اشعار حضرت ابوالفضل العباس (ع)

مرتب سازی براساس

وقتی کنار علقمه سقا دلش شکست *

1600
3

وقتی کنار علقمه سقا دلش شکست وقتی کنار علقمه سقا دلش شکست
دیگر بهانه داشت که دریا دلش شکست
در خیمه دیده بود عطش موج می زند
حس کرد تا کمی خنکا را دلش شکست
دریا برای بوسه ز لب هاش تشنه بود
یک لحظه، یک امید، نه، دریا دلش شکست
مشکش پر آب کرد و روان شد به خیمه ها
اما چه شد چه دید خدایا دلش شکست
از بس که کرده بود تمنا ز مشک، تا-
-تیری رسید، مشک هم آن جا دلش شکست
ناگه عمود آمد و بر فرق او نشست
سقا سرش شکسته و زهرا دلش شکست
چشم حسین بر ره و این صحنه را که دید
آیا قدش شکست خدایا دلش شکست
یک لحظه خوب زینب خود را نگاه کرد
با یاد روزهای مبادا دلش شکست
شاعر:مهدی چراغ زاده

  • چهارشنبه
  • 6
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 17:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

شعر حضرت عباس (ع) -( گرفته است نگاهم به اشک دیده،وضو ) * لیلا سفیدیان

1942
0

شعر حضرت عباس (ع) -( گرفته است نگاهم به اشک دیده،وضو ) گرفته است نگاهم به اشک دیده،وضو
برای حرمت تفسیر عشق وتیغ وگلو

تو را به وسعت دریای عشق می بینم
سفیر حادثه ای،مملو از رضایت او

اگرچه رسم زمان است اینکه بد باشی
اگر که خوب شوی تیر می زند هر سو

هنوز تشنه ی گمگشه های ایمانیم
هنوز تشنه ی مهریم و خالی است سبو

خدا که خواست تو باب الحوائجم باشی
به قلب ظلم بزن پهلوان بی بازو

چه رمزو راز قشنگی از عشق می دانی
که در تلاطم خون خاک می شود خوشبو

برای پاکی روحم دعا بخوان آقا
بخوان که خوب بمانم در این زمان دورو

فدای لحن صدایت که مهربان گفتی:
همیشه اول هر عشق یا حسین بگو

دوباره نام حسین وصدای فریادی
صدای گریه ی طفلی که می کند گیسو

هنوز در دل صحرا رقیه م

  • دوشنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1393
  • ساعت
  • 11:56
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب

وحه حضرت ابوالفضل(آقای من فقط تویی امیرم *

2332
3

وحه حضرت ابوالفضل(آقای من فقط تویی امیرم آقای من فقط تویی امیرم
من همیشه به پای تو اسیرم
آرزومه یه شب میون خوابم
عکس حرم با ششگوشه ببینم
اومدم مجلس آقا
تا بگم عشقم شما
کربلایی ده به مایی که ز خاری کمتریم
عاشقانه بی کرانه مست صاحب پرچمیم
نورعینی یا حسین یا حبیبی یا حسین
و سرم میره سر دار
حالاحالا آقا باهات دارم کار
هرچی باشه نوکر خونه زادم
قرارمون توی صحن علمدار
بس عجیب و جانفزا
چه صفایی کربلا
داره آقا صحن سقا حروله دور ضریح
ذکر مادر نام حیدر حروله دور ضریح
یا اباالفضل الدخیل یا اباالفضل الدخیل
پرچم روی گنبدت علامت
وصیتم تو راه تو شهادت
ترس ندارم از قبر و از عذابم
شفاعتم دست توا قیامت
پرچم رو گنبدت
رقص روی پرچمت
همش داره به ما میگه را

  • سه شنبه
  • 26
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 07:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(اصلاً تو آفریده شدی محض دلبری *

1589
2

شعر مدح حضرت عباس(اصلاً تو آفریده شدی محض دلبری اصلاً تو آفریده شدی محض دلبری
ای شاه كار دست خدا وه چه محشری
بالا بلند قد تو قامت قیامت و
شایسته شنیدن الله اكبری
تو یك طرف و هر چه سپاه است یك طرف
در یك كلام این كه ابالفضل حیدری
اوج غرور دشمنتان در غلاف شد
تا دست سوی قبضه شمشیر می بری
قصد نبرد با صف دشمن نداشتی
تا مثل آب خوردن از آنها سر آوری
ابرو گره نزن كه زمین لرزه می شود
در زیر پات، روی هم افتند لشگری
چشمت، خودش سپاه تنومند زینب است
روز سپاه كفر ز ترس شما شب است

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(دیدن صورت ماه تو چه دیدن دارد *

3172
3

شعر مدح حضرت عباس(دیدن صورت ماه تو چه دیدن دارد دیدن صورت ماه تو چه دیدن دارد
ناز تو حضرت عباس!کشیدن دارد
من فقط تشنه ی یک جرعه نگاهت هستم
ناز عباسی دلدار خریدن دارد
هر شب انگار به دل بال و پری می بخشی
که بسوی تو چنین شوق پریدن دارد
یوسف ام بنین!ماه شب چاردهم
وصف زیبایی ات انگشت بریدن دارد
عشق تو ریشه دوانده ست به اعماق دلم
قلب من با تو فقط حال تپیدن دارد
قسمتم نیست اگر یک سفر کرب و بلا
تو بگو:"نه" که همین نیز شنیدن دارد
مثل دیوانه ی عاشق که به معشوق رسد
کربلا بین دو گنبدچه دویدن دارد

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر شهادت حضرت عباس(این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟) * رضا رسول زاده

1403
2

شعر شهادت حضرت عباس(این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟) این چه ماهی ست که خون صورت او پوشیده ؟

این چه نخلی ست به صحرای عطش خشکیده ؟

این چه سروی ست تبر خورده شکسته ساقه ش ؟

این چه یاسی ست که عطرش همه جا پیچیده ؟

به مقامش شهدا روز جزا غبطه خورند

این علمدار که بازویش علی بوسیده

درد این است که سردار به خاک افتاده

هر که از راه رسیده زده ، تن پاشیده

بیشتر تیر فرو رفته میان بدنش

هرچه از درد به خون روی زمین غلطیده

از کجای بدنش تیر برادر بکشد ؟

از سر و سینه کشد ؟ یا ز دهان و دیده ؟

شد شکسته کمرش ، وای حسین آمد و دید

پلک سقا به نوک تیر سه پر چسبیده

شاعر:رضا رسول زاده

  • یکشنبه
  • 15
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(بیا ای دست دست حق، برون کن تیرم از دیده) *

1583
1

شعر شهادت حضرت عباس(بیا ای دست دست حق، برون کن تیرم از دیده) بیا ای دست دست حق، برون کن تیرم از دیده
همان چشمی که چشم دشمن از بیمش نخوابیده
دو دستم شد یکی قاب و در او یک عکس کوچک بود
به من لبخند می زد غنچه با لب های خشکیده
به دور خیمه ای گشتم که در آن خیمه زینب بود
منم ماهی که شب دُور سر خورشید گردیده
جدا دست و دو تا فرق و تهی مشک و به چشمم تیر
ببین عاشق برای تو بساط عاشقی چیده
به هر سمتی که می غلتم فروتر می رود پیکان
شده عباس، یاسی که لباس از خار پوشیده
شاعر:علی انسانی

  • چهارشنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 05:04
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 رضا رسول زاده

شعر شهادت حضرت عباس(مادرت آمده بالای سرم گریه کند) * رضا رسول زاده

2759

شعر شهادت حضرت عباس(مادرت آمده بالای سرم گریه کند) مادرت آمده بالای سرم گریه کند

به پذیرایی چشمان ترم گریه کند

مادرم ام بنین کرب و بلا نیست ولی

شکر حق مادر تو هست برم گریه کند

بین بابایم و من وجه شباهت دیده

که غریبانه بر این فرق سرم گریه کند

دست من تر شد اگر خواستم از حضرت حق

که شود هر دو قلم تا که حرم گریه کند

خواهرم را تو بگو تا که دو چشمش گیرد

گر ببندند سر نیزه سرم گریه کند

شاعر:رضا رسول زاده

  • چهارشنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(گاه ابر و گاه باران می‏شوم) *

1405

شعر شهادت حضرت عباس(گاه ابر و گاه باران می‏شوم) گاه ابر و گاه باران می‏شوم
گاه از یک چشمه جوشان می‏شوم
گاه از یک کوه می‏آیم فرود
آبشار پرغرورم گاه رود
گاه قطره، گاه دریا می‏شوم
گاه در یک کاسه پیدا می‏شوم
روز و شب هر گوشه کاری می‏کنم
باغ‌ها را آبیاری می‏کنم
نیست چیزی برتر از من در جهان
زندگی از آب می‏گیرد نشان
گرچه آبم، روزی اما سوختم
قطره تا دریا سراپا سوختم
تشنه‏ای آمد لبش را تر کند
چاره لب‏تشنه‏ای دیگر کند
تشنه‏ای آمد که سیرابش کنم
مشک خالی داد تا آبش کنم
تشنه آن روز من عباس بود
پاسدار خیمه‏های یاس بود
خون عباس علمدار رشید
قطره قطره در درون من چکید
داغی آن خون دلم را سوخته
آتشی در جان من افروخته
چشم‌هایم خواب، موجم خفته باد
آبی آرامشم آشف

  • چهارشنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ای تشنه عشق روی دلبند) * دکتر علی موسوی گرمارودی

5081
3

شعر شهادت حضرت عباس(ای تشنه عشق روی دلبند) ای تشنه عشق روی دلبند
برخیز و به عاشقان بپیوند
در جاری مهر شستشو کن
وانگاه ز خون خود وضو کن
رو جانب قبله ی وفا کن
با دل سفری به کربلا کن
بنگر ، به نگاه دیده ی پاک
خورشید ، به خون تپیده ، در خاک
افتاده وفا به خاک ، گلگون
قرآن به زمین فتاده ، در خون
عباس علی ، ابوفضایل
در خانه ی عشق کرده منزل
ای سرو بلند باغ ایمان
ی قمری شاخسار احسان
دستی که ز خویش وانهادی
جانی که به راه دوست ، دادی
آن ، شاخ درخت باوفایی ست
وین ، میوه ی باغ کبریایی ست
رفتی که به تشنگان دهی آب
خود گشتی از آب عشق ، سیراب
آبی ز فرات، تا لب آورد
آه از دل آتشین برآورد
آن آب ، ز کف غمین فرو ریخت
وز آب دو دیده با وی آمیخت
برخاست ز بار غم خمیده
جان بر لبش از عطش رسیده
ر اسب نشست و بود بیتاب
دل در گرو رساندن آب
ناگاه یکی دو روبه خرد
دیدند که شیر آب میبرد
آن آتش حق خمید بر آب
وز دغدغه و تلاش ، بیتاب
دستان خدا ، ز تن جدا شد
وان قامت حیدری دو تا شد
بگرفت بناگزیر چون جان
آن مشک ، ز دوش خود ، به دندان
وانگاه به روی مشک خم شد
وز قامت او دو نیزه ، کم شد
جان در بدنش نبود و میتاخت
با زخم هزار نیزه ، میساخت
از خون ، تن او به گل نشسته
صد خار بر آن ز تیر بسته
دلشاد که گر ز دست شد ، دست
آبیش برای کودکان هست
چون عمر گل ، این نشاط ، کوتاه
تیر آمد و مشک بر درید ، آه
این لحظه چه گویم او چها کرد
تنها نگهی به خیمه ها کرد
ای مرگ ! کنون مرا به بر گیر
از دست شدم ، کنون ز سر گیر
میگفت و بر آب و خون ، نگاهش
وز سینه ی تفته بر لب آهش
خونابه و آب ، بر می آمیخت
وز مشک و بدن ، به خاک میریخت
چون سوی زمین خمید آن ماه
عرش و ملکوت بود همراه
تنها نه فتاد "بو فضایل
شد کفه ی کاینات مایل
هم برج زمانه ، بی قمر شد
هم خصلت عشق ، بی پدر شد
حق ، ساقی خویش را فراخواند
بر کام زمانه تشنگی ماند
در حسرت آن کفی که برداشت
از آب و فرو فکند و بگذاشت ،
هر موج به یاد آن کف و چنگ
کوبد سر خویش را به هر سنگ
کف بر لب رود و در تکاپوست
هر آب رونده در پی اوست
چون مه ، شب چارده بر آید
دریا به گمان ، فراتر آید
ای بحر ! بهل خیال باطل
این ماه کجا و بوفضایل
گیرم دو سه گام برتر آیی
کو حد حریم کبریایی ؟
شاعر:سید علی موسوی گرما رودی

  • چهارشنبه
  • 18
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 06:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(ای پر پرواز تو دستان تو) *

1299
-1

شعر مدح حضرت عباس(ای پر پرواز تو دستان تو) ای پر پرواز تو دستان تو
جان حسین جان علی جان تو
مشق جنون کرده به کرب‌و‌بلا
با دل دیوانۀ ما آشنا
ای قمر لشکر هفتاد و دو
تاج سر لشکر هفتاد و دو
زمزم جوشان ولایت تویی
ختم سخن جان ولایت تویی
" چار امامی که تو را دیده‌اند
دست عَلَم‌گیر تو بوسیده‌اند
ای ادب از بادۀ چشم تو مست
کرد خدا دست تو را فوق دست
مادر تو مادر کرب‌و‌بلاست
مادر تو همسر شیر خداست
روز نخستین که صدا زد بلا
کرد خدا سِرّ تو را برملا
گشت ز میلاد تو عالم عزیز
نام تو کرد عالم و آدم عزیز
دیدۀ بیدار علی در زمین
شیر خطرپوی ولی در کمین
شاه جهان ماه بنی‌هاشمی
قبلۀ آگاه بنی‌هاشمی
چشم تو را خواب نفهمیده بود
سِرّ تو را آب نفهمیده بود
تشنگی‌ات شی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:28
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق) *

3039
0

شعر مدح حضرت عباس(قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق) قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق
در روز حشر رتبۀ او آرزو کنند
عباسِ نامدار که شاهان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
سقای آب بود و لب تشنه جان سپرد
می خواست آب کوثرش اندر گلو کنند
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او
آنانکه منکرند بگو روبرو کنند
گردست او نه دست خدائی است پس چرا
از شاه تا گدا همه رو سوی به او کنند
درگاه او چو قبله ی ارباب حاجت است
باب الحوائجش همه جا گفتگو کنند
شاعر:جودی خراسانی

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(ای خداوند ادب، بنده ی عشق *

2404
-2

شعر مدح حضرت عباس(ای خداوند ادب، بنده ی عشق ای خداوند ادب، بنده ی عشق
کشته مهر و وفا، زنده عشق
ادب و عشق و وفا، مرهونت
همت و جود و سخا، مدیونت
شرف و غیرت و مهر و احساس
جاودانی زتو باشد- عباس ع
پیش سرو قدت، از خجلت خویش
سرو افراخته قد سر در پیش
نخل جودی تو و احسان، ثمرت
صد چو حاتم چو گدایان به درت
پسر شیر دل شیر خدای
شاه بیت غزل عشق و وفای
سرمه ی چشم ملک، خاک رهت
مشتری، مهر به چهر چو مهت
بسکه ماه رخ تو دل می برد
دل زدیوانه و عاقل می برد
عاشقان ریزه خور خوان تواند
جمله طفلان دبستان تواند
عقل- مبهوت وفاداری تست
عشق، حیران فداکاری تست
مشعل عشق، تو افروخته ای
شمع را سوختن آموخته ای
جز تو ای باخته سر در ره عشق
کیست؟ استاد به دانشگه عشق
گر چه

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 16:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

شعر مدح حضرت ابوالفضل-(همین که نام بلندش کنار من پیچید) * علی اکبر لطیفیان

2636
0

شعر مدح حضرت ابوالفضل-(همین که نام بلندش کنار من پیچید) همین که نام بلندش کنار من پیچید
میان هر دو جهان اعتبار من پیچید
شهاب هر چه رها شد به جان خویش خرید
ز بس که ماه حرم در مدار من پیچید
قرار بود خرابش کند امان نامه
چه لحظه ها به خودش در کنار من پیچید
همین که رفت، نشستم به روی دست زدم
خدا به خیر کند! کار و بار من پیچید
دخیل طفل رباب مرا نشانه گرفت
همین که تیر به مشک نگار من پیچید
سرش که ریخت سر شانه اش، به دنبالش
صدای گریه ی بی اختیار من پیچید
سر عمود سرش را به هر طرف می برد
ز بس که رفت و به گیسوی یار من پیچید
گه فرود که برگشت، علتش این بود
رکاب اسب به پای سوار من پیچید
کنار علقمه وقتی روی زمین افتاد
صداش بیشتر از انتظار من پیچید
شکستنش کمرم را شک

  • چهارشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 09:37
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت ابوالفضل(دل من تنگه برای حرم حسین وعباس) *

4416
4

شعر مدح حضرت ابوالفضل(دل من تنگه برای حرم حسین وعباس) دل من تنگه برای حرم حسین وعباس
دوباه آقا مدد کن تا بیام به کف العباس
ضریح شیش گوشه تو دلمو هوایی کرده
حرم عرش تو مولا همه رو خدایی کرده
یا حسین عزیز زهرا نگهی به این گدا کن
دوباه غلام سیاتو راهی کرببلا کن
چی میشه یه بار دیگه نهر علقمو ببینم
بیاد دستای عباس توی کربلا بمیرم
یا حسین غریب و تنها ای همه بود و نبودم
غیر تو یاری ندارم تویی مونس وجودم
توی میخونه عشاق ساقی میکده هستی
ای تمام عشق عالم توی قلب من نشستی
شاعر:مرتضی شاه مندی

  • چهارشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 09:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مدح حضرت عباس(نمی دونی چه صفایی داره بزم حسینی) *

1298
1

شعر مدح حضرت عباس(نمی دونی چه صفایی داره بزم حسینی) نمی دونی چه صفایی داره بزم حسینی
پای روضه با علی و با زهرا یک جا نشنی
بزن بر سینه زهرا می بینه
میاد کنارت بی بی می شینه
بیا باهم شور یا حسین بگیریم
کربلا رو امشب از فاطمه بگیریم 2
بگو به زهرا من کلب حسینم
کرب و بلا شو می خوام ببینم
اسم اعظم نام شاه مشرقینه
مهر وماهم روز و شب آقام حسینم
دل زهرائیم به شور و زمزمه
تپشهایش شده حسین و فاطمه
به سبک کربلایی اسلام میرزایی
برگرفته از کتاب نوای یار

  • چهارشنبه
  • 25
  • بهمن
  • 1391
  • ساعت
  • 14:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

رباعی شعر شهادت حضرت عباس(اگـــــــر دست علمدار بجویم) *

3033
9

رباعی شعر شهادت حضرت عباس(اگـــــــر دست علمدار بجویم) اگـــــــر دست علمدار بجویم
گهی بوسم گهی بر سر گذارم
اگــر ام البنین پرسد ز حالش
جــواب مادر زارش چه گویم
بگــویم دست عباست جدا شد
جــدا از تن سر آن نازنین شد

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:42
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(عبــــاس یعنی تا شهادت یکه تازی) *

1419
-1

شعر شهادت حضرت عباس(عبــــاس یعنی تا شهادت یکه تازی) عبــــاس یعنی تا شهادت یکه تازی
عبـــاس یعنی عشق، یعنی پاکبازی
عبــــاس یعنی با شهیدان همنوازی
عبـــــاس یعن یک نیستان تکنوازی
عباس یعنی رنگ سرخ پچم عشق
یعنی مسیر سبز پُر پیچ و خم عشق
جـــــوشیدن بحر وفا معنای عباس
لب تشنه رفتن تا خدا، معنای عباس

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(آن طرف ها اما) *

1923
3

شعر شهادت حضرت عباس(آن طرف ها اما) آن طرف ها اما
بین نخلستان ها
علمی خون آلود
تشنه ای روی زمین
تشنه ای چاک ترین
پاره های مشکی
روی خاک است عمو
دست هایش پس کو
بدن مبهمی از یک سردار
هاله ای از قد و بالای رشید
چقدر زخم به پیکر دارد
تیرها با همه قامت
به تنش جا شده اند
چقدر پیکر او پر دارد
ولی انگار که یک تیر
در آنها پیداست
ولی انگار که یک تیر تفاوت دارد
با سه شعبه چه مهیب
نیزه ای کوچک بود
بین مژگان خورده
اثری نیست ز چشمی زیبا
باز بر پا شده از خیل عدو هلهله ها
یا که چشمی که ببیند جایی
دید از دور صدا می آید
گوش وا کرد و شنید
که صدای قدمی آرام است
غرق خونابه تقلایی کرد
گفت ای مرد بایست
اندکی صبر نما
تا بیاید به برم
از حرم اربابم
بعد از

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:29
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای) *

1839
1

شعر شهادت حضرت عباس(ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای) ماهم چرا در این شب یلدا گرفته ای
پشتم شکسته ای و به خون جا گرفته ای
هارون من که تکیه گهم شانه های توست
جانی که مانده در تن موسی گرفته ای
بیهوده نیست دست تو اعجاز می کند
عمریست پای درس ادب پا گرفته ای
در پای من نفس زده ای و اجر خویش را
از ریشه های چادر زهرا گرفته ای
سروم رشید بودی و حالا رشید تر
ای پاره پاره وسعت صحرا گرفته ای
لب را به هم مزن جگرم چاک تر مکن
پا بر زمین مکش نفسم را گرفته ای
خبر تو خیمه ها پخش شده دست عمو بریده
رنگ عمه پریده واویلا واویلا
قد بابا خمیده واویلا واویلا
کجا بودی ای عمو جان
قاتلت با من همسفر شد
کجا بودی ای عمو جان
صه ی سیلی تازه تر شد
کجا بودی ای عمو جان
عشقت از روی ن

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(ای ماه سه آفتاب عباس) *

2397
0

شعر شهادت حضرت عباس(ای ماه سه آفتاب عباس) ای ماه سه آفتاب عباس
عشقی تو و ، عشق ناب است
در دفتر عاشقان است بی دست
گلواژه انتخاب عباس
بودی تو کتاب حُسن و افسوس
صد پاره شد این کتاب عباس
آئین امام دوستی را
دادی تو به شیخ و شاب عباس
آقای شباب اهل جنت
نور دل بوتراب عباس
با نغمة جان من فدایت
کرد است تو را خطاب عباس
ای ماه سپهر خون گردید
برگرد تو آفتاب عباس
آنجا که ز تاب عشق می ریخت
گلبرگ رخت گلاب عباس
هر قطرة خون دست و فرقت
شد چشمة انقلاب عباس
ای روح سکینه جان زینب
بر پیکر اضطراب عباس
در گریه بسی سؤال دارند
طفلان نخورده آب عباس
اصغر ز عطش نبرده خوابش
رفتی تو چرا بخواب عباس
برخیز دوباره آب بردار
کن سوی حرم شتاب عباس
از شرم لبان تشنه تو
شد آب

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(کجائـــــــی ای علمدارم) *

3347
5

شعر شهادت حضرت عباس(کجائـــــــی ای علمدارم) کجائـــــــی ای علمدارم
تــــوئی تنها طرفدارم
بیا بــــــر حال من بنگر
اَبــــوفاضل، اَبوفاضل
علــــی اصغرم عطشان
سکینـه در حرم گریان
بیـــــا شد غنچه ام پرپر
اَبوفـــــاضل، ابوفاضل
خــــــدایا اکبر من رفت
دو چشمان تر من رفت
ببین شــــد زینبم گریان
اَبــــــوفاضل، ابوفاضل
فــــــدای آن قَدَت عباس
دو دستـــان تَنَت عباس
نظر کن حال من عباس
ابوفاضـــــل، ابوفاضل
گهــــی گریَم ز هجر تو
گهی بـوسم دو دست تو
کنــــــــارت آمدم عباس
اَبـــــوفاضل، اَبوفاضل

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(کنار نهر علقمه، دشمن بدور من همه) *

15438
27

شعر شهادت حضرت عباس(کنار نهر علقمه، دشمن بدور من همه) کنار نهر علقمه، دشمن بدور من همه
اَیــــــــا حسین فاطمه، حسین بیا برادرم
ترا به جان اکبرت، که کشته شد برادرت
نظر نمـــــــــا برادرت، حسین بیا برادرم
نه دست در بدن مرا، نه حالت سخن مرا
نه غسل و نه کفن مرا، حسین بیا برادرم
چسان نعش تو برادرم، چسان رو در حرم آرم
نه قوت به کمر دارم، اَبا الفضل ای علمدارم
شدی آسوده از دنیا، روی در جنت المأوی
بنزد مادرم زهرا، ابا الفضل ای علمدارم
بگو با مادرم زهرا، حُسینت یکه و تنها
میان اشکر اعدا، ابا الفضل ای علمدارم

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(زمین علقمـــــــــه دریای خون شد) *

6800
18

شعر شهادت حضرت عباس(زمین علقمـــــــــه دریای خون شد) زمین علقمـــــــــه دریای خون شد
تن بــــــــــــــی دست سقا واژگون شد
عـــــــــــــزیز فاطمه با قلب خسته
سر نعـــــــــش عــــــــلمدارش نشسته
بــــدامن گه نهد آن جسم صد چاک
گهی خون از دو چشمش می کند پاک
ز جــــــــــا برخیز ای سَرو روانم
علـــــمدار رشیــــــــــــــــد و قهرمانم
بخیمـــــه دخترم چشم انتظار است
بحـــــــال مرگ طفل شیر خوار است
شکسته از غمت پشت حسین است
پـــــــــــــــریشان گیسوان زینبین است
شاعر:خوشدل

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 08:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت عباس(عبـــــاس ای دلاور، عباس میر لشکر ) *

1934
-2

شعر شهادت حضرت عباس(عبـــــاس ای دلاور، عباس میر لشکر ) عبـــــاس ای دلاور، عباس میر لشکر
عبـــــاس پور حیدر، عباس عبد داور
عبــــــاس هیبت حق، عباس آیت رب
عبــــاس عبد زهرا، عباس عبد زینب
عبــــــــاس ای امیدِ طفلان تشنه کامم
عبــــــــــــاس ای عمود برپائی خیامم
عبـــــاس ای که رویت باشد مه مدینه
بنمـــــا نظر به مشک خشکیدۀ سکینه
عباس جان زینب، دگر رسیده بر لب
زیرا علی اصغر، سوزد در آتش تب

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر شهادت حضرت ابوالفضل(تو بــودی غمگسارم ای برادر) *

7315
4

شعر شهادت حضرت ابوالفضل(تو بــودی غمگسارم ای برادر) تو بــودی غمگسارم ای برادر
هـمیشه در کنـــارم ای برادر
تـــــو رفتی قامتم از غم خمیده
دگــر یاری نـــدارم ای برادر
پـــس از مرگ تو ای امید قلبم
سیه شد روزگـــارم ای برادر
دلم از بعد بابا بر تو خوش بود
ز داغت اشــــکبارم ای برادر
تـو بودی یاور و پشت و پناهم
ز هجرت بی قرارم ای برادر
گـــــــلم تو بلبل و پروانه ام تو
تـــــو شمع شام تارم ای برادر

  • سه شنبه
  • 8
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 17:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس( ارض و سماء گشته خموش) *

6882
30

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس(    ارض و سماء گشته خموش) ارض و سماء گشته خموش
از علقمه آید به گوش
بانگ غم و هجران
پیچیده بانگی در فضا،
گوید اخا ادرك اخا
بازا برادر جان
ای مهربان بازا
كه زیر دست و پا سقا، دیدنی شده
ساقی لب تشنه به زیرو خنجر و دشنه، رفتنی شده
برخاك غم افتاده ام از صدر زین
شد غرق در خون لاله ی ام البنین
یا حسین یا حسین ما را ببر كرببلا
***
در ره كه می آیی به سوی علقمه
ناله ی غریبی من پیچیده تو كربلا
پهلوون لشكرت افتاده زیر دست و پا
یا حسین یا حسین ما را ببر كرببلا
***
جای عمود آهنین،بر فرق من مولا ببین،افتاده ام از پا
افتاده از دستم علم،گردیده دستانم قلم،ای زاده ی زهرا
دستی ندارم من، كه بر سینه گذارم من، نور عین من
هستم ابوفاضل،نشد سقا

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس( یل دریا دل زینب) *

6236
4

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس(    یل دریا دل زینب) یل دریا دل زینب
العطش برادرم
خیمه را فرا گرفته حال غش برادرم
اَلدّخیل عمو اباالفضل، اَلدّخیل عمو عمو
دل عالمی رو برده،قد و هیبت عمو
نگاه سكینه سخته، واسه غیرت عمو
اَلدّخیل عمو اباالفضل، اَلدّخیل عمو عمو
مشك عباس روی دوشش،داره می ره علقه
زیر لب زمزمه داره،مددی یا فاطمه
اَلدّخیل عمو اباالفضل، اَلدّخیل عمو عمو
یل كربلا اباالفضل،ای علمدار حسین
آسمون قلب زینب،ای سپهدار حسین
پسر ام البنین و بی قراریه حسین
لحظه ی نبرد عباس،آه و زاریه حسین
اَلدّخیل عمو اباالفضل، اَلدّخیل عمو عمو
مشك طفلان روی سینه،همگی در انتظار
همگی در اضطراب و علی اصغر بی قرار
اَلدّخیل عمو اباالفضل، اَلدّخیل عمو عمو
مشك تو تیر اباال

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس( بسم جنون، بسم طرب، بسم عشق) *

3904
19

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس(   بسم جنون، بسم طرب، بسم عشق) بسم جنون، بسم طرب، بسم عشق
بسم صفا، بسم طلب، بسم عشق
به نام كاشف تمام غم ها،اباالفضل
به نام صاحب همه علم ها،اباالفضل
بنام زاده ی ابوالعجائب،اباالفضل
ساقی باده ی ابوالعجائب،اباالفضل
به نام خالق ادب اباالفضل،اباالفضل
گل پسر شیر عرب اباالفضل،اباالفضل
شیر دل شاه نجف اباالفضل،اباالفضل
به نام ماه شرف اباالفضل،اباالفضل
بنام سرزمین عشق و احساس،اباالفضل
نگو دلم بگو كه بیت العباس،اباالفضل
بنام ساقی كرم اباالفضل،اباالفضل
روح درون پیكرم اباالفضل،اباالفضل
بگو رفیق خسته یا اباالفضل،اباالفضل
صل علی سیدنا اباالفضل،اباالفضل
به نام چشم دل فریب سقا،اباالفضل
به نام ناله ی غریب سقا،اباالفضل
به نام عشق و بیرق علمدا

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس ( با لب عطشان) *

2453
4

شعر سینه زنی و شور حضرت ابالفضل عباس   (    با لب عطشان) با لب عطشان
خسته در میدان
هزار و یك غم داری
رأس تو بر نی
میكند ره طی
زگیسو پرچم داری
تویی تویی
ذكر لب جن و ملك
ثمره ی باغ فدك
یا لیتناكنامعك
حسین من آقام آقام آقام حسین من
دارد از ایمان
باغ دلهامان
شكوفه های احساس
میرویم هرشب
با دل زینب
كنار كف العباس
ضریح تو
از باغ گل زیباتره
از عاشقا دل میبره
مهد دعای اصغره
حسین حسین حسین
عباس من آقام آقام آقام عباس من
درمناجاتی،باب حاجاتی،مگر به این شك داری
از چه ای سقا،با قد رعنا، تو قبر كوچك داری
دلم میخواد، به كربلای تو برم
بیام كنار اون حرم
تو سرداب تو جون بدم
اباالفضل،اباالفضل
تیغ تو خوش بود،
حرمله كُش بود
اگر به میدان بودی
چشم تو حالا
خفته در صحرا
امی

  • دوشنبه
  • 21
  • اسفند
  • 1391
  • ساعت
  • 15:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد