شعر شب های قدر

مرتب سازی براساس

مناجات با خدا شب قدر -( جونمو بچه هام فدای حیدر ) * مجتبی روشن روان

888

مناجات با خدا شب قدر  -( جونمو بچه هام فدای حیدر ) من اومدم بگم خدای حیدر
گرچه بدم جونم فدای حیدر

من اومدم بگم تو این دل شب
در می زنه بازم گدای حیدر

من اومدم قرآن به سر بگیرم
با زینبش برا شفای حیدر

من اومدم امشب دیگه بمیرم
برای درد و غصه های حیدر

من اومدم بگم آقام بیادش
به پای ذکر روضه های حیدر

من اومدم یه ذره نور بگیرم
از نوکرای با صفای حیدر

من اومدم بگم منو بشوری
با اشک چشم بچه های حیدر

من اومدم بگم منو ببخشی
به حق ناله ی شبای حیدر

من اومدم بگم شبیه زینب
سیاه پوشیدم تو عزای حیدر

من اومدم بگم اگر چه پستم
ولی دلم داره ولای حیدر

من اومدم بگم که خیلی مردی
مارو خریدی به وفای حیدر

من اومدم بگم اگه سیاهم
نذار بدی هامو به پای حیدر

من اوم

  • یکشنبه
  • 22
  • مرداد
  • 1396
  • ساعت
  • 05:19
  • نوشته شده توسط
  • ایدافیض
ادامه مطلب
فروشگاه پرچم
 مرتضی محمودپور

شعر شبهای قدر -( شب‌ قدر است قرآن سربگیرید ) * مرتضی محمودپور

1200
1

شعر شبهای قدر  -( شب‌ قدر است قرآن سربگیرید ) شب‌ قدر است قرآن سربگیرید
به‌ اوج معرفت تا پر بگیرید
شب قدر و شب تقدیر امر است
برات از حق به چشم تر بگیرید
شب قدر است قدر هم بدانید
مدد از ساقی کوثر بگیرید
شب قدر است یعنی قدر بشناس
نشان قدر از پیغمبر بگیرید
شب قدر است زهرا لیله القدر
که هر چه خواهی از مادر بگیرید

بساط روضه امشب گشت بر پا
میان خانه‌ی مولا و زهرا

به بستر مرتضی در خون نشسته
سر حیدر ز تیغ کین شکسته
برای دیدن رخسار زهرا
ز عالم چشمهای خویش بسته
عدو با ضربتی در بین محراب
تمام رشته هایش را گسسته
برای دیدن بابای مظلوم
یتیمان شیر در کف دسته دسته
زمکر کوفیان ای وای ای وای
امام المتقین گردیده خسته

ز جنت آمده زهرای اطهر
برای دیدن ساقی

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:18
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

دودمه های شبهای شهادت -( لحظه های آخر عمر امیرالمومنین ) * مرتضی محمودپور

3031
2

دودمه های شبهای شهادت  -( لحظه های آخر عمر امیرالمومنین ) دسته اول
لحظه های آخر عمر امیرالمومنین
پاره شد حبل المتین یا اله العالمین(۲)

دسته دوم
از غم بابا ببین زینب شده نقش زمین
پاره شد حبل المتین یا اله العالمین(۲)

دسته اول
کاسه‌های شیر در دست یتیمان پشت در
میزند زینب به سر در غم مرگ پدر(۲)

دسته دوم
شد علمدار از غم سردار خیبر خونجگر
میزند زینب به سر از غم مرگ پدر(۲)

شاعر : مرتضی محمودپور

  • شنبه
  • 22
  • مهر
  • 1396
  • ساعت
  • 08:20
  • نوشته شده توسط
  • احسان نیکخواه
ادامه مطلب
 مرتضی محمودپور

الهی بنده‌ی شرمنده حالم -(مناجات شبهای قدر) * مرتضی محمودپور

1432
4

الهی بنده‌ی شرمنده حالم -(مناجات شبهای قدر) مناجات شبهای قدر
الهی بنده‌ی شرمنده حالم
به سویت آمدم بشکسته بالم
شب قدر است سویت پرکشیدم
به جز احسان ز تو چیزی ندیدم
سیه‌رویم و پشیمانم ز عصیان
پریشانم پریشانم پریشان
ز من بگذر به حق آل طاها
گنه کردم گنه کردم ببخشا
شب‌قدراست‌قدرم‌ شاه‌دین است
تمام آبروی من همین است
خداوندا به زهرای مطهر
به زینب دختر ساقی کوثر
به سقای حرم ماه مدینه
به کام تشنه و خشک سکینه
ز ما بگذر تو ای یار خطاپوش
به این بنده تو غمخوار و خطا پوش

  • یکشنبه
  • 13
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 21:26
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور
ادامه مطلب
 سید حمید رضا برقعی

توسل در شب قدر -(در شب قدر دلم با غزلی همدم شد) * سید حمید رضا برقعی

1419

توسل در شب قدر -(در شب قدر دلم با غزلی همدم شد) در شب قدر دلم با غزلی همدم شد
بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد

چارده مرتبه قرآن که گرفتم بر سر
در حرم یک به یک ابیات غزل، محرم شد

ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم
بوسه می خواست لبم، گنبد خضرا خم شد

خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت
گفت: ایوان نجف بوسه گه عالم شد

بعد هم پشت همان پنجره ی رویایی
چشم من، محو ضریحی که نمی دیدم شد

خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق
گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد

گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم:
به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد

روی سجاده ی خود یاد لبت افتادم
تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد

زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد
از محمد(ص)به محمد(ص) که میسر هم

  • دوشنبه
  • 14
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 12:30
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
استاد سید هاشم وفایی

شعر مناجات شب قدر از استاد سید هاشم وفایی -(دل خود را زفروغ تو ضیا بخشیدم) *استاد سید هاشم وفایی

940

شعر مناجات شب قدر از استاد سید هاشم وفایی -(دل خود را زفروغ تو ضیا بخشیدم) شب احیا

دل خود را زفروغ تو ضیا بخشیدم
سینه ی خویش زیاد تو جلا بخشیدم

بنده ای راکه پُراز غفلت وعصیان گشته
می شود باز بگویی که بیا بخشیدم

گفتی ای بنده که درسایه ی قرآن منی
شب احیا ست تو را حال بُکا بخشیدم

گریه کردم من و با زمزمه ی یا الله
به گلستان دل خویش صفا بخشیدم

به محمّد به محمّددل من می لرزید
درد خودرا به همین نام دوا بخشیدم

به حق فاطمه برسوره ی قدر و شب قدر
که زقدرش به دلم قدروبها بخشیدم

درجواب به علیٍ به علیٍ به علی
کاش گویی که گناهان تو را بخشیدم

تاکه گفتم به درخانه ی تو بالحسنٍ
مژده آمد که تو را صبرو رضا بخشیدم

به همان ذبح عظیمی که به مقتل می گفت
هرچه را داشته در راه خدا بخشید

  • سه شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 06:14
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 اسماعیل تقوایی

شب احیا -(شب احیا شب احیای جانهاست ) * اسماعیل تقوایی

742

شب احیا -(شب احیا شب احیای جانهاست ) شب احیا شب احیای جانهاست
شب بگسستن زنجیر دنیاست

شب احیا شب شب زنده داریست
شب رحمت زسوی حی یکتاست

شب احیا شب قدری که قدرش
به قرآن الهی نیک پیداست

شب احیا شب انزال قرآن
به صدر وسینه ی پیغمبر ماست

شب احیا شب دوری زظاهر
شب رفتن بسوی هرچه معناست

شود در قدر یکسالت مقدر
در این شب بنده را نیکی تقاضاست

شب احیا شب راز ونیازست
خداهر بنده را غرق تماشاست

مده از دست راحت شام احیا
شب احیا شب عشق وتولاست

شاعر:اسماعیل تقوایی

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 10:27
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی
ادامه مطلب
 رضا باقریان

مناجات با خدا -(شبهای قدر آمد و آقا نیامدی) * رضا باقریان

1899
7

مناجات با خدا -(شبهای قدر آمد و آقا نیامدی) شبهای قدر آمد و آقا نیامدی
زیباترین ستاره‌ی دنیا نیامدی

ما را امید وصل تو اینجا نشانده است
ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی

امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن
قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی

گفتیم جمعه می‌رسد و می‌رسی، ولی
جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی

مانند طفل گم شده‌ای گریه می‌کنم
خیمه‌نشین، از دل صحرا نیامدی

مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم
صاحب عزای مجلس مولا نیامدی

کنج خرابه کودکی آرام زیر لب
با گریه گفت شب شده، بابا نیامدی

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:05
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 قاسم نعمتی

مناجات با خدا -(سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم) * قاسم نعمتی

1954
2

مناجات با خدا -(سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم) ا کریم و یا الله

سر به زیر و شرمنده، دل به لطف تو بستم
توبه نامه ای باطل، مانده بر روی دستم
معصیت شده کارم، از تو هم طلبکارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله

مورد پسند تو ، زندگی نکردم من
یک سحر به عشق تو ، بندگی نکردم من
مانده بر زمین بارم، دلخوشم تو را دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله

با کمال بی شرمی، قلب یارم آزوردم
نزد حضرت صاحب، آبروی خود بردم
سرچگونه بردارم، کرده معصیت خوارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله

با محبّت زهرا، تا نجف کشیدم پر
ذکر هرشب قدرم، یا علی مدد حيدر
بر علی گرفتارم، حبّ مرتضی دارم
یا کریم و یا الله ، یا کریم و یا الله

زیر لب علی امشب، نام فاطمه

  • پنج شنبه
  • 17
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 15:59
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب

مناجات با امام زمان(عج) -(سفره دار خدا امام زمان) * علی صالحی

2928
2

مناجات با امام زمان(عج) -(سفره دار خدا امام زمان) سفره دار خدا امام زمان
دگر امشب بيا امام زمان

شب قدر است هر كجا هستي
التماسِ دعا امام زمان

منكه امشب به يادِ تو هستم
ياد كن پس مرا امام زمان

دست بر دامنت اگر نرنم
بروم پس كجا؟ امام زمان

آمدم آشتي دهي من را
باخودت، با خدا امام زمان

كاش قرآن به سر بگيرم من
يك شبِ قدر با امام زمان

جاي دوري نمي رود كه كني
گوشه چشمي به ما امام زمان

خوب شد در شبِ عزاي علي
با تو هم هم صدا امام زمان

شبِ تقديرِ من بيا بنويس
يك سفر كربلا امام زمان

  • شنبه
  • 19
  • خرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 11:11
  • نوشته شده توسط
  • جواد
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

نوحه شهادت امام علی (ع) -(دلها پر از رنج و محن شد) * رضا یعقوبیان

681

نوحه شهادت امام علی (ع) -(دلها پر از رنج و محن شد) دلها پر از رنج و محن شد
کوفه چنان بیت الحزن شد
دلهاز غم ویرانه گشته
خون قلب هر بیگانه گشته
بیت علی غمخانه گشته
مولا حسن آجرک الله(۳)

کوفه زغم ماتم سرا شد
در هر کجا ماتم به پا شد
عالم شده از غم سیه پوش
شمس هدا گردیده خاموش
پیکر پاکش شد کفن پوش
مولا حسن آجرک الله

گوید طبیب از این مصیبت
مولای من بنما وصیت
یا مرتضی بنگر به حالت
کم شده مولاجان مجالت
رسیده لحظه وصالت
مولاحسن آجرک الله

زینب او در شور و شین است
گریان حسن نالان حسین است
سوزان دل هر مرد و زن شد
خون دیده مولا حسن شد
با دست او مولا کفن شد
مولا حسن آجرک الله

امشب یتیمان بی قرارند
بعد از علی پدر ندارند
آمده در سرای مولا
بر گوششان نوای م

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:06
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(دیگر امشب علی راحت از غم شود) * رضا یعقوبیان

2293
5

شعر شب قدر و متن نوحه شهادت حضرت علی(ع) -(دیگر امشب علی       راحت از غم شود) دیگر امشب علی راحت از غم شود
خانه مرتضی غرق ماتم شود
می‌رود حیدر به سوی عقبا
درجنان گردد همدم زهرا
یا علی مظلوم(۲)

زهر شمشیر کین. پیکرش کرده آب
هر دعای علی. می‌شود مستجاب
زهرا اثر کرد حیدر زمین‌گیر است
دست هر طفلی کاسه شیر است
یا علی مظلوم

مسجد کوفه شد. از چه امشب خموش
پیکر مرتضی می‌رود روی دوش
مجتبی گرید از غم حیدر
زینب کبری میزند بر سر
یا علی مظلوم

شهر کوفه دگر بی علی بی صفاست
مرد عالم علی میهمان خداست
غربت و غم را می کنند احساس
ام کلثوم و زینب و عباس
یاعلی مظلوم

زین مصیبت همه گشته در شور و شین
در کنار بدن ریزداشک حسین
این سخن گوید با دل سوزان
چه کنم بابازین غم هجران
یا علی مظلوم

  • چهارشنبه
  • 1
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 00:22
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(گل گلزار ولایی علی یاحیدر) * رضا یعقوبیان

843
1

شعر شب قدر نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(گل گلزار ولایی           علی یاحیدر) گل گلزار ولایی علی یاحیدر
تو طبیب دل مایی علی یاحیدر

توبه دریای ولایت دروگوهر هستی
تو گل سرسبد آل پیمبر هستی
تو علی بن ابی طالب و حیدر هستی
تو فقط شیرخدایی علی یاحیدر
تو طبیب دل مایی علی یا حیدر

تو همه هستی ختم مرسلینی حیدر
بعد احمدتو امیرالمومنینی حیدر
شیعه را تا به ابد حبل المتینی حیدر
دو جهان رمز بقایی علی یاحیدر
تو طبیب دل مایی علی یاحیدر

شیر پیغمبری و خالق سرمد حیدر
بین خوبان جهان تویی سر آمد حیدر
بس که خوبی شده‌ای نفس محمد حیدر
نوروفجروهل اتایی. علی یاحیدر
تو طبیب دل مایی علی یاحیدر

دل خود را به جز از تو بگسستم حیدر
همه عمربود سوی تو دستم حیدر
شکرالله به جهان حیدری هستم حیدر
درد ما ر

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:29
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا یعقوبیان

شعر شب قدر نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(بر پیمبر علی نور عینی ) * رضا یعقوبیان

1301
2

شعر شب قدر نوحه شب 23 ماه مبارک رمضان -(بر پیمبر علی نور عینی ) بر پیمبر علی نور عینی
پدر زینبین وحسینی
همسرفاطمه تا به محشر
تو امید همه عالمینی
ای ،نور سرمد حیدر
ای ،جان احمد حیدر
ای ،لطف بیحد حیدر
یا علی یا حیدر(۳)

تو گلاب گلستان دینی
تو امید همه مومنینی
شیعیان راتو تا روز محشر
یا علی جان تو حبل المتینی
ای،عبدخاص داور
ای،وصی پیغمبر
ای ،جان زهرا حیدر
یا علی یا حیدر

می رسد بر مشام عطروبویت
دل خود بسته بر تار مویت
در وفا و عطا و سخاوت
همچو پیغمبراست خلق و خویت
ای ،بس که تو آقایی
ای، برهمه مولایی
ای، تو امید مایی
یا علی یا حیدر

هستی عالمین گشته خاموش
کی شود یاد حیدر فراموش
مجتبی آمده با حسینش
تا کند باب خود را کفن پوش
وای ،همگی محزونند
وای ،خسته و دلخونند

  • پنج شنبه
  • 2
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 17:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

شب قدر -(امشبی چشمِ امیدم به درِ رحمتِ توست تا سحر منتظرِ بخششِ بی غایتِ توست) * هستی محرابی

2237
2

شب قدر -(امشبی چشمِ امیدم به درِ رحمتِ توست تا سحر منتظرِ بخششِ بی غایتِ توست) #مناجات_شب_های_قدر
#شب_های_عاشقی
#الهی_و_ربی_من_لی_غیرک

امشبی چشمِ امیدم به درِ رحمتِ توست
تا سحر منتظرِ بخششِ بی غایتِ توست

ای خدایی که کریمی و مُجیبُ الدَعوات
تو بده آنچه که بخشندگی در وسعتِ توست

همه ذرات جهان چشم به الطافِ تواند
عرش تا فرش سرِ سفره ی با برکتِ توست

می ستایند همه خلق تو را با دل و جان
عزتم ده که جهانم همه در عزتِ توست

خالقِ هر دو جهانم تویی ای ذاتِ کریم
عالمِ کون و مکان در یدِ با قدرتِ توست

آن که جانش عطشِ نورِ حقیقت دارد
دائماً چشمه ی جانش طلبِ رحمتِ توست

من که جز داده ی تو هیچ ندارم ز خودم
ای خدا هر چه که دارم همه از دولتِ توست

آمدم با تو کمی از تهِ دل حرف زنم
دلِ م

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:04
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

شب قدر -(خدایا آمدم بر درگهِ تو تو میدانی غمِ بسیار دارم) * هستی محرابی

1316
4

شب قدر -(خدایا آمدم بر درگهِ تو تو میدانی غمِ بسیار دارم) #مناجات_رمضانیه
#شب_قدر_شب_رحمت

خدایا من دلی بیمار دارم
به جانم آتشی تکرار دارم

خدایا آمدم بر درگهِ تو
تو میدانی غمِ بسیار دارم

چه خوش اقبال بودم من خدایا
که با تو وعده ی دیدار دارم

پناهم ده تو را جانِ حسینت
من امشب با تو خیلی کار دارم

دلم قرص است دائم در کنارم
که مثلِ تو گلی بی خار دار دارم

به دامِ نفسِ اماره اسیرم
سرا پا سوءِ در رفتار دارم

تو گر این بنده را از در برانی
چه امیدی من از اغیار دارم

چه خوشبختم که من مثل تو مولا
خدای خالق و قهار دارم

ز درگاهت مرانی این گدا را
که حُبِ حیدر کرار دارم!

به حق و آبروی او ببخشا
که امشب دیده‌ای خونبار دارم!

پناهم گشته سلطان خراسان
ز لطفش دیده‌

  • جمعه
  • 3
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 20:16
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب

مناجات -(دردِ جانِ نگران را به که گویم یارب آتشِ بغضِ نهان را به که گویم یارب) * هستی محرابی

1018
2

مناجات -(دردِ جانِ نگران را به که گویم یارب آتشِ بغضِ نهان را به که گویم یارب) #ماه_رمضان_ماه_مناجات_با_خدا

دردِ جانِ نگران را به که گویم یارب
آتشِ بغضِ نهان را به که گویم یارب

کوله بارِ سفرم از عملِ خیر تهی ست
غفلتم در رمضان را به که گویم یارب

تویی همرازِ من و همدمِ تنهاییِ من
این همه زخمِ زبان را به که گویم یارب

دستِ رد گر بزنی بر دلِ بشکسته ی من
آهِ جانسوزِ خزان را به که گویم یارب

دستِ خالیِ من و ، دامن رحمانیِ تو
سفره ی خالی ز نان را به که گویم یارب

ما خطا کرده ایم اما تو فقط بخشیدی
دردِ بی شرمی مان را به که گویم یارب

با همه نقصی که در عبدِ خطا کارِ تو هست
تو نگفتی و من آن را به که گویم یارب

تویی که بنده نوازی، تویی که مظهرِ عشق
لطفِ بی حدِ تو جان را به که گو

  • یکشنبه
  • 5
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:36
  • نوشته شده توسط
  • 09113526529
ادامه مطلب
 امیر عباسی

نوحه مناسب برای خواندن در مساجد و هیئات مذهبی در ایام شهادت امام علی علیه السلام و شبهای قدر -(السلامُ علیکَ یا مَظهرَ العَجائب) * امیر عباسی

648

نوحه مناسب برای خواندن در مساجد و هیئات مذهبی در ایام شهادت امام علی علیه السلام و شبهای قدر -(السلامُ علیکَ یا مَظهرَ العَجائب) السلامُ علیکَ یا مَظهرَ العَجائب
ولیُ اللهِ الْاَعظَم،اَسَدُ اللهِ غالب
غصه دارم از برایت مولا
دیدگانم خاک پایت مولا
جانم عالَم به فدایت مولا
یا مولانا یا حیدر...

تو مظهر عدالت،الگوی مُتّقینی
تا به صبح قیامت،امیرُالمؤمنینی
خوش به حالِ آنکه یارت باشد
در رهِ عشق بی قرارت باشد
پیش دشمن ذوالفقارت باشد
یا مولانا یا حیدر...

شمشیرِ ابن ملجم،بر فرق تو نشسته
در بهشت اِلٰهی،زهرا شد دلشکسته
در عزایت ای ولیّ خدا
زینب تو گشته صاحب عزا
نالهٔ او شده یا ابتا
یا مولانا یا حیدر...

سُکوتِ پر صدایت،از فریاد مدینه
شد با شهادت تو،زنده یادِ مدینه
شیر خیبر،ای دلاور،حیدر
روضه خوانم بر تو اِی غَمپَروَر
‌کُشته گشتی ت

  • سه شنبه
  • 7
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 16:26
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 میلاد  قبایی

زمزمه واحد سنگين شب بيست يكم -(دنياي من رو به غروبه فاطمه) * میلاد قبایی

705

زمزمه واحد سنگين شب بيست يكم -(دنياي من رو به غروبه فاطمه) دنياي من رو به غروبه فاطمه
بيا ببين ديگه زمين گيره علي
فقط خودت ميفهمي حالو روزمو
سي ساله كه از زندگي سيره علي

بيا نگاه كن اشك از چشام حالا مياد
دستام ميلرزه مگه ديگه بالا مياد
هي اينو ميگم الان ديگه زهرا مياد

بيا اشكاي چشم علي رو پاك كن
خودت بيا با دستات
منو شبونه خاك كن

زهرا جان بيا قرآن بخون كنارم
ميخوام ميون قبرم
سر روي پات بذارم

" امون از اين جدايي زهراي من كجايي "
———————
بي تو چقدر برام زمونه سخت گذشت
حقم نبود به غصه عادتم بدن
يه عده ميخواستن تا جايي كه ميشه
تو كوچه پيش تو خجالتم بدن

يادم نميره قنفذ،غلاف،بازو،كبود
يادم نميره اون خونه و آتيشو دود
يادم نميره دليل گريه هات چي بود

آتي

  • پنج شنبه
  • 30
  • خرداد
  • 1398
  • ساعت
  • 18:02
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محمد قاسمی

واحد اميرالمؤمنين عليه السّلام شب نوزدهم شب قدر -(حقيقت قرآن حيدر يگانه ي دوران حيدر) * محمد قاسمی

1627
3

واحد اميرالمؤمنين عليه السّلام  شب نوزدهم   شب قدر  -(حقيقت قرآن حيدر يگانه ي دوران حيدر) حقيقت قرآن حيدر يگانه ي دوران حيدر
مالك يومِ الدّيني و صراطي وميزان حيدر

اي رويت مرآت الله تفسير آيات الله
حيدر نفس اللّهي و ممسوسٌ في ذات الله

امير بي همتا علي ولي الله
عليٌّ الاعليٰ علي ولي الله
مقام اَوْ اَدنا علي ولي الله

گوش جان بسپار و بشنو از امين كردگار
لافتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار
ياعلي ٤
------------------------------
دلير و بي باكي حيدر قوام افلاكي حيدر
قسم به انّا انزلناه تو فوق ادراكي حيدر

تو تاج البَكّـاييني حقّاً - حقُّ اليقيني
مولي الموحّدين و اميرالمومنيني

أَنزَعُ البَطيني علي ولي الله
زَينُ العابديني علي ولي الله
نورُ ألاَرَضيني علي ولي الله

شاه مردان شيريزدان حيدر

  • سه شنبه
  • 11
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 امیر حسین الفت

زمینه شب نوزدهم ماه رمضان که هم برای واحد و هم برای شور قابل اجراست -(میدم شهادت با اذون و با اقامم) * امیر حسین الفت

548
1

زمینه شب نوزدهم ماه رمضان  که هم برای واحد و هم برای شور قابل اجراست -(میدم شهادت با اذون و با اقامم) میدم شهادت با اذون و با اقامم
ذکر علی هستش همیشه تو کلامم
یعنی میشه چشم وا کنم محشر ببینم
امضای زهرا خورده باشه پای نامم

بحق ایا_
_ت سورهء کهف
بحق زهرا
الهی العف

دلم اسیره
زلف حسینه
هر چی که دارم
لطف حسینه

رولبهام _ بک یالله
عشق من _ ابی عبدالله
__________________________________

تو این شبا غرق ندامت غرق اهم
رو شونه هام سنگین شده بار گناهم
اونقدر میشینم پشت در با اشک و ناله
تنها همین اشک و همین اهه سلاحم

به حق عباس
به حق زینب
الهی العف
الهی یارب

ببین تو چشمام
بارون گریس
تنها امیدم
بی بی رقیس

رو لبهام _ بک یا الله
عشق من _ ابی عبدالله
__________________________________

گفتم همیشه نوکر ا

  • پنج شنبه
  • 13
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:40
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب

مناجات با خدا شب قدر -(مسکینِ همه شبم ، بک یا الله) * مهدی مقیمی

1329
3

مناجات با خدا شب قدر -(مسکینِ همه شبم ، بک یا الله) مسکینِ همه شبم ، بک یا الله
من فاطمه مذهبم ، بک یا الله

قرآن به سرم گرفتم و گُل کرده
ده مرتبه بر لبم ، بک یا الله

مسکینم و با ربِّ جلی می گویم
شرمنده ام از گنه ولی می گویم

تا آنکه ببخشی تو گناهانم را
ده بار الهی بِعلی می گویم

  • شنبه
  • 15
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 12:10
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 حسین رئوفی

زمینه یا زبانحال با امام زمان عج در شب قدر -(بر آیات کرم تفسیری آقا ) * حسین رئوفی

825
1

زمینه یا زبانحال با امام زمان عج در شب قدر  -(بر آیات کرم تفسیری آقا ) بر آیات کرم تفسیری آقا
اگر از دست من دلگیری آقا
شب قدر آمدم با دست خالی
مدد کن تا کنم تغییری آقا

کجا قرآن به سر میگیری آقا 3

تو امضا می کنی تقدیرها را
مُعَجَل می کنی تاخیرها را
به زنجیر گنه گشتم زمین گیر
نگاهت بشکند زنجیرها را

زمن امشب خبر میگیری آقا
خبر با چشم تر میگیری آقا
کشیدم دست از دست تو صدبار
ولی بار دگر میگیری ٱقا

کجا قرآن به سر میگیری آقا 3

امید آخر مادر کجایی
دعای دست آب آور کجایی
نه تنها مرتضی کرده صدایت
تو را خوانده علی اصغر کجایی

شب قدر و بیا امشب خدا را
نکن جان علی رد این گدا را
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
مقدر کن برایم کربلا را

گذشت عمرم رسیده پیری آقا
برایم چاره کن تدبیری

  • یکشنبه
  • 16
  • تیر
  • 1398
  • ساعت
  • 11:30
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شب نوزدهم رمضان.. -(ای وایِ من..گریه کُنان..آقا زمین خورد) * محسن راحت حق

882
4

شب نوزدهم رمضان.. -(ای وایِ من..گریه کُنان..آقا زمین خورد) ای وایِ من..گریه کُنان..آقا زمین خورد
در بینِ محرابِ دعا..مولا زمین خورد

با خوردنِ رخسارِ حیدر بر رخِ خاک
انگار در دنیا..همه دلها زمین خورد

فُزت و ربّ الکعبه را فرمود..بعداً
با کوله بارِ غصّه غمها زمین خورد

چشمِ دلت را باز کن تا ڪه ببینی
در جنّت الموعودِ حق..طاها زمین خورد

گرچه که مشتاق است بر دیدارِ حیدر
امّا یقیناً حضرت زهرا زمین خورد

تا که دمِ در دید رخسارِ پدر را
لطمه زنان شد زینب کبرا زمین خورد

سینه زنان ..گریه کُنان امشب بگریید
آقایِ مظلومِ جهان حالا زمین خورد

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 محسن راحت حق

شب بیستم ماه رمضان عیادت یتیمان ڪوفه از مولا... -(این یتیمان که به دورِ تو نوا می گیرند) * محسن راحت حق

773
1

شب بیستم ماه رمضان  عیادت یتیمان ڪوفه از مولا... -(این یتیمان که به دورِ تو نوا می گیرند) این یتیمان که به دورِ تو نوا می گیرند
بروی ای پدرم !سخت عزا می گیرند

دلخوشی شان همه این بود که هر نیمه ی شب
فقط از دستِ شما ..آب و غذا می گیرند

قد کشیدند به زیرِ نظرِ الطافت..
قدرِ یک عمر ز تو عشق و صفا می گیرند

گونه هاشان همه خیس است پدرجان برخیز
بی تو هر لحظه فقط شور و نوا می گیرند

مرهمِ سینه ی تو کاسه ی شیر آوردند
گر ننوشی ..همگی اشکِ بُکا می گیرند

این پریشان شده ها را تو نوازش فرما
دارم امیّد ..کمی درس وفا می گیرند

کن سفارش..که به خاطر بسپارند مرا
یعنی آن روز که دیدند..عزا می گیرند ...

می شوم وارد این شهر به همراهِ حسین
این جماعت جلویم ..هلهله ها می گیرند

می زنند سنگ به پیشانیِ قار

  • سه شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 10:44
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

مناجات شب قدر -( شب قدر است و قدرش را بدانید) * رضا ترابی گیلده

908
0

مناجات شب قدر -( شب قدر است و قدرش را بدانید) #مناجات شب قدر

شب قدر است و قدرش را بدانید
ز عفو و بخشش فارغ نمانید
بیایید جوشن و قرآن بخوانید
که امشب جام می را سر کشانید

شب آمرزش و عفو گناه است
شب ناله شب زاری و آه است
بیایید زیر چتر این شب قدر
که عالم را در این شبها پناه است

قسم بر دین و بر راه سلامت
قسم بر رهبر باغ امامت
که امشب را اگر با توبه آیی
خدا دستت بگیرد در قیامت

اگر مست و اگر هم نیمه خوابی
بیا تا زین شبی خود را بیابی
ندانی کی رسد عمرت به پایان
که شاید فرصتی دیگر نیابی

بپا خیز امشبی را کن دعایی
بگو بر حق که مسکین و گدایی
طلب کن هرچه خواهی نیمه ی شب
که امشب زیر لطف کبریایی

بگو یا رب که من غرق گناهم
بگو یارب که عبد رو سیاهم
ولیکن آمدم در این شب قدر
مرا امشب ببخشا ده پناهم

بگو یارب که من بیچاره هستم
بسی گم گشته ام آواره هستم
مرا امشب نجاتم ده خدایا
اسیر فتنه ی اماره هستم

اگر امشب به درگاهش نشستی
و یا بغض گلویت را شکستی
خدا بس توبه ات را می پذیرد
بدان قدرش به آن عهدی که بستی

( تراب) ترسش بُوَد روزی بمیرد
ولی حاجت زاین شبها نگیرد
اگر اینگونه باشد روزگارش
همان بهتر خدا جانش بگیرد

#رضا_ترابی_گیلده

  • چهارشنبه
  • 24
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

روضه ی شب قدر -(شب قدر و شب بخشش ز الطافت خبر دارم) * رضا ترابی گیلده

922
4

روضه ی شب قدر -(شب قدر و شب بخشش ز الطافت خبر دارم) شب قدر و شب بخشش ز الطافت خبر دارم
به تعداد گناهانم به درگاهت نظر دارم

مکن ردم منِ عاصی پشیمان آمدم کویت
ببخشایم به قرآنی که امشب روی سر دارم
# رضا ترابی گیلده

  • پنج شنبه
  • 25
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 رضا ترابی گیلده

مناجات با امام زمان -(سلام ای سید و سرور) * رضا ترابی گیلده

478

مناجات با امام زمان -(سلام ای سید و سرور) سلام ای سید و سرور
سلام ای بی نوا پرور

به در گاهت گدا آمد
گدا بی دست و پا آمد

در این شبهای قرآنی
به درد من تو درمانی

بیا بشنو صدایم را
که گویم ماجرایم را

من آن عبد گنه کارم
خدا داند گرفتارم

بسی بار گنه دارم
گره افتاده در کارم

بیا با دست خود وا کن
بیا دردم مداوا کن

زحال خود پریشانم
مکن ردم پشیمانم

بیا آقا حلالم کن
ذلیلم من زلالم کن

اگر قلب تو بشکستم
ویا هم توبه بشکستم

ببخشا بر گناه من
پناهم ده پناه من

نفهمیدم چه ها کردم
غلط کردم خطا کردم

نکن خم آن دو ابرویت
شوم شرمنده از رویت

تو از دردم خبر داری
ندارم غیر تو یاری

بیا امشب که غمگینم
دمی بنشین به بالینم

هدر دادم جوانی را
بده راه و نشانی را

قسم بر دین و ایمانم
ز اعمالم پشیمانم

بیا با من سخن وا کن
بیا دردم مداوا کن

به امّید تو می مانم
که من نام تو میخوانم

نکن خم آن دو ابرویت
شوم شرمنده از رویت

# اللهم عجل لولیک الفرج
#رضا ترابی گیلده

  • یکشنبه
  • 28
  • اردیبهشت
  • 1399
  • ساعت
  • 01:16
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار
ادامه مطلب
 علیرضا خاکساری

مناجات با خدا در شب قدر -(باید شب قدرت مرا آدم بسازد...) * علیرضا خاکساری

788

مناجات با خدا در شب قدر -(باید شب قدرت مرا آدم بسازد...) باید شب قَدرَت مرا آدم بسازد
حر و زهیر و عابس و اسلم بسازد

باید مفاتیح الجنان "شیخ عباس"
دل را که شد ویرانه دست کم بسازد

یارب به من اشکی بده سازنده باشد
اشکی بده از بنده ات میثم بسازد

چشمی بده تا خوب را بشناسم از بد
تنها نگاهم را بدوزم سمت گنبد

دستی بده دست از تهیدستان بگیرم
دستی بده تا راه بر شیطان بگیرم

پایی بده جز در ره مولا نکوبم
پا جای پایی چون "ابوموسی" نکوبم

دل می کند وابسته از دنیا به سختی
دنیا بده اما نه دیگر تاج و تختی

میلی بده از جام همدردی بنوشم
در سیل ماتم نذر هم نوعم بکوشم

عزمی بده آماده ی ایثار باشم
وقت ضرورت راهی پیکار باشم

نسلی بده عشق شهادت در دل آن
نسلی بده "فهمیده" باشد حاصل آن

جانی بده سرشار از نور ولایت
لب تر کند مهدی کنم تقدیم حضرت

هر کس به نوعی میکند نجوا شبانه
من هم بخوانم از شهادت عاشقانه

زیباترین نثر مناجاتم جهاد است
امروزه وقتی صحبت از "جنگ اراده "ست

جزو مجاهدهای در راه خدایم
سجاده ام حکم کفن دارد برایم

بر نفس سرکش راه طغیان را ببندم
با معنویت در دو عالم سربلندم

بیش از چهل سال گذشته پای کاریم
وقتی که خرمشهر ها در پیش داریم

رمز بقا قطعا به دست مردم ماست
این اولین تحلیل گام دوم ماست

ما را سفارش می کند آقا به تقوا
لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا

درس دبستان امیرالمومنین است
گوشم به فرمان امیرالمومنین است

نص اشداء علی الکفار یعنی
منشور قرآن امیرالمونین است

حکم پدر دارد برای خاک یعنی
ایران هم ایران امیرالمونین است

دنیا گرفت از هرکسی روزی ولی ما
در سفره مان نان امیرالمونین است

هرکس به هر جایی رسید از دار دنیا
مدیون احسان امیرالمومنین است

عمری محدث بودن و از غیب گفتن
این کار سلمان امیرالمونین است

در کعبه مولایم علی آمد به دنیا
پس صاحب خانه امیرالمومنین است

ساعات خوب زندگی ما همیشه
در زیر ایوان امیرالمومنین است

حبل المتینم هست و فردای قیامت
دستم به دامان امیرالمومنین است

با دست او حق سفره اش را پهن کرده
هر بنده مهمان امیرالمومنین است

زهرای مرضیه همیشه دوست دارد
چشمی که گریان امیرالمومنین است

شخص پیمبر بانی بزم عزایش
چشمان زهرا نیز می بارد برایش

مرغ دلم پر می زند بر بام کوفه
حلوای ختم مرتضی در کام کوفه

می ریزد از غم های خود در جان دختر
وقتی که بابا می شود مهمان دختر

از غصه دیوار دل دختر ترک خورد
وقتی که بابایش فقط نان و نمک خورد

آماده دارد میشود بر قتل حیدر
قومی که هر شب میوه از باغ فدک خورد

سی سال پیش از پا در آمد مرد خیبر
وقتی میان کوچه ناموسش کتک خورد

دلواپس فردای بابا ام کلثوم
باید بخواند روضه ها را ام کلثوم

از خانه که بابای از گل بهترم رفت
گفتم که دیگر سایه ی روی سرم رفت

دیدم به چشمم گوییا تا مسجد شهر
پشت سر بابا دوباره مادرم رفت

دیدم از این کوچه شروع کربلا را
هجده سر بر روی نیزه از حرم رفت

زیر سر سیلی سنگین سنان بود
از بعد غارت سوی چشم خواهرم رفت

چشم علی مرتضی را دور دیدند
در راه اگر دستی به سمت معجرم رفت

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:13
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب

شب قدر، مدح امیرالمؤمنین(ع) -(خارج از درک عقول اند خدا با حیدر...) * بردیا محمدی

417

شب قدر، مدح امیرالمؤمنین(ع) -(خارج از درک عقول اند خدا با حیدر...) خارج از درک عُقول اند خدا با حیدر
می رسد تا به خدا هر که رسد تا حیدر

ذات حق در وجنات علوی جلوه نمود
بهترین آینه ی عالی اعلی..،حیدر

انبیا را به خداوند رسانده است علی
ذکر توحیدی موسی و مسیحا..،حیدر

مرتضی مطمئِناً بوده سراپا احمد
مصطفی مطمئِناً بوده سراپا حیدر

فضّه و قنبر این طایفه بودن،عشق است
ما که هستیم مگر؟! نوکر زهرا،حیدر

خانه ی اهل تشیُّع،نجف اشرف اوست
کاش باشیم شبی منزلِ باباحیدر

عبد خاطی به کجا جز در مولا برود
آخرین ملجا درماندگی ما..،حیدر

هر زمان در زده ام،در به رویم باز شده
بخدا رد ننموده است گدا را حیدر

زیر قرآنِ علی رنگ خدا می گیریم
سایبان سر ما در شب احیا..،حیدر

وَه..،چه خوب است اگر موقعِ قرآن به سرم
برگه ی بندگی ام را کُند امضا حیدر

بعلیًّ بعلیًّ بعلیًّ بعلی..
این قسم رمز نجات است..،به مولاحیدر

تا خداوند گناهان تو را پاک کند
صد و ده بار شبِ قدر بگو:یا حیدر

  • شنبه
  • 11
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 03:15
  • نوشته شده توسط
  • taherehsadat
ادامه مطلب
راهنمای علائم موجود در فهرست:
عدد کنار این علامت نشانگر تعداد کاربرانی ست که این مطلب را پسندیده و به دفترچه شعر خود افزوده اند
عدد کنار این علائم نشانگر میزان محبوبیت شعر یا سبک از نظر کاربران می باشد
اشعار ویژه در سایت برای کاربران قابل دسترس نیست و فقط از طریق خرید اپلیکیشن مورد نظر این اشعار در داخل اپلیکیشن اندرویدی قابل رویت خواهند بود
این علامت نشانگر تعداد کلیک یا بازدید این مطلب توسط کاربران در سایت یا اپلیکیشن می باشد