هر چی می گردم که پیدایت کنم
این دل دیوانه شیدایت کنم
در مسیر دیده من نیستی
من نمی دانم که نزد کیستی
در نجف یا کوفه یا کرب وبلا
یا مدینه خدمت خیر النساء(س)
در خراسانی ویا کاظمین
یا به سردابی به شهر عسکرین
گر بدانم منزل و ماوای تو
می کشم بر دیده خاک پای تو
برسر راهت نشینم روز و شب
یا غیاث المستغیثنم به لب
عزت دنیا و عقبایم تویی
گوهر پنهان و پیدا تویی
ای عزیز فاطمه(س) مردم بیا
مبتلا بر این همه دردم بیا
کس نمی پرسد دگر احوال من
تیره گردیده شها اقبال من
دشمنت بیند که من افسرده ام
می زند طعنه که مولایت کجاست
غافل از آنکه فرج امر خداست
یوسف(ع) قرآن بیا محض خدا
شیعه را از بند غم بنما جدا
مسجد کوفه کج
- چهارشنبه
- 15
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 12:35
- نوشته شده توسط
- جواد
ادامه مطلب