شعر امام زمان (عج)

مرتب سازی براساس
 امیرحسین سلطانی

سبک زمزمه فراق آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف -(الا ماه مدینه دوای زخم سینه) * امیرحسین سلطانی

294

سبک زمزمه فراق آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف -(الا ماه مدینه دوای زخم سینه) بند1

الا ماه مدینه
دوای زخم سینه
مراد قلب خسته
امید دل شکسته

الا شاه حجازی
تویی که چاره سازی
دمی بنشین کنارم
تمنای تو دارم

بیا آقای غایب
شده دل بر تو راغب
ندارد شیعه جز تو
در این دنیا که صاحب

بیا حلالِ مشکل
که شد هِجرت غم دل
بیا تا حق نشیند
به زودی جای باطل

اباصالح یا مولا

بند2

الا صاحب زمانم
تویی روزی رسانم
منم که عبد تو ای
امام انس و جانم

دلم در جستجویت
لبم در گفتگویت
کجایی ای نگارا
شوم قربان رویت

بیا ای آخرین ماه
بیا ای یار دلخواه
گدایت را ببین که
نشسته بر سر راه

بیا ای سرور ما
یگانه دلبر ما
بیا تا اینکه دنیا
شود با تو مصفا

اباصالح یا مولا

بند3

تو را چشم انتظاریم
به راهت سر سپاریم
کسی را که به جز تو
در این عالم نداریم

الا شمس منور
گل زهرای اطهر
بیا با ذوالفقاره
علی آن شاه خیبر

بیا ای یار مظلوم
بیا ای خصم ظالم
بیا ای شاه عادل
شود عدل تو حاکم

بیا تا که زمین را
کنی پاک از ستم ها
بیا با پرچم حق
بیا مهدی زهرا

اباصالح یا مولا

۱۴۰۳/۰۷/۲۹
التماس دعای فرج

  • سه شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 19:58
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم

به امید نابودیِ یهودِ ظالم؛ -(به یادت ای گلِ نرگس شبی ناگاه میمیرم ) * مرضیه عاطفی

143

به امید نابودیِ یهودِ ظالم؛ -(به یادت ای گلِ نرگس شبی ناگاه میمیرم ) به یادت ای گلِ نرگس شبی ناگاه میمیرم
از این دلدادگی، در زیرِ نورِ ماه میمیرم

بیا و حالِ نامیزانِ عالم را مداوا کن
که آخر از خبرهای بد و ناگاه...میمیرم

بساطِ ظلم پهن و آهِ مظلوم است دامنگیر
نیایی دیر یا زود از تبِ این آه...میمیرم

بیا گردن بزن با ذوالفقارت نسلِ صهیون را
که از داغِ فلسطین با غمی جانکاه میمیرم

میانِ ندبه ها کم گریه کن! چونکه منِ دلتنگ
از اینکه نیستم از حالِ تو آگاه میمیرم

می‌آیی و به شوق دیدنت تا کعبه می آیم
"بِنفسي أنت" میخوانم اگر در راه میمیرم

أناالمهدی(عج) بگو تا در رکابت جان دهم آقا
در اینصورت فقط با حالتی دلخواه میمیرم

من از مرگ جهالت* سخت بیزارم! همان مرگی
که در آغوش ظلمت عاقبت در چاه میمیرم

چراغِ معرفت را در دلم روشن کن ای خورشید
خبر داری که نشناسم تو را گمراه میمیرم

همین که باشم و گاهی تماشایت کنم کافیست
مرا از خیمه ات بیرون کنی والله میمیرم!

* دعای عصر غیبت: اللّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَک. اللّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَک لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَک. اللّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَک فَاِنَّک اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَک ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی. اللّهُمَّ لَاتُمِتْنِی مِیتَهً جاهِلِیهً، وَلَا تُزِغْ قَلْبِی بَعْدَ اِذْ هَدَیتَنِی.
خدایا خود را به من بشناسان، اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نشناسم، خدایا پیامبرت را به من بشناسان، اگر پیامبرت را به من نشناسانی، حجّتت را نشناسم، خدایا حجّتت را به من بشناسان، اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دینم گمراه شوم. خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران و دلم را پس از اینکه هدایت نمودی، منحرف مکن.

  • چهارشنبه
  • 9
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 17:50
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 احسان  نرگسی رضاپور

متن شعر غزل_امام_زمان_عج ایام فاطمیه با صدای کربلایی_حسین_طاهری -(مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است ) * احسان نرگسی رضاپور

385

متن شعر غزل_امام_زمان_عج ایام فاطمیه با صدای کربلایی_حسین_طاهری -(مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است ) مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است

گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم
ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است

به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است

مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است

#

شنیده ایم که مادربه بستر افتاده
شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است

دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا...
برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است

  • شنبه
  • 12
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 18:28
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شعر_مناجات_امام_زمان_عج -(شاخه‌‌ی طبع خزان‌دیده‌ی من بار نداشت) * بردیا محمدی

375

شعر_مناجات_امام_زمان_عج -(شاخه‌‌ی طبع خزان‌دیده‌ی من بار نداشت) شاخه‌‌ی طبع خزان‌دیده‌ی من بار نداشت
چشم آلوده ی من فرصت دیدار نداشت

رو به مهتاب نشد روزنه ای باز کنم
قفسِ ظلمت من رخنه ی دیوار نداشت

چَنگ انداخته ام دامنِ تنهایی را
منِ بی‌کَس‌شده از بس که کس و کار نداشت

آه ! آدینه ی بی تو شده آئینه ی دِق
کاشکی جمعه تواناییِ تکرار نداشت

در بساطم چه کنم کهنه‌کلافی هم نیست...
یوسف گمشده‌ام گرمیِ بازار نداشت

آبروریزیِ من شُهره‌ی آفاق شده
مثل من هیچکسی وضعِ اسفبار نداشت

از سَرِ بی خِرَدی قلب تو را می شکنم
وَرنه این عاشقِ بی فکر که آزار نداشت

گریه کردم که مگر بار مرا هم بخری...
دلم _این ظرف ترک‌خورده_ خریدار نداشت!

امـــر کن! یک نفری پای غمت می میرم
تا نگویند که فرمانده ی من یار نداشت

مثل سیّد حسنت ، گَرم بغل کن من را...
یا کریمی که عروجش غمِ آوار نداشت

لحظه‌ی آخرم ای کاش کنارم باشی...
چه کند گر که مریض تو پرستار نداشت

شیوه‌ی مَرگ مرا شاهِ نجف می داند
سَر تمّار به جز نخل علی ، دار نداشت

این دلِ دربه‌درم تنگِ حسین است فقط
کربلا رفتن من این‌ همه اصرار نداشت!

جان آن مادرِ افتاده دمِ در ، برگرد
آنکه با قامت خم طاقت پیکار نداشت

شیشهٔ عُمر علی با لگدی سخت شکست
لااقل کاش درِ سوخته ، مسمار نداشت

  • پنج شنبه
  • 17
  • آبان
  • 1403
  • ساعت
  • 12:48
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 روح الله پیدایی

یا صاحب الزمان(عج) -(سرگرم دنیا ماندم و ، از یاد تو غافل شدم ) * روح الله پیدایی

302

یا صاحب الزمان(عج) -(سرگرم دنیا ماندم و ، از یاد تو غافل شدم ) سرگرم دنیا ماندم و ، از یاد تو غافل شدم

کارم شده معصیت و ، در بندگی کاهل شدم

در حق تو بد کرده ام ، بد عهدی من را ببخش

جای رفاقت با شما ، با هر کسی همدل شدم

چشمان من خشکیده است از بس به هرجا رفته است

با بی حیایی باعث ، تاریکی این دل شدم

حال دلم طوفانی و ، تنهای تنها مانده ام

بی تو شبیه ماهیِ افتاده در ساحل شدم

پشت درم در میزنم ، در خانه ات راهم بده

با سر به زیری آمدم ،بار دگر سائل شدم

وقتی که زیر پرچمت ، در بین خوبان جا شدم

دیدم که با لطفت رها ، از هر غم و مشکل شدم

در بین روضه هرکسی ، ذکری نشسته بر لبش

من گوشه ای مشغول بر ، ذکر ابوفاضل شدم

روضه به روضه رفتم و ، با اذن ماه علقمه

من هم برای رفتنِ ، تا کربلا قابل شدم

یادش بخیر آن شب که با، چشمان گریان آمدم

اذن دخولی خواندم از ، بابُ الرَّجاء داخل شدم

روح الله پیدایی

  • یکشنبه
  • 4
  • آذر
  • 1403
  • ساعت
  • 10:15
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

مناجات امام زمان(عج) -( مصحف روی تـو و چشـم گنهکار من ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1585

مناجات امام زمان(عج) -( مصحف روی تـو و چشـم گنهکار من ) مصحف روی تـو و چشـم گنهکار من
از چه منم عار تو؟ از چه تویی یار من؟
گر بپسندی مـرا نــاز بـه عالـم کنـم
ور بفـروشی مــرا کیست خریـدار من؟
نخلــۀ خشکیــده‌ام بــار نــدارم ولی
شکر، خـدا را که شد کوه غمت بار من
گرچه نکردی ظهور من به حضور توام
طلعت پنهان توست شمع شب تار من
هرچه تو گویی بـدم، باز نکـردی ردم
گرچـه فـراق رخت بـوده سـزاوار من
بس‌که گنـه کـرده‌ام نامه سیه کرده‌ام
وصل تو هم می‌شــود بـاعث آزار من
مهلت وصلم که نیست طاقت هجرم که نیست
پس تو بیـا و گره بـاز کـن از کار من
تـا کـه قبـولت فتـد گریــۀ ناقــابلم
گرچه سیاهم بزن خنده به رخسار من
شمع دل عالمـی بــا همگان همدمی
دور تـو پـر می‌زنـد م

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:43
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( مولای جمعه های معطر بیا بیا ) * ایوب پرندآور

3570
2

مناجات امام زمان(عج) -( مولای جمعه های معطر بیا بیا ) مولای جمعه های معطر بیا بیا
خورشید نسل های مطهر بیا بیا
ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم
تکرار عشق های مکرر بیا بیا
ای وارث تمام مواریث انبیا
سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا
قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست
آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا
باران بیار...آب بیاور خودت بریز
بر شعله های سرکش این در...بیا بیا
تا که بیاوری کمی از خاک کربلا
مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا
شاید که تشت پر شده از لخته های درد
برداری از مقابل خواهر بیا بیا
تا پس زنی به دست خود این خون داغ را
از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا
تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان
خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا
آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر
مشکی بیاری از شط

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:44
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

امام زمان(عج)-مناجات محرمی -( شال و پیراهن و بیرق همگی آماده ) * مهدی مقیمی

1629

امام زمان(عج)-مناجات محرمی -( شال و پیراهن و بیرق همگی آماده ) شال و پیراهن و بیرق همگی آماده

چاییِ روضه کند کار هزاران باده

زنده ماندیم ببینیم که انشاالله

باز ارباب به ما رزقِ محرم داده

باز هم روضه گرفتیم و عقیده داریم

مادرش با کمرِ خم دمِ در اِستاده

باز هم مثل همه روز قیامت کرده

مهدیِ فاطمه با گریه سرِ سجاده

من شنیدم ز جلوی نظرش میگذرد

همه روز آنچه که در کرببلا رخ داده

مثلاً اینکه به سر می زند عمه زینب

مثلاً اینکه به زانوست سرِ شهزاده

لااقل کاش که می شد که نبیند هر روز

که سرِ طفل رباب از روی نی افتاده

دم بگیرید که زهرا کمی آرام شود

با همین ذکرِ " حسین جانمِ " خیلی ساده

شاعر : مهدی مقیمی

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1395
  • ساعت
  • 11:19
  • نوشته شده توسط
  • ح.فیض
ادامه مطلب
 محمد سهرابی

شعری در مورد امام زمان (عج) - (ای تیر نگاهت به دل زار کجایی) * محمد سهرابی

105801
436

شعری در مورد امام زمان (عج) - (ای تیر نگاهت به دل زار کجایی) ای تیر نگاهت به دل زار کجایی
ای روی گلت شمع شب تار کجایی
آرام و قرار دل بی تاب و شکیبم
آرام وقرار دل بیمار کجایی
گویم به که مانی که خلایق بشناسند
در مشکل من فاطمه رخسار کجایی
هر جا که تو هستی دل حسرت زده انجاست
خود گو به من خسته گو ای یار کجایی
شاعر: محمد سهرابی

  • سه شنبه
  • 29
  • دی
  • 1388
  • ساعت
  • 15:08
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 جواد حیدری

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تمام نامه ی عمرم سیاه گردیده ) * جواد حیدری

3136
4

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تمام نامه ی عمرم سیاه گردیده ) تمام نامه ی عمرم سیاه گردیده
که شغل روز و شب من گناه گردیده
برای اینکه بیایم به توبه ای سویت
دو چشم ناز و قشنگت به راه گردیده
امان ز لحظه ی غفلت که شاهدم هستی
دو چشم تو، به گناهم گواه گردیده
هر آنچه خرج نمودی که بنده ات گردم
ز بی لیاقتیِ من تباه گردیده
بیا و مشکل من را تو با اجل حل کن
که این گدای حرم بی پناه گردیده
من از نگاه کبودی دلم پریشان است
عذاب من ز شرار نگاه گردیده
بیا به پای دل من بزن تو زنجیری
بگو که دست مرا عاقبت تو می گیری

شاعر : جواد حیدری

  • شنبه
  • 22
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

زمزمه در فراق امام زمان *

9944
15

زمزمه در فراق امام زمان روزهای بی تو چه غمگینه ، غمگینه ، غمگینه

شبای بی تو چه سنگینه ، آقا سنگینه ، سنگینه

امام زمان

هر چی فراغ تو دلگیره ، دلگیره ، دلگیره

خیال وصل تو شیرینه ، شیرینه ، شیرینه

آقا جان

یه روز میرسه که دامنت رو بگیرم ، که دامنت رو بگیرم

خدا نکنه تو رو ندیده بمیرم ، تو رو ندیده بمیرم

دوباره باز تنگ غروب هوای تو کرده د لم

آقا جان

قدم رو چشمام بذار و بشین پای درد و دلم

یا ابا صالح ، یا ابا صالح ، یا ابا صالح

یا ابا صالح ، یا ابا صالح ، یا ابا صالح

  • پنج شنبه
  • 31
  • تیر
  • 1389
  • ساعت
  • 11:46
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 وحید قاسمی

اشعار در فراق یار,(دلم گرفته از این جمعه های تكراری) * وحید قاسمی

18113
88

اشعار در فراق یار,(دلم گرفته از این جمعه های تكراری) دلم گرفته از این جمعه های تكراری

دلم گرفته از این انتظار اجباری

چه قدر ندبه بخوانم! چرا نمی آیی؟

چه دیده ایی كه از این دل شكسته بیزاری!؟

نیا! به درد خودم گریه می كنم، باشد

شما كه از بدی حال من خبر داری

«صلاح مملكت خویش خسروان دانند»

ازاین به بعد غزل، من ندارم اصراری

نیا! كه وُسع خرید كلافِ نخ هم نیست

شما كه با خبر از نرخ هایِ بازاری

امان نمی دهدم گریه، درد و دل دارم

به سینه مانده چه ناگفته هایِ بسیاری

به جان مادرت آقا به كار می آیم

مرا اگر تو در این روضه ها نگه داری

به درد می خورم آقا، مرا تحمل كن

به جای «شیعه» بخوانم «غلام درباری»

تو شاهدی! جگرم خرجِ روضه هاتان شد

گمان كنم كه

  • جمعه
  • 31
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 07:31
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

اشعار در فراق یار,(زآن گوشه چشمت نظری گاه به ما کن) *

12367
31

اشعار در فراق یار,(زآن گوشه چشمت نظری گاه به ما کن) زآن گوشه چشمت نظری گاه به ما کن
این درد فراقت به نگاهی تو دوا کـــــن
رویت ز صفا آئینه خلق جهان اســــت
ما را به غلامی تو از این خلق جدا کن
دل در طلب روی تو هم شام و سحرگاه
ما را به گدائی درت راهنمــــــــا کــن
مشکن دل غمدیده ما را تو به هجران
از آتش غم این دل ما را تو رها کـــن
ما را گذری نیست چو در کعبه رویت
این سینه ما را تو پر از مهر و صفا کن
هجر تو مرا کشت ندیدم رخ ماهـــــت
از بهر ظهور و فرج خویش دعا کن
خواهد «شرفی» امر ظهورت ز خداوند
عهد ازلی را تو بیا زود وفا کـــــــــن
« شرفی»

  • جمعه
  • 31
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 06:54
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 علی اکبر لطیفیان

آقا بیا * علی اکبر لطیفیان

4717
1

آقا بیا آقا بیا
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشمهایت
این چشمهای ما کمی تقوا بگیرد

آقا بیا تا این شکسته کشتی ما
آرام راه ساحل دریا بگیرد
اقا بیا تا کی دوچشم انتظارم
شبهای جمعه تا سحر احیا بگیرد
پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت
تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد
اقا خلاصه یک نفر باید بیاید
تا انتقام دست زهرا را بگیرد

علی اکبر لطیفیان

  • پنج شنبه
  • 19
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 18:36
  • نوشته شده توسط
  • مهدی نعمت نژاد
ادامه مطلب

عشق یعنی انتظار *

4206
1

عشق یعنی انتظار عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر

عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و در یا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی

  • جمعه
  • 12
  • فروردین
  • 1390
  • ساعت
  • 09:41
  • نوشته شده توسط
  • سعيد رضايي
ادامه مطلب

میلاد امام زمان عج -(چه می شود که عزیزم ز پشتِ ابر در آیی، کجایی یوسفِ زهرا خدا کند که بیایی) * هستی محرابی

844

میلاد امام زمان عج -(چه می شود که عزیزم ز پشتِ ابر در آیی، کجایی یوسفِ زهرا خدا کند که بیایی) ‍ #السلام_علیک_یا_ابا_صالح_المهدی_عج

چه می شود که عزیزم ز پشتِ ابر در آیی
کجایی یوسفِ زهرا خدا کند که بیایی

به سوزِ سینه ی عاشق که پَر زند به هوایت
که این فغان به سر آید امان ز دستِ جدایی

چه دیدگانی که دائم به وعده ی تو نشستند
تو آن نویدِ خدایی تو سایه ی سرِ مایی

بگو به کوی طریقت مرا وصالِ حقیقت
به آهِ سینه گواهی به من بگو تو کجایی؟

تو ای همای سعادت نشانِ تاجِ کرامت
تو عطرِ نابِ صفایی تو از نسیمِ خدایی

قسم به نامِ بلندت به گیسووان کمندت
فدای چهره ی ماهت سرود عهد و وفایی

تو آیه های منیر و شمیمِ باغِ ولایی
رسد که وقتِ رهایی ز پرده رخ بنمایی

به ناله های ترنم ز سوزِ سینه بخوانم
به حقِِّ ذا

  • دوشنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1397
  • ساعت
  • 12:23
  • نوشته شده توسط
  • ۰۹۱۱۳۵۲۶۵۲۹
ادامه مطلب

مناجات امام زمان(عج) -( یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد ) * صائب تبریزی

8608
7

مناجات امام زمان(عج) -( یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد ) یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد
عیسى شود، آن خسته که بیمار تو باشد
از چشمۀ خورشید جگر سوخته آید
هر دیده که لبْ تشنه دیدار تو باشد
خوابى که بِهْ از دولت بیدار توان گفت
خوابى ست که در سایه ى دیدار تو باشد
هر چاک قفس از تو خیابان بهشتى ست!
خوش وقت اسیرى که گرفتار تو باشد
بر چهره‏ى گل پاى چو شبنم نگذارد
آن راهروى را که به پا، خار تو باشد!
"صائب" اگر از خویش توانى بدر آمد
این دایره‏ ها نقطه ى پرگار تو باشد

شاعر : صائب تبریزی

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( قرار بود بیائی مگر نه آقاجان ) * مجید خضرائی

1888
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -(  قرار بود بیائی مگر نه آقاجان ) قرار بود بیائی مگر نه آقاجان
ز چهره پرده گشائی مگر نه آقاجان
قرار بود که یک لحظه هم به حال خودم
مرا رها ننمائی مگر نه آقاجان
قرار بود که دریائی از کرم برسانی
به این کویر جدائی مگر نه آقاجان
قرار بود که آدم شوم به یک نفس تو
رسانیم تو به جائی مگر نه آقاجان
قرار بود که حتی نفس کشیدن نوکر
شود به خلق دوائی مگر نه آقاجان
قرار بود که همراه کاروان تو مولا
شویم کرببلائی مگر نه آقاجان
قرار بود که از عطر یاس پیرهن تو
خبر شویم کجائی مگر نه آقاجان
قرار بود که وقتی روی زیارت زهرا
کنی مرا تو دعائی مگر نه آقاجان
قرار بود که بیائی همان شبی که سرودم
امان ز درد جدائی مگر نه آقاجان

شاعر : مجید خضرائی

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 جواد حیدری

مناجات امام زمان(عج) -( من آن بیچاره ی دور از نگارم ) * جواد حیدری

1403
1

مناجات امام زمان(عج) -( من آن بیچاره ی دور از نگارم ) من آن بیچاره ی دور از نگارم
كه غیر از دلبرم یاری ندارم
دلم تنها به غم خوش بود آن هم
ز دل رفت و دگر بی چیز و خوارم
الهی آتشی در دل بپا كن
كه خاكستر شوم بهر نگارم

چه گویم گر بیاید یار خوبم
كه حرفی بهر گفتن من ندارم
دلم دارد تمنا از تو یا رب
كه اخلاقم شود مانند یارم
اگر چه من نیم در انتظارش
ولی یارم بود چشم انتظارم
دلم خواهد به پای مقدم او
هر آنچه دارم از بهرش سپارم
دهد اذنم گل زیبای زهرا
سرم را بر كف پایش گذارم
گذارم سر به روی پای مولا
دهم جان سر ز پایش بر ندارم

شاعر : جواد حیدری

  • پنج شنبه
  • 20
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 12:41
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

العجل یابن الحسن -(ظلم بر شیعه رواست العجل یابن الحسن) *

4484
2

العجل یابن الحسن -(ظلم بر شیعه رواست العجل یابن الحسن) ظلم بر شیعه رواست العجل یابن الحسن

خون دل آل عباست العجل یابن الحسن

سیدی از چه چنین غیبتت طول کشید

مشکل آخر زکجاست العجل یابن الحسن

ما به تو بد کردیم تو به ما خوبی کن

کاین فقط کار شماست العجل یابن الحسن

با وجود شیعه ات از چه خسرو ناز

خیمه ات در صحراست العجل یابن الحسن

فاطمه در پشت در می زند تو را صدا

ناله خیرالنساست العجل یابن الحسن

پیش چشمان علی محسنش را کشتند

چشم به راهت مرتضاست العجل یابن الحسن

پاره های جگر حسن اندر طشت است

سوز قلب مجتباست العجل یابن الحسن

تا بیایی و زخصم انتقامش گیری

منتظر خون خداست العجل یابن الحسن

حسنعلی جواهری(عبدالزهرا)

  • دوشنبه
  • 11
  • مهر
  • 1390
  • ساعت
  • 10:22
  • نوشته شده توسط
  • حیدریم
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( روزگاری مخوفه است ، میا ) * سید حسن رستگار

1188

شعر مناجات امام زمان(عج) -( روزگاری مخوفه است ، میا ) روزگاری مخوفه است ، میا
باغها بی شکوفه است ، میا
نامه های رسیده نیرنگ است
شهر من شهر کوفه است ، میا
***
گذشت حادثه اما به دل قراری نیست
هنوز میشنوم ناله ها و یاری نیست
اگرچه شام نگاه جماعتی خجل است
ولی به کوفه دلها که اعتباری نیست
***
آتش و فتنه و غوغاست سر آمدنت
هر کجا ولوله بر پاست سر آمدنت
جز چراغانی از این قوم چه دیدی آقا؟
شهر من شهر تماشاست سر آمدنت

شاعر : سید حسن رستگار

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( مهمان نگاهم شو، دریک شب رویایی ) *

1687
3

شعر مناجات امام زمان(عج) -( مهمان نگاهم شو، دریک شب رویایی ) مهمان نگاهم شو، دریک شب رویایی
بگشای به روی من، یک پنجره زیبایی
فانوس نگاهم را آویخته ام بر در
من منتظرم زیرا،گفتند:"تو می آیی"
بی تاب تر از موجم، بی خواب تر از دریا
من مانده ام و یادت با یک شب یلدایی
تا عابر چشمانم ، ره گم نکند در شب
بر کوچه بتابان نور، ای ماه تماشایی
از پهنه ی چشمانت، موج آمد ودل را برد
آری شده ام اینک...دریایی دریایی
تو رفتی و با لیلی، همراه شدی در عشق
من نیز شدم مجنون، با یک دل صحرایی

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:55
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تقویم، روی فصل خزان ایستاده است ) *

1114

شعر مناجات امام زمان(عج) -( تقویم، روی فصل خزان ایستاده است ) تقویم، روی فصل خزان ایستاده است
گویا پس از تو نبض زمان ایستاده است
حس می کنم که پشت همین چشم های شاد
مردی همیشه دل نگران ایستاده است
در تو هزار بغض سَترون نشسته است
در من هزار دردِ نهان ایستاده است
در چشم هات، این دو پریشان و در به در
طرح دوتا پلنگ جوان ایستاده است
این واژه های تلخِ معطل درون من
دیری در انتظار بیان ایستاده است
پشت درچه های شب آلود ذهنِ من
اندوه شاعرانِ جهان ایستاده است
پاییز در دقایق من مکث کرده است
انگار بی تو نبض زمان ایستاده است

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 07:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خون پاک شهدا منتظر توست بیا ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

25327
46

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خون پاک شهدا منتظر توست بیا ) خون پاک شهدا منتظر توست بیا
سرِ مصباحِ هدا منتظر توست بیا
وارث خون خدا و پسر خون خدا
به خدا خون خدا منتظر توست بیا
صبح هم منتظر صبح ظهور تو بوَد
روز ما و شب ما منتظر توست بیا
بر سر گنبد زرین حسین بن علی
پرچم کرب و بلا منتظر تو است بیا
علم و مشک و لب خشک جگرسوختگان
دستِ افتاده جدا منتظر توست بیا
فرق بشکسته ی زینب، سر خونین حسین
که جدا شد ز قفا منتظر توست بیا
بر سر نی سر جدّت به عقب برگشته
طفل افتاده ز پا منتظر توست بیا
آفتابی که چهل جا به سر نی تابید
در دل طشت طلا منتظر توست بیا
آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید
ناله زد «یا ابتا» منتظر توست بیا
بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟
تو دعا کن که دعا

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
 محمد حسن بیات لو

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن ) * محمد حسن بیات لو

3311
9

شعر مناجات امام زمان(عج) -( دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن ) دلگیرم از تمامی دنیا شتاب کن
مجنونم و به خاطر لیلا شتاب کن
وقتش رسیده صبح ظهورت فرا رسد
پابان بده بر این شب یلدا شتاب کن
در انتظار آمدنت روز ها گذشت
ای وعده ی قدیمی فردا شتاب کن
ای وارث عدالت و صبر و غم علی
با ذوالفقار حضرت مولا شتاب کن
جانم به لب رسیده از این روزگار پست
آقا به جان حضرت زهرا شتاب کن
بر آن پدر که با سر زانو رسید و دید
نقش زمین جوان خودش را شتاب کن
بر آن پدر که پیکر فرزند خویش را
به خاک می سپرد به صحرا شتاب کن
روضه گرفته ایم که شاید نظر کنی
روضه برای حضرت شقا شتاب کن
به خانمی که در دم گودال می گرفت
با ناله ذکر واحسینا شتاب کن
بر آن تنی که زخمی و صد پاره گشته بود
بر آن سری که رفت

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:51
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( آقا دلم تنگ است و حیرانم نظر کن ) * جواد قدوسی

2091

شعر مناجات امام زمان(عج) -( آقا دلم تنگ است و حیرانم نظر کن ) آقا دلم تنگ است و حیرانم نظر کن
یک شب بیا بر آتش جانم نظر کن
دستم به سوی اسمان تا که بیایی
مولا خدایی سوی دستانم نظر کن
چشمم بیاد مادرت تر شد کجایی
بر حلقه اشک دو چشمانم نظر کن
من زائر چشم غریب عمه جانت
تا روز محشر روضه می خوانم نظر کن
در بین روضه ناله جانم حسین جان
من از غم جدت پریشانم نظر کن
بیماری چشمم علاجش دیدن توست
مولا بیا و بهر درمانم نظر کن

شاعر : جواد قدوسی

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:52
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ايام بگذرانم در انتظار مهدي ) *مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

3716
5

شعر مناجات امام زمان(عج) -( ايام بگذرانم در انتظار مهدي  ) ايام بگذرانم در انتظار مهدي
قدر و دخان بخوانم در انتظار مهدي
اي كه مرا بخواني تخفي الصدور داني
هر دم بود فغانم در انتظار مهدي
دستي به سرگذارم دستي به سينه دارم
الغوث و الامانم در انتظار مهدي
ابر كرم بباران بر كوي سربداران
بر كف گرفته جانم در انتظار مهدي
در بين هر مناجات با وعده ملاقات
ساعات بگذرانم در انتظار مهدي
شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم
چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي
جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم
ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي
من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم
زنده اگر بمانم در انتظار مهدي
هر لحظه دارم اميد بينم جمال خورشيد
مانند سايبانم در انتظار مهدي
داني كه اهل دردم شب گرد و كوچ

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:33
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یابن زهرا زینب‌کبری صدایت می‌کند ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

5280
10

شعر مناجات امام زمان(عج) -( یابن زهرا زینب‌کبری صدایت می‌کند  ) یابن زهرا زینب‌کبری صدایت می‌کند
بر سر نی یوسف زهرا صدایت می‌کند
ای امیــد انبیــاء یوسف زهرا بیا (2)
فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را
زینب‌کبری سـر بازار می‌خواند تو را
ای امیــد انبیــاء یوسف زهرا بیا (2)
خـون اصغـر بـر فـراز آسمان گوید بیا
رأس جدت زیر چوب خیزران گوید بیا
ای امیــد انبیــاء یوسف زهرا بیا (2)
تا به کی پـای رقیّه غرقه خون از آبله
تا به کی اندام زین‌العابدین در سلسله
ای امیــد انبیــاء یوسف زهرا بیا (2)
تا بـه کـی بـر گوش عالـم ای امـام عالمین
بانگ یا مهدی رسد از پرچم سرخ حسین
ای امیــد انبیــاء یوسف زهرا بیا (2)
نالـۀ عبــاس آیـد از کنــار علقمه
با تو دارد زخم پیشانیّ او ای

  • سه شنبه
  • 25
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 14:34
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
استاد حاج غلامرضا سازگار

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خیال سیر جمالت، طواف حسن خداست ) *استاد حاج غلامرضا سازگار

1452

شعر مناجات امام زمان(عج) -( خیال سیر جمالت، طواف حسن خداست  ) خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست
ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست
قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت
که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست
تو غایبی و همه خلق در حضور تواَند
کنار یار صدا می زنند یار کجاست
به دیده ای که نبیند به غیر روی تو را
چراغ عارضت از صد نقاب هم پیداست
بیا که لشکر فتح آیدت به استقبال
بیا که فاطمه را در قفات، دست دعاست
بیا که کعبه به دور سرت طواف کند
بیا که دیدة زمزم ز خون دل دریاست
بیا که تا تو نیایی، علی است، خانه نشین
بیا که فاطمه در طول غیبتت تنهاست
به گریه ای که ز هجر تو می کنیم قسم
uکه اشک ما همه از خون سیدالشهداست
هزار سال فزون صبح جمعه، هر هفته
صدای ناله "اَینَ الحسین" ما ب

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:30
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب

شعر مناجات امام زمان(عج) -( شفق نشسته به خون بی قرار لبخندت ) *

1413
1

شعر مناجات امام زمان(عج) -( شفق نشسته  به خون بی قرار لبخندت ) شفق نشسته به خون بی قرار لبخندت
سپیده دم بود آیینه دار لبخندت
سحر زپاکی دامان تست یک شبنم
بهشت قطره ای از آبشار لبخندت
زخنده تو زمین و زمان بوجد آیند
خدا چه تعبیه کرده به کار لبخندت
جهان ما که در آتش چو لاله می سوزد
شکوفه زار شود از بهار لبخندت
سرم همیشه برد شوق پای بوسی تو
دلم به گریه کشد انتظار لبخندت
گناهکارم و بر خنده ات امید من است
که هست عفو خدا در کنار لبخندت
کفن دیده بر آرم سر از لحد بیرون
گرم نصیب شود افتخار لبخندت
پس از خزان شدن بوستان عاشورا
کسی نچیده گل از لاله زار لبخندت
هزار جان مؤید فدای خال لبت
که چون غلام بود پاسدار لبخندت

  • پنج شنبه
  • 27
  • تیر
  • 1392
  • ساعت
  • 06:32
  • نوشته شده توسط
  • یحیی
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد