بوی هجران رسد زین بیابان حسین
منزل اینجا مکن ای مرا جان حسین
ترس آن دارم که آخر
گردم اینجا بی برادر
ای حسین جان
ای مرا همسفر ـ کاروان را ببر ـ به مدینه
میزبانان برند لذّت از داغ ما
قصد اینان بود غارت باغ ما
حیف از این گل های زهرا
خونشان ریزد به صحرا
ای حسین جان
ای مرا همسفر ـ کاروان را ببر ـ به مدینه
گفته بودی شوند کوفیان بر تو یار
پس چرا آمده این همه نیزه دار
وای اگر بینم برادر
جسم تو در خون شناور
ای حسین جان
ای مرا همسفر ـ کاروان را ببر ـ به مدینه
شاعر : حیدر توکل
- یکشنبه
- 12
- مهر
- 1394
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار






