عبدالله بن حسن (ع)

مرتب سازی براساس
 محسن طالبی پور

دانلود سبک واحد حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) -( من عادت کردم به نون تو بـه دسـتای مهربون تو ) * محسن طالبی پور

2606
3

دانلود سبک واحد حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) -(  من عادت کردم به نون تو     بـه دسـتای مهربون تو ) من عادت کردم به نون تو بـه دسـتای مهربون تو
می دونی طاقت ندارم من عمو می میرم بدون تو
تو که بری یتیم میشم بازم بی یا کریم میشم
اسـیـر درد و ماتم و یه روضه ی عظیم میشم
میدونی تنها شدن سخته
یتیم دنیا شدن سخته
عمو بی بابا شدن سخته
عمو جونم ای عمو جونم
******
چطوری تو خیمه باشم من گرفته دور تو رو دشمن
خدایی نامردن این مردم یه لشکر می‌جنگه با یک تن
چه بی پناه مونده تنت تو قتلگاه مونده تنت
مرکباشون داره میاد وای سر راه مونده تنت
به جای بابا تو این صحرا
روی سینت ای غریب آقا
می میرم بـا رمـز وا اما
عمو جونم ای عمو جونم

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 7
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 04:54
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن - -( خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت ) *

2991
6

متن روضه شب پنجم محرم_عبدالله بن الحسن - -( خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت ) خورشید را به دیده شفق گونه دید و رفت
از دست ماه دست خودش را کشید و رفت
از خیمه ها کبوتر عاشق پرید ورفت
تا قتلگاه مثل غزالی دوید و رفت
دیدن یه آقازاده هی میخوره زمین،هی بلند میشه،آه،كجا میری عمه،وایسا لااقل یه زره تنت كنه عمه،داداش قاسمم زره اندازه اش نشد،من چرا زره بپوشم.
می رفت پا برهنه در آن عرصه ی جدال
می گفت عمه ، جان عمو کن مرا حلال
شب پنجمی باید بهتر ناله بزنی،چرا میگم ناله بزنی،چون روضه ی عبدالله روضه ی گوداله
دارد به قتلگاه سرازیر می شود
یه بچه ی ده ساله چیكار میكنه اون وسط؟
مبهوت تیر و نیزه و شمشیر می شود
کم کم خمیده می شود پیر می شود
یک آن تعللی بکند دیر می شود
دید عمو افتاده بی رمقه

  • شنبه
  • 9
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( خواستم دل را بساط غم کنم ) * رضا دین پرور

2097
2

شعر حضرت عبدالله بن الحسن(ع) -( خواستم دل را بساط غم کنم ) خواستم دل را بساط غم کنم
تا زداغی ِعزایت کم کنم
برکویرخشک لب هایت چو ابر
بارشی میخواستم نم نم کنم
دست از عمه کشیدم آمدم
تا که ازآه تو قدری کم کنم
آمدم تا که سپرگردم به تو
آمدم بر تیرها سرخم کنم
لحظه ی جان دادنم کی میرسد؟
بند قلبم را بگو محکم کنم
پهن کن سجاده ی آغوش را
"من دو رکعت گریه می خواهم کنم"
بر لب قاسم عسل دادی عمو
حلقه ای از خون بده دستم کنم
من سری دارم که بایستی بر آن
چوبهای نیزه ای پرچم کنم
پیکرت پشت و پناهم می شود
قتلگاهت قتلگاهم می شود
می کشندت از ولایت سیرها
بغض های مانده در تفسیرها
میوه های استجابت می رسند
سجده های بی وضوی پیرها
سجده می آرند بر زخم تنت
تیرها سرنیزه ها شمشیرها
می

  • سه شنبه
  • 19
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

دانلود سبک عبدالله بن الحسن(ع) -( من سپاه عمو ـ تکیه گاه عمو ) * روح اله گائینی

6

دانلود سبک عبدالله بن الحسن(ع) -( من سپاه عمو ـ تکیه    گاه عمو ) من سپاه عمو ـ تکیه گاه عمو
عمو به سوی تو دویدم
غریب تر از تو من ندیدم
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
اعتبارم تویی ـ برگ و بارم تویی
از جان و دل یار تو هستم
مثل علمدار تو هستم
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
ای بریده حنجر ـ ای عزیز مادر
فاطمه آمد از مدینه
آن بانوی زار و حزینه
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
................................................
بر لب این زمزمه ـ مادرت فاطمه
بریده حنجرم حسین جان
غریب مادرم حسین جان
عمو حسین عمو حسین عمو حسین جان(2)
.................................

  • دوشنبه
  • 15
  • اردیبهشت
  • 1393
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) -( من بلاگردان توام ) * رضا باقریان

24

اشعار حضرت عبدالله ابن الحسن(ع) -( من بلاگردان توام  ) من بلاگردان توام ای عمو قربان توام
فانی راهه تو هستمگرچه بی بال و پر شوم
با دو دست نازنینم پیش رویت سپر شوم
وای عموم غریبه 2
عمه دستم رها نما یک نگه کن به قتلگاه
بین دشمن مانده تنها یوسف مادرت حسین
زیر تیرو نیزه مانده شاه بی لشگرت حسین
وای عموم غریبه 2

شاعر : رضا باقریان

دانلود سبک

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 17
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

متن اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن از محمد فردوسی -( کیست این ؟ آقای عبدالله ها ) * محمد فردوسی

52

متن اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن از محمد فردوسی -( کیست این ؟ آقای عبدالله ها ) کیست این ؟ آقای عبدالله ها
قهرمان داستان کربلا
مثل سقا غیرتی و با ادب
مثل قاسم مهربان و باوفا
کودک اما پیر درس معرفت
بر چنین فهم و شعورش مرحبا
دائم الذکر است و دائم می چکد
از لب او شهد لا حول ولا ...
آسمانی است و با فرش زمین
پای او اصلا نگشته آشنا
جای او دوش عمو جانش حسین
این چنین معراج باشد باصفا
می نشاند با پدر جان گفتنش
بر لب ارباب ما لبخند را
دور دستش حرز دیگر بسته است
بندی از قنداق اصغر بسته است
عشق را در نقش باور می کشد
نقشه های تازه در سر می کشد
عشق را دارد تماشا می کند
جامی از درد و بلا سر می کشد
این پرستو آشیانش مقتل است
عاقبت سر عمو پر می شود
روی تل از دست عمّه زینبش
دست هایش را مکرر

  • یکشنبه
  • 20
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:55
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 محمد فردوسی

متن اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن از محمد فردوسی -( قطره قطره اشک چشمم کار دریا می کند ) * محمد فردوسی

24

متن اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن از محمد فردوسی -( قطره قطره اشک چشمم کار دریا می کند  ) قطره قطره اشک چشمم کار دریا می کند
بس که موج عشق او در سینه غوغا می کند
شیر در بین قفس آزرده خاطر می شود
بّچه ی مرد جمل حل معمّا می کند
عمّه جانم گرچه دستم را به دستش بسته است
این گره را نام زهرا عاقبت وا می کند
« لاافارق » گفتم و خود را رساندم بر عمو
دیدم آن جا قطره ی آبی تقاضا می کند
یک نفر آمد که سیرابش کند ... گفتم به او
حنجرش با خنجرت دارد مدارا می کند
آب مشکت را نریز ای سنگ دل روی زمین
با چنین کارت عمویم یاد سقا می کند
ای زنازاده ! نزن با نیزه بر پهلوی او
مادرش در گوشه ای دارد تماشا می کند
پای خود را از لبش بردار جان فاطمه
چون که دارد با خدای خویش نجوا می کند
دست من از پوست آویزان شد و ت

  • یکشنبه
  • 20
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 13:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

اشعار عبدلله ابن الحسن -( غمی در سینه ام بر پا شده ای وای ) * رضا باقریان

13

اشعار عبدلله ابن الحسن  -( غمی در سینه ام بر پا شده ای وای ) غمی در سینه ام بر پا شده ای وای
میان قتلگه غوغا شد ای وای
ببین عمه سر راس عمویم
میان شامیان دعوا شد ای وای

شاعر : رضا باقریان

  • سه شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:42
  • نوشته شده توسط
  • محمد امین
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( صدای غربت عمویم عمه ) * علی محلاتی

232

اشعار نوحه حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( صدای    غربت    عمویم    عمه ) صدای غربت عمویم عمه
به پیک غم رسد به سویم عمه
عمه دو دست من رها کن
مرا ز خیمه ها جدا کن
فدایی خون خدا کن
واویلتا آه و وایلا(3)

منم یتیم مجتبایت مولا
که جسم و جان کنم فدایت مولا
بر یاریت مهمان رسیده
منم حسن را نور دیده
دستم به راه تو بریده
واویلتا آه و وایلا(3)

تو آخرین یار حسینی وای وای
تو بر عمو نور دو عینی وای وای
یاس به خون آغشته ی من
عبداله لب تشنه ی من
یار حسین سرشته ی من
واویلتا آه و وایلا(3)
بوی حسن می وزد، از خیمه ها بر مشام
آمده تا که دهد، زخم مرا التیام
عبدالله بن الحسن، ای آخرین یار من
دستت جدا گشته چون، دست علمدار من
ای گل پژمرده ی، سوخته بر سینه ام
تیر سه شعبه تو را، دوخته به سی

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:00
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر روز شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( خسته ام این روزها از سن کمتر داشتن ) * رضا دین پرور

2360
3

شعر روز شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( خسته ام این روزها از سن کمتر داشتن ) خسته ام این روزها از سن کمتر داشتن
می خورد اینجا به درد من فقط سر داشتن
قصد من این بود از دستی که دادم رفته است
باری از روی دو کوه شانه ات برداشتن
هرکسی دور و بر قاسم نبوده، آمده
کار دستم داده است اینجا برادر داشتن
چند دسته چشم دارد می دود سمت حرم
یک پسر می ارزد اینجاها به دختر داشتن
از توانی که ندارد دست تو فهمیده ام
سخت دارد می شود انگار معجر داشتن
آنقدر زخمی شدی که زجر دارم می کشم
کاش می آمد به کار پیکرت پر داشتن
قد و بالای من از آغوش تو کوچک تر است
تازه می بینم چرا خوب است اکبر داشتن
بس که چشمان تو برگشت از حرم فهمیده ام
داغ سنگینی است روی سینه خواهر داشتن
یوسف دوش نبی در قعر چال افتاده ای

  • جمعه
  • 25
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 روح اله گائینی

اشعار عبدالله بن الحسن(ع) -( بیا – دلم شده غرق تمنا ) * روح اله گائینی

29

اشعار عبدالله بن الحسن(ع) -( بیا – دلم شده غرق تمنا ) بیا – دلم شده غرق تمنا
عاشق تو بی کس و تنها
به جستوجوی تو شدم راهی صحرا – بیا
بیا – ذکر سحرگاه و شب ما
ای تو ترانه ی لب ما
آقا تویی تاب و تب ما – بیا
بیا بیا که بی تو ، بهار ما خزونه
تو روضه ها میگیرم، از تو آغا نشونه
بیا بخون تو روضه ، غم تو دلا نشسته
شب پنج محرم ، که قلبمون شکسته
آقای من کجایی ، مردم از این جدایی
وای – دستم به راه تو جدا شد
ببین که حاجتم روا شد
عبدالله در رهت فدا شد – عمو
وای – یه عده با نیزه و شمشیر
یه عده با سنگ و تکبیر
یه عده با کمون و با تیر
منم منم سپاه، عموی مهربونم
تا جون دارم کنار ، عمو جونم می مونم
عموم یه پیر مرده ، تاب و توون نداره
یه وقتی اومدید که ، تازه جوون ند

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 12:20
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

حضرت عبدالله بن حسن (ع) -( دلخسته ترین یاور و یارش افتاد ) * اسماعیل شبرنگ

7

حضرت عبدالله بن حسن (ع) -( دلخسته ترین یاور و یارش افتاد ) دلخسته ترین یاور و یارش افتاد
فخر همه ی ایل و تبارش افتاد
می دید به روی تلّ ... کنار عمّه
در مقتل پاییز بهارش افتاد
تا دید عمو حسینش از زین افتاد
گویا همه ی صبر و قرارش افتاد
جان بر کف کربلا به میدان آمد
وقتی وسط معرکه کارش افتاد
انگار علمدار جمل را می دید
تا چشم عمو به کارزارش افتاد...
آغوش حسین (ع) و طفل بی دست حرم
پروانه پی شمع مزارش افتاد
بی تاب ترین فدایی ثارالله(ع)
در گوشه ی گودال کنارش افتاد
با یک دل بی قرار و عاشق می خواند
از شوق عمو... " و لا افارق" می خواند

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • شنبه
  • 26
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 14:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا رسولی

نوحه واحد شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( با این سن و سال کم _ می کنم من قد علم ) * رضا رسولی

5502
4

نوحه واحد شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( با این سن و سال کم _ می کنم من قد علم ) با این سن و سال کم – می کنم من قد علم
بعدِ عموم اباالفضل – دستم می گیرم پرچم

پسر تک یل اُحُد منم
آماده تیر و نیزه تنم
سرتا سر عالم بدونن که
وارث شجاعت حسنم

نوه ی پدر خاکم
مثِ بابام من بی باکم
برا عمو سینه چاکم

(عمو حسین جان ثارا...)

من ندارم حوصله – موندن برام مشکله
نزار عمه که بابام – ازم بکنه گله

ببین تو قتلگه بلوا شده
چه شور و محشری بر پا شده
عمه ببین بین این نامردا
سر عموم حسین دعوا شده

منو عمه جان کن حلال
نرفته تا عموم از حال
میرم من به سوی گودال

(عمو حسین جان ثارا...)

شاعر : رضا رسولی

دانلود سبک

  • دوشنبه
  • 28
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 10:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار زمینه عبدالله ابن الحسن (ع) -( من یتیم مجتبایم ) * علی محلاتی

44

اشعار زمینه عبدالله ابن الحسن (ع) -( من یتیم مجتبایم ) من یتیم مجتبایم
حاجی کوچک کرببلایم
جانفشانی در ره تو
ای عمو جان ذکر و دعایم
ای عمو جان ای عمو جان

دست عمه بودم و تا
دست تو چون کبوتر پر کشیدم
مثل اکبر مثل اصغر
پیش تو ای عمو جان آرمیدم
ای عمو جان ای عمو جان

دست من چون دست سقا
شد جدا پیش جسم پرپر تو
تیر دشمن می شکافد
سینه ام را به روی پیکر تو
ای عمو جان ای عمو جان

شاعر : علی محلاتی

دانلود سبک

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:58
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار واحد سنگین عبدالله ابن الحسن (ع) -( تو دستای عمه، امونم بریده ) * علی محلاتی

52

اشعار واحد سنگین عبدالله ابن الحسن (ع) -( تو دستای عمه، امونم بریده ) تو دستای عمه، امونم بریده
به راهت عمو جان، دلم پر کشیده
نمی خوام ببینم، تو بی یار و یاور
کشیده حرامی، به روی تو خنجر
عموی غریبم(4)

تو مثل بابای غریبم می مونی
غریبونه ذکر،یا زهرا می خونی
سپر می شه دستم، به روی نگاهت
بمیرم برات که، همینه سپاهت
عموی غریبم(4)

لبم خشک و سینه م،از عشقت می سوزه
تنم رو سه شعبه، به سینه ت می دوزه
چه حال قشنگی، چه آروم می گیره
کسی که رو سینه ت ، عمو جون می میره
عموی غریبم(4)

شاعر : علی محلاتی

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:08
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 علی محلاتی

اشعار واحد سنگین حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) -( ای یادگار مجتبی ـــ یاد آور برادر ) * علی محلاتی

55

اشعار واحد سنگین حضرت عبدالله ابن الحسن (ع) -( ای یادگار مجتبی ـــ یاد آور برادر ) ای یادگار مجتبی ـــ یاد آور برادر
ای آخرین یار عمو ـــ عبدللهِ دلاور
به یاری ام شتابان ـــ تو آمدی به میدان
داری دو چشم گریان
دست تو همچو عباس ـــ آمد به یاری یاس
جان می دهی تو عطشان
ای یار نوجوانم ـــ خورشید آسمانم
عبدلله بن الحسن(2)

دشمن به دورت حلقه زد ـــ شدی غریب و بی یار
دستم به راهت شد جدا ـــ عمو خدا نگهدار
هستم یتیم مجتبی ـــ دارم شمیم مجتبی
جانباز کربلایم
بر سینه ات فتادم ـــ جان در ره تو دادم
آغوشت آشنایم
عمو حسین مظلوم(2)

شاعر : علی محلاتی

  • سه شنبه
  • 29
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمزمه عبدالله بن حسن (ع) -( عمو حسین به غصه اسیرم ) * اسماعیل شبرنگ

7

زمزمه عبدالله بن حسن (ع) -( عمو حسین به غصه اسیرم ) عمو حسین به غصه اسیرم
فقط تو هستی نعم المیرم
دارم می بینم گوشه ی گودال غریب و تنها
افتادیب روی خاک غریبی عزیز زهرا
من مگه مردم ببینم دل بی شکیبی
یااین که بین لشکر کوفه غریبی
یه جون دارم اونم فدای تو عموجون
یک تنه می زنم به دشمنت شبیخون

منو به ابر و بارن بدل کن
برای آخرین بار بدل کن
آتیش گرفته وجود من از فکر جسارت
بعد از تو ای وای مخدرات و ... داغ اسارت
آخر به دست دشمن بی حیا و رذل
بی دست شدم درست مثه عمو ابالفضل ع
به پیش چشم تو سر منو می برّن
قطعه به قطعه پیکر منو می برّن

شاعر : اسماعیل شبرنگ

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 20:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زمینه عبدالله بن حسن (ع) -( عمه ببین که تو گودال ) * اسماعیل شبرنگ

8

زمینه عبدالله بن حسن (ع) -( عمه ببین که تو گودال  ) عمه ببین که تو گودال / یکی روی خاک افتاده
گمون کنم بین دشمن / عمو حسینم جون داده
حالا / آرزومه فداشم ، مگر که مرده باشم
عموم غریب بمونه
ذکر / لبام تو این دقایق ، والله لا افارق
بااشکی که روونه
بازم // اسیر درد و داغ بی حدم من
صدام // در نمیاد از بس که داد زدم من
عمو // یکم دووم بیار که اومدم من
عمو
( عموحسین مظلوم )
رسیدم و دیدم برپا / شده توی مقتل جنجنال
یه لشکر افتاد به جون / یه مرد تنها تو گودال
توی / قلبی که درخروشه ، خون حسن می جوشه
آی دشمن گرفتار
مرد / شمشیر زدن هستم ، ابن الحسن هستم
فرزند شیر پیکار
بااین // که نوجوونی کوچیک و نحیفم
ولی // چه کسی گفته که خیلی ضعیفم
اگه // پاش برسه همه تو

  • چهارشنبه
  • 30
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 23:15
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا تاجیک

اشعار واحد برای شهادت حضرت عبدالله بن حسن از رضا تاجیک -( پیش خودش زمزمه می کرد من که ز نسل عشقم ) * رضا تاجیک

2928
5

اشعار واحد برای شهادت حضرت عبدالله بن حسن از رضا تاجیک -( پیش خودش زمزمه می کرد من که ز نسل عشقم ) پیش خودش زمزمه می کرد من که ز نسل عشقم
باید بزرگی کنم وقتی نوه ی اصل عشقم
تو خیمه موندن چه فایده تو عرصه ی شهامت
باید کاری کنم برا اسطوره ی ولایت
می رسه به مشام من عطر خوش شهادت
وای! عموم توی میدون تک و تنهاس آره امروز اون روز عاشوراس
که همیشه می گفت عمو عباس
وای! الان باید این بال و پر وا کرد نباید نشست و تماشا کرد
دل مجنونو نذر لیلا کرد
عمو حسین ای عمو جونم 3

به جوش اومد خون تو رگهاش به خاطر امامش
باید نوشت صد تا جلد مقتل ز لحظه ی قیامش
دستای بستش رها شد و لحظه پر زدن شد
مثه داداش کبوتر نامه بر حسن شد
تا حالا بود توی غربت و مسافر وطن شد
وای! با دستای کوچیک چه کاری کرد امام دو عالم رو یاری ک

  • سه شنبه
  • 6
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 14:26
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی برای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( از کودکیم تاج سرم بوده عمو ) * اسماعیل تقوایی

2409
1

رباعی برای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع) -( از کودکیم تاج سرم بوده عمو ) از کودکیم تاج سرم بوده عمو
همواره ضیاء بصرم بوده عمو
هجران پدر برای من سخت نشد
زیرا که مثال پدرم بوده عمو

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 12:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

رباعی عبدالله بن الحسن (ع) -( ای عمه ببین عمو زپا افتاده ) * اسماعیل تقوایی

3096
2

رباعی عبدالله بن الحسن (ع) -( ای عمه ببین عمو زپا افتاده ) ای عمه ببین عمو زپا افتاده
بیکس شده ونوای غم سر داده
دستم برهان که بر عمو یار شوم
هستم زبرای بذل جان آماده

شاعر : اسماعیل تقوایی

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 12:33
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن(ع) با سبک -( ای عمو، یار آخرینت، آمد سوی میدان ) * حسین خدایار تهرانی

2801
3

اشعار شهادت حضرت عبدالله بن حسن(ع) با سبک -( ای عمو، یار آخرینت، آمد سوی میدان ) ای عمو، یار آخرینت، آمد سوی میدان
بنگر که، در منای عشقت، گشته عید قربان
شد سپر بهر تو، دست من رهبر من
مقتدایم شده، فاطمه مادر من 2
واویلا واویلا من یتیمم عموجان 2
می آید، بوی مجتبی از، بین قتلگاهت
جان دادم، پیش از تو عمو جان، قربان نگاهت
گرچه طفلم ولی، من ز نسل غدیرم
انتقام سیلی، ز عدویت بگیرم 2
واویلا واویلا من یتیمم عموجان 2

شاعر : حسین خدایار تهرانی

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 13:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 عبدالله باقری

زمزمه شهادت عبداله بن حسن (ع) -( عمه جون، شلوغه دور ذوالجناح ) * عبدالله باقری

26

زمزمه شهادت عبداله بن حسن (ع) -( عمه جون، شلوغه دور ذوالجناح ) عمه جون، شلوغه دور ذوالجناح
چرا نمیزنه به قلب اون سپاه
گرد و غبار خوابید ببین خالیه زین
تو شیب گودال عموم افتاده رو زمین
بذار برم، کنار پاره تن
چند نفری، عمومو میزنن
چطور آخه فردا نگا کنم؟
تو چشمای بابام حسن
عمه جان بابام داره میگه بیا
یابن الزانی، نیزه رو نشکون تو تنش
چکمه تو پاک نکن دیگه با پیرهنش
بسه دیگه، دست بردار از روی سرش
نیزه تو هی بازی نده تو حنجرش
چیزی نموند، دیگه ز پیکرش
داره میاد ناله ی خواهرش
پاتو بکش از روی صورتش
داره میبینه مادرش
عمه جان بابام داره میگه بیا

شاعر : عبدالله باقری

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 7
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 20:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 یاسین زندی

زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻡ اﺯ ﺩﺳﺘﺎﻱ ﻋﻤﻪ ) * یاسین زندی

39

زمینه شهادت عبدالله بن الحسن (ع) -( ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻡ اﺯ ﺩﺳﺘﺎﻱ ﻋﻤﻪ ) ﺩﺳﺘﻤﻮ ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻡ اﺯ ﺩﺳﺘﺎﻱ ﻋﻤﻪ
اﻟﻬﻲ ﺑﺸﻪ ﻋﻤﻮ ﺟﻮﻥ ﻓﺪاﻱ ﻋﻤﻪ
ﺭﻣﻖ ﻧﺪاﺭﻩ ﺩاﺭﻩ ﻣﻴﻤﻴﺮﻩ
اﺯ ﻏﻢ ﺗﻮ اﻱ ﻋﻤو ﺟﻮﻥ ﭘﻴﺮﻩ
ﺗﻮ ﺭﻭ اﺯ اﻳﻨﺠﺎ اﺯ ﺯﻳﺮ ﻧﻲ ﻫﺎ ﻣﻴﺒﺮﻣﺖ اﻱ ﻋﻤﻮ
ﺗﻧﺖ ﭘﺮ اﺯ ﺧﻮﻥ ﺭﻭﻱ ﺗﻮ ﭘﺮ ﺧﻮﻥ ﻣﻴﺒﺮﻣﺖ اﻱ ﻋﻤﻮ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ
ﻛﻮﭼﻴﻜﻪ اﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻋﺒﺪ اﻟﻠﻬﺖ اﻣﺎ
ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺳﭙﺮ ﺗﻦ ﺗﻮ اﻳﻨﺠﺎ
يه ﺗﻴﺮ ﻛﻤﺘﺮ ﺭﻭﻱ ﺗﻦ ﺗﻮ
ﺩﺭﺩ و ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ اﺯ ﺑﺪﻥ ﺗﻮ
ﺷﺪﻡ ﭘﺮﻳﺸﻮﻥ ﻭﺳﻄ ﻣﻴﺪﻭﻥ ﺗﺎ ﺩﻳﺪﻣﺖ ﻻﻟﻪ ﮔﻮﻥ
ﺩﻳﮕﻪ ﺑﺮﻳﺪﻡ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺩﻭﻳﺪﻡ ﺗﺎ ﺩﻳﺪﻣﺖ ﻏﺮﻕ ﺧﻮﻥ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ

ﺩﻡ ﻏﺮﻭﺑﻪ چ ﺷﻠﻮﻏﻪ ﻗﺘﻠﮕﺎﻫﺖ
ﻭﻟﻲ ﭼﺸﺎﻱ ﻋﻤﻪ ﺟﻮﻥ ﻣﻮﻧﺪﻩ به ﺭاﻫﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﻢ ﻣﻦ ﺑﺎ ﭼﺸﻪ ﮔﺮﻳﻮﻥ
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﻳﻲ ﺗﻮ ﺗﻮﻱ ﺑﻴﺎﺑﻮﻥ
ﺭﻳﺨﺘﻪ يه ﻟﺸﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻴﺮ و ﺧﻨﺠﺮ به ﺭﻭﻱ ﺳﺮﺕ اﻱ ﻋﻤﻮ
ﺷﻤﺮ ﻟﻌﻴﻦ ﺿﺮﺑﻪ ي ﭘﺎ و ﮔﺮﻳﻪ ي ﻣﺎﺩﺭﺕ ﻋﻤﻮ
آﻩ و ﻭاﻭﻳﻼ

شاعر : یاسی

  • پنج شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 05:59
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

نوحه واحد عبدالله بن حسن (ع) -( نگی که دیگه تنها شدی پسر نداری ) * حمید فرجی

39

نوحه واحد عبدالله بن حسن (ع) -( نگی  که        دیگه تنها شدی پسر نداری ) نگی که دیگه تنها شدی پسر نداری
میام که نگی بین دشمن سپر نداری
نیمخوام ببینم رو خاکا افتادی از پا
نمیخوام ببین تنت رو که سرنداری
من که نمردم که بخوای تنها بمونی
بخوای تو اهمگ انا الغریب بخونی
من سپرت میشم تا مونده نیمه جونی
یاور تو میشم من به جای بابام
زندگی حرومه بی تو اخه برام
یا حسین یا حسین عمو حسین جان

نمی خوام ببینم که عمه میره اسارت
نمی خوام ببینم که خیمه می ره به غارت
ندارم طاقت اینُ که یه وقت ببینم
یه وقتی می شه اینجا به خواهرت جسارت
می خوام که رفتنت منم بمیرم
دستم و پس سپر برای تو می گیرم
بدون تو از همه زندگی سیرم
من فدایی تو تو سرت سلامت
وعدمون عموجون محشرو قیامت
یا حسین یا حسین عمو

  • پنج شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1393
  • ساعت
  • 06:29
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرا عبدالله بن الحسن با سبک زمینه از سید مجید بنی فاطمه -( وارث حیدری ای عمو چرا بی لشکری ای عمو ) *

2921
7

اشعار شهادت حضرا عبدالله بن الحسن با سبک زمینه از سید مجید بنی فاطمه -( وارث حیدری ای عمو     چرا بی لشکری ای عمو ) وارث حیدری ای عمو چرا بی لشکری ای عمو
منو نمیبری ای عمو منو نمیبری ای عمو
راهی میدون شدم حالا مثل داداشم
نبینم تنها شدی مگه من مرده باشم
آه وسط جنجال اومدم
وای تا دم گودال اومدم
وای عمو حسین
توحرم آشوبه خواهرت
میدونه میریزن بر سرت
چقده ز خیمه پیکرت چقده ز خیمه پیکرت
پدری کردی برام تو با این که عمومی
نمیذارم تنها بشی بین یک مشت حرومی
وای آخه چه جور جنگه عمو
وای دست اینا سنگه عمو
وای عمو حسین
یکی غنیمتی میشماره
سر تو سنگاشون میخوره
دستمو قاتلت میبره دستمو قاتلت میبره
روی سینه ات آخرش شهادتینو گفتم
منو میبخشی عمو روی زخمات میفتم
وای یکی میاد سمت سرم
وای یکی میره سمت حرم
وای عمو حسین

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 4
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:30
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن با سبک با نوای حاج محمد رضا طاهری -( بسكه بر پايِ دلم حوصله زنجير شده ) * علیرضا شریف

4353
5

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن با سبک با نوای حاج محمد رضا طاهری -(  بسكه بر پايِ دلم حوصله زنجير شده ) بسكه بر پايِ دلم حوصله زنجير شده
طفلي از هولِ غمِ بي كسيت پير شده
نيزه بر پهلويِ تو نيّتِ قد قامت كرد
اي وضويِ تو ز خون لحظه­ي تكبير شده
ديدم از خيمه به صورت به زمين افتادي
كار از كار گذشته، نكند دير شده؟
نكند باز عمو دست به خيرات زدي؟
همه­ ي دشت به سويِ تو سرازير شده
آب كردي جگرم، آب مگر خواسته اي
كه سر و كارِ تو با اين همه شمشير شده
اين همه فاصله ما بينِ نفسهات ز چيست؟
پنجه­ي كيست كه با مويِ تو درگير شده؟
آمدم رو به سراشيبيِ گودال، مرو
دو قدم مانده، تحمل كن و از حال مرو
آمدم زخم كسي بر بدنت نگذارد
لشكري دست به تركيبِ تنت نگذارد
آمدم سهم كسي از تو نخواهد ببرد
تيغ بر بالِ كبوتر شدنت نگذارد
زين

  • یکشنبه
  • 21
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 07:16
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن (ع) به سبک زمینه با نوای حاج روح الله بهمنی -( توی خیمه عمه زبون گرفته ) *

3797
4

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن (ع) به سبک زمینه با نوای حاج روح الله بهمنی -( توی خیمه عمه زبون گرفته ) توی خیمه عمه زبون گرفته
توی میدون با د خزون گرفته
همه جا بوی خون گرفته
اهل حرم همه پریشان
بدون من مرو عموجان
داری من رو جا میذاری
داری مننو تنها میذاری
دارم از غم آتیش می گیرم
همه رفتن من بمونم
خودمو به تو میرسونم
مثل قاسم به پات می میرم
عمو حسین عمو حسین
ببین بریده نفسم
عمو حسین عمو حسین
زنده بمون تا برسم
تو رو شمشیر و نیزه دیدم
دستمو از دست عمه کشیدم
یه نفس تا اینجا دویدم
بدون تو من می کنم دق
عمو والله لا فارغ
بذار برا تو پسر بشم
واسه ی تو عمو سپر بشم
عمو مو تنها گیر آوردید
چند نفر آخه به دور یه نفر
مگه اومدید به جنگ لشکر
چرا این همه شمشیر آوردید
عمو حسین عمو حسین
پاشون به خیمه وا شده
عمو حس

  • چهارشنبه
  • 24
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 06:05
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن به سبک نوحه با نوای کربلایی حسن حسین خانی -( سویت مثل غزالی دویدم نمانی تنها ) *

2214
2

متن مداحی شهادت حضرت عبدالله بن حسن به سبک نوحه با نوای کربلایی حسن حسین خانی -( سویت مثل غزالی دویدم نمانی تنها ) سویت مثل غزالی دویدم نمانی تنها
بودی عمری به دنیا برایم شبیه بابا
از دل خیمه بریدم
بر بدن تو رسیدم
چه کسی با سر نیزه دهنت را وا کرده
چه کسی با ته شمشیر به گلویت جا کرده
عبدالهم عمو جان عمو جان عمو جان
بسته راه نفس را به حلقم فشار نیزه
میجوشد خون ز قلبت ز تیغ و ز کار نیزه
در کف قاتل سرت بود
این نفس آخرت بود
چه شده که همه جایت شده پر خون واویلا
دم آخر شده ذکر پسر تو وا اما
بدالهم عمو جان عمو جان عمو جان

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1394
  • ساعت
  • 05:54
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار مذهبی -( با سرمی اورم ) *

1672
2

اشعار مذهبی -( با سرمی اورم  ) با سرمی اورم
این دست راکه دربر دلبر می اورم
دستم که جای خود
تو سر تکان بده بخدا سر می اورم
هر چند از عطش
یک لب به خشکی لب اصغر می اورم
لب تر کنی اگر
با چشم خویش چشمه ی کو ثر می اورم
اصلا تو جان بخواه
اصلا بگو سپاه بیاورم می اورم
رخصت اگر دهی
از بین کودکان دو سه لشگرمی اورم
بابا ی من شدی
من هم شجا عت علی اکبر می اورم
پس با خودم دوا
از اشک ها ی حضرت مادر می اورم
دیگه واسه چی بمو نم حالاکه توبی سپاهی
تو ر گام میجو شه خو نم حالا که تو قلتگا هی
من عا زم می دونم نمی تونم که بمو نم
خو دمو تو گو دال به عمو جو نم میر سو نم
ضربان قلب من یا حسن یا حسین
اسمون ها هم میگن یا حسن یا حسین
عمو حسین عموحسین ببی

  • سه شنبه
  • 27
  • مرداد
  • 1394
  • ساعت
  • 08:27
  • نوشته شده توسط
  • امیر حسین
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد