راه هست و تاول و دشنام ها
آمدم ای وادی بد نام ها
هر شبم از شام دیگر تارتر
دیده ام صد بدتر از این شام ها
آسمان رنگ غم و خاکستر است
چشم ها رنگ شراب و جام ها
بهر استقبال راه قافله
آمده سنگ از فراز بام ها
گوئیا ما را کنیزی می برند
چشم ها لب تشنه تر از کام ها
شاعر:علی اشتری
- پنج شنبه
- 7
- دی
- 1391
- ساعت
- 08:31
- نوشته شده توسط
- یحیی