شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( تکیه گاهم پدر ـ بی پناهم پدر ) * روح اله گائینی

1915

نوحه حضرت رقیه (س) -( تکیه گاهم پدر ـ بی پناهم پدر ) تکیه گاهم پدر ـ بی پناهم پدر
خوش آمدی به کنج ویران
ای ماه من یوسف کنعان
بابا حسین بابا حسین جان (2)
..................................................
ای بهارم حسین ـ برگ و بارم حسین
از ناقه افتادم به صحرا
بالین من آمده زهرا
بابا حسین بابا حسین جان (2)
..................................................
صورتش چون کبود ـ جرم زهرا چه بود
گشتم شبیه مادر تو
قدش خمیده دختر تو
بابا حسین بابا حسین جان (2)
..................................................
آمدی از سفر ـ ای پدر ای پدر
بر صورتم مانده نشانه
می زد مرا با تازیانه
بابا حسین بابا حسین جان (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( دیده بگشا سوی دختر ) * روح اله گائینی

109

نوحه حضرت رقیه (س) -( دیده بگشا سوی دختر ) دیده بگشا سوی دختر
بوسه زن بر روی دختر
آمدی از سفر ای پدر جان
دخترت را ببر ای پدر جان
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
پایم از ره زخم و سیلی
روی صورت جای سیلی
سیلی کوفی رنگ از رخم برد
خیلی عمه به جایم کتک خورد
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
زخم و دردم بی شماره
گوش من زخمی و پاره
راحتم کن تو از رنج و هجران
همره خود ببر ای پدر جان
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( سه ساله اما قد خمیده ) * روح اله گائینی

233

نوحه حضرت رقیه (س) -( سه ساله اما قد خمیده ) سه ساله اما قد خمیده
یک ماهه روز خوش ندیده
هِی ردّ نیزه دار دویده
رقیه ام بنت الحسین (2)
دیگر نمانده قوّتی در زانوهای من بابا
یکبار دیگر شانه زن بر این موهای من بابا
بابا حسین بابا حسین(2)
................................................

شمار زخم هام بی شماره
لباس های من گشته پاره
نه گوشی و نه گوشواره
رقیه ام بنت الحسین (2)
از ناقه افتادم شبی بر روی خاک های صحرا
بانویی قد کمون اومد بالا سرم اسمش زهرا
بابا حسین بابا حسین(2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( خیر مقدم پدر که آمدی خانه ام ) * روح اله گائینی

260

نوحه حضرت رقیه (س) -( خیر مقدم پدر که آمدی خانه ام ) خیر مقدم پدر که آمدی خانه ام
زینت دوش تو گوشه ی ویرانه ام
تکیه گاهم پدر
بی پناهم پدر
ابتا یا حسین ابتا یا حسین
...............................................
می کشم خجالت از عمه زینب؛ پدر
جان زهرا قسم مرا به همره ببر
سپرم هر کجا
بود ز دست اعدا
ابتا یا حسین ابتا یا حسین
...............................................
شبی از ناقه من فتاده ام به صحرا
خانمی قد کمان آمد به نام زهرا
صورتش چون کبود
جرمش آخر چه بود
ابتا یا حسین ابتا یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 18:24
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( دختر دردانه ی ارباب من ) * روح اله گائینی

90

نوحه حضرت رقیه (س) -( دختر دردانه ی ارباب من ) دختر دردانه ی ارباب من
تویی تو ماه و مهر و مهتاب من
با نام تو من سر خوشم تا ابد
تو ساغری و باده ی ناب من
ای همه دلخوشی ام ـ کو به کو می کشی ام
آخرشم می دونم ـ بی بی تو می کُشی ام
مولاتی یا رقیه (4)
سر باباتو روی نیزه دیدی
رو خارای بیابونا دویدی
پاهات پُره زخم و پُره آبله
چقدر خار از توی پاهات کشیدی
بس که گرفتی تو ازـ عمه سراغ بابات
دق کردی آخرش از ـ هجر و فراق بابات
مولاتی یا رقیه (4)
تنت زخمی لباست پاره پاره
شمار زخم و دردات بی شماره
ز دست سیلی سنگین کوفی
نه گوشی داری و نه گوشواره
بعد یه ماه انتظار ـ به آرزوهات رسیدی
به روی پاهات آخرش ـ سر باباتو دیدی
مولاتی یا رقیه (4)

دختر دردانه ی ارباب م

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت رقیه (س) -( سر تو را به نیزه ها ـ دیدم و فسردم ) * روح اله گائینی

74

نوحه حضرت رقیه (س) -( سر تو را به نیزه ها ـ دیدم و فسردم ) سر تو را به نیزه ها ـ دیدم و فسردم
بعد عمو عباس و تو ـ آب خوش نخوردم
ببین که از فراغ تو ـ بابا جون سپردم
ماه شب تار منی یا حسین
تو تنها دلدار منی یا حسین
یا حسین یا حسین
تنم کبود و زخمی و ـ لباسام پاره
نه گوشی مونده برا من ـ نه که گوشواره
پاهام پر از آبله و ـ تیغ و پر خاره
رو صورتم نشسته ردّ سیلی
رخ من از بعد تو گشته نیلی
یا حسین یا حسین
نزدیک یک ماهِ تو رو ـ باباجون ندیدم
هی ردّ نیزه دار پی ـ سر تو دویدم
مانند زهرا مادرت ـ بابا قد خمیدم
از ناقه افتادم شبی تو صحرا
بانویی رو دیدم به اسم زهرا
یا حسین یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( می گن یه روز تو کربلا ) * عابدین کاظمی

37

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( می گن یه روز تو کربلا ) می گن یه روز تو کربلا
یه باغ پر ز لاله بود
بین تموم لاله ها
یه دختر سه ساله بود
از غم دوری باباش
خیلی دلش شکسته بود
گرد و غبار غصه ها
رو صورتش نشسته بود
گاهی دلش که تنگ می شد
از بابا می-گرفت خبر
بهش می گفتن عزیزم
بابای تو رفته سفر
یه شب که اون خوابیده بود
خواب باباش و دیده بود
بلند شد و بهونه کرد
رنگ رخش پریده بود
دامن عمه شو گرفت
با اشک جاری از دو عین
تو گریه هاش صدا می زد
بابا حسین بابا حسین
اینقده آه و ناله کرد
تا دیگه افتاد از رمق
برا این که آروم بشه
جلوش گذاشتن یه طبق
یه نگاهی به عمه کرد
روپوشو از طبق کشید
براش بمیرم الهی
توش یه سر بریده دید
سر و گرفت تو بغلش
برا بابا زبون گرفت
با گریه او

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( طبیبا آمدی در کنج ویران ) * عابدین کاظمی

28

اشعار شهادت حضرت رقیه (س) -( طبیبا آمدی در کنج ویران ) طبیبا آمدی در کنج ویران
به بالای سر بیمار بابا

شب هجران ما آخر سر آمد
شده هنگامه ی دیدار بابا

چه شبهایی که ازشوق وصالت
نشستم تا سحر بیدار بابا

تمام غصهها و دردها را
نهادم در دل خونبار بابا

خدا داند کخ مرگم را همین جا
طلب کردم هزاران بار بابا

شکسته بالم و بنگر به حالم
که میگرید در و دیوار بابا

نشان از آبله باشد به پایم
دویدم بس به روی خار بابا

بود جسم کبود و روی نیلی
گواه این همه آزار بابا

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت رقیه -( زاده ی زهرایم و عرش الهی جای من ) * عابدین کاظمی

28

اشعار شهادت حضرت رقیه -( زاده ی زهرایم و عرش الهی جای من ) زاده¬ی زهرایم و عرش الهی جای من

گر چه از جور فلک ویرانه شد مأوای من

نور باران گشته امشب کلبه¬ی ظلمانیم

فرق دارد امشب من با دگر شب¬های من

آب و جارو کرده¬ام ویرانه را با اشک خود

میهمان دارم من امشب آمده بابای من

جا گرفته روی زانویم سر ببریده¬اش

بانگاهش برده از دل غصه وغم¬های من

حتم دارم یاد روی مادرش زهرا کند

گر ببیند جای سیلی بر رخ زیبای من

شاعر : عابدین کاظمی

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

زبانحال حضرت رقیه (س) -( اي پدر جان اينكه نشسته در بر تو باشد سه ساله دختر تو ) * عابدین کاظمی

23

زبانحال حضرت رقیه (س) -( اي پدر جان   اينكه نشسته در بر تو    باشد سه ساله دختر تو ) اي پدر جان اينكه نشسته در بر تو باشد سه ساله دختر تو
اما شبيه مادر تو اي بابا (2)
غرق اشك وغرق آهم خورده سيلي روي ماهم
رفته از چشمانم اي بابا دگر نور نگاهم
اي پدر جان بابا حسين بابا حسين جان (3)
من يتيممم با ياد بابا بي قرارم يتيمم وبابا ندارم
بر زانوي غم سر گذارم اي بابا (2)
بارد از چشمم ستاره خواب او ديدم دوباره
ياد مادر مي كند بيند اگر من را دوباره
اي پدر جان بابا حسين بابا حسين جان (3)
اي پدر جان ديشب كجا بودي تو بابا از من جدا بودي تو بابا
بر نيزه ها بودي تو بابا اي بابا (2)
بي تو از جان سير سيرم بوسه از رويت بگيرم
آنقدر دور سرت بابا بگردم تابميرم
اي پدر جان بابا حسين بابا حسين جان (3)

ش

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مصیبت حضرت رقیه (س) به زبان ساده -( می گن یه روز تو کربلا یه باغ پر ز لاله بود ) * عابدین کاظمی

11

مصیبت حضرت رقیه (س) به زبان ساده -( می گن یه روز تو کربلا      یه باغ پر ز لاله بود ) می گن یه روز تو کربلا یه باغ پر ز لاله بود
بین تموم لاله ها یه دختر سه ساله بود
از غم دوری باباش خیلی دلش گرفته بود
گرد و غبار غصه ها رو صورتش نشسته بود
نیمه شبا اون از باباش وقتی که می گرفت خبر
بهش می گفتن عزیزم بابای تو رفته سفر
یه شب که اون خوابیده بود خواب باباشو دیده بود
از جا پا شد بهونه کرد رنگ رخش پریده بود
دامن عمه شو گرفت با اشک جاری از دو عین
تو گریه هاش صدا می زد بابا حسین بابا حسین
اونقده آه و ناله کرد تا دیگه افتاد از رمق
برا اینکه آروم بشه جلوش گذاشتن یه طبق
یه نگاهی به عمه کرد روپوشو از طبق کشید
براش بمیرم الهی توش یه سر بریده دید
سر رو گرفت تو بغلش برا بابا زبون گرفت
تو گریه ه

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زبری صورت من و دستان عمّه ام ) * حسن لطفی

1538
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زبری صورت من و دستان عمّه ام  ) زبری صورت من و دستان عمّه ام
تقصیرِ كوچه های یهودیِ شام بود
شكرِ خدا هوای مرا داشت خواهرت
در چشم ها عجیب نگاهِ حرام بود
پایی كه زخم تاول آن هم نیامده
وقتی به دادِ آن نرسی سرخ می شود
از ضربِ دست ها چه به روزش رسیده است
آن چهره ای كه با نفسی سرخ می شود
آنقدر پیر كرده مرا نیزه دارِ تو
هر كس كه دید طفلِ تو را اشتباه كرد
عمه به معجرم دوگره زد ولی ببین
روی مرا كشیدنِ معجر سیاه كرد
حرف گرسنگی نزدم باز هم زدند
این سنگ ها عزیز تو را سیر كرده است
ته مانده ها ی گیسوی نازم تمام شد
در بینِ مُشتِ پیرزنی گیركرده است

شاعر : حسن لطفی

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شب سوم حضرت رقیه(س) -( معجرم هست همین، پیروهنت نیست همین ) * رضا باقریان

1811
0

شعر شب سوم حضرت رقیه(س) -(  معجرم هست همین، پیروهنت نیست همین ) معجرم هست همین، پیروهنت نیست همین
روضه کوتاه، سری در بدنت نیست همین
یاد آن روز که خنده به لبت بود فقط
حیف حالا به جز این پر زدنت نیست همین
بین این دشت تن تو چه قَدَر پخش شده
هر کجا می نگرم غیر تنت نیست همین
باید این جسم تو را معجر من جمع کند
بوریا مانده برایت، کفنت نیست همین
ساربان رفته، ولی مادرمان آمده است
دردم این است عقیق یمنت نیست همین
زحمتِ بردنِ تو دست سنان اُفتاده
مادرم گفته سنان هم سخنت نیست همین
باید این بار به پای تو سرم را شِکنم
غیر من هیچ کسی سرشکنت نیست همین
خواهِشِ پر زدنم را زِ خدا می خواهم
نایِ ماندن به تنِ سینه زنت نیست همین

شاعر : رضا باقریان

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( درداشو فراموش کرد بابا جون دختر تو ) * میثم میرزایی

3361
4

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( درداشو فراموش کرد بابا جون دختر تو ) درداشو فراموش کرد بابا جون دختر تو
تا دید خون جاری ز لب و زخم سر تو
پرسیدی که بین این همه مرد حرامی
ای پیر سه ساله بگو چی شد معجر تو؟
سوی حرم ،ظ هجوم آوردن
از رو سرا ، روسری بردن
دیدی سرش رو دخترت پوشونده بابا
موی رقیه ات دست زجر جا مونده بابا
یاثارالله ، من الذی ایتمنی بابا
******
چشمام شده کم سو شبه بابا یا که روزه
از شدت سیلی صورتم بد جور می سوزه
تنها منو گیر آورد و تا میشد کتک زد
دستاش جلو چشمامه هنوزم که هنوزه
برق از چشام ، پرید باباجون
داشت خواهرت ، می دید بابا جون
رفتی بابا شد صحبت آبرو ریزی
بردن رقیه جون تو برا کنیزی
یاثارالله ، من الذی ایتمنی بابا
******
بابا ببین از چند جا ترک برداشت

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد مهدی روحی

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( شب اومد از راه و قلب زینب کبابه ) * محمد مهدی روحی

1643
2

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( شب اومد از راه و قلب زینب کبابه ) شب اومد از راه و قلب زینب کبابه
کودکی بی تابه روی خاک خرابه
بهونه کرده برای بابا ، طعنه شنیده از شامیا
نشون سیلی روی گونه ها ، وای
کوچیکترینه توی بچه ها ، تنش کبوده از سرتا پا
از بس سپر شد واسه عمه ها ، وای
منو بزنید عمه مو نزنید
******
از صورت نازنینش آتیش می باره
وقتی که خارا رو از تو پاش در میاره
داره زمادر اینو نشونه ، دشمنو با گریه می ترسونه
خاک خرابه بالش اونه ، وای
غنچه گلزارِ پیمبره ، صورت پاکش مثل کوثره
غمش شبیه غم مادره ، وای
منو بزنید عمه مو نزنید

شاعر : محمد مهدی روحی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه حضرت رقیه (س) -( شام غمم شده سحر پدر رسیده از سفر ) * عابدین کاظمی

1379

نوحه حضرت رقیه (س) -( شام غمم شده سحر    پدر رسیده از سفر ) شام غمم شده سحر پدر رسیده از سفر
عمه بیا بابا اومده
عمه بیا که حاجتم روا شد، روا شد، روا شد (3)
وای ابتا یا مظلوم (3)
ماه میون در طبق نمونده در تنم رمق
ولی بگو با من ای پدر
کی رگ گردن تو رو بریده، بریده، بریده (3)
وای ابتا یا مظلوم (3)
به سوز و آه و ناله ام اگر چه من سه ساله ام
ولی شدم مثل فاطمه
من که قباله ی فدک ندارم، ندارم، ندارم (3)
وای ابتا یا مظلوم (3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زبانحال حضرت رقیه (س) -( اومده صبر و قرارم دیگه من غمی ندارم ) * عابدین کاظمی

14

زبانحال حضرت رقیه (س) -( اومده صبر و قرارم    دیگه من غمی ندارم ) اومده صبر و قرارم دیگه من غمی ندارم
شده ویرونه چراغون اومده بابا کنارم
مثل من بابا کی دیده کی دیده یا کی شنیده
مثل پروانه می گردم دور این سر بریده
بابا جونم بابا جونم (4)
من به آرزوم رسیدم آخرش بابامو دیدم
اونکه دست نداشت ولی من دست روی سرش کشیدم
دیده هاش چه بی رمق بود صورتش مثل شفق بود
الهی براش بمیرم که سرش توی طبق بود
بابا جونم بابا جونم (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک نوحه رقیه سادات -( پرستوی خاکستریم که گشته غارت روسریم بگو بابا کی میبریم ) * رضا تاجیک

1785
1

دانلود سبک نوحه رقیه سادات -( پرستوی خاکستریم   که گشته غارت روسریم    بگو بابا کی میبریم ) پرستوی خاکستریم که گشته غارت روسریم بگو بابا کی میبریم
حسین جان حسین جان
ای بابا چه می شد ببینم که غرق خونم
چو اصغر در آغوش تو مدفونم/ پدر لاله گونم
عزیز زهرا حسین ثارالله 3
به جسمم بال و پر نمانده توانی بر پیکر نمانده دگر مویی بر سر نمانده
حسین جان حسین جان
ای بابا گرسنه دویدم به پای مرکب
به دنبال من ناله ها زد زینب/ ز غصه لبالب
همینکه چشم ترم را دیدند تمام طفلان به من خندیدند
گوشواره ام را پدر دزدیدند
عزیز زهرا حسین ثارالله 3
ببین که با چشمان تارم جراحت هایت می شمارم نه؛ چیزی از تو کم ندارم
حسین جان حسین جان
خشکش زد به در دیده های چنان یعقوبم
بیا کن نظر قبله ی ایوبم/ بیا پا نکوبم
ببین که چشم

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:14
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

نوحه برای حضرت رقیه (س) -( گوشه ی ویرونه تنهای تنها باز گرفته دلم برای بابا ) * عابدین کاظمی

11

نوحه برای حضرت رقیه (س) -( گوشه ی ویرونه تنهای تنها        باز گرفته دلم برای بابا ) گوشه ی ویرونه تنهای تنها باز گرفته دلم برای بابا
همه می گن که من باباندارم ندارم من سری میون سرها
اگه امشب من ـ عمه ـ بی صبر و تابم
آخه امشب باز ـ بابام ـ اومد به خوابم
می دونم امشب ـ دیگه ـ می ده جوابم
بابام چه مهربونه می آد پیشم می مونه
بازم برام قصه می خونه
از این ویرونه می رم آخر پیشش می میرم
راحت می شم از این زمونه
یا ابتا یا حسین(2)بابا حسین بابا حسین جان(2)
***
بابا جون کی سر تورو بریده کی باچوب ازلب توبوسه چیده
صورتت مثل صورتم کبوده بگو بابا کی نازتو خریده
کودکم اما ـ داغ ـ تو کرده پیرم
سر تو امشب ـ توی ـ بغل می گیرم
دعا کن امشب ـ پیشت ـ بابا بمیرم
چه دیدنی شده ای لبای بی رمقت
چرا به ر

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای حضرت رقیه (ع) -( سه ساله ام ولیکن ـ ببین چه ناتوانم ) * عابدین کاظمی

5

ذکر دودمه برای حضرت رقیه (ع) -( سه ساله ام ولیکن ـ ببین چه ناتوانم ) سه ساله ام ولیکن ـ ببین چه ناتوانم
دعا کن ای پدر جان ـ که بعد تو نمانم
لعل لب تو بابا ـ به رنگ ارغوان است
کبودی لب تو ـ ز چوب خیزران است

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:20
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شور سینه زنی برای حضرت رقیه (س) -( عمه بیا که شبم را زده سپیده ) * عابدین کاظمی

12

شور سینه زنی برای حضرت رقیه (س) -( عمه بیا        که شبم را زده سپیده ) عمه بیا که شبم را زده سپیده
عمه بیا که پدر از سفر رسیده
به شامیان برگو رسیده بابایم
به سر رسید آخر تمام غم هایم
خوش آمدی بابا (4)
روی تو را من به اشک دیده بشویم
از غم دل با تو از این سفر بگویم
سه ساله ات هستم اگر چه پیرم من
ز غم رها گردم اگر بمیرم من
خوش آمدی بابا (4)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 19:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس بیست و هفتم: شهادت حضرت رقیه (س) *

463

مجلس بیست و هفتم: شهادت حضرت رقیه (س) مجلس بیست و هفتم:
شهادت حضرت رقیه (س)
ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد، وقت است که باز آیی
در آرزوی رویت، بنشسته به هر راهی
صد زاهد و صد عابد، سرگشته ی سودایی
مشتاقی و مهجوری، دور از تو چنانم کرد
کز دست نخواهم داد، پایان شکیبایی
ای درد توأم درمان، در بستر ناکامی
وی یاد توأم مونس، در گوشه ی تنهایی
« هل من معین فاطیل معه العویل و البکاء » آیا کسی هست، آیا معین و یاوری هست در کنارش بنشینم صدای ناله ام را بلند کنم؟
« هل من جَزوعٍ فَاُساعدَ جَزَعه اذا خلا.» آیا کسی هست که با او در تنهایی هم نوا شوم؟
یادش به خیر؛ زمان جبهه، شهدا گاهی تنهایی گاهی چند نفری با امام زمانشان درد دل می

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:04
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( اگر که دلخوشی عمه را نیاوردی ) * سید محمد جوادی

1781

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( اگر که دلخوشی عمه را نیاوردی ) اگر که دلخوشی عمه را نیاوردی
بگو برادر من را چرا نیاوردی؟
به وقت غارت خیمه عروسکم گم شد
عروسک من غمدیده را نیاوردی؟
عمو که آب نیاورد عاقبت خیمه
تو آمدی پدر آیا غذا نیاوردی؟
نگاه می کنی از روی نیزه، مبهوتی
منم رقیه پدر جان به جا نیاوردی؟
به گوش تو نرسیده که پهلویم زخم است
چرا برای رقیه عصا نیاوردی؟
برای آنکه بگیری مرا و تاب دهی
سرت که هیچ چرا دست و پا نیاوردی؟

شاعر : سید محمد جوادی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( شب ظلمانی ما را سحری در راه است ) * مجید رجبی

1514
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( شب ظلمانی ما را سحری در راه است ) شب ظلمانی ما را سحری در راه است
عمه از حال و هوای دل من آگاه است
به امیدی که بیایی ز سفر منتظرم
تا بخواهی غم هجران رخت جانکاه است
قصه دختر دردانه تو در ویران
مثل یوسف کنعان درون چاه است
خواستم ناله برارم نفسم بند آمد
شبیه فاطمه قوت شب و روزم آه است
تا بیایی به برم از سر نی خورشیدم
روشنی بخش شب تار رقیه ماه است
همه جا بر سر نی بودی و من همسفرت
دل من تنگ و تو بالا وقدم کوتاه است
لرزش دست من و روی کبودم همگی
اثر ضربه دستان گه و بی گاه است
زجر با نیت قربت کتکم زد و نگفت
این سه ساله است و یا دخترک یک شاه است
خواستم بوسه بگیرم زلبت خون آمد
قصه لعل لب و حنجر تو جانکاه است
سر پرخون تو را در بغلم می گی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده هستم به امیدی که بیایی بابا ) * مجید رجبی

2430
5

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده هستم به امیدی که بیایی بابا ) زنده هستم به امیدی که بیایی بابا
باز هم مرغ دلم گشته هوایی بابا
ذکر هر روز و شبم گشته کجایی بابا
شام یا کوفه و یا کرب و بلایی بابا
رخ نما و دل ما را به نگاهی بنواز
ناز کم کن قدمی رنجه کن ای چشمه ناز
بی گل روی تو از جان و جهان سیر شدم
بی فروغ رخ تو زار و زمین گیر شدم
آری از داغ غم دوری تو پیر شدم
باورت نیست و لی بسته به زنجیر شدم
نفسم تنگ شده بسکه دویدم بابا
بسکه از دوری تو ناله کشیدم بابا
یاس بودم من و از جور خزان افسردم
وقتی از ناقه فتادم چو گلی پژ مردم
هر کجا نام تو را روی لبم می بردم
بی امان زدشمن تو تازیانه خوردم
دیدها بگشا به سویم ای زاده خیر الورا
ترس آن دارم گشایی چشم و نشناسی مرا
دیده

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک زمزمه حضرت رقیه(س) -( خرابه روشن شد/ بابا رسید از راه خورشید اومد اما/ خبر نشد از ماه ) * رضا تاجیک

785
-1

دانلود سبک زمزمه حضرت رقیه(س) -( خرابه روشن شد/ بابا رسید از راه    خورشید اومد اما/ خبر نشد از ماه ) خرابه روشن شد/ بابا رسید از راه خورشید اومد اما/ خبر نشد از ماه
موشو مرتب کرد و اشک چشاشو پاک کرد
یه گوشه تو ویرونه غم دلش رو خاک کرد
غم تو دلش جا نمی شد/ پاهاش دیگه پا نمی شد
از بس ورم داشت صورتش/ دیگه چشاش وا نمی شد
غصه و غم کشیده بود/ از زندگی بریده بود
از نانجیبای تو شام/ حرفای بد شنیده بود 2
می گفت بابا! دختر تو دیگه برات نمی مونه
بابایی! حتی نسیم دست و پامو می لرزونه
بابایی! هوای سرد زخم منو می سوزونه
بابایی! بابا حسین 3

چیا دیدم بین/ شهر خدا نشناس داشت به فروش می رفت/ کلاه خود عباس
با چند درهم دیدم نمی کنی تو باور
می گفت حراجه نامرد مهد علی اصغر
صدام دیگه در نمیاد/ به من گل سر نمیاد
می

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:13
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( شاميا ميگن من يتيمم بگو بابا اينجوريه؟ ) * امیر حسن سالاروند

14879
48

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( شاميا ميگن من يتيمم بگو بابا اينجوريه؟ ) سبک: لكنت گرفت زبونم
شاميا ميگن من يتيمم بگو بابا اينجوريه؟
اين قده خم و موي سفيد همه اثرات دوريه
رفتي سفر/ تو رو خدا زود بيا و منم ببر/ دارم مي ميرم ز فراق تو پدر
سه سالمه تا شده قدم از كمر/ بابا
لكنت گرفت زبونم// بابا عزيز جونم// واست با گريه ميخوام بخونم
شاميا بدن بابا 4
عمه رو زدن بابا 4

من گرسنمه يا سر تو ميده باباجون بوي نون
واسه چي لبات زخمه بابا نكنه كه خوردي خيزرون
بابا زدن/ با تازيونه منو اونقده كتك/ رو صورت من شده جاي سيلي حك
صدا ميزدم عمو جون بيا كمك/ اي واي
لكنت گرفت زبونم// بابا عزيز جونم// واست با گريه ميخوام بخونم
جون فاطمه بابا 4
من گرسنمه بابا 4
زير اون هجوم بي امون دست و پا

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:15
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

حضرت رقیه (س) -( دختر دردانه ی ارباب من ) * روح اله گائینی

51

حضرت رقیه (س) -( دختر دردانه  ی ارباب من ) دختر دردانه ی ارباب من
تویی تو ماه و مهر و مهتاب من
با نام تو من سر خوشم تا ابد
تو ساغری و باده ی ناب من
ای همه دلخوشی ام ـ کو به کو می کشی ام
آخرشم می دونم ـ بی بی تو می کُشی ام
مولاتی یا رقیه (4)
سر باباتو روی نیزه دیدی
رو خارای بیابونا دویدی
پاهات پُره زخم و پُره آبله
چقدر خار از توی پاهات کشیدی
بس که گرفتی تو ازـ عمه سراغ بابات
دق کردی آخرش از ـ هجر و فراق بابات
مولاتی یا رقیه (4)
تنت زخمی لباست پاره پاره
شمار زخم و دردات بی شماره
ز دست سیلی سنگین کوفی
نه گوشی داری و نه گوشواره
بعد یه ماه انتظار ـ به آرزوهات رسیدی
به روی پاهات آخرش ـ سر باباتو دیدی
مولاتی یا رقیه (4)

شاعر : روح اله گائینی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه و زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( غرق تمنا شد دلم ـ دل تنگ بابا شد دلم ) * روح اله گائینی

27

زمزمه و زمینه شهادت حضرت رقیه (س) -( غرق تمنا شد دلم ـ دل تنگ بابا شد دلم ) حضرت رقیه (س)
غرق تمنا شد دلم ـ دل تنگ بابا شد دلم
شام غمم کی می رسد یارب به پایان
آیا به پایان می رسد این شام هجران
بابا حسین جان
ویرانه چون گلشن شده ـ ازمقدمش روشن شده
دیدی نکرد عمه مرا بابا فراموش
می آید و گیرد مرا اینجا در آغوش
بابا حسین جان
خواندم تو را بابا پدر ـ تو آمدی پیشم به سر
رأس تو را بر دامن خود می نشانم
شب تا سحر از دیده ام خون می فشانم
بابا حسین جان
بابا چرا دیر آمدی ـ گشتم زمین گیر آمدی
سر بسته می گویم بدان گشتم ز جان سیر
گردیده ام آماج تیر و طعن و تحقیر
بابا حسین جان
بی تو قرین غم شدم ـ از بار هجرت خم شدم
بابا بدان بهر تو گردیده دلم تنگ
اینجا پذیرایی شدم با طعنه و سنگ
بابا حس

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سعید پاشازاده

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( شنیدم از زبان نیزه ها قصد سفر داری ) * سعید پاشازاده

2443
6

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( شنیدم از زبان نیزه ها قصد سفر داری ) شنیدم از زبان نیزه ها قصد سفر داری
بگو در این سفر اصلا مرا مد نظر داری
تو تنهایی و من تنهاترم از تو در این دنیا
خدا را شکر مثل من در اینجا یک نفر داری
به لطف بوسه ات از روی نیزه مطمئن هستم
هوایم را از آن بالا پدرجان بیشتر داری
به قدری ضربه خوردم که لهوفی مستند هستم
کتاب روضه ام باید مرا با بوسه برداری
هنوز از سنگ ها آزار می بیند سر عمه
به جرم اینکه تو هم نام حیدر یک پسر داری
خبر دارم سرت از روی نی تا پای می رفته
تو هم از حال ما در مجلس مستان خبر داری
سرم بر بالش خاک خرابه خوب می داند
که بر لب چوب تر در زیر سر هم طشت زر داری
کنار اکبر و عباس یا پیش علی اصغر
کدامین نیزه را بابا برایم زیر سر داری

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:06
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد