شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس

حضرت رقیه ( نوحه سوم ) به همراه دانلود فایل صوتی سبک *

5186
10

حضرت رقیه ( نوحه سوم ) به همراه دانلود فایل صوتی سبک حضرت رقیه ( نوحه سوم )
به همراه دانلود فایل صوتی سبک
عمّۀ مظلومه‌ام، دست خدا یار تو
وقت جدایی شده، خدانگهدار تو

گریه به حالم کنید دگر حلالم کنید

طایر عشق حسین، فتاده از زمزمه
شبانه دفنم کنید، چو مادرم فاطمه

گریه به حالم کنید دگر حلالم کنید

گاه به من، مادر و گاه پدر، می‌شدی
گاه مرا سایه‌بان، گاه سپر، می‌شدی

گریه به حالم کنید دگر حلالم کنید

الا اسیران همه من به سفر می‌روم
با رخ نیلی‌شده، پیش پدر می‌روم

گریه به حالم کنید دگر حلالم کنید
در این خرابه دلم، تنگ علی‌اکبر است
در نظرم دم‌به‌دم روی علی اصغر است

گریه به حالم کنید دگر حلالم کنید

به گلسِتان جنان یاد کنم از همه
سلامتان را برم، به ما

  • پنج شنبه
  • 2
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 18:01
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

گفتگوي حضرت زينب وحضرت رقيه *

5409
2

گفتگوي حضرت زينب وحضرت رقيه آي زينب(2) الهي من برات بميرم

آي زينب (2) دور تل زينبيه

حروله كنانه اين ديگه طاقت نداره

آي رقيه (2) پيش چشمونم سياهه

بابات رفته سفر عمر عمه ات تباهه

آي عمه (2) كي از دعام جواب ميگيرم

گوشه خرابه نميتونم آروم بگيرم

آي بميرم (2) كه يزيد از خواب بيدار شد

روزگار عمه حالا ديگه سياه شد

آي نامرد (2) سه سالمون خيلي غمينه

ميميره رقيه اگه تو ظرف تو ببينه

آي زينب (2) الهي من برات بميرم

  • پنج شنبه
  • 5
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 13:22
  • نوشته شده توسط
  • جواد میرزایی
ادامه مطلب

گفتگوي حضرت رقيه و حضرت زينب *

4735
1

گفتگوي حضرت رقيه و حضرت زينب گفتگوي حضرت رقيه و حضرت زينب

آي زينب الهي من برات بميرم
آي زينب دور تل زينبيه
حروله كنانه اين ديگه طاقت نداره
آي رقيه پيش چشمونم سياهه

بابات رفته سفر عمر عمه ات تباهه
آي عمه كي از دعام جواب ميگيرم
گوشه خرابه نمي تونم آروم بگيرم
آي بميرم كه يزيد از خواب بيدار شد
روزگار عمه حالا ديگه سياه شد
آي نامرد سه سالمون خيلي غمينه
مي ميره رقيه اگه تو ظرفت و ببينه
آي زينب الهي من برات بميرم

  • جمعه
  • 6
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • جواد میرزایی
ادامه مطلب

گوهر نایاب (به همراه دانلود سبک) *

2242
7

گوهر نایاب  (به همراه دانلود سبک) سوره‌ی غم داره یه آیه// لعن الله بنی امیه
هر کس رو بهر کاری ساختن// کار ما گریه به رقیه.

کوثر بابایی // خَلقاً و خُلقاً شبیه زهرایی
با دل دریایی// میوه‌ی دل، ریحانه‌ی بابایی.

به ابالفضل نور عینی// چش روشنی حسینی
با همون دستای کوچیکت// کلید بین الحرمینی.

گوهر نایابی// تو اولین روضه‌خوان اربابی
نگین مه‌تابی// کی گفته تشنه ؟‌ تو دختر آبی.

تشنه‌ی اشک چشات دریا// خجل ز آبله‌هات صحرا
تا چادرت رو سر می‌کنی// زینب میگه جانم زهرا

رشک ملک داری// فاطمه‌ای اما نه فدک داری
با سر بابایت// قباله‌ی کل این فلک داری.

سه ساله‌ی شهره‌ی ارباب// زهرایی و زهره‌ی ارباب
نمک سفره‌ی خدا حسین// تو نمک سفره‌ی ارباب.

  • چهارشنبه
  • 21
  • اردیبهشت
  • 1390
  • ساعت
  • 12:11
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

دشمنان اثر استاد حسان - (دشمنان نقشه کشیدند و تفکر کردند) *

5391
5

دشمنان اثر استاد حسان - (دشمنان نقشه کشیدند و تفکر کردند) اشعار مسلمیه

دشمنان نقشه کشیدند و تفکر کردند
تا مرا در بدر و غرق تأثر کردند
کی گذارم که شود نقشة آنان عملی
گرچه بسیار درین باره تدبر کردند
می‌کنم زیر و زبر دولت پوشالیشان
تا که بر عکس شود آنچه تصور کردند

من سفیرم که فرستاده مرا ثار الله
از ره جهل به من فخر و تکبر کردند
گفتة ما، همه احکام خدا بود و رسول
حرق حق را نشنیدند و، تمسخر کردند
میهمان را که به زنجیر گران می‌بندد؟
شامیان خوب پذیرائی در خور کردند
چونکه غربت زده و خاک نشینم دیدند
با زر و زیور شان، ناز و تفاخر کردند
پیش چشم من غارت زده، همسالانم
زینت گوش خود آویزه ای از در کردند
آستین کرده ام از شرم، حجاب رویم
پیش آنانکه به سر، معجر و چاد

  • شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

غزل مصیبت حضرت رقیه (س) -( بعد از تو ای پدر به لبم مشت میزنم ) * رضا قربانی

2713

غزل مصیبت حضرت رقیه (س) -( بعد از تو ای پدر به لبم مشت میزنم ) بعد از تو ای پدر به لبم مشت میزنم
خوردی تو چوب تر به لبم مشت میزنم

عاشق شبیه چهره ی معشوق میشود
پس حق بده اگر به لبم مشت میزنم

شب تا سحر کنار سرت مست کرده اند
شب تا خودِ سحر به لبم مشت میزنم

دیدم چگونه پا به دهان تو میگذاشت
شد گریه بی اثر... به لبم مشت میزنم

هرچه یزید بر لب تو خیزران زَنَد
جان تو بیشتر به لبم مشت میزنم

بابا دم خرابه نشستم که زودتر
برگردی از سفر به لبم مشت میزنم

خیلی وبال گردن عمه شدم پدر
من را بیا ببر... به لبم مشت میزنم

شاعر : رضا قربانی

  • شنبه
  • 27
  • دی
  • 1393
  • ساعت
  • 09:34
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

دانلود شعر زمینه شهادت حضرت رقیه به همراه فایل صوتی-(می گم با گریه که دنیا این جور نمی مونه) *

15581
27

دانلود شعر زمینه شهادت حضرت رقیه به همراه فایل صوتی-(می گم با گریه که دنیا این جور نمی مونه) زمینه به همراه دانلود سبک

می گم با گریه که دنیا این جور نمی مونه
یه روزی پایان می رسه غم های من
می بینید از راه می رسه بابای من

میاره مرهم برای زخمای من
میاد و سوغات برای من میاره
یه چادر رنگی و یک کفش یه گوشواره
موهام و شونه می زنه باز دوباره
بابا بابا2
ای وای بابا
سلام ای سر،ای سر زخمی،ای سر بابا
صفا دادی خونه ی ما رو اومدی اینجا
دلم رو بردی با سرت بابا بابا
کجا رفتی بی دخترت بابا بابا
منم مدیون خواهرت بابا بابا
چهل منزل بی بال و پر سخته بابا
چهل منزل بی تو سفر سخته بابا
سفر با دشمن ای پدر سخته بابا
نمی شناسی دختری رو که صورت کبوده
همون که روزی توی گوشش گوشواره بوده
خیالی مونده از تنم بابا

  • چهارشنبه
  • 2
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • سید حامد فیض
ادامه مطلب

به‌ گیسوان‌ پریشان‌ نظاره‌ جایز نیست * جعفر ابوالفتحی

2959
2

به‌ گیسوان‌ پریشان‌ نظاره‌ جایز نیست حضرت رقیه(س)-شهادت به‌ گیسوان‌ پریشان‌ نظاره‌ جایز نیست‌ نظر به‌ پیرهن‌ پاره‌ پاره‌ جایز نیست‌ نگاه‌ دختر شامی‌ نگاه‌ تردید است ‌ برای‌ دوست‌ شدن‌ استخاره‌ جایز نیست‌
به‌ جان‌ خسته‌ سزاوار نیست‌ خنده‌ زدن‌ به‌ جسم‌ سوخته‌ حتی‌ اشاره‌ جایز نیست‌ ز خارْ پای‌ غریبی‌ چو بوسه‌ باران‌ بود دواندنش‌ به‌ بیابان‌ دوباره‌ جایز نیست‌ هنوز دامن‌ آتش‌ گرفته‌ می‌سوزد به‌ جان‌ سوخته‌ دامن‌ شراره‌ جایز نیست‌ به‌ سوی‌ قافله ی‌ بانوان‌ معصومه نگاه‌ خیره‌ سر چشم‌ پاره‌ جایز نیست‌ برای‌ بردن‌ سوغات‌ نزدِ دخترِ خویش‌ ز گوشِ‌ پاره ی‌ من‌ گوشواره‌ جایز نیست‌ به‌ قصد سیلی‌ و ترساندن‌ و زدن‌ دل‌ شب‌ به‌ نعره‌ در پی‌ دخ

  • یکشنبه
  • 6
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 14:16
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب

شعری برای حضرت رقیه (س)-(ای نجم شام حادثه جانم فدای تو) *

3636
2

شعری برای حضرت رقیه (س)-(ای نجم شام حادثه جانم فدای تو) ای نجم شام حادثه جانم فدای تو
ناقابل ارچه در محک گرد پای تو

ترک فلک که دست به یغمای دیده هاست
خود ره نشین پرتوی نور سهای تو

چون پیش می روی به نظرگاه شاهدان
سرها بود که می رود اندر قفای تو

عاقل نظر به سوی رفائیل کی کند
تا شهره ی کرم شده دست شفای تو

شوری به پا شدست ز شیرینی لبت
نرخ نمک شکست ز ناز و ادای تو

زنجیر و تازیانه ی زلف از برای چیست
رامست خود به خود سگ کوی و سرای تو

روی سمندم از سر چوگان زلف توست
گوی سرم فتاده به دشت بلای تو

در کور آتش آهن دل چشم پر ز آب
در حسرت نمی اثر کیمیا تو

جای شگفتی است که با اسپه آمدی
این ها کجا و صید من بی بهای تو

آن مدعی که طعنه زند بی خبر بود
جن و ملک

  • دوشنبه
  • 7
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 08:31
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها بهمراه فایل سبک *

3867
1

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها بهمراه فایل سبک یا حسین علیه السلام

سلام وعرض تسلیت بمناسبت ایام شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

تقویم و که ورق بزنید ایام گم شدن خانم رقیه س در بیابان وجسارت زجر ملعون..... وای از ضرب دست!

انشاالله که به همین زودی زود بیاد و انتقام خون جدشو بگیره .

زمزمه زبان حال حضرت رقیه (س)

همراه با دانلود سبک

شده کوتاه چادرم یعنی خویش را بین شعله ها دیدم

دختران گرم بازی امام من با عمو حرف میزنم آرام

گله ازچشمهای نامحرم از یتیمی از آنهمه دشنام

....بابا

دختری که مقابلم انداخت بازهم نان پاره خو را

جان تو روی گوش او دیدم هر دو تا گوشواره خودرا

لکنتم بیشتر شده خوب است لکنت دختران شیرین است

لحجه ام را ببین عوض کرد

  • جمعه
  • 2
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 19:35
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

زمزمه شهادت خانم رقیه س بهمراه سبک(باب الجنه) *

3763
0

زمزمه شهادت خانم رقیه س بهمراه سبک(باب الجنه) سلام دوست عزیز جناب احمد زاده

باپوزش فراوان جهت ناتوانی در ارسال قطعه مورد نظر بصورت

های فیکس و استدیو ایی در حال حاضر بصورت اکتیو ضبط شده تا در اختیار دوست داران

قرار بگیره انشا الله رفریگیتور تعمیر شد قطعه ها رو بصورت کیفیت کامل در اختیارتون قرار میدم ممنون از

قبول زحماتتون یا علی غلامی باب الجنه

یا حسین علیه السلام

زمزمه زبان حال حضرت رقیه (س)

همراه با دانلود سبک

در ادامه مطلب

شده کوتاه چادرم یعنی خویش را بین شعله ها دیدم

دختران گرم بازی امام من با عمو حرف میزنم آرام

گله ازچشمهای نامحرم از یتیمی از آنهمه دشنام

....بابا

دختری که مقابلم انداخت بازهم نان پاره خو را

جان تو روی گوش

  • دوشنبه
  • 5
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

غزلی زیبا در باره حضرت رقیه (س) - غنچه ی یاس *

5078
5

غزلی زیبا در باره حضرت رقیه (س) - غنچه ی یاس دوش در خاطرم آن سرو گل اندام آمد
باز فارغ دلم از آتش در جام آمد

دانه بر گونه نهادست و به دورش زلفی
همچو صیّاد که با دانه و با دام آمد

مصحف رو ، خَجَک خال و خم گیسوی جیم
بین که قدّ الف یوسف از آن لام آمد

صلح خواهست اگر پس به چه کارش آید
جنگ افراز که با ناوک و صمصام آمد

اول عشق اگر این بوده سرانجامش چیست
راضی استم به خدا هر چه که فرجام آمد

نو گلان چمن آسیمه پریشان گشتند
آه ، از خار مغیلان که به اقدام آمد

اختران از پی و خورشید هدایت در پیش
سنگ باران چو شهاب است که در شام آمد

چشم ها خیره بر آن سلسله ی مشکین بود
به نظرگاه عدو زاده ی ضرغام آمد

ز سخنرانی شهدخت علی نالان کفر
بی گمان رفت و پی ا

  • سه شنبه
  • 6
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 08:29
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه ( س) (هر لحظه نگاهت که می افتد به نگاهم ) *

1576

شعر حضرت رقیه ( س) (هر لحظه نگاهت که می افتد به نگاهم ) هر لحظه نگاهت که می افتد به نگاهم
یک قافله ریزد به هم از قدرت آهم
هر بار می آیم که تو را خوب ببینم
هِِِِِِِِِِِِِِِِِِِی سیلي و شلاق می آید سرِ راهم
دختر همه ی هوش و حواسش پی ِباباست
خوب!من که یتیمم چه به جز مرگ بخواهم؟!
حالا چه شده این همه بعد از تو نمردم!...
…از برکت عمه ست که بوده ست پناهم
ورنه لگد و کعب نی و سنگ که انگار
طوفان مهیبی ست،و من چون پرِ کاهم
آتش که نوازش کند آیا اثری هم
می ماند از آن معجر و گیسوی سیاهم؟
هر جا که رسیدیم مرا مسخره کردند
انگار نه انگار که من دختر شاهم
خولی و سنان،ضجر،دگرها و دگرها...
من یک تن و همدست شدند این همه با هم
هر کس ز عمو کینه به دل داشت مرا زد
بی آنکه بگ

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:33
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه ( س) (امشب از عشق تو من دیوانه ام ) *

1615
1

شعر حضرت رقیه ( س) (امشب از عشق تو من دیوانه ام ) امشب از عشق تو من دیوانه ام
همنشین باده و پیمانه ام
ساقی امشب داده جام و باده ام
بر امیری عاشق و دلداده ام
مست مست مست از بویش شدم
ناخوداگاه عاشق رویش شدم
ماه در حسرت که او ماهش شود
یک شبی تا صبح همراهش شود
حضرت موسی عصایش دست اوست
عیسی مریم دمش از هست اوست
یوسف مصری پی دیدار اوست
حاتم طایی که خدمتکار اوست
او حسین است و منم دلداده اش
گردنم انداخته قلاده اش
جلوه ی مهتاب امشب دیدنیست
شادی ارباب امشب دیدنیست
اشبه الناس آمده بر مادرش
بوسه می گیرد ز روی دخترش
زینت دوش عمو عباس اوست
ساقی صد خضر و صد الیاس اوست
بوسه بر رویش زند ارباب ما
شانه بر مویش زند ارباب ما
نازدانه دختری آمد بر او
خنده ی تلخ حسی

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:40
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه ( س) ( پريوشي كه غزل خوان مهرباني هاست) *

1605
1

شعر حضرت رقیه ( س) (  پريوشي كه غزل خوان مهرباني هاست) پريوشي كه غزل خوان مهرباني هاست
سه ساله دخترك خانواده ي زهراست
شب ولادت او روز مرگ نوميدي
شروع لحظه ي تحويل سال خورشيدي
شكوفه هاي بهاري مريد خنده ي او
شكفتن گل مريم نويد خنده ي او
چه انعكاس شگرفي نگاه او دارد!
از آسمان نگاهش ستاره مي بارد
نماز پنجره ها سمت كعبه ي چشمش
حواس آينه ها پرت جذبه ي چشمش
ستاره ها به رقيه سلام مي كردند
براي ديدن او ازدحام مي كردند
رجال اهل كهف،خواب ناز امشب را
به پلك منتظر خود حرام مي كردند
زنان پاك سرشت قبيله ي مريم
به احترام مقامش؛ قيام مي كردند
و شاعران علي دوست تمام جهان
قصيده گفتن خود را تمام مي كردند
فرشته ها به قماتش دخيل مي بندند
فقيرهاي بهشتي چه آبرومندند!
طوا

  • شنبه
  • 25
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 06:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

فرهادتو-(ویرانه رادست توآبادمیکند) *

2229
3

فرهادتو-(ویرانه رادست توآبادمیکند) ویرانه رادست توآبادمیکند

بغض مرانام توآزادمیکند

هرخنده ای به لبم خشک میشود

آندم که ساز،نای توبنیادمیکند

شیرین کجابفریبد دل مرا

قلب مراعشق توفرهاد میکند

اینجادگر-نفس-یاری نمیکند

کاردل مرامقدادمیکند

مجموعه اشعارشاعر

  • جمعه
  • 9
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 08:11
  • نوشته شده توسط
  • نفس
ادامه مطلب

شعر زبانحال حضرت رقیه با سر بریده پدر از شاعر بزرگوار مهدی عظیمی -( بابا جون خوش اومدي امشب کناره دخترت ) * مهدی عظیمی

15575
31

شعر زبانحال حضرت رقیه با سر بریده پدر از شاعر بزرگوار مهدی عظیمی -( بابا جون خوش اومدي امشب کناره دخترت ) بابا جون خوش اومدي امشب کنار دخترت
مثل پروانه ميگردم تا سحر دور سرت
بابا جون خرابمون روشن شد از نور چشات
ميدونستم که مياي فداي اون زخم لبات

بابا جون نبودنت ما رو پريشون ميکنه
عمه دل شکسته ست و گريشو پنهون ميکنه
بابا جون ميون راه همش به ما سنگ مي زدند
سنگ نبود زخم زبون به اين دل تنگ مي زدند

شاعر : مهدی عظیمی

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

بی بی رقیه س *

4657
13

بی بی رقیه س بی بی رقیه س

من رقیه ام همون شیرین زبونه بابا

آواره ی کوچــــه و صـــــحــرا

غم دیده ی کوچک و تنها

من رقیه ام شاهزاده ی ویران نشینم

من دختر سلطان دینم

بدی از آدما که دیدم

من رقیه ام من نوگل افسرده حالم

از دوری بابام مینالم

برای دیدنش میبالم

وقتی بابا منو توآغوش میگرفتی

نگاه می کردی و می گفتی

همش تو قلب من نهفتی

بابا جونم اینا منو یتیتم میدونن

بیا که من میخام بدونن

دارم هنوز یه همزبونم

برا مستی آدم بدا شراب می خوردن

دوره سره تو تاب می خوردن

جلو منم هی آب می خوردن

من سه سالم قد خمیده رویم نیلی

موهام سفیدو تو می بینی

عدو زده به من یه سیلی

((بی بی جان رقیه خاتون))

  • شنبه
  • 13
  • اسفند
  • 1390
  • ساعت
  • 13:21
  • نوشته شده توسط
  • محمد حسن
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س),(خبر آمد که ز معشوق خبر می آید) *

3586
2

شعر شهادت حضرت رقیه(س),(خبر آمد که ز معشوق خبر می آید) خبر آمد که ز معشوق خبر می آید

ره گشایید که یارم ز سفر می آید

کاش می شد که ببافند کمی مویم را

آب و آیینه بیاریید پدر می آید

نه تو از عهده این سوخته بر می آیی

نه دگر موی سرم تا به کمر می آید

جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد

غالباً درد به دنبال جگر می آید

راستی! گم شده سنجاق سرم دست تو نیست

سر که آشفته شود حوصله سر می آید

هست پیراهنی از غارت ان شب به تنم

نیم عمامه از آن به تو در می آید

به کسی ربط ندارد که تو را می بوسم

که بجز من ز پس کار تو بر می آید

راستی!هیچ خبر ار شدی تب کردم؟

راستی لاغری من به نظر می آید

راستی هست به یادت دم چادر گفتی:

دختر من!به تو چادر چقدر می آید

سرمه ای را

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 13:09
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار دردانه ی امام حسین حضرت رقیه(س) -( شد دلم ویرانه گرد ماتمت ) * محمود شریفی

32

اشعار دردانه ی امام حسین حضرت رقیه(س) -( شد دلم ویرانه گرد ماتمت ) شد دلم ویرانه گرد ماتمت
میکشد آخر مرا حجم غمت
غنچه ی نشکفته ی باغ حسین
لالهی پژمرده از داغ حسین
ای سه ساله دختر زهرا نسب
از تبار عشقی و دریا نسب
ماه مجنون نگاه خستهات
مهر میسوز ز آه خستهات
آه تو بر هم زن نظم فلک
وارث زخم جگر سوز فدک
یاد زهرا زنده شد در روی تو
بی سبب دشمن نزد بر روی تو
ای به شام غم سفیر آفتاب
در خرابه ناله ات فصل الخطاب
نالهات ویرانگر قصر ستم
مرگ تو شد شاهد عصر ستم
آنشب آنشب روح تو بیتاب شد
قلب تو از داغ بابا آب شد
تا سر بابا گل ویرانه شد
جان تو بر گرد او پروانه شد
گفتی ای بابا منم دردانه ات
غنچه ی پژمرده ی گلخانه ات
آمدی اما چرا با سر پدر
بی عمو بی اکبر و اصغر پدر
چشمهای خستها

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:26
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

زبان حال حضرت رقیه (س) (خدا را شاکرم امشب پدر جان ، که من بار دگر دیدم نگاهت) *

39214
120

زبان حال حضرت رقیه (س) (خدا را شاکرم امشب پدر جان  ، که من بار دگر دیدم نگاهت) زبان حال حضرت رقیه (س) زمانی که یزید ملعون سر امام حسین (ع) را در جلو چشمان او نهاد.

........

خدا را شاکرم امشب پدر جان

که من بار دگر دیدم نگاهت

اگرچه همچو قبلا نیستی تو

شکسته گشته آن رخسار ماهت

به من میگفت هرآن عمه زینب

پدر رفته سفر رو سوی جایی

کجا رفتی سفر بابای خوبم ؟

نمی شد زودتر پیشم بیایی ؟

نمی گفتی سه ساله طاقتش نیست ؟

نمی دیدی که چشمش اشکبار است ؟

به دل این را نمی گفتی که اکنون

هنوز این چشم او چشم انتظار است ؟

مگر بابا کجا رفتی که اینسان

سرت از تن جدا گردیده حالا ؟

مگر هرکه سفر کرده همین طور

سرش از تن جدا گردیده بابا ؟

پدر آن کافر ملعون خونخوار

همان را که سرت از تن ب

  • چهارشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 20:17
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

متن روضه حضرت رقیه(س),(زگونه های دخترت ترك خورده) *

8154
31

 متن روضه حضرت رقیه(س),(زگونه های دخترت ترك خورده) زگونه های دخترت ترك خورده

زخم قلب من پدر نمك خورده

......

یاد داری تو روی نی بودی،من هم از پشت ناقه افتادم

یه عالم عاشقانه ای داشت این سه ساله

یاد داری تو روی نی بودی،من هم از پشت ناقه افتادم

گریه كردی برای من،من هم به تو از دور بوسه می دادم

بابا من از پشت ناقه افتادم كاروان رفت،من ماندم و تاریكی و یك غول بی شاخ و دم،آثار اون شبو می خوای ببینی،بابایی ببین

گونه های دخترت ترك خورده

زخم قلب من پدر نمك خورده

چرا؟كتك زد دیگه،شما هم كه آماده بودی برای این حرفا،برا چی به زخمت نمك زد؟،بابا خیلی بد دهن بود،خیلی بی تربیت بود،من دارم كد می دم،تو خودت باید تفسیرش كنی،

گونه های دخترت ترك خورده

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:22
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

روضه شهادت حضرت رقیه(س),(بابا،دخترت از دنیا بریده.) *

7599
40

روضه شهادت حضرت رقیه(س),(بابا،دخترت از دنیا بریده.) بابا،دخترت از دنیا بریده.

حالا كه زبون ،زبون دخترونه است،دل سنگ آب می شه،دختر دارا.

بابا،دخترت از دنیا بریده

بدون تو خوشی ندیده

این راسته ،زبون حال نیست.

ببین همه موهام سفیده

زین العابدین علیه السلام گفت: نه یه جای سالم تو بدنش داشت،بابا

این دلم افروخته بابایی

چشام به در دوخته بابایی

خیلی دلم سوخته بابایی

یه چیزای دیگه اشو نگفتم،یه خورد نرم گفتم،خیلی اذیت نشی،والا شاعر می تونست بگه.

چشام به در دوخته بابایی

دامن من سوخته بابایی

گریه داری دیگه؟

بابا مگه نگفتی بر می گردم

بیا می خوام دورت بگردم

عمه رو خیلی خسته كردم

وای وای.

بابا خوشی به قلبم دست رد زد

یه بی حیا بهم لگد زد

بدی

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

روضه حضرت رقیه(س),(دختر كوچولو برا باباش ناز می كنه،خودش و برا بابا لوس می كنه،) *

6769
16

روضه حضرت رقیه(س),(دختر كوچولو برا باباش ناز می كنه،خودش و برا بابا لوس می كنه،) دختر كوچولو برا باباش ناز می كنه،خودش و برا بابا لوس می كنه،خدا نكنه یه خورده انگشتش زخم بشه،بذار برات یه حرفی رو بزنم،تا حالا نگفتم، خار مغیلان یه خاریه،اگه یه بچه ،این استحسان در روضه است،ارتفاع خار تقریباً یك متره،خیلی هم به هم فشرده و چسبیده،فقط با ناقه و محمل می شه رد شد،با

شتر می شه رد شد،هركی بیافته،اگه بچه باشه،تا كمرش زخم می شه،تمام بدن خون می اد،بدن عین بدن بابا شده،دیگه برات بگم از خار مغیلان،برو تحقیق كن،یه موادی سر این خار هست،تو بدن هركی بره،سه روز تشنج می كنه،این بچه رو دست عمه می لرزید،دیگه نمی تونست بگه بابا،فقط لباش به هم می خورد،چشماش می رفت،حسین.......... فقط پا زخمی نشد،

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 06:34
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

درد دل حضرت رقیه با عمه اش زینب (ای همه بال و پرم ، عمه جان کو پدرم؟) *

40922
509

درد دل حضرت رقیه  با عمه اش زینب (ای همه بال و پرم  ، عمه جان کو پدرم؟) ای همه بال و پرم عمه جان کو پدرم؟

من از او بی خبرم عمه جان کو پدرم؟

غربت و دوری او خنده های این عدو

زده آتش جگرم عمه جان کو پدرم؟

گرگ های در کمین خیمه های آتشین

خارها دور و برم عمه جان کو پدرم؟

دشمن خون خواه بد تازیانه می زند

گه به پا گه به سرم عمه جان کو پدرم؟

بغض من در دل شکست خار در پایم نشست

خون شده بال و پرم عمه جان کو پدرم؟

من گل باغ علی تازه بشکفتم ولی

می زنندم تبرم عمه جان کو پدرم؟

دشمنی از این سرم می کشاند چادرم

بی حیا "من دخترم" عمه جان کو پدرم؟

یاد بابا در نظر می زنم بار دگر

ناله های آخرم عمه جان کو پدرم؟

  • یکشنبه
  • 17
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 20:09
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

آمدی با رأس خونین ای پدر *

1238

آمدی با رأس خونین ای پدر آمدی با رأس خونین ای پدر
لاله ای در دست گلچین ای پدر
خیر مقدم دیدن ماه رُخت
بر دلم بخشیده تسکین ای پدر
می شود با چلچراغ اشک من
امشب این ویرانه تزیین ای پدر
اشک سرخ و چهره زرد، و تن سیاه
سفره ام گردیده رنگین ای پدر
از غمت هر شب نخفتم تا سحر
شاهد من بود پروین ای پدر
من گل نشکفته، پرپر گشته ام
وای از بیداد گلچین ای پدر
هر چه تلخی دیده ام از راه شام
شور عشقت کرده شیرین ای پدر
رونمای روی تو جان می دهم
چون مرا نَبْوَد به از این، ای پدر
شاعر:علی انسانی

  • پنج شنبه
  • 30
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 05:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار زمینه حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی یار مهربونم بابا ) * جابر عابدی

38

اشعار زمینه حضرت رقیه (س) -( خوش اومدی یار مهربونم بابا ) خوش اومدی یار مهربونم بابا
بار غمت مونده روی شونم بابا
ماه شبای تاریکم امشب بابا
صفا آوردی به آشیونم بابا
چی شد بابا سفرت خیلی طول کشید
نشدم اما ناامید - راستی کی حنجرت برید
حقّم بده، اینجوری موهام سفید
سه ساله قدّ من خمید - کی غمای منو شنید
بابا جون زخم و زارم - گل اما پُره خارم
هزار تا آبله دارم 2
وای حسین حسین
نیستی بابا انگاری اضافم
صبح تا شب و شب تا صبح کلافم بابا
از وقتی رفتی موهامو بابا بابا
با نیزهی دشمنت میبافم بابا
بار فراق روی دوشم بردم بابا
کتک ازبس خوردم بابا - کاش میشد میمردم بابا
تبسم خونی لبهامو ببین
لاله ی گوشامو ببین - ورم چشمامو ببین
بابا جون تب و تابم - با زخم بی حسابم
شبا

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

اشعار مدح خانم رقیه (س) - (الحق رقیه پادشه ملک کربلاست) * جعفر ابوالفتحی

2123
1

اشعار مدح خانم رقیه (س) - (الحق رقیه پادشه ملک کربلاست) مدح خانم رقیه (س)

الحق رقیه پادشه ملک کربلاست

هر کس رقیه ایست شفیعش خود خداست

جنت ز بوی او شده مست و خدا پرست

رضوان به درگهش بخدا مثل یک گداست

در راه حفظ حرمت او بین کوچه ها

هفتاد و دو ستاره به بالای نیزه هاست

از درد وداغ پای پر از زخم و خونی اش

اعضای خویش را بکنم منفصل رواست

تو گوش داده ای به صداهای رعد و برق؟

حتی خدای هم ز غمش غرق در نواست

یا ایها الطبیب ببر نام عشق را

نام رقیه بهر مریضان تو شفاست

سروده جعفر ابوالفتحی

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-c

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:16
  • نوشته شده توسط
  • جعفر ابوالفتحی
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

زبان حال حضرت رقیه-(دیگر نفسم به سینه شد تنگ) * محمد مهدی عبدالهی

8010
11

زبان حال حضرت رقیه-(دیگر نفسم به سینه شد تنگ) دیگر نفسم به سینه شد تنگ
پیشانی تو،خورده چرا سنگ
ای باب غریب و شاه بی سر
شد روی نکوی تو، زخون رنگ
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • چهارشنبه
  • 11
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

شهادت حضرت رقیه(س)-(شانه های زخمی و طفل حزین) * محمد مهدی عبدالهی

2421
5

شهادت حضرت رقیه(س)-(شانه های زخمی و طفل حزین) شانه های زخمی و طفل حزین
مو سپید و دشمن او در کمین
آمد و سیلی چنان زد یا حسین
بر زمین خورد و صدا زد این چنین
فاطمه، آرامش چشمان من
قد خمیده، قامت من را ببین
این جسارت ها دگر تکراری است
وای من دشمن تو را می زد ز کین
امشبی را من کنار آن سرت
تا ابد راحت بخوابم، دل غمین
صوت قرآن تو، مرهم بر دلم
مجلس ختم رقیه شد همین
آه از ایمان و دین سستشان
بی بصیرت کشته اند مولای دین
شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • پنج شنبه
  • 12
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 19:54
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد