اربعین حسینی

مرتب سازی براساس
 محمود اسدی

(شور)خیز و ببین اخا برگشتم از سفر * محمود اسدی

752

(شور)خیز و ببین اخا برگشتم از سفر خیز و ببین اخا برگشتم از سفر
پروانه ات شده بشکسته بال و پر
یادم نمی رود اینجا چه دیده ام
چه رنج و محنتی اینجا کشیده ام

دیدم به چشم خود صد پاره پیکرت
گشتی تو زیر و رو در پیش مادرت
دیدم در این زمین رنگ پریده را
در دست این و آن راس بریده را

زخم دل مرا اینجا نمک زدند
دور تن تو زینب را کتک زدند
یک اربعین به من خندیده دشمنم
از کعب نیزه ها گشته سیه تنم

در شام وکوفه شد بر خواهرت جفا
بشنیدم از همه پیوسته ناسزا
یادم نرفته است کوی یهودیا
در زیر پای اسب دیدم سر تو را
*****
شائق

  • جمعه
  • 4
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • محمود اسدی
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(تنم درمانده، روحم مبتلا شد) * حسن ثابت جو

428

دوبیتی اربعین حسینی -(تنم درمانده، روحم مبتلا شد) دوبیتی اربعین حسینی

تنم درمانده، روحم مبتلا شد
سرای سینه ام ماتم سرا شد
رسیده اربعین، با ناله گویم
نرفتن قسمتِ امسال ما شد

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:30
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(اگر امسال قسمت این چنین است) * حسن ثابت جو

664

دوبیتی اربعین حسینی -(اگر امسال قسمت این چنین است) دوبیتی اربعین حسینی
اگر امسال قسمت این چنین است
شدم جا مانده و قلبم حزین است
عمود و موکب و کرب و بلایش
دلم با خاطرات اربعین است

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:31
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(خوشا سالی که سال بخت ما بود) * حسن ثابت جو

448

دوبیتی اربعین حسینی -(خوشا سالی که سال بخت ما بود) دوبیتی اربعین حسینی
خوشا سالی که سال بخت ما بود
دلم مهمان یاری آشنا بود
علم بر دوش و با پای برهنه
مسیرم از نجف تا کربلا بود

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:32
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(رباب از ناله جسمش آب می شد) * حسن ثابت جو

499

دوبیتی اربعین حسینی -(رباب از ناله جسمش آب می شد) دوبیتی اربعین حسینی
رباب از ناله جسمش آب می شد
کنار علقمه بی تاب می شد
به لب می گفت با سقای عطشان
کجا بودی گلم سیراب می شد؟

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:33
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(همه دیدند این افسردنم را) * حسن ثابت جو

512

دوبیتی اربعین حسینی -(همه دیدند این افسردنم را) دوبیتی اربعین حسینی

همه دیدند این افسردنم را
بدون تو از اینجا بُردنم را
چهل منزل سرت می دید هر جا
چگونه مُردن و پژمردنم را

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:34
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(به نیزه تا که سر دیدم خمیدم) * حسن ثابت جو

409

دوبیتی اربعین حسینی -(به نیزه تا که سر دیدم خمیدم) دوبیتی اربعین حسینی
به نیزه تا که سر دیدم خمیدم
ز کعب نی اثر دیدم خمیدم
میان این همه غم وای از آن دم
که سر در طشت زر دیدم خمیدم

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:35
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(دگر اینجا سرت بر نیزه ها نیست) * حسن ثابت جو

524

دوبیتی اربعین حسینی -(دگر اینجا سرت بر نیزه ها نیست) دوبیتی اربعین حسینی
دگر اینجا سرت بر نیزه ها نیست
خبر از زجر و خولی و جفا نیست
برادر، زینبت شرمنده ی توست
رقیه دخترت همراه ما نیست

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:37
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

دوبیتی اربعین حسینی -(به یاد آمد وداع آخرت را) * حسن ثابت جو

603

دوبیتی اربعین حسینی -(به یاد آمد وداع آخرت را) دوبیتی اربعین حسینی
به یاد آمد وداع آخرت را
لب خشک و دو چشمانِ ترت را
زمان شستن قبر تو با آب
گرفتند چشم های خواهرت را

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:37
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل اربعین حسینی -(یك اربعین افغان و زاری كارِ من بود) * حسن ثابت جو

521

غزل اربعین حسینی -(یك اربعین افغان و زاری كارِ من بود) غزل اربعین حسینی
یك اربعین افغان و زاری كارِ من بود
یك اربعین چشم انتظاری كارِ من بود
یك كارون غم بود و من هم یك پرستار
در شامِ ماتم غمگساری كارِ من بود
می‌سوختم با ناله‌ی درّ دانه‌ی تو
بهرِ رقیه بی‌قراری كارِ من بود
من بودم و افغان و زاریِ یتیمان
این اضطراب و دل فكاری كارِ من بود
تا كودكانت را نشانه رفت دشمن
بودم سپر چون جان نثاری كارِ من بود
می‌سوخت چشمم از شرارِ ضربِ سیلی
گریان شدن با چشم تاری كارِ من بود
من بودم و سجاد تو در سوز و در تب
در این سفر شب زنده داری كارِ من بود
یك لحظه‌ام پیش دشمنت ساكت نبودم
با خواندن آن خطبه یاری كارِ من بود
گر لحظه‌ای جسمِ كبودم را ببینی
گویی چو مادر پاسداری

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:38
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

غزل اربعین حسینی -(ای ساربان به خیل اسیران تو جان بده) * حسن ثابت جو

488

غزل اربعین حسینی -(ای ساربان به خیل اسیران تو جان بده) غزل اربعین حسینی
ای ساربان به خیل اسیران تو جان بده
آن ره كه می‌رسد به حسینم نشان بده
بشنو صدای زینب قامت خمیده را
ما را به دست قافله سالارمان بده
گوید ربابِ زار و پریشان به زیرِ لب
مشتی ز خاكِ اصغرِ شیرین زبان بده
آید شمیم كرب و بلا بر مشامِ ما
بر دل نشان ز اكبرِ تازه جوان بده
دارد سكینه زمزمه‌ی أینَ عَمی‌اش
گوید مرا به قبر عمویم توان بده
بهرِ خطابه، بزمِ عزا، روضه های آب
یك باغِ یاس و لاله و برگِ خزان بده
اینجا همان دیارِ عطش، دشت کربلاست
ما را به دست صاحبِ این کاروان بده

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:40
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 1 ـ ذکر / شور ـ جدایی -(جدایی زینب یه اربعینه بعد اسیری اومده تو رو ببینه) * حسن ثابت جو

673

سبک 1 ـ ذکر / شور ـ جدایی -(جدایی زینب یه اربعینه بعد اسیری اومده تو رو ببینه) سبک ۱ ـ ذکر / شور ـ جدایی
جدایی زینب یه اربعینه
بعد اسیری اومده تو رو ببینه
بی كفن در این مزاری
من می‌دونم سر نداری
وآآآی ـ یه زمانی پیش سر تو
حالا زائر پیكر تو ـ برادر زینب
وآآآی برادر زینب ـ برادر زینب ـ برادر زینب(۴)
* * *
وقتی كه رفتی وای از جسارت
خیمه و غارت امون از شام و اسارت
دشمنانت ظالمه
آمدند با تازیانه
وآآآی ـ زینب و غم و آزارِ شام
خواهر و سر بازارِ شام ـ برادر زینب
وآآآی برادر زینب ـ برادر زینب ـ برادر زینب(۴)
* * *
یه مشتی نامرد پر از پلیدی
زینب و زن‌ها میون بزم یزیدی
با تموم خسته حالی
كار زینب خطبه خوانی
وآآآی ـ دیونه می‌كرد زینب تو
چوبی كه می‌خورد بر لب تو ـ برادر زینب
وآآآی برا

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:41
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 2 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اسارت -(بعد عمری اسیری، اسارت) * حسن ثابت جو

690

سبک 2 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اسارت -(بعد عمری اسیری، اسارت) سبک 2 ـ ذکر / ثلاث سنتی ـ اسارت
بعد عمری اسیری، اسارت
آمدم يا حسين بر مزارت
زينب و كي بريدن دل از تو؟
بي تو بودن چهل منزل از تو؟
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا(4)
بعد تو زينبت نيمه جان شد
وارث غربتِ كاروان شد
نور تو چون چراغِ رهم بود
هر كجا رأس تو همرهم بود
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا(4)
رفتي و سلسله پايمان شد
بزم نامحرمان جايمان شد
بعد تو واي من از زمانه
شام غم ديدم و تازيانه
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا(4)
گر چه جسمم شده از جفا پير
هم ز كعب ني و هم ز زنجير
هر چه باشد مرا شكوه‌اي نيست
درد زينب فقط بي حسينيست
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا(4)

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 02:42
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

اربعین سالار شهیدان (اربعین آمده درکرببلا شور عزاست) * اسماعیل تقوایی

545

اربعین سالار شهیدان (اربعین آمده درکرببلا شور عزاست) اربعین
اربعین آمده درکرببلا شور عزاست
دیده ها بر سرقبر شهدا چون دریاست

هر که آنجاست مزاری بگرفته ست به بر
زین مصیبت به جنان غم زده قلب زهراست

مادری غم زده با سینه ی پر شیر آمد
بر سر قبر علی اصغر خود غرق نواست

کودکان روی مزاری به زمین افتادند
ناله ی وای عمو بر لبشان،غم افزاست

خواهری غم زده بر قبر برادر نالان
بعد چل روز فراق آمده گرم نجواست

گوید ای هستی زینب بپا خیز وببین
گرد پیری به رخ خواهر زارت پیداست

هجر تو،ننگ اسیری، غم غربت،ای وای
قامت زینب تو خم شده،در دست عصاست

سرت آورده ام ای یار، کنم وصل تنت
زیر خاکی وسرت از تن صد چاک جداست

آمدم با تن پر درد بروی خاکت
ای طبیبا به تنم تربت پاک ت

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 15:24
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب

نذر اربعینِ سالار شهیدان -(عاشق حضرتِ حق بود و سراسر بخشید) * مرضیه عاطفی

578

نذر اربعینِ سالار شهیدان -(عاشق حضرتِ حق بود و سراسر بخشید) عاشق حضرتِ حق بود و سراسر بخشید
هر چه را داشت نه با حوصله! با «سر» بخشید
تا ابد لنگرِ کشتی نجات خود را
متمایل به حیا کرد و به خواهر بخشید
تا که اوضاعِ زمینگیریِ فطرس را دید
إذنِ پرواز به او داد؛ سپس «پر» بخشید
دست-چین کرد خدا محض طواف ِ رویش
آن زمانی که به ما رتبۂ نوکر بخشید
متولّد شده بودیم چه گریان... ما را؛
مادرش آمد و با گریه به مادر بخشید
زینت دوش نبی بود و برای اثبات
همۂ سینه زنان را به پیمبر(ص) بخشید
عده ای را وسطِ روضه و بعد از توبه...
عده ای را وسطِ صحنۂ محشر بخشید
زیرِ قبّه، شب جمعه، کرَمش عام شد و
زائرانِ حرمش را دو برابر بخشید
اربعین یادِ غریبیِ حسن(ع)؛ با گریه...
خیل زوّار خودش را

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 18:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن لطفی

داغدارِ -(عاقبت آمدم پس از عُمری) * حسن لطفی

513

داغدارِ -(عاقبت آمدم پس از عُمری) عاقبت آمدم پس از عُمری
به مزارت نه بر مزارِ خودم
آمدم های های گریه کنم
به دلِ خون و داغدارِ خودم
چند وقتی‌است بغضِ سنگینی
به گلویم نشسته ، میبینی؟
کارِ خود را فراق با من کرد
کمرم را شکسته میبینی؟
شانه‌های ضعیفِ طفلانت
خواهرت را کشان کشان آورد
هرکه اینجا رسیده سوغاتی
سر و رویی پُر از نشان آورد
شرحِ این راه را یتیمانت
با زبانِ اشاره می‌گویند
با لبی زخم خورده ، چاک و کبود
با تَنی پاره پاره می‌گویند
شام با من چه کرده ، میبینی؟
رویِ پیشانی‌ام پُر از چین است
بعد از این ضجه‌ای نمیشنوم
گوشم از تازیانه سنگین است
با اشاره رُباب می‌گوید
هیچ داغی شبیه این غم نیست
بِینِ گهواره نه ببین زینب
کودکم بینِ قبرِ

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:01
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عظیمی

اربعین -(ای بزرگ، ای جلیله، یا زینب) * امیر عظیمی

713

اربعین -(ای بزرگ، ای جلیله، یا زینب) ای بزرگ، ای جلیله، یا زینب
ای عزیز قبیله، یازینب
ای عقیله، عقیله، یازینب
عمه ی بی بدیله، یازینب
عشق تنها به تو نظر انداخت
عقل در پای تو سپر انداخت
عمه تو بر سپهرها قمری
زنی از جنس شیرهای نری
کرد با تو حسین جلوه گری
فتنه در تو نداشته اثری
در نگاهت بلا چه زیبا شد
از کلامت یزید رسوا شد
تو که خود محشری به تنهایی
سوره ی کوثری به تنهایی
ثانی مادری به تنهایی
حیدر دیگری به تنهایی
کوهی از غم شدی، چهل روز است
از چه رو خم شدی، چهل روز است
باز ای عمه، قتلگاه، حسین
بر لبت ذکر آه، آه، حسین
شه بی لشگر و سپاه حسین
آی خورشید خیمه‌گاه حسین
سایه ات کم شده، برادر من
کمرم خم شده، برادر من
تو که رفتی به ما جسارت شد

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 19:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

جاده -(جاده مرا صدا زد و زندانی ام هنوز) * اسماعیل شبرنگ

797

جاده -(جاده مرا صدا زد و زندانی ام هنوز) جاده مرا صدا زد و زندانی ام هنوز
نزدیک شد مسیرم و طولانی ام هنوز
حرف از شب حرم شد و بغض دلم شکست
مانند روضه های تو بارانی ام هنوز
سر تا به پا گناهم و این توبه های سُست
دارد نشان که غرق پشیمانی ام هنوز
سرباز این مسیرم و سربند یا حسین ع
مانده به روی صفحه ی پیشانی ام هنوز
این اربعین نشد برسم کربلای تو
بس که اسیر غصه ی حیرانی ام هنوز
دستی بکش به روی سرم ناله سر دهم
خیلی شبیه گریه ی پنهانی ام هنوز
جا مانده ام شبیه سه ساله خودت ببین
ویرانه گرد غربت ویرانی ام هنوز
آری نشد زیارت شش گوشه ات...ولی
مدیون لطف شاه خراسانی ام هنوز
مشهد که هست می روم و گریه می کنم
در بین صحن می دَوم و گریه می کنم

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 21:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 اسماعیل شبرنگ

زبان دل -(یه اربعینه بی تو گریونم) * اسماعیل شبرنگ

651

زبان دل -(یه اربعینه بی تو گریونم) یه اربعینه بی تو گریونم
یه اربعینه از تو جا موندم
بی سر کربلا حسین جانم
روضه ی غربت تو رو خوندم
چی بگم از قیامت کوفه
چی بگم از مصیبتای شام
رخت اسارت به تن زینب س
من چی بگم از اون همه دشنام
چی بگم از دستایی که زخمه
مونده هنوز ردّ طناب ای وای
خیزرونو دیدم که بالا رفت
چی بگم از بزم شراب ای وای
قاتل تو کنار هر محمل
با شادی و هلهله می خندید
رباب بود و چشمای بارونی
لحظه ای که حرمله می خندید
تازیونه می خوردم از دشمن
به زیر لب اسمتو می بردم
نفس نفس می زدم و هربار
بغض گلومو باز می خوردم
هر کی رسید یه طعنه ای می زد
که خارجیا اومدن از راه
دلم شکسته از تموم شهر
انظر الینا یا قتیل الله
خالیه جای دخترت اینج

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 22:00
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مشایه -(آه ...مشایه ما گرفتاران) *حاج رضا محمدی ولایی

662
1

مشایه -(آه ...مشایه ما گرفتاران) آه ...مشایه ما گرفتاران
در تب حسرت تو می سوزیم
در مجازی صفحه ها با بغض
بر مسیر تو دیده می دوزیم
عاشقانت یکی یکی رفتند
ما ولی باز جان به سر شده ایم
حسرت یک قدم به دل داریم
در هوای تو در به در شده ایم
لذت پرواز را مجسم کرد
این دل خسته ی بدون نفس
باز باید در این شب پر دود
سربکوبم به میله های قفس
شاعری خسته و تهی دستم
یله بین تمام قالب ها
این کبوتر که جان جلد من است
می پرد در میان موکب ها
می شمارم عمودها را من
با دل بیقرار و دربدرم
آه دیدی چگونه جا ماندم
از صفوف مسافران حرم
در هوایت همه یکی شده ایم
ما کجا بند سرزمین هستیم
در مجازی صفحه ها با بغض
مست غوغای اربعین هستیم

  • سه شنبه
  • 8
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 22:14
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل اربعین -(آنچه از من خواستی با کاروان آورده‌ام) * محمد علی مجاهدی

1428
2

غزل اربعین -(آنچه از من خواستی با کاروان آورده‌ام) آنچه از من خواستی با کاروان آورده‌ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده‌ام
از در و دیوار عالم فتنه می‌بارید و من
بی‌پناهان را بدین دارالامان آورده‌ام
اندر این ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست
کاروان را تا بدین‌جا با فغان آورده‌ام
تا نگویی زین سفر با دست خالی آمدم
یک جهان درد و غم و سوز نهان آورده‌ام
قصهٔ ویرانه شام ار نپرسی خوشتر است
چون از آن گلزار، پیغام خزان آورده‌ام
دیده بودم تشنگی از دل قرارت برده بود
از برایت دامنی اشک روان آورده‌ام
تا به دشت نینوا بهرت عزاداری کنم
یک نیستان ناله و آه و فغان آورده‌ام
تا نثارت سازم و گردم بلاگردان تو
در کف خود از برایت نقد جان آورده‌ام
تا دل مهرآفرینت را نرنج

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 10:34
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

ره توشه‌ی اربعین از کربلا * مرتضی محمودپور

579

ره توشه‌ی اربعین از کربلا ره توشه‌ی
اربعین از کربلا

دل سودا زده‌ام از غم هجران مانده
دفتر عشق ببین در خط پایان مانده
اربعین رفت و خدایا همگی برگشتند
کربلا ماند و تنی بی سر و سامان مانده
اربعین رفت و ببین داغ غمم افزون شد
بهر لبهای ترک خورده و عطشان مانده
چقدر ضجه زدم در حرم اربابم
جسم من آمده و از تن من جان مانده
شب جمعه است کنون آمده زهرا ز جنان
سر عشاق هنوزم به گریبان مانده
روضه خوان زینب کبراست کنار گودال
همره مادر ششماهه‌ی گریان مانده
نجمه از داغ غم قاسم خود ناله زنان
پشت‌این‌خیمه‌به‌سوگ ازغم‌باران مانده
علقمه،مشک و علم، دست جدا از سقا
هرطرف‌گوشه‌ای از دشت ز جانان مانده

  • پنج شنبه
  • 10
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 23:01
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 موسی  علیمرادی

دلتنگ كربلا -(ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند ) * موسی علیمرادی

771

دلتنگ كربلا -(ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند  ) ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند
رفتند دوستانش او بین شهر جا ماند
ما هم پیاله بودیم آن ها شدند سرمست
رفتند مست و حسرت در دست جام ما ماند
از نای من نخیزد صوتی به جز فراقت
در هجر نینوای تو این نی از نوا ماند
گفتم مگر بخوابیم خواب حرم ببینیم
در انتظار خوابت تا صبح دیده وا ماند
مانند آن کسی که گم کرده خانه اش را
گریه فقط برای دلتنگ کربلا ماند
انگور اشک هایم یک اربعین نشد می
تا اربعین دیگر این آرزو به جا ماند
در خیل زائرانت جایی برای ما نیست
ای وای بر اسیری کز قافله جدا ماند

  • جمعه
  • 11
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 12:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسن ثابت جو

سبک 15 ـ ذکر / شور ـ اربعین -(اگه چشام براش می باره منو به کربلا می آره) * حسن ثابت جو

652
1

سبک 15 ـ ذکر / شور ـ اربعین -(اگه چشام براش می باره منو به کربلا می آره) سبک ۱۵ ـ ذکر / شور ـ اربعین
اگه چشام براش می باره
منو به کربلا می آره
یه عمرِ با دعای مادر
آقام حسین هوامو داره(۲)
از نجف به سوی کربلا قدم می ذارم
در مسیرِ عشقم حالِ بی قراری دارم
با غم روضه هاش نینوانی شدم
اربعین اومد و کربلایی شدم
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(۴)
حاجت و از آقا گرفتم
با اشکِ روضه ها گرفته
سینه زدم پای علم تا
جواز کربلا گرفتم(۲)
بر شما که عمری ذکرِ بین روضه هامی
پای هر عمود از این جاده می دم سلامی
موکب و پرچما، نذری و شور و شین
ذکر لبیک یا سیدی یا حسین
یا حسین یا حسین یا حسین یا حسین(۴)
اگر مسافر دیارم
عازم کوی عشقِ یارم
این سفرِ کرب و بلا رو
با روضه ی رقیه دارم(۲)
شد زیارت

  • دوشنبه
  • 14
  • آبان
  • 1397
  • ساعت
  • 23:51
  • نوشته شده توسط
  • حسن فطرس
ادامه مطلب
 یوسف رحیمی

کاروان می‌رسد از راه‌ -(کاروان می‌رسد از راه‌، ولی آه ) * یوسف رحیمی

667

کاروان می‌رسد از راه‌ -(کاروان می‌رسد از راه‌، ولی آه ) کاروان می‌رسد از راه‌، ولی آه
چه دلگیر چه دلتنگ چه بی‌تاب
دل سنگ شده آب
از این نالۀ جانکاه
زنی مویه‌کنان، خسته، پریشان
پریشان و پریشان
شکسته، نشسته‌، سر تربت سالار شهیدان
شده مرثیه‌خوان غم جانان
همان حضرت عطشان
همان کعبۀ ایمان
همان قاری قرآن، سر نیزۀ خونبار
همان یار، همان یار، همان کشتۀ اعدا.

کاروان می‌رسد از راه، ولی آه
نه صبری نه شکیبی
نه مرهم نه طبیبی
عجب حال غریبی
ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی
ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی
ز داغ غم این دشت بلاپوش
به دل‌هاست لهیبی
به هر سوی که رفتند
نه قبری نه نشانی
فقط می‌وزد از تربت محبوب
همان نفحۀ سیبی که کشانده‌ست دل اهل حرم را.

کاروان می‌رسد از راه

  • دوشنبه
  • 9
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 20:20
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

متن شعر اربعین حسینی -(یا حسین بعدِ چهل روز،سختی و ظلم و جسارت) * امیر عباسی

532
1

متن شعر اربعین حسینی -(یا حسین بعدِ چهل روز،سختی و ظلم و جسارت) یا حسین بعدِ چهل روز،سختی و ظلم و جسارت
دیدگان بگشا و بنگر زینب آمد از اسارت
در فِراقت روضه خواندم
من پیامت را رسانم
آه و واویلا، واویلا

بی تو ای فرزند زهرا رنج ها بر جان خریدم
سَروْ گونه رفتم اما چون هلال از غم خمیدم
وای از اَغیارِ کوفه
مَجلس و بازار کوفه
آه و واویلا، واویلا

شد شکسته از کبوتر در هَیاهوی ستم بال
این چهل روزه به زینب طی شده همچون چهل سال
در رَهِ دین ای یگانه
خورده ام من تازیانه
آه و واویلا، واویلا

از رُخ چون آفتابت شرمسارم ای حسین جان
دختر دردانهٔ تو مانده جا در کنج ویران
عاشقی را او نشان داد
بسکه بابا گفت جان داد
آه و واویلا، واویلا

  • پنج شنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 09:57
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب

متن شعر اربعین امام حسین (ع) سبک سنتی زنجیر زنی محرم 98 -(بوی گلهای چیده می آید – اشک غم از هر دیده می آید) *حاج محمد نعیمی

7

متن شعر اربعین امام حسین (ع) سبک سنتی زنجیر زنی محرم 98 -(بوی گلهای چیده می آید – اشک غم از هر دیده می آید) بوی گلهای چیده می آید – اشک غم از هر دیده می آید
کاروان از ره رسیده – قامت رینب خمیده
وا حسینا وا حسینا
****
بر اسیران عترت زهرا – تازه شد داغ روز عاشورا
کاروان از ره رسیده – قامت رینب خمیده
وا حسینا وا حسینا
****
اربعین دارد بوی عاشورا – بر اسیران و زینب کبری
کاروان از ره رسیده – قامت رینب خمیده
وا حسینا وا حسینا
****
ساربان آرام، جام من اینجاست – قبر گلهای بی کفن اینجاست
کاروان از ره رسیده – قامت رینب خمیده
وا حسینا وا حسینا
****
دیدم اینجا شد لاله ها پرپر – سر جدا از تن، تن جدا از سر
کاروان از ره رسیده – قامت رینب خمیده
وا حسینا وا حسینا
****
در چهل روز کرد داغ تو پیرم – هم عزادارم هم زمین

  • شنبه
  • 2
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر اربعین حسینی -(حسین حسین،نوای اهل آسمون و زمین) * امیر عباسی

766

شعر اربعین حسینی -(حسین حسین،نوای اهل آسمون و زمین) حسین حسین،نوای اهل آسمون و زمین
قرار ما ایشاالله شهر کربلا اربعین
اربعین با یک قلب مبتلا
لشگر اسلام میره کربلا
ما دشمنانِ دشمنان دینیم ثارالله
حاجیِ حجّ روز اربعینیم ثارالله
حسین حسین مدد اباعبدالله ثارالله....

حسین حسین،میده به دلهای تاریکِ ما نور
باید بشیم آماده برای ایّام ظهور
میشه زیباتر هِیبت اسلام
میرسه وقت عزّت اسلام
فدای اون دلبر مهجبینیم ثارالله
حاجیِ حجّ روز اربعینیم ثارالله
حسین حسین مدد ابا عبدالله ثارالله...

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:32
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 امیر عباسی

شعر اربعین حسینی -(باشد وعده گاه مؤمنین) * امیر عباسی

536
1

شعر اربعین حسینی -(باشد وعده گاه مؤمنین) باشد وعده گاه مؤمنین
کوی مقتدای مَهجَبین
اینهاست ذکر مُتّقین
حرم کرببلا اربعین
روی دل به سوی آن امام معصوم
دارم زمزمه به قلب زار و مغموم
مولا السلام علیکَ یا مظلوم...

راه کربلا راه خدا
ای کاش نشویم از آن جدا
تابَد بر دل تاریک ما
نورِ لطف مصباح الْهدیٰ
گویم یاحسین بن علی دریابم
آری زِ غمش دم همه دم بی تابم
زیر لحدم سینه زن اربابم
مولا السلام علیکَ یا مظلوم...

  • چهارشنبه
  • 6
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 09:54
  • نوشته شده توسط
  • علیرضا گودرزی
ادامه مطلب
 روح اله نوروزی

سبک واحد حضرت سیدالشهدا ع پیاده روی اربعین -(این من و صفای روضه) * روح اله نوروزی

0

سبک واحد حضرت سیدالشهدا ع  پیاده روی اربعین -(این من و صفای روضه) این من و صفای روضه
عشقمه شبــای روضه
کاش پرم بدی با دستات
آقا تــو هــوای روضه

تــوی آسمونت کبوتــرم
زیر سایتم سایه ی سرم
تا غلامتــم از همه سرم

ماَنـوسم با غمت حسین
میبوسم پرچمت حسین

....

ذکر تو به دل می شینه
با تــو کــربلام تضمینه
روضه های تو ای ارباب
واسه قلب من تسکینه

شاه کــربلا کشتــی نجــات
عمر من شده وقف روضه هات
دستمو بگیــر تــو پل صراط

آرزوم کــربــلای تو
محتاجم به دعای تو

....

مهر تو به دل اُفتاده
با تــو زندگیم آباده
از نجــف تا کرببلا
اربعین میام پیاده

ذکر تو به لب تویِ هر قدم
سینه میـزنم پایِ این علم
وعده ی همه نــوکرا حرم

تو حرم خوبه حال من
یا حسین پـر و بال من

....

  • پنج شنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1398
  • ساعت
  • 13:16
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد