اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( بر روی خیمه رفتنت اما گذاشتند) * ناصر دودانگه

956

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( بر روی خیمه رفتنت اما گذاشتند) بر روی خیمه رفتنت اما گذاشتند

جایی برای بوسه ام آیا گذاشتند ؟

ای سوره ادب ، تو بزرگی کن و ببخش

رویت اگر که بی ادبان پا گذاشتند

رفتند تا بشارت قتل تو را دهند

سر نیزه را به سینه ی تو جا گذاشتند

دست تو را غلاف نزد، تیغشان برید

داغ تو را به سینه ی زهرا گذاشتند

تو‌ پیشمرگ شاه شهیدی و قبل از او

جسم تو را به معرض گرما گذاشتند

می خواستند بر بخورد بر غرور ما

پاشیدن تو را به تماشا گذاشتند

  • یکشنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 10:19
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

نوحه سینه زنی شب تاسوعا سبک سنتی (حاج اکبر ناظم) * مرتضی محمودپور

4538
17

نوحه سینه زنی شب تاسوعا سبک سنتی (حاج اکبر ناظم) ◾نوحه سینه زنی شب تاسوعا
◾سبک سنتی(حاج اکبرناظم)

◾بنداول
کنار علقمه عزا به پاشد
حاجت ساقی حرم روا شد
آمده فاطمه
کنار علقمه
مادر سقا شده زهرا
واویلتا آه و وایلا(۲)

◾بند دوم
دست ابوالفضل ز تن جدا شد
عباس در راه خدا فدا شد
یاس ام النبین
گشته نقش زمین
سردار شاه عالمین است
ساقی طفلان حسین است
وایلتا آه و واویلا(۲)

◾بندسوم
اهل حرم در انتظارآبند
نوباوگان آل بوترابند
اگر تشنه کامم
برحسین غلامم
اگر که من تشنه ی آبم
شرمنده روی ربابم
واویلتا آه واویلا(۲)

  • سه شنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 11:22
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شب نهم محرم شهادت حضرت اباالفضل(ع) -(دیدن پیکر تو پیر شدن هم دارد) * محمد حبیب زاده

682

شب نهم محرم شهادت حضرت اباالفضل(ع) -(دیدن پیکر تو پیر شدن هم دارد) دیدن پیکر تو پیر شدن هم دارد
داغ هجران تو زنجیر شدن هم دارد

دمِ تو هست ولی بازدمت کو عباس
درد تو درد زمین گیر شدن هم دارد

بخدا پای تو چندین دفعه درگیر شدم
سر تو ارزش درگیر شدن هم دارد

جان من پاشو ابلفضل بیا آغوشم
بی تو درسینه نفس سیر شدن هم دارد

سر پاشیده تو قد مرا خم کرده
غیرتت ارزش تقدیر شدن هم دارد

چقدر تیر سر سفره چشمت داری
سوره چشم تو تفسیر شدن هم دارد

تو ابلفضل منی یا حرم نی زاری
بدن پاره مگر زیر شدن هم دارد

سر هر عضو تنت ناله جانسوز زدم
تن تو درد زمین گیر شدن هم دارد

  • چهارشنبه
  • 10
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:56
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال حضرت اباالفضل(ع) -(مدهوشم و سرمست ز ميناي غم و رنج) *مرحوم عباسعلی شبخیز قراملکی

669

زبانحال حضرت اباالفضل(ع) -(مدهوشم و سرمست ز ميناي غم و رنج) مدهوشم و سرمست ز ميناي غم و رنج
گلگون شده زان باده ی نابم رخ نارنج
افتاده ام از اسب در اين عرصه شطرنج
بنگر كه : سر و كتف و دل و ساعدو آرنج
رفت از نظرم در هوس روي تو هر پنج

اي شاه مرا كرده غلام تو خداوند
گر سر برود نگسلم از بندگيت بند
هرگز نروم ا ز سرپيمان بتو سوگند
گو : مكنت و ملك و حرم و خانه و فرزند
گردند فداي سر گيسوي تو هر پنج

اي پايه ی عرش از نفس گرم تو قائم
سر درخط فرمان تو ذرات عوالم
مخدوم توئي دردو جهان ما همه خادم
مفتي و فقيه و ثقه وعارف وعالم
جاروب كش مسند سكوي تو هر پنج

در مكتب تعليم طريقت تويي استاد
از فيض تو يابند خلايق همه ارشاد
هرگز چو تو فرزانه ندارد دو جهان ياد
روح و ملك وآدمي و جن و پريزاد
شاگرد دبستان سر كوي تو هر پنج

تا سرزند از خا ك سيه لاله و سنبل
بر دامن لطف تو زند چنگ توسل
بي اذن تو قمري نكند شوق تغزل
آ ئينه و شمع و گل و پروانه و بلبل
ساغركش ميخانه ی يا هوي تو هر پنج

اي مايه ی مجد و شرف دوده ی آدم
از تست جلال و حشم آدم و عالم
نبود دو جهان قيمت يك موت مسلم
جنات و قصور و غرف و كوثر و زمزم
بوسند در دولت مينوي تو هر پنج

اي كعبه جان قبله ی دل مهبط ارشاد
معموره ی اسلام ز ايثار توآباد
متروك وخراب از كرمت خانه بيداد
سلطان و غلام وخدم و بنده وآزاد
در سجده به پيش خم ابروي تو هر پنج

عرش ملكوت است تو را مسند اجلاس
دارند ملا يك در درگاه تو را پاس
تنها نه جبين ساست بدرگاه تو عباس
عيسي و كليم و خضر و يونس و الياس
سايند جبين بر در مشكوي تو هر پنج

اي خاك درت سرمه ی چشم مه و خورشيد
تنها نه منم در طلب دولت جاويد
ذرات جهانند در اين خواهش و اميد
شمس و قمر و مشتري و زهره و ناهيد
هستند چو بنده به تكا پوي تو هر پنج

جان بركفم از عشق تو اي مظهر لولاك
وي فيض وجودت سبب خلقت افلاك
عباس كجا،كي كند از كشته شدن باك
اين دست و سر و سينه و چشم و تن صدچاك
بالله كه نيرزند به يك موي تو هر پنج

اي رشگ همه هستي عالم به كمالات
آدم، به ملك از تو كند فخر و مباهات
جاويد ز جانبازي تو جمله آيات
انجيل و زبور و صحف و مصحف و تورات
هستند به تلويح ثنا گوي تو هر پنج

هرچند ز ده آه درون خيمه به گردون
وز سوز عطش جام دلت گشته پر از خون
ليك آب همه عالم امكان به تو مرهون
جيحون و فرات و ارس و دجله و كارون
مخمور عطشناك لب جوي تو هر پنج

اي كون ومكان بر كرم و لطف تو محتاج
آنرا كه نهادي به سر از مكرمتت تاج
از جور عدو گشت به تير ستم آماج
مشگ و علم و جان و دل و ديده به تاراج
رفت از سر شوق رخ نيكوي تو هر پنج

اي مرغ ملك بال در اين دشت بلاخيز
افتاده ام از جور سپاه شرر انگيز
آماده و در دست همه حربه ی خونريز
تيغ و سه¬پر و نيزه وگرز و تبر تيز
اندر صدد صيد پرستوي تو هر پنج

كي مي سزد از همچو مني وصف تو مولا
فيضي برد از مهر فلك شب¬پره حاشا
وامانده در اين مرحله شب خيز نه تنها
حَسان و جَرير، َاصمَعي واَخطَل و اَعشا
قاصر زمديح صفت وخوي تو هر پنج

  • شنبه
  • 3
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 20:19
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

پاچیده تر ز جسم علی اکبرم حسین(روضه قمر بنی هاشم ع) * رامین برومند

581
3

پاچیده تر ز جسم علی اکبرم حسین(روضه قمر بنی هاشم ع) استمداد حضرت اباالفضل العباس

افتاده ام زمین و شکسته پرم حسین
از تیر و نیزه پرشده دور و برم حسین

یک چشم تیر و چشم دگر پر ز خاک و خون
بی دست و پا شدن، شده دردسرم حسین

اصلا بعید نیست که نشناسی ام اخا
پاچیده تر ز جسم علی اکبرم حسین

لج کرده اند با من ِ شق القمر شده
در چنگ بی مروتی ِ لشکرم حسین

آقا ، نه میکُشند مرا راحتم کنند!
نه اینکه بگذرند ز جسم وسرم حسین

تکیه به نخل دادم و بستن مرا به آن
چون کشتی شکسته ی بی لنگرم حسین

کم مانده زنده زنده مرا غارتم کنند
چیزی نمانده دیگر از این پیکرم حسین

هر که رسید نیزه زد و نیزه را شکست
باتیر و نیزه پر شده پا تا سرم حسین

این لشکری که دیدمشان بی حیا ترند
دلواپس غروب و غم معجرم حسین

رامین برومند(زائر)

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:26
  • نوشته شده توسط
  • رامین برومند(زائر)
ادامه مطلب

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت ) * ناشناس ؟؟؟

1277
1

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت ) تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت
از ترس رنگ از صورت نیلوفران رفت

اینکه به من خواهر نگفتی بر دلم ماند
حسرت به دل از پیش تو این قد کمان رفت

تیرِ کمان هم داشت شوق ابرویت را
که پر درآورد از کمان تا آن کمان رفت

دست تو که افتاد ، دستِ کوفه سمت
پوشیه ی حوریه ی این خاندان رفت

تو علقمه بودی ندیدی من که دیدم
با خنجری سمت حسینم ساربان رفت

من را به جبرِ کعب نی بردند آخر
بلبل کجا با میل خود از بوستان رفت؟!

فهمیدم از طرز نگاهت روی نیزه
تیری که تیرانداز زد تا استخوان رفت

ای محرم زینب خبر داری که زینب
وقتی نبودی مجلس نامحرمان رفت؟!

ام البنین باور نکرد اما پس از تو
زینب به کوفه با سنان بد دهان رفت
شاعر:گروه یا مظلوم

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 08:46
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( پر شکست ) * محمود یوسفی

502

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( پر شکست                            ) پر شکست
چنان زد که بال کبوتر شکست

کنار فرات
عمود از افق آمد و سر شکست

یکی داد زد
به خیمه بریزید معبر شکست

حرم تشنه ماند
چه بد شد غرور برادر شکست

دل زینبین
پس از رفتنت صد برابر شکست

...
هوا تار شد
تو رفتی و زهرا عزادار شد

برای حسین
پس از رفتنت جنگ دشوار شد

به پهلو زدند
غم و غصه کوچه تکرار شد

پس از رفتنت
بلافاصله حرف بازار شد

و بزم شراب
چه بد موقعی وقت دیدار شد

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 08:52
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( هر غصه ای جز غصه ات خوردم شرر شد ) * ناشناس ؟؟؟

737

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -(  هر غصه ای جز غصه ات خوردم شرر شد ) هر غصه ای جز غصه ات خوردم شرر شد
لخته به لخته جمع شد خون جگر شد

دور از تو هر کاری که کردم خبط کردم
سودی اگر هم برده ام آخر ضرر شد

درمان درد خشکی چشمم تو بودی
نام تو را بردم دو چشمم باز ، تر شد

از دوریت با هیچ کس حرفی نگفتم
عالم ولی از چشم خیسم باخبر شد

پروانه قصد ترک عادت کرد یک شب
اسم شما آمد وسط پروانه تر شد

دل سوخت و من سوختم،پروانه هم سوخت
هر شب برای ما سه تا اینگونه سر شد

گفتم حرم درمان دردم میشود ، حیف
دوری از کرببلا خود دردسر شد
**
مقتل نوشته در کنار علقمه بود
وقت خسوف کامل قرص قمر شد

او تیر خورد اما تو دردش را کشیدی
یک جا تمام تیر ها درد کمر شد

خون دلش را بین چشمش جمع کرد و
داغ میان سینه اش خون بصر شد

آخر ، سر از پهلو به روی نیزه ها رفت
دردسر نیزه نشینی زخم سر شد

از روی نیزه با سر پاشیده دیده
در غارت خیمه سر خلخال شر شد

شاعر:مجید رضایی

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 09:00
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب
 حسن کردی

شب تاسوعا -( خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را) * حسن کردی

675
1

شب تاسوعا -( خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را) خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را
هنرمندانه طرحی نو زده، این قد و قامت را
الا بالا بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید
که کامل کرده چشمانت، نشانی نجابت را
تو آن ماهی، که یک ایل عاشقانه خیره ات می شد
به رخسارت خدا گویا، تراشیده ملاحت را
کدامین واژه ات را شرح باید داد ای ساقی
ولایت یا اصالت یا شجاعت یا شرافت را؟
دعای خسته گان قوم را، آمین بگو ای مرد
که با نامت عجین کردند نام استجابت را
به قلب تشنه ام ساقی، به غیر از تو که می بخشد
چنان باران، به جای جرعه، دریای کرامت را؟
کنار نام تو آیینه بگذارند شاعر ها
به جای آنکه بنویسند اوصاف شهامت را
قیامت محشری خواهد شد از حظِ حضورت، پس
به عشق دیدنت من عاشقم، صبح قیامت را
چنان شد پیشکش پای برادر دستهای تو
که اخلاصش عوض کرده ست تعریف سخاوت را
کنار علقمه، سقا ترین تشنه، حسینت خواند
از آن خون گریه های زخم چشمانت، خجالت را
علم افتاد و دست خیمه از دستت جدا افتاد
و زینب دید از آن لحظه به چشمانش اسارت را

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 11:33
  • نوشته شده توسط
  • سیده زینب فیض
ادامه مطلب

دستی برای جستجو از دست داده * مرضیه عاطفی

478

دستی برای جستجو از دست داده دستی برای جستجو از دست داده
چون پیکرش را مو به مو از دست داده

چشمان خود را با همان تیری که آمد
غرقِ شتاب از روبرو، از دست داده

بی خاصیت! افتاده گریان؛ پاره پاره
مَشکی که دیگر آبرو از دست داده

تعریف خواهد شد پس از این نام ِ «سقا»:
لب تشنه مردی که گلو از دست داده

در خیمهٔ تاریخ ما هم تشنه ماندیم
در علقمه ساقی سبو از دست داده

یک تیرِ عریان در دهانش گیر کرده
دیگر توانِ گفتگو از دست داده

آمد برادر... إنکسارش کشت ما را
قامت-خمیده؛ رنگ و رو از دست داده

اربابمان تنها نه که یار و علمدار
پشت و پناهش را بگو از دست داده

شد خیره بر ماه و سپس زد زیر گریه
آخر رقیه(س)-جان؛ عمو از دست داده!

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی
ادامه مطلب

شهادت حضرت عباس(ع) -( مرابا یا اخا ادرک اخایت) * علی اکبر اسفندیار (مداح)

755
1

شهادت حضرت عباس(ع) -( مرابا یا اخا ادرک اخایت) مرابا یا اخا ادرک اخایت
برادر خوانده ای جانم فدایت
ز لب هایت برادر تا شنیدم
سراسیمه به بالینت رسیدم
تو ماه آسمانی ، نازنینی
چرا افتاده بر روی زمینی؟
تو تنها حامی ام بودی برادر
چه خاکی من بریزم بی توبرسر؟
برادر کارمن زار است برخیز
سپاهم بی علمدار است برخیز
فقط اینجا کنارم باش عباس
غریبم من، تو یارم باش عباس
علمدارم، کدامین دست نامرد
تورا اینسان زهم پاشیده ات کرد؟
عدو داغی که برقلبم نشانده
رمق درجسم وجان من نمانده
صدایت تا رسید گفتم که ای وای
دودستت تا برید گفتم که ای وای
دگر برگشتنت به سوی خیمه
برایم شد بعید گفتم که ای وای
عزیزانم شدند بی تاب برگرد
نمی خواهند ازتو آب برگرد
وجودتو چه بی چشم وچه بی دست
برای ماو طفلان نعمتی هست
مرا این پرسش رقیه کشته
چرا بابا عموجان بر نگشته؟
ربابم کرده التماس بر گرد
به من گفتا که با عباس برگرد
من اینگونه زداغت کرده ام تب
خدا رحمی کند برحال زینب
بیاو برسپاهم کن امیری
و گرنه می رود زینب اسیری
تورا تیر قصاوت برجبین زد
مرا داغ غم تو بر زمین زد
غمم در ماتم تو کم نباشد
برادر چون تو درعالم نباشد
نه اکبرمانده نه عون نه حبیبم
مرو عباس جان خیلی غریبم
اگر پرسد رقیه کو عمویم
جواب نازدانه را چه گویم؟
تورفتی آرزوهایم هدر رفت
زداغت دست هایم بر کمررفت
خودم داغ برادر دیده بودم
مدینه تیر غم راخورده بودم
ولی داغ توآتش زد نهادم
تو افتادی ومن هم اوفتادم
چقدراین کوفیان یاقی وپستند
به تیری چشم زیبای تو بستند
غمت تابر دلم بنشست عباس
غرور من دگر بشکست عباس
بگو(مداح) همیشه یا اباالفضل
دوا کن درد خود را بااباالفضل.

  • دوشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1401
  • ساعت
  • 10:08
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی
ادامه مطلب

-(چه غوغایی به پا شد در حرم، وقتی تو افتادی) * نعیمه امامی

599
1

-(چه غوغایی به پا شد در حرم، وقتی تو افتادی) یا عباس ع

چه غوغایی به پا شد در حرم، وقتی تو افتادی

پریشان شد نگاه خواهرم وقتی تو افتادی

نگاه آن حرامی ها به سمت خیمه ها چرخید

نمی دانی چه آمد بر سرم وقتی تو افتادی

ستون خیمه افتاد و ز غم پیچید در صحرا

صدای وا عمو، وا معجرم...، وقتی تو افتادی

میان گاهواره دست و پا می زد که برگردی

برایت روضه خوان شد اصغرم وقتی تو افتادی

دو تا شد قامتم سقا " وَ قَلّتْ حیلَتی " عباس

علمدار و امیر لشکرم وقتی تو افتادی

کنار پیکر بی دست تو، دستی است بر پهلو

به پا شد عطر یاس مادرم وقتی تو افتادی

نعیمه امامی اشلق

  • شنبه
  • 3
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • نعیمه امامی اشلق
ادامه مطلب
 عبادی طارمی

شهادت حضرت اباالفضل(ع) -(پاشو برادر من ) * عبادی طارمی

315

شهادت حضرت اباالفضل(ع) -(پاشو برادر من ) پاشو برادر من
امید لشکر من
مشک وعلم رابردار
عطشانه اصغر من

تاب و توان ندارم
درسینه جان ندارم
راهی به سوی نهرو
آب روان ندارم

قدم خمیده عباس
رنگم پریده عباس
زاده ی حیدری تو
قدت رشیده عباس

پاشو برادر من
امید لشکر من
مشک وعلم رابردار
عطشانه اصغر من

قشنگی چشات کو
خنده ی رو لبات کو
دستای پر توانت
حسین بشه فدات کو

سرت چرا عموده
گونه ها تم کبوده
چشاتو خون گرفته
دور و برت عنوده

پاشو برادر من
امید لشکر من
مشک وعلم رابردار
عطشانه اصغر من

جون به لبم رسیده
کی دستاتو بریده
دست از بدن جداشه
عذابشم شدیده

رقیه جام رو دستش
منتظر تو هستش
وقتی نیومدی تو
یه گوشه ای نشستش

پاشو برادر من
امید لشکر من
مشک وعلم رابردار
عطشانه اصغر من

  • شنبه
  • 17
  • تیر
  • 1402
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام -(یه تنه ماردو زدی زمین) *کربلایی جواد محمدی

308
-1

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام -(یه تنه ماردو زدی زمین) یه تنه ماردو زدی زمین
باریک الله به این
یل ام البنین
قمر خوشگل بنی هاشم
قوت بازوی
امیرالمومنین
تا میشینه به روی دوش تو
میگه رقیه جان
عموی نازنین

عاشقان را به سر دار پُر از تاب بکش
مِنّتِ خادمی محضر ارباب بکش
دست در رود ببر، آب رویِ آب بریز
باز سقاییِ خود را به رُخِ آب بکش

وزیر شاهی ز بس جانانی
پناه خانم رقیه جانی
به تو مینازه سکینه خاتون
تو شیر سرخ عربستانی

یاسیدی یاابوالفضل
....................................
بند دوم

پسر سوم یل عرب
تا میکنی غضب
عدو میره عقب
کردی خطاب داداش حسینتو
مولا یا سیدی
از روی ادب
آب آور خیام نینوا
سقای کربلا
شده برات لقب

جلوه کن در دل شب صورت مهتاب بکش
خم بیانداز به ابرویت و محراب بکش
فکر من نیز بکن، حسرت دیدار توام
سحری پای مرا تا لب سرداب بکش

بیا یکباره بگیر آغوشم
منی که عمری علم بر دوشم
شدم سرباز سر کوی تو
بده فرمان تا سراپا گوشم

یاسیدی یاابوالفضل(ع)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام -(شیر سرخ عربستان صاحب خان) *کربلایی جواد محمدی

374

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام -(شیر سرخ عربستان صاحب خان) شیر سرخ عربستان صاحب خان
تکیه گاه حرم امیر خوبان قمر
پسر مظهر یزدان جاویدان
سردار با جنم مثال طوفان قمر

اهل کوفه همه گفتند که عیار آمده
جانشینِ اسدالله به پیکار آمده
زمین لرزید زِ وحشت قیامت شد به پا
زلزله نیست نترسید علمدار آمده

تکرارِ حیدرِ کرارِ شیر لافرارِ
محاله دست از سر عدو بردارِ
سردارِ مرد هر پیکار قاتل کفارِ
در افتادن با قمر خطر داره

یا عباس یاسیدی

.......................................
بند دوم

تویی فرمانده ی لشگر از همه سر
شاگرد اول حضرت حیدر قمر
تویی ساقی و دلاور صاحب زر
استاد حضرت علی اکبر قمر

امان نامه پاره کردی با نگاه غضبناک
دست رد زدی به دشمن لشگری شده هولناک
شیر مادرت حلالت جانم عباس علی
شمر و دار و دسته هاشو پوزه مالیدی به خاک

غرانه شیر نخلستانه روحه و ریحانه
آرامشِ قلب خانم رقیه جانه
جانانه چون علی طوفانه فاتح میدانه
سیاه کرده روز پسر مرجانه

یا عباس یا سیدی

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:39
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام -(حریف میطلبم حریف) *کربلایی جواد محمدی

288

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام -(حریف میطلبم حریف) حریف میطلبم حریف
چه کسی حاضر این پیکار

رقیب میطلبم رقیب
چه کسی اینهمه جرات داره

کی به غیر از من میتونه
این علم رو از زمین برداره

منم عباس علی فرزنده حیدر کرارم
کور خواندید که دست از سرتان بردارم

ابرمردم پیروز هر نبردم
سرم بالاس سینمو سپر کردم
برید خونه میدون جای بازی نیست
امون از اون لحظه ای که برگردم

منم ابوالفضل علی منم ابوالفضل علی
..............................................
بند دوم

کی مثال من تو میدون
جنگاوره تمام عیاره

با نگاه این چشمانم
کل لشگر تو تارو ماره

من همونم که با جرات
امون نامه ات رو کردم پاره

آی شمر بی صفت ، تو که از دور داری میخندی
مردی بیا جلو تا ببینم چند چندی

علمدارم کلی ادعا دارم
تموم عمر از امیه بیزارم
به گمونم اینکه خیلی ترسیدی
که من شاگرد حیدر کرارم

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 14:47
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور قمر منی بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(تا محشر پرچمش بالاس یا ابوفاضل) * طاها تحقیقی

269
1

شور قمر منی بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(تا محشر پرچمش بالاس یا ابوفاضل) ?بند اول:

تا محشر پرچمش بالاس (یا ابوفاضل ۲)
رَحِمَ الله عَلَی الْعباس (یا ابوفاضل ۲)

ساقی قمره
ما همه فانی و باقی قمره
وقتی کربلا بهشت عالمه
یعنی سیّد عراقی قمره

دل و دلداره
تجلی ایثاره
فراتر از افکاره، ابوفاضل

نور آفاقه
معلم اخلاقه
روی لب عشّاقه، ابوفاضل

یا قمر العشیره

?بند دوم:

تکرار هیبت مولاس (یا ابوفاضل ۲)
رَحِمَ الله عَلَی الْعباس (یا ابوفاضل ۲)

محشر قمره
غالب و یک تنه لشکر قمره
تو رگاش میجوشه غیرت علی
پسر فاتح خیبر قمره

یل قهّاره
امیرِ لافرّاره
وَ ثانی کرّاره، ابوفاضل

دم طوفانه
که صاحب عنوانه
دلاوره میدانه، ابوفاضل

یا قمر العشیره

?بند سوم:

حامی پسرِ زهراس (یا ابوفاضل ۲)
رَحِمَ الله عَلَی الْعباس (یا ابوفاضل ۲)

زیبا قمره
یوسف عرش معلی قمره
تو لغت نامه باید که بنویسن
معنی واژه سقا قمره

سر و سرداره
که در وفا معیاره
فضائلش بسیاره، ابوفاضل

وزیر شاهه
که جانفدای راهه
حضرت ثاراللهه، ابوفاضل

یا قمر العشیره

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(ای پسر شیر خدا اباالفضل) * طاها تحقیقی

1595
2

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(ای پسر شیر خدا اباالفضل) ای پسر شیر خدا اباالفضل
کفیل آل مرتضی اباالفضل
قوّت بازوت میشه صد برابر
وقتی رقیه میگه یا اباالفضل

ای ساقی وفادار
میر و علمدار
تفسیر ایثار، عباس

ای فاتح جگردار
پیروز پیکار
ثانی کرّار، عباس

ای جانم اباالفضل
جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس

??بند دوم:

ای یلِ حامل الْلِّواء، اباالفضل
ماه منیر کربلا، اباالفضل
هرچی که از فضائلت بگن باز
نمیشه حقِ تو ادا، اباالفضل

ای حامی ولایت
کوه شجاعت
معنای غیرت، عباس

ای کعبه ی فضائل
حیدر شمائل
زهرا خصائل، عباس

ای جانم اباالفضل
جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس

??بند سوم:

مجری عدل مرتضی، یا مهدی
منتقم خون خدا، یا مهدی
با انتظار فرج تو وَ الله
بالا میره طاعات ما، یا مهدی

ای وارث پیمبر
صمصام حیدر
خون خواه مادر، مهدی

تو رهبره قیامی
نور الْاَنامی
حُسن ختامی، مهدی

ای جانم یا مهدی
جانم یا مهدی جانم یا مهدی، مهدی(عج)

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:32
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(شیره با وقار و مردِ حماسه، قمر الله) * طاها تحقیقی

628

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(شیره با وقار و مردِ حماسه، قمر الله) ?بند اول:

شیره با وقار و مردِ حماسه، قمر الله
از نگاش یه لشکری تو هراسه، قمر الله
وقتی رفت با غضبش توی میدون، یلِ حیدر
عمره دشمنارو کرده خلاصه، قمر الله

احدی، ندیده مثله حضرته قمر
به علی، کشیده زور و قدرته قمر
(دشمنو، نا امید کرده هیبته قمر۲)

بدرالدجا، قمر
باب الرجا، قمر
کهف الورا، قمر، ابوفاضل

والا مقام، قمر
واجب سلام، قمر
حرز الامام، قمر، ابوفاضل

یا سیدی یا عباس

?بند دوم:

پهلوانِ با ابهت و بی باک، قمر الله
فارِس زمین و فاتحِ افلاک، قمر الله
یادگاره حضرت ابوتراب، ابوفاضل
دشمنو با نعره هاش میکنه خاک، قمر الله

تا اومد، توی معرکه به پا طوفان شد
خفقان، حاکم شلوغیِ میدان شد
(رجزش، عامل ولوله و طغیان شد۲)

تاج ادب، قمر
زهرا نسب، قمر
حیدر لقب، قمر، ابوفاضل

رب الغضب، قمر
کوه جذب، قمر
فخر عرب، قمر، ابوفاضل

یا سیدی یا عباس

?بند سوم:

وارث دین و ولایت حیدر، یا حسن جان
آیِنه دارِ صلابتِ حیدر، یا حسن جان
خم ابروی تو برّنده مثلِ، ذوالفقاره
توو رگات میجوشه غیرت حیدر، یا حسن جان

به سرت، تا میبندی سربند یا علی
دشمنت، فراری میشه بی مُعَطّلی
(مثه تو، ندیده هیچکس تا حالا یلی۲)

ای بی بدل، حسن
ضرب الاجل، حسن
شیر جمل، حسن، یاحسن جان

شاه و ولی، حسن
دوّم علی، حسن
لم یزلی، حسن، یاحسن جان

یا سیدی یا حسن جان

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 طاها تحقیقی

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(عباس، ای علوی تبار) * طاها تحقیقی

522

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(عباس، ای علوی تبار) ?بند اول:

عباس، ای علوی تبار
کوهِ، جنم و اقتدار
خشم و، برق نگاهِ تو
تیزه، شبیه ذوالفقار

طوفان اباالفضل، مرد مردان اباالفضل
ساقی لشکر، شیر میدان اباالفضل
کرّار اباالفضل، سر و سردار اباالفضل

خدای غیرت، ای علمدار حسین
تا لحظه ی شهادت، وفاداره حسین
تویی تنها سپاه و هواداره حسین

یا اباالفضل یا مولا

?بند دوم:

عباس، معنیِ مرحمت
هستی، لایق منقبت
ساقی، ای آخره مرام
ایول، داری تو معرفت

محشر اباالفضل، خوده حیدر اباالفضل
فخر میفروشه، به تو مادر اباالفضل
آقا اباالفضل، یل و سقا ابالفضل

تو مه سیمایی و ملقب به قمر
و حامیِ ظُعَیْنه ابوالقِربه قمر
رجزخونی و تاج سره کعبه قمر

یا اباالفضل یا مولا

?بند سوم:

عباس، شاه و ارباب من
شور و، مستیِ ناب من
هر وقت، که زدمت صدا
مولا، دادی جواب من

جانم اباالفضل، ضربانم اباالفضل
اسم تو میده، هیجانم اباالفضل
یارم اباالفضل، کس و کارم اباالفضل

به پای عشقت عمریه سینه زنم
شده وقف عزای تو این جون و تنم
تو آقامی و واست اویس قرنم

یا اباالفضل یا مولا

  • چهارشنبه
  • 29
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 18:15
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

سبک شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(بهتر از تو مگه داریم تو کرامت ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

356

سبک شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(بهتر از تو مگه داریم تو کرامت ) بند اول ؛

بهتر از تو مگه داریم تو کرامت
بهتر از تو مگه داریم تو رفاقت
بهتر از تو مگه داریم یاابافضل
بهتر از تو مگه داریم تو شجاعت

سقای دشت کربلا
چشم به دستای تو ام
ولله افتخارمه
خاک کف پای تو ام

ابالفظل

ساقی کرمیُ ، مدافع حرمیُ، سایه رو سرمیُ یاابافظل
ذکر مادرمیُ ، تو شاه محترمیُ ، امید آخرمی یا ابالفظل

یا سیدی یاابافظل

بند دوم ؛

ندیدیم رو دست تو آقا ابالفظل
ندیدیم غصه وغم ما با ابالفظل
ندیدیم ما توی تاریخ از تو بهتر
ندیدم گره گشا جز یا ابالفظل

ساقی طفلان حسین
روی لبم دم‌ توعه
هر کی که حرفش برسه
یقینا آدم توعه

ابالفظل

ذکر منجلیو در ادب تو اولیُ
فرزند علی یلیُ یاابافظل
بهترین سخنی عشق شاه بی کفنی
شاگرد امام حسنی یاابافظل

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 20:28
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(از روز ازل گشته مقرر چنین ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

227
-1

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(از روز ازل گشته مقرر چنین ) بند اول ؛

از روز ازل گشته مقرر چنین
باشی قمرالله به روی زمین
تا سمت خدا پر زده ایم با دم
مولانا ابافضل یل ام بنین

علم کشا میون دارا
تحت لوای توعن آقا ابالفضل
مردونگی مشتیگری
معنای این حرفها میشه یا ابافضل

بلاگردون چشمونت ایل منه
یه عمره بابام واسه تو سینه زنه
چشام به لطف دستای تو روشنه

یاابافضل یاابافضل

بند دوم ؛

سردار امیر لشکر بی قرین
هستند شهدا رکاب ، هستی نگین
ماها به کنار ارمنی ها هم میگن
ذکر یا ابافضل یل ام البنین

از آدم ابوالبشر
تا آخرین نفر نمیشه ابالفظل
دنیا و آخرت داره
هر کسی که بمونه پیشه ابالفظل

توای مه سیما قربون روی توام
همه آدم شن من کلب کوی توام
تو دام پیچو تاب گیسوی توام

یاابافضل یاابافضل(ع)

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:03
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
کربلایی محسن پور جهانگیر

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(خدا براش ساخته هر کی به پات افتاده ابالفضل ) *کربلایی محسن پور جهانگیر

327

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(خدا براش ساخته   هر کی به پات افتاده ابالفضل ) بند اول ؛

خدا براش ساخته
هر کی به پات افتاده ابالفضل
خوب جایی دل باخته
اون که بهت دلداده ابالفضل

یا ابوفاضل همه عالم زیر نگین و نگاهت
یاابوفاضل هر چی بزرگه میگه هست غلامت
یاابوفاضل سند قلبمو زدم به نامت

زندگی دنیا آخرت و عقبا
تضمینه تا آقا تورو دارم ابالفضل
ای کرم دائم عاملی عالم
ماه بنی هاشم کسو کارم ابافظل

بند دوم ؛

خدا براش خواسته
هر کی غلام درته ابالفضل
راه غمو بسته
اون کسی که نوکرته ابالفضل

یاابوفاضل قسم راست تمومی مایی
یاابوفاضل کاشف الکرب عزیز خدایی
یاابوفاضل غبطه حال همه شهدایی

ساقی العطشانی دردی درمانی
خسرو خوبانی دل و دلبر ابافظل

مظهر ایمانی جانی و جانانی
ضربه تو آنی مثل حیدر ابافظل

بند سوم ؛

تو جنگا ترسیده
مصافت هر کی اومده ابافضل
نیومده دیده
سر از رو پیکرش زده ابافضل

یاابوفاضل دشمن از ترس تو پا ب فراره
یاابوفاضل غضب و خشم تو دمار دراره
یاابوفاضل اون دو چشمات یه ذوالفقاره

میمنه و میسر دست توعه لشکر
میگه علی اکبر جان به عمو ابالفضل
لشکر ثارالله توی نبرد آقا
نمیزنی ولله با علی مو ابافظل

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 21:46
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(شمس و قمر ابوترابی) * رضا نصابی

544

شور قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(شمس و قمر ابوترابی) شمس و قمر ابوترابی
مفهوم بلند آفتابی
خشکی ز قدومت شده دریا
والله که آبروی آبی

بالاترین قسم برا آذریا ابوالفضله
روزیه سفره های ما همیشه با ابوالفضله
عالم فدای این عموی نازنین و دلربا
ذکر مدام لبهای رقیه یا ابوالفضله

هم زبون رقیه
عموی مهربون رقیه
دادی نشون به هر یل شامی
که تویی پهلوون رقیه

یاسیدی یاابوالفضل
.........................
بند دوم

فرمانده ی گردان یمینی
شاگرد امیرالمومنینی
عالم شده مات قد و بالات
الحق که یل ام البنینی

حاتم مرید هیبت و مقام ابوالفضله
لقمان اسیر شوکت و کلام ابوالفضله
رقیه میزنه مهر پادشاهی پیشونیه
هر کس که نوکرو پیر غلام ابوالفضله

با مرامی ابوالفضل
واجب الاحترامی ابوالفضل
تکیه زده به تو خود ارباب
بزا بگم امامی ابوالفضل

یاسیدی ابوالفضل

  • سه شنبه
  • 4
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 22:02
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور مولا علی(ع) و قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(مطلوب مطالب علی ولی ا...) * مرتضی سراوانی گرگانی

317

شور مولا علی(ع) و قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(مطلوب مطالب علی ولی ا...) مطلوب مطالب علی ولی ا...
مکتوب مکاتب علی ولی ا...
در خیبر و بدر و احد قاعده این است
بر معرکه غالب علی ولی ا...

غالب کل غالب
شیر ذوالمناقب
ضربت ذوالفارش
رعد و برق ثاقب
علی ابالعجایب
مظهرالغرایب
به اسم اعظم او
سجده گشته واجب

توی دل لشگر میشه همهمه
میزنه به میدان چه بی واهمه
توی هر حمله رو لب هاش جاریه
صدوسی و پنج بار ذکر فاطمه

علی مولا علی مولا ۸

ای ذکر نوافل علی ولی ا...
زینت به محافل علی ولی ا...
با عشق تو و عشق اولاد تو مولا
در سینه تپد دل علی ولی ا...

دلبر دلبرانی
علم بی کرانی
مات تو هر دوعالم
وقت خطبه خوانی
تو عالم علومی
فوق هر بیانی
بلد به سرّ عرشُ
راهِ آسمانی

بر راس قله ی حکمت و یقین
شاگرد درس تو جبریل امین
منشا علمی و پای منبرت
پیغمبران زدند زانو بر زمین

علی مولا علی مولا۸

آیینه ی حیدر ابالفضل علمدار
رویینه ی* حیدر ابوالفضل علمدار
بعد از حسنین زینبین هک شده نامش
بر سینه ی حیدر ابالفضل علمدار

ابالادب ابالفضل
ذوالغضب ابالفضل
اصالتا خوش اصلُ
خوش نصب ابالفضل
ای ماه شب ابالفضل
فخر رب ابالفضل
چشم و چراغ و عشقه
زینب ابالفضل

نافذالبصیرةدر دین استوار
معنیِ غرشه تیغ ذوالفقار
میزنه به قلب لشگر با غضب
همه لشگریان میگن الفرار

یا ابالفضل یا ابالفضل(ع)

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 12:05
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

روضه تاسوعا -(بهم میگن افتادی رو خاک ، ای پهلوون ام‌البنین ) * صادق بچم

352

روضه تاسوعا -(بهم میگن افتادی رو خاک ، ای پهلوون ام‌البنین ) بهم میگن افتادی رو خاک ، ای پهلوون ام‌البنین
باور نکردم این حرفا رو ، کی دیده ماهو روی زمین؟
حتما دست نداشتی که ، دست به کمر شد برادرت
حتما دست نداشتی که ، یه عده ریختن دور و برت
حتما دست نداشتی که ، شده شکسته فرق سرت
نشد که آب بیاری واسه ، لبای خشک اصغر
خیلی غصه خوردی لابد ، الهی بمیرم مادر
______

وقتی شنیدم از این و اون ، روی زمین افتاده علم
رفتن اسیری همه حرم ، شهادت تو شد باورم
حتما تو خوردی زمین که ، حسین من زمین‌گیر شد
حتما تو خوردی زمین که ، زینبم اینطوری پیر شد
حتما تو خوردی زمین که ، شش‌ماهه با تیر سیر شد
آب شدی از خجالتِ روضه‌ی خلخال و معجر
خیلی غصه خوردی لابد ، الهی بمیرم مادر
______

پناه اهل خیمه بودی ، رو غیرتت حساب می‌کردن
کی فکرشو می‌کرد روزی ، سرت رو به نیزه ببندن
روی نیزه پیر شدی تا ، از روی نی ربابو دیدی
روی نیزه پیر شدی تا ، روی دستا طنابو دیدی
روی نیزه پیر شدی تا ، مجلس شرابو دیدی
می‌خندیدن به اشکای ذریه‌ی پیغمبر
خیلی غصه خوردی لابد ، الهی بمیرم مادر

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه حماسی تاسوعا قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(با شکوه و صلابت،با جلال و ابهت) * مرتضی سراوانی گرگانی

409

زمینه حماسی تاسوعا قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(با شکوه و صلابت،با جلال و ابهت) با شکوه و صلابت،با جلال و ابهت
میرود سمت میدان،میخروشد چو طوفان
کوه مردی و غیرت

نسیم تنش عطر سحر،جمال زیبایش چو قمر
دخیل دست خدایی اش،شده قبضه ی تیغ دوسر

در رگش، خون علی بن ابیطالب است
بر عدو، دست یداللهی او غالب است
وقت رزم، ان یکاد،ورد زبان ام المصائب است

یاقمرالعشیره،جانم ابالفضل
###

تا که پا در رکاب است،عرصه یوم الحساب است
قدرت بازوانش،گره ابروانش آیه های عذاب است

خم ابرویش وقت غضب،تداعی گر شاه عرب
به وقت نهیب و رجزش،رَوَد لشکری رو به عقب

میمنه، پر شده از طنین تکبیر او
میسره، به گوشه چشمی شده تسخیر او
دین حق، زنده شد، با مدد دست علمگیر او

یاقمرالعشیره، جانم ابالفضل
###

در دلش انقلاب است، صحن چشمش پرآب است
آبرو را به دندان، گرفته بین میدان فکر طفل رباب است

دو گلدسته اش به روی خاک،شده مات مشک سینه چاک
خیمه شده ماتمکده از،نالۀ اخا ادرک اخاک

علقمه، شاهد ایثار و فداکاری است
گرچه دست ندارد و زخم سرش کاری است
لشکر از غیرت و هیبت چشمان او فراری است

یاقمرالعشیره،جانم ابالفضل(ع)

  • یکشنبه
  • 23
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 15:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

شور شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(ارمنی ها همه نوكر اباالفضل) * میلاد قبایی

332

شور شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(ارمنی ها همه نوكر اباالفضل) ارمنی ها همه نوكر اباالفضل(ع)
مادرم كنيز مادر اباالفضل(ع)
ذكر معجزات محشره اباالفضل(ع)
باوفاترين برادره اباالفضل(ع)
با وفا با مرام / ای پناه امام
ذكرم اينه مدام / عشق عليه السلام ۲
با علم اباالفضل(ع)
ميرم اربعين پياده حرم اباالفضل(ع)
ذكر هر روز و شب مادرمه اباالفضل(ع)
توو مسير عشق، ثابت قدمه اباالفضل(ع)
ابوفاضل يا عباس(ع)

ناخدای كشتی نجات اباالفضل(ع)
به خدا كه جون ميدم برات اباالفضل(ع)
اسمتو ميگم با نوكرات اباالفضل(ع)
رد ميشم از رو پل صراط اباالفضل(ع)
ای يل با جگر / روی تو چون قمر
برتر از هر بشر / حيدر از هر نظر ۲
صف شكنه اباالفضل(ع)
ميدونو به هم ميريزه يه تنه اباالفضل(ع)
آخه شاگرد داداشش حسنه اباالفضل(ع)
بايدم رو عرش، پرچم بزنه اباالفضل(ع)
ابوفاضل يا عباس(ع)

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 11:01
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

واحد شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(خیلی خیلی سخته که تنها امیدت نااُمید شِه) * بهمن عظیمی

395
1

واحد شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(خیلی خیلی سخته که تنها امیدت نااُمید شِه) خیلی خیلی سخته که تنها امیدت نااُمید شِه
توی اوج بی کسی تنها برادرت شهید شِه
خیلی سخته که به اشک چشمای تَرِت بخندن
بدتر از اون اینه به مرگِ برادرت بخندن
علمدارم ...
شکستم از کَمَر تو رو کُشتن
چهار هزار نفر تو رو کُشتن
لشکرم و پاشیدن از هم
خبر داری ...
سهم تو که شکسته بالی شد
پشتم با رفتن تو خالی شد
از داغ تو شد قامتم خَم
تو بودی حامی و یارم / اباالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل ۲

تا زمین افتادی یه لشکر باهم ریختن سرِ تو
اِنقَدَر تو رو زدن که مُختصر شد پیکر تو
هرچی عقده داشتن و انگار سر تو خالی کردن
از غمِ بی کسیِ برادرت خوشحالی کردن
علمدارم
رحمی به اشک چشم خواهر کن
فکری به حال علی اصغر کن
به پا شده توو خیمه غوغا
بدون تو
جَسور میشه دشمن برا غارت
بی کس میشه خواهرِ آوارت
بلند شو تا بلند شم از جا
گِرِه افتاده به کارم / اباالفضل ای علمدارم
ابوفاضل ابوفاضل ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 17:11
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

نوحه شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(تمام نخلستان ، گرفته عطر ياس ) * علی صالحی

275

نوحه شهادت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(تمام نخلستان ، گرفته عطر ياس ) تمام نخلستان ، گرفته عطر ياس ۲
فتاده روى خاک ، دو بازوى عباس ۲
در علقمه غوغا شد - حسين دگر تنها شد ۲
(واويلتا واويلا) ۲

به يک طرف مشک و ، به يک طرف پرچم ۲
ز ضربتى سنگين ، قمر شده مبهم ۲
غبار و خون بر مويش - سوا ز هم ابرويش ۲
(واويلتا واويلا) ۲

تن حرم لرزيد ، عمود دين افتاد ۲
امير نام آور ، ز صدر زين افتاد ۲
حراميان مى خندند - به پهلوان مى خندند ۲
(واويلتا واويلا) ۲

  • پنج شنبه
  • 27
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 23:00
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد