اشعار ورود کاروان به کربلا

مرتب سازی براساس
حاج علی انسانی

شعر نوحه ورود به کربلا -( اي تو تاج سر من، مانده از مادر من ) *حاج علی انسانی

2653
0

شعر نوحه ورود به کربلا -( اي تو تاج سر من، مانده از مادر من ) اي تو تاج سر من، مانده از مادر من
كن دعا كم نشود، سايه ات از سر من
اي همه دلخوشي ام بسته به تار مويت
نشوم سير چرا هر چه ببينم رويت
همه جا يار توام
*****
من ترا مشتري ام، پيرو رهبري ام
اين سفر مي گويد، سفر آخري ام
تو ز عالم همه ي دار و ندارم باشي
سعي كن طول سفر را به كنارم باشي
همه جا يار توام
*****
ماه گردون پايه، عشق را سرمايه
هر كجايي كه روي، آيمت چون سايه
گر نباشي تو يقين خواهر تو مي ميرد
از دم پاك و نگاه تو نفس مي گيرد
همه جا يار توام

شاعر : حاج علی انسانی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 قاسم نعمتی

دانلود سبک نوحه ورود کاروان به کربلا -( قرار قلب بیقرارم ، برادر جان دلشوره دارم ) * قاسم نعمتی

3557
8

دانلود سبک نوحه ورود کاروان به کربلا -(  قرار قلب بیقرارم ، برادر جان دلشوره دارم ) قرار قلب بیقرارم ، برادر جان دلشوره دارم
کسی را غیر از تو ندارم ، حسین جان
از آن ترسم ای نازنینم ، در این صحرا داغت ببینم
پریشان حال و دل غمینم ، حسین جان
یا اخا ، بیا و مزن خیمه در این صحرا
رسد بوی هجران ز خاک اینجا ، تو را جان زهرا
مکن تو بازی با جان خواهرت
رسد بگوشم آوای مادرت
بگو چه سازد این یار مضطرت
یابن الزهرا مظلوم کربلا
******
گرفته بوی غم صدایم ، بگو از این صحرا برایم
به درد غربت آشنایم ، حسین جان
تو که مظلوم کربلایی ، بگو روزی که سرجدایی
مگر در زیر دست و پایی ، حسین جان
واویلا ، شود صید تیر و سنان حنجرها
رود بر سر نیزه یک یک سرها ، چه سازم من آنجا
همینکه وارد در کربلا شدم
دل نگران ا

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

ورودیه کربلا *

1582
1

ورودیه  کربلا ای قافله سالارشهیدان خدایی
ازکرب وبلا می شنوم بوی جدایی
بخوان ازدل زینب
امان ازدل زینب
توامده ای کرب وبلا بهرشهادت
من امدم اماده شوم بهراسارت
بخوان ازدل زینب
امان ازدل زینب امان ازدل زینب
زمینه*
خواهرت دل نگرونه دخترت دل نگرونه
پشت سرقافله ی تومادرت دل نگرونه
مباداپسرت وای مباداجگرت وای
مباداکه سرت وای
تاتو مشک سقا ابه برگرد حسین برگرد
تارقیه اروم خوابه برگرد حسین برگرد
******************
اصغرت پیش ربابه شیرنخورده نمی خوابه
این روزا که هنوز افتاب روی زخماش نمی تابه
مبادابدنت وای مبادا که تنت وای
مبادا کفنت وای
تاهنوزاب اور داری برگرد حسین برگرد
انگشت وانگشتر داری برگرد حسین برگرد
*************

  • شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 05:01
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب

واحد 2نوحه -باصدای حاج محمد رضاطاهری -( کاروان دل امد اخرین منزل امد ) *

5467
8

واحد 2نوحه -باصدای حاج محمد رضاطاهری -( کاروان دل امد اخرین منزل امد ) کاروان دل امداخرین منزل امد
کشتی غم کنار ساحل امد
این که در بین راه است موکب ثارالله
کربلا مهمانی نیست قربانگاه است
یاحسین یاثارالله یاثارلله یاثارلله
**********
لشکر فتح وایثار باحسین وعلمدار
دربیابان غربت شد گرفتار
یادگار پیغمبر با نوامیس حیدر
شداسیر چنگال تیر وخنجر
یاحسین یاثارلله یاثارلله یاثارلله
************
کودکان مثل یاسند مادران در هراسند
لشکرروبرو رامی شناسند
خولی ان سواماده است درکنار صیاد است
حرمله هست ودل ها شور افتاده است
یاحسین یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 06:13
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 یاسین زندی

دانلود متن و سبک زمزمه ی شب دوم -( این سرزمین چه بوی غم داره ) * یاسین زندی

2604
1

دانلود متن و سبک زمزمه ی شب دوم  -( این سرزمین چه بوی غم داره  ) زمزمه ی شب دوم
بند اول
این سرزمین چه بوی غم داره
اینجا نشه خواهرت آواره
داداش حسین اینجا کجاست؟دلشوره ی بدی گرفتم
از مادرم خیلی زیاد من اسم خاک شنفتم
یه وقت نشه بدون تو ما بین نامحرم بیفتم
حسین من 2 داداش مظلومم حسین جان ...
بند دوم
تو قافله چقد داریم دختر
بی تو نشیم گرفتار معجر
داداش حسین جون علی اصغر بیا بریم از اینجا
ترسم اینه که تو بری بدجوری زیر دست و پاها
میترسم از تیری که اینا میزنن تو چشم سقا
حسین من 2 داداش مظلومم حسین جان...

شاعر : یاسین زندی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 یاسین زندی

دانلود متن و سبک زمينه ورود به كربلا -( مياد از راه دور صداي زنگ شترها ) * یاسین زندی

2299
1

دانلود متن و سبک زمينه ورود به كربلا  -( مياد از راه دور صداي زنگ شترها  ) زمينه ورود به كربلا
مياد از راه دور صداي زنگ شترها
شكوه و صلابت رسيده ب دستاي صحرا
محمل ب محمل پرشده از نور ايمان
عباس و اكبر حافظ ناموس قران
رباب و رقيه پيش هم
ندارن دل اشوب و غم
ب زينب ميگه داداش حسين
تويي قرار دلم ، تو خواهرم
غيرت شجاعت مثل علي
خورشيد و مهتاب منجلي
چه كاروان مجللي 2
واي 3 حسين رسيده ب كربلا
بند دوم
خدايا رسيده كاروان چه دلگيره اينجا
پريشونه زينب چه بغضي مي گيره اينجا
ايستاده مركب تا بياد پايين يه خانوم
عباس پيشش زانو و زد اومد چه اروم
بي تابه دل اقام حسين
نگاهش ب خاك نينوا
ميدونه چي بايد ببينه
اعوذ باللهِ من البلا
به قاضريه خيمه نزن
براي اون كهنه پيرهن
بميرم اقاي بي كفن
واي

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:59
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 یاسین زندی

دانلود متن و سبک ورود به کربلا -( دلم‌ گرفته از خاکِ اینجا ) * یاسین زندی

2050
4

دانلود متن و سبک  ورود به کربلا -( دلم‌ گرفته از خاکِ اینجا  ) دلم‌ گرفته از خاکِ اینجا - غریبه و چه غمناکه اینجا
هوای سنگ و ‌تیر سه شعبه - خدای من خطرناکه اینجا
بریم داداش ۲
می گیره خاک اینجا جَوونِتو
بریم داداش ۲
زینب نبینه چشم ِ غرق خونِتو
توی دستت بگیر؛ دستای خواهر و
در بیار از همین؛ حالا انگشتر و
جانم حسین 4
〰〰〰〰〰〰
داداش٬ زینبت دل نداره - ببینه حنجر ِ شیرخواره ...
جلوی چشمَمه قتلگاه و - غم ِ سه ساله و گوشواره
حسینِ من ۲
دلشوره دارم از ظهر قتلگاه
حسینِ من ۲
بی سر می شی؛‌ منم بی سرپناه
با چه حالی برم؛ غرق خون پیکرت
جا بمونه تنت؛ روی نیزه سرت
جانم حسین 4

شاعر : یاسین زندی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 1
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:36
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

روضه شب دوم محرم با صدای جواد مقدم -( همه دعوتش کرده بودند بیاد ) *

2431
2

روضه شب دوم محرم با صدای جواد مقدم -( همه دعوتش کرده بودند بیاد ) شعر روضه
همه دعوتش کرده بودند بیاد
همونا که تشنه به خونش شدند
نه تنها فقط مادرش فاطمه
زمین و زمان روضه خونش شدند
همون که خدای وفا داریه
اسیر غم بی وفایی شده
شهادت میده خاک این سرزمین
که اربابمون کربلایی شده
پیچیده صدایی تو گوش جرس
میاد صدا پای یک قافله
همه آفرینش به قربون اون
که جونم به پاش خیلی نا قابله
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
یه دختر رو دوش عمو جونشه
که خیلی عموجون هوا خواهشه
حسابی حواسش بهش هست یه وقت
نیفته رو خاکا و زخمی بشه
میون حصار همه محرما
یه بانو می خواد پا بذاره زمین
جلو محملش اون که زانو زده
کی هستش به جز شیر ام البنین
تا وقتی ابالفضل تو این قافله ست
نمیاد کسی غصه دور و برش

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 03:07
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

زمینه ورود کاروان با صدای جواد مقدم -( باز آتیش غم توی دلم شعله کشیده ) *

2526
0

زمینه ورود کاروان با صدای جواد مقدم -( باز آتیش غم توی دلم شعله کشیده ) زمینه
باز آتیش غم توی دلم شعله کشیده
ای کرب وبلا کاروونی خسته رسیده
صد دست کبوتر طرف ماریه پر زن
صد قافله دل همره این قافله اومد
نگرونی ، بی تابی و اضطراب
نگرونن اولاد ابوتراب
نگرون شیش ماهه شده رباب
نگرونه
یه خواهری می سوزه یواش یواش
یکی دوتا نیست غم ها و غصه هاش
نگرونه واسه حنجر داداش
واغربتا واویلا اخا الغریب
این وادی غم داره عجب سوز و نوایی
از خاک زمینش میرسه بوی جدایی
عباسمونو از چی صدا کردی برادر
اینجا برا چی خیمه به پا کردی برادر
تو حق بده باشم بی قرار تو
بودم آخه یک عمری کنار تو
نشه یه وقت زینب سوگوار تو
تو حق بده
بیا بریم حالم اینجا ناخوشه
حتی داداش فکرش من رو می کشه
نشه یه وقت زینب ب

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 03:48
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

ورود کاروان با صدای میثم مطیعی -( که می‌داند این واحه نامش چیست؟ ) *

1402
1

ورود کاروان با صدای میثم مطیعی -( که می‌داند این واحه نامش چیست؟ ) واحد
که می‌داند این واحه نامش چیست؟
بگو سارِوانان نشان جویند...
"طف" و "غاضریه" و "نینوا"
ولی " کربلا" هم به آن گویند
سلام ای کرب و بلا، تویی قربانگاه ما
تویی آخرین منزل این سفرها
ز راهی پر پیچ و خم، رسیدیم آخر به هم
قرار قدیمی نی‌ها و سرها
آری اینجاست، مُناخُ رِکابِنا
آری اینجاست، مَحَطُّ رِحالِنا
آری اینجاست، مَقتَلُ رِجالِنا
السلام ای/ زمین کرب و بلا
السلام ای/ منزل عشق و وفا
السلام ای/ مقتل خون خدا
سلام ای فرات ای پریشان رود
خروشان و مواجی و بی‌تاب
عجب دیدنی می‌شود اینک
در آیینه‌ات چهره مهتاب
کمی کم کن پیچ و تاب، که خوابیده طفل رباب
مبادا پَرد ناگه از خواب نازش
کنار امواج شط، حسین‌است و ای

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

متن روایت گريه و نفرين حضرت نوح بر امام حسین (ع) و گریز به کربلا *

1308

متن روایت گريه و نفرين حضرت نوح بر امام حسین (ع) و گریز به کربلا #امام_حسين_ع
گريه و نفرين حضرت نوح
وقتى كه حضرت نوح (ع) سوار كشتى شد، كشتى حركت كرد، تا به سرزمين كربلا رسيد، همينكه به سرزمين كربلا رسيد، زمين كشتى او را گرفت، بطورى كه حضرت نوح (ع) ترسيد غرق شود، دستها را به دعا و نيايش برداشت، وپروردگارش را خواند و عرض كرد: خدايا، تا كنون مشكلى برايم پيدا نشده، ولى تا به اين سرزمين رسيدم ترس و وحشت عجيبى برايم ظاهر گشت، و بدنم لرزيد و خوف شديدى تمام وجودم را گرفت، كه تا بحال اينجورى نشده بودم، خدايا علتش چيست؟
حضرت جبرئيل (ع) نازل شد و فرمود: اى نوح در اين سرزمين سبط خاتم پيغمبران و فرزند خاتم اوصياء كشته مى شود. و روضه كربلا را خواند.
حضرت نوح (ع) منقلب گش

  • یکشنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1397
  • ساعت
  • 10:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمدرضا محمدی (ناعم)

ورود کربلا -( کرب و بلا دیارینه) * محمدرضا محمدی (ناعم)

2564

ورود کربلا -( کرب و بلا دیارینه) تا که رسیده موکبِ
غم به دیار کربلا
دل ز صفای کعبه برد
سعی و صفای کربلا
یاحسین یاحسین ...

با همه کاروانیان
گفت حسین فاطمه
وادی نینواست این
دشت وسیع و علقمه
مسکن ماست کربلا
خیمه زنیم ماهمه
حال و هوای جنت است
حال و هوای کربلا
یاحسین یاحسین ...

گفت به ساقی حرم
خیمه دین بپا کنید
وادی کربلاست این
ملک وفا بنا کنید
کعبه ی ماست یا اخی
سعی کنید صفا کنید
جان بکف شریعتند
کل قوای کربلا
یاحسین یاحسین ...

گفت به زینب حزین
آمده ام صفا کنم
آمده ام بکربلا
به عهدخود وفا کنم
آمده ام که تشنه لب
ذکر خدا خدا کنم
تا به همه جهان رسد
آه و نوای کربلا
یاحسین یاحسین ...

#ترکی

کرب و بلا دیارینه
تا یتیشوبدی کاروان
آخدی

  • دوشنبه
  • 5
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:06
  • نوشته شده توسط
  • علی ببیرپور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

متن شعر شب دوم محرم -(ای جانم _ قافله سالار اومد) * امیر حسین الفت

1423
1

متن شعر شب دوم محرم -(ای جانم _ قافله سالار اومد) ای جانم _ قافله سالار اومد
ای جانم _میر و علمدار اومد
از محمل _ روی زانوی اکبر
دختر _ حیدر کرار اومد

خیره شده تموم لشگر
به قاسم و علیه اکبر
میلروزنه همه دلها رو
ابهت یلای حیدر

حسین اربابم
حسین دریابم
__________________________________

تو محمل _ اروم اروم یه مادر
میخونه _ لالایی علی اصغر
من واسش _ دلهره دارم خیلی
میترسم _ واسهء روز اخر

میخنده به حسین یک لشگر
به گریهء علیه اصغر
وقتیکه حرمله میخنده
خدا کنه نبینه مادر

حسین واویلا
حسین واویلا
__________________________________
@amirhoseinolfat
1398/5/16

  • یکشنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 15:05
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر خروج کاروان از مکه به سمت کربلا -(لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی) * امیر عباسی

929

متن شعر خروج کاروان از مکه به سمت کربلا -(لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی) لَبَّیکَ اللّهمّ لَبَّیک،چه نوایی
حاجیِ زهرا شد آخر کربلایی
در مِنای،جلوهٔ سبحانی،آن نور قرآنی،آورده قربانی
واویلا واویلا...

میرود قافله به صحرای بلا
با اکبر و اصغر سوی کرببلا
بین محمل،محزون و دلخسته،با دلی بشکسته،عقیله نشسته
واویلا واویلا...

اهل این قافله از پیر و جوانند
مَحرم های زینب بین کاروانند
وامصیبت،از داغ عاشورا،چشم نامَحرم ها،یا زهرا یا زهرا
واویلا واویلا...

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:23
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)بیا برگردیم/یا اخا ای تو مرا یار بیا برگردیم * محمود اسدی

1159

(غزل)بیا برگردیم/یا اخا ای تو مرا یار بیا برگردیم یا اخا ای تو مرا یار بیا برگردیم
لاله ی احمد مختار بیا برگردیم

تو همه دلخوشی ام هستی و گردد بی تو
آسمان بر سرم آوار بیا برگردیم

به همان لحظه که بر سینه،زد آسیب لگد
قسمت می دهم ای یار بیا برگردیم

می رسد بوی جدایی به مشامم اینجا
می شود جسم تو خونبار بیا برگردیم

خیمه بر پا مکن اینجا، به دلم افتاده
می دود طفل تو بر خار بیا برگردیم

تا رسیدیم به این دشت شدم دلواپس
بهر چشمان علمدار بیا برگردیم

گر بمانیم در این دشت ز ضرب سیلی
چشم دردانه شود تار بیا برگردیم

بیم دارم که سر کودک ششماهه شود
به سر نیزه گرفتار بیا برگردیم

تا که با خنده نبردند عزیزان تو را
به سر کوچه و بازار بیا برگردیم

  • یکشنبه
  • 3
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:13
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

ورود به کربلا -(کاروانی پُرِ دلهای بلا نوش و بلا جوش و پُر از سینه‌ی مدهوش و زِ هر زمزمه ) * حسن لطفی

1760
1

ورود به کربلا -(کاروانی پُرِ دلهای بلا نوش و بلا جوش و پُر از سینه‌ی مدهوش و زِ هر زمزمه ) کاروانی پُرِ دلهای بلا نوش و بلا جوش و پُر از سینه‌ی مدهوش و زِ هر زمزمه خاموش به جز ذکر خدا خانه و کاشانه به دوش از تب سوزنده‌ی صحرای غریبی پیِ رخسار حبیبی پِی دامانِ طبیبی

چه نصیبی چه شکیبی و پُر از شورِ عجیبی همه سرمست زِ بویِ خوش جان پَرور سیبی به دلِ دشت پُر از خار و پُر از سنگ در این سوی بیابان در آن سوی دو دریا دو صد نخل پدیدار رسیدند پیِ قافله سالار که فرمود که همین جاست همان وعده‌ی دیدار همان لحظه‌ی دیدار دگر بار گشایید و بیایید و بیابید در این دشت خدا را

آه از آن لحظه که آمد به ادب با دلی از عشق لبالب به بَرِ ناقه‌ی زینب طرفی قاسم و جعفر طرفی حضرتِ اکبر چه شکوهی چه جمالی چه جلالی چ

  • شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 14:17
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دو دمه‌های ورودیه دوم محرم * مرتضی محمودپور

777

دو دمه‌های ورودیه دوم محرم ◾دو دمه‌های ورودیه
دوم محرم

◾بنداول
میرسد میهمان برایت ای زمین کربلا
پسر شیر خدا(۲)

◾بنددوم
زاده‌ی زهرا اطهر آمده در نینوا
پسرشیرخدا(۲)

◾بندسوم
زینب کبری شده همراه با خون خدا
ای زمین کربلا(۲)

◾بندچهارم
شبه پیغمبر علی اکبر عزیز مرتضی
ای زمین کربلا(۲)

◾بندپنجم
باربگشائید اینجا سرزمین کربلاست
وعده‌گاه کبریاست(۲)

◾بندششم
مقتل عباس آب آور در این دشت بلاست
وعده‌گاه کبریاست(۲)

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 02:59
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 وحید زحمتکش شهری

زبان حال حضرت زینب با امام حسین(ع) -(در دلم غصه و غوغاست بیا برگردیم) * وحید زحمتکش شهری

1420
1

زبان حال حضرت زینب با امام حسین(ع) -(در دلم غصه و غوغاست بیا برگردیم) در دلم غصه و غوغاست بیا برگردیم
وحشتی در دل صحراست بیا برگردیم

بوی غربت همه جا را به خدا پر کرده
گوئیا آخر دنیاست بیا برگردیم

ناله ی العطشی گوش جهان را کر کرد
فصل بی آبی سقاست بیا برگردیم

از جنان ناله ی یک مادر محزون آید
مادرم حضرت زهراست بیا برگردیم

تو همه دلخوشی زینبی ای هستی من
خواهرت بعد تو تنهاست بیا برگردیم

مادرم پیرُهنی داد که رویش دیدم
ردی از خون تو پیداست بیا برگردیم

#وحید_زحمت_کش_شهری

  • یکشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • وحید زحمت کش شهری
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(غزل)چشم به هم نزده/لب گشا تا که بگویی سخن آخر را * محمود اسدی

791

(غزل)چشم به هم نزده/لب گشا تا که بگویی سخن آخر را لب گشا تا که بگویی سخن آخر را
چشم وا کن که ببینی تو دو چشم تر را

از زمانی که در این دشت رسیدیم حسین
همه جا می شنوم زمزمه ی مادر را

همه غمها به دل خواهر تو ریخته شد
گرهی روی گره تا که زدی معجر را

من اگر بی تو از اینجا بروم می میرم
چکنم گر به روی نیزه ببینم سر را

تازه خوابیده به گهواره علی،می ترسم
نیزه ای بعد تو بیدار کند اصغر را

چشم بر هم نزده در همه جا می بینی
تکه تکه به روی خاک،تن اکبر را

چشم بر هم نزده جسم تو را می پاشند
می کشانند روی خاک،گل پرپر را

چشم بر هم نزده،شمر برت گرداند
می کند زیر و زبر،با نوک پا پیکر را
.
.
چشم بر هم نزده روز دهم آمده است
چشم بگشا و ببین بر روی تل خواهر را

  • دوشنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 12:42
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب

شعر ورود به کربلا -(ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﻘﺎﺕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ) * حمید کریمی

1233
5

شعر ورود به کربلا -(ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﻘﺎﺕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ) ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﻘﺎﺕ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ
ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﮐﺮﺑﻼ‌ﺳﺖ

ﻋﺸﻖ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﯾﮑﻪ ﺗﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﺩﺭ ﺩﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﺮ ﻓﺮﺍﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ

ﺷﻂ ﺧﻮﻥ ﺍﺯ ﺗﯿﻎ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺩﺷﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﺍﺑﯿﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

ﺗﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻃﺒﻞ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻗﯿﺪ ﺳﺮﻭ ﺟﺎﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ

ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﻫﺎ ﺟﺪﺍ
ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﺳﺮ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ

ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻦ ﮐﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﮔﺎﻩ ﺣﯿﺪﺭ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﮎ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ

ﻋﺸﻖ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﺧﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ
ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﺧﯿﻤﻪ ﺍﯼ ﭘﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ

ﺗﯿﻎ ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺗﯿﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﯾﺎﺩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﺷﺖ ﺍﺩﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺩ ﺍﻥ ﺑﺎ ﻧﺎﻟﻪ ﻭ ﻏﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﮐﺮﺑﻼ‌ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺍﺯﻣﻮﻥ
ﮐﺮﺑﻼ‌ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻨﺎ ﺩﺭ ﺷﻂ ﺧﻮﻥ

ﺍﺻﻐﺮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﺮﻑ ﺍﮐﺒﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ
ﺩﺭ ﺳﺠﻮﺩ ﻋﺸﻖ ﭘﺮﭘﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ

  • جمعه
  • 19
  • مهر
  • 1398
  • ساعت
  • 14:55
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

ورود کاروان به کربلا در اربعین -(زینب آمد کربلا و کربلا در غم نشست ) *

1090

ورود کاروان به کربلا در اربعین -(زینب آمد کربلا و کربلا در غم نشست ) زینب آمد کربلا و کربلا در غم نشست
کاروان شد نینوایی ، نینوا در غم نشست

ناگهان بشکست بغض هر یتیم خون جگر
ناله ها برخاست از دل ، هر صدا در غم نشست

خیمه ها بر پا شد و شیون ز هر سو شد بلند
همصدا با داغداران خیمه‌ها در غم نشست

بار دیگر دختری از داغ بابا گریه کرد
بار دیگر خواهری درد آشنا در غم نشست

از علی بن الحسین آه جگر سوزی رسید
حجت حق در غم خون خدا در غم نشست

کربلا در کربلا و اربعین در اربعین
هر که بود از اهل بیت مصطفی در غم نشست

بس که سنگین بود داغ لاله های کربلا
از همان آغاز غم ارض و سما در غم نشست

از شرار شعله ها و شیون آل علی
نی زمین می سوخت بلکه ماسوا در غم نشست

مادری از داغ طفل شیرخوارش گریه کرد
کودکی می سوخت در بزم عزا در غم نشست

ناله های العطش آید هنوز از تشنگان
از غم لب تشنگان آب بقا در غم نشست

«یاسر» از داغ حسین بن علی قلب زمان
در فضایی بی قرار و جانگزا در غم نشست
**
شاعر: محمود تاری «یاسر»

  • جمعه
  • 18
  • مهر
  • 1399
  • ساعت
  • 15:03
  • نوشته شده توسط
  • Fatemeh Mahdinia
ادامه مطلب
حاج ناصر تبسمی اردبیلی

ورود به کربلا -(ای کرب و بلا بشنو خونین خبر آوردم) *حاج ناصر تبسمی اردبیلی

472

ورود به کربلا -(ای کرب و بلا بشنو خونین خبر آوردم) ای کرب و بلا بشنو خونین خبر آوردم
در سینه ی سوزانم موجی شرر آوردم
جان در گرو عهد پیمان اذل دارم
هیهات من الذّله با چشم تر آوردم
شوریده دلانی را سرمست فنا فی اللّه
هفتاد و دو مهمان فرزانه فر آوردم
من زاده ی زهرایم مخمور می باقی
در عشق تمنّایت سوز جگر آوردم
ای وادی میقات عشاق خدا بنگر
اعوان خدا جوی نیکو سیر آوردم
جمعی عرضی امّا با جوهره ی ایمان
دست از دل و جان شسته فارغ ز سر آوردم
جان بر کف احبّا را از بارقه ی ایمان
خوبان خلایق را بین هم سفر آوردم
آنانکه از این دهر فانی به عیان سیرند
در سیر عبودیّت صبر و ظفر آوردم
یک عقد ثریّا را کردم به سرا دعوت
در دایره ی عرفان شمس و قمر آوردم
اُمّات که هر یک را طفلان طُفیلی داشت
نالان و پریشان با اشک بصر آوردم
شش ماه بود از ما آسوده دلی سلب است
خیلی ز پی وصلت اهل نظر آوردم
یاران صدیق القول یکرنگ و وفاپرور
بی مثل در این دنیا گنج گهر آوردم
هر تک تکشان مردی در مسند آزادی
برتر ز ملک بهتر از سیم و زر آوردم
دل سوختگانی از هر دشت و دمن طرفی
پیر و زن و فرزند و زیبا پسر آوردم
شش ماهه علی اصغر شهزاده علی اکبر
دو شاخ گل از نسل خیرالبشر آوردم
بر حرمله گو تیرش آماده کند زیرا
قربانی تیرش را سنّ صغر آوردم
شبه رخ احمد را با طرّه ی مشکینش
تا باز نمایاند شقّ القمر آوردم
یک دختر خوش منظر همراه علی اکبر
شیرین سخنی مثل شهد و شکر آوردم
عبّاس دلاور را بی مادر و فرزندش
بر زینب و کلثومم محکم سپر آوردم
دادم علم وحدت بر دوش همایونش
تا حفظ کند آنرا روز خطر آوردم
او مظهر مرآت قتّال العرب باشد
سردار سپاهی را شد مفتخر آوردم
از غیرت جوشانش صیت علوی خیزد
امّا چه ثمر او را بی بال و پر آوردم
گفتم که در این صحرا ما کشته شویم باید
از خون شهیدان دین یابد ثمر آوردم
بگذار عیالات خود را به امید حق
اشک از مژه دیدم چون ریزد مطر آوردم
گفتا که توئی مولا من تابع فرمانت
کی امر امامم را عذری دگر آوردم
این جان و تن از بهر فرمان تو پروردم
من رخت سلامت را از جان بدر آوردم
گر دست و سر و چشمم باشد به تو قربانی
شادم که به جا امر و شرط پدر آوردم
هر چند سیه باشد پیوسته "صفا" رویش
هر در که زدم نفعی باشد ضرر آوردم
بی مزد مکن امّا جان همه یارانت
چون روز جزا با خود چندین اثر آوردم
با یاد تو یک عمری دانی که چه خون خوردم
با اشک غمت شب را من تا سحر آوردم

  • دوشنبه
  • 4
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

ورود به کربلا -(دست و پا را گم نکن زینب خدا صبرت دهد) * محسن راحت حق

620

ورود به کربلا -(دست و پا را گم نکن زینب خدا صبرت دهد) دست و پا را گم نکن زینب خدا صبرت دهد
صبر کن خواهر..الهی مصطفا صبرت دهد
لرزه افتاده به دستانت کمی آرام باش
بر لبم دارم دعا خیرالنسا صبرت دهد
بعدِ من با لشگرِ غارت مواجه می شوی
حق تو را بادشمنان اشقیا صبرت دهد
بازوانت می شود خیلی کبود از ضربه ها
کاش یزدانت..میانِ ضربه ها صبرت دهد

(می شوی مانند زهرا مادرم یاسِ کبود)
(گاه می پرسی ز خود آخر گناهِ ما چه بود؟)

گوش کن زینب که این وادی یقین دارم مناست
آب و خاکش با دل و جانِ حسینت آشناست
وعده گاهِ ماست این وادی،محلّ ِ آخر است
لب فرو بنداز گله اینجا قرارم با خداست
رنجشِ بسیار می بینی تحمّل کن فقط
پرچمِ این نهضتِ عظما به دستانِ شماست
از چه لطمه می زنی ای مهربان همراهِ من
می دهم پاسخ سوالت را که اینجا کربلاست

(چند روزی بیشتر مهمان نباشم در برت)
(ای فدای اشک ها و سینه ی غم پرورت)

این همان جایی ست که آئینه ها را می کُشند
بینِ گودالِ وفا.. اندر وفا را می کُشند
این همان جایی است که ششماهه ام پر می کِشد
پیشِ چشمانِ خودن سرّ ِ دعا را می کُشند
ارباً ارباً می شود.. جسمِ علی اکبرم..
خواهرم..پیغمبر کرببلا را می کُشند
می شود دستانِ ساقی ام جدا از پیکرش
زاده ی امّ البنین..ماهِ لقا را می کُشند

(خواهرم آرام تر این کربلا کرببلاست)
(می شود روزی ببینی که سرم بر نیزه هاست)

  • جمعه
  • 15
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 18:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 اصغر چرمی

زمزمه برای محرم از اصغر چرمی -( امسال لباس مشكي مو ، كه داد به من مادر ) * اصغر چرمی

1479
3

زمزمه برای محرم از اصغر چرمی -( امسال لباس مشكي مو ، كه داد به من مادر  ) امسال لباس مشكي مو ، كه داد به من مادر ،
ديدم با چشم تر
گفت بشى كاش پير غلامِ ، بچه هاى حيدر
خير ببينى مادر

فقط مى تونى درِ.
اين خونه محترم شى
كاش ببينم يه روزى
مدافع حرم شى

حسين غريب مادر

حى على العزا ندا ، ى آسمونى هاس ،
چشا مث درياس
تو عرش حق برا حسين ، روضه ى غم برپاس ،
صاحب عزا زهراس

هر جا كه بزم روضه
برا حسين به پا شه
بال ملائك حق
جا فرش روضه هاشه

حسين غريب مادر

حسين رسيده كربلا ، با زينب و اطفال ،
چو كعبه ى آمال
مادر مى گه نيا حسين تنت نشه پامال ،
يه روزى تو گودال

اينا نقشه كشيدن
ايال من خوار بشن
كه زينبين و اطفال
راهى بازار بشن

حسين غريب مادر

شاعر : اصغر چرمی

دانلود سبک

  • جمعه
  • 31
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 14:50
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر شب دوم ورود به کربلا -( منایی از منای حاجیان زیباتر است این جا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

2393
1

شعر شب دوم ورود به کربلا -( منایی از منای حاجیان زیباتر است این جا ) منایی از منای حاجیان زیباتر است این جا
مران ای ساربان محمل که حج اکبر است این جا
مران ای ساربان محمل، تماشا کن، تماشا کن
که یک گلخانه گل با من ز زخم اکبر است این جا
مران ای ساربان محمل که می بینم به چشم دل
روان بر شانه ام خون از گلوی اصغر است این جا
مران ای ساربان محمل دعا کن خون شود دریا
که سقای حرم از تشنگان تشنه تر است این جا
مران ای ساربان محمل که در شام عزای من
غبار آلوده ماه عارض پیغمبر است این جا
مران ای ساربان محمل که فردا بر لب دریا
مرا آب از دم شمشیر و تیر و خنجر است این جا
مران ای ساربان محمل که هفتاد و دو یار من
بدن هاشان در این صحرای خونین بی سر است این جا
مران ای ساربان محمل، بسو

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک واحد ورود به کربلا -( قافله ی زهرایی– گردیده کربلایی 2 ) * امیر عباسی

1989
2

دانلود سبک واحد ورود به کربلا -( قافله ی زهرایی– گردیده کربلایی 2 ) قافله ی زهرایی– گردیده کربلایی 2
ای حریم وصل جانان – کربلا داری تو مهمان 2
واویلا واویلا 2

اینان نورالهُدایند – عزیزان خدایند 2
حق آقا رسول الله/ کن مراعات ِ آل الله 2
واویلا واویلا 2

بر خاکت گردد روان – خون شاه شهیدان 2
سرش از تن جدا گردد – زینت نیزه ها گردد 2
واویلا واویلا 2

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

دانلود سبک زمینه-واحد و زنجیر زنی ورود کاروان به کربلا -( بگرید زمین و ، بگرید سما ) * میثم مومنی نژاد

5165
6

دانلود سبک زمینه-واحد  و زنجیر زنی ورود کاروان به کربلا -( بگرید زمین و ، بگرید سما ) بگرید زمین و ، بگرید سما

فلک نوحه خوان ، سینه زن نینوا

سلامٌ علی ساکن کربلا

حسین ، یاحسین

******

همین جا به خون ، ساقی لشکرم

به روی زمین ، دست آب آورم

به روی سرش ، جای ضرب عمود

کنار تنش ، نوحه خوان مادرم

حسین ، یاحسین

******

همین جا کند ، خواهر من نگاه

که قاتل رود ، جانب قتلگاه

زند نیزه بر ، بوسه گاه نبی

زمین غرق خون ، آسمان غرق آه

حسین ، یاحسین

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

یاحسین یابن الزهرا یابن الزهرا -( شده اسمان خیمه ی غم ) *

2402
3

یاحسین یابن الزهرا یابن الزهرا -( شده اسمان خیمه ی غم ) شده اسمان خيمه ي غم
زمين وزمان غرق ماتم
دوباره افق رنگ خون است
سلام اي هلال محرم
دوباره محرم رسيدو
حسينيه شدسينه هامان
دل اهل دل سينه زن شد
نفس هايمان مرثيه خوان
به هرخط مقتل بياخون بگرييم
که منزل به منزل چومجنون بگرييم
ياحسين يابن الزهرا يابن الزهرا يابن الزهرا
***********
بخوان روضه خوان بارديگر
بيا شرح ان ماجرا کن
بيا بغض يک سالمان را
به يک روضه حاجت رواکن
روايت کن از دشت ماتم
بخوان خط به خط روضه هايش
ولي بگذراز خط اخر
که سربسته ماندحکايت
بيااي دل امشب به پابوس اين غم
بياتابباريم چوباران نم نم
ياحسين يابن الزهرا يابن الزهرا يابن الزهرا
************
دوباره شده صحن هيئت
پرازعطر نام شهيدان
دوب

  • چهارشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1394
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • مجید قنبری
ادامه مطلب
 محمد مبشری

اشعار ورود كاروان به کربلا به همراه سبک/نوحه -( گو به کرببلا ، که میهمانش رسید ) * محمد مبشری

1676
1

اشعار ورود كاروان به کربلا به همراه سبک/نوحه  -( گو به کرببلا ، که میهمانش رسید ) گو به کرببلا ، که میهمانش رسید

یوسف فاطمه ، به قتلگاهش رسید

خسرو عالمین

جان و جانان حسین

واغریبا ، واشهیدا

******

خاک تو می شود ، ز خون شش ماهه رنگ

بر جبین حسین ، می خورد از کینه سنگ

می شود کربلا

در تو اکبر فدا

واغریبا ، واشهیدا

******

گو به زینب شوی ، در این زمین بی حسین

تو ببوسی رگِ ، گلوی آن نور عین

داغ هجده گلت

می شود قاتلت

واغریبا ، واشهیدا

شاعر : محمد مبشری

دانلود سبک

  • شنبه
  • 18
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 09:08
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب

اشعار ورودیه کربلا به همراه سبک/زمینه -( عمه ی سادات بی قراره ) * حاج محمود کریمی

3056
4

اشعار ورودیه کربلا به همراه سبک/زمینه -( عمه ی سادات بی قراره ) عمه ی سادات بی قراره

غصه و غم هاش بی شماره

تموم غصه اش غم یاره

تنها امیدش بی پناهه

روزای سختی توی راهه

رو خاک سوزان پا میذاره

ذکر آسمونها

وای زینب وای زینب وای زینب وای

ذکر کهکشونها

وای زینب وای زینب وای زینب وای

ذکر خاک صحرا

وای زینب وای زینب وای زینب وای

ذکر سینه زن ها

وای زینب وای زینب وای زینب وای

شعله میکشه خورشید زمین میسوزه از تب

ابرا همه میبارن توی چشای زینب

میون سینه دلی که تنگه

غم غروب رویاشه

شأن نزول سوره ی بارون

توی فزات چشماشه

ذکر ریگ صحرا

وای زینب وای زینب وای زینب وای

ذکر سینه زن ها

وای زینب وای زینب وای زینب وای

------------

کبوترا بی تابند تو آغوش محمل

  • سه شنبه
  • 21
  • مهر
  • 1394
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • حمید
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد