عبدالله بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 اسماعیل شبرنگ

اشعار شهادت حضرت عدالله بن حسن -( عاشق ثاراللهم من ) * اسماعیل شبرنگ

3

اشعار شهادت حضرت عدالله بن حسن -( عاشق ثاراللهم من ) عاشق ثاراللهم من
حضرت عبداللهم من
تا که من ناله و آهت را شنیدم
تا میان قتلگه با سر دویدم
من به جز تو از دوعالَم دل بریدم
( یا حبیبی یا حسین )
من عزیز مجتبایم
مجتبای کربلایم
جان من گردد فدای تو عموجان
من فتادم روی پای تو عموجاتن
جان سپردم من برای تو عموجان
( یا حبیبی یا حسین )

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:47
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی حضرت عبدالله بن حسن -( تو خودت شمسی و تنها روی ماه افتاده ای ) * اسماعیل شبرنگ

9

اشعار عاشورایی حضرت عبدالله بن حسن -( تو خودت شمسی و تنها روی ماه افتاده ای ) تو خودت شمسی و تنها روی ماه افتاده ای
از چه رو غرق به خون در قتلگاه افتاده ای
دیدم آن لحظه که تیغی قصد جان تو نمود
ای عمو جان ، بین دشمن بی سپاه افتاده ای
راست گفت بابا که دستم را فدای تو کنم
در میان فوج خنجر بی پناه افتاده ای
من به سوی قتلگاهت می دوم ، آرام باش
از چه غرق خون به سوی خیمه راه افتاده ای
شد عیان از ابرو و پیشانی بشکسته ات
زیر دست و پای دشمن گاه گاه افتاده ای
قتلگاه خون کجا و حضرت مولا حسین
از چه رئو ای یوسف زهرا به چاه افتاده ای
تا شنیدم ناله ی هل مِن معینت را عمو
آمدم ، بابا نگوید از نگاه افتاده ای

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:09
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

اشعار عاشورایی حضرت عبدالله بن حسن -( دادی به صفحه ی دل من رنگ و بو ، حسین ) * اسماعیل شبرنگ

11

اشعار عاشورایی حضرت عبدالله بن حسن -( دادی به صفحه ی دل من رنگ و بو ، حسین ) دادی به صفحه ی دل من رنگ و بو ، حسین
هرگز تو را رهانکنم من ، عمو حسین
از کودکی پدر به من آموخت این سخن
ای طفل من همیشه و هرجا بگو : حسین

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 26
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه عبدالله بن حسن (ع) -( من سپاه عمو ـ تکیه گاه عمو ) * روح اله گائینی

527

نوحه عبدالله بن حسن (ع) -( من سپاه عمو ـ تکیه گاه عمو ) من سپاه عمو ـ تکیه گاه عمو
عمو به سوی تو دویدم
غریب تر از تو من ندیدم
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
اعتبارم تویی ـ برگ و بارم تویی
از جان و دل یار تو هستم
مثل علمدار تو هستم
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
ای بریده حنجر ـ ای عزیز مادر
فاطمه آمد از مدینه
آن بانوی زار و حزینه
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
بر لب این زمزمه ـ مادرت فاطمه
بریده حنجرم حسین جان
غریب مادرم حسین جان
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سب

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( مرد زخمی مرد تنها ) * روح اله گائینی

387

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( مرد زخمی مرد تنها ) مرد زخمی مرد تنها
مانده بین قوم اعدا
بی علمدار و بی یار و یاور
می زند صوت جانسوز مادر
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
در ره تو بود و هستم
عمری پای تو نشستم
بی تو دنیا برایم سراب است
نقشه زندگی روی آب است
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)
.............................................................
عاقبت دردم دوا شد
دستم از آرنج جدا شد
ای عمو شیر عشق تو خوردم
روی سینه ی تو جان سپردم
یا حسین یا حسین یابن زهرا(2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 16:32
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( هستم سپاهت ای عمو جان ) * روح اله گائینی

179

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( هستم سپاهت ای عمو جان ) هستم سپاهت ای عمو جان
پشت و پناهت ای عمو جان
من تکیه گاهت ای عمو جان
عموی خوبم یا حسین (2)
از جان و دل گشتم عمو من یار تو من یاورت
گر چه شود دستم قلم مثل امیر لشگرت
عمو حسین عمو حسین (2)
..............................................

باغ و بهارم ای عمو جان
تو اعتبارم ای عمو جان
دار و ندارم ای عمو جان
عموی خوبم یا حسین (2)
آرزوم این بوده عمو که روی پات فدا بشم
از هر چی غیر تو عمو رها بشم رها بشم
عمو حسین عمو حسین (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه عبدالله بن الحسن (ع) -( هیچ کجا ندیدم رزم یه تن با لشگر ) * روح اله گائینی

75

نوحه عبدالله بن الحسن (ع) -( هیچ کجا ندیدم رزم یه تن با لشگر ) هیچ کجا ندیدم رزم یه تن با لشگر
توی دست همه شمشیر و سنگ و خنجر
من سپاه عمو
تکیه گاه عمو
ای عمو جان حسین (2)
........................................
ای عمو جان منم از دل و جان یار تو
گر که دستم شود مثل علمدار تو
اعتبارم تویی
برگ و بارم تویی
ای عمو جان حسین (2)
........................................
آمده از مدینه ای عمو فاطمه
دارد این لحظه های آخری زمزمه
ای بریده حنجر
ای غریب مادر
ای عمو جان حسین (2)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 18:33
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) * روح اله گائینی

58

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) عمریه که به عشق تو اسیرم
تویی تو شاه و تویی تو امیرم
بده اجازه که منم یا حسین
مثل نوکرات تو راهت بمیرم
حریم کرببلات ـ همه ی آرزومه
می شه یه شب ببینم ـ ضریحت روبرومه
سیدی مولا حسین (4)
به راه عمو سر و دست و جونم
بی عمو نمی خاوم زنده بمونم
مگه مرده باشم عمو تنها شه
الهی به راهش دستم جدا شه
یه پیرمرد زخمی ـ یه پیرمرد خسته
لباش خشک و تشنه و ـ پیشونیشم شکسته
سیدی مولا حسین (4)
جا موندم عمو از علی اصغرت
جون می دم به راهت فدای سرت
با شمشیر کوفی دستم شد جدا
همه حاجت من عمو شد روا
اومده از مدینه ـ عمو ببین فاطمه
به روی لبهاش داره ـ این نوا و زمزمه
سیدی مولا حسین (4)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن -( رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر ) * روح اله گائینی

76

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن -( رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر ) رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر
تشنه و زخمی باشه و ـ بی کس و بی یاور
مرکز قلبش بزنن ـ با یه تیر سه پر
به راه تو عمو منم فدایی
خدا نیاره بینمون جدایی
یا حسین یا حسین
از جون و دل منم عمو ـ یاور و یار تو
یه عمره بوده ام عمو ـ یار و دلدار تو
دستم اگر جدا بشه ـ چون علمدار تو
من آخرین فدایی تو هستم
به راه تو ببین جدا شد دستم
یا حسین یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

زبانحال حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( اي عمو جان گرچه يتيم كربلايم جاي پدر هستي برايم ) * عابدین کاظمی

13

زبانحال حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( اي عمو جان   گرچه يتيم كربلايم        جاي پدر هستي برايم ) اي عمو جان گرچه يتيم كربلايم جاي پدر هستي برايم
عشق تو كرده مبتلايم عمو جان (2)
اي عمو جانم فدايت مي گذارم سر به پايت
آرزويم بوده تاگردم شهيد كربلايت
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)
اي عمو جان تنهائيت را تاكه ديدم تاقتله گاه تو دويدم
تاكه كنار تو رسيدم عمو جان (2)
بوده ام من بيقرارت ميكنم جان را نثارت
من جدا از تو نگردم تابميرم در كنارت
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)
اي عمو جان هستي تمام بودوهستم ببين جداگرديده دستم
ببين ميان خون نشستم عمو جان (2)
برلبم باشد نوايي دررهت شدم فدايي
ديدي آخر مثل قاسم من شدم كرب وبلايي
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)

شاعر : عابدین کاظمی

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( می رود ثانیه ها زود به زود آهسته ) * سید مجتبی ربیع نتاج

1645

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( می رود ثانیه ها زود به زود آهسته ) می رود ثانیه ها زود به زود آهسته
آن قیام تو دگر گشت قعود آهسته
می رسد مرگ من و می رود آن جا آنچه
دارم و داشته ام، بود و نبود آهسته
بی رمق نیز تکان می خورد آن لب هایت
که خدا خود بنشسته به شنود آهسته
و فقط چند تپش تا برسد ساعت سه...
خیمه ها منتظر آتش و دود آهسته
یک طرف زمزمه نالۀ " وا جدّا ه " و
آن طرف هلهله برخاسته بود آهسته
عطر سیب است ولی می رسد اینجا دیگر
اندکی رایحه ی یاس کبود آهسته
آه این ثانیه ها کاش عقب برگردد
کاش عباس علمدار عرب برگردد
کاش اکبر برسد ، کاش بیاید قاسم
کاش تا کوفه نمی رفت سفیرت مسلم
من در این خیمه چرا از همگان جا ماندم؟
همه رفتند ، چرا اینهمه تنها ماندم ؟
من مگر رخت اسیری

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دارم از سوی خیمه می آیم ) * رحمان نوازنی

1680
0

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دارم از سوی خیمه می آیم ) دارم از سوی خیمه می آیم
از هو الهوی خیمه می آیم
خیمه از نور تو لبالب بود
خیمه در جلوه های زینب بود
خیمه انگار خیمه رب بود
لیلة القدر خیمه! زینب بود
خیمه یکباره طور سینا شد
هر که در خیمه بود موسا شد
ناگهان جلوه تو ماتم کرد
بیقرار تجلیاتم کرد
دیدمت که غریب و تنهایی
مصطفا و علی و زهرایی
حس نمودم عمو که فکر منی
بیقرار برادرت حسنی
حس نمودم که سخت بی تابم
حس نمودم که تشنه آبم
حس نمودم که من حسن شده ام
مثل بابا پر از محن شده ام
نور ممسوس ذات گردیدم
سفره دار صفات گردیدم
ای عمو از چه بی پر و بالی
تک و تنها میان گودالی
از چه گودال ، گود تر شده است
بدنت مثل رهگذر شده است
زخمهایت چه بیشماره شدند
رخت هایت

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دوبیتی برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( در خون و رگم غیرت حیدر باشد ) * عابدین کاظمی

15

دوبیتی برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( در خون و رگم غیرت حیدر باشد ) در خون و رگم غیرت حیدر باشد
کی ترس مرا زین همه لشگر باشد
این دست که بر پوست شده آویزان
باید که شبیه دست مادر باشد

شاعر : عابدین کاظمی

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

نوحه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( یتیم کربلا منم عزیز مجتبی منم ) * عابدین کاظمی

15

نوحه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( یتیم کربلا منم        عزیز مجتبی منم ) یتیم کربلا منم عزیز مجتبی منم
عمو بکش دستی به سرم
تویی به جای پدرم عمو جان عمو جان عمو جان (3)
وای ای عموی مظلوم (3)
اگر چه من خونجگرم تیر بلا را سپرم
جدا شده دستم از تنم
فدایی عموی خود حسینم حسینم حسینم (3)
وای ای عموی مظلوم (3)
دویده ام به قتلگاه ببین مرا به اشک و آه
ز تو جدا من نمی شوم
تا که به روی دامنت بمیرم عمو جان عمو جان (3)
وای ای عموی مظلوم (3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم ) * عابدین کاظمی

12

ذکر دودمه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم ) عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم
هرگز جدا نگردم ـ من از عمو حسینم
من می کنم حمایت ـ به مقتل از عمویم
ای تیغ و تیر و شمشیر ـ آرید رو به سویم

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس بیست و نهم: شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) *

68

مجلس بیست و نهم: شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) مجلس بیست و نهم:
شهادت عبدالله ابن الحسن(ع)
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پر خروش دادگستر
بیا با پرچم سرخ حسینی
***
تمام عمر بی لبخند؟...سخت است
به لبخند خودت سوگند سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می کنم هرچند سخت است
« سید حبیب نظاری»
آقا جان چه کنم این دلم دنبال بهانه می گردد، بهانه برای دیدن شما، بهانه برای رسیدن به شما، بهانه برای رضایت شما، اگر شما مرا رد کنی وای بر من، اگر در این مجلس بعد از این گریه نتوانم شما را راضی کنم وای بر من ! اصلاً آقا ، من نمی توانم دنبال شما نباشم، آخر من کسی را ندارم.
در کربلا هر چند امام حسین به زینب می فرمود: زینب جان ، عبدالله را نگ

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم ) * سید محسن حسینی

2151
2

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم ) ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم
اگر چه قطره ام اما به اقیانوس پیوستم
محال است آن که من دست از عموی خویش بردارم
تو در دامان خاک و من به دامان تو پیوستم
سراپا بوی بابا می دهی قربان بوی تو
گل زهرای اطهر من ز عطر و بوی تو مستم
عصا شد دست بابایم برای مادرت زهرا
منم فرزند آن بابایم و کردم سپر دستم
مکن با آستین پنهان ز چشمم تیر دشمن را
خیالت جمع من با تیر باران آشنا هستم

شاعر : سید محسن حسینی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش به دست زینب و میخواست جان دهد ) * حسن لطفی

1946
2

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش به دست زینب و میخواست جان دهد ) دستش به دست زینب و میخواست جان دهد
میخواست پیش عمه عمو را صدا زند
می دید آمده ببردسهم خویش را
بیگانه ای که زخم بر آن آشنا زند
سنگی رسید بوسه به پیشانی اش دهد
دستی رسیده چنگ به سمت عبا زند
در بین ازدهام حرامی و نیزه دار
درمانده بود حرمله تيرش کجا زند
از بس که جا نبود در انبوه زخمها
تیغی زتن کشیده و تیغی به جا زند
پا میزنند راه نفس بند آوردند
پر میکنند تا که کمی دست و پا زند
خون از شکاف وا شده فواره میزند
وقتی ز پشت نیزه کسی بی هوا زند
طاقت نداشت تا که ببیند چه میشود
طاقت نداشت تا که بماند صدا زند
طاقت نداشت تا که...صدای پدر رسید
پربازكرد پربسوي مجتبي زند
دستش کشید و هرچه توان داشت میدوید
تیغی و

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( این هم از جنس آسمانی هاست ) * حسن لطفی

2401
2

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( این هم از جنس آسمانی هاست ) این هم از جنس آسمانی هاست
حیدری از عشیره ی زهراست
یاکریم است و با کریمان است
رود نه برکه نه خودش دریاست
خون خیبر گشا به رگ هایش
او که هست؟ از نژاد شیر خداست
با حوانان هاشمی بوده
آخرین درس خوانده ی سقاست
می نویسد عمو و بر لب او
وقت خواندن فقط فقط باباست
مجتبی زاده ای شبیه حسن
شرف الشمس سید الشهداست
عطری از کوی فاطمه دارد
نفسش بوی فاطمه دارد
کوه آرامشی اگر دارد
آتشی هم به زیر سر دارد
موج سر میزند به صخره چه باک

دل به دریا زدن خطر دارد
پسر مجتبی است می دانم
بچه ی شیر هم جگر دارد
همه رفتند او فقط مانده
حال تنهاست و یک نفر دارد
آن هم آن سو میان گودالی
لشگری را به دور و بر دارد
آرزو داشت بال و پر ب

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) * روح اله گائینی

38

عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) عمریه که به عشق تو اسیرم
تویی تو شاه و تویی تو امیرم
بده اجازه که منم یا حسین
مثل نوکرات تو راهت بمیرم
حریم کرببلات ـ همه ی آرزومه
می شه یه شب ببینم ـ ضریحت روبرومه
سیدی مولا حسین (4)
به راه عمو سر و دست و جونم
بی عمو نمی خاوم زنده بمونم
مگه مرده باشم عمو تنها شه
الهی به راهش دستم جدا شه
یه پیرمرد زخمی ـ یه پیرمرد خسته
لباش خشک و تشنه و ـ پیشونیشم شکسته
سیدی مولا حسین (4)
جا موندم عمو از علی اصغرت
جون می دم به راهت فدای سرت
با شمشیر کوفی دستم شد جدا
همه حاجت من عمو شد روا
اومده از مدینه ـ عمو ببین فاطمه
به روی لبهاش داره ـ این نوا و زمزمه
سیدی مولا حسین (4)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه و زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو ) * روح اله گائینی

21

زمزمه و زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو ) ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو
دیدم چسان خون می رود از پیکر تو
جان می دهم با دیدن چشم تر تو
عمو حسین جان

عمه رهایم کن رها ـ عمه تو را بهر خدا
طاقت ندارم بنگرم در بین گودال
گردد تن صد چاک مولایم لگد مال
عمو حسین جان

همچون کبوتر پر زدم ـ بر سینه وسر زدم
در بین مقتل دست و پا گم کرده بودم
دست خودم را سپر عمو نمودم
عمو حسین جان

جان می دهم پیش عمو ـ در پیش چشمان عدو
شادم که خون من کنار خون او ریخت
در بین مقتل خون من با او در آمیخت
عمو حسین جان

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم ـ عمو میان خیل اعداست ) * روح اله گائینی

22

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم ـ عمو میان خیل اعداست ) دیدم ـ عمو میان خیل اعداست
کسی که بهر من چو باباست
غریب و بی کس است و تنهاست
دستم از دست عمه کشیدم
تا مقتل بی پروا دویدم
حسین وای

دستم ـ برای یاری تو دلدار
جدا شود چنان علمدار
عمو حسین خدا نگهدار
دستم پیش پای تو جدا شد
عبدلله دیگر حاجت روا شد
حسین وای

گشتم ـ کنار پیکر تو پرپر
شده تنت ز خون من تر
دیگه شدم شبیه اصغر
بی تو من از دنیا دل بریدم
تیغ و خنجر را به جان خریدم
حسین وای

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته ) * روح اله گائینی

17

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته ) دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته
دیدم که شمشیر و دشنه بر جسم پاک عمو نشسته
با سر سوی مقتل دویدم ؛ عمه
چون مرغی از قفس پریدم ؛ عمه
عمو حسین عمو حسین جان مولا

دیدم که قاتل گرفته شمشیر خود را روی سر او
خون میریزد از فرق و اشک جاری رود ازچشم تر او
گویی زمین زیر و رو شد ؛ یا رب
دستم برای او سپر شد ؛ یا رب
عمو حسین عمو حسین جان مولا

افتاده ام نیمه جان در آغوش گرم از خون تر تو
عدوی تو در شتاب است تا که بگیرد اینجا سر تو
مرا در آغوش تو دیدند ؛ مولا
با نیزه جسم مرا دریدند ؛ مولا
عمو حسین عمو حسین جان مولا

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:00
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( کودکی عاشقم از تبار حسن ) * روح اله گائینی

77

عبدالله بن الحسن (ع) -( کودکی عاشقم از تبار حسن ) کودکی عاشقم از تبار حسن
می نماین فدا در ر هت جان و تن
ای عمو جان از جانم سیرم
من ز داغ هجرت می میرم
عمّی المظلوم یا ثارالله

می کشم دستم از دست تو عمه جان
مانده تنها عمو زیر تیغ و سنان
پیش تیر و شمشیر و دشنه
می شوم یاد شاه تشنه
عمّی المظلوم یا ثارالله

مزغ روحم شد از پیکر من رها
دست عبداللهت شد ز پیکر جدا
من ز جان عشق تو مستم
هدیه به راهت بود و هستم
عمّی المظلوم یا ثارالله

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

سینه زنی شور برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم ) * روح اله گائینی

84

سینه زنی شور برای حضرت عبدالله بن الحسن  (ع) -( بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم ) بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم
تو هم نباشی عمو انگار توی قفسم
دست من از تن جدا بشه فدای سرتو
جونم به راهت فدا بشه فدای سر تو
(عمو عموحسین مظلوم)

با التهاب و عطش بیرون میام از حرم
نبینم تنهاییتو من سرباز آخرم
روی سینه ی توجون می دم خوشابه حالم
مردونگیمو نشون می دم خوشابه حالم
(عمو عموحسین مظلوم)

دیگه رسید آخرین لحظه ی دیدار عمو
وعده ی ما تو بهشت خدانگهدار عمو
داره می رسه قاتلم خدانگهدار
گریه نکن مقابلم خدانگهدار
(عمو عموحسین مظلوم)

شاعر : روح اله گائینی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

شب پنجم -( نفس نفس میزد ـ برای شهادت ) * روح اله گائینی

18

شب پنجم -( نفس نفس میزد ـ برای شهادت ) شب پنجم
نفس نفس میزد ـ برای شهادت
کشید دست ازدستای عمه تابپره
به سمت گودالی ـ که دست و پامیزد عمویی که به زیر دشنه بی سپره
دمش میده عطر بوی بهشت
کار نیم نگاشو میگن ـ که شهادت پروریه
واسه خودش حالا مردی شده
جاری از حرم نفساش ـ رجزای حیدریه
(حسین یاثارالله)
به هامون افتاده ـ به جانان جان داده میون آغوش زمین کرببلا
شبیه سقا و ـ شبیه شش ماهه
کنار دست جسم پاک خون خدا
عمو داره دلداریش میده و
سرشو دامن میگیره ـ به گلوش بوسه میزنه
دعاش مستجاب شد آخر کار
خاطرش جمعه بدنش ـ مثل ارباب بی کفنه

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله ابن الحسن (ع) -( کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر ) * روح اله گائینی

22

عبدالله ابن الحسن (ع) -( کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر ) عبدالله ابن الحسن (ع)
کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر
بدون سپاه و، بدون برادر
رو خاکا نشسته ـ یه پیر مرد خسته
لباش خشک پیشونیش شکسته
عمو جان یا حسین

به راهت عمو جون، سر و دست و جونم
نمی خوام یه لحظه، که بی تو بمونم
عبدالله نباش ـ عمو تنها باشه
دو دستم به راهش جدا شه
عمو جان یا حسین

جا موندم عمو از، علی اصغر تو
می دم جون به راهت، فدای سر تو
دلم مبتلا شد ـ دو دستم جدا شد
همه حاجت من روا شد
عمو جان یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس هشتم شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) *

113

مجلس هشتم شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) مجلس هشتم
شهادت عبدالله ابن الحسن(ع)
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پر خروش دادگستر
بیا با پرچم سرخ حسینی
***
تمام عمر بی لبخند؟...سخت است
به لبخند خودت سوگند سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می کنم هرچند سخت است
« سید حبیب نظاری»
آقا جان چه کنم این دلم دنبال بهانه می گردد، بهانه برای دیدن شما، بهانه برای رسیدن به شما، بهانه برای رضایت شما، اگر شما مرا رد کنی وای بر من، اگر در این مجلس بعد از این گریه نتوانم شما را راضی کنم وای بر من ! اصلاً آقا ، من نمی-توانم دنبال شما نباشم، آخر من کسی را ندارم.
در کربلا هر چند امام حسین به زینب می فرمود: زینب جان ، عبدالله را نگهدار تا

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تا چشم او بر دشمنان پست افتاد ) * اسماعیل شبرنگ

10

شعر عاشورایی حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تا چشم او بر دشمنان پست افتاد ) ابن الحسن (ع)
تا چشم او بر دشمنان پست افتاد
بر روی خاک کربلا سر مست افتاد
با غرّش طوفان بی حدّ رجزهاش ...
لرزه به جان هر چه بود و هست ... افتاد
حتّی رمق دیگر ندارد پیکر او ...
سرپنجه هایش هم ز ناز شست افتاد
باضربه ی او دشمن سالار زینب (ع)
با روسیاهی به درک پیوست ... افتاد ...
مثل عمو عباس(ع) ... عبدالله این بار
در بین آغوش عمو ... بی دست افتاد
بر روی دست باغبان مثل شقایق
غرق به خون می گفت : ذکر " لاافارق ..."

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عبدالله بن الحسن (ع) -( آه ـ عمه ببین عموم اسیره ) * اسماعیل شبرنگ

15

شعر عبدالله بن الحسن (ع) -( آه ـ عمه ببین عموم اسیره ) آه ـ عمه ببین عموم اسیره
دیگه داره حرصم می گیره
می¬خوام رهاشم
آه ـ بذار برم تنها نمونه
ببین عمو غرق به خونه
بذار فداشم
بغض غریبی میون گلوشه
لحظه ی دل بریدن و خروشه
محاله تنها بذارم عمومو
خون حسن توی رگام می جوشه
وای ـ من با یه دنیا خسته حالی
حتی شده بادست خالی
میام کنارت
وای ـ کنار تو نشسته بابام
ایشالا که این دوتادستام
بیاد به کارت
خون پاشید و راه نگاهمو بست
شدم من از عطر مدینه سرمست
تموم آرزوی من همین بود
به پای تو شهید شم اما بی دست
وای ـ شکستم اخر این قفس رو
کشیدم آخرین نفس رو
به روی دستات
آه ـ اگه که دست من جداشه
تنم به موج خون رهاشه
فدای چشمات
این دم آخری به شور و شینم
فدایی امیر عالمینم

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد