عبدالله بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 روح اله گائینی

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن -( رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر ) * روح اله گائینی

76

نوحه حضرت عبدالله بن الحسن -( رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر ) رسمه کجا که توی جنگ ـ یه نفر یه لشگر
تشنه و زخمی باشه و ـ بی کس و بی یاور
مرکز قلبش بزنن ـ با یه تیر سه پر
به راه تو عمو منم فدایی
خدا نیاره بینمون جدایی
یا حسین یا حسین
از جون و دل منم عمو ـ یاور و یار تو
یه عمره بوده ام عمو ـ یار و دلدار تو
دستم اگر جدا بشه ـ چون علمدار تو
من آخرین فدایی تو هستم
به راه تو ببین جدا شد دستم
یا حسین یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • یکشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:55
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

زبانحال حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( اي عمو جان گرچه يتيم كربلايم جاي پدر هستي برايم ) * عابدین کاظمی

13

زبانحال حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( اي عمو جان   گرچه يتيم كربلايم        جاي پدر هستي برايم ) اي عمو جان گرچه يتيم كربلايم جاي پدر هستي برايم
عشق تو كرده مبتلايم عمو جان (2)
اي عمو جانم فدايت مي گذارم سر به پايت
آرزويم بوده تاگردم شهيد كربلايت
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)
اي عمو جان تنهائيت را تاكه ديدم تاقتله گاه تو دويدم
تاكه كنار تو رسيدم عمو جان (2)
بوده ام من بيقرارت ميكنم جان را نثارت
من جدا از تو نگردم تابميرم در كنارت
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)
اي عمو جان هستي تمام بودوهستم ببين جداگرديده دستم
ببين ميان خون نشستم عمو جان (2)
برلبم باشد نوايي دررهت شدم فدايي
ديدي آخر مثل قاسم من شدم كرب وبلايي
اي عمو جان عمو حسين عمو حسين جان (2)

شاعر : عابدین کاظمی

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:37
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( می رود ثانیه ها زود به زود آهسته ) * سید مجتبی ربیع نتاج

1610

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( می رود ثانیه ها زود به زود آهسته ) می رود ثانیه ها زود به زود آهسته
آن قیام تو دگر گشت قعود آهسته
می رسد مرگ من و می رود آن جا آنچه
دارم و داشته ام، بود و نبود آهسته
بی رمق نیز تکان می خورد آن لب هایت
که خدا خود بنشسته به شنود آهسته
و فقط چند تپش تا برسد ساعت سه...
خیمه ها منتظر آتش و دود آهسته
یک طرف زمزمه نالۀ " وا جدّا ه " و
آن طرف هلهله برخاسته بود آهسته
عطر سیب است ولی می رسد اینجا دیگر
اندکی رایحه ی یاس کبود آهسته
آه این ثانیه ها کاش عقب برگردد
کاش عباس علمدار عرب برگردد
کاش اکبر برسد ، کاش بیاید قاسم
کاش تا کوفه نمی رفت سفیرت مسلم
من در این خیمه چرا از همگان جا ماندم؟
همه رفتند ، چرا اینهمه تنها ماندم ؟
من مگر رخت اسیری

  • یکشنبه
  • 5
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رحمان نوازنی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دارم از سوی خیمه می آیم ) * رحمان نوازنی

1647
0

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دارم از سوی خیمه می آیم ) دارم از سوی خیمه می آیم
از هو الهوی خیمه می آیم
خیمه از نور تو لبالب بود
خیمه در جلوه های زینب بود
خیمه انگار خیمه رب بود
لیلة القدر خیمه! زینب بود
خیمه یکباره طور سینا شد
هر که در خیمه بود موسا شد
ناگهان جلوه تو ماتم کرد
بیقرار تجلیاتم کرد
دیدمت که غریب و تنهایی
مصطفا و علی و زهرایی
حس نمودم عمو که فکر منی
بیقرار برادرت حسنی
حس نمودم که سخت بی تابم
حس نمودم که تشنه آبم
حس نمودم که من حسن شده ام
مثل بابا پر از محن شده ام
نور ممسوس ذات گردیدم
سفره دار صفات گردیدم
ای عمو از چه بی پر و بالی
تک و تنها میان گودالی
از چه گودال ، گود تر شده است
بدنت مثل رهگذر شده است
زخمهایت چه بیشماره شدند
رخت هایت

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

دوبیتی برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( در خون و رگم غیرت حیدر باشد ) * عابدین کاظمی

15

دوبیتی برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( در خون و رگم غیرت حیدر باشد ) در خون و رگم غیرت حیدر باشد
کی ترس مرا زین همه لشگر باشد
این دست که بر پوست شده آویزان
باید که شبیه دست مادر باشد

شاعر : عابدین کاظمی

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:41
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

نوحه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( یتیم کربلا منم عزیز مجتبی منم ) * عابدین کاظمی

15

نوحه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( یتیم کربلا منم        عزیز مجتبی منم ) یتیم کربلا منم عزیز مجتبی منم
عمو بکش دستی به سرم
تویی به جای پدرم عمو جان عمو جان عمو جان (3)
وای ای عموی مظلوم (3)
اگر چه من خونجگرم تیر بلا را سپرم
جدا شده دستم از تنم
فدایی عموی خود حسینم حسینم حسینم (3)
وای ای عموی مظلوم (3)
دویده ام به قتلگاه ببین مرا به اشک و آه
ز تو جدا من نمی شوم
تا که به روی دامنت بمیرم عمو جان عمو جان (3)
وای ای عموی مظلوم (3)

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

ذکر دودمه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم ) * عابدین کاظمی

12

ذکر دودمه برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم ) عزیز مجتبی آن ـ غریب عالمینم
هرگز جدا نگردم ـ من از عمو حسینم
من می کنم حمایت ـ به مقتل از عمویم
ای تیغ و تیر و شمشیر ـ آرید رو به سویم

شاعر : عابدین کاظمی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس بیست و نهم: شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) *

67

مجلس بیست و نهم: شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) مجلس بیست و نهم:
شهادت عبدالله ابن الحسن(ع)
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پر خروش دادگستر
بیا با پرچم سرخ حسینی
***
تمام عمر بی لبخند؟...سخت است
به لبخند خودت سوگند سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می کنم هرچند سخت است
« سید حبیب نظاری»
آقا جان چه کنم این دلم دنبال بهانه می گردد، بهانه برای دیدن شما، بهانه برای رسیدن به شما، بهانه برای رضایت شما، اگر شما مرا رد کنی وای بر من، اگر در این مجلس بعد از این گریه نتوانم شما را راضی کنم وای بر من ! اصلاً آقا ، من نمی توانم دنبال شما نباشم، آخر من کسی را ندارم.
در کربلا هر چند امام حسین به زینب می فرمود: زینب جان ، عبدالله را نگ

  • سه شنبه
  • 7
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 21:08
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 سید محسن حسینی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم ) * سید محسن حسینی

2063

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم ) ببین ای سلسله گیسو به گیسوی تو دل بستم
اگر چه قطره ام اما به اقیانوس پیوستم
محال است آن که من دست از عموی خویش بردارم
تو در دامان خاک و من به دامان تو پیوستم
سراپا بوی بابا می دهی قربان بوی تو
گل زهرای اطهر من ز عطر و بوی تو مستم
عصا شد دست بابایم برای مادرت زهرا
منم فرزند آن بابایم و کردم سپر دستم
مکن با آستین پنهان ز چشمم تیر دشمن را
خیالت جمع من با تیر باران آشنا هستم

شاعر : سید محسن حسینی

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش به دست زینب و میخواست جان دهد ) * حسن لطفی

1904
2

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش به دست زینب و میخواست جان دهد ) دستش به دست زینب و میخواست جان دهد
میخواست پیش عمه عمو را صدا زند
می دید آمده ببردسهم خویش را
بیگانه ای که زخم بر آن آشنا زند
سنگی رسید بوسه به پیشانی اش دهد
دستی رسیده چنگ به سمت عبا زند
در بین ازدهام حرامی و نیزه دار
درمانده بود حرمله تيرش کجا زند
از بس که جا نبود در انبوه زخمها
تیغی زتن کشیده و تیغی به جا زند
پا میزنند راه نفس بند آوردند
پر میکنند تا که کمی دست و پا زند
خون از شکاف وا شده فواره میزند
وقتی ز پشت نیزه کسی بی هوا زند
طاقت نداشت تا که ببیند چه میشود
طاقت نداشت تا که بماند صدا زند
طاقت نداشت تا که...صدای پدر رسید
پربازكرد پربسوي مجتبي زند
دستش کشید و هرچه توان داشت میدوید
تیغی و

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 حسن لطفی

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( این هم از جنس آسمانی هاست ) * حسن لطفی

2325
1

شعر شهادت حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( این هم از جنس آسمانی هاست ) این هم از جنس آسمانی هاست
حیدری از عشیره ی زهراست
یاکریم است و با کریمان است
رود نه برکه نه خودش دریاست
خون خیبر گشا به رگ هایش
او که هست؟ از نژاد شیر خداست
با حوانان هاشمی بوده
آخرین درس خوانده ی سقاست
می نویسد عمو و بر لب او
وقت خواندن فقط فقط باباست
مجتبی زاده ای شبیه حسن
شرف الشمس سید الشهداست
عطری از کوی فاطمه دارد
نفسش بوی فاطمه دارد
کوه آرامشی اگر دارد
آتشی هم به زیر سر دارد
موج سر میزند به صخره چه باک

دل به دریا زدن خطر دارد
پسر مجتبی است می دانم
بچه ی شیر هم جگر دارد
همه رفتند او فقط مانده
حال تنهاست و یک نفر دارد
آن هم آن سو میان گودالی
لشگری را به دور و بر دارد
آرزو داشت بال و پر ب

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) * روح اله گائینی

38

عبدالله بن الحسن (ع) -( عمریه که به عشق تو اسیرم ) عمریه که به عشق تو اسیرم
تویی تو شاه و تویی تو امیرم
بده اجازه که منم یا حسین
مثل نوکرات تو راهت بمیرم
حریم کرببلات ـ همه ی آرزومه
می شه یه شب ببینم ـ ضریحت روبرومه
سیدی مولا حسین (4)
به راه عمو سر و دست و جونم
بی عمو نمی خاوم زنده بمونم
مگه مرده باشم عمو تنها شه
الهی به راهش دستم جدا شه
یه پیرمرد زخمی ـ یه پیرمرد خسته
لباش خشک و تشنه و ـ پیشونیشم شکسته
سیدی مولا حسین (4)
جا موندم عمو از علی اصغرت
جون می دم به راهت فدای سرت
با شمشیر کوفی دستم شد جدا
همه حاجت من عمو شد روا
اومده از مدینه ـ عمو ببین فاطمه
به روی لبهاش داره ـ این نوا و زمزمه
سیدی مولا حسین (4)

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:50
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

زمزمه و زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو ) * روح اله گائینی

21

زمزمه و زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو ) ای صید غرق خون عمو ـ افتاده در چنگ عدو
دیدم چسان خون می رود از پیکر تو
جان می دهم با دیدن چشم تر تو
عمو حسین جان

عمه رهایم کن رها ـ عمه تو را بهر خدا
طاقت ندارم بنگرم در بین گودال
گردد تن صد چاک مولایم لگد مال
عمو حسین جان

همچون کبوتر پر زدم ـ بر سینه وسر زدم
در بین مقتل دست و پا گم کرده بودم
دست خودم را سپر عمو نمودم
عمو حسین جان

جان می دهم پیش عمو ـ در پیش چشمان عدو
شادم که خون من کنار خون او ریخت
در بین مقتل خون من با او در آمیخت
عمو حسین جان

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 8
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:45
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم ـ عمو میان خیل اعداست ) * روح اله گائینی

22

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم ـ عمو میان خیل اعداست ) دیدم ـ عمو میان خیل اعداست
کسی که بهر من چو باباست
غریب و بی کس است و تنهاست
دستم از دست عمه کشیدم
تا مقتل بی پروا دویدم
حسین وای

دستم ـ برای یاری تو دلدار
جدا شود چنان علمدار
عمو حسین خدا نگهدار
دستم پیش پای تو جدا شد
عبدلله دیگر حاجت روا شد
حسین وای

گشتم ـ کنار پیکر تو پرپر
شده تنت ز خون من تر
دیگه شدم شبیه اصغر
بی تو من از دنیا دل بریدم
تیغ و خنجر را به جان خریدم
حسین وای

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:06
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته ) * روح اله گائینی

17

عبدالله بن الحسن (ع) -( دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته ) دیدم فتاده به مقتل جسم عمویم رنجور و خسته
دیدم که شمشیر و دشنه بر جسم پاک عمو نشسته
با سر سوی مقتل دویدم ؛ عمه
چون مرغی از قفس پریدم ؛ عمه
عمو حسین عمو حسین جان مولا

دیدم که قاتل گرفته شمشیر خود را روی سر او
خون میریزد از فرق و اشک جاری رود ازچشم تر او
گویی زمین زیر و رو شد ؛ یا رب
دستم برای او سپر شد ؛ یا رب
عمو حسین عمو حسین جان مولا

افتاده ام نیمه جان در آغوش گرم از خون تر تو
عدوی تو در شتاب است تا که بگیرد اینجا سر تو
مرا در آغوش تو دیدند ؛ مولا
با نیزه جسم مرا دریدند ؛ مولا
عمو حسین عمو حسین جان مولا

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:00
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله بن الحسن (ع) -( کودکی عاشقم از تبار حسن ) * روح اله گائینی

77

عبدالله بن الحسن (ع) -( کودکی عاشقم از تبار حسن ) کودکی عاشقم از تبار حسن
می نماین فدا در ر هت جان و تن
ای عمو جان از جانم سیرم
من ز داغ هجرت می میرم
عمّی المظلوم یا ثارالله

می کشم دستم از دست تو عمه جان
مانده تنها عمو زیر تیغ و سنان
پیش تیر و شمشیر و دشنه
می شوم یاد شاه تشنه
عمّی المظلوم یا ثارالله

مزغ روحم شد از پیکر من رها
دست عبداللهت شد ز پیکر جدا
من ز جان عشق تو مستم
هدیه به راهت بود و هستم
عمّی المظلوم یا ثارالله

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 10:16
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

سینه زنی شور برای حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم ) * روح اله گائینی

84

سینه زنی شور برای حضرت عبدالله بن الحسن  (ع) -( بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم ) بعد داداش قاسمم بالا نمیاد نفسم
تو هم نباشی عمو انگار توی قفسم
دست من از تن جدا بشه فدای سرتو
جونم به راهت فدا بشه فدای سر تو
(عمو عموحسین مظلوم)

با التهاب و عطش بیرون میام از حرم
نبینم تنهاییتو من سرباز آخرم
روی سینه ی توجون می دم خوشابه حالم
مردونگیمو نشون می دم خوشابه حالم
(عمو عموحسین مظلوم)

دیگه رسید آخرین لحظه ی دیدار عمو
وعده ی ما تو بهشت خدانگهدار عمو
داره می رسه قاتلم خدانگهدار
گریه نکن مقابلم خدانگهدار
(عمو عموحسین مظلوم)

شاعر : روح اله گائینی

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:28
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

شب پنجم -( نفس نفس میزد ـ برای شهادت ) * روح اله گائینی

18

شب پنجم -( نفس نفس میزد ـ برای شهادت ) شب پنجم
نفس نفس میزد ـ برای شهادت
کشید دست ازدستای عمه تابپره
به سمت گودالی ـ که دست و پامیزد عمویی که به زیر دشنه بی سپره
دمش میده عطر بوی بهشت
کار نیم نگاشو میگن ـ که شهادت پروریه
واسه خودش حالا مردی شده
جاری از حرم نفساش ـ رجزای حیدریه
(حسین یاثارالله)
به هامون افتاده ـ به جانان جان داده میون آغوش زمین کرببلا
شبیه سقا و ـ شبیه شش ماهه
کنار دست جسم پاک خون خدا
عمو داره دلداریش میده و
سرشو دامن میگیره ـ به گلوش بوسه میزنه
دعاش مستجاب شد آخر کار
خاطرش جمعه بدنش ـ مثل ارباب بی کفنه

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:54
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

عبدالله ابن الحسن (ع) -( کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر ) * روح اله گائینی

22

عبدالله ابن الحسن (ع) -( کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر ) عبدالله ابن الحسن (ع)
کجا رسمه تو جنگ، یه تن با یه لشگر
بدون سپاه و، بدون برادر
رو خاکا نشسته ـ یه پیر مرد خسته
لباش خشک پیشونیش شکسته
عمو جان یا حسین

به راهت عمو جون، سر و دست و جونم
نمی خوام یه لحظه، که بی تو بمونم
عبدالله نباش ـ عمو تنها باشه
دو دستم به راهش جدا شه
عمو جان یا حسین

جا موندم عمو از، علی اصغر تو
می دم جون به راهت، فدای سر تو
دلم مبتلا شد ـ دو دستم جدا شد
همه حاجت من روا شد
عمو جان یا حسین

شاعر : روح اله گائینی

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 9
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 14:07
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب

مجلس هشتم شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) *

113

مجلس هشتم شهادت عبدالله ابن الحسن(ع) مجلس هشتم
شهادت عبدالله ابن الحسن(ع)
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پر خروش دادگستر
بیا با پرچم سرخ حسینی
***
تمام عمر بی لبخند؟...سخت است
به لبخند خودت سوگند سخت است
برای دیدنت تا جمعه ی بعد
تحمل می کنم هرچند سخت است
« سید حبیب نظاری»
آقا جان چه کنم این دلم دنبال بهانه می گردد، بهانه برای دیدن شما، بهانه برای رسیدن به شما، بهانه برای رضایت شما، اگر شما مرا رد کنی وای بر من، اگر در این مجلس بعد از این گریه نتوانم شما را راضی کنم وای بر من ! اصلاً آقا ، من نمی-توانم دنبال شما نباشم، آخر من کسی را ندارم.
در کربلا هر چند امام حسین به زینب می فرمود: زینب جان ، عبدالله را نگهدار تا

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 08:56
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عاشورایی حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تا چشم او بر دشمنان پست افتاد ) * اسماعیل شبرنگ

10

شعر عاشورایی حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( تا چشم او بر دشمنان پست افتاد ) ابن الحسن (ع)
تا چشم او بر دشمنان پست افتاد
بر روی خاک کربلا سر مست افتاد
با غرّش طوفان بی حدّ رجزهاش ...
لرزه به جان هر چه بود و هست ... افتاد
حتّی رمق دیگر ندارد پیکر او ...
سرپنجه هایش هم ز ناز شست افتاد
باضربه ی او دشمن سالار زینب (ع)
با روسیاهی به درک پیوست ... افتاد ...
مثل عمو عباس(ع) ... عبدالله این بار
در بین آغوش عمو ... بی دست افتاد
بر روی دست باغبان مثل شقایق
غرق به خون می گفت : ذکر " لاافارق ..."

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • جمعه
  • 10
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:06
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

شعر عبدالله بن الحسن (ع) -( آه ـ عمه ببین عموم اسیره ) * اسماعیل شبرنگ

15

شعر عبدالله بن الحسن (ع) -( آه ـ عمه ببین عموم اسیره ) آه ـ عمه ببین عموم اسیره
دیگه داره حرصم می گیره
می¬خوام رهاشم
آه ـ بذار برم تنها نمونه
ببین عمو غرق به خونه
بذار فداشم
بغض غریبی میون گلوشه
لحظه ی دل بریدن و خروشه
محاله تنها بذارم عمومو
خون حسن توی رگام می جوشه
وای ـ من با یه دنیا خسته حالی
حتی شده بادست خالی
میام کنارت
وای ـ کنار تو نشسته بابام
ایشالا که این دوتادستام
بیاد به کارت
خون پاشید و راه نگاهمو بست
شدم من از عطر مدینه سرمست
تموم آرزوی من همین بود
به پای تو شهید شم اما بی دست
وای ـ شکستم اخر این قفس رو
کشیدم آخرین نفس رو
به روی دستات
آه ـ اگه که دست من جداشه
تنم به موج خون رهاشه
فدای چشمات
این دم آخری به شور و شینم
فدایی امیر عالمینم

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

سبک های جدید مداحی محرم 92 - شهادت عبدالله بن حسن (ع) -( حالا که من - در حرم ماندم ) * علیرضا خاکساری

5762
30

سبک های جدید مداحی محرم 92 - شهادت عبدالله بن حسن (ع) -( حالا که من - در حرم ماندم ) حالا که من / در حرم ماندم
یکّه و تنها / غرق غم ماندم
گهواره خالی اصغر آتیشم میزنه
غارت خلخال و معجر آتشم میزنه
زیر دست و پا / به خدا قسم
آخرش عمو / به تو میرسم

سوی میدان/میروم عمه
میدود شمر و / میدوم عمه
میخونم زیر لب حالا أنا إبن الکریم
و "فَدَیناهُ" -عموجان- و " بِذِبح عَظیم"
روی نیزه ها - می برند عبات
الهی عمو - بمیرم برات

دست خود را - میدهم از دست
از تولایت / میشوم سرمست
حنجرم شد پاره پاره به فدای سرت
به گمون از ره رسیده فاطمه مادرت
جون اکبرت / بغلم بگیر
جون اصغرت / بغلم بگیر

ای وای ای وای / در دل گودال
بعد از این دیگر / میشوی پامال
پیش چشمان سکینه شمر بی چشم و رو
می نشیتد روی سینه شمر

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 09:49
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( در کوی عشق زنده مرام پدر کنم ) * قاسم نعمتی

1787
1

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( در کوی عشق زنده مرام پدر کنم ) در کوی عشق زنده مرام پدر کنم
با یاد غربت تو جهان خون جگر کنم
عمریست روی دامن پر مهرت ای عمو
صبحم به شام و شام وصالم سحر کنم
شمشیر می کشد سَر یار مرا زند
من فاطمه نژادم و دستم سپر کنم
برخیز، عمه گر برسد بنگرد تو را
افتاده ای به خاک، چه خاکی به سر کنم
رفته عمو به علقمه اما نیامده
کن صبر تا عموی رشیدم خبر کنم
راهِ فرات بسته شده! آه می کشی؟
با خون حنجرم لب خشک تو تر کنم
با قتل صبر و نحر گلو عاقبت عمو
در احتزاز پرچم سبز پدر کنم
پهلوی پاره روی سنان یادگاری است
بر روی نیزه صحبتی از میخِ در کنم
بازیچه شد به روی سنان جسم بی سرم
در راه غربت تو دگر ترک سر کنم

شاعر : قاسم نعمتی

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( لاله‌ی خشك شده ! زینت صحرا شده‌ای ) * علی صالحی

1890
1

شعر حضرت قاسم بن الحسن(ع) -( لاله‌ی خشك شده ! زینت صحرا شده‌ای ) لاله‌ی خشك شده ! زینت صحرا شده‌ای
باغبان نیست ببیند كه چنین وا شده‌ای
سنگ ها نُقل شدند و به سرت پاشیدند
تازه دامادِ عمو...بَهْ..! كه چه زیبا شده‌ای
آن قَدَر جسم نحیف تو به هم پیچیده
هرچه كه می‌نِگرم شكل مُعمّا شده‌ای
خیز و برگرد به خیمه كه ببیند نجمه
مثل سقّا چه قَدَر خوش قد و بالا شده‌ای
استخوانی سر راه نفسَت سبز شده
بی‌جهت نیست كه یادآور زهرا شده‌ای

شاعر : علی صالحی

  • یکشنبه
  • 12
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمود ژولیده

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش از عمه كشيد و بدنش مي پيچيد ) * محمود ژولیده

1944
2

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( دستش از عمه كشيد و بدنش مي پيچيد ) دستش از عمه كشيد و بدنش مي پيچيد
زير پايش عربي پيرهنش مي پيچيد
گِردبادي ز خيامي به نظر مي آمد
گِردش انگار زمين و زمنش مي پيچيد
مي دويد و سپهي ديده به او دوخته بود
و طنين رجزش تا وطنش مي پيچيد
نوجوان بود ولی صولت صفّيني داشت
چو غزالي ز كف صيد ، تنش مي پيچيد
ز سر عمّامه و نعلين ز پايش وا شد
ذكر يا فاطمة بت شكنش مي پيچيد
تا تَه لشگر دشمن نَفَسش قدرت داشت
نعره اش در جگر پر مَحَنش مي پيچيد
---
ديد اطراف عمو نيزه و شمشير پر است
داشت گرد عموي صف شكنش مي پيچيد
ناگه از پردة دل كرد صدا وا اُمّاه
دستِ بُبريدة او دور تنش مي پيچيد
تيغ برفرق سرش ، نيزه به پهلويش خورد
نعرة حيدريِ يا حسنش مي پيچيد
جاي جاي بدن

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمینه عبدالله بن الحسن(ع) -( عمو بی تو زندگی حرومه ) * اسماعیل شبرنگ

9

زمینه عبدالله بن الحسن(ع) -( عمو بی تو زندگی حرومه ) عبدالله بن الحسن(ع) :
عمو بی تو زندگی حرومه
دیگه بغض غم توی گلومه
باید جون بدم به پای چشمات
دیگه ترس واضطراب کدومه؟
بین دشمن تنها موندی / میون گودال
شلوغه دور و بر تو / به پا شد جنجال
بمیرم که کنج مقتل/ افتادی بی حال
( عمو – حسین )
نخور غصّه که میام کنارت
دل من شد آقا بی قرارت
حالا که برات نمونده یاری
میشم بادودست خالی یارت
نمی خوام از فرط غصّه/ ناامیدشم من
آرزومه پیش بابام / روسپید شم من
راهشم اینه که پای / تو شهیدشم من
( عمو – حسین )
عمو بین موج خون نشستم
اگه اینجوری تو هم شکستم
ولی خیلی خوشحالم از اینکه
مثه سقا شد جدا دودستم
این جون ناقابلی که/ رسیده برلب
به فدای غصّه ی تو/ سالارزینب
سلامت

  • دوشنبه
  • 13
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا رسولی

دانلود سبک زمزمه-واحد حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( عمه جون دستم رها كن، دل من آروم نداره ) * رضا رسولی

2309
6

دانلود سبک زمزمه-واحد حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( عمه جون دستم رها كن، دل من آروم نداره ) عمه جون دستم رها كن، دل من آروم نداره
عموجونم تك و تنهاست ، بارون اشكم مي باره
عمه بكن به من نگاه – خواهش دارم با اشك و آه – بزار برم به قتلگاه – واويلا
ببين عمو تنها شده – در قتلگه غوغا شده – چشم براهم بابا شده – واويلا
واويلا عموحسين عمو حسين
زغم تو اي عمو جان ، دل غمين و بي پناهم
شده اي عزيز زهرا ، آغوش تو قتلگاهم
منم يتيم مجتبا - در راه تو شدم فدا – دستم شده از تن جدا – عموجان
دارم به سر هواي تو - جونم شده فداي تو – منم مثل سقاي تو - عمو جان
واويلا عموحسين عمو حسين

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 04:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد ) * یاسر مسافر

2267
5

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد ) ((به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد ))1
هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد
پدرش کوهی پر از صبر و شکیبایی بود
به پدر این گل معصوم همانند نشد
از همان لحظه ی پرواز کبوترهایت
آشنا صورت او با گل لبخند نشد
ظاهرا پیش من اما دل او در گودال
زیر شمشیر غمت بود که پابند نشد
خواهرت نیست مقصر تو خودت میدانی
سعی کردم که نیاید به خداوند نشد
سهمش ای کاش سه شعبه نشود آه ولی
در تمامی ِ مقاتل ننوشتند ، نشد
آنچنان دوخت سه شعبه بدنش را به حسین
اندکی فاصله مابین دو دلبند نشد

شاعر : یاسر مسافر

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 05:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر حضرت عبدلله بن الحسن علیه السلام -( ای لاله و یاسمن – عبدلله بن الحسن ) * امیر عباسی

2077
1

شعر حضرت عبدلله بن الحسن علیه السلام -( ای لاله و یاسمن – عبدلله بن الحسن ) ای لاله و یاسمن – عبدلله بن الحسن
ای فدایی ثارالله – یاور اباعبدلله
آه و واویلاواویلا...
آمدی با سوز و آه – از خیمه تا قتلگاه
تو که از سر تا پا دردی – جان فدای دلبر کردی
آه و واویلاواویلا...
حاجت تو روا شد – دستت از تن جدا شد
پرپری مثل گل یاس – زنده کردی یاد عباس
آه و واویلاواویلا...

شاعر : حاج امیر عباسی

  • سه شنبه
  • 14
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد