سوی دشت نینوا ) * عابدین کاظمی

15

نوحه برای ورودیه کربلا  -( آمده ام به کربلا ،  به سوی دشت نینوا ) آمده ام به کربلا به سوی دشت نینوا
من آمدم با اهل حرم
نور دو چشم فاطمه، حسینم حسینم حسینم (3)
من زاده ی زهرایم (3)
این مه و این ستاره ام کودک شیروخواره ام
آمده ام با سه ساله ام
مدفن و قتلگاه ما همینجاست، واویلا واویلا (3)
من زاده ی زهرایم (3)
ببر مرا ز کربلا از این زمین پر بلا
نشسته غم بر روی دلم
ز کربلا ببر مرا مدینه، حسینم حسینم (3)
وای ای حسین مظلوم (3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:12
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

زبانحال ورود کاروان به کربلا -( اومده قبله ی دل ها اومده ماه دل آرا ) * عابدین کاظمی

15

زبانحال ورود کاروان به کربلا -( اومده قبله ی دل ها    اومده ماه دل آرا ) اومده قبله ی دل ها اومده ماه دل آرا
مهمون کرب و بلا شد نور دیده های زهرا
یه سبد ماه و ستاره داره با خودش میاره
هم سه ساله داره با خود هم یه طفل شیر خواره
یا حسین عزیز زهرا (4)
داره دل حال و هوایی باز شده کرب و بلایی
می زنه آتیش به دل ها این فراق و این جدایی
باز میاد بوی گل یاس دل شده به شور و احساس
برامون عین بهشته حرم آقامون عباس
یا حسین عزیز زهرا (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:11
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای ورودیه کربلا -( مهمان کربلا شد ـ آخر عزیز زهرا ) * عابدین کاظمی

7

ذکر دودمه برای ورودیه کربلا -( مهمان کربلا شد ـ آخر عزیز زهرا ) مهمان کربلا شد ـ آخر عزیز زهرا
خیام آل طاها ـ بر پا شده به صحرا
این سرزمین پر غم ـ آتش زده به سینه
از کربلا برادر ـ ما را ببر مدینه

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شور سینه زنی برای ورودیه کربلا -( باز حرمت دل ما رو کرده هوایی ) * عابدین کاظمی

10

شور سینه زنی برای ورودیه کربلا -( باز حرمت         دل ما رو کرده هوایی ) باز حرمت دل ما رو کرده هوایی
باز دوباره دل ما شد کرب و بلایی
محرمت آمد بده به ما توشه
دوباره دل کرده هوای شش گوشه
حسین عزیز الله (4)
گریه برات افتخار گریه کنا
سینه زدن آرزوی سینه زنا
منم که سر تا پا به شور و احساسم
ز کودکی مست نگاه عباسم
حسین عزیز الله (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 18:41
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

مجلس بیست و ششم: ورودیه کربلا و برخورد امام با لشگر حر *

74

مجلس بیست و ششم: ورودیه کربلا و برخورد امام با لشگر حر مجلس بیست و ششم:
ورودیه کربلا و برخورد امام با لشگر حر
دو چشم تو شرار غربت و درد
به سینه آه حسرت؛حسرتی سرد
حسین بن علی در کربلا شد
به جان عمه ات این جمعه برگرد
« این الطالب بدم المقتول بکربلا »
« این الحسن، این الحسین واین ابناء الحسین ».
در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه نیز چنین می خوانیم:
« فلئن اخرجنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور و لم اکن لمن حاربک محارباً و لمن نصب لک العداوه مناصباً فلاندبنّک صباحاً و مساءً و لابکینّ لک بدل الدموع دماً.»
( اگر زمانه مرا به تأخیر انداخت و مقدورات از یاری ات بازم داشت و نتوانستم در رکاب شما با دشمنانت بجنگم ، ولی از بام تا شام در یاد تو سرشک غم از دیده می با

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:02
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک زمینه ورود به کربلا -( چه عطری پیچیده تو دشت کرببلا ) * رضا تاجیک

2639
4

دانلود سبک زمینه ورود به کربلا -( چه عطری پیچیده تو دشت کرببلا ) چه عطری پیچیده تو دشت کرببلا
پریشان و گریان عقیله ی مرتضی
در وسط کاروان/ غمین و سینه زنان/ گفته به حال فغان
خامس آل عبا-کرده ای خیمه به پا-رحمی کن بر دل ما-یا ثارالله
می ترسم قوم دغا-بگذارد خون خدا-داغت را بر دل ما-یا ثارالله
واویلا واویلا 3 یابن الزهرا
کشیده پیمبر ناله ی واغربتا
شود این بیابان مقتل خون خدا
عجب صدایی رسد/ شور و نوایی رسد/ بوی جدایی رسد
پر سوزه آه حسین- آه جانکاه حسین- إنّالله حسین- یا ثارالله
در قلبش ولوله ها- از بغض حرمله ها- خنده و هلهله ها- یا ثارالله
واویلا واویلا 3 یابن الزهرا
اباالفضل رسیده غرق صفا و وفا
به دوشش نشسته دختر خون خدا
ساقی کرببلا/ حافظ این خیمه ها/ مست وصال

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه و زمینه ورودیه به کربلا-( یک کاروان با اشک و آه ـ دلخسته می آید ز راه ) * روح اله گائینی

183

زمزمه و زمینه ورودیه به کربلا-( یک کاروان با اشک و آه ـ دلخسته می آید ز راه ) ورودیه
یک کاروان با اشک و آه ـ دلخسته می آید ز راه
می آید از این کاروان آوای ناله
دارد به همراهش حسین طفل سه ساله
حسین حسین جان

آید ز محمل ها به گوش ـ فریاد وافغان و خروش
لرزد زمین از ناله و از آه خواهر
دلشوره دارد خواهری بهر برادر
حسین حسین جان

با ناله گوید خواهرش ـ گوید به چشمان ترش
جان حسین بنما حذر زین دشت و صحرا
آید به گوشم ناله ی جانسوز زهرا
حسین حسین جان

خیمه مزن در کربلا ـ این سرزمین پر بلا
قلبم گواهی می دهد ای جان خواهر
که عاقبت گردم در اینجا بی برادر
حسین حسین جان

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:35
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

ورودیه کربلا -( آید ـ ز خاک گرم این بیابان ) * روح اله گائینی

26

ورودیه کربلا -( آید ـ ز خاک گرم این بیابان ) آید ـ ز خاک گرم این بیابان
نوای خواهری پریشان
که گشته از جفا به لب جان
می سوزد دلها از سوز آهش
می ریزد اشک غم از نگاهش
حسین وای

ترسم ـ در این زمین خشک و سوزان
شود نصیب من حسین جان
غم فراق و داغ هجران
می لرزه قلبم ای نور دیده
می آید بوی گل های چیده
حسین وای

قلبم ـ شده ز غصه ی تو صد چاک
رسیده آه من به افلاک
بیا و کن حذر از این خاک
سر تا پا آه و اشکم ای برادر
ترک این منزل کن جان خواهر
حسین وای

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:12
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد