شهادت حضرت رقیه

مرتب سازی براساس
 حسن کردی

شعر حضرت رقیه(س) -( گیسو به دست بر سر راهت نشسته ام ) * حسن کردی

2168
4

شعر حضرت رقیه(س) -( گیسو به دست بر سر راهت نشسته ام ) گیسو به دست بر سر راهت نشسته ام
مانند زخم های لب تو شکسته ام
بابا عجب شده است که از نی درآمدی
بر دیدن خرابه نشین با سر آمدی
دیر آمدی بگو به کجا میهمان شدی؟
درگیر مجلس طبق و خیزران شدی؟
یا که طبق شبیه تو دلبر نداشته
یا نیزه دست از سر تو بر نداشته؟
ابروی زخم خورده رخت ناز کرده است
نیزه چقدر جا به سرت باز کرده است
بابا فدای چشم تو این زخم های من
یک کم بخند زندگی من برای من
اصلاً فدای چشم تو،چشمم کبود نیست
این بوی روی چادر من بوی دود نیست
بر گوش من چه غصه اگر گوشواره نیست
تو فکر کن که پیرهنم پاره پاره نیست
بابا ببخش صورت من گرد وخاکی است
این ردً پنجه نیست که...هر چند حاکی است
دستش چه حرفها که به گ

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 علیرضا خاکساری

شعر حضرت رقیه(س) -( رفيق نيمه راه من رسيدي ) * علیرضا خاکساری

1718
2

شعر حضرت رقیه(س) -( رفيق نيمه راه من رسيدي  ) رفيق نيمه راه من رسيدي
تمام تكيه گاه من رسيدي
خوش اومدي خرابه اي باباجون
بين حالم خرابه اي باباجون
ز كربلا چه بي خبر بابايي
بدون من رفتي سفر بابايي
فدا سرت خداحافظي نكردي
با دخترت خداحافظي نكردي*
فقط بگو چرا ميون طشتي
غرقه به خون رو دامنم نشستي
كي چشم نازنينتو دريده
رگاي گردن تو رو بريده
چرا محاسنت پر از غباره
سرت يه جاي سالمي نداره
يادش بخير فصل بهاري داشتيم
با هم ديگه قول و قراري داشتيم
نشسته كوه غصه ها به دوشم
قسمت نبود لباس عروس بپوشم
دلم براي مادرم لك زده
واسه دو تا برادرم لك زده
عمه دلش خيلي برام ميسوزه
قول داده چادري برام بدوزه
خبر داري دستاي مارو بستند
خبر داري كه بازومو شكستند
خبر دار

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

متن روضه ی حضرت رقیه(س) -( ای مونس ویرانه ام رقیۀ دردانه ام ) * محمود ژولیده

3884
6

متن روضه ی حضرت رقیه(س) -( ای مونس ویرانه ام       رقیۀ دردانه ام ) واویلا واویلا
یا اب یا اب
ای مونس ویرانه ام رقیۀ دردانه ام
بابا نما نظاره ام بین گوش بی گوشواره ام
ای از سفر برگشته ام سه سالۀ سر گشته ام
ای وای من ای وای من کو پیکرت بابای من
بابا به جای زینبت لب را گذارم بر لبت
از بس چشیدم ضربه ها افتاده ام از دست و پا
از بس عدو مویم کشید دنبال او قدّم خمید
بین لالۀ گوش مرا فریاد خاموش مرا
هرجا شنید فریاد من زهرا رسید به داد من
دیگر ندارم واهمه آمد کنارم فاطمه
آن خورده سیلی آمده با روی نیلی آمده
ای کشتۀ بریده سر دیگر مرا با خود ببر

شاعر : محمود ژولیده

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:20
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه حضرت رقیّه (س) -( دیگه جون نمونده توی پاهام ) * اسماعیل شبرنگ

8

زمزمه حضرت رقیّه (س) -( دیگه جون نمونده توی پاهام ) حضرت رقیّه (س) :
دیگه جون نمونده توی پاهام
دلم تنگ شده برای بابام
آخه سیلی می زنی براچی؟!!
نزن من فقط بابامو می خوام
غضب چشم عمومو/ دور دیدن اینا
که شده دشنام وسیلی / سهم ما حالا
الهی که هر چه زودتر/ برسه بابا
( بابا – حسین )
دلم محو اضطرابه امشب
شب ِ پایان عذابه امشب
بابام برمی گرده خوب می دونم
میاد گوشه ی خرابه امشب
می شینم امشب به روی / پاهای بابا
گل ِ بوسه می گیرم از/ لبای بابا
گله هامو می شمرم من/ برای بابا
( بابا – حسین )
بابا کی سر تو رو بریده
سرت بین موج خون تپیده
ببین مثل موی مادر تو
همه گیسوهای من سپیده
رفتی و دوری از تو / غم اسیرم کرد
درد و داغ روضه ی تو/خیلی پیرم کرد
غم تو از زنده

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:37
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 رضا رسولی

شعر حضرت رقیه(س) -( سر آمد دگر شام هجران ) * رضا رسولی

1830

شعر حضرت رقیه(س) -( سر آمد دگر شام هجران ) سر آمد دگر شام هجران
زدي سر به من اي پدر جان
زداغت كنم آه و افغان (پدرجان2)
ابتا – نظر كن تو روي كبود من را
زبس خورده ام سيلي من از اعدا
شدم مثل زهرا
ببین پدر جان تو اشک بصرم - ببین که بابا کبوده پیکرم
عزیز زهرا حسین یا ابتا
شوم من فداي سر تو
پدر پس چه شد پيكرتو
بگو در كجاست اكبر تو – پدر جان2
ابتا – شده صورتت غرق در خاك و خون
بجا مونده بر صورتت خيزرون
رسيد بر لبم جون
ببین پدر جان تو اشک بصرم - ببین که بابا کبوده پیکرم
عزیز زهرا حسین یا ابتا

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دو بییتی حضرت رقیه(س) -( برو خواهرکه خیمه با حرم سوخت ) * حمید قلی زاده

1749
2

دو بییتی حضرت رقیه(س) -( برو خواهرکه خیمه با حرم سوخت ) برو خواهرکه خیمه با حرم سوخت
برس عمه به دادم چادرم سوخت
چو زهرا مادرت درکوه آتش
ز سر تا پا تمام پیکرم سوخت

شاعر : حمید قلی زاده

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دو بیتی حضرت رقیه(س) -( همه جان ودلم آتش گرفته ) * حمید قلی زاده

2291
2

دو بیتی حضرت رقیه(س) -( همه جان ودلم آتش گرفته ) همه جان ودلم آتش گرفته
که خیمه با حرم آتش گرفته
ببین عمه میان شعله هایم
تمام معجرم آتش گرفته

شاعر : حمید قلی زاده

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:40
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمزمه-واحد حضرت رقیه(س) -( اي هلال خون گرفته ، نيمه شب زدي به ما سر ) * رضا رسولی

2103
1

دانلود سبک زمزمه-واحد حضرت رقیه(س) -( اي هلال خون گرفته ، نيمه شب زدي به ما سر ) اي هلال خون گرفته ، نيمه شب زدي به ما سر
اومدي كنج خرابه ، ببيني غربت دختر
من بميرم براي تو – جونم بشه فداي تو – خوني شده لبهاي تو – ابتا
بابا بگو كو پيكرت – خاكستري شده سرت – مي ميره آخر دخترت - ابتا
ابتا من الذي ايتمني
به خدا بعد تو بابا ، كار من شد آه و ناله
اومدي اي سر بريده ، به پيش پير سه ساله
من به فداي سرتو – نگاه بكن دختر تو – شدم مثل مادر تو - واويلا
پيراهنم خاكي شده – رو صورتم حاكي شده – سهم من حتاكي شده - واويلا
ابتا من الذي ايتمني

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه(س) -( سر بازار و ازدحام از من ) *

2081
1

شعر حضرت رقیه(س) -( سر بازار و ازدحام از من  ) سر بازار و ازدحام از من
کینه ی شهر انتقام از من
خواهرت را فقط تو بگردان
هرچه سنگ است روی بام از من
**
بغض مردانه ی صدا از من
هرچه توهین و ناسزا از من
به غرور رقیه بر نخورد
کم محلی کوچه ها از من
**
این شب بی ستاره از مسلم
جگر پاره پاره از مسلم
سر اکبر به نیزه ها نرود
سر دارالاماره از مسلم
**
آخر کار قائله از من
ریسمان ،بند ،سلسله از من
خار در پای دخترت نرود
آن سه تا تیر حرمله از من
**
بر سر شانه کوه غم از من
زخم خوردن زیاد و کم از من
تو سلامت مدینه برگردی
خنجر کند و شمر هم از من
**
هرچه دارد هزینه از مسلم
پای سنگین کینه از مسلم
زینت شانه های پیغمبر
نفس تنگ سینه از مسلم
**
بزن آتش که خرمنش با من

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:21
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت رقیه(س) -( دست و پا میزنی و دست به پهلو دارد ) * یاسر مسافر

2427
1

شعر حضرت رقیه(س) -( دست و پا میزنی و دست به پهلو دارد ) دست و پا میزنی و دست به پهلو دارد
مادر تو نگران چشم به این سو دارد
یاد شانه زدن موی سرت افتادم
بی حیا شمر چرا پنجه به گیسو دارد
کاش ذبحت نکند پیش من از پشت سرت
دل زینب به چه اندازه به تو خو دارد ؟
دل زینب به چه بسیار به تو خو دارد
بی خیال است نگاه نگران ما را
مست مست است که صید (بند) خود آهو دارد
من فقط فکر فراق شب و دوری زتوام
خوشبحال زن خولی گل خشبو دارد
هم برای تو هم دختر تو می گویم
دردسر دارد اگر آنکه به سر مو دارد
دخترت پیر شد از داغ ولی هیچ نگفت
مثل زهرا چقدر دخترتان تو دارد
مانده ام من زچه رو تا که زمین می افتد
وقت برخاستنش دست به زانو دارد
از همان لحظه که از خواب پرید از وحشت
دخترت نال

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حضرت رقیه(س) -( یک شبه مهمان ذبیحُ العطشان ) * امیر عباسی

1728
1

شعر نوحه حضرت رقیه(س) -( یک شبه مهمان     ذبیحُ العطشان ) یک شبه مهمان ذبیحُ العطشان
ویرانه شد از مقدمت امشب چراغان
خوش آمدی خوش آمدی بابا حسین جان
یابن الزّهرا ...
اگر چه هستم طفل سه ساله
شدم به اشک و ناله ام هادیِ عشقت
جسمم شده مجروح در وادیِ عشقت
یابن الزّهرا ...
اَمان ز سیلی از روی نیلی
باشد به جسم اَطهَرَم دَه ها نشانه
بابا تنِ کودک کجا و تازیانه...
یابن الزّهرا ...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر نوحه حضرت رقیه(س) -( ای عطر یاس و ریحانه ما ) * امیر عباسی

2480
3

شعر نوحه حضرت رقیه(س) -( ای عطر یاس و ریحانه ما ) ای عطر یاس و ریحانه ما خوش آمدی به وبرانه ما
ای به زهرا نوردیده حرمتت را کی دریده؟
ده جوابم را پدر جان کی گلویت را بریده؟
یا ابتا یا ابتا
******
ای شده در راه حق قربانی با سرت آمدی به مهمانی
پس پدرجان پیکرت کو جسم چون گل پرپرت کو
ساقی آب آورت کو اصغرت کو اکبرت کو
یا ابتا یا ابتا
******
این چهل منزل از ظلم و کینه شدم شبیه یاس مدینه
بعد تو ماه یگانه لحظه لحظه بی بهانه
ناز من را می خریدند دشمنان با تازیانه
یا ابتا یا ابتا

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( این روزها جز گریه غمخواری نداری ) * علیرضا شریف

1846
2

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( این روزها جز گریه غمخواری نداری ) این روزها جز گریه غمخواری نداری
جز در صبوری سوختن كاری نداری
تنها شدی خیلی دلت را غم گرفته
در بارگاهت هیچ زوّاری نداری
نه در رواق و صحن نه پای ضریحت
ریحانۀ بابا عزاداری نداری
حتی كبوتر در حریمت پَر نگیرد
جز گَرد و خاكِ غربت انگاری نداری
صد لشكرِ مختار تحتِ امر داری
كی گفته بی بی جان كَس و كاری نداری
تكفیریِ از هر چه شمر و زَجر بدتر
تو فكر كردی كه شرف داری نداری
این قبر مُهرِ بیمۀ عباس خورده
چاره به جز برگشت با خواری نداری

شاعر : علیرضا شریف

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( امشب به جمع ما یتیمان سر زدی ، اگر چه با سر آمدی ) * امیر عباسی

1819
1

دانلود سبک زمینه حضرت رقیه(س) -( امشب به جمع ما یتیمان سر زدی ، اگر چه با سر آمدی ) امشب به جمع ما یتیمان سر زدی ، اگر چه با سر آمدی
ای میهمان یک شبه خوش آمدی
اگرچه لاله گون شده جمال تو ، جلوه ی نور سرمدی
ای میهمان یک شبه خوش آمدی
بدونِ تو خزون شده بهارم ، بابا ببین دیگه جونی ندارم
سرِ تو رو، رو دامنم میذارم
آه و واویلا ، عزیز زهرا
******
شام غمم نداره گوییا سحر ، گرچه شدم خونین جگر
شرمنده ام از عمه زینب ای پدر
در زیر ضرب تازیانه ی عدو ، شد خواهرت به من سپر
شرمنده ام از عمه زینب ای پدر
تو روی نی،مارو نظاره کردی ، قلب من و از غصه پاره کردی
با غربتت من و بیچاره کردی
آه و واویلا ، عزیز زهرا
******
یادش به خیر بودی برام یه همزبون ، ای روشنای آسمون
می بوسیدی من و بابای مهربون
یادش

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:11
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن ناصحی

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( پای نی می نگرم رفتن زیبایت را ) * محسن ناصحی

1479
2

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( پای نی می نگرم رفتن زیبایت را ) پای نی می نگرم رفتن زیبایت را
نکند نیزه پدر جان عوض پاهات است؟!
پاره شد گوشم اگر، پای کرم بگذارش
دختر دشمن تو منتظر سوغات است...
***
دشمنت آمد و دستان دعایم را دید
چهره مضطرب و غرق حیایم را دید
سعی کردم که نبیند ولی انگار نشد
زینت گوش و النگوی رهایم را دید
معجرم را به خدا سفت گرفتم اما
چادر خاکی و انگشت نمایم را دید
به دلیلی که نسب از تو گرفتم من را
آنقدر زد که ورم کردن پایم را دید
دست در دست پدر دختر شامی آمد
پای نی کودکی سر به هوایم را دید
زخم بازوم نهان بود و زن غسّاله
وقت غسلم اثر رنج و بلایم را دید...

شاعر : محسن ناصحی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:22
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( آهش میان هلهله ها ناپدید شد ) * محسن حنیفی

1589

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( آهش میان هلهله ها ناپدید شد ) آهش میان هلهله ها ناپدید شد
از گریه بدون صدا نا امید شد
دیگر بلند نام تو را می زند صدا
او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد
از روی نی سرت به زمین خورده است باز
سردرد دختر تو دوباره شدید شد
باید زهیر بود كه می دید دخترت
هفتاد دفعه پای سر تو شهید شد
تا مشت شمر موی تو را، پیش او كشید
او یك شبه تمامی مویش سپید شد
او گفته،با النگوی خود قهر كرده است؟!
چون سهم آن كسی كه سرت را برید شد
آیینه غرور خودش را شكسته دید
از بعد آن كه وارد بزم یزید شد
با زحمت زیاد خودش دید بین طشت
درگیر با دهان تو چوبی پلید شد

شاعر : محسن حنیفی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده ماندن بدون بابا، نه ) * حسین ایزدی

1568
2

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده ماندن بدون بابا، نه ) زنده ماندن بدون بابا، نه
کوفه رفتن، بدون سقا، نه
من قسم خورده ام جدا نشوم
لحظه ای از کنار بابا، نه
ما اسیریم و هر کجا ببرید
می رویم، غیر شام، آنجا نه
زنده ماندن، نه، آب خوردن، نه
جملاتم همه شده با (نه)
قد خم، صورت کبود، آری
شدم انگار مثل زهرا، نه؟
پدرم تشنه بود وقت وداع
عمه سیراب شد پدر یا نه؟
حالت صورتت بهم خورده
شده بوده سر تو دعوا، نه؟
جرم بابای من فقط این بود:
گفته بوده به اهل دنیا: (نه)
درد دوریِ تو مرا کشته
درد سیلی و این کتک ها نه
حاجتش را گرفت از بس گفت:
زنده ماندن بدون بابا، نه ...

شاعر : حسین ایزدی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( طورنشین می شوم سحر که بیاید ) * علی اکبر لطیفیان

1641
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( طورنشین می شوم سحر که بیاید ) طورنشین می شوم سحر که بیاید
جلوه ی ربانی پدر که بیاید
جار فقط می زنم میان خرابه
یار سفر کرده از سفر که بیاید
صبح خبر می دهند رفتن من را
از پدر رفته ام خبر که بیاید
نوبت ناز من است صبر ندارم
ناز مرا می خرد پدر که بیاید
گریه ی من مال عمه است، و گر نه
زود مرا می برند، سر که بیاید
حرف"کنیز"ی زدن چه فایده دارد...
گریه فقط می کنم اگر که بیاید
طفل، بساطی برای ناز ندارد
مقنعه و گوشواره در که بیاید

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده ماندن بدون بابا، نه ) * حسین ایزدی

1722
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زنده ماندن بدون بابا، نه ) زنده ماندن بدون بابا، نه
کوفه رفتن، بدون سقا، نه
من قسم خورده ام جدا نشوم
لحظه ای از کنار بابا، نه
ما اسیریم و هر کجا ببرید
می رویم، غیر شام، آنجا نه
زنده ماندن، نه، آب خوردن، نه
جملاتم همه شده با (نه)
قد خم، صورت کبود، آری
شدم انگار مثل زهرا، نه؟
پدرم تشنه بود وقت وداع
عمه سیراب شد پدر یا نه؟
حالت صورتت بهم خورده
شده بوده سر تو دعوا، نه؟
جرم بابای من فقط این بود:
گفته بوده به اهل دنیا: (نه)
درد دوریِ تو مرا کشته
درد سیلی و این کتک ها نه
حاجتش را گرفت از بس گفت:
زنده ماندن بدون بابا، نه ...

شاعر : حسین ایزدی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک واحد حضرت رقیه(س) -( خسته شدی باباجون بشین رو دامنم تا ) * محسن طالبی پور

2918
4

دانلود سبک واحد حضرت رقیه(س) -( خسته شدی باباجون بشین رو دامنم تا ) خسته شدی باباجون بشین رو دامنم تا
قـصه بگم برات از گم شدنم تو صحرا
از روی ناقه ، افتاده بودم ، بدون عمه ، جون داده بودم
منو رو خاکا می کشید
جایی رو چشمام نمی دید
عــمه بـه فـریادم رسید
بابا کجا بودی بابا
*******
با قطره قطره اشک دوتا چـش صبورم
دونه به دونه بابا هی زخماتو می شورم
شکسته ابروت ، عیبی نداره ، رقیـه مرهم ، برات می زاره
چرا شکسته پیشونیت
قربون لبهای خونیت
چشمای خیس و بارونیت
بابا کجا بودی بابا

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مرثیه حضرت رقیه(س) -( وقتش رسیده خوب نگاهت کنم پدر ) * سید مسیح شاه چراغی

2719
7

شعر مرثیه حضرت رقیه(س) -( وقتش رسیده خوب نگاهت کنم پدر ) وقتش رسیده خوب نگاهت کنم پدر
از این همه فراق حکایت کنم پدر
بعد از تمام خون جگرها که خورده ام
حالا اجازه هست شکایت کنم پدر
ماهم، چقدر حالت رویت عوض شده
باید به شکل تازه ات عادت کنم پدر
از این به بعد اسم تو باشد ضریح زخم
آخر چقدر زخم زیارت کنم پدر ؟
صدها کتاب شرح سفرنامه ام شده
از کی، کجا، چگونه روایت کنم پدر ؟
بالای نیزه بودی و دستم نمی رسید
یعنی نشد که از تو حمایت کنم پدر
بوسید دختری پدرش را، دلم شکست
حقم نبود تا که حسادت کنم پدر ؟
امشب مرددم که ببوسم لب تو را
اما نه بهتر است رعایت کنم پدر
دست توسلم به دل خون عمه است
می خواهم آرزوی شهادت کنم پدر

شاعر : سید مسیح شاه چراغی

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( با سر انگشت كوچكش دارد ) * رضا باقریان

1556
1

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( با سر انگشت كوچكش دارد ) با سر انگشت كوچكش دارد

مي كشد خوار از كف پايش
يك ستاره نمي شود پيدا
در دل آسمان شبهايش
چه قَدر عاشقانه مي گِريد
به سر زخميِ عموهايش
زير لب آه مي كشد، يعني
سنگ خورده دوباره بابايش
سخت مي شد اَدا كند بابا
چه كند، زخمي است لبهايش
موي او را كشيد پيرِزني
اين چنين شد خراب رويايش
شاميان با كنايه مي كردند
سر بازارها تماشايش
باز هم پاي نيزه اي دارد
مي كشد خوار از كف پايش

شاعر : رضا باقریان

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( هركس كه بود سهم خودش را به ضربه اي ) * رضا باقریان

1650

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( هركس كه بود سهم خودش را به ضربه اي ) هركس كه بود سهم خودش را به ضربه اي
در گيرودارِ خيمه به رويم نشاند و رفت
آن را كه عمه گفت يتيمي ز كوفه بود
اين ساق پاي نازك من را شكاند و رفت
زجري كه با شنيدن نامش گريستم
موي مرا گرفت و كشيد و كشاند و رفت
در بين راه با لگدي روي پهلويم
جان مرا به روي لبانم رساند و رفت
يك تكسوار بغض علي را بروز داد
در پشت ناقه طفل تو را مي دواند و رفت
يك نيزه بي هوا به سرم خورد اي پدر
در پيش عمه خون دلم را چكاند و رفت
از من مپرس بر سر بازارهاي شام
شامي مرا كه دختر شاهم چه خواند و رفت!؟
موي سرم كه تا كمرم مي رسيد، حيف
پيرِزني گرفت و كشيد و كشاند و رفت

شاعر : رضا باقریان

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 12:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

دانلود سبک زمزمه رقیه سادات -( بابای من شدم اسیر و خونجگر ) * رضا تاجیک

2178
3

دانلود سبک زمزمه رقیه سادات -( بابای من  شدم اسیر و خونجگر ) بابای من شدم اسیر و خونجگر
چرا ز دخترت نمیگیری خبر
ز بس که می خورم به میله ی قفس
بیا ببین که می زنم نفس نفس
اسیر غم به زیر این فلک منم شدم فدایی فدک
پدر مثه لبای تو شده پای من ترک ترک
بابا حسین بابا حسین من
تو صحراها نفس تو سینه ام نموند
موهامو از پشت سرم گرفت کشوند
نمی رسید به گوش اون صدای من
پر شده بود تو مشت زجر موهای من
دو دست من همین که بسته شد به زیر پا پرم شکسته شد
ببین که شمر زد اون قدر کتک تا که دیگه خسته شد
بابا حسین بابا حسین من

شاعر : رضا تاجیک

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 قاسم صرافان

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زدن نداره / دختری که رمق به تن نداره ) * قاسم صرافان

2558
7

شعر شهادت حضرت رقیه(س) -( زدن نداره / دختری که رمق به تن نداره ) زدن نداره / دختری که رمق به تن نداره
راه می‌رم آروم / این پا که نای دویدن نداره
گفتم بودم: آب / این دیگه ناراحت شدن نداره
خیال می‌کردم / نماز خونه؛ دست بزن نداره
سه ساله‌ام من / سه ساله دختر که زدن نداره
هیچ کسی تو شام / ماه تر از بابای من نداره
بگم کی هستم / ظاهر من جای سخن نداره
شاهزاده آخه/ پیراهن پاره به تن نداره
اومدی بابا! / گلت که رنگ یاسمن نداره
موهای سوخته / ببخش دیگه شونه زدن نداره
اسیر کوچیک / جز آغوش باباش وطن نداره
دیکه رقیه‌ت / طاقت بی بابا شدن نداره
عمه! بمیرم / بابای من چرا بدن نداره؟
گلاب و معجر/ کسی واسه غسل و کفن نداره؟
هیچ کسی اینجا / جواب واسه سوال من نداره

شاعر : قاسم صر

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود سبک زمزمه حضرت رقیه(س) -( از راه رسیدی خسته ای بابا بشین (یه کم کنارم) ) * محسن طالبی پور

2391
-1

دانلود سبک زمزمه حضرت رقیه(س) -( از راه رسیدی خسته ای بابا بشین (یه کم کنارم) ) از راه رسیدی خسته ای بابا بشین (یه کم کنارم)2
بشین باباجون تایه کم روی چشات (مرهم بزارم)2
خوش اومدی کلبه ی تاریک مارو کردی چراغون
خوش اومدی باید بازم قصه بگی برام باباجون
خیلی شبا خوابتو می دیدم ، صدای نازت رو می شنیدم
دنبال یـه نـیزه می دویدم
بابایی رفتی چرا بی خبر ، بابایی من نبردی سفر
برگشتی (چرا تو باسر)2
******
خدا می دونه این خرابه برامون (خونه نمیشه)2
بابا دیگه موهای ناز دخترت (شونه نمیشه)2
نوازش دخترکات اینجا فقط با تازیونست
بابا بزار ببوسمت حرفای من همش بهونست
کجا بوی وای کبوده پلکات ، خاکستره و خاکه بین موهات
چرا داره خون می باره رگهات
بابایی رفتی چرا بی خبر ، بابایی من نبردی سفر
برگ

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت رقيه (س) -( آمد آمد آمد ، نيمة شب ، در اين گوشة ويران مهمانم ) * سید محسن حسینی

137

زبانحال حضرت رقيه (س) -( آمد آمد آمد ، نيمة شب ، در اين گوشة ويران مهمانم ) زبانحال حضرت رقيه (س)
آمد آمد آمد ، نيمة شب ، در اين گوشة ويران مهمانم
دامن كشان آمد ، كه بنشيند ، تا سپيده بر روي دامانم
آمده جانانه - در اين گوشه ويرانه
بود روي مهمان ماه من
تا رمق مي باشد – به خدا طبق مي باشد
تا سحر زيارتگاه من
لب تو چون ارغوان است – جاي چوب خيزران است
اي ماه پر خاكستر – سر كن تو با من اي سر
تنهاي تنها هستي – پس كو امير لشگر
باباي مظلومم – باباي مظلومم
/./././
سر بسته مي گويم ، يابن الزهرا
كه مثل مادرت زهرا هستم
دور از چشم عمه ، به تو گويم
شد چشم من اي بابا دستم
اي شده مهمانم– دهم رونمايت جانم
زلب تو بوسه بگيرم
دختر تو هستم – نيلوفر تو هستم
به كنار تو من مي ميرم
اي بدامنم ن

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

زبانحال حضرت رقيه (س) -( به شب سحر آيد – قرص قمر آيد ) * سید محسن حسینی

102

زبانحال حضرت رقيه (س) -( به شب سحر آيد – قرص قمر آيد ) زبانحال حضرت رقيه (س)
به شب سحر آيد – قرص قمر آيد
ز هر طرف امشب – بوي پدر آيد
مهمان من امشب از راه دور آمد
بـه كنج ويـران از كنج تنور آمد
بابا حسين جانم – بابا حسين جانم
/./././
من دخترت هستم – نيلوفرت هستم
تا پاي جان بابا – پاي سرت هستم
دو چشم خود واكن ، مرا تماشا كن
با ديــدنم بـابـا تو يـاد زهـرا كن
بابا حسين جانم – بابا حسين جانم
/././.
در دل غمي دارم – قد خمي دارم
سه ساله پيرم – عمر كمي دارم
اي نور چشم من دو چشم من تار است
چون مادرت زهرا دستم به ديوار است
بابا حسين جانم – بابا حسين جانم
/./././
دو چشم خود بستي – دلم تو بشكستي
اي ماه من از چه – خاكستري هستي
رفـتـه توان ديگر از همه اعضايم
س

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

حضرت رقيه (س) -( كنج ويرانه ام آمده مهمانم ) * سید محسن حسینی

416

حضرت رقيه (س) -( كنج ويرانه ام آمده مهمانم ) حضرت رقيه (س)
كنج ويرانه ام آمده مهمانم
نشسته مهمانم بروي دامانم
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان
/./././
من كه سر تا به پا رنج و آه و دردم
عمه جان كمك كن تا دورش بگردم
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان
/./././
من كه خونجگر چون لاله صحرايم
يابن الزهرا ببين شبيه زهرايم
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان
/./././
وا كن بر روي من اين دو چشم بسته
بگو اي سر چرا سر تو شكسته
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان
/./././
ببين اي باغبان افسرده لاله را
همره خود ببر پير سه ساله را
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان
/./././
قرص ماهم بگو گناهت چه بوده است
يابن الزهرا چرا لبهايت كبود است
پدرجان پدرجان پدرجان پدرجان

شاعر : سید محسن حسینی

دان

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:41
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

زبانحال حضرت رقیه (س) -( ویرانه پر شد - از آه وناله ) * میثم مومنی نژاد

100

زبانحال حضرت رقیه (س) -( ویرانه پر شد - از آه وناله ) زبانحال حضرت رقیه (س)
ویرانه پر شد - از آه وناله
نوحه خوانی می کند طفل سه ساله
بابا حسین جان
/./././
دیگر نمانده - در پایم رمق
با دستم آیم - به سوی طبق
نیلوفری شد - بابا وجودم
یاس تو بودم ولی حالا کبودم
بابا حسین جان
/./././
امشب خرابه - گردیده گلشن
عمه کجائی - چشم تو روشن
مهمان به ویران - شد چشمۀ نور
یوسف من آمده از چاه تنور
بابا حسین جان
/./././
شکوه ندارم - از دست بسته
دانم زدستم - شد عمه خسته
بار غم من - کشد به شانه
جای من خورده ز دشمن تازیانه
بابا حسین جان

شاعر : میثم مومنی نژاد

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد