شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 مرتضی محمودپور

مجموعه رباعیات بازار شام و شهادت حضرت رقیه(س) * مرتضی محمودپور

169
2

مجموعه رباعیات بازار شام و شهادت حضرت رقیه(س) ◾دو بیتی‌های
◾شهادت حضرت رقیه(س)

سر نورانیت بین طبق بود
دو دست کوچک من بی رمق بود
تمام خاطراتم رفت از یاد
چو دیدم صورتت مثل شفق بود

به چشم خویش دیدم من خزانت
چه شد سقا،چه شد اکبر...جوانت؟
جوابم را بده میمیرم امشب
چه کرده چوب با لعل لبانت؟

چرا بابا به دامانم نشستی؟
مگر قهری برویم دیده بستی؟
بغل کن دخترت را کنج ویران
تو آخر مهربان بابام هستی

امان از باد و طوفان و خزان هم
ز لعل تشنه و زخم زبان هم
پدر سربسته میگویم برایت
ز زجر و خولی و شمر و سنان هم

از آن روزی که راس‌ت بر سنان شد
زبانم لال عمه قد کمان شد
تمام نیزه‌داران مست بودند
سرت افتاد و گلشن در خزان شد

تو از دیر آمدی عیسی غلامت
تمام انبیا دادن سلامت
همه نجرانیان گشتند مسلمان
چرا دیر آمدی بحر کرامت

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1403
  • ساعت
  • 16:21
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها -(من بغل بابامو می‌خوام) *

23

زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها  -(من بغل بابامو می‌خوام) سید امیر حسین خوشرو و خانم فائزه امجدیان

➖➖➖
من بغل بابامو می‌خوام
دخترتُ بغل کن آروم
دستی بکش به روی موهام
دستی بکش به زخم پهلوم

بهم میگن
رفتی سفر
سفر چرا تموم نمیشه؟
عمه چرا
بهت می‌گفت؟
خداحافظ واسه همیشه
هنوز دارم
خواب میبینم
تو خیمه‌ها پر از آتیشه

سوره‌ی کوثر رو
با گریه می‌خونم
بیا بابا جونم
بیا بابا جونم
***
موهاتو شونه میکنم باز
با دستای زخمی و خسته
الهی من فدات بشم که
هلال ابروهات شکسته

منِ الذی
أیتَمنی
واسه یتیمی خیلی زوده
ببین بابا
پای چشام
مث لبای تو کبوده
منو بِبَر
پیش خودت
اینجا پر از چشم حسوده

سرت رو پاهامه
تو رو بغل کردم
بابا جونم می‌خوام
به خونه برگردم
➖➖➖

منبع جواز نوکری

لینک کانال تلگرام
t.me/javazenokari

  • شنبه
  • 7
  • مهر
  • 1403
  • ساعت
  • 09:03
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر برای حضرت رقیه *

6397
3

شعر برای حضرت رقیه مجنون شبیه طفل تو شیدا نمی شود
زین پس کسی بقدر تو لیلا نمی شود
درد رقیه تو پدر جان یتیمی است
درد سه ساله تو مداوا نمی شود
شأن نزول رأس تو ویرانه من است
دیگر مگرد شأن تو پیدا نمی شود
بی شانه نیز می شود امروز سر کنم
زلفی که سوخته گره اش وانمی شود
بیهوده زیر منت مرحم نمی روم
این پا برای دختر تو پا نمی شود
صد زخم بر رخ تو دهان باز کره اند
خواهم ببوسم از لبت اما نمی شود
چوب از یزید خورده ای و قهر با منی
از چه لبت به صحبت من وا نمی شود
کوشش مکن که زنده نگهداری ام پدر
این حرف ها به طفل تو بابا نمی شود
محمد سهرابی

  • پنج شنبه
  • 1
  • بهمن
  • 1388
  • ساعت
  • 10:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه-(آینه دار فاطمه ، تموم حاصل باباست) *

6480
4

شعر شهادت حضرت رقیه-(آینه دار فاطمه ، تموم حاصل باباست) شعر شهادت حضرت رقیه
آینه دار فاطمه ، تموم حاصل باباست
شبا صدای لالائیش ، تپشهای دل باباست
می دوخت به چشمای بابا ، نگاه صاف و ساده شو
وقت نماز که می رسید ، زود می آورد سجاده شو
یه گوشه توی خیمه ای ، تنگ غروب کربلا
جانماز کوچیکشو ، پهن کرده بود واسه بابا
باد سیاهی وزرید و ، به جای بابا شمر اومد
به صورت نحیف گل ، با دست سنگی سیلی زد
پیش چشای نیمه جون ، دشت و به آتیش کشیدند
پای برهنه بچه ها ، روی خارا می دویدند
زخم زبون و هلهله ، جای کبود سلسله
دلهره و وحشت شب ، دست سیاه حرمله
با التماس و اشک و آه ، می پرسید از راه نجف
می گفت کجاست قبر بابام ، رو بکنم کدوم طرف
یتیم نواز کوفیا ، حالا کجاست تا ببینه

  • دوشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 16:04
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

ای پدر به خرابه خوش آمده ای *

3403
2

ای پدر به خرابه خوش آمده ای سری به من بی نوا زده ای – ای پدر به خرابه خوش آمده ای
شکسته شده قد و قامت من – آمدی تو برای عیادت من
کن نظر تو به حالم به قد هلالم ببین ارغوانی شده پر و بالم
جای تو بر دیده ی من ای به خون غلطیده ی من ای سر بُبریده ی من
*****
ببخشا اگر کرده آزرده ات – بوسه از آن لبان ترک خورده ات
از این همه زخم به روی لبت – حق بده ای پدر تا که نشناسمت
می کشم به تو دستی تو ای همه هستی بفهمم که آیا تو بابایم هستی
چونکه با این چشم تارم قدرت دیدن ندارم در برت جان می سپارم
*****
ببین که چه دلتنگم ای پدرم – بر نوازش دستت به موی سرم
اگر که چه مویم کشیده شده – گیسوانم بریده بریده شده
گرم ناله و افغان نهادم پدر جان گرسن

  • دوشنبه
  • 8
  • آذر
  • 1389
  • ساعت
  • 21:23
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

حضرت رقیه ( نوحه اول ) به همراه دانلود فایل صوتی سبک *

5263
12

حضرت رقیه ( نوحه اول ) به همراه دانلود فایل صوتی سبک حضرت رقیه ( نوحه اول )
به همراه دانلود فایل صوتی سبک
از پاره‌های جگرم لاله افشانم
خوش آمدی، خوش آمدی، تازه مهمانم

یا ابتا یا ابتا ای حسین جانم

واویلتا که شامیان، بس‌که نامردند
به جای گل، سر پدر بر من آوردند

یا ابتا یا ابتا ای حسین جانم

امشب دگر مراد خود از تو می‌گیرم
تو را به بر می‌گیرم و بر تو می‌میرم

یا ابتا یا ابتا ای حسین جانم

من مثل زهرا خورده‌ام از عدو سیلی
تو گشته، یاقوت لبت، از چه رو نیلی؟

یا ابتا یا ابتا ای حسین جانم
قرآن بخوان، قرآن بخوان، بهر محبوبت
اینجا دگر نمی‌زنند دشمنان چوبت

یا ابتا یا ابتا ای حسین جانم

زخم سر زیبای توست، ارثی از حیدر
شکسته دندانت چرا، مثل پیغمبر

یا ا

  • پنج شنبه
  • 2
  • دی
  • 1389
  • ساعت
  • 17:56
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

شعر برای بی بی رقیه (س)-( مبادا چشم نازت تر ببینم) *

4773
3

شعر برای بی بی رقیه (س)-( مبادا چشم نازت تر ببینم) مبادا چشم نازت تر ببینم
دلت در خون و خاکستر ببینم

مبادا شانه ی گیسوی ماهت
جدا افتاده از پیکر ببینم

مبادا اکبر لیلا ببینی
به قلب دشمنان تنها ببینی

مبادا دست سنگین عدو را
به سان مادرت زهرا ببینی

مبادا ذوالجناح آید ولیکن
سوارش را گذارد سوی دشمن

مبادا جامه ی مشگین بپوشی
ولی دخت عدو قرمز کند تن
شاعر : امین مقامی

  • پنج شنبه
  • 26
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 17:39
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب

شعر برای بی بی رقیه (س)-( مبادا چشم نازت تر ببینم) *

3702
6

شعر برای بی بی رقیه (س)-( مبادا چشم نازت تر ببینم) مبادا چشم نازت تر ببینم
دلت در خون و خاکستر ببینم

مبادا شانه ی گیسوی ماهت
جدا افتاده از پیکر ببینم

مبادا اکبر لیلا ببینی
به قلب دشمنان تنها ببینی

مبادا دست سنگین عدو را
به سان مادرت زهرا ببینی

مبادا ذوالجناح آید ولیکن
سوارش را گذارد سوی دشمن

مبادا جامه ی مشگین بپوشی
ولی دخت عدو قرمز کند تن
شاعر : امین مقامی

  • دوشنبه
  • 7
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 18:21
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی
ادامه مطلب

یارقیه س..به زحمت تکیه بر دیوار می کرد سروده یاسر حوتی(باب الجنه) *

6241
9

یارقیه س..به زحمت تکیه بر دیوار می کرد سروده یاسر حوتی(باب الجنه) حضرت رقيه سلام الله عليها

به زحمت تكيه بر ديوار مي‌كرد

گهي اين جمله را تكرار مي‌كرد

الاهي صورتش آتش بگيرد !

كه با سيلي مرا بيدار مي‌كرد

*******

چه داغي برجگر بگذاشتي زجـر

عجب دست زمختي داشتي زجـر

كه هركس ديد گلبرگ رخم را

به طعنه گفت كه گل كاشتي زجـر

*******

چو زينب پيكرش را آب مي ريخت

ستاره بر تن مهتاب مي ريخت

همه ديدند چون زهراي اطهر

زهرجاي تنش خوناب مي ريخت

******

نه تنها پيكرش بي تاب بوده

كه گل زخم تنش خوناب بوده

چه كاري كرد سيلي با دوچشمش؟

كه گوئي چند روزي خواب بوده

*******

تمام پيكرش از درد مي‌سوخت

لبش از آه آه ِ سرد مي‌سوخت

اگرچه شمع سـرخ نيمه جان بود

ندانم از چه

  • سه شنبه
  • 29
  • آذر
  • 1390
  • ساعت
  • 07:18
  • نوشته شده توسط
  • ایمان
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(نـام تـو ای زیبـای من)به همراه سبک سنتی *

2259
5

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(نـام تـو ای زیبـای من)به همراه سبک سنتی نـام تـو ای زیبـای من

شد نیمه شب آوای من

بابـای مـن، بابای من

در کـنج ویرانـه، غریبانه، شدی مهمان من

ای پاره پاره لب، مهِ زینب! فدایت جان من

بابا حسین

****

چشمان خود بگشا پدر!

بنما به سوی مـن نظر

دارم دلـی غـرق شرر

قـامت کمانی شد، خزانـی شد، گل تــو دخترت

از سیلی سنگین، شده رنگین، رُخم چون مادرت

بابا حسین

مسافرا ن صفر - سید محمد جواد شرافت
دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 15:54
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(ای هم دم دلجوی من چشمی گشا بر روی من)به همراه سبک سنتی *

2699
7

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(ای هم دم دلجوی من چشمی گشا بر روی من)به همراه سبک سنتی ای هم دم دلجوی من چشمی گشا بر روی من

بابا قــدم رنجــه نمـا فـرش رهت گیسوی من

بابا حسین بابا حسین

مـن غنچـه‌ای افسرده‌ام نشکفتــه‌ای پژمـــرده‌ام

نور دو چشمم رفته است از بس که سیلی خورده‌ام

بابا حسین بابا حسین

یاسـی به رنگ لاله‌ام مــاهــم ولیکـن هالـه‌ام

دارم سه سال اما ببین چون یاس هیجده ساله‌ام

بابا حسین بابا حسین

مسافران صفر - حمید فرجی
دانلود سبک

منبع:سایت مدایح

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 16:49
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(بـر هـدف خورده تیر آه من)به همراه سبک سنتی *

2557
5

اشعار شهادت حضرت رقیه(س),(بـر هـدف خورده تیر آه من)به همراه سبک سنتی بـر هـدف خورده تیر آه من

از طبق تابیـد قرص ماه من

گشته ویرانه از رخت گلشن

مرحبا بابا چشم ما روشن

ای ســر خــونین یــا تبــسم کن

یــا بیــا و قـــدری تکلّــم کن

این دل شب باش هم سخن با من

مرحبا بابا چشم ما روشن

ای سـرم شبها روی دامانت

یاریم کن از لطف و احسانت

تا سرت گیرم بر روی دامن

مرحبا بابا چشم ما روشن

ای بقربـانِ صـوت قــرآنت

از چه بشکسته درّ دنــدانت

رفته بودی در خانۀ دشمن

مرحبا بابا چشم ما روشن

امشب ای بابا بر تو می‌میرم

از لبت آنقدر بوسه می‌گیرم

تا برون آید جان من از تن

مرحبا بابا چشم ما روشن

کـن نگـه ای مـاه عـزا خانه

هستیـم باشــد کنـج ویـرانه

این گلیم و این کهنه

  • شنبه
  • 4
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 17:18
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت حضرت رقیه-(قدم من _ نفس من _ زمین تـو _ هوا تـو) * علی اکبر لطیفیان

1230

شعر شهادت حضرت رقیه-(قدم من _ نفس من _ زمین تـو _ هوا تـو) قدم من _ نفس من _ زمین تـو _ هوا تـو
به اینجا رسیده "مَـن"م با دو تا "تـو"
بیا شاید این بال هامان پریدند
خدا را چه دیدی، تو حالا بیا _ تـو...
.برای پر و بالِ این جا نشینم
كمی آسمان باش و منهم بـَرا _ تو
بیا اصلاً عمّه قضاوت كند، " این
كه من زودتر خواب دیدم وَ یا تـو"
من و عمّه باید به زحمت بیفتیم
برای تو و دیدن تـو ، چرا تـو ؟!
شكسته دل هر كه در این خرابه است
خدا، آسمان، جبرئیل، عمّه، ما، تـو
به معراج هفت آسمانم رسیدم
همین جا، همین كنج ویرانه با تـو
***
بیا تا كه گیسوی هم را ببافیم
یكی من ، یكی تـو _ دو تا من، دو تا تـو
شاعر:علی اکبر لطیفیان

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 06:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمزمه-زمینه حضرت رقیه(س) -( این مصحف جان گشته چرا پاره ز کینه ) * امیر عباسی

1601
1

دانلود سبک زمزمه-زمینه حضرت رقیه(س) -( این مصحف جان گشته چرا پاره ز کینه ) این مصحف جان گشته چرا پاره ز کینه
سوزد ز غم او دل بانوی مدینه
قرآن من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...
در عرش خدا جلوه کند پرتو نورش
ویرانه گرفته شرف از فیض حضورش
جانان من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...
بگرفته ازین غصه شرر بزم خرابه
عطر سر او پر شده در بزم خرابه
ریحان من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...
تابیده به ویران به شب تار ، هلالم
جاری شده اشکش ز تماشای جمالم
ریحان من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...
من معتقدم راه حسین راه خدایی است
هر کس که حسینی است ، مرامش شهدایی است
ریحان من است این مهمان من است این
واویلا واویلا...

شاعر : حاج امیر عباسی

دانلود

  • چهارشنبه
  • 3
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 05:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت رقیه(س) -( او سفیر نهضت کرب و بلاست ) * محمد ناصری

3586
5

شعر مدح حضرت رقیه(س) -( او سفیر نهضت کرب و بلاست ) او سفیر نهضت کرب و بلاست
پنجه های کوچکش مشکل گشاست
ناز او را عمه جانش می خرد
خندۀ او از حسین دل می برد
طفل اما بر بزرگی فاطمه ست
پارۀ قلب حسین فاطمه ست
طفل اما مثل زینب شیر بود
گرچه کودک بود اما پیر بود
یک سه ساله دختر اما عالمه
صورتش سیب دو نیم فاطمه
طفل اما نور چشمان حسین
ذکر لالاییش قرآن حسین
طفل اما کوه رنج و درد بود
دختری کوچک ولیکن مرد بود
آسمان مبهوت طنازی اوست
حضرت عباس همبازی اوست
دست زینب شانه بر مویش زده
شاه عالم بوسه بر رویش زده
درد عالم را مداوا می کند
با نگاهش کار عیسی می کند !
ماورای درک و عقل این و آن
عمه ی با غیرت صاحب زمان
من فدای نام دلجویش شوم
کاش روزی زائر کویش شوم...

شاع

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک شور حضرت رقیه(س) -( برخیز که بوی دلبر آمد ) * محمد مهدی روحی

3920
7

دانلود سبک شور حضرت رقیه(س) -(    برخیز که بوی دلبر آمد  ) شور
(چهار شب)
برخیز که بوی دلبر آمد
بابا به سراغ دختر آمد
ای وای که بابای غریبم
با موی پر از خاکستر آمد
بابا بابا بابا حسین بابا حسین بابا
******
دیر آمده ای چرا پدر جان
ای سید و سالار شهیدان
بابا تو که مصباح الهدایی
ویرانه ام را کردی چراغ
بابا بابا بابا حسین بابا حسین بابا
******
رفتی تو و سایه ام ز سر رفت
از زندگی ام خوشی دگر رفت
آن شب که من از ناقه فتادم
گویا که پدر ، جان از تنم رفت
بابا بابا بابا حسین بابا حسین بابا

شاعر : محمد مهدی روحی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:02
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

چه گریه هایی میکنم در پای نیزه *

1684
2

چه گریه هایی میکنم در پای نیزه چه دلربایی میکنی از روی نیزه
چه گریه هایی میکنم در پای نیزه
دست عدو بر صورتم ردی فکنده
بر صورت تو مانده رد پای نیزه
طوفان خشم و کینه ای برد معجرم را
کردم گمان که دیده ای از روی نیزه
انگار من را تو به فراموشی سپردی
از کی بابا؟ گشته ای بابای نیزه؟
اهل حرم راهی قصر شوم شامند
طشت طلا جای توست از بعد نیزه
زینب شده گریان لبهای پر از خون
اینقد سنگ خورده ای بر روی نیزه
یک در میان بر عمه و من کرد اصابت
آن سنگها که رد شده از بین نیزه
آتش گرفت مویمو حاصلم سوخت
کاری نکردی لااقل از روی نیزه
اف بر شما ای مردم پست یهودی
ای پدر دیدی کبودی مرا از روی نیزه؟

  • شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 10:11
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن هاشمی
ادامه مطلب

چه دلربایی میکنی از روی نیزه *

1894
3

چه دلربایی میکنی از روی نیزه چه دلربایی میکنی از روی نیزه
چه گریه هایی میکنم در پای نیزه
دست عدو بر صورتم ردی فکنده
بر صورت تو مانده رد پای نیزه
طوفان خشم و کینه ای برد معجرم را
کردم گمان که دیده ای از روی نیزه

انگار من را به فراموشی سپردی
از کی بابا؟ گشته ای بابای نیزه؟
اهل حرم راهی قصر شوم شامند
طشت طلا جای توست از بعد نیزه
زینب شده گریان لبهای پر از خون
اینقد سنگ خورده ای بر روی نیزه
یک در میان بر عمه و من کرد اصابت
آن سنگها که رد شده از بین نیزه
آتش گرفت مویمو بال و پرم سوخت
کاری نکردی لااقل از روی نیزه
اف بر شما ای مردم پست یهودی
دیدی کبودیم پدراز روی نیزه؟

  • شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 10:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن هاشمی
ادامه مطلب

زمینه شهادت رقیه سادات -( من از ناسزا و جسارت پرم ) * اکبر فتاح زاده

895

زمینه شهادت رقیه سادات -( من از ناسزا و جسارت پرم ) من از ناسزا و جسارت پرم
من از دست این شامیا دلخورم
خدا شاهده
دیگه خستم از این جماعت بابا
چقد سخته رنج اسارت بابا
منو ببر
منو ببر که زحمت زینبم
منو ببر رسیده جون برلبم
منو ببر که دیگه تو دنیا معذبم
بابا حسین بابای غریبم 3

نمونده برا دخترت حوصله
از اون شب که جا موندم از قافله
خدا شاهده
همینکه بهم زجر ملعون رسید
موهای سرم رو گرفتو کشید
منو ببر
منو ببر پاهام پره تاوله
منو ببر همین برام معضله
منو ببر حدیث غم من مفصله
باباحسین بابای غریبم 3

هوای خرابه گرفت بوی سیب
اومد حضرت شاه شیب الخضیب
خدا شاهده
می گفتم میای این دم آخری
محاله بذارم که تنها بری
منو ببر
منو ببر درسته سنم کمه
منو ببر ببین که قدم خ

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( پدر جان ببین بی پناهم ) * امیر حسین الفت

1201
1

واحد شهادت حضرت رقیه (س) -( پدر جان ببین بی پناهم ) پدر جان ببین بی پناهم
خرابه شده قتلگاهم
سر خونینت امشب به روی دامان من
شکسته دندان تو شکسته دندان من
حسین وای حسین وای ۲
حسین سالار زینب ۲

همانکه گلویت بریده
ببین گیسویم را کشیده
من از ناقه افتادم نمی پرسی از حالم
نمی بینم از آن شب که زجر آمد دنبالم
حسین وای حسین وای ۲
حسین سالار زینب ۲

شاعر : امیر حسین الفت

__________________________________

@amirhoseinolfat

  • چهارشنبه
  • 7
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شهادت رقیه سادات -( گنجشک پر، جبریل پر، بابا سه نقطه ) * علی اکبر لطیفیان

1056

شهادت رقیه سادات  -( گنجشک پر، جبریل پر، بابا سه نقطه ) گنجشک پر، جبریل پر، بابا سه نقطه

من پر، تو پر، هر کس شبیه ما سه نقطه

عمه نه، عمه بالهایش پر ندارد

حالا بماند در خرابه تا سه نقطه

این محو یکدیگر شدن در این خرابه

یا اینکه ما را می پراند یا سه نقطه

اصلا چرا من خواستم پیشم بیایی

بابا شما که پا نداری تا سه نقطه

یادت می آید روزهای در مدینه

دو گوشواره داشتم، حالا سه نقطه

وقتی لبت را زیر پای چوب دیدم

میخواستم کاری کنم اما سه نقطه

انگشت خود را جمع کرد و ناگهان گفت

انگشت پر، انگشتر بابا سه نقطه

شاعر : علی‌اکبر لطیفیان

  • یکشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 14:49
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

زمینه شهادت رقیه سادات -( منم و لباس پاره منم و دلی بی چاره ) * امیر حسین الفت

1301
1

زمینه شهادت رقیه سادات -( منم و لباس پاره     منم و دلی بی چاره ) بابا بابا ۴
منم و لباس پاره منم و دلی بی چاره ۲
------------------
بزنید آب و جارو که اومده مهمونم از راه
مثل ابر بهاری گریه می کنم ناخودآگاه
-------
عمه موهام و شونه کن داره می یاد همسفرم
یه کم یواش شونه بزن می سوزه موهای سرم
عمه برام لباس بیار پاره شده پیرهنم
نزار لباسِ پارَمو بابام ببینه به تنم
---------------------
شنیدم که قدیما برا یتیما نون می بردن
به گمونم که عمه برای منم نون آوردن
--------
نمی تونن با این چیزا ناز یتیم و بخرن
بچه که باباش و میخواد براش غذا نمی برن
چه بوی نونی پیچیده بوی خود تنور می یاد
مگه می دونن که برام مهمون ز راه دور می یاد
----------------------------
بابای مهربو

  • سه شنبه
  • 13
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 20:47
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک روضه حضرت رقیه سلام الله علیها -( نمیشه باورم ) * حامد شریف

12766
13

دانلود متن و سبک   روضه حضرت رقیه سلام الله علیها   -( نمیشه باورم ) در این پست برای شما کاربران گرامی اشعار امام هشت ،متن روضه حضرت رقیه را قرار دادیم.برای دسترسی بیشتر به اشعار در همین دسته بنده اینجا را کلیک کنید.

متن روضه حضرت رقیه

نمیشه باورم

جام تو خرابه هاس

قربون این سرت..

بگو تنت کجاس؟!

به خستگی زینب کبری

خسته شدم دیگ از این دنیا

آخه مگه چن سالمه بابا

حسین...

دنبال من دوید

موهامو میکشید

اینجوری شد بابا

که قامتم خمید

بد جوری افتادم من از ناقه

بابا ببین دلم پر از داغه

غم از ازل برای عشاقه

بابایی...

روم نمیشه بگم

حرفای بد زدن

هرجا گفتم بابا

فقط لگد زدن?

سلسله تو گردنمه بابا..

سر تو تو دامنمه بابا..

موقع دِق کردنم بابا..

بابایی...

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 03:16
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک شب سوم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( چه دیر اومدی سر بریده ) * علی اصغر رفیعی

3600
6

دانلود متن و سبک شب سوم محرم الحرام _ زمینه_واحد -( چه دیر اومدی سر بریده ) بند اول

چه دیر اومدی سر بریده

دیگه دخترت مو سپیده

نبودی چه زجری کشیده

شده قد خمیده

بابا حسینم رقیه شده زار و مضطر

بابا حسینم نمونده دیگه مو به این سر

بابا حسینم شده پهلوهام مثل مادر

بابا جون دو چشمام شده تر

(بابا حسین جان، حسین جان ) 3

بند دوم

شدم بی خبر از تو بابا

میخونم برات روضه حالا

شده صورتم مثل زهرا

که خستم ز دنیا

بابا حسینم عدو معجرم رو ربوده

بابا حسینم تمومه تن من کبوده

بابا حسینم بگو تو گناهم چی بوده

یتیمی برام خیلی زوده

(بابا حسین جان ، حسین جان ) 3

بند سوم

بابا جون سرت رو شکستن

دو ابرو تو از هم گسستن

شنیدم رو سینه ات نشستن

اینا خیلی پستن

بابا حسینم بگو کی رگ

  • پنج شنبه
  • 23
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 رسول میثمی

شعر و سبک جدید برای شهادت حضرت رقیه -( برتن من بود ای پدر جان نشانه ) * رسول میثمی

1530
1

شعر و سبک جدید برای شهادت حضرت رقیه  -( برتن من بود ای پدر جان نشانه ) برتن من بود ای پدر جان نشانه
از طناب و رد کعب نی ، تازیانه

گویمت تو را از ظلم کوفیان
بعد تو شده کارم آه و فغــان

آه ، ببین گوشه معجـــــرم سوخت
آه ، ببین بی تو بال و پرم سوخت

(( آه و واویلتا از غریبی ))

بین صحرا شبی من زناقه فتــادم
مادر تو در آن دم رسیـده به دادم

زد صدا الا ای نور دیـــــــده ام
دخترم ببین من هم غمـدیده ام

آه ، که خاری به پایم نشـــــسته
آه ، زمین خورده ام دست بسته

(( آه و واویلتا از غریبی ))

جان بابا ببر دخترت راشبــــــــــانه
خسته ام من برای تو گیرم بهـــانه

روی من چو روی زهرا شد کبود
پاسخ نگــــاه من سیـــــلی نبود

آه ببین صورتم گشته نیلی
رویم آزرده از ضرب سیلی

  • سه شنبه
  • 28
  • شهریور
  • 1396
  • ساعت
  • 13:17
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

روضه حضرت رقیه سلام الله علیها -( هر اهل دلی یافته راهی به رقیه ) *

945
1

روضه حضرت رقیه سلام الله علیها -( هر اهل دلی یافته راهی به رقیه ) هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هر وقت نشسته است سر شانه عباس
تقدیم شده منسب شاهی به رقیه
هر جا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
واشد گره از مشکل ما تا شب قدر
ده مرتبه گفتیم الاهی به رقیه
مدیون حسینیم که داده دل مارا
گاهی به علی اصغرو گاهی به رقیه
تا روز در دل ما کینه شام است
وقتی ندادند پناهی به رقیه
هر جا به زمین خورد در آن شهر سر عباس
انداخته از نیزه نگاهی به رقیه

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 04:06
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک زمینه شب سوم- حضرت رقیه سلام الله علیها -( خسته ام پدر- دیگه بسه دوری بیا بابا ) * وحید ولوی

1770
1

دانلود متن و سبک زمینه شب سوم- حضرت رقیه سلام الله علیها -( خسته ام پدر- دیگه بسه دوری بیا بابا ) «زمینه»
خسته ام پدر- دیگه بسه دوری بیا بابا
خسته ام پدر- کاش بشه تموم این روز و شبا2
کی درد منو میدونه
خرابه شبیه زندونه
بیا که فقط امشب رو
دخترک تو می مونه
(وای - چقد این پای من درد میکنه
وای - تن و دستای من درد میکنه
وای - بابا چشمای من درد میکنه)2
واویلا پدر - برگرد از سفر - (منم با خودت ببر)2
****
گریه می کنم - گریه ی یتیمی اثر داره
گریه می کنم - چون خدا ز داغم خبر داره)2
با چشای مثه بارونم
دعا میکنم و میدونم
که تو خرابه ها باباجون
فقط امشبه رو مهمونم
(وای - بابایی خستم از این فاصله
وای - پاهای من شده پر آبله
وای - منو کشته عذاب حرمله)2
واویلا پدر - برگرد از سفر - منم با خودت ببر2
***

  • شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 06:17
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب

دانلود متن و سبک نوحه واحد شب سوم محرم-حضرت رقیه سلام الله علیها -( آوای ناله می رسد ) * وحید ولوی

6947
6

دانلود متن و سبک نوحه واحد شب سوم محرم-حضرت رقیه سلام الله علیها -( آوای ناله می رسد   ) «واحد»
آوای ناله می رسد - اشک ستاره می چکد (ای وای 4)
درد خرابه های شام - هرگز ندارد التیام (ای وای 4)
(پر از زخم و لاله - تن یک سه ساله)2
دلش پر شد از غصه های جدایی
برای وصال پدر شد هوایی
زده شعله آهش تمام خرابه
(بهانه گرفته پدر جان کجایی)2
(دل تنگتم بابا)3
***
عمه میگه رفتی سفر - رفتی سفر چه بی خبر (ای وای 4)
بیا پدر بیا پدر - رقیه تو با خود ببر (ای وای4)
(خرابه چه سرده - رو قلبم یه درده)2
که می خوام براتو بگم از جدایی
بگم بعد تو ، من چی دیدم بابایی
سر و دست و پاهام کبود و سیاهه
(اینا نه حیا دارن و نه خدایی)2
(دل تنگتم بابا)3
***
حنجر بریده دیدمِت - من سر بریده دیدمِت (ای وای4)
دارد سؤالی دخ

  • شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 06:21
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
 محسن صرامی

هدیه اشک -(حاجت روا شد پس رسید آخر به بابا) * محسن صرامی

555
1

هدیه اشک -(حاجت روا شد پس رسید آخر به بابا) حاجت روا شد پس رسید آخر به بابا
اول نگاه انداخت با خواهر به بابا

نشناخت بابا را،بماند علت آن
بابا به دختر خیره شد دختر به بابا

دست خودش را برد بین گیسوانش
دارد محبت مثل یک مادر به بابا

پرسید لب هایت چرا پر خاک و خون است
هی بوسه زد با چشم های تر به بابا

از بار آخر او پدر را پیرتر دید
حق میدهد بعد از غم اکبر به بابا

از عمه جان و خواهرانش با پدر گفت
حرفی نزد از حال خود دیگر به بابا

خیلی دلش میخواست آن شب میتوانست
هدیه دهد با اشک،انگشتر به بابا

  • شنبه
  • 20
  • بهمن
  • 1397
  • ساعت
  • 21:56
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

حضرت رقیه(س) -(ببین که بی تو شده دلم خون دیگه کنارم بمون باباجون) * محسن طالبی پور

752
1

حضرت رقیه(س) -(ببین که بی تو شده دلم خون دیگه کنارم بمون باباجون) ببین که بی تو شده دلم خون
دیگه کنارم بمون باباجون
بشین بابایی رو دامن من
چرا سر تو شده پریشون
وای چرا تو طشت آوردنت
بابایی بگو کجاس تنت
کاش می شد دوباره بندازم
دستم و به دور گردنت
بمیره ای کاش دخترت
می دونی از کی صدام نکردی
دلم گرفته نگام نکردی
ببین بابایی چه حالی دارم
نگاه به پلک سیام نکردی
تو نبودی خونجگر شدم
توی صحرا دربه در شدم
غصمه با زجر و حرمله
چند روزی من همسفر شدم
بمیره ای کاش دخترت
دیگه نفسهای آخرم بود
همه حواسم به خواهرم بود
توی محل یهودی بابا
آتیش که ریختن چادرسرم بود
توی دود می سوخت چشای من
می گرفت بابا صدای من
باباجون شبیه مادرت
سوخته بود همه موهای من
بمیره ای کاش دخترت

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 11:23
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد