ورود کاروان اسرا به شام

مرتب سازی براساس

زمینه ایام اسارت -(دوباره غربتو دوباره اذیتو ) * مجید آقاجانی

487

زمینه ایام اسارت -(دوباره غربتو دوباره اذیتو ) بند 1

دوباره غربتو دوباره اذیتو
دوباره گریه ها واویلا

چشمامو بستمو زیادی خستمو
چی شد کرببلا واویلا

اسارت حرم اهانت حرم
توی شهر شام واویلا

منه زینب از اینا حرف بد
شنیدم مدام واویلا

جلوی چشامه
سرای بریده
ببین قامت دختر تو خمیده

تواین راه پر غم
همش یاد گودال
میوفتم چجوری تو افتادی بی حال

سرت روی نیزه بلنده
تنت روی خاکای صحراس
هنوز داری قرآن میخونی
از اون روی سر نیزه پیداس

حسین جان من جان من

بند 2

اسارت بده حقارت بده
برای یه زن واویلا

باهرچی که می‌شد از روی بام
مارو میزدن واویلا

سرت رو آوردو با چوب تر
میزد رو لبات واویلا

فدای سرو رگای گلوت
میمیرم برات واویلا

منو سنگ شامی
منو آه هر دم
چقد واسه رقیه من گریه کردم

چقد خنده هاشون
برا من عذابه
کجایی ببینی که حالم خرابه

به ماها میگفتن کنیزو
نمیخوام دیگه زنده باشم
نمیخواستم از تو یه لحظه
تو این وادی غم جدا شم

حسین جان من جان من

  • پنج شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 21:35
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

واحد سنگین ورود اهل بیت علیهم السلام به شام -(رسیدم به شامی که هر لحظه درده) * مجید آقاجانی

293

واحد سنگین ورود اهل بیت علیهم السلام به شام -(رسیدم به شامی که هر لحظه درده) ? بند 1

رسیدم به شامی که هر لحظه درده
من اینجام و آرامش ندارم
چقد طعنه از اینا شنیدم
شده غرق ماتم روزگارم

ببین مثل زهرا چادر من
شده خاکی از سنگای شامی
شبیه بابام حیدر شدیمو
نمیدن به ما حتی سلامی

بی احترامی یه طرف
خندیدناشون یه طرف
اشکایی که جاری شده
رو گونه هامون یه طرف

اشک رقیه یه طرف
گریه و تحقیر یه طرف
به دستو پای ما زدن
باکینه زنجیر یه طرف

امان از شام امان از شام

? بند 2

رسیدم به شامی که هر لحظه درده
چقد بدتر از کرببلا شد
برادر کجایی ببینی که زینب
اسیر یه عده بی حیا شد

نفسهام بریده میشد وقتی میزد
با چوب ترش روی لب تو
جلوی چشامه سر تو برادر
چقد بی قراره زینب تو

سر بریدت یه طرف
دستای بستم یه طرف
چشمای نیمه باز تو
با قلب خستم یه طرف

حرفای مردم یه طرف
مجلس ملعون یه طرف
به ما کنیز گفتن و این
سینه ی پر خون یه طرف

امان از شام امان از شام

? بند 3

رسیدم به شامی که هر لحظه درده
نميتونم آروم بگیرم حسین جان
پریشونم از این همه درد و ماتم
میون بلاها اسیرم حسین جان

شکسته شده حرمت اهل بیتت
تو شهری که مارو اسیری آوردن
یه چند باری پیش نگاه رقیه
سرتو به روی نیزه بردن

حرمت شکستن یه طرف
زخم زبونم یه طرف
جسارت به ما و این
دل خزونم یه طرف

درد غریبی یه طرف
حال خرابم یه طرف
سری که دست خولی بود
میده عذابم یه طرف

امان از شام امان از شام

#اسارت

  • شنبه
  • 11
  • شهریور
  • 1402
  • ساعت
  • 15:44
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

زمینه ورود اسرا به شام -(اینجا کجاست عمه چرا از صب معطلیم ؟) * داود قاضی

336

زمینه ورود اسرا به شام -(اینجا کجاست عمه چرا از صب معطلیم ؟) اینجا کجاست عمه چرا از صب معطلیم ؟
چی منتظر ماست که اینجوری خب معطلیم ؟
زنجیرای دور دست بابام برام عذابه
من شنیدم عمه یکی میگفت از یه خرابه !
چه خبره ریسه بندون شده
چرا همه روی بام اومدن ؟
اگه اومدن به پیشوازمون
چرا تازیانمون میزدن ؟
عمه / اینا کیَن دور و برمون
آتیش / چرا از آسمون میباره ؟
عمه / داره محمدت میمیره
ای داد / وسط بازار ، همه دنیا ، روی سرمون آواره

عمه دیگه دارم میمیرم از این دلواپسیم
بازار چه شلوغه، چرا به تهش نمیرسیم ؟
نامسلمونن؛ بدترن از اون کوفیای پست
ما رو میبرن تووی کوچه ها با صدای دست
خدا اشک چشمامونو ببین
چرا غمامون تمومی نداره؟
جدا همه ی این مصیبتا
داره سنگ از آسمون میباره
عمه / اشکاشو رو نیزه ببین
عمه/ چشم ترِ عمو رو ببین
عمه / رقیه جونی نداره
عمه / آبله های ، کف پا و ، سوختگی مو رو ببین

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 13:48
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب
 بهمن عظیمی

شور کاروان اسرا -(بیاید بریم با هم ، یه سر به شهر شام) * بهمن عظیمی

451

شور کاروان اسرا -(بیاید بریم با هم ، یه سر به شهر شام) بیاید بریم با هم ، یه سر به شهر شام
بریم توو کوچه هاش ، میون ازدحام
اسیرِ دستِ یه مُشت نامرد و / اَلواته
خانومی که عمّه ی ساداته
سه روزه که پُشت دروازه ی / ساعاته
غمِ عالَمو میونِ قلبش / حَل کردن
خانومِ ما رو مُعَطَّل کردن
پای بچه‌ها رو پُر زخم و تا/وَل کردن
جان حسین ۳ حسین جان

گریه کنید فقط ، به حالِ شاه دین
فدای غصه هات ، یا زین العابدین
همه ی شهر و که آذین بستن / رقصیدن
دورِ سرهای به نی چرخیدن
پیش زینب رقص شادی کردن / خندیدن
بد سوزوندن جگر زینب رو / هر گونه
از غمش دِلا چه بی سامونه
غیرت اللهِ حسین رو نیزه / گریونه
جان حسین ۳ حسین جان

به فکر غصه هات ، یک نفرم نبود
امان از روضه ی ، محله ی یهود
بمیرم برای تنهایی هات / ای آقام
تو رو با سنگ می‌زدن از رو بام
بدجوری قلبتو سوزوندن توو / شهر شام
ناموس خدا رو دادن آزار / اون اشرار
خواهرِ عبّاس و چشم انظار؟!
زن و بچه ی حسین و بُردن / توو بازار
جان حسین ۳ حسین جان

  • چهارشنبه
  • 26
  • مهر
  • 1402
  • ساعت
  • 14:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری
ادامه مطلب

ورودکاروان حسینی به شهر شام نذر_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها -(کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات) * مرضیه عاطفی

445

ورودکاروان حسینی به شهر شام نذر_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها -(کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات) کشید از سینه آهِ مستمر؛ دروازهٔ ساعات
دلش یکریز میشد شعله ور؛ دروازهٔ ساعات

نشست و ضجّه زد آن ساعتی که عید شد اعلام
پریشان! اولِ ماهِ صفر، دروازهٔ ساعات

رسید آن کاروانِ زجر دیده، بی رمق، زخمی
شد از حالِ رقیه(س) محتضر؛ دروازهٔ ساعات

مزیّن شد به پرچم های رنگی، شد چراغانی
به دستِ شامیانِ فتنه گر؛ دروازهٔ ساعات

حرامی هایِ بی اصل و نسَب، سیلِ تماشاچی
عزیزانِ علی(ع)...رأسِ قمر...دروازهٔ ساعات...

شلوغی، هلهله، بارانِ سنگ و خیلِ نامحرم
به دورش دید خیلی دردسر دروازهٔ ساعات

به خود لعنت فرستاد و به زینب‌(س) خیره شد مضطر
به دستِ بسته اش با چشم تر؛ دروازهٔ ساعات

سه ساعت از مصیبت دیدگان، میکرد استقبال
نه با گل! با غم و خون جگر؛ دروازهٔ ساعات

حسین بن علی(ع) شد منکسر بالا سرِ عباس(ع)
شکسته عمه سادات در؛ دروازهٔ ساعات

به پایِ نیزه های داغدیده پایکوبی بود
فقط از این بلا دارد خبر؛ دروازهٔ ساعات!

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 11:09
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

غزل مصائب شام-(شام از صداى هلهله ها روز و شب نداشت) * یاسین قاسمی

179

غزل مصائب شام-(شام از صداى هلهله ها روز و شب نداشت) شام از صداى هلهله ها روز و شب نداشت
آنجا دلى براى تو اى عشق تب نداشت

دار و ندار فاطمه در مجلس شراب
افتاده بود دست كسى كه ادب نداشت

آن چوب خيزران مگر آخر چه كرده بود
از آن به بعد صورت ارباب لب نداشت

صحبت سر خريد و فروش كنيز بود
بازار شام كار به اصل و نسب نداشت

بر روى خاك، آل على سر گذاشتند
آن شب اگر كه صبح نمى شد عجب نداشت

ياسين قاسمى

  • دوشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1404
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • ياسين قاسمى
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد