از آسمون ندا رسیده - حسین به کربلا رسیده
صدای بال جبرئیله
اومده پیشواز عقیله
رسیده تا رو خاک نذاره
پاهاشو خاتون قبیله، جانم عقیله
خیلی عقیله بیقراره / آخه چه رسم روزگاره
وقتی میخواد بره از اینجا / محرم نداره
یه روز میاد دیگه بیاحترامه
میبینه که توو کوچههای شامه
دور و بر ناقهها ازدحامه
(حسین من ۲ حسین جان) ۳
توو خیمهها مشکا پر آبن - این چند شبه راحت میخوابن
نه بغضی مونده توو گلوشون
نه نیزه داری روبروشون
بچهها گرمه پشتشون به
قامت رعنای عموشون، فدا عموشون
اون لحظه رو خدا نیاره / خیمه رو بی عمو بذاره
آخه رباب بدون سقا / علی نداره
تا باشه هیشکی بی حیا نمیشه
قامت عمه دیگه تا نمیشه
پای کسی به خیمه وا نمیشه
(حسین من ۲ حسین جان) ۳
- جمعه
- 10
- آذر
- 1402
- ساعت
- 14:11
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری