اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

زمینه حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای جواد مقدم -( روضه خون مشکت شده وارونه نگاهم ) *

5189
4

زمینه حضرت ابوالفضل علیه السلام با صدای جواد مقدم -( روضه خون مشکت شده وارونه نگاهم ) روضه خون مشکت شده وارونه نگاهم
افتاد علم از دست که علمدار سپاهم
مدیون لب خشک تو دریا شده عباس
از داغ غم تو کمرم تا شده عباس
با پره تو انگاری پرم شکست
مثل سرت پشت لشکرم شکست
تو خیمه ها بغض دخترم شکست
اگه بهت داره میرسه صدام
پاشو بازم سقایی بکن برام
پاشو ببین میخندن به گریه هام
برادرم عباس دلاورم
با این دل خون و با همین قد خمیده
دستات و می بوسم میذارم روی دو دیده
ای کاش نمیدیدم رو سرت جای عموده
راستی یا ابالفضل مادرم اینجا نبوده
حس میکنم بوی یاس پرپر و
کنار تو بوده گویا مادر و
راحت بکش نفس های اخر و
اگر چه که داغت روی قلبمه
قبول باشهای اقای علقمه
بوسیدن خاک پای فاطمه
برادرم عباس دلاورم
بعد تو دی

  • پنج شنبه
  • 6
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 05:41
  • نوشته شده توسط
  • علی کفشگر فرزقی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 محسن عرب خالقی

حضرت عباس(ع)مدح و شهادت -( به غير نام ابالفضل هيچ نامي نيست ) * محسن عرب خالقی

3100
4

حضرت عباس(ع)مدح و شهادت -( به غير نام ابالفضل هيچ نامي نيست ) اگر شبي ز جمالش نقاب بردارد
فلك نگاه خود از آفتاب بردارد

اگر كه قطره اي از آب مشك او برسد
خدا ز اهل جهنم عذاب بردارد

به غير نام ابالفضل هيچ نامي نيست
كه اينچنين ز دلم اضطراب بردارد

كسي كه نقش نگينش حسين شد بي شك
ز خاك علقمه بايد ركاب بردارد

به سنگفرش حريمش هر آنكه معتقد است
اگر كه آب بريزد،گلاب بردارد

قلم شده است دو بازوي او كه در محشر
بيايد و ز محبان حساب بردارد
**
زمان زياد نمانده براي شش ماهه
خدا كند بتواند كه آب بردارد

براي بوسه ز چشمان ساقي سرمست
ببين سه شعبه چگونه شتاب بردارد

شاعر : محسن عرب خالقی

  • جمعه
  • 7
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:12
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه شور حضرت عباس(ع) -( بیـــا / دیگه مشکم آبـی نداره ) * علی اصغر رفیعی

1340

زمینه شور حضرت عباس(ع) -( بیـــا / دیگه مشکم آبـی نداره ) بند اول

علقمه
دیگه شده غوغـــــا
طوفانیــــه دریـــــا (2)
امــانت زهــــــــــرا
رو شونه ی سقــّـــا

صحـرا سـراب سـراب
رقیـــــه نداره تـــــاب (2)
میخونه همش ربــاب
اصغر بخواب بخواب

بخواب / همـــــه چشمــا در انتـظاره
بخواب / عمو جون دریارو میـــــاره (2)
بخواب / عمـو حـرفش نشـد نــداره

مدد / یل ام البنین اباالفضل (4)

دانلود سبک

  • شنبه
  • 8
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شور حضرت عباس(ع) -( منو بااسم کوچيکم بشناس ) * سیدمعین حسنی طیبی

2244
3

شور حضرت عباس(ع) -( منو بااسم کوچيکم بشناس ) اي نگار بي قرينم
نام تونقش نگينم
ريزه خورسفره ي تو
سائل ام البنينم
ميزنم به سروسينم
تانفس اخرينم
عاقبت بخيري روتو
نوکري تو ميبينم

علم توبالاترازعرشه
زيرپاهات چشماي من فرشه
توي ميدون جنگ ورزم هيچ کس
نميتونه مثل تو حيدر شه

رولبت تکبيره
به دستت شمشره
هرکسي به نبردت مياد ميميره
مثل حيدرشيري
اقا بي نظيري
جون خيلي هارو باچشمت ميگيري

جان اباالفضل (ع)

قربون دست قلمت
گنبد گلدسته حرمت
روسرمه ازکودکي
سايه ي لطف وکرمت
هرچي دارم عطاي تو
زندگيمم فداي تو
بيشترازاوصاف ديگه
زبونزده وفاي تو

توروميخوام ازروعقل واحساس
منو بااسم کوچيکم بشناس
چه به جادروصفت گفتن اقا
رحم الله عمي العباس(ع)

به عشقت اسيرم
به زلف

  • جمعه
  • 5
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 19:30
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمزمه)ای یار و یاورم ز جا برخیز * محمود اسدی

1979
1

(زمزمه)ای یار و یاورم ز جا برخیز ای یار و یاورم ز جا برخیز
ای میر لشکرم ز جا برخیز
آب آور حرم ز جا برخیز
آه و واویلا
علی تو گهواره شده بی حال
ازتشنگی میزنه پروبال
مادر او زده لبش تبخال
آه و واویلا
داره می میره اصغرم،عباس
یه کاری کن برا حرم عباس
*****
بی دستی ات را دشمنان دیدند
کنار جسمت همه خندیدند
دستای حرمله رو بوسیدند
پاشو ابالفضل
میخوره سیلی دخترم بی تو
میره رو نیزه اصغرم بی تو
میره اسیری خواهرم بی تو
پاشو ابالفضل
حرامیا رو به حرم کردن
به دنبال گوشواره می گردن
*****
کسی ندیده تشنه لب سقا
تشنه دهد جان بر لب دریا
پاشو بجون مادرم زهرا
خیز ای علمدار
آب از خجالت لبت شد آب
اهل حرم ز داغ تو بی تاب
با رفتنت زینب ندارد خواب
خیز ای

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 22:18
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمود اسدی

(زمینه)ای دل شکسته دلم شکستی * محمود اسدی

1204
3

(زمینه)ای دل شکسته دلم شکستی ای دل شکسته دلم شکستی
ای نور دیده،دیده ات بستی
یا ابوفاضل

بی تو روز من،مانند شام. است
بعد تو عباس،کارم تمام است
یا ابوفاضل

سربسته گویم در حرم اصغر
از عطش زد نفس های آخر
یا ابوفاضل

من شدم مانوس با اشک و ناله
منتظرت در خیمه سه ساله
یا ابوفاضل

بی تو روی او می شود نیلی
طفلم ندارد طاقت سیلی
یا ابوفاضل

چون فرق تو پشتم دو تاشد
در حرم پای نامحرم وا شد
یا ابوفاضل
****
شائق

  • جمعه
  • 16
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 00:15
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
 محمدرضا سروری

آب رسانم -(نه دست دارم ، نه مشک دارم ، آب رسانم) * محمدرضا سروری

1425

آب رسانم -(نه دست دارم ، نه مشک دارم ، آب رسانم) آب رسانم
نه دست دارم ، نه مشک دارم ، آب رسانم
نه چشم دارم ، که اشک بارم ، ز دیدگـانم
نه آب دارم ، نه تاب دارم ، به جسم و جانم
که بی قرارم ، که شـرمِسارم ، ز کودکـانم
مشـک حرم پاره گشته به یک باره
بـُرده مـرا چـاره غصـّـة بـی آبـی
تیـره شـده روزم دیده به آن دوزم
سینه به غم سوزم زین همه بی تابـی
تشنـه علی مانده شعرِعطش خوانده
خیمـه هـراسانده رفتـه ز شادابـی
مشک ندارم آبی رسانم
نه دست دارم ، نه مشک دارم ، آب رسانم
****
چهره به خون شویَم نالـه ز دل گویم
هـر طرفـی جویم پـاره سبویـم را
دسـتِ مـرا از تن کرده جدا دشمن
بسته دوچشمِ من تیـر عـدویـم را
یـادِ لـبِ یــارم تشنـة دیــدارم
آهِ شـــرربــارم بست

  • یکشنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 10:58
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

غزل حضرت ابالفضل العباس(ع) -(مردِ مشگل گشا اباالفضل است ) * رضا رسول زاده

1186

غزل حضرت ابالفضل العباس(ع) -(مردِ مشگل گشا اباالفضل است ) مردِ مشگل گشا اباالفضل است
دردها را دوا اباالفضل است
ذکر تسبیح عارفان، اَلله
ذکر تسبیح ما اباالفضل است
شُهداء غبطه میخورند به او
مَلکِ کبریا اباالفضل است
آنکه بابُ الحسین هست و مرا
می بَرد کربلا اباالفضل است
تشنه لب در کنار علقمه با
دستهای جُدا اباالفضل است
شرمگین از سکینه و اصغر
تا به روز جزا اباالفضل است
دستگیر است اگر چه بی دست است
پسر مرتضی اباالفضل است

  • سه شنبه
  • 27
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 12:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(تو بودی مونس و روح و روانم) * حسن ثابت جو

856

دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع) -(تو بودی مونس و روح و روانم) دوبیتی شهادت حضرت ابالفضل(ع)
تو بودی مونس و روح و روانم
تو بودی در حرم تاب و توانم
غم هجر برادر سخت باشد
گمانم بعدِ تو زنده نمانم

  • جمعه
  • 30
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 23:53
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 جابر عابدی

دوبیتی و رباعی های شب تاسوعا- امام زمان (عج) و حضرت ابالفضل (ع) (جابر عابدی) * جابر عابدی

6565
6

دوبیتی و رباعی های شب تاسوعا- امام زمان (عج) و حضرت ابالفضل (ع) (جابر عابدی) یا نور

سرچشمه ی اشک و شور و احساس تویی
یادآور عشق اشجع الناس تویی
بر دست بریده همچنان گریانی
سرلوحه ی عاشقان عباس تویی
----------------------
به شوق دیدنت نجوا گرفتیم
میان مجلس تو جا گرفتیم
شما فرموده ای حتماً می آیی
بیا که روضه ی سقا گرفتیم
----------------------
برگرد به خیمه ای کس و کار حسین
عباس دلاور من ای یار حسین
پشت من و خیمه ها شکست از وقتی
دست تو جدا شد ای علمدار حسین
----------------------
دلیرم،‌ یاورم، مردی ابالفضل
تو که جان بر لبم کردی ابالفضل
تنت را زیر بار تیر دیدم
حسابی پر درآوردی ابالفضل

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 02:34
  • نوشته شده توسط
  • قاصد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

پیش مظلوم شب نهم محرم -(سالار دین احمدی) * قاسم نعمتی

3038
4

پیش مظلوم شب نهم محرم -(سالار دین احمدی) سالار دین احمدی
خیرالناس یاسیدی
تو سالار زینبی
امید قلب زینبی

پیش مظلوم شب نهم محرم

یا عباس یابن الحیدر

سردار و میر لشگر
ای ساقی آب آور
ای فرزند شیر خیبر
دستت افتاد از پیکر
ای شافع روز محشر
ام البنین را کن خبر
فاطمه شد بر تو مادر

پیش مظلوم شب نهم محرم

علمدار ابالفضل

سپه دار اباالفضل
دلاور اباالفضل
ای بی دست اباالفضل
آب آور اباالفضل

پیش مظلوم شب نهم محرم

ای باوفا ابوالفضل

صاحب لوا ابوالفضل
دخیل یا ابوالفضل
باب نجات ابوالفضل
جان به فدات ابوالفضل

  • یکشنبه
  • 17
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

متن شعر روضه‌ حضرت عباس علیه السلام -(نِیزها رو گرفته بودن داداش) * بهنام‌ نعمتی

1135
1

متن شعر روضه‌ حضرت عباس علیه السلام -(نِیزها رو گرفته بودن داداش) نِیزها رو گرفته بودن داداش
دُرست به سمته تو همه نشونه
چشماتو چِش زدن داداش از آخر
که دیگه دلخوشی برام نمونه

یه وخ نبینم که تو شرمنده شی
هرچی باشه یَله اُم بنینی
تحملش سخته برام ببینم
دستو پا میزنیو رو زمینی

حتی تصورش برام مشکله
اگه یه لحظه پیشه من نباشی
اگه صدامو میشنوی هنوزم
تو رو خدا جواب بده داداشی

پاشو یه کاری کن برام برادر
پاشو که حرمله داره میبینه
چش انتظاری میکشن بچها
اللخصوص رقیه و سکینه

ترجیع:
عمومم خودش یه لشگرو حریفه
برای من آب میاره میتونه
رقیه با خودش میگف تو خیمه
عمومم سر قولی که داد میمونه
➖➖➖➖➖➖➖➖
به قلم بهنام نعمتی
محرم ۹۸

  • دوشنبه
  • 6
  • آبان
  • 1398
  • ساعت
  • 13:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
کربلایی جواد محمدی

شور حضرت عباس (ع) -(حیدر در هیبت ابوالفضل) *کربلایی جواد محمدی

2253
3

شور حضرت عباس (ع) -(حیدر در هیبت ابوالفضل) حیدر در هیبت ابوالفضل
صفدر در جرات ابوالفضل
محشر در سیرت ابوالفضل
شاهو عباس
غوغا در رشادت ابوالفضل
مولا در عبارت ابوالفضل
دریا در عنایت ابوالفضل
شاهو عباس

شاهان جهانند غلامان اباالفضل
افواج ملک خادم و دربان اباالفضل
ابر و مه و خورشید و فلک دست به سینه
هستند همه گوش به فرمان اباالفضل

مهرو قمر نرگس جادو قمر پیچش گیسو قمر قدرت بازو قمر قمر
دلجو قمر خم کج ابرو قمر حضرت یاهو قمر نغمه‌ هوهو قمر قمر

یاابوالفضل یاسیدی
.............................
بند دوم

میران هو الباقی ابوالفضل
درمان هو الشافی ابوالفضل
باران هو الساقی ابوالفضل
شاهو عباس

سرور هو الصاحب ابوالفضل
برتر هو القالب ابوالفضل
حیدر هو النائب ابوالفضل
شاهو عباس

لبهای حسین و حسن و حیدر کرار
بوسه زده بر دیده و دستان اباالفضل
هرگز نشود در دو جهان عاجز و محتاج
دستی که دخیل است به دامان اباالفضل

سرور قمر محشر محشر قمر بهترو برتر قمر حضرت حیدر قمر قمر
رهبر قمر مِحور کوثر قمر میزنه صد سر قمر الله اکبر قمر قمر

یا ابوالفضل یا سیدی

  • دوشنبه
  • 23
  • فروردین
  • 1400
  • ساعت
  • 21:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زبانحال امام در بالین حضرت اباالفضل(ع) -(بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من) * جودی خراسانی

2008
5

زبانحال امام در بالین حضرت اباالفضل(ع) -(بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من) بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من
نظر بگشا و بنگر یک زمان بر سوز آه من

زپشت زین چه افتادی شگست از بار غم پشتم
زجا خیز ای که در هر غم بدی پشت و پناه من

به بالینت اگر دیر آمدم اینک مرنج از من
که دورت کوفیان از چهار سو بستند راه من

به چشمم روز روشن تیره شد چون شب زداغ تو
گشا ای نور چشمان دیده بین روز سیاه من

بهر عضوت که آرم دست زان عضوت جدا باشد
کدامین سنگدل کشتت چنین ای بی پناه من

زبهر جرعه آبی سکینه بر در خیمه
ستاده منتظر آن طفل زار بی گناه من

خوشم از آنکه یکشب زندگی بعد توام نبود
اگر نه روز شب میشد زآه صبحگاه من

من آن طاقت ندارم کز خجالت دیده بردارم
بزیر تیغ خواهد بود بر رویت نگاه من

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

شور شب نهم -(بیا پناه حسین) * مجید آقاجانی

207

شور شب نهم -(بیا پناه حسین) بند ۱

بیا پناه حسین
بیا به سمت حرم
برادرم نگاهی کن
به چشمای ترم

نرو نرو
بیا پناه خیمه های من نرو
ببین میلرزه این صدای من نرو
میباره بارون از چشای من نرو

عباس من
پاشو برادرت رو اینجا یاری کن
فقط برای خیمه ها یه کاری کن
پاشو برای من علمداری کن

برادرم برادرم
_____________________________
بند ۲

دیدم که خوردی زمین
همون جا قلبم شکست
یه دنیایی دردو غم
اومد تو سینم نشست

پاشو پاشو
منو رها نکن پیشم بمون داداش
کمی به فکر این دل شکسته باش
ببین رقیه غصه داره تو چشاش

برادرم
تورو خدا پاشو بدون تو میمیرم
پاشو ببین میون لشگری اسیرم
نداری دستی تو که دستتو بگیرم

برادرم برادرم
_____________________________
بند ۳

تا وقتی خوردی زمین
تموم این دشمنا
هجوم اووردن همه
آتیش زدن به خیمه ها

تنهام نزار
پاشو دوباره مثل شیر رجز بخون
بازم قدم قدم کنار من بمون
پاشوببین چشام شده یه کاسه خون

نزار داداش
که نا امید بشه امید آخرم
داری میری آخه نمیشه باورم
ببین داره میخونه روضه خواهرم

برادرم برادرم

  • چهارشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 20:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 محسن حنیفی

نوحه قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(حال دلم ببین که روبه راه نیست) * محسن حنیفی

842

نوحه قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس(ع) -(حال دلم ببین که روبه راه نیست) سربند
حال دلم ببین که روبه راه نیست
هیشکی به غیر تو برام پناه نیست
تموم هستی منی میدونی
توی بساط من به غیر آه نیست
آه یا مظلوم
اسم تو بغضیه مونده توو گلوم
(آه یا عطشان
میخونه برا تو صاحب الزمان) ٢
لأَندُبَنَّكَ صَباحا / لأَندُبَنَّكَ مَساء
باید کشید آه اینجا / کشیده شد تنت رو خاکا
(آه مظلوم حسین - آه عطشان حسین) ٢

رو شونه داری بال آسمونی
میشه پناه این حرم بمونی
فدای اون لبای تشنه که گفت
"یا نفس! مِن بَعدِ الحسینِ هونی"
آه ای سقا
قمر منیر و نور خیمه ها
(آه ای سقا
ای علمدار غیور خیمه ها) ٢
بعد تو ای نماد غیرت / خواهرمون می‌ره اسارت
من میمونم تنهای تنها / به پیکرم میشه جسارت
آه عباس من

ای آسمونم چرا رو زمینی
دعام بوده که تو بلا نبینی
فدای اون لبای تشنه که گفت
"واللهِ إن قَطَعتُموا یَمینی"
آه ای سقا
دلمو گره زدم به این علم
(آه ای سقا
من فدای اون دو دستای قلم) ٢
حسینم و یه کوه دردم / عجیبه اینجا دق نکردم
من از خجالت آب میشم / دور رواق تو میگردم
آه عباس من

  • پنج شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1402
  • ساعت
  • 15:33
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

نوحه حضرت عباس * مرتضی محمودپور

442

نوحه حضرت عباس ◾نوحه سینه زنی
◾سبک(ابوالفضل باوفا)
◾شب تاسوعا

◾بنداول
ساقی کرببلا علمدار لشکرم
دستت از تن شد جدا ابوالفضل برادرم
واویلا واویلتا واویلا واویلتا(۲)

◾بنددوم
مشک بی آب ترا سوی خیمه برده ام
دیده ام غنچه های این باغ پژمرده ام
جان دادم در علقمه آمده تا مادرم
واویلا واویلتا واویلا واویلتا(۲)

◾بندسوم
پشت من از داغ تو علمدارم خم شده
در خیمه ذکر لب کودکان این دم شد
ای عموی مهربان ای یل نام آورم
واویلا واویلتا واویلا واویلتا(۲)

◾بندچهارم
ای پناه زینبم خیز و حالم را ببین
سکینه تا آمده بین ره خورده زمین
ای علمدار رشید بین چه آمد بر سرم
واویلا واویلتا واویلا واویلتا(۲)

#مرتضی_محمودپور
‌haajmorteza@

  • دوشنبه
  • 25
  • تیر
  • 1403
  • ساعت
  • 17:32
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای که آوره چشمان تو دریا می­شد) *

4686
11

شعر شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای که آوره چشمان تو دریا می­شد) ای که آوره چشمان تو دریا می­شد

‏غرق در نیل غمت حضرت موسی می شد

می­رسی دست نداری وکسی از پس نخل

‏با عمودی، به سر راه تو پیدا می شد

همه دیدند به روی بدن تو هر تیر

‏با چه زوری بغل تیر دگر جا می­شد

رفتی و باد سیاهی طرف معجر رفت

‏اول بی کسی زینب کبری می­شد

رفتی و با همه غربت خود حس کردم

‏بی تو ای پشت و پناهم کمرم تا می شد

مادرم آمد و عطر نفس علقمه ات

‏پر طرفدارترین روضه دنیا می شد
منبع:سایت حسینیه

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 11:21
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (از چشمه سارت آبرو پرکرد موسی) *

3052
4

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (از چشمه سارت آبرو پرکرد موسی) از چشمه سارت آبرو پرکرد موسی

‏عیسی رکابت را گرفت و رفت بالا

‏پشت زمین خوابید و سقف آسمان ریخت

‏وقتی ستون عمر تو افتاد از پا

‏بو صفحه پیشانی خیمه نشست

‏چین و چروک واضحی از داغ سقا

‏آب حیات بچه­ها خشکیده برگرد

‏تیغی بیاور قطع کن دست عطش را

‏دارد گلوی بغض­ها را می فشارد

‏داغ صدای خشکه طفل مادر ما

‏بی تو لباس علقمه پوسید بر تن

‏برگشت از نهر لبت شرمنده اما

‏دیدم عمودی روضه بالای سر خواند

‏از چشم خیس تیرها می ریخت، دریا

‏پای ضریح دستهایت زار می زد

‏در مجلس ترحیم آب مشک، زهرا

شاعر:روح الله عیوضی
منبع:سایت حسینیه

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 08:19
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای ساغر دل شکسته عباس) *

6083
9

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای ساغر دل شکسته عباس) ای ساغر دل شکسته عباس

در حسرت آب خسته عباس

عباس فدای غیرت تو

مات است فلک ز همت تو

ای آیینۀ ظهور حیدر

در چهرۀ توست نور حیدر

رفتی و مرا ز پا نشاندی

داغت به دل حرم نشاندی

تا چشم تو را دریده دیدم

در آن رخ یک شهیده دیدم

ابروی شکسته ات عجیب است

بعد تو برادرت غریب است

مانده نگه تو با اشاره

عباس به سوی مشک پاره

طفلی که به گاهواره باشد

بعد از تو گلوش پاره باشد

آغاز شود دگر جسارت

شد روزیِ زینبم اسارت

ممنون تو ای برادرم من!

جسم تو حرم نمی برم من

شاعر:جواد حیدری
منبع:سایت حسینیه

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:40
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ز سجایای تو انگار به ما هم دادند) *

2543
6

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ز سجایای تو انگار به ما هم دادند) امیر علقمه از صدر زین به زیر افتاد

میان لشگری از تیغ و نیزه گیر افتاد

دو دست زخمی او ماند و طعنه ی تکبیر

به یــاد مــنــزلت آیــه ی غــدیر افــتــاد

چقدر شِدت ضرب عمود سنگین بود!

دوبــاره چند تــرک بر دل کویــر افتاد

نگاه خسته و شرمنده اش به آقا گفت:

ببخش‎‏ْ، مشک حرم بین این مسیر افتاد

چگونـه پیکـر او را بـه خـیـمه هـا ببرد؟

حسین گریه کنان فکر یک حصیر افتاد

شاعر:وحید قاسمی
منبع:سایت حسینیه

  • دوشنبه
  • 29
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مدح حضرت عباس(ع)(بین شك كردگان اگر انداخت) *

2917

مدح حضرت عباس(ع)(بین شك كردگان اگر انداخت) بین شك كردگان اگر انداخت

چهره در چهره ی قمر انداخت

سلسله كوهِ هاشمی شد چون

دست در بازوی پدر انداخت

زلف را ریخت روی شانه ی باد

باد را بین دردِ سر انداخت

اكثر دشمنان خود را او

نه كه با تیغ، با نظر انداخت

از كمانی كه داشت از دستش

مژه اش تیر بیشتر انداخت

یكی از ترس او سپر برداشت

یكی از هیبتش سپر انداخت

آمد عباس نصف لشگر را

از تكاپو همین خبر انداخت

ظهر فهمید طعم مُردن را

هر كسی را كه در سحر انداخت

شیر را كرد شیرِ در كاسه

تا بنوشد در او شكر انداخت

شاعر:مهدی رحیمی
منبع:سایت حسینیه

  • دوشنبه
  • 29
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 13:39
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای‌ كه‌ غم‌ تو داده‌ بروز انكسار من‌) *

2796
6

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای‌ كه‌ غم‌ تو داده‌ بروز انكسار من‌) ای‌ كه‌ غم‌ تو داده‌ بروز انكسار من‌

برخیز و خود ببین‌، دل‌ بی‌ غمگسار من‌

برخیز و خود، شكستگی‌ قامتم‌ ببین

‌ زیر سؤال‌ رفته‌ همه‌ اقتدار من‌

ای‌ پاسبان‌ و پشت‌ و پناه‌ خیام‌ من‌

بی‌ تو شكست‌، شیشۀ‌ صبر و قرار من‌

صاحب‌ لوای‌ لشكرم‌، ای‌ صاحب‌ رجز!

خیز و به‌ اهتزار درآور، شعار من‌

چشم‌ خمار، باز كن‌ ای‌ ساقی‌ خموش‌!

باشد سبوی‌ مشك‌ تهی‌، آشكار من‌

ای‌ باب‌ حاجتم‌، به‌ توأم‌ حاجتی‌ بود

تنها بده‌، جواب‌ لب‌ شیر خوار من‌

جانا، گمان‌ مبر كه‌ تو افتاده‌ای‌ ز پا

زیرا كه‌ تا به‌ حشر، تویی‌ تك‌ سوار من‌

بعد تو دست ها به‌ جسارت‌ چو وا شود

زینب‌ به‌ تازیانه‌ رود از دیار من‌

خوش‌، بوی‌ یا

  • دوشنبه
  • 29
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست) *

3741
12

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست) برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست

با من بیا به خیمه نیازی به آب نیست

این مشک را بگیر و ببر خیمه و بگو

یک قطره هم نبود وَ دیگر رباب نیست

وقت غروب بعد تو و قاسم و علی

دیگر برای ناقۀ زینب رکاب نیست

آن لحظه لااقل تو ز جا خیز و خود بگو

بی رحم! جانشین النگو طناب نیست

حرفی بزن عزیز دلم دق نده مرا

این مشک پاره پاره برایم جواب نیست

شاعر:علی زمانیان
منبع:سایت حسینیه

  • دوشنبه
  • 29
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 15:19
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

زمینه و شور شهادت حضرت عباس(ع) با نوای حاج مهدی مختاری - (تو که داداش با وفایی) *

6435
16

زمینه و شور شهادت حضرت عباس(ع) با نوای حاج مهدی مختاری - (تو که داداش با وفایی) تو که داداش با وفایی2
تو رشادت انگشت نمایی2
واسه برگشتنت رقیه
چشم به راه تا تو بیایی2
رقیه از دنیا سیره2
تو نیای بی تو میمیره2
داداشم بلند شو از جات2
خیمه هامون جون بگیره2
عباس عباس،بی تو قلبم می گیره3
عباس عباس،حسین داره میمیره3
اونایی که نمی گریزن2
با تیرهای سمی تیزن2
به حال دست های بریدم
بازوهات اشک خون می ریزم
ابروی کشیده ی تو2
غرق خون دیده ای تو2
دلم مو آتیش کشیده2
دست های بریده ی تو2
عباس عباس،بی تو قلبم می گیره3
عباس عباس،حسین داره میمیره3
می گیرم تاب و توون از تو
ریخته خون بی امون از تو
اگر تیر از چشاشت در آرم2
فواره می زنه خون از تو2
جرم عاشقی همینه
خون فرقت روی زمینه
تو رو من نبردمت

  • سه شنبه
  • 21
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای بلند همیشه در بالا) * علی اشتری

4272
6

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (ای بلند همیشه در بالا) ای بلند همیشه در بالا
آسمان کبود عاشورا
قامت تو عمود خیمه عشق
چشم بد دور از این قد و بالا
رعد و برق نگاه تو طوفان
غرش مشک خشک تو دریا
دل گهواره از طپش افتاد
جلوه¬ای کن به کسوت سقا
اشک گهواره¬ها تو را خواند
ای به لبهای تشنگان آوا
نعره¬های فرات می گوید
پیکر تو شده گل صحرا
سوی خیمه بیا و آب آور
دل بکن از تبسم زهرا
شاعر:علی اشتری

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:51
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب
 مهدی رحیمی زمستان

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع)- (ابروانش مثل دو بال پرستو در هم است) * مهدی رحیمی زمستان

5572
4

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع)- (ابروانش مثل دو بال پرستو در هم است) ابروانش مثل دو بال پرستو در هم است
اینکه می آید چرا این قدر ابرو در هم است
گونه های آبدار وزلف در دست نسیم
شاخه های بید مشک وآلبالو در هم است
می وزد بر خاک تشنه مهربان وخشمگین
چشم هایش دسته ای از شیر و آهو در هم است
باد مویش می برد با گیسوانش باد را
آن قدر گیسو و باد وباد وگیسو در هم است
چند نقطه ناگهان باران وتیر وچشم وآه...
مرد سر اورده پایین تیر و زانو در هم است
غنچه غنچه لاله ویاس واقاقی برتنش
زخم تیر وزخم تیغ وزخم چاقو درهم است
شاعر:مهدی رحیمی

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 07:44
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (حساب می کنم امشب مساحت حرمت را) *

6420
21

مرثیه شهادت حضرت ابوالفضل(ع) (حساب می کنم امشب مساحت حرمت را) حساب می کنم امشب مساحت حرمت را

کدام هندسه ترسیم می کند کرمت را

کتاب عمر تو را با چه مایه ای بنویسم

کدام گوشه نهادم دو دست چون قلمت را

شروع می کنم امشب دوباره روضه بخوانم

کجا گذاشته ام مشک و شانه و علمت را

تو با چه زوایه هایی گذشتی از بغل آب

چگونه وفق دهم نغمه های زیر و بمت را

چگونه شد که تو بی آب آمدی ز شریعه

ندیده ام که یک بار بشکنی قسمت را

و بند می زند آن جا زنی که قبر ندارد

به دست های کبودش شکسته علمت را

شاعر:حجت الاسلام رضا جعفری
منبع:سایت حسینیه

  • سه شنبه
  • 30
  • آبان
  • 1391
  • ساعت
  • 04:48
  • نوشته شده توسط
  • مرتضی پارسائیان
ادامه مطلب

بحر طویل حضرت عباس -(آسمان خشک ولی زرد مثال لب عباس) *

15095
15

بحر طویل حضرت عباس -(آسمان خشک ولی زرد مثال لب عباس) یاعلی ادرکنی

آسمان خشک ولی زرد مثال لب عباس

ز طوفان عزا خورد شد این ساقۀ زیبای گل یاس

صدای نفس حضرت ساقی

برانداخته از شور همان زمزمه باقی

درختان همه از ماتم این ساقی تشنه

به سروسینه زنندو شکنند آن همۀ شاخۀ خودرا

و به زیره قدم حضرت زهرا

که بیامد به عزای علم میر علمدار کربلا

بریزند چو برگان خزان را

وزمین لطمه زنان....

خون فشان شد ازین برگ درختان

و تلاطم شده در مهریۀ حضرت زهرا

و خدا پرچم مشکیۀ غم انداخته بر صورت دنیا

همه در ارض و سما لطمه زنان دم بگرفتست قیامت

که ای اهل حرم میرو علمدار نیامد

و ز لب تشنگیۀ حضرت ساقی

خشک گشته چو گلویم , چونان محشر باقی

و به گلبرگ گرفتست نمی آب هما

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1390
  • ساعت
  • 07:54
  • نوشته شده توسط
  • مصطفی آزادوار(محب)
ادامه مطلب
 جابر عابدی

اشعار و مدایح حضرت عباس (ع) -( با دیدن تو چشم تری داشت شریعه ) * جابر عابدی

29

اشعار و مدایح حضرت عباس (ع) -( با دیدن تو چشم تری داشت شریعه ) با دیدن تو چشم تری داشت شریعه
در سینه دل پر شرری داشت شریعه
بنشست به رویش عرق شرم تو گویی
کز تشنگی تو خبری داشت شریعه
با شوق رسیدن به لبت ای یم رحمت
از تو جگر تشنه تری داشت شریعه
تا بر لب خشکت لب خود را برسانید
از تو عطش بیشتری داشت شریعه
بر دیدن گلهای سه روز آب نخورده
میرفت اگر بال و پری داشت شریعه
میدیدعطش با گل و با لاله چه کرده
در باغ ولا گر گبری داشت شریعه
با آب چه گفتی که به سوی علی اصغر
میرفت ولیکن نظری داشت شریعه
والله صدای عطش اهل حرم بود
گر همره خود همسفری داشت شریعه
آیت به روی آل علی بسته شد این آب
چون حاکم بیداد گری داشت شریعه

  • شنبه
  • 5
  • مهر
  • 1393
  • ساعت
  • 06:59
  • نوشته شده توسط
  • محمد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد