اربعین حسینی

مرتب سازی براساس

بعد از یک اربعین فراق- ( از شط فرات عطر عطشان وزید ) * مریم موسوی

1154

بعد از یک اربعین فراق- ( از شط فرات عطر عطشان وزید ) بعد از یک اربعین فراق ( از شط فرات عطر عطشان وزید )

رباعی اول:

از شط فرات عطر عطشان وزید

پیچید شمیم یار و یک سیب و نُبید

هرچند ز کعب نی کمان قد شده بود

زینب (س) ره نینوا رُ با اشک دوید

رباعی دوم:

طی شد غم هجر روی محبوب، حسین (ع)

بینا شده باز چشم یعقوب، حسین (ع)

هر چند گذشت اربعینی ز فراق

زینب (س) شده در کنار مطلوب، حسین (ع)

پ.ن:

وزن: مستفعل فاعلات مستفعل فع

عطشان: از القاب سید الشهدا علیه‌السلام که تشنه در کربلا به شهادت رسیدند. این تعبیر در روایات، تواریخ و زیارت‌نامه‌ها درباره آن امام آمده است.

نبید. [ن ُ ] (اِ) بر وزن و معنی نوید است که مژدگانی و خبرخوش باشد. (برهان قاطع).

شا

  • چهارشنبه
  • 24
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 11:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

پیاده روی اربعین -( جا دارد اگر پای غمت جان بگذارم ) * حامد تجری

1226
1

پیاده روی اربعین   -( جا دارد اگر پای غمت جان بگذارم ) جا دارد اگر پای غمت جان بگذارم
مجنون شوم و سر به بیابان بگذارم

بین الحرمینی نشدم بعدِ چهل روز
ظلم است به خود نام مسلمان بگذارم

وقتش شده با دیدن عکس حرمت باز
داغی به دل ِ دیده‌ی گریان بگذارم

چشمم اگر از کار بیفتد اثرش را
باید به سر و رو و گریبان بگذارم

حالا که نجف نیستم از شوق زیارت
این قافیه را می روم ایوان بگذارم

نامردم اگر روضه‌ی تو باشد و پا را
یک ثانیه در روضه‌ی رضوان بگذارم

جا مانده ام و حق بده نام پسرم را
از شوق رسیدن به تو «مهران» بگذارم

بیت هشتم
بین الحرمینی نشدم؛ آه... ولی کاش
آهو شوم و پا به خراسان بگذارم

شاعر : حامد تجری

  • پنج شنبه
  • 25
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 09:10
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 آرش براری

اربعین -( درد اگر داده به عشاقش دوا هم می‌دهد ) * آرش براری

2494
4

اربعین -( درد اگر داده به عشاقش دوا هم می‌دهد ) درد اگر داده به عشاقش دوا هم می‌دهد
بی‌بها نزدش بیاید او بها هم می‌دهد

دوستدارانش همیشه مبتلایش می‌شوند
او به هرکس دوستش دارد بلا هم می‌دهد

خیر این دنیا و آن دنیاست در عشق حسین
هر دو دنیا را به نوکرهاش باهم می‌دهد

چند قطره اشک خوردم دردهایم خوب شد
تازه فهمیدم که این چشمه شفا هم می‌دهد

بی‌جهت هق هق نکردم وقت گریه کردنم
قلب عاشق بشکند قطعا صدا هم می‌دهد

شأن او بالاتر است از حاجت پایین ما
حاجت ما را همین شال عزا هم می‌دهد

از همان روزی که تربت هست در سجاده ام
خانه ام هر روز بوی کربلا هم می‌دهد

سوی او راهی شدم در فکر جایم نیستم
شک ندارم آنکه راهم داده جا هم می‌دهد

گرچه تشنه بود و تنها و گرس

  • جمعه
  • 26
  • آبان
  • 1396
  • ساعت
  • 20:07
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محسن طالبی پور

دانلود متن و سبک نوحه اربعین -( کجایی داداش دل من خونه ) * محسن طالبی پور

1712
-1

دانلود متن و سبک نوحه اربعین  -( کجایی داداش دل من خونه ) کجایی داداش دل من خونه
دارم می میرم خدا می دونه
همیشه تصویرت تو قاب چشمامه
برادرم داغ سر تو باهامه
ای کاش یا حسین اینجا می مردم
روی دامن زهرا می مردم
آه ای مهجبین
برگشتم ببین
من خوردم زمین
سالارم حسین

نمی ره یادم ز پا افتادی
همینجا پیش چشام جون دادی
نمی ره از یادم تنت رو خاکا بود
تو لشکر دشمن سر تو دعوا بود
دعوا شد سر جسم صد چاکت
دریا شد زمین از خون پاکت
وای از کشتنت
از جون کندنت
بی سر شد تنت
سالارم حسین

شاعر : محسن طالبی پور

دانلود سبک

  • پنج شنبه
  • 2
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:40
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر اربعین حسینی -( اربعین است و فراقِ لاله ها ) * هستی محرابی

1190

متن شعر اربعین حسینی -( اربعین است و فراقِ لاله ها ) اربعین است و فراقِ لاله ها
سینه ی ما وُ هزاران ناله ها

آمده جابر به دشتِ کربلا
شوقِ دیدارِ حسینِ سر جدا

شد وضو و غسل با آبِ فرات
بعد آمد با سلام و صلوات

دست بر سینه نهاد و با ادب
محضرِ آن سیٌدِ عالی نَسب

با خشوع وُ با فروتن با وقار
این چنین گفتا ز چشمِ اشکبار

السٌلام ای نورِ داور السّلام
زینتِ دوشِ پیمبر السّلام

السّلام ای جانِ حیدر السّلام
زاده ی زهرای اطهر السّلام

السّلام ای وارثِ خونِ خدا
ای حسین ای یوسفِ گلگون قَبا

السّلام ای کشته ی تیغِ جفا
السّلام ای شاهِ مذبوحُ القفا

من به قربانِ تو وُ ایثارِ تو
بین که جابر آمده دیدارِ تو

خیزو از جا ای امامِ تشنه لب
گر چه جانت از عطش در تاب و

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:49
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر اربعین حسینی -( باز آمد موسمِ آه و انین ) * هستی محرابی

867

متن شعر اربعین حسینی -( باز آمد موسمِ آه و انین ) باز آمد موسمِ آه و انین
سینه ها در شور و شینِ اربعین

باز داغ کشته ها آمد به یاد
خاک و خون آغشته ها آمد به یاد

باز داغِ کربلایت تازه شد
روضه ی باغِ تو پُر آوازه شد

کاروانی آمد از شامِ بلا
چشمه ی خون شد زمین کربلا

باز عالم شورشی دیگر فتاد
روی نعشی نیمه جان خواهر فتاد

گو فلک چترِ مصیبت را گشود
جامه ی صبر از تنِ یاران ربود

ابر خونبار از غمِ آلاله ها
سینه ها لبریز شد از ناله ها

می رسد گلبانگِ چاووشِ حسین
عالمی گشته سیه پوشِ حسین

شاعر : هستی محرابی

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:52
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

زبانحال حضرت زینب در کربلا اربعین حسینی -( من زینبم جا مانده ای در کربلا دارم ) * هستی محرابی

3739
1

زبانحال حضرت زینب در کربلا اربعین حسینی -( من زینبم جا مانده ای در کربلا دارم ) من زینبم جا مانده ای در کربلا دارم
در اربعینت آمدم شور و نوا دارم

من آمدم عنوان کنم تا شکوه ی دل را
در سینه ام داغِ حسینِ سر جدا دارم

من در زمینِ نینوا نام آوری عباس
همچون علمدارِ رشید و با وفا دارم

من زینبِ بی معجرم اندر چهِل منزل
رأسِ شهیدان را به روی نیزه ها دارم

جولانگهِ خواهر در این کوه و بیابان است
خارِ مغیلان را به هر سو زیرِ پا دارم

می گردم امشب دشت را دنبالِ مجنونم
با اشکِ چشمم بهرِ هر زخمت دوا دارم

می سوزد آهِ سینه ام اندر شرارِ غم
یک اربعین از داغِ تو بزمِ عزا دارم

از راسِ خونینت بپرس زینب چها دیده
هیجده بدن جای کفن از بوریا دارم

جانِ برادر داغِ تو در سینه سنگین است
از این ب

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:55
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( آروم آروم داریم میایم ) * هستی محرابی

919

شعر اربعین حسینی  -( آروم آروم داریم میایم ) آروم آروم داریم میایم
تو آغوشت پناه کنیم

ولی نمیدونیم چطور
میخوایم تو روت نگاه کنیم

از تو می پرسیم آقا جون
با این همه شرمندگی

نگاه تو روی زینب و
اون معجرِ سیاه کنیم

عشقِ تو ما رو آقا جون
قدم قدم می کشونه

خدا کنه که ما رو هم
با جابرت همراه کنه

دلی به ما بده آقا
تو کربلا تو بسوزه

دلی به ما بده فقط
ز غربتِ تو آه کنه !

شاعر : هستی محرابی

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:42
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر اربعین حسینی -( دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت ) * هستی محرابی

1413
2

متن شعر اربعین حسینی -( دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت ) دوباره عبورم بیوفته، اگه صحنه ی قتله گاهت
مرا می کُشه ای برادر، تمنّای آخر نگاهت
دوباره ببینم عدو زد، سرِ نیزه آن راسِ ماهت
دوباره مرا التماسِ، غمِ یوسفِ قعرِ چاهت

کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)

برادر، امان از شام، امان از شام، امان از شام
امان از، غمِ ایام، غمِ ایام، غمِ ایام

کجایی رفیقِ بیابون، کجایی که قلبم شده خون
دوباره منو خاطراتِ، به جولانِ کوه و بیابون
دوباره غمِ آتشین ات، زده شعله بر چرخِ گردون
منو سینه ی زار و حیرون، لبِ خشک و سوزان و بریون
گرفتارِ این دشت و هامون، وداعِ بدنهای گلگون

کجایی برادر، که بر گشته زینب
ببینی چطور در به در گشته زینب (2)

ب

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 10:56
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر اربعین -( عازمیم اکنون به سوی کربلایت یا حسین ) * هستی محرابی

1079

متن شعر اربعین  -( عازمیم اکنون به سوی کربلایت یا حسین ) عازمیم اکنون به سوی کربلایت یا حسین
با سرا پا شور مشتاقِ لقایت یا حسین

نوبتِ ما شد که پا در جَرگه ی میدان نهیم
می کشیم رنجِ سفر را در هوایت یا حسین

ما همه از عاشقان و جان نثارانِ توئیم
می کنیم این جان نا قابل فدایت یا حسین

تا قیامت ناله ی جانسوز تو داریم به دل
در زمین کربلا گیریم عزایت یا حسین

بر سرِ نیزه سرِ نورانیت مانده هنوز
می رسد بر گوشِ جان هر دم صدایت یا حسین

می رود تا آسمان فریادِ هل مِن ناصرت
سینه را پُر کرده جانسوزِ نوایت یا حسین

ای شهید بی گناه ای شاهِ بی غسل و کفن
کی جدا کرده سرت را از قفایت یا حسین؟

ظالمان آن خونِ پاکت را به نا حق ریختند
زین ستم خون کرده اند قلبِ خدایت یا ح

  • شنبه
  • 11
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 11:00
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

زمینه اربعین حسینی -( هستي ام؛ برادر من ) * محدثه شیری

1483
1

زمینه اربعین حسینی -( هستي ام؛ برادر من ) اي عزيز مادر من
هستي ام؛ برادر من

بسوي تو زينبت
بي تاب و رهسپار
توي غم اين عزات
دلتنگ و بيقرار

حكم اجابتي
رسم نيابتي
به پاي تو باكرم!

دارم براي
بوسه روي گلو
نيابت از مادرم
ثارالله4

بند دوم:
مي كنه دوباره مرور
خواهري با قلب صبور

ايستاده بودم رو تل
با آه و سوز و فغان
صدا زدم مادرو
با شيون و الامان

نيستي برادر
كنار خواهر
نگاه من موند بِرات

ديدن تا نيستي
اومد به غارت
دور و برِ خيمه هات
ثارالله4

بند سوم:

رسيديم به شام بلا
بعد راه كرببلا

به ما ميگن خارجي
غريبيم اينجا داداش
رقيه خسته شده
تاول زده هردو پاش

به زور ميارن
اين بچه هارو
تو مجلس اون پليد

به لفظ حيدر
خطبه مي خونم
از كفر محض يزيد

  • چهارشنبه
  • 15
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:47
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه امام حسین(ع) -( دلی که خیلی تنگه ) * حسین روشنازاده

2225
3

زمینه امام حسین(ع) -(     دلی که خیلی تنگه ) بند1:

باز هوای کربلا و
شبای جمعه ها و
دلی که خیلی تنگه

باز غلام رو سیاهو
یه بار پر گناهو
دلی که تیره رنگه

آقا میدونی که گرفتارم
جز تو تُو این دنیا کیو دارم
عمری در خونت نشستم تا
اینکه بگم خیلی دوست دارم

آقا به این نوکر نگاهی کن
بازم بیا و ما رو راهی کن
اقا در خونت منم رعیت
بازم بیا مولا تو شاهی کن

اقام حسین جانم..

بند2:

خیر میون روضه هاته
توراه کربلاته
سعادت دو دنیا

دل فدای بچه هاته
یه عمریه گداته
گدای لطفت اقا

بارون میباره از چشام اقام
باز اومدم هیات سلام اقام
لذت واسه من اون زمانیه
که زیر ایوون طلام اقام

شبهای جمعه مادری گریون
تو گودی گودال میاد محزون
میگه بنیه کشتنت تشنه
از گریه چ

  • چهارشنبه
  • 15
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:55
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

زمینه امام حسین(ع) -( اونکه عمریه تو هیات بوده ) * حسین روشنازاده

1755

زمینه امام حسین(ع) -( اونکه عمریه  تو هیات بوده ) بند1

خوبه مرگ نوکر باشه
بین روضه های ارباب
تا اینکه بدونن مردم
جون داده رو پای ارباب
ثاراالله..

اونکه عمریه تو هیات بوده
اوج لذتش. زیارت بوده
حتی مرگشم. توی روضت بوده

بند2

باز جاموندم از تو خوبا
از دوست و رفیقو یارم
دنیا خیلی واسم تاره
از پیشم نرو دلدارم
واویلا

پاشو چشم به راه نشستم اینجا
رحمی کن به این. دل دخترها
چند روزی میشه. که ندارن بابا

بند3

امسال اربعین مهمونِ
خوان حضرت مولایی
یادم کن کنار اقا
رفتی با دل دریایی
واویلا..

از دوریت ببین. نمونده طاقت
دلتنگ صدات. شدم توهیات
پاشو تا بریم. دوباره زیارت

شاعر : حسین روشنازاده

دانلود سبک

  • چهارشنبه
  • 15
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 16:58
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شور امام حسین(ع) * احمدرضا اسماعیل نژاد

1103
1

شور امام حسین(ع) تو صاحب کرامت
منم گدای رعیت
دیگ بریدم آقا
بذار بیام زیارت

آخه بسه دوری آقا
آخه بسه کریه کردن
می بینی نوکرهاتو که
همشون بی حد دلتنگن

بیا بخر منو
تورو به جون مادرت
آقاردم نکن
عمریه هستم نوکرت

حسین آقام آقام

_____
برام شده یه عادت
که لحظه ی عبادت
برا خدایی شدن
برم میون هیئت

چقدر خوبه وقتی که
توی روضه بارون میشم
همینم از لطف آقاست
توی روضش مهمون میشم

شب و روزم شده
دعا برا زیارتت
میخونم همه جا
از کرم و محبتت

حسین آقا آقام

____
تو خیمه ی عزاتون
خودم میشم فداتون
تو خواب چقد قشنگه
شبای کربلااااتون

بخدا دلتنگی سخته
بخدا دوری دشواره
چشای خیس نوکرهات
آقا مثل ابر میباره

خدا بخیر کنه
حال خراب دل

  • چهارشنبه
  • 15
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 17:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( می رویم تا ز حرم جا نمونیم ) * هستی محرابی

829

شعر اربعین حسینی -( می رویم تا ز حرم جا نمونیم ) می رویم تا ز حرم جا نمونیم
پسِ این قافله تنها نمونیم
می رویم بزمِ عزای پسرش
تا که شرمنده ی زهرا نمونیم

این فرا خوانِ ماست، عهد و پیمانِ ماست
یک نگاهِ رُخش، قیمتِ جانِ ماست

سالها داغِ عطش در دلِ ما
ِشده هجران و غمش حاصلِ ما
می رویم فانیِ راهش بشویم
به فدایش سرِ نا قابلِ ما

می رویم جمله عزا دار شویم
پسرِ فاطمه را یار شویم
چون جوانان بنی هاشمِ او
در رکابِ او علمدار شویم

می رویم تا ز حرم جا نمونیم
می رویم تشنه ی دریا نمونیم

می رویم جمله فدایش بشویم
از شهیدانِ ولایش بشویم
شوقِ هر بوسه به شش گوشه ی او
شاملِ لطف و عطایش بشویم

می رویم تا ز حرم جا نمونیم
حسرتِ کعبه ی دلها نمونیم

این فراخوانِ ماس

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:14
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( اربعینت یا حسین، محشر بیاید کربلا ) * هستی محرابی

1377

شعر اربعین حسینی -( اربعینت یا حسین، محشر بیاید کربلا ) اربعینت یا حسین، محشر بیاید کربلا
عالمِ اکبر بیاید کربلا

با دلی خون آه! پیغمبر بیاید کربلا
شالِ غم بر سر بیاید کربلا

از جنان ناله کنان حیدر بیاید کربلا
با شکافِ سر بیاید کربلا

مادرت با خاکیِ معجر بیاید کربلا
با دو چشمِ تر بیاید کربلا

شاهِ مذبوح القفا، یا حسین جان یا حسین
کشته ی تیغِ جفا، یا حسین جان یا حسین

*******************

مجتبی با سینه ی آذر بیاید کربلا
ساقیِ کوثر بیاید کربلا

سینه کوبان از سفر خواهر بیاید کربلا
بی کس و یاور بیاید کربلا

عابدین با زخمی از پیکر بیاید کربلا
بر سرش خنجر بیاید کربلا

یک جهان شاه و گدا یکسر بیاید کربلا
گریه بر اکبر بیاید کربلا

شاهِ مذبوح القفا، یا حسین

  • پنج شنبه
  • 16
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 09:33
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

شعر اربعین حسینی -( اومده ام ز کربلا دلم رو جا گذاشتم ) * هستی محرابی

1372
3

شعر اربعین حسینی -( اومده ام ز کربلا دلم رو جا گذاشتم ) اومده ام ز کربلا دلم رو جا گذاشتم
ولی من نمیدونم اونو کجا گذاشتم

من همین قد میدونم اونو به رسمِ عاشقی
که فقط یه جایی از کرببلا گذاشتم

از همون وقت که پامو تو کربلا گذاشتم
این دلم تویِ قفس بود و رها گذاشتم

همه ی عشقم اینه که تویِ بین الحرمین
دلم و حراجِ اون صحن و سرا گذاشتم

شده ام محوِ تماشای شبستانِ حرم
گو پا به بهشتِ رضوانِ خدا گذاشتم

همه ی دلم فقط محبّت و صفای اوست
تو حرم میونِ اون حال و هوا گذاشتم

رفته ایم به قتلگه سر به سلام و صلوات
شایدم تو روضه ها سوگِ عزا گذاشتم

دلِ بی قرارِ من تو رو به جای زینبین
به سرابِ این همه درد و بلا گذاشتم

میونِ این همه صحنه های پُر شور و بلا
به قضاوتِ هم

  • یکشنبه
  • 19
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:54
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر اربعین حسینی -( زمین از اشکِ عزا گُل شد ) * هستی محرابی

1028

متن شعر اربعین حسینی -( زمین از اشکِ عزا گُل شد ) زمین از اشکِ عزا گُل شد
ز شوقِ او جاده ها گُل شد
به زیرِ پای همه زائر
از اینجا تا کربلا گُل شد

راهِ جاده روشن و تاریک
گهی پهن است و گهی باریک
بوی عطرِ کربلای عشق
شد اینک بر شامه ها نزدیک

کنون آمد وعده ی دیدار
به شوقِ مولا قدم بردار

تمام این دشت و بیابان
جای تیغ و خارِ مغیلان
بریختند زیرِ قدم هایت
شاخه شاخه لاله و ریحان

ببین زینب آمده از شام
تداعیِ تلخیِ ایام
یک اربعین از غمِ جانان
نه روز قرار و نه شب آرام

کنون آمد وعده ی دیدار
به شوقِ مولا قدم بردار

ببین گنبد گشته نمایان
بگوش آید ناله ی طفلان
حرم بر پا روضه ی گودال
سرِ نیزه بین سرِ قرآن

سلامی بر القمه کن تو
نیابت قصدِ همه کن تو
زیارتِ ا

  • سه شنبه
  • 21
  • آذر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:04
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب

متن شعر در آستانه پیاده روی عظیم اربعین -(اربعین از راه آمد عاشقان راهی شوید) * اکرم سبزعلی

782

متن شعر در آستانه پیاده روی عظیم اربعین -(اربعین از راه آمد عاشقان راهی شوید) اربعین از راه آمد عاشقان راهی شوید

یا اباصالح! سر راهت بیا ما هم ببر

گر پیاده میروی این راه طولانی شما

با خودت همراه کن، این جمع ما را هم ببر

میشوم قربان پای خسته و پر تاولت

موکبی گر می‌گزینی، نیز آنجا هم ببر

میروی منزل به منزل، از نجف تا کربلا

حاجت دل‌های مضطر، نزد اقا هم ببر

خاک پایت سرمه ی چشمم به کوی نینوا

اشک و آه و ناله ی هر پیر و برنا هم ببر

یادم آمد صحن عباس و شمیم بوی یاس

بر ضریحش دسته‌ایی گل، هدیه ی ما هم ببر

آن ضریع پاک جدت گر زیارت میکنی

یک سلام ویژه و این درد دل‌ها هم ببر

  • پنج شنبه
  • 19
  • بهمن
  • 1396
  • ساعت
  • 02:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

اربعین امام حسین علیه السلام -(صحرا به صحرا جاده به جاده) * میثم مومنی نژاد

981

اربعین امام حسین علیه السلام -(صحرا به صحرا       جاده به جاده) سبک : سالار زینب

صحرا به صحرا جاده به جاده
زائران آیند پای پیاده
یا حسین لبیک

یک خادم خورشید یک خادم ماه است
بال ملائک فرش این راه است
یا حسین لبیک

دل کنار دل جان کنار جان
منزل به منزل آیند عاشقان
یا حسین لبیک

دیدم طفلی در آغوش مادر
یادم آمد از ششماهه اصغر
یا حسین لبیک

عطش دیدار ما را کشانده
زائری اینجا تشنه نمانده
یا حسین لبیک

اینجا نگردد دیده ای گریان
نمیبندد آب کسی بر مهمان
یا حسین لبیک

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:40
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

اربعین امام حسین علیه السلام -(غم میزند صلا حی علی العزا) * میثم مومنی نژاد

800

اربعین امام حسین علیه السلام -(غم میزند صلا      حی علی العزا) غم میزند صلا حی علی العزا
فریاد کربلاست ابکی علی الحسین

لبیک یا حسین

می آید آسمان همپای کودکان
پیری عصا زنان اشکش روان ز عین

لبیک یا حسین

خون می شود قلوب تنگ دل غروب
گریم که خورده چوب لبهای "ثقلین"

لبیک یا حسین

راسش میان طشت در بین کوه و دشت
خورشید نیزه گشت مولای مشرقین

لبیک یا حسین

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

اربعین امام حسین علیه السلام -( شعله ور گشته آهم خون چکد از نگاهم) * میثم مومنی نژاد

561

اربعین امام حسین علیه السلام -( شعله ور گشته آهم     خون چکد از نگاهم) شعله ور گشته آهم خون چکد از نگاهم
بار دیگر ای خدا زائر قتلگاهم
جان فدای خاک کویت
آمدم بوسم گلویت
یابن الزهرا.....

گریم از یاد تنت غارت پیراهنت
بی کفن بین صحرا پاره پاره بدنت
سهم من رخت عزا شد
قسمت تو بوریا شد
یاابن الزهرا.....

پیش چشمان همه کودکی در زمزمه
زائر قبری کوچک شد کنار علقمه
ناله زد ای بی قرینه
از سفر آمد سکینه
یابن الزهرا.....

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 میثم مومنی نژاد

اربعین امام حسین علیه السلام -(ای تمام کائنات در عزایت نوحه گر) * میثم مومنی نژاد

804

اربعین امام حسین علیه السلام -(ای تمام کائنات     در عزایت نوحه گر) ای تمام کائنات در عزایت نوحه گر
ای امام تشنه لب زینب آمد از سفر
السلام ای پاره تن
ای شهید بی کفن

بین شام و کوفه شد راس تو مشکات من
پیکری نیلوفری است زین سفر سوغات من
السلام ای......

ای ملائک نوحه خوان روز و شب در غربتت
لاله لاله اشک من می چکد بر تربتت
السلام......

آسمان از من گرفت اختر من ماه من
خاک قبرت یا اخا شد زیارتگاه من
السلام.......

  • پنج شنبه
  • 10
  • اسفند
  • 1396
  • ساعت
  • 15:47
  • نوشته شده توسط
  • feiz
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه زنجیرزنی و سینه زنی اربعین -( خدایا من دوباره دل غمینم) * رضا یعقوبیان

191

نوحه زنجیرزنی و سینه زنی اربعین -( خدایا من دوباره دل غمینم) اربعین
خدایا من دوباره دل غمینم (2)
به یاد سوز و دغ اربعینم
شده قلبم پر از غم
ز درد و رنج و ماتم
حسینم وا حسینا (2)
********
رسیده کاروان غم نصیبان (2)
کنار مرقد پاک شهیدان
همه غرق عزایند
به یاد کربلایند
حسینم وا حسینا (2)
********
چهل روز است دل زینب شکسته (2)
ز داغ کربلا در غم نشسته
بریز اشک دیده
بر آن حنجر بریده
حسینم وا حسینا (2)
********
سر قبر حسین زینب رسیده (2)
ولی موی سپید و قد خمیده
ز جا برخیز برادر
ببین غمدیده خواهر
حسینم وا حسینا (2)
********
نبودی دشمنت زخم نمک زد (2)
میان کوچه زینب را کتک زد
ببین تو آه سردم
سراپا رنج و دردم
حسینم وا حسینا (2)
********
ز داغ دخترت سوزد دل من (2)
ز

  • شنبه
  • 20
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 20:24
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -( من زائر کرب و بلایم) * رضا یعقوبیان

150

اربعین -( من زائر کرب و بلایم) اربعین
من زائر کرب و بلایم
در رنج و درد و ابتلایم
بر لب بود شور و نوایم
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
امروز روز اربعین است
عالم ز داغت دلغمین است
زینب بی یار و معین است
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
آمده ام در کربلایت
شرخ سفر گویم برایت
جانم برادر جان فدایت
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
خیز ای گل در خون تپیده
پژمرده بین یاس و سپیده
زینب رسیده قد خمیده
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
دشمن ز کین ما را محک زد
زخم مرا هر دم نمک زد
اهل حریمت را کتک زد
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
آتش عدو بر خیمه ها زد
سیلی بروی بچه ها زد
سرهایتان به نیزه ها زد
حسین حسین حسین زهرا (3)
********
امان ز ش

  • یکشنبه
  • 21
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 23:47
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اربعین -(بی معینم یا حسین دلغمینم یا حسین) * رضا یعقوبیان

1172

اربعین  -(بی معینم یا حسین دلغمینم یا حسین) اربعین
بی معینم یا حسین دلغمینم یا حسین
زائر قبر تو در اربعینم یا حسین
آمده قامت خمیده زینبت
در کنارت خواهر جان بر لبت
ای برادر جان حسین (4)
*******
ای عزیز بی کفن ای گل خونین بدن
گشته ام مهمان تو ای شه صد پاره تن
زینبم با چشم گریان آمدم
با حسین از شام ویران آمدم
ای برادر جان حسین (4)
*******
تو ببین تاب و تبم از غمت جان بر لبم
خیز از جا و ببین خواهر تو زینبم
آمدم تا گویمت شرح سفر
از گلان پرپر ببریده سر
ای برادر جان حسین (4)
*******
بعد تو آتش زدند از ستم بر خیمه ها
پیکرت روی زمین راس تو بر نیزه ها
روی طفلان جوهر نیلی زدند
بر رخ چون برگ گل سیلی زدند
ای برادر جان حسین (4)
*******
ای عزیز فاطمه

  • دوشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 16:43
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

اشک بصر -(زینب دل خسته هستم دلغمین) * رضا یعقوبیان

65

اشک بصر -(زینب دل خسته هستم دلغمین) زینب دل خسته هستم دلغمین
گشته ام من زائرت در اربعین
**
یا حسین گرچه غمین و خسته ام
در کنار مرقدت بنشسته ام
**
ازسفر قامت خمیده آمدم
سوی تو ای نور دیده آمدم
**
آمدم من از سفر با شور و شین
زیر لب گویم فدایت یا حسین
**
سوزم و با آه و با اشک بصر
بهرتوگویم حسین شرح سفر
**
بعد تو خون شد دل اهل حرم
زد شرر بر حاصل اهل حرم
**
آتشی در خیمه ها افروختند
کودکان بی گناهت سوختند
**
بعد تو سیلی زدن آزاد شد
ای برادر خون دل سجّاد شد
**
کودکان را وحشیانه میزدند
کعب نی یا تازیانه میزدند
**
غنچه های تو همه پژمرده اند
زیر بوته دوگل از تو مرده اند
**
پرپر از کین غنچه های یاس بود
علقمه نقش زمین عباس بود
**
زخم مارا د

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:32
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زائر دل شکسته -(هنگام داغ اربعین است) * رضا یعقوبیان

43

زائر دل شکسته  -(هنگام داغ اربعین است) هنگام داغ اربعین است
زینب کبری دلغمین است
دختر زهرای رشیده
زینب مظلومه رسیده
کنار قبر نور دیده
اخا اخا مظلوم حسین جان(۳)
**
آمده ام تنها و خسته
کنار قبرت دل شکسته
آمده بر مزار پاکت
سر میگذارم روی خاکت
جانم فدای تن چاکت
اخا اخا مظلوم حسین جان(۳)
**
دخت امیر المومنینم
زائر تو در اربعینم
برگشته ام از شام ویران
همراه جملۀ اسیران
بی دخترت از شام ویران
اخا اخا مظلوم حسین جان(۳)
***
ای غرقه خون پیکر حسینم
بنگر که من در شور و شینم
بی تو حسین چها کشیدم
جز ظلم و کین چیزی ندیدم
زخم زبانها می شنیدم
اخا اخا مظلوم حسین جان(۳)
***
برگشته در کویت دوباره
به حال من بنما نظاره
آمده ام با اشک و ناله
دلم ز داغت با

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:34
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

زائر اربعین -(بنگر بی معینم یا حسین دلغمینم) * رضا یعقوبیان

46

زائر اربعین -(بنگر بی معینم  یا حسین دلغمینم) بنگر بی معینم
یا حسین دلغمینم
در کنارمزارت
زائر اربعینم
شده ام زائر کوی تو
می رسد برجانم بوی تو
ای برادرجان حسین من (۲)
***
ای مرا نوردیده
ماه در خون طپیده
بنگر ای برادر
زینب از ره رسیده
شده ام زائر کوی تو
می رسد برجانم بوی تو
ای برادرجان حسین من (۲)
***
ای مه بی قرینه
آمدم با سکینه
از چه پرپرشدی تو
گل باغ مدینه
شده ام زائر کوی تو
می رسد برجانم بوی تو
ای برادرجان حسین من (۲)
***
کن برادر نظاره
درد من بی شماره
بر زمین دیده ام من
پیکر پاره پاره
شده ام زائر کوی تو
می رسد برجانم بوی تو
ای برادرجان حسین من (۲)
***
خود گواهی برادر
بعد تو چه کشیدم
سرپاک ترا من
بر روی نیزه دیدم
شده ام زائر کوی تو
می ر

  • دوشنبه
  • 12
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:36
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب

#اربعين *

849

#اربعين سيد الشهداء برادر بزرگوار خود امام حسن را غريب مي‌خواند با وجود اينكه جنازه امام حسن ع را همگان برداشتند و كسي در مدينه نماند كه به تشييع جنازه آن حضرت حاضر نشود و همه گريان بودند و به عزاداري اقدام نمودند و امام حسين (ع) در عقب جنازه، بدون عمامه ، رداء و با پاي برهنه مي‌آمد و حدود سيصد زن با معجرهاي سياه گريان بودند.
?اما غريب تر از آن بزرگوار آن شهيدي بود كه سه روز بدن مباركش در خاك و خون افتاده بود و تابوت سيد الشهداء چوب تيرها و
نيزه‌ها بود كه بر بدن مقدسش زده بودند.
امام محمد باقر (ع) مي‌فرمايند: در ابتدا وقوع آن مصيبت، امام حسين
همه روزه به زيارت قبر برادرش امام حسن مجتبي (ع) مي‌رفتند كه

  • چهارشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1397
  • ساعت
  • 13:15
  • نوشته شده توسط
  • سجاد
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد