اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

نوحه واحد حضرت عباس (ع) با دانلود سبک نوحه از میثم میرزایی (به یاد ناله ی تو ادرک اخا میمونم) *

19066
134

نوحه واحد حضرت عباس (ع) با دانلود سبک نوحه از میثم میرزایی (به یاد ناله ی تو     ادرک اخا میمونم) به یاد ناله ی تو ادرک اخا میمونم
تا که بیام سراغت انکسر میخونم
رسیدم پیشت اما – میومد بوی زهرا – چی سرت اومده سقا – چرا نقش زمینی
زجا برخیز علمدار – علم ومشکتو بردار- آخه انگار نه انگار – یل ام البنینی
عباس بعد تو سر تاپا دردم
بی تو با چه رو خیمه برگردم

با ابروی شکسته ات پشت منو شکستی
چشمای من پر آبه چرا چشاتو بستی
غیرت الله برادر – بیا وجون مادر – پاشو از جا وبنگر – خیمه ها قحط آبه
بیاومن رودریاب – بی تودل گشته بی تاب – بهریک جرعه ی آب – منتظرطفل ربابه
عباس بعد تو سر تاپا دردم
بی تو با چه رو خیمه برگردم

حرامیان که روی شیش ماهه آب میبندن
تنهام اگه بذاری به اشک من می خندن
تویی دنیای احساس – ش

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 19:44
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

اشعار واحد شب نهم محرم با اجرای حاج عباس طهماسب پور -( دلبرم ، سرورم،عشق اول و آخرم ) *

6393
10

اشعار واحد شب نهم محرم با اجرای حاج عباس طهماسب پور -( دلبرم ، سرورم،عشق اول و آخرم ) دلبرم ، سرورم،عشق اول و آخرم
عمریه تو تاج سری و من نوکرم
مهربان تری از پدر و مادرم
گفتی نمیگذاری بگذره آب از سرم
من که مردم آقا بگو چی شد پس حرم
تا به کی تویه شهر غربت ، پناهندگی، پناهندگی
کی میشه بیام و کنم در وطن زندگی، وطن زندگی
باشه آقا دارندگی و برازندگی، برازندگی
باشه با صبوری، باشه باز تو هرچی بگی، تو هر چی بگی
اما یه شهی گفتن و گدایی گفتن
یه دست کریم یه امضای کربلایی گفتن
(بسه تعنه غریبه ها ، آشنایی گفتن)2
(حسین عشق منی)3
این فقیر،تو مسیر ،افتاده تو دستش بگیر
منو که با اشک روضه گرفتن ز شیر
با دمه حسین و نعم الامیر
آمده ز مژگان تو مرا حکم تیر
پس چه بهتر این که حرم بگویی بمیر
آقا نکنی از

  • چهارشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 13:27
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

تقدیم به باوفاترین سردار تاریخ *

2824
3

تقدیم به باوفاترین سردار تاریخ برخیز و مشک پاره خود را پر آب کن
«یارب دعای خسته دلان مستجاب کن»*
ای ماه من بیا به میان حریم عشق
این شام را محو رخ آفتاب کن

ای سرفراز از چه به زیر افکنی سرت
برخیز و بهر یاری یارت شتاب کن
آوای آب آب علی می کشد مرا
یک جرعه آب نذر عزیز رباب کن
تو وارث شجاعت فتاح خیبری
با دست حیدری بیا فتح باب کن
باور نمی کنم که تو برخاک سر نهی
این خواب را به چشم حرامی سراب کن
خوانند کودکان همه با سیل اشک و آه
بر روی دست کوچک ما هم حساب کن
حالا که رفته ای همه ی آرزوم شد
بار دگر مرا تو "برادر" خطاب کن
*این مصرع وام گرفته از جناب حافظ است.
شاعر: محمدجواد خراشادی زاده

  • چهارشنبه
  • 14
  • دی
  • 1390
  • ساعت
  • 14:01
  • نوشته شده توسط
  • محمد جواد خراشادی زاده
ادامه مطلب

رباعی حضرت ابوالفضل العباس - تقدیم به ساقی کربلا - (تو بودی خیمه ها هرگز نمی سوخت) *

5445
9

رباعی حضرت ابوالفضل العباس - تقدیم به ساقی کربلا - (تو بودی خیمه ها هرگز نمی سوخت) تقدیم به ساقی کربلا

تو بودی خیمه ها هرگز نمی سوخت

زداغت خواهرت بر سر نمی کوفت

به گوشواره صغیره دل شکسته

عدو چشم طمع هرگز نمی دوخت

شاعر: امین بهاری زاده

  • سه شنبه
  • 18
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • امین بهاری زاده
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( سرت به خاک و تنت روی خون رها شده است ) * رضا حمامی آرانی

46

اشعار شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( سرت به خاک و تنت روی خون رها شده است ) سرت به خاک و تنت روی خون رها شده است
ز کار این سر و تن گریه کار ما شده است
طواف جسم تو دارم که قبلهی حرمی
تمام ذکر دل من اخا اخا شده است
میان عرض دو دست تو سعی حج من است
یکیست مروه و آن دیگری صفا شده است
بگو به کعبه به پابوس این حرم آید
که گعبه از گِل و این جا ز خون بنا شده است
عمود خیمه ی عباس را بیندازید
که از عمود سر ماه یقین دو تا شده است
برون ز خیمه مکن سر سکینه ام دیگر
سر عموی غریبت به نیزه ها شده است
برو به خیمه ی اصغر بگو به مادر او
که دل بکن ز علی ساقیم فدا شده است
مپرس بیشتر از این ز حال عباسم
بدان چارهی دردت فقط دعا شده است
سری که از علمش خیمه خواب راحت داشت
کنون به نیزه سر زلف او ر

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:57
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب

شعر حضرت عباس (ع) -( ساقـي لب تشنه‌ي صهـباي عشق ) * داود نصیری

2004
2

شعر حضرت عباس (ع) -( ساقـي لب تشنه‌ي صهـباي عشق ) ساقـي لب تشنه‌ي صهـباي عشق
وامدارِمَشكِ تـو ، دريـايِ عـشق

چشـم عـالم خيـره از سـربازيت
كَس ندارد همچو تو،سودايِ عشق

نيست مجنون هركه لاف عشق زد
از نـواي توسـت زنده،نـايِ‌عشق

شد جوانـمردي خجـل از غيرتـت
هر نَفَسْ مجنـونِ تو،ليـلايِ عشق

نامت اي ماه بنـي هاشـم سِتُـرگ
شد ز بـهركـودكـان،لالايِ عشق

در طواف رويِ چونْ مـاهِ حسيـن(ع)
تشنهِ لبْ جان داده‌اي،سقّاي عشق

از حرم تا علـقـمه سَعْيـَت قبـول
چون شقايق برتنت، صَد‌جاي‌عشق

چـون عـلي(ع)نـام‌آور ميـدان رزم
بوسه زد بر دستِ تو ،مولاي عشق

عشق هم چونـان ادب ديـوانـه‌ات
صَحنَت اي عباس،‌شدمأواي عشق

شاعر : داود نصیری

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 08:53
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ع),(آن كس كه حكم او به همه شيعيان رواست) *

3792
6

شعر شهادت  حضرت عباس(ع),(آن كس كه حكم او به همه شيعيان رواست) اين جا حريم پاك علمدار كربلاست

اين آستان قدس شهيد ره خداست

اين جا حريم حضرت باب الحوائج است

دولت در اين مقام و كشايش در اين سر است

اين جا بود مقام شهيدى كه تا ابد

خاكش حيات بخش و هوايش عبير زاست

اين بارگاه شاه جهان حقيقت است

اين جايگاه جلوه انوار كبرياست

اين خاك مشك بيزكه دار الشفا بود

هر ذره اش به چشم ملايك چو توتياست

اين جا جايگاه شهيدى كه تا به حشر

دين خدا و پرچم اسلام از او بپاست

اين جاست جايگاه اميرى كه در كرم

كان سخا و ابر عطا و يم وفاست

اين جاست جايگاه علمدار لشكرى

كز بهر حق عليه ستمگر به پاى خاست

دريا دلى غنوده در اين جا كه همچو نوح

در بحر دين به كشتى توحيد ناخداست

سق

  • سه شنبه
  • 8
  • فروردین
  • 1391
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (حرم از العطش اهل حرم می سوزد) *

18752
83

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (حرم از العطش اهل حرم می سوزد) حرم از العطش اهل حرم می سوزد

آسمان هر دم از این غصه و غم می سوزد

ساقی تشنه لبان خشک دهان نعره به لب

روبه دریا زده تکیه به علم می سوزد

آتش افتاد به نیزار دل زار حسین

عازم علقمه شد حضرت سردار حسین

زیر لب زمزمه دارد برو و اما برگرد

و توکلت علی الله علمدار حسین

یارو سپهدارم ای علمدارم

بعد خدا عباس من تورا دارم .غمی ندارم

هیهات هیهات .من الذله .هیهات هیهات من الذله

نور چشمان ترمن بیا تا برویم

مرغک خسته پر من بیا تا برویم

علی اکبر من رفت و به معراج رسید

علی اصغر پسر من بیا تا برویم

تو روح دریایی

چه وقت لالایی ؟ پرچم مایی

تو روح طوفانی . موج دریایی

توعشق بابایی

ماهی معرکه سقا شده م

  • چهارشنبه
  • 1
  • آذر
  • 1391
  • ساعت
  • 04:58
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

روضه حضرت عباس(ع),(ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس) *

9838
28

روضه حضرت عباس(ع),(ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس) ای نور دل حیدر شمع شهدا عباس با محنت و درد و غم ما رو به تو آوردیم

آقا زنجیر به پا داریم صد جور و جفا داریم زنجیر به پا داریم از بهر خدا عباس

آی آنهایی که کربلا رفته اید. آی جمعیتی که نهر علقمه رفته اید. امشب می خواهم برایتان زیارت ابالفضل(ع) بخوانم.

« اَلسّلامُ عَلَیکَ أیّهَا العَبدُ الصّالِحُ المُطیعُ لِلّهِ وَ لِرَسولِهِ وَ لاَ میرِالمُومنینَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَنِ أشهَدُ أنَّکَ قَد قُتِلتَ مظلوماً لَعَنَ اللهُ مَن قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مِن ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللهُ مَن حالَ بَینَکَ ماءِ الفُرات. »

راوی می گوید: یک وقت گرد و غبار بلندشد، دیگر من ابالفضل(ع) را ندیدم. رفتم بالای بلندی

  • دوشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1391
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)-( آئینه عبرت برای ماست عباس ) * رضا حمامی آرانی

41

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)-( آئینه عبرت برای ماست عباس ) آئینه عبرت برای ماست عباس
خود را برای کربلا آراست عباس
تفسیر اخلاص است و در قاموس ایثار
بر معرفت روشنترین معناست عباس
وقتی برای او امان نامه نوشتند
طوفان غیرت شد ز جا برخاست عباس
بر سینهی اهریمن آنجا دست رد زد
تنها امام خویش را میخواست عباس
فریاد زد دست از امامم برندارم
در شور عشق و عاشقی غوغاست عباس
شد گردن آویزش مدال سرفرازی
آری به نامش روز تاسوعاست عباس
افتاد تیرآجین به روی خاک امّا
بر بام عزت پرچمش برپاست عباس
میگفت با مردم که من عبدالحسینم
پاس ادب بر عالمی مولاست عباس
شاعر : رضا حمامی آرانی

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:55
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار زمینه برای حضرت عباس(ع) -( الهی بازم حاجت روا شیم عمو ) * جابر عابدی

235

اشعار زمینه برای حضرت عباس(ع) -( الهی بازم حاجت روا شیم   عمو   ) الهی بازم حاجت روا شیم عمو
با دیدنت باز پر از صفا شیم عمو
چی میشه برگردی جون بابا عمو
تو باشی بهتر که تشنه باشیم عمو
حرم بی تو نداره دلخوشی عمو
غصه هامونه روبرو ی ترس و لرزه بغض گلو
تا که بیای، روی لبهامونه دعا
ذکرمونه خدا خدا ی میزنیم اسمتو صدا
عمو جون بی پناهیم - نباشی پر آهیم
با غصه یار و همراهیم 2
وای عمو عمو
دیر کردی دلواپست نشستیم عمو
نگاهمون و به راتو بستیم عمو
دیگه صدا تکبیرت نیومد عمو
ما کاسه ی صبرمون شکستیم عمو
چی میشه مگه اتفاقی افتاد برات
که شلوغه سمت فرات ی میمیرم تا نیاد صدات
بابا میاد، سمت خیمت میره چه زود
اشک چشماش براچی بود ی کشید ازخیمتم عمود
عمو جون، ما رو دریاب ی میمیریم از

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

مرثیه حضرت ابالفضل (ع) -( برادر! برادر! چه آمد سرت ) * امیر عظیمی

2619
9

مرثیه حضرت ابالفضل (ع) -( برادر! برادر! چه آمد سرت ) برادر! برادر! چه آمد سرت
که اینگونه پرپر شده پیکرت
بگو با چه حیله اباالفضل من
بریدند بازوی آب آورت
تو ای ماه سیمای ام البنین
کجا رفت جادوی چشم ترت
تو بودی علمدار و رفتی، دگر
چه کس پر کند بعد تو سنگرت
دگر بعد تو ای پناه حرم
شود بیشتر زحمت خواهرت
ببین که بجای زنان حرم
به بالین تو آمده مادرم

شاعر : امیر عظیمی

  • شنبه
  • 22
  • شهریور
  • 1393
  • ساعت
  • 16:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 محمد مهدی عبدالهی

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین * محمد مهدی عبدالهی

3546
10

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین چه غم ز عرصه محشر برایمان باقیست

چرا که دست علمدار کربلا کافیست

شاعر:محمدمهدی عبدالهی

  • یکشنبه
  • 16
  • مهر
  • 1391
  • ساعت
  • 07:28
  • نوشته شده توسط
  • محمدمهدي عبدالهي
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),((عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)) به همراه دانلود سبک *

4725
12

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),((عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)) به همراه دانلود سبک (عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)
تو شب غم ها صبح سپیدی
تو نا امید ی روح امیدی

(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل 4)
می دونی دشمن حیا نداره
تو دلش ترس از خدا نداره
(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)
دل خوشی مون بود به تو همیشه
نباشی روی عدو وا می شه
(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)
عمه تو گوش ماها می خونه
که عمو عباس یه پهلونه یه پهلونه
(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)
اگه دلاتون خیمه درد
نخورید غصه که بر می کرده
(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)
منتظریم که عمو بایایی
نکنی با ما تو بی وفایی تو بی وفایی
(عمو ابالفضل عمو ابالفضل عمو ابالفضل4)

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(حیدر یا که ابن حیدره)یه همراه دانلود سبک *

12437
39

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(حیدر یا که ابن حیدره)یه همراه دانلود سبک حیدر یا که ابن حیدره
جبریئل روی شونش می پره
زلزله نبرد عباس و پس لرزش
حمله های اکبر

نور پیشانیت فوق جنان
کشتی حسینه و تویی بادبان
پهلوانان نمی میرن به حق
تا ابالفضل تو هستی پهلوان
(آقام ابالفضل آقام ابالفضل4)
والله در چهرش حیدر نهان
این عیان است چه حاجت در بیان
وقتی نام ابالفضل می بری
اذا زلزلت الارضی بخوان
دل رو دیوانه و آواره کرد
دشمن را خیره و بی چاره کرد
وقتی با حیبت حیدر قسم
آن امان نامه را او پاره کرد
(آقام ابالفضل آقام ابالفضل 8)
دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(عباس دلداره اون علمداره)به همراه نوای روح الله بهمنی *

5650
17

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(عباس دلداره اون علمداره)به همراه نوای روح الله بهمنی عباس دلداره اون علمداره
پسر ام البنین تک یل حیدر کرار
(عشق من فقط علمداره 4)
عباس گل بزله

صاحب فضله
اسم زیباش توی این عالم
و اون عالم ابالفضله
(عشق من فقط علمداره 4)
عباس تک و فرده
مرهم درده
توی میدون وفا و کرم و عشق ادب مرده
(عشق من فقط علمداره 4)
عباس سربازه روح اعجازه
به دو تا دست های حیدریش
ببین زهرا چه می نازه
(عشق من فقط علمداره 4)
دل با ابالفضله عشق ابالفضله
نقش سربند آقامون اباصالح
یا ابالفضله
(عشق من فقط علمداره 4)

دانلود سبک

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:25
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

شعر شهات حضرت عباس(ع),(ابالفضل ماهی ابالفضل شاهی) *

9703
33

شعر شهات حضرت عباس(ع),(ابالفضل ماهی ابالفضل شاهی) ابالفضل ماهی ابالفضل شاهی
ابالفضل میری ابالفضل شیری
نام تو را می برم مو ندارم سیری
وقتی که برداری قدم را

در هم بریزی بیش کم را
بیهوده دم زد که حسینم
داده به دست تو علم را
ابرها دیوانه اند شمع ها پروانه
صبر دارد آرزو پروانه ات
(ابالفضل سالاری به خدا
ابالفضل نفسی لکل الفدا 4)
ابالفضل دینم فقط آیینم
به یاد دستان قلم زنم بر سینه ام
شفای دردی بی هماوردی
ختم کلام هر یلی ابالفضل مردی
سبزی عمامه ات عشق است
رد امان نامه ات عشق است
یعقوب شد بیمار می گفت
عطر خوش جامعه ات عشق است
چشمت شهر غزل لبت لعل غزل
عشقت که جای خود ذکرت خیر العمل
(ابالفضل سالاری به خدا
ابالفضل نفسی لک الفدا 4)
ابالفضل جانی به لشکر م

  • شنبه
  • 28
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(چون زل زدن آخر شیری به شکارش) *

3129
8

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(چون زل زدن آخر شیری به شکارش) چون زل زدن آخر شیری به شکارش

در بین دو ابرو گِرهی خورده به کارش

آن تیر که رفته ست گره را بگشاید

خود نیز گره خورده به چشمان خمارش

از دور حرم ماه پریشان طرف آب

خارج شده از محور دوّار مدارش

من در عجبم ماه چرا در وسط روز

بر آینه‌ی علقمه افتاده گذارش!

تذهیب دو تا چشم و دو ابروی معلّا

قرآن به سخن آمده با نقش و نگارش

طوفان مهیبی ست که تا چشم ببیند

تیراست که از دور می آید به مهارش

بی دست و سر و چشم ولی باز می آید

انگار که با مرگ به هم خورده قرارش

شاعر:مهدی رحیمی

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس) *

4243
15

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس) چشم ها غرق تماشا، که نیامد عباس

نگران بر لب دریا،که نیامد عباس

اشک ها همسفر آه، در آن لحظه ی تلخ

خسته از دیدن صحرا که ، نیامد عباس

کودکان منتظر او که مگر برگردد

آه از این شوق تماشا، که نیامد عباس؟!

بانگی از دور که در حنجره زخمی دارد

می کند فاش سخن را: که نیامد عباس

کودکی از دل خیمه، به پدر می گوید:

تو ندیدیش؟ بگو،یا که نیامد عباس!

شاعر:سید علی اصغر موسوی

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:02
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

اشعار شهادت حضرت ابولفضل عباس(ع)،(ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی) * قاسم نعمتی

2873
6

اشعار شهادت حضرت ابولفضل عباس(ع)،(ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی) ای جبرئیلم تا خدایت پرکشیدی

از مادر چشم انتظارت دل بریدی

جز ام لیلا کس نمی فهمد غمم را

من پیر گشتم تا چنین تو قد کشیدی

تنها نه دل گرمی مادر بوده ای تو

بر خاندان فاطمه روح امیدی

بر گردنم انداختی با دستهایت

زیبا مدال عزت «اُمّ الشهیدی»

زینب کنار گوش من آهسته می گفت :

هرگز مپرس از دخترت از چه خمیدی

از خواری بعد از تو گفت و گفت دیگر

بر پیکر ما نیست جایی از سپیدی

این تکه مشک پاره را تا داد دستم

فهمیدم ای بالا بلند من چه دیدی

از مشک معلوم است با جسمت چه کردند

وای از زمین افتادن، وای از نا امیدی

باور نخواهم کرد تا روز قیامت

بی دست افتادی به خاک و خون طپیدی

در سینه پنهان می کنم یک عم

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:10
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت ابولفضل عیاس(ع)،(شعله آتشی ست در دل آب) *

2529
2

اشعار شهادت حضرت ابولفضل عیاس(ع)،(شعله آتشی ست در دل آب) شعله آتشی ست در دل آب

ساقی مهوشی ست مست و خراب

بی قراری ست، عشق تا به جنون

تک سواری ست آب تا به رکاب

آب از پرتوَش به خود پیچید

دیگر این آینه ندارد تاب

آن چنان بود کآسمان می گفت:

روز، مهمان آب شد مهتاب

مگر آن جا چه دیده کاین سان عشق

عکس او را گرفته در دل قاب

می رود دست آب و دامانش

که میافکن مرا به کام عذاب

حسرت بوسه اش به قلب فرات

دل آب از برای اوست کباب

یک دلاور به موج یک لشکر

یک کبوتر، هزار دسته غُراب

سینه ی نخل ها سپر، اما

تیر ها بیش تر ز حدّ حساب

گر بپرسند: از چه رو تشنه؟

شد برون از فرات بهر جواب

دست های قلم شده با خون

پای آن نخل ها نوشته کتاب

اشک، چون سیل بر رخش جاری

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:13
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)-(مشك تشنه به روی دوشش بود) * یوسف رحیمی

1267
5

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)-(مشك تشنه به روی دوشش بود) مشک تشنه به روی دوشش بود
بی امان سوی علقمه می رفت
در نگاهش خروش دریا داشت
آسمان سوی علقمه می رفت
چشم ها محو شیوه رزمش
معرکه از صلابتش پُر بود
قلب سقای تشنه لب اما
از تب سرخ «العطش» پُر بود
خنکای شریعه را حس کرد
چشم خود را به خیمه ها می دوخت
لب او در نهایت ایثار
در کنار فرات هم می سوخت
مشک او از شوق گریه پُر می شد
که تو لب تشنه ای و سیراب است
و تو از مشک خود پریشان تر
لب خشکت به یاد ارباب است
در هیاهوی موج های فرات
لحظه لحظه سراب می دیدی
لب خشک علی اصغر را
در زلالی آب می دیدی
جرعه جرعه وفا، محبت، عشق
مشک نه این سبوی ساقی بود
تو گمان می کنی که آب ولی
همه آبروی ساقی بود
پر گشودی دوباره سوی حرم
تی

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 14:57
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،( به مشک نقش زمین... التهاب باقی ماند...) *

2978
6

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،( به مشک نقش زمین... التهاب باقی ماند...) به مشک نقش زمین... التهاب باقی ماند...

شکست آینه... عکست بر آب باقی ماند...

...: " ستان تو جان مرا یا رسان به جانان... آب... "

یک از هزار دعا... مستجاب باقی ماند...

چنان به واقعه آمیخت... اشک و خون با آب...

به رد پای تو طعم شراب باقی ماند...

ز شرم معرکه... خورشید عقب نشینی کرد...

به جنگ سایه... نگاه رباب... باقی ماند...

چون آب غسل شهادت... برای قاسم... ریخت...

محاسن نرسیده... خضاب باقی ماند...

رحیل قافله زد ساربان به راه افتاد...

عقیق زخمی و خونین رکاب باقی ماند...

دواند نیزه، هجده پسر... و قافله را...

هزار دختر در اضطراب... باقی ماند...

تمام فاطمه های بنی اسد رفتند...

و لاشه سگ

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 15:04
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ز سجایای تو انگار به ما هم دادند) *

2798
4

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ز سجایای تو انگار به ما هم دادند) ز سجایای تو انگار به ما هم دادند

یعنی ای ماه ز مهر تو بما غم دادند

ادب ماه بنازم که به ما نور دهد

این همه عشق، نگویید بما کم دادند

ای لب لعل تو نازم که به خشکی دریاست

شکر لِلَّه به ما هم کمی از یم دادند

ز وفاداری تو علقمه شد عالمگیر

یعنی از مکتب تو نور به عالم دادند

مادرت ام بنین درس ادب داد تو را

این تو بودی که از این درس دمادم دادند

ذکر غم های حسین از لب تو چون برخواست

قبل هر چیز به یمن تو بما هم دادند

در تماشای تو دلداده تر از زینب کیست؟

این حسین است که بی تو، به قدش خَم دادند

هرکه مست تو شود کار مسیحا بکند

گویی از جام تو بر عیسی مریم دادند

راستی واسطۀ نام کلیم الله کیست؟

م

  • یکشنبه
  • 28
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 16:27
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت ابالفضل(ع),(آری رسد به عشق با قشنگی و با تموم شور شینش)به همراه نوای حاج مهدی اکبری *

3248
3

اشعار شهادت حضرت ابالفضل(ع),(آری رسد به عشق با قشنگی و با تموم شور شینش)به همراه نوای حاج مهدی اکبری آری رسد به عشق با قشنگی و با تموم شور شینش
کم میاره فقط پیش یک نخل تو بین الحرمینش
صد مسیح شود زنده به زیر پرچم های یا حسینش
قلب عاشقم چشم های ترم چون طراوات گل یاس

توی روضه ها از چشام میاد دونه های دور الماس
وقتی ذکر یا عباس می خونم زهرا می گه جانم عباس
(ماه کربلا ابالفضل،شاه کربلا ابالفضل
ذکر زائرا میونه راه کربلا ابالفضل 2)
(یا حسین و یا ابالفضل 4)
خدا دوری بین الحرمین داره جونم رو می گیره
هر جا باشم این دل به شور شین روی گنبد امیره
مرده بود مو زنده گشتم ام آری از دم ابالفضل
آخرش همین انشاالله میمیرم زیر اعلم ابالفضل
آرزوم روی قبرم حک کنند عکس حرم ابالفضل
تو دلم با گل های یاس حرمی زدم پر ا

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:03
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(تو علمداری هم سپه داری میرو سرداری) *

11172
20

اشعار شهادت حضرت عباس(ع),(تو علمداری هم سپه داری میرو سرداری) تو علمداری هم سپه داری میرو سرداری
بوی علی داره کل وجودت
یا زهرا حک شده بر کولا خودت
(یا ابوفاضل جانم ابالفضل 4)

زیبا دل داری تو علمداری
هم سپه داری میر و سرداری
بوی علی داره کل وجودت یازهرا
حک شده بر کولا خودت
(یا ابوفاضل جانم ابالفضل 4)
با عطره یاسه عرق احساسه
اشجع الناسه اسمش عباسه
شفا خونش مهد بخشش و بزله
المثنی علی ابالفضله
(یا ابوفاضل جانم ابالفضل 4)
ذکرش ثوابه می و شرابه
باده ی نابه عالم خرابه
دم عیسی اگر شفا میاره
آخه به لب ذکر عباس و داره
(یا ابوفاضل جانم ابالفضل 4)
از دنیا سیری نقش تقدیری
ما نمک گیریم بی تومی میریم
ساقی و سردار و قافله سالار
دست خالی ما و تو علمدار
(یا ابوفاضل جانم

  • یکشنبه
  • 29
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 17:36
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(سوغات تو از علقمه آیا بخورد تیر ؟) *

2784
5

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(سوغات تو از علقمه آیا بخورد تیر ؟) سوغات تو از علقمه آیا بخورد تیر ؟

یک مشک پر از حسرت لبها بخورد تیر ؟

با دست رشیدت که در آغوش کشیدیش

این آرزوی توست مبادا بخورد تیر

تا چند قدم مانده به بی تابی طفلی

تو آمدی و آمدی .... اما بخورد تیر

حالا که به این خیمه تشنه نرسیدی

تو خواسته ای آن قد و بالا بخورد تیر

تو خواسته ای دست ترت را که بیفتد ...

چشمی که رسیده است به دریا بخورد تیر

تو خواسته ای حال که آبی نرساندی

سرتا سر شرمندگی ات را بخورد تیر

تو خواسته ای تا همه دار و ندارت

پیش قدم حضرت زهرا بخورد تیر

شاعر : علیرضا لک

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:46
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است) *

2365
3

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است) دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است

سهم رقيه را غل و زنجير كرده است

مويم سفيد بود ، قدم هم خميده شد

آري مصيبت تو مرا پير كرده است

ماهِ هزار تكّه! شدي پخش روي خاك

نيزه تو را در علقمه تكثير كرده است

در حيرتم كه قدرت يك ضربه‌ي عمود

سردار را چگونه زمينگير كرده است

بد جور بين ابرويت از هم شكافته

اصلاً تمام شكل تو تغيير كرده است

آرام باش تا كه ز چشمت در آورم

تير است يا كه نيزه؟..چرا گير كرده است؟

مشك دريده را به سكينه نشان دهم

تا كه نپرسد از چه عمو دير كرده است

علي صالحي

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:49
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(یا علی! کیست می آید شتابان سوی تو؟) *

2667
6

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(یا علی! کیست می آید شتابان سوی تو؟) یا علی! کیست می آید شتابان سوی تو؟

با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟

آمده پیش تو تا مشق سپه داری کند

تا به سبک «حیدر»ی تمرین کرّاری کند

می زند زانو که رسمت را بیاموزد، علی!

با چه شوقی بر لبانت چشم می دوزد، علی!

مانده ام در بهت شاگردی که استادش توای

هم چراغ رفتن و هم نور ایجادش توای

بارها آن اسم زیبا را شنیدم من ولی

چیز دیگر بود عباسی که تو گفتی علی!

با صدایی مهربان گفتی: بیا عباس من!

تیغ را بردار با نام خدا عباس من!

نور چشمان علی! پیش پدر چرخی بزن

شیرِ من! شمشیر را بالا ببر، چرخی بزن

این چنین با هر دو دستت تیغ را حرکت بده

دست چپ را هم به وزن تیغ خود عادت بده

فکر کن هر حالتی ب

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:53
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
 مهدی نظری

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(این پهلوان با وفا آخر زمین خورد) * مهدی نظری

1594
3

اشعار شهادت حضرت عباس(ع)،(این پهلوان با وفا آخر زمین خورد) این پهلوان با وفا آخر زمین خورد
قطعا در آن ثانیه که اکبر زمین خورد
من که شنیدم تیر تا بر مشک او خورد
از شرم مادر اصغر زمین خورد
هرگز نمی فهمم چنین مرد رشیدی
با آن همه هیبت چرا با سر زمین خورد
افتاد پای فاطمه از روی مرکب
انگار در محراب خود حیدر زمین خورد
افتادن بی دست بد دردی ست والله
لشکر که دید او از همه بدتر زمین خورد
بر غیرتش بر خورد زینب را ببیند
از فکر این طفلان بی معجر زمین خورد
وقتی زمین افتاد آنجا خوب فهمید
که حضرت زهرا چگونه بر زمین خورد
وقتی علمدار حرم از اسب افتاد
دیدند بین خیمه ها یک خواهر زمین خورد
صد مرتبه از نیزه ها افتاد عباس
هر دفعه که افتاد یک دختر زمین خورد
چون قصه دستان او

  • دوشنبه
  • 30
  • مرداد
  • 1391
  • ساعت
  • 12:58
  • نوشته شده توسط
  • علی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد